فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۳٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش عمل (پراکسیس) انسان در ساختن وی سابقه دیرینه در اندیشه بشری داشته و در اندیشه اسلامی اصول فلسفی و تفسیری زیر نقشه راه اثبات آن است: اتحاد نفس و بدن (روح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء)، ترکیب اتحادى قوه و فعل در نفس انسان، علم و عمل هم جوهرند و هم انسان ساز، عملکرد انسان نمودار شخصیت وی است، تجسُّم عمل یا تجسد عمل (أن العمل نفس الجزاء)، عمل از منظر قرآن دارای هویت باطنی است، و استمرار عمل در نسل آینده. این موارد از جمله اصولی اند که بر مبنای آنها به بررسی تطبیقی موضوع پرداخته شده و در پایان نتایج بحث حسن ختام مقاله است.
تحلیل تفاوت های جنسیتی زن و مرد در علوم تجربی و آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله موضوعات در مباحث انسانپژوهی، تحقیق درباره تفاوتهای طبیعی و تکوینی زن و مرد است؛ چه آنکه بررسی این تفاوتها، همانگونه که وحدت انسانی آنها را میرساند، بیانگر ناهمگونی کارکردهای آنان خواهد بود.
از سوی دیگر علاوه بر آموزههای دینی، تفاوتهای طبیعی و تکوینی متعددی از نظر علوم پزشکی و روانشناسی میان زن و مرد به اثبات رسیده است.
در این پژوهش ابتدا به تحلیل تفاوتهای طبیعی زن و مرد از منظر علوم طبییعی و مفاهیم دینی پرداخته و در نهایت تحلیلی درباره پیامدهای رویکردهای یگانهانگارانه زن و مرد ارائه خواهد شد.
تبیین آیات عتاب با توجه به آموزه ی عصمت پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی عصمت و معانی آن
عصمت پیامبر اکرم(ص) بارها در قرآن کریم مورد تصریح و تأکید قرار گرفته است. با این حال، برخی آیاتْ ایشان را مورد عتاب و توبیخ قرار داده اند. پر واضح است که این دو سلسله آیات عصمت و عتاب به پیامبر ناسازگار می نماید. در باب محدوده ی عصمت آن حضرت متکلمان، حکیمان و عارفان اسلامی نظرات متفاوتی ارائه کرده اند. ملاصدرا، به منزله ی حکیمی متأله، با تطبیق نظریه ی انسان کامل بر پیامبراکرم(ص)، گستره ی عصمت ایشان را فراتر از تلقی متکلمان لحاظ کرده است. او با محور قرار دادن ذومراتب بودن فهم قرآن و با روی کردی تأویلی به آیات، عصمت نبی را با آیات عتاب به گونه ای متفاوت جمع نموده است.
ملاصدرا خطاب آیات یادشده را، که در ظاهر به پیامبر اکرم(ص) می باشد، عتابی لطیف دانسته، به ترک اولی تفسیر می نماید. از نظر او، فلسفه ی آیات عتاب وصول حضرت ختمی مرتبت به مقام عبودیت تام و تربیت امت است.
مطهری و نسبت میان علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم و دین هر دو گزاره هایی در باب طبیعت دارند. دانشمندان علوم طبیعی ادعا می کنند که کشف و شناخت قوانین طبیعت بر عهده علم است، در حالی که عالمان دین از حقانیت بلامنازع گزاره های دینی درباره طبیعت دفاع می کنند. این امر موجب طرح مسئله نزاع علم و دین شده است که هم در میان دانشمندان و هم در میان عالمان دین بازتاب یافته است و هر کس که دغدغه ای در این باب داشته است، کوشیده است پاسخی درخور برای آن عرضه کند. استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان یک روشنفکر مسلمان در راستای ارائه تفسیری از اسلام که هماهنگ با پیشرفت های بشری باشد، کوشیده است نبودِ تضاد را میان این دو نشان دهد. ایشان گاهی از نیاز انسان به این دو و عدم تعارض میان آن ها از این حیث، سخن می گوید و گاهی می کوشد با بحث تفصیلی عدم تعارض را نشان دهد، چنان که دربارة نظریه تبدّل انواع این کار را می کند و گاهی نسبیت قوانین علمی و جاودانگی آموزه های دینی را مبنایی برای دفاع از دین و تأویل علم قرار می دهد. در این مقاله ابتدا تقریری از خاستگاه مسئله و به دنبال آن دیدگاه استاد در این زمینه تحلیل و بررسی خواهد شد.
بررسی معقولیت دلالت کرامت (وقایع خارق عادت دینی) در تطبیق میان اسلام و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقایع خارق عادت بسیاری در دوران پس از پیامبران، در اسلام و مسیحیت نقل می شوند. دربارة اصل وجود و دلالت این وقایع که در اسلام به نام کرامت و در مسیحیت به نام کلی معجزه خوانده می شوند اختلاف نظر هایی وجود دارد، اما در بسیاری از موارد نشانه ای از اعتبار الهی و حقانیت معرفی می گردند. مشکل مهم
آن جا رخ می دهد که برفرض اعتبار یکسان نقل این کرامات در اسلام و مسیحیت آیا می توان آنها را نشانه ای از تأیید الهی دانست؟ چگونه یک دلیل می تواند اثبات کنندة دو باور بعضاً متنناقض باشد؟
این مقاله به بررسی دلالت کرامات در اسلام و مسیحیت می پردازد و به این مسئله توجه دارد که چه دلالت معقولی برای کرامات هر دو دین قابل پذیرش است. در نهایت، اصل رجوع به فهم عرف به عنوان مبنای جامعی برای مواجهه با کرامات متعدد اسلام و مسیحیت و فهم دلالت آنان پیشنهاد می شود. این قاعده، دلالت هر کرامت را مطابق با فهم عرف از آن می داند. بر اساس همین اصل، دلالت مجموعة کراماتِ ظاهراً متعارضِ در ادیان نیز با مراجعه به همین قاعدة کلی - یعنی فهم عرف- قابل بررسی است که طبق آن ارزیابی عظمت یک کرامت، مبنای تشخیص برتری آن قرار خواهد گرفت و در نتیجه، عظمت کرامات ملاک برتری و حقانیت بالاتر صاحب آن است.
قرائت های نوین وحی در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحی و مباحث مربوط به آن، همگام با نزولش کانون تحلیل متفکران قرار گرفته است، در فهم ماهیت وحی دونوع تحلیل ارائه شده است. الف) تحلیلی الهی، ب) تحلیلی بشری. کسانی که تحلیل بشری از وحی ارائه می دهند آن را به دو بیان، سنتی ونوین، در دو دوره، عصر نزول و دوران معاصر مطرح کرده اند. پژوهش پیش رو ناظر به تفسیر تحلیل گران نوین وحی بوده بدنبال ارائه پاسخی به این پرسش است که دیدگاه استاد نسبت به قرائت های نوین وحی دراندیشه نومعتزلیان (تجربه نبوی) چیست؟ استاد جوادی آملی از منظر عقل و نقل به سؤال فوق پاسخ داده اند. ایشان معتقدند قرآن خود تنها مرجع صالح برای پاسخ گویی به این پرسش است. دراندیشه استاد، معرفت وحیانی و شعور پیامبری «حقیقتی فوق بشری» و «فراروانشناختی» دارد. پیامبر (ص) بوسیله «ارتباط خاص» خود با خداوند این معرفت را دریافت می کند. خداوند نیز کلام وحیانی خود را با واسطه یا بدون واسطه به پیامبر (ص) نازل می کند.
بررسی تأثیر مناسک اسلامی بر فرایند معنویت یابی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان «معنویت بدون دین» و یا «معنویت بدون تشریع و تکلیف»، از آثار سیر طبیعی تمدن عقل گرا و تجربه محور غرب است که امروزه در میان روشن فکران جامعة ما رسوخ نموده است؛ گفتمانی که به موجب آن، گروه های معنوی مدرن با عقاید و تعالیم عامه پسند و بعضاً مخاطره آمیز، شکل گرفته و به سرعت در حال توسعه هستند. ازاین رو، این پژوهش بر آن است تا با تبیین صفات مناسک اسلامی، به روش شناسی و نحوة تأثیرگذاری آن بر فرایند معنویت یابی دینی پرداخته و جایگاه احکام اسلامی و اهمیت آن را در این قلمرو تعیین نماید. در این زمینه، صفاتی از قبیل، وحیانی بودن، اخلاق مداری، ریخت مندی، نماد مندی، تکرار و تداوم و جمع گرایی شناسایی و تبیین گردید.
ابتنای معناشناسانه اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان دین و اخلاق، به عنوان دو حوزهٴ ارجمند و سترگ زیست انسانی، در طول تاریخ و دست کم از زمان افلاطون به این سو مورد اقبال متفکران بوده است، چه این که هر دو متکفّل صلاح و فلاح انسان این جهانی بوده، بسته به میزان بی نیازی یا نیازمندی به دیگری،نظم و نسق متفاوتی پی می افکنند. مطابق یکی از این تقریرات، اخلاق و کنش اخلاقی جز با اتکا به آموزه های وحیانی سامان نمی یابد به گونه ای که در این وابستگی حداکثری به لحاظ معناشناختی، همه یا برخی از مفاهیم اخلاقی تنها با ارجاع و تحویل به مفاهیم دینی تعریف پذیر است.اما چنان که ملاحظه می کنیم انحای این گونه وابستگی حتی در قرائت های تعدیل یافتهٴ آن که اوصاف اخلاقی را با ضمّ قیودی وابسته به فعل ارادی خدایی مهرورز، خیرخواه یا...می انگارد هیچ یک تاب و توان چیره شدن بر نقدها و اشکالات پیش رو را نداشته اند.
بررسی و نقد دیدگاه پلنتینگا درباره داروینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
پلنتینگا در تبیین تعارض تکامل و آموزه خلقت، به تجزیه و تحلیل «نظریه تکامل» می پردازد. او نظریه تکامل را، که به «واقعه عظیم تکاملی» تعبیر می کند، متشکل از چندین نظریه می داند و در قبال بخشی از نظریه عظیم تکاملی که «نظریه تبار مشترک» است، موضع می گیرد؛ همچنین، برداشت های الحادی را از نظریه تکامل ناشی از برداشت نامتناسب «طبیعت گرایانه» از نظریه تکامل می داند که در قبال آن، بر این نظر است که می توان از تلقی خداباورانه از نظریه و تلفیقی از نظریه های علمی و نظریه های دینی دفاع کرد. او موضعی دوئمی نسبت به علم اتخاذ می کند و از علم آگوستینی که نوعی نظریه علم دینی است، دفاع کرده و برای آن استدلال می آورد.
در این نوشتار، نخست، نقدهای هسکر و مک مولین به موضع پلنتینگا آورده می شود و سپس برخی پاسخ های او تحلیل می گردد؛ در پایان، به بررسی دیدگاه او و ارزیابی نقدهای آن دو منتقد خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه هسکر و مک مولین به هسته اصلی بحث پلنتینگا دست نیافته اند؛ درنهایت، نیز نقص نظریه پلنتینگا برای تعبیر دینی از تکامل نشان داده خواهد شد.
نقش پیش فرض در فهم متن ازنظر علامه طباطبایی و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
نقش و دخالت پیش داوری، انتظارات و ذهنیت مؤلف در فهم متن، ازجمله ارکان هرمنوتیک فلسفی است. در قرن بیستم گادامر با ارائه نظریه خاص خود درمورد «مقوله فهم» به تبیین هرمنوتیک فلسفی پرداخت. وی معتقد است که هیچ فهمی بدون پیش داوری صورت نمی گیرد. همواره انتظارات، علائق و پیش داوری های مفسر در فهم متن دخیل اند؛ درنتیجه در تفکر وی دستیابی به معنایی نهایی وجود ندارد. آنچه می توان درمورد آن سخن گفت وجود فهم های متکثر و مختلف است، نه فهمی برتر و نهایی. علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسر برجسته مسلمان، اگرچه در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها و پیش دانسته ها در تفسیر، به صراحت اظهارنظر ننموده است، ولی براساس نتایج حاصله در این تحقیق، نوعی از پیش دانسته ها و پیش فرض ها (ازجمله پیش فرض های قرآنی و عقلانی) را در تفسیر لازم دانسته و از آن استفاده کرده است. آنچه در این پژوهش مدّ نظر است، نقد و بررسی آرا گادامر و علامه طباطبایی در خصوص میزان دخالت پیش داوری ها در فهم متن می باشد و همچنین تلاش شده است تا ارتباط و نزدیکی میان این دو دیدگاه درمورد استفاده از پیش دانسته ها تبیین گردد.
ذات انگاری دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذات انگاری دین، در صدد است تا با انواع رویکردهایی که از موضع ناظر بیرونی و نگاه تحویلی، به درک ناقص و ناتمامی از دین رسیده و دین پژوهی را در مسیر ناصوابی قرار داده است به محاجه بپردازد. این تلاش اولاً با واکاوی دقیق مفهومی، و نشان دادن تمایز میان «ذات» با «ماهیت» و «حقیقت» و ثانیاً با وارسی مبنا و مدعای مخالفین ذات انگاری دین در سه دستة «ملحدان»، «روشن فکران دینی» و «جامعه شناسان» و آشکارساختن سهو و خطای آنان و بالاخره با بیان دلایلی ناظر به اقتضائات «معرفت»، «دین» و «فهم دین» به انجام رسیده است. مبنا و منطق ما در این احتجاجات، براهین عقلی است و ارجاعات لازم به آرا و مکتوبات مدعیان
تبیین عبارت «مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات برجسته قرآنی تاکیدی است که بر جنبه های قابل رویت حقیقت می نهد و در موارد فراوانی تاکید قرآن بر تفکر و تعقلی است که بر پایه برخورد حسی بنا شده است. امثال قرآن کریم مطالب معقول را به صورت محسوس در می آورند تا به کمک حس، آنها را به ذهن نزدیکتر سازند و با بیان امثال درسرشت و طبیعت دیگران اثری به جا گذارند. بى گمان، قرآن براى گروه خاصّى نازل نشده است و مخاطبش عموم مردم هستند، بنابراین باید مراد خود را در هر زمینه ای به نحوى عرضه دارد که همه انسانها تا روز قیامت آن را درک کنند و بهترین زبانى که مى تواند معارف عقلى و مفاهیم معنوى را براى توده مردم تبیین کند، زبان تمثیل است. خداوند به صورت اصلی کلّی و فراگیر در چهار آیه از قرآن کریم می فرماید: وَ لَقَدْ صَرَّفْنا (ضَرَبْنا) لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَل و با نظر به متفاوت بودن ساختمان فکری افراد، امثال را به صورت های مختلف بیان کرده است و از تعابیری چون «صَرف مَثَل» و یا «ضَرب مَثَل» برای بیان امثال قرآن استفاده کرده است؛ ضمناً با تعبیر «مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» خاطر نشان می سازد که در هر زمینه ای به ذکر مثل پرداخته است. همچنین می فرماید هدف از ارائه این مثالها گذر از آن و رسیدن به عمق مطلب است و البته این راهی است که علما طی می کنند و نهایت بهره را از امثال قرآن می برند.
نقد و بررسی «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان در نظریه مازلو» با رویکردی بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
نظریه «انگیزه های انسانی» مازلو یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین نظریات روان شناسی از زمان پیدایش آن بوده است. در این نظریه، نیازهای اساسی انسان به ترتیب اهمیت در قالب یک هرم گنجانده شده است و بر اساس آن، نخست می بایست نیازهای اولیه ای همچون نیازهای فیزیولوژیک، نیاز ایمنی و ... برآورده شوند تا بتوان به بالاترین سطح نیازها یعنی نیاز خودشکوفایی و تعالی متوجه گردید. به این ترتیب، یک نظم ناگزیر و سلسله مراتب معین بر نحوه تأمین نیازها حکم فرماست. پژوهش حاضر اصل «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان» را در نظریه مازلو از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام و بر اساس آیات قرآن کریم و با روش تحقیق کیفی تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی، نقد و بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به منظور دستیابی به خودشکوفایی و تعالی مورد نظر قرآن، تأمین مرحله به مرحله نیازها ضرورتی ندارد و حتی در برخی موارد لازم است که انسان با اختیار خود از برخی یا همه نیازها به یکباره چشم بپوشد. ازجمله موارد نقض قرآن بر این اصل، می توان به روزه داری، پرهیز از ریا، شهادت طلبی و آزمایش الهی اشاره کرد.
بررسی جایگاه صلح فرهنگی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف نگاه برخی منتقدان معاصر، به نظر می رسد که ادیان و متون مقدس آنها می توانند در زمینه ی نفی خشونت و اهتمام در ایجاد صلح، نقش کارساز و مهمی داشته باشند. به طور خاص، برای ره یافتن به فرصت هایی که متون مقدس در این زمینه فراروی انسان عصر حاضر قرار می دهد، می توان از نظریات خشونت و صلح بهره برد تا چارچوبی مشخص استخراج گردد. پژوهش حاضر بر آن است تا از مجرای نظریات پیشتاز در این زمینه، برخی آیات قرآنی مرتبط را مورد توجه قرار دهد. با توجه به تقسیم خشونت/صلح به انواع مستقیم، ساختاری و فرهنگی، و اهمیت خشونت/صلح فرهنگی که زمینه ساز و مشروعیت بخش شکل های دیگر خود است، می توان مشاهده کرد که قرآن کریم در آیات خود به مخالفت با خشونت فرهنگی پرداخته و توصیه ها و قابلیت های مناسبی در جهت برقراری صلح فرهنگی دارد. در زمینه ی تولید صلح فرهنگی نیز می توان بر عنصر همدلی متمرکز شد که قرآن کریم آن را بیش از هر چیز با زبان اشتراکات انسانی معرفی می کند؛ اشتراکاتی که می تواند در سه مقوله ی متافیزیکی، زیستی و تاریخی دسته بندی گردد.
بهکتی (آیین پرستش عاشقانه) در هندوییسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهکتی یا آیین پرستش عاشقانه صورتی از تفکر ویشنویی است که ریشه در تاریخ هندوئیسم دارد. این آیین طی جریان ها و سنت های گوناگون در جنوب و شمال هند مطرح می شود و از سوی حکیمان و متألهان مختلف دست خوش تحولات بسیار می گردد.
آثار و عناصر این صورت از دین داری در وداها، اوپانیشادها و در آیین بهگوت، ادبیات دوره ی حماسی، پورانه ها، سوتره ها و در نهایت در اندیشه ی شارحان مکتب ودانته به ویژه در تأملات عرفانی رامانوجه و دیگر متألهان ویشنویی شایان بررسی و شناسایی است.
در این نوشتار، سعی بر آن است که ابتدا به نشانه های این شیوه از صور اعتقادی در دوره های مختلف تاریخ تفکر هندویی پرداخته شود، سپس از پیچیدگی اندیشه های فلسفی و سهولت تفکر معطوف به پرستش عاشقانه سخن به میان آید.
نقد و بررسی وابستگی روان شناختی اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
معاد، نبوت و امامت در رسالهٔ اعتقادات شیخ صدوق و شیخ مفید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شیخ صدوق و شیخ مفید، دو متکلم متقدم امامیه، با بررسی موضوعات مختلف در حیطه اصول دین، و با رویکرد اعتقادی شیعه، مجموعه ای از دریافت ها و نگرش هایشان را در اختیار آیندگان گذاشته اند. بازخوانی مداوم و مکرر اندیشه های پیشینیان، خصوصا در مواردی که قدمت، اهمیت ویژه و اعتباردهنده دارد، آرای خالص و دست نخورده تری را در اختیار محققان قرار می دهد. ازاین رو حائز اهمیت فراوان است.
در این مقاله به مقایسه و تحلیل دیدگاه های صدوق و مفید در سه اصل معاد، نبوت و امامت می پردازیم. در بحث معاد، هم رأیی غالب شده است، برخلاف مباحث نبوت و امامت، که اختلاف نظرهای چشم گیری در آن دیده می شود. مقاله با محوریت رسالهٔ الاعتقادات صدوق و تصحیح الاعتقاد مفید، ضمن بررسی دیگر آثار آنان، رأی این دو را در اصول مذکور مقایسه و ارزیابی می کند.