فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
259 - 280
حوزههای تخصصی:
رهیافت مدیریت بحران در زمره ابزارهای سیاست خارجی آمریکا محسوب می شود که به منظور تأمین منافع ملی و ارز ش های بنیادین این کشور در حوزه های ژئوپلیتیک منطقه ای استفاده می شوند. بر این اساس، نوشتار حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش اساسی بوده است که ایالات متحده آمریکا در سیاست گذاری امنیتی خود در مدیریت بحران های منطقه ای دوره پسا جنگ سرد از چه منطق و رهیافت هایی بهره گرفته است؟ و هدف از کاربست آنها چه بوده است؟ برای پاسخگویی به این پرسش از «نظریه آشوب» و روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که الگوی مدیریت بحران آمریکا در برخورد با تحولات و پویش های منطقه ای را می توان تابعی از روند کلی مدیریت بحران در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا دانست. ایالات متحده به منظور تحکیم سلطه هژمونیک بر محیط های امنیتی منطقه ای، از سازوکارهای متنوعی استفاده می کند. در این ارتباط می توان به اهرم هایی نظیر حمله پیش دستانه، جنگ های نیابتی، ائتلاف با ناتو و بازیگران منطقه ای و موازنه گرایی اشاره داشت. آمریکا برای کنترل کنشگری ایران و محدودسازی سیاست های منطقه ای آن در غرب آسیا نیز از راهبرد آشوب آفرینی با کمک متحدان منطقه ای خود مانند عربستان سعودی بهره می گیرد.
علت شناسی ارتکاب جرایم سایبری و سازوکارهای پیشگیری از آن
منبع:
علوم خبری سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
193 - 230
حوزههای تخصصی:
قانون جرایم رایانه ای سرانجام پس از فراز و نشیب های فراوان در سال 1388 تصویب و به ترتیب اجرا نهاده شد و دست به جرم انگاری رفتارهای مجرمانه که به تاسی از کنوانسیون جرایم رایانه ای اتخاذ شده بود پرداخت. این قانون به عنوان یک قانون نوین و نوپا تحلیل و بررسی حقوقی از جنبه ها و صور مختلف را می طلبید از این رو بررسی های کیفری از جنبه ها و منظرهای مختلف در خصوص جرایم رایانه ای از زمان تصویب تا حال حاضر صورت گرفته است اما آن چه مورد کنکاش و پژوهش قرار نگرفت و از منظر پژوهشگران مغفول مانده بررسی علت شناسانه جرایم رایانه ای است. نگاه علت شناسانه به پدیده ی جنایی، بر شناخت ما از سبب های پدیدآورنده ی آن می افزاید. به ویژه، عرصه های ناشناخته یا نوشناخته ی اجتماعی که هنجارهای نوینی را نیز به همراه آورده اند. نمونه ی بارز قابل اشاره در دنیای امروز، جهان فناوری اطلاعات و ارتباطات است که همانند جهان خاکی، از بزه و بزهکاری در امان نمانده است. این مباحث به جرم شناسان کمک می کند تا با توجه به شرایط و ویژگی های فضای سایبر، راهکارهای مناسبی را برای سالم سازی آن پیشنهاد دهند. عوامل فردی و محیطی، چه در دنیای فیزیکی و چه در دنیای سایبر، نقش تعیین کننده ای در پیشبرد فرایند جنایی و بزهکاری ایفا می کنند. برخی ویژگی های فردی بزهکاران رایانه ای به آن ها در پیشبرد اهداف شومشان کمک می کند. همچنین خود فضای سایبر نیز ویژگی ها و بسترهای جرم خیزی دارد که انگیزه های جنایی مرتکبان بالقوه را تحقق می بخشد.
طیف سنجی رویکرد مطبوعات سیاسی در قبال عملکرد دولت در دوران شیوع بیماری کرونا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۹)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد، با بررسی رویکرد روزنامه های سه جناح سیاسی اصلاح طلب، اصول گرا و میانه رو، نسبت به عملکرد دولت در مورد بحران کرونا، از طریق دست یافتن به یک مدل گفتمانی فرضی، به شناخت بیشتر طیف مطبوعات سیاسی ایران نایل آید و جایگاه روزنامه های مورد نظر را، در چارچوب آن مدل تعیین کند. هدف دیگر این مقاله، کشف رابطه میان نوع پردازش مطبوعات سیاسی ایران و جناح سیاسی آن ها است. این پژوهش، همچنین قصد دارد روزنامه های جناح های مختلف (اعم از اصلاح طلب، اصول گرا و میانه رو) را از نقطه نظر رویکرد انتقادآمیز یا حمایتگرانه نسبت به اقدام ها و سیاست های کرونایی دولت، با همدیگر مقایسه کند. پژوهشگران با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، سرمقاله های شش روزنامه کیهان و رسالت (اصول گرا)، شرق و مردم سالاری (اصلاح طلب) و ایران و اطلاعات (میانه رو) را، در یک دوره زمانی سه ماهه (اسفند 98 تا اردیبهشت 99) شامل 244 مورد، با توجه به یک دسته بندی هشت گانه موضوعی مورد بررسی قرار داده اند. این تحقیق، ضمن تدوین مدل گفتمانی و تعیین جایگاه این روزنامه ها، نشان داد که روزنامه های اصلاح طلب و اصول گرا نسبت به روزنامه های میانه رو در قضیه کرونا، بیشتر منتقد دولت بوده اند. روزنامه های اصلاح طلب در مقایسه با روزنامه های اصول گرا، زبان انتقادی تری داشته و در یک طرف طیف، روزنامه مردم سالاری و در طرف دیگر، روزنامه کیهان بیشترین سرمقاله های انتقادی را منتشر کرده اند. در نتیجه این پژوهش، طیف روزنامه های مورد بررسی از راست به چپ بدین ترتیب مشخص شد: کیهان، رسالت، اطلاعات، ایران، شرق و مردم سالاری .
نقد اسلکتیویستی فعالیت های اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۰)
153 - 167
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پتانسیل اینترنت و رسانه های اجتماعی، به عنوان عامل تغییر اجتماعی و تحول های سیاسی، به طور گسترده ای مورد بحث قرار گرفته است. دیدگاه های اولیه، نسبت به نقش اینترنت در فعالیت و جنبش های اجتماعی، خوش بینانه بودند، اما در تقابل با این دیدگاه های خوش بینانه، دیدگاه های بدبینانه هم شکل گرفته اند که فعالیت دیجیتال را نقد کرده اند. یکی از نقدهای اصلی به فعالیت دیجیتال تحت عنوان اسلکتیویسم مطرح می شود، که فعالیت های دیجیتال را به دلایلی نظیر کم کاری، کم هزینه بودن، عدم ارتباط با دنیای آفلاین، تعهد پایین، ارتباط اندک اعضا با یکدیگر، تأثیر کم و یا عدم تأثیر رد می کند. در عین حال، در تقابل با این نقدها یک سری تحقیق های تجربی شکل گرفته اند که از تأثیر فعالیت برخط بر دنیای آفلاین سخن گفته اند. با توجه به پیچیدگی این مسئله، نیاز است که تحقیقات آینده به جای موضع گرفتن در مقابل اسلکتیویسم، به طور جدی بر توسعه روش های نوآورانه و بین رشته ای برای ارزیابی آن در زندگی سیاسی معاصر متمرکز شوند.
بازنمایی دینداری در سریال های تلویزیونی (مطالعه موردی: سریال مادرانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه دینداری بازنمایی شده در تلویزیون، مورد سریال مادرانه، نگاشته شده است. در این سریال که در ماه رمضان سال 1392 از شبکه سوم سیما پخش شد و بیشترین میزان بیننده و رضایت را جلب کرد، ارائه نوع دینداری، نمود خاصی دارد. این مطالعه، مبتنی بر نظریه بازنمایی انجام شده است که بر اساس آن، رسانه ها نه به انتقال که به خلق معنا می پردازند و جهان را از طریق بازنمایی می سازند و بازنمایی می کنند. روش پژوهش، نشانه شناسی بوده است که بر مبنای آن، معانی نهفته در متن آشکار می شوند. بر این اساس، نشانه های دینی موجود در این سریال، استخراج و یافته ها، مطالعه و تجزیه وتحلیل شده اند. مبتنی بر نتایج به دست آمده، در این سریال، گونه ای از دینداری عرفانی (شهود گرا) با بن مایه های مریدی و مرادی، همراه با رویکرد اخلاقی و ارتباط با یک روحانی اخلاق گرا، به منزله دینداری مرجح، بازنمایی شده است. دو گونه دینداری اخلاقی (اخلاق گرا) و مناسکی و شعائری (تکلیف گرا) نیز با محوریت اصلی دینداری شهودگرا مرتبط شده اند.
واکاوی علی لایه ای رشد جمعیت در ایران و رهیافت های رسانه ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع جمعیت و ابعاد آن، نقطه مرکزی هر نظام اجتماعی و رسانه ای است. روندها و تغییرات جمعیتی ایران نشان می دهد که در آینده ای نه چندان دور، به دلیل تخلیه جمعیت جوانان به سنین سالمندی، احتمال مواجهه کشور با مشکلات بسیار، دور از انتظار نیست. در پژوهش حاضر، به واکاوی علی لایه ای عوامل کلیدی، دلایل زمینه ای و رهیافت های مؤثر بر رشد جمعیت و اولویت بندی و دسته بندی آنها از منظر رسانه پرداخته شده است. این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی اکتشافی و نوع روش آن، توصیفی پیمایشی بوده و بر اساس مطالعات جامع، جلسات پنل خبرگی و پرسشنامه های نیمه باز، مبادرت به شناسایی و اولویت بندی متغیرهای مؤثر بر رشد جمعیت جوان و پویا و رهیافت های رسانه ای کرده است. در این زمینه با کمک ابزارهای تجزیه وتحلیل آماری همبستگی پیرسون، واریانس فریدمن و ضریب آلفای کرونباخ، روابط و کنش عوامل، شناسایی و اولویت بندی و پایایی و روایی پرسشنامه از طریق تأیید خبرگان و محاسبه آلفای کرونباخ (0/801) تضمین شده است. بر این اساس، رسیدن به نرخ باوری بیش از سطح جانشینی نسلی، مهم ترین شاخص راهبردی برای رشد جمعیت جوان و پویا شناخته شده و 10 عامل کلیدی «ازدواج نکردن»، «دیر ازدواج کردن»، «تأخیر در باز ازدواج»، «تمایل نداشتن به فرزندآوری در سطح جانشینی»، «طلاق»، «سقط جنین»، «ناباروری»، «الگوی بارداری سلامت»، «مرگ ومیرهای زودرس» و «مهاجرت» به همراه 40 دلیل زمینه ای، دارای بیشترین تأثیر دانسته شده است. در نهایت نیز، رهیافت های رسانه ای با شناسایی 13 مخاطب کنشگر مؤثر و 14 محور اقدام و مضامین برنامه سازی برای تحقق رشد جمعیت در ایران، شناسایی و تدوین شده است.
بازنمایی گفتمان انقلاب اسلامی در سریال های تلویزیونی؛ (مطالعه موردی: انقلاب زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۸)
5 - 26
حوزههای تخصصی:
متون تلویزیونی با به کارگیری واژگان، تصاویر و صدا معناهایی را می سازند که به رویدادها و پدیده ها از زوایه ای خاص نگاه می کند. در واقع این متون، حوادث و وقایع اجتماعی و سیاسی را بر مبنای اهدافی خاص تفسیر و بازآفرینی می کنند. مطالعه نحوه بازنمایی این حوادث در متون تلویزیونی که مجموعه های نمایشی را نیز در بر می گیرد، چگونگی برجسته سازی یک گفتمان و طرد گفتمان یا گفتمان های دیگر را نشان می دهد. با این نگاه مقاله حاضر بر آن است، با مطالعه سریال انقلاب زیباکه در سال 1393 از سیمای ج.ا.ا پخش شد، شیوه روایت انقلاب اسلامی را در آن مشخص کند. برای این منظور، مجموعه نام برده با استفاده از روش نشانه شناسی فیسک مطالعه شد. یافته های این مطالعه نشان داد که رمزگان های فنی و اجتماعی، در آن به شیوه ای قطب بندی شده، به دنبال تبیین گفتمان انقلاب بوده اند. گفتمان انقلاب اسلامی بر مبنای این بازنمایی، در تقابل و تعارض با گفتمان استبدادی است. دال های برسازنده گفتمان انقلاب اسلامی با ارجاع به هویت خویشتن، پیوند با گذشته و رایزنی با پیشگامان معرفی می شود و با دانش، ارزش های انسانی، آگاهی و حضور اجتماعی می آمیزد. در مقابل گفتمان ضد انقلاب، گفتمانی شرور، بی ریشه، مستبدانه و مردسالار در پی نفوذ و ایجاد ناامنی است.
تأثیر فعالیت های هنری بر کیفیت زندگی زنان هنرمند (مورد مطالعه: زنان بالای 18 سال مشغول فعالیت های هنری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مفاهیم پیچیده و چندبعدی است که به عنوان شاخصی برای توسعه کشورها مورد سنجش قرار می گیرد و از مبانی سیاستگذرای و برنامه ریزی کلان کشورها محسوب می شود. زنان در کشورهای در حال توسعه به دلیل نقش های سنتی که بر عهده دارند، کیفیت زندگی پایین تری را تجربه می کنند. کیفیت زندگی زنان و ارتقای آن به جهت اینکه تقربیاً نیمی از جمعیت جوامع را تشکیل داده و نقش محوری در تربیت نسل آینده جوامع دارند از اهمیت مضاعفی برخوردار است. شناخت کیفیت زندگی زنان هنرمند، عوامل تأثیرگذار بر آن و رضایت از زندگی هدف این مطالعه است. در این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی کمی) استفاده شد. در روش کیفی 32 مصاحبه انجام شد که نتایج نشان داد در اثر انجام فعالیت هنری تعدادی متغیرهای عینی و ذهنی بوجود می آید و این متغیرها به عنوان عواملی تأثیرگذار و مثبت نقش مهمی در ارزیابی و رفع نیازهای اساسی زندگی افراد دارند که پیامد آن احساس رضایت و ارتقاء کیفیت زندگی است. با توجه به نتایج بخش کیفی 270 پرسش نامه تکمیل گردید که نتایج نشان داد؛ میانگین شاخص کل تأثیرات (روحی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) ناشی از فعالیت های هنری این زنان برابر48/60 از 100 و میزان کیفیت زندگی آنان در ابعاد سلامت جسمی، روان، روابط اجتماعی و محیط اطراف بالاتر از میانگین است. تأثیرات ایجاد شده روحی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از فعالیت های هنری زنان منجر به تأمین انواع نیازها شده که نتیجه آن کیفیت زندگی متفاوت این زنان نسبت به دیگر زنان است
انگاره های بازنمایی شده از کشور چین: کاریکاتورهای حوزه گفتمانی غرب پس از شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
227 - 259
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه چگونگی بازنمایی چین و نحوه ی دیگری سازی از این کشور در کاریکاتورهای منتشر شده از سوی حوزه گفتمانی غرب در دوران بحران کرونا است. در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی اجتماعی، 45 کاریکاتور انتخاب شده و با توجه به سه فرانقشِ بازنمودی، تعاملی و ترکیبیِ کرس و ون لیوون مورد ارزیابی قرار گرفته اند. برای تحلیل نتایج تحقیق از نظریات برچسب زدن ادگار و سج ویک، بازنمایی استوارت هال و نظریه ی طرحواره های فرهنگی استفاده شده است. با ارزیابی کاریکاتورهای مرتبط با نقش چین در شیوع کرونا می توان سیاست های بازنمایی در این کاریکاتورها را در دو مقوله ی کلیِ «دیگریِ پست؛ بازنمایی خطر زرد» و «دیگریِ قدرت طلب؛ بازنمایی تهدید قرمز» قرار داد. در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی اول قرار گرفتند، چین به عنوان دشمنی بالقوه و دیگریِ پست شناسانده شده است که نیاز به آموزش و دنباله روی از غرب دارد. در مقابل، در کاریکاتورهایی که ذیل مقوله ی دوم گنجانده شدند، چین به عنوان عامل تهدیدکننده ی جهان بازنمایی شده است که در این نوع کاریکاتورها نیز ضرورت سیاست های کنترلی در رابطه با چین و حفظ هژمونی غرب القا می شود. براین مبنا می توان گفت رسانه ها (در اینجا کاریکاتورهای منتشر شده) با بازتولید کلیشه های از پیش ساخته نسبت به چین و با هم ارز قرار دادن این کشور با خطر و تهدید، زمینه را برای باور مردم در جهت گیری منفی نسبت به مسائل پیرامون چین فراهم می کنند. این جهت گیری دیگری هراسانه می تواند به صورت کنش های نژادپرستانه در روابط بین فرهنگی نفوذ کرده و حتی زمینه را برای تقابل های نظامی احتمالی فراهم کند.
جستاری فقهی در مواجهه حکومت اسلامی با تهدیدات امنیتی عرصه فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدید علیه حکومت ها گرچه غالباً سخت افزاری و با هدف تغییر ساختار سیاسی بوده است ولی روزبه روز باتوجه به درک اهمیت عرصه فرهنگ توسط دشمن، جنبه نرم افزاری تهدیدها بیشتر شده است. در این رویکرد فرهنگ به عنوان یکی از کلان نظام های اجتماعی که تأثیرات گسترده ای بر سایر نظام ها از جمله ساختار سیاسی، امنیت و ... دارد، موردتوجه دشمن قرار گرفته و بدین وسیله در عصر حاضر و به طور خاص پس از پیروزی انقلاب اسلامی هجمه ها به فرهنگ اسلامی در قالبی سازماندهی شده و هدفمند بروزیافته و عناصر رکنی فرهنگ اسلام را به منظور ازبین بردن حاکمیت مکتب اسلام بر جامعه، مورد تهدید قرار داده است. گرچه در اسلام با وجود احکامی از جمله امربه معروف و نهی ازمنکر، نقشی به سزا برای مردم در صیانت از فرهنگ اسلامی تعریف شده ولی باتوجه به سازمان مند بودن اقدامات بسیاری از مهاجمان فرهنگی، مواجهه با آنها جز با پشتوانه و قدرتی حاکمیتی جهت رصد و حذف ریشه های تهدید قابل تحقق ناست. این در حالی است که باتوجه به توسعه مفهوم امنیت در عصر حاضر به عرصه های فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و ...، مواجهه با تهدیدات امنیتی عرصه فرهنگ، اضافه بر مواجهه با تهدیدات سخت و نیمه سخت، از وظایف اساسی حکومت ها از جمله حکومت اسلامی محسوب می شود. نگارنده با پژوهشی میان رشته ای از نوع تحقیقات تحلیلی - اسنادی با روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، ضمن موضوع شناسی بعد امنیتی عرصه فرهنگ و مؤلفه های مواجهه با تهدید امنیتی، پس از بررسی در منابع فقهی و ادله نقلی و عقلی و بازخوانی الگوی گروه های حسبه، معتقد است همان طور که حکومت اسلامی برای مواجهه با تهدیدهای سخت و نیمه سخت دارای تشکیلاتی منسجم تحت عنوان دستگاه امنیتی اطلاعاتی است، ضروری است برای مواجهه با تهدیدهای نرم نیز به تأسیس نهاد حکومتی امنیت فرهنگی بپردازد که سه نوع مأموریت اساسی را به عنوان نقش آفرینی حکومت اسلامی برای مواجهه با تهدیدات امنیتی عرصه فرهنگ متصور می سازد.
شناخت رابطه بین فردگرایی و محرومیت نسبی با بی تفاوتی اجتماعی (مورد مطالعه: جوانان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
255 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت رابطه بین فردگرایی و محرومیت نسبی با بی تفاوتی اجتماعی با تأکید خاص بر جوانان شهر کرمانشاه است. روش مورد استفاده پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه مورد مطالعه جوانان 20 تا 30 ساله شهر کرمانشاه است که تعداد 400 نفر از آن ها با روش نمونه گیری لین و تصادفی خوشه ای مورد مطالعه قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که میزان محرومیت نسبی با مقدار همبستگی (134/0=r) و فردگرایی با مقدار همبستگی (202/0=r) با بی تفاوتی اجتماعی جوانان ارتباط معناداری دارند. نتایج رگرسیون نشان می دهند مقدار T برای فردگرایی برابر (76/3 T=) و برای میزان محرومیت نسبی برابر (38/2 T=) است. این دو متغیر روی هم رفته توانستند مقدار 24/0 از تغییرات درونی متغیر میزان بی تفاوتی اجتماعی را تبیین کنند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (آموس) نشان می دهد که مقدار P-value برای چهار متغیر (محرومیت نسبی با مقدار 949/0، فردگرایی با مقدار 260/0، میزان تحصیلات با مقدار 210/0 و متغیر مدت زمان سکونت با مقدار ضریب رگرسیون استاندارد برابر 255/0) در سطح خطای کوچک تر از 05/0 است که نشان می دهد تأثیر متغیرهای مذکور بر متغیر وابسته معنادار هستند. نتایج مذکور براساس شاخص های برازش مدل برای RMR برابر 233/0، شاخص RMSEA برابر با 046/0، شاخص CMIN/DF برابر 012/2 و شاخص های CFI و PCFI با مقادیر 943/0 و 767/0 در حد قابل قبولی مدل را مورد تأیید قرار می دهند.
To Wear or Not to Wear the Hijab Online (A Study of the Identity Performances of Muslim Canadian Women on Facebook)
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۲, July ۲۰۲۰
81 - 100
حوزههای تخصصی:
This paper looks at how Muslim women with an Iranian background and now living in Canada perform their identity through wearing the hijab. This was achieved by observing the behavior of six members of this community on Facebook using Erving Goffman’s stigmatization theory. The observation reveals that women who wear the hijab are more likely to identify themselves as Muslim-Canadian while those who have abandoned the hijab after immigration are more likely to identify themselves as Iranian-Canadian. Moreover, the results show that while Goffman’s theory is very useful in trying to understand the stigmatization of the veil after the 9/11 attacks as well as other extremists’ attacks, the pressures that this created on Muslim women, as well as the behavior of some women in dropping the veil in order to ‘pass’ such stigmatization, his theory is of limited use in understanding the more complicated performance of women who kept their hijab in spite of the challenges they faced.
بررسی تاثیر کیفیت استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی شهروندان تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال تبریزی است و حجم نمونه برابر با 444 نفر است. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. یافته های پژوهش نشان داد که مدت عضویت در شبکه-های اجتماعی مجازی بر هویت ملی، بعد آگاهی و بعد تعهد هویت ملی، میزان فعالیت بر بعد تعهد هویت ملی و حضور واقعی بر بعد آگاهی هویت ملی تاثیر منفی و میزان فعال بودن تاثیر مثبت بر بعد آگاهی هویت ملی دارد. میزان تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر بعد تعهد هویت ملی بیشتر از سایر ابعاد است. نتایج نشان داد که صرف حضور در شبکه های اجتماعی مجازی تاثیر مثبت یا منفی بر هویت ملی ندارد، بلکه زمینه اجتماعی و فرهنگی کاربران در تعیین نوع تاثیر این شبکه ها موثر است و ارائه تعریفی فراگیر از هویت ملی می تواند باعث تقویت هویت ملی گردد
بازنمایی گفتمان های خانواده در مجلات عامه پسند ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
93 - 122
حوزههای تخصصی:
خانواده گرایی به مثابه یک گفتمان هژمونیک در فضای فرهنگی و رسانه ای کشور در سال های اخیر توسط گفتمان های رقیب از جمله جریان فکری و فرهنگی فمینیسم به چالش کشیده شده است. امروزه فضای فرهنگی و رسانه ای جامعه ایرانی به ویژه عرصه مطبوعات و نشر محل تخاصم گفتمانی این دو رویکرد هستند. این پژوهش درصدد بررسی کیفیت بازنمایی گفتمان های نظری پیرامون خانواده در عرصه مجلات عامه پسند ایرانی است. روش مورد استفاده در این تحقیق، تحلیل گفتمان با بهره گیری از روش شناسی لاکلا و موفه است. نمونه مورد بررسی در این پژوهش مجلات خانواده سبز، خانواده ایرانی، موفقیت و روزهای زندگی بوده و متون ستون های خانوادگی این مجلات به عنوان واحد تحلیل این تحقیق خوانش شده اند. نتایج پژوهش حاکی از این است که مؤلفه ها و عناصر گفتمان خانواده گرا که با محوریت جمع گرایی و دال مرکزی «سازش» در فضای نظری کشور صورت بندی می گردد، در مجلات عامه پسند به صورت پررنگ تری برساخت شده و در مقابل عناصر و مؤلفه های گفتمان فمینیستی با محوریت فردگرایی و دال مرکزی «حقوق» حضور کم رنگ تری در مطالب این مجلات داشته است. به نظر می رسد در فضای فرهنگی جامعه ایرانی هنوز ردپای نظم دینی سنتی خانواده به صورت کاملاً پررنگ محسوس بوده و گفتمان های رقیب از جمله جریان فمینیستی یا روشنفکری نتوانسته اند گفتار غالبی را در حوزه خانواده و مناسبات آن برای عامه مردم ارائه نمایند.
نقش هوش مصنوعی در شکل دهی به روابط انسان و ماشین در آثار سینمایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
171 - 193
حوزههای تخصصی:
گسترش فناوری و توسعه هوش مصنوعی در زندگی مدرن به خصوص در عرصه ارتباطات انسانی به فرصتی برای ایجاد تحولات بنیادین در این عرصه، چه در روابط انسان و ماشین و چه در روابط انسانی شده است. این تحولات به همان اندازه که می توانند باعث توفیق روابط انسانی باشند، ممکن است عامل تحدید آن نیز باشند. از این رو پژوهش پیش رو با تمرکز بر هنر سینما که در سال های اخیر به بازنمایی فرصت ها و چالش های این مقوله پرداخته، این مسئله را در بستر این هنر و به طور خاص فیلم «او» اثر اسپایک جونز بررسی کرده تا به نقش هوش مصنوعی در شکل دهی به ارتباطات انسانی و روابط انسان و ماشین آگاهی یابد. روش انتخابی برای تحلیل این فیلم، روش اسطوره کاوی است که تحلیل آثار هنری را با عنایت به پس زمینه اجتماعی شان فراهم می کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نمونه مطالعاتی مذکور و دیگر آثاری که هم زمان و با مضامین مشابه خلق شده اند، روایات اسطوره ای مرتبط با هوش نقش محوری در شکل دادن به وقایع فیلم داشته اند؛ که این مسئله، خود نیز متأثر از زندگی شخصی مؤلف و اندیشه غالب مکان-زمان خلق اثر است. درواقع نمونه مطالعاتی این پژوهش، در موضوعی که بدان پرداخته بود، آیینه تمام نمای زمانه خویش است و از همین رو است که اقبال تماشاگران و متخصصان را به صورت توأمان دارد، چراکه همه افرادی که در زمان-مکان خلق این اثر زیست می کنند، نحواً و نوعاً تحت تأثیر روایات اسطوره ای مرتبط با هوش هستند.
بررسی ابعاد و اجزای ذهنی مشارکت جمعی در پیاده روی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ تشیع؛ مناسک عاشورایی، آمیختگی شدیدی با وجدان جمعی پیروان این مذهب داشته است. در این میان آیین پیاده روی اربعین که در سال های اخیر تحولات شگرفی را به خود دیده، یک پدیده اجتماعی - فرهنگی ویژه و چندوجهی است که از زوایا و مناظر مختلف پژوهشی از جمله معنا و سازوکارهای درونی شایسته تأمل و توجه است. ازاین رو مقاله حاضر قصد دارد با تمرکز بر میدان مشارکت جمعی در پیاده روی اربعین ضمن تفکیک این میدان به سه لایه آشکار، نیمه آشکار و پنهان به توصیف ویژگی های متمایز و منحصربه فرد ابعاد و اجزای پنهان این میدان اجتماعی و یا به عبارتی جهان ذهنی مشارکت کننده بپردازد. برای نیل به این هدف 17 مصاحبه با خادمین و موکب داران ایرانی به عنوان گروهی که بیشترین سطح و حوزه درگیری را با پدیده پیاده روی اربعین دارا هستند؛ پیش گرفته شده است. بررسی و واکاوی محتوای مصاحبه ها با کمک ترکیبی از روش های تحلیل مضمون و نمونه سازی آرمانی صورت گرفت. در نهایت پس از سه مرحله کدگذاری، 13 مضمون فرعی در توضیح جهان ذهنی مشارکت کننده پیاده روی اربعین استخراج شد که ذیل چهار مضمون اصلی ایستارها، ایماژها، انگاره ها و تفسیرها جای گذاری و تشریح گردید.
همگان های شبکه ای در توئیتر فارسی؛ تحلیل خوشه های شبکه ای در توئیتر فارسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
70 - 100
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل شبکه و مطالعه همگان های شبکه ای در توییتر در ایران می پردازد. توضیح آنکه توییتر در رویدادهای سیاسی نقش پررنگی یافته درحالی که مطالعه منظم دراین باره به اندازه اهمیت توییتر رشد نکرده است. ازاین جهت، با توجه به اهمیت توییتر در ایران و همچنین نقش همگان های شبکه ای در این رسانه اجتماعی، گام اول برای تحلیل نقش توییتر در حوزه سیاست در ایران، شناخت و تحلیل ویژگی ها و ساختار این همگان های شبکه ای است؛ بنابراین، هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل ساختار همگان های شبکه ای در توییتر فارسی است. گردآوری داده ها برای تحقیق در بازه زمانی 25 روزه انتخابات ریاست جمهوری 1396 انجام شد. برای اجرای تحقیق، علاوه بر استفاده از مفهوم نظری همگان شبکه ای، روش های تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل محتوای مردمنگارانه را ترکیب کرده ایم. با استفاده از شاخص ماژولاریتی (خوشه خوشه شدگی)، سه خوشه اصلی در شبکه ریتوئیت شناسایی شد: 1- خوشه اصلاح طلبان، 2- خوشه اصولگرایان و 3- خوشه مهاجران. برای توصیف ویژگی های این سه همگان، کاربران مؤثر هر یک را بر اساس شاخص رتبه صفحه شناسایی کردیم. یافته ها نشان می دهد که کاربران مؤثر اغلب از روزنامه نگاران، رسانه ها و شهروندان عادی تشکیل می شوند. همچنین شکاف جنسیتی معناداری در همگان های شبکه ای وجود دارد. حساب کاربری اغلب اعضای این همگان ها بعد از انتخابات فعال مانده، اما اعضای این سه همگان ازنظر داشتن هویت واقعی با یکدیگر تفاوت دارند.
فهم کنش زنان کنشگر کمپین «چهارشنبه های سفید» (مورد مطالعه: شبکه اجتماعی اینستاگرام،1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
کمپین هایی که طی سال های اخیر در شبکه های اجتماعی شکل گرفته تا از زنان برای مبارزه با حجاب قانونی دعوت کند، تاحدودی تأثیرگذار بوده و چالش هایی را در جامعه زنان ایجاد کرده است؛ ازجمله، کمپین «چهارشنبه های سفید» که به عنوان یک کمپین اعتراضی، علیه حجاب زنان در ایران راه اندازی شده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر به بررسی محتوای پیام های زنان کمپین در شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته، از میان 4600 پست ارسالی کاربران، تعداد 94 پست با نمونه گیری هدفمند، از آغاز کمپینِ چهارشنبه های سفید، یعنی اردیبهشت 1396 تا اردیبهشت 1397 مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان 94 پیام کدگذاری شده، 17 مؤلفه، 9 اصل و چهار مبنا استخراج شده است. اصول حاکم بر محتوای این پیام ها در اینستاگرام، شامل 4 اصل عدالت اجتماعی، ابراز مخالفت، ساختارشکنی و دموکراسی غربی بوده و با توجه به مبناها و مؤلفه های استخراج شده، مشخص می شود که هسته اصلی پیام ها رسیدن به دموکراسی غربی از طریق مخالفت با سنت حاکم بر جامعه و حمایت از آزادی زنان به سبک غرب است.
سیاست شادی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تحلیل کمّی برنامه های اعیاد ملی و مذهبی 1395-1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شادی و کنش های شاد در حوزه عمومی ایرانی همواره مورد بحث قرار گرفته است. گذشته از انطباق مصادیق شادی مصطلح میان فقها،با پروبلماتیک شادی در ادبیات جامعه شناسان ایرانی و عامه مردم،در حوزه عمومی ایرانی تشیع به دلیل خاستگاه تاریخی و هویتی در بسیاری از موارد به عنوان شکل دهنده کنترل بر شادی دانسته شده است. پنج دال اساسی گفتمان فقهی که در اشتراک با کنش های شاد و جشنی است موسیقی،رقص،نوشخواری،اختلاط زن و مرد،و بازی و شرط بندی هستند. از آن جا تلویزیون ایران وضعیتی ویژه در روابط سه جانبه میان دین،دولت و وسایل ارتباط جمعی دارد،نگاهی گفتمانی به وضعیت شادی در برنامه های اعیاد می تواند نسبت گفتمانی شادی با حوزه های اجتماعی را روشن سازد. در ابتدا و برای مشخص شدن ساختار کلی توزیع برنامه ها در تلویزیون می توان این پرسش را مطرح کرد که در ایامی که فرهنگ رسمی به عنوان موسم شادی کردن معرفی می کند توزیع برنامه ها به لحاظ کمّی چه ساختاری دارد.این تحلیل گونه شناسی برنامه های ایام شاد در تلویزیون را به دست می دهد و علاوه بر این به نحو آشکاری بیانگر تنوعی ویژه در زیرگروه های موضوعی مرتبط با امور عمومی و مذهب است. از دیگر ویژگی های مهم این کنداکتور درهم امیزی موضوع مذهب با موسیقی است. بلحاظ توزیع عمومی/تجاری،تلویزیون در مجموعِ دوشبکه کنداکتوری به شدت قطبی شده دارد. رقیب برنامه هایی که در خوشه مربوط به شادی های عرفی قرار می گیرند بیش از همه برنامه های مربوط به امور عمومی و سیاسی است.این تحلیل همچنین می تواند تا حدودی نشان دهد که در مورد برخی دال های شادی کنترل و حذف سیستماتیک اتفاق افتاده است.
ضرورت توجه رسانه ها به روزنامه نگاری صلح محور
منبع:
علوم خبری سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
11 - 24
حوزههای تخصصی:
روزنامه نگاری جنگ یک روش روزنامه نگاری است که محور اساسی آن ارزش های خبری درگیری، تضاد و حوادثی است که می کوشد بار منفی اخبار را منتقل کند. این نوع روزنامه نگاری با در کانون قراردادن عواطف و احسسات بشری با تحریک حس ترس و واهمه در سالیان گذشته توانسته است با وجود جلب توجه همیشگی اذهان مردم، باعث ترویج نوعی بیمناکی در جوامع شود. این نوع روزنامه نگاری فقط بر اثرات فیزیکی درگیری تأکید دارند و مثلاً اثرات روانشناسی و بار روانی که اخبار در انسان ها شکل می دهد را نادیده می گیرند. روزنامه نگاری جنگ موقعیت هایی را گلچین می کند که پیوسته کارزارهای جنگ، درگیری، جدال، تظاهرات ها، راهپیمایی ها و حتی در دیگر سو خشونت های کلامی، رفتاری و ابنگونه رفتارها را در بطن خود می پروراند. همچنین این روش تمایل به گزارش اختلافات بین گروه ها دارد تا شباهت ها، توافق های قبلی و فرایند موضوعات کنونی و هم چنین دلایل و نتایج را نادیده می گیرند و اینطور نشان می دهند که نیازهای یک طرف تنها با شکست طرف مقابل تأمین می شود. اما در رویکردی نوین، روزنامه نگاری صلح می خواهد این تمایلات را اصلاح کند. تعریف آن این است که: ایجاد فرصت ها برای جامعه بزرگ برای واکنش های غیرخشن در درگیری ها؛ که این کار نیازمند تعریف سیاست های بدون خشونت و قرار دادن آن ها در اختیار همگان است. در این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام شده است محقق کوشیده است با ذکر دلایل اهمیت توجه به روزنامه نگاری صلح و خلا آن در ادبیات ژورنالیستی کشور، در انتها راه کارهایی را برای تغییر زاویه دید اهالی رسانه از روزنامه نگاری جنگ به سوی روزنامه نگاری صلح ارائه دهد. پرسش اصلی این تحقیق این است که ماهیت روزنامه نگاری جنگ چگونه است و چرا زمان آن فرا رسیده که رویکرد صلح محور جایگزین شود؟ ضرورت و اهمیت توجه به روزنامه نگاری صلح، فرآیند اخلاقی شدن رسانه، نقش روزنامه نگاری صلح جو در ارتقای جامعه ایمن ، نقش منافع سرمایه داری در روزنامه نگاری جنگ، الزام تجدید نظر در ارزش های ژورنالیستی و ارائه راه حل هایی مطرح در زمینه شیوه عمل روزنامه نگاران از مهمترین مطالب مورد بحث در این مقاله است.