ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲٬۱۹۸ مورد.
۱۰۰۱.

عینیت بدن اخروی و بدن دنیوی در تفکر صدرایی و سازگاری آن با آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن معاد جسمانی بدن اخروی ملاصدرا عینیت بدن دنیوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
تعداد بازدید : ۲۳۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
معاد جسمانی یکی از اعتقادات و آموزه های دین اسلام است که همه مسلمانان باید به آن ایمان داشته باشند؛ حال آیا می توان آن را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ ابن سینا به ناتوانی عقل در ارائه دلیل بر اثبات آن اعتراف کرده و بر این عقیده است که چون صادق مصدَّق گفته است، باید بدان ایمان آورد. ملاصدرا براساس مبانی فلسفی خود مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری بر آن شده است که این آموزه را با دلیل عقلی مبرهن سازد و چنین نتیجه می گیرد که بدن محشور (اخروی) همان بدن دنیوی است؛ به این ترتیب به اثبات معاد جسمانی می پردازد. حال بحث در این است که آیا بدن اخروی در نظریه معاد جسمانی صدرا همان بدنی است که آیات قرآن از آن سخن می گوید و در واقع با آن سازگاری دارد یا خیر؟ در این مقاله پاسخ این مسئله را دنبال کرده و بیان خواهیم کرد که بدن اخروی ای که ملاصدرا آن را مبرهن نموده، با آنچه در آیات قرآن آمده است، ناسازگار نیست و توهم عدم سازگاری این دو ناشی از فهم ظاهر آیات و حمل آنها بر عنصری بودن بدن اخروی است؛ درحالی که آنچه در آیات قرآت مسلم است، عینیت بدن دنیوی و اخروی و جسمانی بودن آن است، نه عنصری بودن آن.
۱۰۰۲.

بررسی انتقادی شماری از پیش فرض های معناشناختی و ادلّة نظریة «اصالت وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت وجود اعتبارات ماهیت اشتراک معنوی وجود اعتباریت ماهیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۶۹۹ تعداد دانلود : ۷۷۰
حکمای متعالیه، بر اساس شماری از دلائل، به دفاع از نظریّة اصالت وجود پرداخته­اند. همچنین این نظریّه، بر شماری پیش­فرض مبتنی است. لذا، مواجهة انتقادی با این نظریّه می­تواند به دو شکل عمده صورت­بندی شود که عبارت­اند از: بررسی پیش­فرض­های نظریّه؛ و بررسی ادلّة آن. در مقام مواجهة انتقادی با پیش­فرض­های نظریة اصالت وجود، اشتراک معنوی وجود ـ به عنوان یک پیش­فرض تصدیقی ـ نادرست و یا محلّ تردید است. همچنین تلقّی خاصّ از اعتباریّت و ماهیّت ـ به عنوان دو پیش­فرض تصوّری ـ دارای ابهام هستند. در مقام مواجهة انتقادی با دلایل اصالت وجود نیز دلیل مبتنی بر «اخراج ماهیت از حالت استواء توسط وجود»، به عنوان بهترین دلیل اقامه شده بر صحّت این نظریه، دلیلی قاصر در اثبات مدّعاست. در کنار این دسته از اشکالات، که می­توان آن­ها را اشکالات بنایی نامید، اشکالی مبنایی نیز وجود دارد: دوگانة اصالت وجود یا اصالت ماهیّت، واقعیت را در وجود یا ماهیت منحصر می­کند، بدون این­که دلیل کافی برای این انحصار ارائه شود.
۱۰۰۳.

حدوث و قدم عالم در اندیشه ارسطو و ابن سینا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا علیت ایجادی حدوث و قدم علیت تحریکی(غایی)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۲۸۶ تعداد دانلود : ۸۱۵
مسئله ""حدوث و قدم عالم"" در اندیشه ارسطو و ابن سینا، پرسش اصلی تحقیق حاضر است. دراین مقاله به نگرش این دو فیلسوف مشایی در مورد حدوث و قدم عالم پرداخته می شود. ارسطو با تکیه بر برهان طبیعی و متوسل شدن به مقوله حرکت، به اثبات محرک نامتحرکی دست می یابد که شارحان وی آن را خدا نامیده اند. از نظر وی محرک نامتحرک علت غایی همه حرکات عالم است. در حالی که در اندیشه ابن سینا با تأثیر پذیری از متون مقدس دینی خدا به عنوان واجب الوجود، وجود محض و معطی وجود مطرح است. از دیدگاه ارسطو خداوند علت است؛ لیکن علیت او تنها تحریکی است. از دیدگاه ابن سینا این علیت، فاعلی (ایجادی) است نه تحریکی. وی با تقسیم موجود به واجب و ممکن و همچنین اثبات نیازمندی ذاتی ممکنات به واجب، نمونه متفاوتی از حدوث و قدم عالم را مطرح ساخت که براساس آن جهان با ویژگی حدوث ذاتی از خالق سرمدی، فیض هستی دریافت می کند. خدای ارسطو خالق جهان نیست و طبعاً جهان نامخلوق او قدیم و ازلی خواهد بود.
۱۰۰۴.

ادراکات شهودی نفس در حکمت سینوی و برخی پیامدهای معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیال حس مشترک تجریـد رویکرد مشرقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۱۵
حوزه معرفت شناسی ابن سینا آبستن نظریات بدیعی است که اگرچه در تفکرات فلاسفه بعد از وی بروزی تام یافتند؛ اما می توان ظهور صریح یا ضمنی آنها را در آراء شیخ الرئیس رصد نمود. در این مقاله به واسطه وضع تفکیک تفکیک بین دو حوزه مشایی و مشرقی، تبیین شده است که ابن سینا به تبعیت از اسلاف مشایی خویش، ادراکات نفس را در قسم حصولی منحصر نموده و با اتکا به نظریه تجرید و تقشیر معرفتی به تشریح کیفیت تحصیل اینگونه ادراکات برای نفس پرداخته است. اما وی در تفکر مشرقی اش به واسطه روی آورد بدیعی که در قبال دو قوه حس مشترک و خیال در نمط پایانی اشارات یافته است؛ تحصیل و حفظ ادراکاتی شهودی و غیر حصولی را به این دو قوه انتساب می دهد که به معنای توسع ادراکات نفس در قسم شهودی و غیر حصولی در حکمت سینوی بوده و لاجرم نمی توان کیفیت تحصیلشان را به واسطه فرایند تجرید معرفتی تبیین نمود. ابن سینا به واسطه فهم اشتداد وجودی نفس و لحاظ آن به عنوان نردبان اشتداد معرفتی آن، واجد رویکردی در حوزه معرفت شناسی اسلامی می گردد که امکان تحصیل معرفت مطابق با واقع تا حدودی در آن تعبیه شده است.
۱۰۰۵.

تبیین عقلانی وحی از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل وحی یقین ابن سینا عقل فعال متخیله عقل قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۳ تعداد دانلود : ۹۴۴
ارائة تبیین عقلانی از فرایند وحی، دیدگاه شایعی است که توسط فیلسوفان اسلامی مطرح شده است. ابن سینا نیز با ارائة طرحی از نظام تعقل بشری تلاش کرد تا فرایند دریافت وحی توسط نبی را در چنین طرحی بگنجاند؛ اهمیت رهیافت ابن سینا در تبیین معرفتی وحی، در مواجهه با سایر رهیافت های فلسفی روشن می شود. به عنوان مثال فارابی نهایتاً وحی را به قوة متخیلة نبی مربوط می داند و تفاوت نبی با حکیم را در این می داند که حکیم در مرتبة عقل مستفاد و در اثر تعلیم به عقل فعال متصل می شود، در حالی که نبی با تکیه بر قوة متخیله اش و بدون نیاز به تعلیم، این حقایق را در می یابد؛ بنابر این به نحوی می توان نتیجه گرفت که حکیم به لحاظ فعلیت عقلی در مرتبه ای بالاتر از نبی قرار دارد. این در حالی است که دریافت کنندة وحی از دیدگاه ابن سینا عقل قدسی در نبی است که مربوط به بالاترین ظرفیت عقلی بشر است که تنها برای نبی قابل دسترسی است و هرگز حکیم و فیلسوف توانایی وصول به چنین مرتبه ای را ندارد.
۱۰۰۶.

تبلور انسان شناسی صدرایی در نهضت امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی امام خمینی ملاصدرا انقلاب اسلامی کمال انسانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
انسان­شناسی ملاصدرا، در پرتو تفکّر فلسفی او، مبنای یک نظام تربیتی و اخلاقی در جهان اسلام است. او، با تکیّه بر اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و تبیین نظام استکمالی جهان، توانسته است تکامل پذیری و تربیت پذیری انسان از مرتبة مادّی تا مقام خلافت الهی را ترسیم نماید. امام خمینی نیز به عنوان یکی از پیروان حکمت متعالیه، با تفکّر برگرفته از فلسفة صدرایی و معارف قرآنی و با تأکید بر فطرت الهی انسان، به استکمال پذیری انسان در قوس صعود قائل است که از مرتبة مادی تا خلافت الهی رشد می­یابد. ایشان، بر اساس این مبنای فکری، درصدد شکل گیری نهضتی بزرگ در جهان معاصر، به منظور تحقّق اصل کرامت، عزّت و آزادی انسان­ها برآمد و بلاخره توانست بزرگ­ترین انقلاب قرن را با رهبری خویش به پیروزی رساند؛ و پس از آن، عملاً با تشکیل نهادهای متعدّد اجتماعی؛ مانند بسیج مستضعفین، کمیتة امداد، بنیاد مسکن و ...، زمینه­های اجتماعی و فرهنگی لازم برای رشد و تعالی انسان، تربیت اخلاقی او و بالفعل شدن خلافت الهی انسان را فراهم نماید. نتیجة این سیر، بروز خودآگاهی و تربیت انسان­هایی بزرگ در دامن انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی در جهان حاضر است.
۱۰۰۸.

بررسى مسئله کلیات از منظر ابن سینا و تفسیر خواجه طوسى از آن با محوریت اشارات و تنبیهات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا نفس ناطقه مجرد کلى خواجه طوسى محسوسات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۲۸ تعداد دانلود : ۶۵۹
ابن سینا در آغاز الهیات اشارات مدعى مى شود که از تفتیش در محسوسات مى توان به وجود امرى غیرمحسوس و مجرد پى برد. وى از طریق حمل ماهیات مخلوطه بر ماهیت لابشرط استدلال مى کند که ماهیت لابشرط از عوارض مادى ماهیات مخلوطه مبراست و لذا غیرمحسوس است. بیان ابن سینا موهم آن است که وى ماهیت لابشرط مذکور را در خارج از اذهان موجود مى داند، به گونه اى که خواجه طوسى برخلاف برخى دیگر کتبش که وجود امر کلى را در خارج ممتنع مى داند، در تفسیر بیان ابن سینا حکم به خارجیت ماهیت لابشرط در عین نامحسوس بودن مى کند؛ درحالى که به قرینه بیانات ابن سینا در دیگر کتبش، وى امر کلى را تنها در ذهن موجود مى داند. به نظر مى رسد که ابن سینا در اشارات درصدد اثبات آن است که ماهیت لابشرطِ در ظرف ذهن، امرى مجرد است و از همین طریق وجودى مجرد را اثبات مى کند.
۱۰۰۹.

نقش عقل در فهم آیات قرآناز منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ملاصدرا تأویل ادراک عقلی هماهنگی عقل و شرع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۱ تعداد دانلود : ۹۹۴
در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین ازجمله کسانی است که رویکرد خاصی به حدود شناختیِ عقل در فهم قرآن به عنوان یک متن وحیانی دارد.وی معتقد به جداناپذیری شریعت و اصول عقلی است و قرآنرا امری عقلی میداند. بنابراین نقش عقل در اصول و مبانی مورد پذیرش ویدر جهت فهم قرآن قابل توجه است. صدرالمتألهینتدبر در آیات قرآن را مرتبط به تدبر در عالم هستی میداند وقرآن را نور عقلی معرفی میکند که از طریق آن نور، مبدأ و معاد شناخته و حقایق اشیا مشاهده میشود. ملاصدرا هم تراز با درجات کمالی خرد انسانی به درجه ای از بطن قرآن معتقد است. انسان کامل کسی است که ازجهت مرتبه عقلی به اکمال رسیده است. ملاصدرا شرط بهره مند شدن از حقیقت و بطون قرآن را استفاده از نیروی تعقل میداند و براین اساس، تأویل در تفسیر قرآن امری ضروری استو میدان درک معانی قرآن برای جولان اهل فهم و تأمل و تعقل وسیع است. در این تحقیق به واکاوی نقش عقل در درک معانی قرآن از دیدگاه صدرالدین شیرازی خواهیم پرداخت.
۱۰۱۰.

حکم ناپذیری مرتبة ذات الهی و دستگاه منطقی معرفت شناختی ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ذات اطلاق لابشرط مقسمی دستگاه منطقی معرفت شناختی ارسطویی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تعداد بازدید : ۱۵۴۸ تعداد دانلود : ۸۴۶
مرتبة ذات الهی پیچیده ترین اعتبارات عرفانی است؛ مرتبة اطلاق مقسمی که حتی حمل واژه های مقام، مرتبه، اعتبار عرفانی، و اطلاق بر آن محل تردید است. دربارة وجود لابشرط مقسمی دو اختلاف وجود دارد؛ یکی اختلاف میان فلاسفه و عرفا و دیگر اختلاف میان خود عرفا. اختلاف میان فلاسفه و عرفا در این است که این مرتبه صرفاً از معقولات ثانیة فلسفی است و مابه ازای خارجی ندارد، چنان که فلاسفه معتقدند یا حقیقه الحقایق است، آن چنان که عرفا باور دارند. اختلاف میان عرفا نیز در تبیین «لا اسم و لا رسم له» و شرایط و لوازم حمل و سخن گفتن در این مقام است. برخی معتقدند هر حملی حتی حمل اطلاق، وجود، وحدت، وجوب، و بساطت بر این مقام نادرست است، چنان که سلب آن نیز نادرست است و دربارة این مقام فقط سکوت سزاوار است. این گروه در این مقام سخنان به ظاهر تناقض آمیزی مطرح می کنند. برخی نیز معتقدند تعبیر «لا اسم و لا رسم له» به این معنا نیست که امکان اشاره به آن مقام با لفظی از الفاظ و اسمی از اسما انکار شده باشد بلکه فقط اگر حملی منجر به تعین در مقام ذات شود، نادرست خواهد بود. در این مقاله ضمن تحلیل آرای مختلف، به این نتیجه خواهیم رسید که حتی حمل برخی محمول ها همچون اطلاق مقسمی، وجوب، و وجود نیز منجر به تعین در مقام ذات می شود و با « لا اسم و لا رسم له»، به علت مشروط بودن انتزاع از حاق ذات به احاطة علمی و نیز مساوی بودن معقول ثانی با معلوم بودن و متعین و محدودبودن به حدود فهم، قابل جمع نخواهد بود. فرضیة پیشنهادی نویسندگان این است که دستگاه منطقی معرفت شناختی ارسطویی توان تبیین و توجیه حکم ناپذیری مقام ذات را ندارد، لکن این به معنای توجیه ناپذیری مطلق آن نیست و نمی توان از آن خردستیزی یافته های عارفان را نتیجه گرفت. همچنین عرفان هیچ الزامی برای کوتاه آمدن در برابر دستگاه منطقی معرفت شناختی ارسطویی ندارد و می تواند در تبیین و توجیه عقلانی منطقی نظریات خود، فارغ از این پارادایم، دستگاه های منطقی معرفت شناختی دیگر را نیز محک بزند
۱۰۱۱.

طرح نظری برنامه درسی بر اساس دیدگاه معرفت شناسی اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراق معرفت شناسی برنامه درسی سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
تعداد بازدید : ۱۴۲۹ تعداد دانلود : ۷۹۱
این مقاله با اقتباس از دیدگاه معرفت شناسی فلسفه اشراق سهروردی با روش تحلیل فلسفی و با رویکردی استنباطی، ضمن پرداختن به بعد معرفت شناختی اشراقی و تشریح ویژگیهای آن، یعنی دانش معرفت شناختی، دانش ذوقی و ضرورت تمسک به انسان کامل، و با الگوبرداری از نظریه های برنامه درسی، برنامه درسی اشراقی در چهار گام 1) اهداف 2) معلم (روش تدریس) و متعلم 3) محتوا 4) ارزشیابی تبیین می شود. نتایج حکایت دارد که برنامه درسی اشراقی از رویکردی دانش آموز محور برخوردار است و هدفگذاری را بر مبنای علایق و نیازهای وی در کسب معرفت حصولی (اهداف واسطه ای) به منظور تحقق معرفت حضوری (هدف غایی) قرار می دهد (گام اول). معلم با این دید که تحقق هدف غایی مستلزم تلاش خود دانش آموز است، روش تدریس را در تعامل با وی قرار می دهد (گام دوم). محتوا را گزینش و اجرا می کند (گام سوم) و در نهایت چون یادگیری، تحت تأثیر تلاش دانش آموز است، روح حاکم بر ارزشیابی فراگیر را مسئول مستقیم پیروزیها و شکست های خود قلمداد می کند و شیوه ارزشیابی را در خود سنجی دانش آموز قلمداد می کند (گام چهارم).
۱۰۱۲.

جایگاه مثل در نظام حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه ملاصدرا رب النوع فرد مادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۸ تعداد دانلود : ۵۸۹
در میان حکمای اسلامی، صدرالمتألهین بیش ترین مباحث را درباره ی ارباب انواع و نظریه ی مثل مطرح کرده است؛ به گونه ای که بحث کامل و همه جانبه ی این نظریه، قبل از او بى سابقه است. مباحث حکمت متعالیه درباره ی نظریه ی مثل به سه بخش تقسیم می شود: ۱. پاسخ گویی به تأویلات و اشکالات فیلسوفان دیگر؛ ۲. اقامه ی براهین پنج گانه در اثبات ارباب انواع؛ ۳. جایگاه این نظریه در حکمت متعالیه. از جمله ی این سه، می توان به وجود ذهنى، سایه بودن عالم ماده در قیاس با ارباب انواع، از صقع ربوبى بودن مُثل، اتحاد عاقل و معقول و اتحاد نفس با رب النوع، کلی بودن مثل، صورت نوعیه، غایت افراد مادی بودن مثل و... اشاره کرد.
۱۰۱۶.

نقد و بررسی ارزش شناخت از دیدگاه دیوید هیوم بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شناخت هیوم ارزش علیت معیار ملاک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۷۶۳
نقد و بررسی دیدگاه دیوید هیوم در خصوص «ارزش شناخت»، که قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می سنجد، حایز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با مراجعه به آثار و تحقیقات صورت گرفته پیرامون نظریات هیوم، که به اعتقاد تجربه باوران نوین، پدیدآورنده تجربه گرایی نوین می باشد، به این نتیجه رسیدیم که هیوم بر اساس سه اصل شکاکیت، معناداری در تصورات و علیت، در خصوص «ارزش شناخت» فیلسوفی مبناگرا و قایل به نظریه مطابقت است، اما نه به معنای مطابقت اندیشه با واقع، بلکه به معنای «مطابقت اندیشه با انطباع پدیداری»؛ یعنی هر شناختی که به انطباع پدیداری برسد، بر اساس معیارهای «انطباعات حسی» و «حافظه» با آن معامله واقعی می شود. مشکل هیوم در خصوص تصدیق قضایایی است که طبق اعتقاد او، ناظر به نسبتی واقعی در زمان آینده است؛ قضایایی که مبتنی بر رابطه علیت می باشند. این رهیافت معرفتی هیوم در باب معرفت شناسی (غیر از نسبت بین تصورات) منجر به ایده آلیسم معرفت شناختی می گردد که از مبانی نظری نسبیت معرفت دینی می باشد. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی «ارزش شناخت» از دیدگاه هیوم بر اساس حکمت متعالیه را مورد نقد قرار می دهد.
۱۰۱۸.

نقد نظام اخلاقی آیریس مرداک از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۰۱۹.

بازسازی سیرِ سه مرحله ای مبحث علیّت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی ملاصدرا وجود رابط علیت وجود رابطی تشأن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۷۸۷
روش فلسفه نگاری ملاصدرا به گونه­ای است که در هر مسئلة فلسفی، از سه منظر و متناسب با سه مرحله، نظریات خود را مطرح کرده است. تطبیقِ این الگو از روشِ صدرا با آنچه وی در باب علیّت ارائه کرده، در این مقاله مطمح نظر است. حاصل آن­که از نظر صدرا، متناسب با مرحلة اوّل و با نگاه ماهوی، در خلال ارتباط علّی بین علّت و معلول، دو موجود فی­نفسه را می­یابیم که یکی به دیگری وجود می­بخشد. در این مرحله، او نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابطی» معرفی کرده؛ یعنی برایِ معالیل، تحقّق فی­نفسه قائل است. اما در مرحلة دوم شاهد هستیم که صدرا، نحوة تحقّق معالیل را از سنخ «وجود رابط» دانسته؛ یعنی در این مرحله، تحقّق فی­نفسه را از معالیل نفی کرده است، و این نشان از تفاوت مرحلة دوم با مرحلة اوّل دارد. نهایتاً در یک موضع­گیریِ متفاوت در مرحلة سوم بحث، پس از کنکاش در نحوة تحقّق معالیل، ملاصدرا به این نتیجه دست یافته که به جای استفاده از اصطلاح «علیّت»، باید از اصطلاح «تشأن» استفاده کرد؛ زیرا اساساً هیچ نحوه از دوگانگی ـ که در علّت و معلول بودن اشیاء مفروض است ـ در رابطة میان واجب ­الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات در میان نیست.
۱۰۲۰.

وجوه شیعی فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امامت عصمت اجتهاد ولایت فقیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تعداد بازدید : ۱۴۵۳ تعداد دانلود : ۷۵۹
تفکر کلامی شیعی با ویژگی های متعددی شناخته می شود که سه شاخص عصمت، امامت و اجتهاد، از مهم ترین آنها به شمار می آید. این هرسه عنصر اعتقادی در فلسفه فارابی از جایگاه خاصی برخوردارند و بنیان های نظام فلسفی او، به ویژه فلسفه سیاسی وی را تشکیل می دهند. نظریه نبوت وی نیز هم از ناحیه علم و نظر و هم از ناحیه عمل، متضمن عصمت حداکثری است. امامت و اجتهاد نیز در فلسفه سیاسی وی به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است. او نه تنها به اجتهاد پویا پرداخته، بلکه قائل به نقش حکومتی و ریاستی مجتهد واجد شرایط است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان