ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۲٬۳۳۰ مورد.
۸۶۴.

بازنمایی فرهنگ سیاسی در شعر کردی: تحلیل محتوای اشعار هژار و هیمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت سیاسی تغییرات اجتماعی - سیاسی عدالت اجتماعی تحلیل محتوا فرهنگ سیاسی نگرش به فرد نگرش به جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
تعداد بازدید : ۱۴۹۷ تعداد دانلود : ۹۴۷
این مقاله با هدف نحوه بازنمایی فرهنگ سیاسی در اشعار کردی، اشعار عبدالرحمن شرفکندی (متخلص به هژار) و سید محمدامین شیخ الاسلامی موکری (متخلص به هیمن) را بررسی می کند. معیارهای اصلی انتخاب شاعران، مقبولیت اجتماعی و فرهنگی و جایگاه نخبگی بوده است. دوران حیات دو شاعر (1369-1300) دوره تجربه ظهور و توسعه مدرنیزاسیون و  ناسیونالیسم در کردستان است و ادبیات این دوره مجرایی برای شناسایی تغییرات به وجودآمده در مناسبات فرهنگی و سیاسی اجتماع کردی است. در این پژوهش، از تحلیل محتوای آثار این دو شاعر بهره گرفته شده است که در فواصل زمانی 1320- 1369 سروده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی سنت گرا، بازتابی بسیار اندک در اشعار مورد بررسی داشته است و چرخشی به سوی فرهنگ سیاسی تجددگرا دیده می شود. غلبه نگاه عاملیت گرایانه و بازاندیشانه به ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق کردنشین که بخشی از جامعه ایران است، تأکید بر ضرورت وجود مجاری نهادمند تغییرات مسالمت آمیز و خشونت زدایی از زندگی سیاسی از مشخصه های اصلی این اشعار محسوب می شود. در میان ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی، بیشترین مشابهت به بعد نگرش به آزادی های فردی معطوف است. ابعاد عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی در اشعار هژار و ابعاد نگرش به جنسیت و نگرش به تغییرات اجتماعی و سیاسی در اشعار هیمن بیشتر بازنمایی شده است.
۸۶۹.

بدون مرز؟: تأملی درباره جهانی شدن

۸۷۴.

بررسی نشانه شناختی پوشاک زنان در آذربایجان

۸۷۹.

تصویرهای شهر در فیلم های سینمایی ایرانی: 1390-1309(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار گرایی تکوینی موضوع بازنمایی فاعل بازنمایی تصویر شهر ساختار همنشین ساختار جانشین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر فیلم و عکس
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
تعداد بازدید : ۱۴۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
این مقاله بر آن است تا تصویرهای گوناگون عمده ای را که از شهر در طول تاریخ سینمای ایران در فیلم های ایرانی بر پرده رفته است، در مرحله اول شناسایی وطبقه بندی و در مرحله دوم تبیین کند یعنی ارتباط آن ها را باتحولاتی که درکالبد و حیات اجتماعی شهرها پدیدار شده اند، توضیح دهد. در فیلم هایی که روایت فیلم در شهر روی می دهد، دوربین به اجبار بافت یک شهر را در زمان ساخت آن فیلم (همان گونه که هست) به نمایش درمی-آورد، اما در عین حال فیلمساز، همچون هنرمند می تواند با انتخاب زاویه دوربین، فاصله از سوژه، حرکت دوربین، رنگ، ریتم، صدا، تدوین و سایر عناصر سازندة هنر ترکیبی سینما، شهر را آن گونه که او می بیند به مخاطب نشان دهد. پس تصویر شهر فقط عکسی از واقعیت شهر نیست، بلکه مثل هر تصویر هنری دیگر شهری است که هنرمند دریافته است. افزون بر این، همان طور که از جامعه شناسی هنر دریافته ایم، این تصویر یک محصول فردی و برداشتی انتزاعی از شهر نیست، بلکه فیلمساز، خودآگاه یا ناخودآگاه، بخشی از روح و معنای زمانه و جامعه خود را باز می تاباند و به همین جهت دریافت او از شهر جزیی از میراث شناخت جامعه شناسانة شهر است. روش ما در این پژوهش ساختارگرایی نکوینی مبتنی بر دیدگاه لوسین گلدمن است. در این روش ابتدا کوشیده شده تا ساختار مشترک فیلم های دربرگیرنده هریک از تصاویری که از شهر در فیلم های ایرانی درطول تاریخ این سینما، دیده شده است استخراج شود. روش ما برای این کار نشانه شناسی بوده است. در مرحله بعد این ساختارها با ساختار اجتماعی وتحولات آن مقایسه شده اند، تا معانی اجتماعی تصویرها کشف شوند، و از آنجا که از دیدگاه گلدمن، آفریننده اصلی آثارهنری نه مولف، بلکه گروه اجتماعی است که این جهان بینی درون آن شکل گرفته است؛ کوشیده ایم تا میان تصویرهایی که از شهر ارائه شده و نقش و جهان بینی طبقات واقشاراجتماعی پلی زده شود و روشن شود که این تصویرها محصول نگاه کدام گروه ها و طبقات اجتماعی به جامعه است؟ بر اساس آن چه دربالا آمد، کاوشی در فیلم های سینمایی ایرانی در طول تاریخ نزدیک به یک قرن آن، نشان می دهد که به طورکلی درهرکدام از دوره های پیش وپس از انقلاب چهار تصویر مشخص و متمایز از شهر در فیلم ها مشاهده شده اند (جمعاً هشت تصویر). اما نکته بدیع این است که آنچه از بررسی تصویرهای شهر در تاریخ سینمای ایران روشن می شود، غلبه تأمل برانگیز فیلم هایی است که در آن ها شهر، نه به عنوان فضایی زیبا و دل-نشین، شاد و امیدبخش، روان و با هویت، زنده و با اصالت؛ بلکه به مثابه مکانی خطرناک، فریبنده، مرگبار، سراب گونه، وحشت انگیز و حسرت بار بازنمایی شده است. به نظر می رسد این دید منفی، ارتباط زیادی با جابه-جایی های وسیع جمعیتی، گسترش سریع شهرها، انقلاب، موج مهاجرت ها و... دارد که منجر به بی ثباتی زندگی در شهرها شده است. به بیان دیگر می توان گفت که در این سال ها شهرنشینان با شهر به تفاهم نرسیده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان