از زمانی که ستون «عقل» در بر پا نگاه داشتن بنای دین ناتوان گشت، متالهان به جستجوی ستونی دیگر برخاستند و «ایمان» را یافتند. به زعم آنان، ضعف عقل نظری را با استمداد ازعقل عملی جبران می توان کرد. پیش از این متألهانی چون توماس آکویناس، تزلزل عقل را در پاره ای از گزاره های دینی دریافته و راه را بر ورود عقل عملی گشوده بودند. و آنگاه از پس فرو ریختن حشمت عقل، متالّهانی چون ویلیام جیمز و پاسکال، پای عقل عملی را به محوری ترین، گزاره های دینی، یعنی وجود خدا و جهان آخرت کشاندند و به مؤمنان نوید دادند که رنجوری عقل را چه باک، «اراده» هست. رأی این بزرگان نیز چونان آراء پیشینیان از تیغ نقد محفوظ نماند و متألّهان و غیر متألّهان هر یک به نحوی به جرح آن پرداختند. جی.ال. مکّی پرسشهایی در برابر این رأی نهاد که پاسخ قطعی نیافت. طرح و شرح پرسشها و انتقادهای وی بر تئوریهای «ایمان» بر عهدة این نوشتار است.
در این قسمت از بحث، به توسعهطلبى و جهان شمولى مدرنیته مىپردازیم . نظام مدرنیته بر اساس یک نظریه تاریخى و فلسفه تاریخ مادى، مدعى سرپرستى و ولایت تاریخى بر جهان مىباشد و براى تحقق چنین هدف و غایتى، از الگو و شیوهاى بهره مىجوید که جوامع دینى، دیگر حساسیت و واکنش سریع از خود بروز ندهند . این الگو و شیوه که در راستاى ترویجیک جریان و اندیشه سکولار مىباشد و در واقع باعثشکلگیرى یک فضاى دنیوى و این جهانى مىگردد را مىتوان «گفتمان سکولار» نامید . و در اعمال این گفتمان سکولار که در متن خود حاوى منطق و متد خاصى مىباشد نیز از ابزارها و تکنولوژیهاى پیچیده استفاده مىکند .
در بحث پردامنه «عقل و نقل»، که گاه با عناوین دیگری چون «عقل و وحی» یا «عقل و دین» نیز از آن یاد می شود، چهار نظریه معروف با یکدیگر رقابت می کنند: اصالت عقل، اصالت نقل، تقدم عقل، تقدم نقل. در این جستار، ضمن تشریح محل نزاع و و دیدگاه هر یک از قائلان به چهار نظریه مذکور، استدلال شده است که هیچ یک از آنها قابل دفاع نیست و باید در پی نظریه ای بدیل بود. نگارنده نظریه ای را با عنوان رویکرد گفتگویی و توافقی میان عقل و نقل یا، به تعبیری فنی تر، دیالکتیک هرمنوتیکال عقل و نقل طرح کرده است و به کمک برخی مبانی هرمنوتیک فلسفی به تبیین آن پرداخته است. این دیدگاه از نواقص چهار دیدگاه یادشده خالی است. به عقیده نگارنده، دیدگاه مطرح شده در سلوک فکری فیلسوفان صدرایی و از همه مشخص تر در ملاصدرا دارای سابقه و پیشینه است، هرچند نه با این عنوان و آوازه.