فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
67 - 90
حوزههای تخصصی:
اینترنت و فضای مجازی بخش قابل توجهی از لحظات زندگی ما را به خود اختصاص می-دهند و تا حدود زیادی روابط انسانی را دگرگون ساخته اند. چارچوب نظری این تحقیق مبتنی بر نظریه استفاده و رضامندی است. فرض اصلی نظریه استفاده و رضامندی این است که مخاطبان، کم و بیش به صورت فعّال، به دنبال محتوایی هستند که بیشترین رضایت را فراهم کند. گرایش به فضای مجازی به تعبیر نظریه استفاده و رضامندی، به ریشه های اجتماعی و روان شناختی افراد و به برآورده شدن نیازهای آنها باز می گردد. این تحقیق عمدتاً بر عوامل روان شناختی موثر بر گرایش به فضای مجازی متمرکز است و به دنبال بررسی نقش عوامل روان شناختی(احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و نیازهای ارتباطی) بر گرایش دانشجویان به فضای مجازی می باشد. در این پژوهش برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال تشکیل می دهند. از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و نیازهای ارتباطی و گرایش به فضای مجازی همبستگی وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشخص گردید دو متغیر «احساس تنهایی» و «نیازهای ارتباطی» در مدل باقی می مانند و مجموعاً 58 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
انگیزه ها و الگوهای هشتگ گذاری بومیان دیجیتال ایرانی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
123 - 148
حوزههای تخصصی:
پلتفرم ها در قالب به روزرسانی امکانات و قابلیت ها تغییرات سبک زندگی کابران پلتفرم ها را تسهیل می کنند و با توجه به اینکه، رسانه های جدید ابتدا با ظهورشان و سپس با ارائه امکانات جدید به لذت تازه ای منجر می شوند، بنابراین، شناخت انگیزه های بومیان دیجیتال در استفاده از امکان هشتگ گذاری ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی هشتگ های پرکاربرد و میزان استفاده از این هشتگ ها توسط بومیان دیجیتال و در ادامه آن، شناسایی انگیزه های هشتگ گذاری بومیان دیجیتال در اینستاگرام است. بنابراین، در قدم اول، از طریق داده کاوی هشتگ های پرکاربرد 534 نفر از بومیان دیجیتال در طی یک ماه جمع آوری شد و سپس از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با 20 نفر از بومیان دیجیتال، انگیزه ها و الگوهای رفتاری این نسل شناسایی شد. طبق یافته ها، 15097 هشتگ از پست های 534 کاربر اینستاگرام استخراج شد که «nice»، «jzb»، «best» و «awli» پرکاربردترین هشتگ ها بودند. انگیزه های استفاده از هشتگ ها شامل تعلق داشتن، اجتماعی بودن، جلب توجه، کسب اطلاعات، محبت کردن، مستندسازی موقعیت ها و ابراز هویت شخصی است. بروز لذت ها و انگیزه های جدید ناشی از هشتگ از نگاه کاربر و جامعه و سهولت استفاده از دیدگاه نرم افزاری نهایتاً به ظهور سبک زندگی جدید کمک می کند که بومیان دیجیتال از رهگذر استفاده از این امکان، به بازآفرینی هنجارهای دنیای واقعی در دنیای مجازی می پردازند.
اصلاح الگوی مصرف از دیدگاه مقام معظم رهبریمدظله العالی در چارچوب سبک زندگی دینی
حوزههای تخصصی:
از نظر مفهومی، میان مفاهیم «دین» و «سبک زندگی»، رابطه ای علی قابل فرض است؛ به گونه ای که برخی از صاحب نظران معتقدند دین در شکل دهی به سبک زندگی نقش بسزایی دارد. در میان ادیان مختلف، «دین اسلام» به دلیل تأثیر گذاری بر سبک زندگی پیروان خود، مقامی برجسته و ممتاز دارد، بنابراین، سبک زندگی ای که اسلام ارائه می دهد، طرح مهندسی ویژه ای را برای کاربرد در زندگی فردی و اجتماعی فراهم می کند. بررسی این موضوع از منظر شخصیت هایی که سبک ساز هستند زمینه وصول به حیات طیبه را هموار می سازد. آیت الله خامنه ای مد ظله العالی به عنوان عنصری سبک ساز، توحید محوری را سرلوحه شیوه زندگی و مبنای اساسی آن قرار داده است. از دیدگاه معظم له مصرف، یکی از مؤلفه های مهم در سبک زندگی است چنان که اسلام نیز درباره آن دستورات بسیاری دارد. هدف از این نوشتار نشان دادن اهمیت فرهنگ الگوی مصرف و نقش سازنده آن در جامعه از دیدگاه اسلام و رهنمودهای مقام معظم رهبری می باشد. این مقاله به دنبال پاسخگویی به چرایی اصلاح الگوی مصرف و هم چنین راهکارهای ارائه شده در چارچوب مبانی دینی و منویات رهبر معظم انقلاب در این زمینه می باشد. روش تحقیق بر اساس مطالعه تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی می باشد.
مطالعه تطبیقی ارتباط درون فردی در دیدگاه های دنا وکیت و فیض کاشانی (مورد بررسی کتاب های ارتباطات درون فردی؛ صداها و ذهن های متفاوت و المحجه البیضاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط درون فردی یکی از سطوح اصلی ارتباطات است که بر اساس آن یک فرد هم فرستنده پیام و هم گیرنده آن است. در تحقیق حاضر باهدف شناخت ارتباط درون فردی در دیدگاه های دو اندیشمند مطرح در این حوزه، دنا وکیت و فیض کاشانی این مسئله که چیستی ارتباط درون فردی در اندیشه دنا وکیت به عنوان اندیشمند غربی حوزه ارتباطات و فیض کاشانی به عنوان اندیشمند اسلامی اخلاق فردی چیست و چه شباهت ها و تفاوت هایی در نظرات آن ها وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر در مرحله جمع آوری داده ها با روش اسنادی یا کتابخانه ای انجام گرفته است و در مرحله بررسی، تفسیر و تحلیل داده ها از روش تطبیقی استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اندیشه وکیت اصل صحبت از ارتباط درون فردی تعمدی و آگاهانه بررسی خود یا نفس فی نفسه نیست بلکه بحث از ارتباط درون فردی برای نیل به شخصیت بهتر و برقراری ارتباط های بعدی و یا تصمیم گیری درباره ی آن هاست. درحالی که در اندیشه فیض کاشانی ارتباط درون فردی بر توانایی فرد در شکست دادن نفس برای بهبود شخصیت دلالت دارد. در تحقیق پیشرو به این نتیجه رسیده شده است که تفاوت اساسی ارتباط درون فردی نزد وکیت و فیض کاشانی در نوع نگاه آن هاست به طوری که اولی ارتباط درون فردی را در چارچوب فرد - جامعه و دومی در چارچوب خدا - فرد - جامعه در نظر می گیرند.
کرونا و ایران: تحلیل مضمون جوک های کرونایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
261 - 280
حوزههای تخصصی:
امروزه جوک به دلایلی از جمله سرعت کاربرد توسط قشرهای مختلف مردم، تعدد وتنوع موضوعات و نیز کارکردهای مختلفی که می تواند داشته باشد، به موضوعی مهم برای پژوهش تبدیل شده است که از نمودهای این اهمیت را می توان در ظهور و شیوع حوزه مطالعات طنز مشاهده کرد. این پژوهش لذا بر این اساس با تمرکز بر محتوای جوک های نوشتاری ایرانی در مورد یکی از منحصر به فردترین حوادث که به صورتی عالم گیر، همه کشورها را درگیر کرده و تحت تاثیر قرار داده است ،یعنی بیماری کرونا، در پی فهم مضامین اصلی است. در این مسیر، با استفاده از روش تحلیل مضمون و تا رسیدن به اشباع نظری، بر بیش از صد و بیست جوک کرونایی که در فضای سایت های مختلف اینترنتی نشر داده شده است، تمرکز شد. یافته های پژوهش که می توان آن ها را بازنمای خوانش ایرانیان از وضعیت کنونی شان دانست، نشان می دهد که محتوای جوک های کرونایی را می توان در پنج مقوله فراگیر شامل «جوک های انتقادی، جوک های مرتبط با خانواده و جنسیت، جوک های ناظر به سطح فردی، جوک های راجع به حوزه اجتماعی و جوک های ملیتی» جای داد. آن چنان که پیداست مجموع مقولات این تحلیل که نشان از تغییر پارادایمی مضامین جوک ها از جنسیت به انتقاد است، علاوه بر بیان اهمیت انجام مطالعات فرهنگی-اجتماعی جوک ها در راستای رصد و فهم خوانش جامعه، ضرورت برنامه ریزی در جهت پاسخگویی بیانی و عملی به این خوانش ها را بیش از پیش روشن می سازد.
How Iranian Women Express Themselves through Social Media Photos: A Case Study of Instagram
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۱, January ۲۰۲۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
In this study, the issue of using Instagram social network by different groups of Iranian women and their interests and desires in publication of photos is investigated. The purpose of the study is to identify the common aspects and differences in women’s lives reflected in their self-expression efforts based on their social characteristics. Therefore, the women were classified into eight groups based on the elements affecting the way they show their daily lives, such as education level, occupation and marital status. Then, qualitative method, including virtual ethnographic techniques, content analysis and online interviews, was used. Photos posted on Instagram by 32 users were studied and analyzed, and these users were interviewed. Questions were asked about their tendency towards posting photos of their daily lives on Instagram via direct messages. The conceptual framework of the study included Bourdieu’s theory of ‘distinction’ and Baudrillard’s concept of ‘system of objects’. Results showed that women in each group select specific approaches to the publication of photos based on their social conditions. In the present article, these differences are discussed in detail. The significance of this research lies in the<span class="tlid-translation"> possibility of understanding different aspects of women’s everyday life and their individual identity through self-reports in the new media as opposed to the traditional media which only presents a standardized type of identification. Since studying women’s efforts in presenting themselves on social media has been neglected in studies conducted on social networks in Iran, this study leads to a better understanding of Iranian women’s diverse identities.
شکل گیری خانوار و ترتیبات زندگی جوانان در ایران: شواهدی از تأخیر در گذار به زندگی مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
243 - 274
حوزههای تخصصی:
شکل گیری خانوار جدید توسّط جوانان از مراحل مهم در چرخه ی زندگی خانوار بوده و به عنوان گذار به مرحله بزرگ سالی تعبیر می شود. هدف مطالعه ی حاضر، بررسی ترتیبات زندگی جوانان در ایران و شناخت روندها و عوامل مؤثّر بر میزان های سرپرستی آن ها می باشد. برای تحقق این هدف اطّلاعات جوانان 29-15 ساله در طی دوره 1395-1363 با استفاده از داده های طرح هزینه و درآمد خانوار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد فرزندان در مقایسه با دهه های قبل، زمان بیشتری را در خانه والدین باقی می مانند؛ به طوری که 50 درصد فرزندان پسر و دختر به ترتیب تا سن 8/27 و 7/22 سالگی هنوز خانه والدین را ترک نکرده اند. بیشتر خانوارهایی که جوانان سرپرستی آن ها را بر عهده داشتند، از نوع خانوارهای هسته ای بودند. با این حال سهم خانوارهای تک نفره و خانوارهای زوجین بدون فرزند، افزایش و از سهم خانوارهای گسترده و تک والد در طول دوره کاسته شده است. احتمال سرپرستی جوانان در سطح فردی تحت تاثیر عواملی همچون محل سکونت، وضعیّت تأهل و اشتغال قرار دارد. در سطح نسل، بهبود وضعیّت رفاهی نسل ها منجر به افزایش احتمال سرپرستی می شود. در سطح دوره نیز افزایش هزینه های مسکن، بیکاری جوانان و افزایش میانگین سن ازدواج مردان از علل اصلی کاهش برعهده گرفتن سرپرستی خانوار توسّط جوانان هستند. این نتایج تائید می کند که هزینه های زندگی مستقل نقشی اساسی در تشکیل خانوارهای جدید توسّط جوانان دارد. ضمن اینکه ساختار دینی و فرهنگی جامعه ی ایرانی با تأکید بر باقی ماندن فرزندان در خانه والدین تا زمان ازدواج، در به تأخیر انداختن ترک خانه والدین تأثیرگذار بوده است.
فیلم مستند به مثابه روش پژوهش بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر را عصر تصویر جهان و فرهنگ حاکم بر آن را فرهنگ تصویری می نامند. بر همین اساس، رویکرد شناخت علمی و تحقیقات دانشگاهی پیرامون پدیده های مختلف، با حرکت به سمت پژوهش های بصری، در حال تغییر است. زیرا اطلاعات بصری، توصیف را آسان، جذاب، سریع و باورپذیرتر از متون مکتوب ساخته اند. هدف این پژوهش، بررسی نقش فیلم مستند در فرهنگ تصویری معاصر- نه صرفاً به مثابه یک رشته هنری- بلکه به منزله روش پژوهش بصری در پیوند با برخی رشته های علمی در مرحله انجام و انتشار نتایج این پژوهش هاست. این پژوهش، کیفی است و با روش مرسوم مطالعات اسنادی کتابخانه ای، به توصیف و تحلیل مجموعه ای از اسناد علمی پژوهشی می پردازد که شامل اطلاعاتی درباره پدیده ها و موضوعاتی است که قصد مطالعه آنها وجود دارد. این مقاله نشان می دهد چرا و چگونه می توان از فیلم مستند برای انجام و انتشار پژوهش های بصری پیرامون موضوعات مختلف از جمله تاریخ نگاری، انسان شناسی، طبیعت شناسی و به طور کلی، جهان شناسی بصری استفاده کرد. همچنین ضرورت درک و پذیرش فیلم مستند به مثابه روش پژوهش بصری از سوی جامعه علمی، پژوهشگران و فیلم سازان مستند را یادآور می شود؛ زیرا اگر نقش و اهمیت فیلم مستند در ارتباط با فعالیت های پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی، درک و نتایج آن تبیین شود، در آن صورت می توان برای دوران جدیدی از فعالیت های پژوهشی و فیلم سازی مستند برنامه ریزی کرد.
مطالعه تأثیر فردگرایی و جمع گرایی بر فردگرایی در شبکه های اجتماعی مجازی (مورد مطالعه: دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران تحقیقات فراوانی درباره فردگرایی و جمع گرایی انجام شده است که هر یک از این تحقیقات میزان فردگرا یا جمع گرا بودن جامعه مورد بررسی را در بین یکی از دو سر طیف فردگرایی یا جمع گرایی نشان می دهند. اما نکته مشترک تمامی این پژوهش ها این است که فردگرا یا جمع گرا بودن ایرانیان در بستر گروه ها و شبکه های واقعی موردبحث و بررسی قرار گرفته است و نسبت بین فردگرایی و جمع گرایی واقعی با فردگرایی و جمع گرایی در شبکه های مجازی مغفول مانده است. بنابراین پرسش این مقاله این است که فردگرایی و جمع-گرایی در دنیای واقعی چه نسبتی با فردگرایی در شبکه های مجازی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پیمایش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین فردگرایی با فردگرایی شبکه ای رابطه ای مستقیم و بین جمع گرایی با فردگرایی شبکه ای رابطه ای معکوس وجود دارد؛ بنابراین افرادی که در دنیای واقعی فردگرا هستند در شبکه های مجازی فردگرایی شبکه ای بالا و افرادی که در دنیای واقعی جمع گرا هستند نیز در شبکه های مجازی فردگرایی شبکه ای پایینی دارند؛ به عبارت دیگر به نظر می رسد فردگرا یا جمع گرا بودن افراد در دنیای واقعی بر کنش فردی یا جمعی آن ها در دنیای آنلاین تأثیر دارد.
موانع ساختاری و حرفه ای نظارت رسانه ای برکنش دولت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، شناسایی و تحلیل موانع ساختاری و حرفه ای فراروی نظارت و دیده بانی رسانه ای برکنش های دولت و سازمان های دولتی در ایران است. در این مطالعه برای جمع آوری اطلاعات از روش کیفی (مصاحبه عمیق با روزنامه نگاران باتجربه و متخصصان روابط عمومی) و از شیوه نمونه گیری هدفمند، برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین موانع فرهنگی شامل «پنهان کاری و هراس از شفافیت در فرهنگ ایرانی، استقبال از تمجید و ستایش و هراس از انتقاد در میان ایرانیان»، مهم ترین موانع سیاسی، شامل «اسرارگرایی در رسانه براثر سایه سنگین سیاست، برخورد سیاسی با رسانه ها، کارکرد حزبی رسانه ها، مدیریت رسانه ها توسط افراد سیاسی»، مهم ترین موانع حقوق و قانونی شامل «لزوم دریافت مجوز برای فعالیت های رسانه ای، گستردگی استثنائات و خطوط قرمز اطلاع رسانی، نبود تعریفی روشن از جرم مطبوعاتی»، مهم ترین موانع اقتصادی «حضور دولت در اقتصاد رسانه، تطمیع خبرنگاران، نابرابری فضای رقابت بین رسانه های دولتی و غیردولتی»، مهم ترین موانع درون سازمان های دولتی شامل «نگاه مالکانه سازمان های دولتی به اطلاعات سازمانی، بسته بودن جلسات ادارات دولتی بر روی رسانه ها، تلقی هجمه گرایانه و مچ گیرانه مدیرانِ سازمان ها از انتقاد رسانه ها» و مهم ترین موانع درون رسانه ای شامل «خودسانسوری رسانه ها، وجود افراد جوان و بی تجربه در رسانه ها، عدم آشنایی با روزنامه نگاری تحقیقی، غلبه رویکرد رویدادمحوری بر فرایند محوری در رسانه ها» بوده اند.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر خرده فرهنگ جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرده فرهنگ های متفاوت بر اساس موضوعات متفاوتی همانند قومیت، دین و نژاد شکل می گیرند. یکی از این موضوعات خرده فرهنگ های جوانان است. هدف ما در این پژوهش تعیین رابطه سرمایه اجتماعی با خرده فرهنگ های جوانان است و اینکه سرمایه اجتماعی چه تأثیراتی بر گرایش جوانان به خرده فرهنگ های مختلف دارد. این پژوهش در دو بخش اکتشافی و توصیفی انجام شده است. ابتدا در بخش اکتشافی برای ساختن ابزار مناسب و شناخت خرده فرهنگ های مختلف جوانان شهر یزد، با 20 نفر از جوانان شهر یزد مصاحبه کیفی انجام شد و پس از شناسایی این گونه ها و ساختن ابزار مناسب، پیمایش اجرا شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای چندمرحله ای بوده است. یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی جوانان در سطحی پایین تر از حد متوسط قرار دارد و سرمایه اجتماعی با تیپ های پرخاشگری و لُمپن در صحبت کردن، جلف و لُمپن در آرایش و پوشاک، منزوی و بزهکار در ارزش ها و هنجارها، اعتیاد، مذهبی و ورزش کردن در اوقات فراغت، تماشا و گوش کردن به فیلم و موسیقی خارجی و صرف غذای گیاهی رابطه ای معنادار و همبستگی بالایی دارند.
ظرفیت رسانه های نوین ارتباطی برای برون رفت از خطر جریان های تکفیری جهان اسلام و بشریت
منبع:
علوم خبری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
77 - 100
حوزههای تخصصی:
فناوری های نوین ارتباطی، فضای ساختار ساده ی اجتماعات گذشته را بر هم زده و فرصتی را برای انسان ها فراهم آورده که دامنه ی ارتباطی و تعامل خود را با سایر همنوعان خود افزایش دهند اما این بار نه به وسعت محله یا حتی سرزمین های خود بلکه این تعامل ها وسعتی جهان شمول یافته است. در بسیاری موارد، تعاملاتی خارج از اراده ی دولت ها بر له یا علیه آنها شکل گرفته است. فعالیت هایی شبیه شمشیر دولبه که گاه فرصتی است برای رهایی از ظلم حاکمان مستبد؛ مانند اتفاقات بیداری اسلامی در سرزمین های مصر، لیبی، تونس یا حتی بیدار کردن افکار عمومی جهان برای واقعیت های مقاومت مردم مظلوم غزه، و گاهی نیز تهدیدی است برای امنیت بشریت، انسانیت و اسلام عزیز؛ مانند سوءاستفاده های گروه های تکفیری و تروریستی نظیر داعش و ... در سرزمین های عراق و سوریه. در این مقاله تلاش شده است تا فرصت ها و تهدید های فناوری های نوین ارتباطی را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در چارچوب نظریه ی جهانی شدن ارتباطات مورد کنکاش قرار داده و در نهایت با ارائه ی راه کارهایی، زمینه های تبدیل تهدیدات به فرصت را برای برون رفت از خطر جریان های تکفیری و تروریستی فراهم نماید. در این مقاله سعی شده با استفاده از روش کتابخانه ای، کلیه اسناد و مدارک مرتبط با مسئله ی مورد پژوهش را به عنوان جامعه ی آماری جمع آوری و سپس با بهره مندی از تجزیه تحلیل های توصیفی و استنباطی مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به تغییر کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس الگوی هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۰
331 - 350
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش به تغییر کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بر اساس الگوی هافستد اجرا شده است. از بین کارکنان شاغل در دانشگاه شهید چمران اهواز، تعداد ۲۶۵ نفر بر اساس جدول مورگان و کرجسی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. با توجه به اهداف و ماهیت موضوع، روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد با ضریب پایایی (72/0) و پرسشنامه گرایش به تغییر میچ مک کریمون با ضریب پایایی (78/0) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج نشان داد از بین ابعاد فرهنگ سازمانی هافستد فقط بین بعد اجتناب از عدم اطمینان بالا/ پایین با گرایش به تغییر رابطه معنادار داشته و بین ابعاد مردسالاری/ زن سالاری، فردگرایی/ جمع گرایی و فاصله قدرت بالا/ پایین با گرایش به تغییر کارکنان رابطه معناداری مشاهده نشده است. بنابراین، می توان گفت که کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز به مردسالاری تمایل بیشتری دارند. با توجه به نتایج به نظر می رسد که جامعه کارکنان دانشگاه شهید چمران به سمت جمع گرایی حرکت کرده و همکاری بیشتری نسبت به گذشته بین کارکنان مشاهده می شود.
سیاست گذاری سواد رسانه ای در ایران: چالش ها و ظرفیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مقوله سواد رسانه ای که این موضوع در سال های اخیر در عرصه سیاست گذاری نیز مورد توجه قرار داشته است و با توجه به تعدد نهادهای تصمیم گیر و سیاست گذار در این زمینه در ایران، این امر با چالش های مختلفی مواجه است. پژوهش حاضر با این هدف که چالش ها و ظرفیت های سیاستگذاری سواد رسانه ای در ایران را مورد تحلیل قرار دهد، انجام شده است. ضمن مصاحبه با مسئولین و کارشناسان متخصص در چهار نهاد موثر در این زمینه (شورای عالی فضای مجازی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما) به روش مصاحبه گلوله برفی، به دنبال پاسخ به این سوال است که نهادهای متولی سواد رسانه ای در ایران چه سیاست هایی برای ارتقای سواد رسانه ای در ایران تدوین و اجرا کرده اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بعلت تعدد نهادهای تصمیم گیر در این زمینه، تمایز روشنی میان آموزش سواد رسانه ای و فرهنگ سازی در این زمینه دیده نشود و عدم تعادل در برنامه ریزی ها، به سیاست گذاری های ناموفق رهنمون شود. بر این اساس، لازم است یک نهاد فرادستگاهی (مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی) بعنوان مرجع سیاست گذاری در این زمینه تعیین شود و سیاست گذاری در کلیه حوزه ها (شامل آموزش و فرهنگ سازی و ..) در آن صورت پذیرد.
برانگیختگی حافظه عناصر شناختی و هیجانی خبر در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه میزان برانگیختگی حافظه عناصر شناختی و هیجانی خبر در دانشجویان دانشگاه های تهران بوده که به صورت آزمایشی انجام شده است. جامعه آماری، تمامی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران را در برمی گیرد که از میان آنها 60 نفر ابتدا، به صورت خوشه ای و سپس به طور هدفمند انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده نیز شامل پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، پیگیری اخبار صداوسیما، آزمون یادآوری و قطعه های اخبار بوده است. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که اثر اصلی جنس، پیگیری و شبکه بر حافظه عناصر شناختی و حافظه عناصر هیجانی معنادار است. با توجه به نتایج، دختران بیش از پسران به عناصر هیجانی توجه می کنند و آنها را به یاد می آورند. در مقابل، پسران عناصر شناختی اخبار را بیشتر به خاطر می سپارند. همچنین اخبار شبکه 2 عناصر هیجانی بیشتری دارد و گروه دختران آن را بیشتر دنبال می کنند درحالی که اخبار شبکه خبر به لحاظ عناصر شناختی و برای گروه پسران جذاب تر است. به این ترتیب، به نظر می رسد که بهتر است سازمان صداوسیمای ایران به منظور اثرگذاری بر مخاطبان به این نوع اثرات توجه بیشتری نشان دهد و مؤلفه های اثرگذار بر هر جنس را به درستی به کار گیرد.
تبیین الگوی تحولات و پیامدهای ناشی از انقلاب سایبر با روش گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب سایبر فضایی متفاوت تر از آنچه در گذشته وجود داشته را پدید آورده است و سبب شده تا روابط بین الملل و ارتباطات بین کشورها در عرصه های گوناگون به شکل متفاوتی مطرح گردد. بنابراین این فضا سبب تحولات قابل توجهی در عرصه نظری و عملی شده است که مطالعه آن را حائز اهمیت نموده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و استفاده از روش گرندد تئوری انجام شده است. به این منظور پس از بررسی متون تخصصی مرتبط با موضوع پژوهش از مصاحبه نیمه ساختمند با 16 نفر از صاحب نظران حوزه سایبر (اساتید دانشگاهی و مدیران سایبری) تا اشباع داده ها که به روش نمونه گیری هدفمند بود استفاده شد. یافته های تحقیق که از طریق کدگذاری باز و محوری انجام شد نشان می دهد که داده ها متشکل از 355 کد باز، 100کد محوری و 17مقوله است و در نهایت مدلی در قالب هسته مرکزی پژوهش با 5 عامل زمینه ای، 4 عامل راهبردی، 2 عامل علی و 6 پیامد تدوین شد. در نهایت می توان گفت این فضا ایجاد کننده فرصت های بسیار مهم و قابل توجهی می باشد که بازیگران سیاسی در صورت درک مناسب شرایط جدید، در عرصه بین المللی نسبت به افزایش قدرت ملی و برقراری پیوندهای شبکه ای اقدام نمایند.
زمینه ها و پیامدهای بهره گیری از دعانویسی و فالگیری مطالعه نمونه ای از زنان تحصیلکرده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
97 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی شرایط زمینه ساز مددجویی از دعانویسی و فالگیری در بین زنان تحصیلکرده شهررشت براساس تجربه زیسته وروایت خودشان است. بدین منظور از روش کیفی با کاربست نظریه زمینه ای در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. اطلاعات لازم به کمک تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و با روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. انتخاب 16مصاحبه شونده تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 66 مفهوم و 16مقوله عمده و 9 مقوله نهایی استنتاج شد. یافته های تحقیق بیانگرآن است که فرایندجامعه پذیری، باور به فرهنگ این جهانی و آن جهانی، برخی تمایلات روانشناختی، مدرن شدن سازوکارهای فالگیری و دعانویسی و گروه مرجع فرد به عنوان شرایط زمینه سازعمل می کنند. در این میان مقوله فضای کنش و ترفندها و شگردها دو مقوله تعاملی محسوب می شوند. حل مشکلات و برخی آسیب های احتمالی مهم ترین پیامد مراجعه به اماکن دعانویسی و فالگیری است. در نهایت مقولات استخراج شده در ارتباط با یکدیگر قرارگرفتند و یک مقوله هسته با عنوان «درماندگی و باورهای فرامادی» متبلورشد.
نقش شبکه های اجتماعی در توانمندی زنان از منظر صاحبنظران حوزه زنان، جنسیت و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
141 - 164
حوزههای تخصصی:
این مقاله بخشی از مطالعه ای است که برای فهم قابلیت های شبکه های اجتماعی در توانمند شدن زنان در ایران انجام شده است. نتایج این مطالعه بنابراین جنبه کاربردی برای سیاستهای توسعه در ایران دارد. برای انجام این مطالعه با ۱۴ صاحبنظر در حوزه زنان، جنسیت و ارتباطات، مصاحبه عمیق انجام دادیم تا هم وضع موجود را بشناسیم و هم بتوانیم ظرفیت های بالقوه این شبکه ها را در جهت توانمند شدن زنان، شناسایی کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد شبکه های اجتماعی که شبکه سازی و سهولت در تبادل اطلاعات را تسریع می بخشند، پیامدهای قابل توجهی برای توانمند شدن زنان از جمله امکان خود اشتغالی، جسارت در اظهار خود، به اشتراک گذاری دانش و مهارت، افزایش خودآگاهی جنسیتی و روحیه مطالبه گری، بازاندیشی در هویت زنانه و ... را نیز به همراه دارند. با این وجود، به نظر می رسد دولت و نهادهای سیاست گذار در اعمال سیاستگذاری مناسب در جهت بهره وری از قابلیت های شبکه های اجتماعی هنوز به موفقیتهای لازم دست نیافته اند و با مقاومتی که ناشی از اتخاذ رویکرد سیاسی نسبت به این شبکه ها دیده می شود، ظرفیت های واقعی شبکه ها به هدر رود و جنبه های سطحی این شبکه ها از جمله تبادل عکس و متن و سرگرمی برای کاربران پر رنگ شود.
مرزبندی و ترددهای فرهنگی در میان گروه های سبک زندگی مختلف در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
229 - 260
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه که به روش کمی (توصیفی - پیمایشی) انجام شد؛ تلاش شد تا میزان مرزبندی و ترددهای فرهنگی بین گروه های سبک زندگی مختلف موجود در شهر تهران، بررسی شود. جامعه آماری، کلیه شهروندان شهر تهران که 16 سال به بالا بودند را شامل می شد. حجم نمونه شامل 625 نفر می شد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که میزان همبستگی آن، طبق آلفای کرونباخ بیش از 93 درصد بود. بر اساس داده ها و به روش تحلیل عاملی، پنج سنخ سبک زندگی «نامقید»، «نامساعد»، «منحرفانه»، «دینی»، «مساعد و برخوردار» استخراج شد که محور مرزبندی و ترددهای اجتماعی ساکنان شهر تهران در تعامل با یکدیگر بودند. نتایج، نشان دادند که درجه مرزبندی و ترددهای فرهنگی ساکنان تهران نسبت به گروه های سبک زندگی مختلف، متفاوت است. همچنین درجه مرزبندی و ترددهای فرهنگی در مقایسه با گروه های سبک زندگی برحسب ویژگی های زمینه ای کنشگران اجتماعی متفاوت است. برای نمونه طبقات اجتماعی بالا، در مقایسه با طبقات اجتماعی پایین، افراد با سطح تحصیلات بالا در مقایسه با افراد با تحصیلات پایین تر، مردان در مقایسه با زنان، ساکنین محلات در خوشه بالاتر نسبت به خوشه های پایین تر، متولدین تهران در مقایسه با متولدین غیر تهران، جوان ترها در مقایسه با میان سال ها و مسن ترها، مطلقه ها و مجردها در مقایسه با متأهل ها و همسر فوت شدگان، بیشتر از مرزهای فرهنگی - اجتماعی، عبور می کنند. نتایج به دست آمده، با احتمال بیش از 99 درصد معنی دار بوده و همه فرضیه ها، تأئید شده اند.
الگوهای نظارت والدین بر استفاده فرزندان از اینترنت
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی ابعاد نظارت والدین بر استفاده فرزندانشان از اینترنت، کارایی این الگوها و دیدگاه آنها نسبت به تاثیرات اینترنت بر فرزندانشان است. با روش تحقیق کیفی مصاحبه عمیق با ده تن از پدرها و ده تن از مادرها مقوله های مشترک مربوط به الگوهای نظارت والدین بر استفاده فرزندانشان از اینترنت، کارایی الگوهای نظارت در کنترل دسترسی فرزندانشان به محتوای نامناسب اینترنتی و دیدگاه والدین نسبت به تاثیرات اینترنت را شناسایی کرده ایم. مهمترین نتایج تحقیق نشان می دهد که نظارت اقتدارگرایانه بصورت ایجاد محدودیت زمانی در دسترسی فرزندانشان به اینترنت رایجترین الگوی نظارت بین والدین است زیرا آنها دیدگاه کاملا منفی نسبت به تاثیرات اینترنت دارند. الگوی نظارت همراهی اجتماعی به این صورت که والدین همزمان با فرزندانشان از اینترنت استفاده کنند تا بر فعالیت های مجازی فرزندانشان نظارت کنند رواج کمی دارد. در پایان این مقاله، با توجه به ضرورت اطلاع رسانی به والدین نسبت به الگوهای کارامد نظارت بر استفاده فرزندانشان از اینترنت پیشنهادهایی به والدین و با توجه به خلأهای پژوهشی درباره این موضوع پیشنهادهایی به پژوهشگران رسانه های نوین بیان می شود.