فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۸
197 - 214
حوزههای تخصصی:
استفاده سیاسی از فناوری های نوین ارتباطی و به خصوص شبکه های اجتماعی اینترنتی در روابط بین الملل در دهه اخیر، بیش از پیش باب شده است، از این رو، بررسی تأثیرات این امر، نه تنها برای پژوهشگران علاقه مند، بلکه برای سیاست پیشه گان و تصمیم گیرندگان کشور نیز از اهمیت اساسی برخوردار است تا بتوانند به درستی ابعاد این پدیده نوین را درک کرده و عملکردی مناسب در مقابل آن داشته باشند. در این راستا تحلیل تحولات بین المللی نگرشی جدی با توجه به تأثیرگذاری اینترنت را می طلبد، چنانکه در تحولات اخیر خاورمیانه که آن را به اسمی چون «بهار عربی» و «بیداری اسلامی» می خوانند، وجود شبکه های اجتماعی در روند شکل گیری و کنشگری معترضان اقتدارگرایی تأثیرگذار بود. براین اساس، در این تحقیق سعی شده است با گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای و تحلیل آنها به صورت کاربردی ،ماهیت شبکه های اجتماعی و تأثیرگذاری بر نقش دولت ها در روابط بین الملل مورد بررسی قرار گیرد. دوره زمانی این مقاله از سال 2004 و ظهور فیسبوک تا سال 2017 که دراین بین انقلابات خاورمیانه نیز اتفاق افتادند-، در بر می گیرد. سؤال ما این گونه مطرح می شود که تأثیرگذاری شبکه های اجتماعی در روابط بین الملل (خاصه دولت های خاورمیانه که از سال 2010 تا کنون دچار تحولات و تغییرات هستند) چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه ما نیز بر این قول است که تأثیرگذاری شبکه های اجتماعی در روابط بین الملل در قرن بیست و یکم غیرقابل کتمان است
پدیدارشناسی تجربه کاربران از موبایلی شدن روابط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل می دهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهره به چهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگی هایی، مانند سرعت و کمیت یاد می شود. هدف این پژوهش پیگیری تجربه های کاربران از موبایلی شدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کرده ایم و استفاده از تلفن همراه و شبکه های مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کرده ایم. یافته ها با روش 7 مرحله ای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آن ها زیرمقوله های جزئی تری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را به صورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی می کنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکت کنندگان گونه های متفاوت ارتباط مخدوش شده را نشان می دهد. این فرایند را موبایلی شدن می نامند؛ یعنی ویژگی ها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایه های انسانی شده و شکل روابط را تغییر می دهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتن مان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
جایگاه«اخلاق»، در رسانه های اجتماعی معاصر (با تأکید بر نقش اخلاق در اخبار رسانه های کشورهای توسعه یافته)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت گسترده فناوری های نوین بالاخص دانش دیجیتال، تحقق نظریه کره مسطح را گوشزد نمود. جهانی بدون مرز که در آن نقش رسانه ها انکار ناپذیر است. همواره در طول قرون متمادی در میان عموم ابناء بشر اصول و ارزش های اخلاقی از قداست خاصی برخوردار بوده است. در این مقاله از روش مطالعه اسنادی با محوریت جایگاه اخلاق در رسانه های اجتماعی در دوران معاصر از منظر اندیشمندان قاره آمریکا استفاده شده است. در کشورهای توسعه یافته همواره دو دیدگاه در مقابل اخلاق وجود دارد. یکی آن را موافق با آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات می داند و دیدگاه دیگر که از اساس با آن مخالف است. رسانه های اجتماعی معاصر برای بقاء خود باید بر سه مقوله سرعت انتقال اطلاعات، امنیت اطلاعات و کسب مخاطب بیشتر فائق آیند. از سوی دیگر مخاطب معاصر به مدد مؤلفه هایی اکتسابی نظیر سواد رسانه و سواد انتقادی و ... مخاطب هوشمندتر، چابک تر و انتخاب کننده تر گردیده است. با گسترش روزافزون رسانه های اجتماعی جایگاه اخلاقیات در رسانه تحت تأثیر عواملی همچون میزان پایبندی اصحاب رسانه به اخلاق، تأثیر اخلاق بر انتشار اطلاعات آنلاین و لحظه ای، اخلاق و هیجان طلبی صنعت رسانه قرار گرفته است.
بررسی تقابل دو رویکرد مشروعیت بخش و مشروعیت زدا در سینمای ایران (1392-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینما به عنوان یک هنر رسانه، هم بازتاب واقعیت های جامعه است و هم می تواند نقشی جریان ساز داشته و تأثیرات اجتماعی ایجاد کند. از سوی دیگر، مسئله مشروعیت، موضوعی مهم در جامعه شناسی سیاسی و مباحث قدرت محسوب می شود. سینما این ظرفیت را داراست که در راستای افزایش مشروعیت نظام حاکم عمل کند و یا موجب مشروعیت زدایی از قدرت مستقر گردد. ما برآنیم تا با استفاده از نظریات صاحب نظران حوزه مشروعیت و خصوصاً دیوید بیتهام و مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی، مقولات و مفاهیم مطرح در دو رویکرد مشروعیت بخش و مشروعیت زدا را در سینمای ایران شناسایی کنیم و رویکرد غالب را تشخیص دهیم. برای نیل به هدف پژوهش، 13 فیلم مورد تحلیل قرار گرفته است: سه فیلم پرفروش و دو فیلم برگزیده در جشنواره فیلم فجر در سال های 1390 الی 1392. عناصر رویکرد مشروعیت بخش از این قرارند: حقانیت نظام، وحدت ملی، دفاع مقدس، خانواده گرایی و مقابله با استکبار جهانی. برخی از عناصر رویکرد مشروعیت زدا عبارت اند از: ناکارآمدی و فساد نظام، بی عدالتی قضایی، فقدان آزادی، ضعف جامعه مدنی، عدم حمایت از حقوق زنان، مهاجرت، ضدیت با جنگ، پوچ گرایی، اخلاق سکولاریستی. در مجموع، تنها در دو فیلم، غلبه با رویکرد مشروعیت بخش بوده و می توان نتیجه گرفت که رویکرد حاکم بر سینمای معاصر ایران، رویکرد مشروعیت زداست.
طراحی مفاهیم فرهنگ صلح ساز ورزش در توسعه روابط بین الملل (مطالعه موردی طرح ویو «جهان عاری از خشونت و افراطی گری» ریاست جمهور ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مفاهیم فرهنگ صلح ساز ورزش در توسعه روابط بین الملل است. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیل محتوا است که با استخراج مفاهیم مرتبط با صلح و ورزش بین الملل به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد از میان پدیده های مختلف، ورزش به عنوان یکی از مصادیق بارز صلح جویی در هزاره سوم توانسته جایگاه ویژه ای در میان برنامه های صلح جویانه کشورهای در حال توسعه بریک (برزیل، چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی) ایفا و این کشورها از ورزش به عنوان اهرم و ابزاری برای بیان خواسته های خود از جامعه جهانی استفاده کرده اند. جمهوری اسلامی ایران نیز با مطرح کردن طرح ویو در سال 2013 در مجمع عمومی سازمان ملل، می تواند از ظرفیت ورزش ملی به منظور تحقق آرمان و اهداف خود در عرصه بین الملل استفاده کند. همچنین یافته ها نشان داد 34 مفهوم پرتکرار در حوزه ورزش می تواند نقش تبیینی در ایجاد مفهوم فرهنگ صلح ساز داشته باشد. در میان این گویه ها «جایگزینی ورزش به جای جنگ و دیپلماسی نظامی و ایجاد دوستی بین المللی» پرتکرارترین گویه بود.
پساتلویزیون در ایران: ارزیابی اقدامات صداوسیما در قبال همگرایی رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پساتلویزیون که با تحقق همگرایی رسانه ای و گذار از شکل سنتی تلویزیون آغاز می شود، نه به معنای مرگ تلویزیون بلکه تجدید ساختار در شیوه های تولید، توزیع و مصرف محتوای تلویزیونی است. همگرایی رسانه ای که به مثابه تحولی ساختاری سازمان های پخش تلویزیونی را به چالش کشیده است، سازمان صداوسیما را بواسطه موقعیت انحصاری اش با وضعیت خطیرتری کرده است. این مقاله در صدد بررسی واکنش های صداوسیما به همگرایی رسانه ای و ارزیابی این واکنش هاست و برای این منظور از روش کیفی مصاحبه عمیق و سندپژوهی بهره می برد. در مجموع با 17 نفر از کارشناسان و سیاست گذاران حوزه تلویزیون مصاحبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از این است که صداوسیما با درک مخاطرات و فرصت های فضای جدید، اقدامات زیادی را در دستور کار قرار داده است؛ راه-اندازی پخش زمینی دیجیتال، افزایش شبکه های تلویزیونی، «اچ. دی » کردن بعضی از شبکه ها، بهره-گیری از تکنولوژی ماهواره و توزیع سیگنال تلویزیونی در سطح ملی و قرار دادن شبکه های ملّی و استانی بر روی ماهواره برای دسترسی به مخاطبان بیشتر در سطح ملّی و نیز و راه اندازی شبکه های ماهواره ای تلویزیونی در سطح منطقه ای و جهانی بخشی از این اقدامات است. سیاست ها و اقدامات صداوسیما با نقدهایی جدی نیز روبرو است از جمله این که در توسعه شبکه ها و خدمات رویکردی تکنولوژیک غلبه دارد؛ بواسطه فقدان سازوکارهای بازار و انحصار صداوسیما، اقدامات انجام شده مبتنی بر برنامه ریزی متمرکزی است که هزینه های زیاد و کارایی کم را به همراه دارد و این که در بسط همگرایی و پیامدهای آن رویکردی اغلب امنیتی و سیاسی مشهود است.
بازنمایی ازدواج در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی بازنمایی ازدواج در قاب سینمای ایران می پردازد. جامعه آماری تحقیق، کل فیلمهای سینمای ایران از سال 1376 تا 1390، است که در آن یکی از نقشهای اصلی به گونه ای با ازدواج خودش درگیر می شود. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کمی، 116 فیلم سینمایی را تحلیل کرده و به 29 سؤال در زمینه چگونگی تصویرپردازی آنها از ازدواج پاسخ داده است. سؤالهای یادشده بر موضوعهایی همچون چگونگی بازنمایی چگونگی آشنایی زوجها، چگونگی خواستگاریها و جشنهای ازدواج، میزان همسانی زوجها و نیز مهریه، سن و شغل عروسها و دامادها، نسبت یا قرابت آنها، کیفیت مهریه ها و ماه عسلها در فیلمهای تحلیل شده متمرکز است. به علاوه چگونگی تصویرپردازی از مسائلی همچون موانع و چالشهای پیش روی ازدواج زوجها یا میزان وجود عشق متداخل (مثلثی) در فیلمهای دوره مورد مطالعه بررسی شده است.
رسانه و دین بررسی آثار و کارکردهای نمایش مناسک دینی در رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت رابطة رسانه و دین، از زمان صنعت چاپ است و از آن زمان ایجاد ارتباطی صحیح و مؤثر بین دین و وسایل ارتباط جمعی، تنظیم کارکردها و ارائه راهکارهایی که به برقراری مؤثر این ارتباط کمک کند، مورد توجه هر دو قرار گرفته است. هدف مقالة حاضر، بررسی رابطة میان دین و رسانه های مدرن با استفاده از رویکرد تاریخی جامعه شناختی و فلسفی در قالب روش کتابخانه ای است. آیا رسانه ها صرفاً ماهیتی ابزاری دارند و وسیله ای برای دین زدایی از جامعه اند و یا وسایلی خنثی هستند که می توانند در خدمت دین قرار گیرند؟ از لحاظ نظ ری، با طیف ی از نظری ات که از یک سوی به ” جب رگرایی فناوری ک“ و از سوی دیگ ر به ” ابزارگرایی“ منتهی می شود، مواجه می شویم. با توجه به اینکه رسانة ملی تلاش می کند تا به کارکردهای مورد انتظار رسانه های مدرن در چارچوب فضائل اخلاقی و توصیه های دینی عمل کند، به این مسئله می پردازیم که چگونه می توان امور دینی را در گسترة وسیع مخاطبان رسانه های عمومی ترویج و تبلیغ کرد، تا مخاطبی که فرضاً داوطلب دریافت آن پیام نیست، تحت پوشش قرار گرفته و به مخاطبی فعال تبدیل شود. نتایج نشان می دهد پخش ”مستقیم“ مناسک دینی از رسانه بیش از اینکه آثار مثبت داشته باشد دارای آثار منفی است. اما تبدیل محتواهای دینی به ”برنامه های رسانه ای“ در قالب پخش نمایشی به شکلی هنرمندانه می تواند آثار دوجانبه و مثبتی داشته باشد. به این شکل که برای معتقدان به دین نوعی شور و آگاهی مذهبی را موجب شده و برای کسانی که به دنبال مسائل مذهبی نیستند، حداقل به عنوان برنامه ای سرگرم کننده و جالب عمل کند.
ب ررسی رابطة بین ”مصرف رسانه“ و ”هویت ملی“ از دیدگاه جوانان 29 15 سالة شهر یزد در سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی در هر جامعه ای به ابعاد سازنده و وضعیت آن بستگی دارد. یکی از ابزارهای مؤثر بر هویت ملی هر جامعه ای، رسانه ها هستند. رسانه ها می توانند بر هویت هر فرد تأثیر بگذارند و هویت فردی و به تبع آن، هویت جمعی را تغییر دهند و هویت جدیدی ایجاد کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطة بین استفاده از رسانه ها و هویت ملی جوانان انجام شده و در بخش مبانی نظری پژوهش، از نظریة استفاده و رضایت مندی، نظریة خشنودی و نظریة کاشت استفاده شده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی، بر روی 383 نفر از جوانان 15 تا 29 سالة شهر یزد انجام گرفته است. برای بررسی دقیق تر، رسانه ها در این تحقیق به دو بخش رسانه های جمعی و رسانه های اجتماعی تقسیم شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بود. اعتبار ابزار به صورت محتوایی محرز شده و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. داده ها به کمک نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داده است که پاسخگویان، رسانه های اجتماعی را بیشتر از رسانه های جمعی استفاده می کنند و در این میان، بیشترین استفاده از شبکة اجتماعی مجازی تلگرام بوده است. همبستگی منفی و معنی داری بین میزان استفاده از رسانه های اجتماعی با هویت دینی و فرهنگی جوانان مشاهده شد، در حالی که رابطة بین میزان استفاده از رسانه های جمعی با هویت دینی و فرهنگی، معنی دار نبوده است. رابطة بُعد اجتماعی هویت ملی با میزان استفاده از رسانه های جمعی و رسانه های اجتماعی نیز معنی دار نبود. نتیجة آزمون فرضیة اصلی پژوهش نشان داد رابطة معنی داری بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و هویت ملی وجود ندارد ولی رابطة منفی و معنی داری بین میزان استفاده از رسانه های اجتماعی و هویت ملی جوانان شهر یزد وجود دارد.
اخبار جعلی و مهارت های مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اخبار جعلی و مهارت های مقابله با آن است؛ موضوعی که امروزه به یکی از پربسامدترین واژه ها در رسانه های خبری جهان تبدیل شده که مواضع رسانه ای پرچالش دونالد ترامپ در این خصوص بسیار تأثیرگذار بوده است. این پژوهش، با چهار پرسش اصلی شامل اخبار جعلی چیست؟، چرا اخبار جعلی تولید و منتشر می شوند؟، چگونه می توان اخبار جعلی را شناسایی کرد؟ چه مهارت هایی برای مقابله با اخبار جعلی وجود دارد؟؛ تکیه نظری خود را بر دو نظریة ” جنگ روانی“ و ” نظریة توطئه“ قرار داده است. اخبار جعلی که بر بستر فضای دوم و به یاری ابزاری چون رسانه های اجتماعی، مجالی مناسب تر برای تولید و انتشار توسط دولت ها، احزاب، سازمان ها، گروه های تروریستی و حتی ربات ها یافته؛ به یک معضل بزرگ و نگرانی جدی بدل شده است. با این حال و علی رغم تلاش های انجام گرفته جهت مواجهه با اخبار جعلی، امکان تشخیص آن از اخبار واقعی بنا به علل گوناگون همچنان دشوار است. در این میان یکی از مؤثرترین شیوه های مقابله با اخبار جعلی، توسعة آموزش سوادهایی از جمله سوادهای رسانه ای 1، خبری 2، بصری 3و اطلاعاتی 4به مخاطبان است تا آشنایی با روش ها و فراگیری مهارت های لازم، توان شناسایی و مقابله با اخبار جعلی را فراهم کند.
زنان و تجربه ی احساسات مجازی (مطالعه ی کیفی چگونگی بروز و ابراز عواطف مجازی دختران شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی بستری برای تعاملات و کنش های متقابل برای ابراز احساسات میان کاربران و از جمله دختران است که قابلیت های متفاوتی را برای نقش ها و مناسبات اجتماعی آنها فراهم می کند. بر همین اساس شناخت چگونگی شکل گیری این تعاملات و ابراز احساسات مجازی مهم است. این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربه ی زیسته ی احساسات مجازی دختران و فرآیند بروز و ابراز آن در فضای مجازی می پردازد. جامعه ی مطالعه شده شامل دختران شهر قم است که حداقل چهار ساعت از شبانه روز را با فضای مجازی سپری می کنند و تحت عنوان کاربران پرمصرف تلقی می شوند. داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه ی عمیق با 15 نفر جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی شش مرحله ای مبتنی بر روش ون مانن تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تجربه ی زیست شده ی احساسات مجازی دختران در دو سطح ذهنی و عینی شدن احساس شکل می گیرد؛ به گونه ای که دختران با ورود دختران به فضای مجازی، به نوعی از فضای واقعی جدا می شوند و به صورت پنهانی و با تمایل به استفاده از مفاهیم و قالب های غیر دیداری احساسات خود را در فضای مجازی منتشر می کنند. نتایج نشان داد، آنها با تصاویر و محتوای تبادل شده همذات پنداری می کنند و چنان در فضای شبکه غرق می شوند که با کنشگران دیگر احساس صمیمت می کنند و درونیات غیرقابل انتشار خود را برای دیگران افشا می کنند. این وضعیت برای آنها چنان است که حتی بعد از ورود به فضای واقعی احساس حضور در فضای مجازی را دارند.
بررسی مقابله ای راهبردهای تولید کنش های گفتاریِ موافقت کردن و مخالفت کردن در فیس بوک (مقایسه فارسی زبانان با انگلیسی زبانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۱
137-166
حوزههای تخصصی:
با در نظر گرفتن نقش انکارناپذیر شبکه های اجتماعی در مراودات زبانی-اجتماعی و با توجه به ضرورت شناخت علمی این پدیده ها و به دلیل نبود پژوهش های کافی زبانشناختی در این حوزه، پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبرد های دو کنش گفتاری موافقت و مخالفت کردن در فیس بوک در بین انگلیسی زبان و فارسی زبان انجام شد. بدین منظور پیکره ای متشکل از 1196 کامنت (596 کامنت در هر زبان) انتخاب و بر طبق مدل های موجود تحلیل شد. پیکره جمع آوری شده از بعد راهبردهای ابراز احساسات در هنگام موافقت و مخالفت نیز تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین فارسی زبانان و انگلیسی زبانان تفاوت معنی داری از لحاظ استفاده از راهبرد های موافقت و مخالفت و نیز راهبردهای ابراز احساسات در هنگام موافقت و مخالفت وجود دارد. همچنین، مشخص شد که زنان و مردان هر کدام از راهبردهای متفاوتی برای ابراز احساساتشان در حین موافقت یا مخالفت بهره می برند. به علاوه، نتایج این پژوهش اثبات کرد که به طور کلی زنان نسبت به مردان از راهبردهای بیشتری برای اشاره به دو کنش گفتاری مذکور استفاده می کنند. این یافته ها می تواند در شناخت زبانشناختی شبکه های اجتماعی، به خصوص فیس بوک، و زبان مورد استفاده در آن مورد استفاده پژوهشگران حوزه های علوم ارتباطات و منظورشناسی قرار گیرد.
اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بر مخاطبان سیمای جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: بانک رفاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تعدد روزافزون رسانه ها، مخاطبان سعی دارند رسانه ای را انتخاب کنند که ضمن متناسب بودن با معیارها و علاقه مندی هایشان دارای تنوع و جاذبه بیشتری باشد. نظر به اهمیت و تأثیرگذاری تبلیغات در جلب نظر مخاطبان و لزوم سنجش میزان اثرگذاری آن، هدف از مقاله حاضر ارزیابی اثر تبلیغات تلویزیونی بانک رفاه بر مخاطبان سیما بوده است؛بنابراین، مسئله این است که چگونه می توان مدلی جامع را با ابعاد مورد نظر به منظور اندازه گیری اثربخشی تبلیغات تلویزیونی ارائه کرد؟ روش پژوهش برحسب هدف و روابط بین ابعاد اثربخشی تبلیغات تلویزیونی، از نوع پژوهش کاربردی و همبستگی علّی بوده و به دلیل آزمون مدل خاصی از رابطه بین متغیرها، از مدل یابی علی یا مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. اطلاعات لازم نیز بر اساس پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده است. در این مطالعه مشتریان بانک به عنوان نمونه ای از مخاطبان سیما مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش، بیانگر تأثیر ابعاد سرگرمی، ارتباطی، محتوایی و اطلاع رسانی تبلیغات به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واکنش های عاطفی به تبلیغات بر گرایش مخاطبان به تبلیغات تلویزیونی است.
طنز مطبوعاتی و گفتمان های سیاسی در سه دورة اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة پیش رو در پی پاسخ به پرسش تأثیر تغییر گفتمان های سیاسی بر طنز مطبوعاتی است. به این منظور روزنامه های نماینده دو جناح اصولگرا (کیهان) و اصلاح طلب (جامعه، توس و شرق) در سال های اول ریاست جمهوری دولت های هفتم، نهم و یازدهم مورد بررسی قرار گرفته اند. چارچوب نظری این پژوهش نظریه های سه گانة طنز، نظریة کارناوال میخائیل باختین و مسئولیت اجتماعی رسانه هاست و به این منظور طنزهای مکتوب و تصویری 144 شماره از این روزنامه ها به روش تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی مشخص شد که روزنامه های جناح اصلاح طلب بر عکس روزنامه جناح اصولگرا متأثر از تغییر گفتمان های سیاسی هستند و برعکس نظریه باختین طنز مطبوعاتی نه در فضای بسته بلکه در فضای بازتر سیاسی به سمت طنز انتقادی پیش می رود.
بررسی تأثیر فضای مجازی بر همدلی اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع فضای مجازی و تأثیر آن بر اخلاق اجتماعی، به خصوص در میان دانشجویان، هدف اصلی پژوهش« بررسی تأثیر حضور در فضای مجازی (اینترنت) بر همدلی اجتماعی دانشجویان دانشگاه تهران» است. پژوهش حاضر به لحاظ روش، توصیفی و به دلیل میدانی بودن (پهنانگر) پیمایشی و در طبقه بندی تحقیقات بر اساس هدف، از نوع پژوهش های کاربردی است. داده های مورد نیاز این پژوهش، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه تهران است. روش نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله ای بوده و حجم نمونه 196 نفر محاسبه شد. نتایج پژوهش، قویاً نشانگر آن هست که دانشجویان دانشگاه تهران بر خلاف انتظار، از میزان معمول کمتر در فضای مجازی حضور داشته و برخلاف تصورات اولیه، وابستگی کمتری به اینترنت دارند. همچنین به لحاظ ارتباط درونی ارزش های اخلاقی و مؤلفه همدلی اجتماعی در وضعیت خوبی قرار دارند. همچنین همبستگی رتبه ای اسپیرمن و آزمون معناداری آن، رابطه معنادار و مثبتی بین پایبندی در همدلی اجتماعی و میزان حضور در فضای مجازی (و استفاده از اینترنت) نزد دانشجویان دانشگاه تهران وجود دارد. به این معنی که میزان حضور بیشتر در فضای مجازی (و استفاده از اینترنت) بر افزایش تعهد به ارزش های اخلاقی تأثیر داشته و بالعکس. این موضوع بدان معنی است که حضور هدفمند در فضای مجازی لزوماً منجر به تضعیف ارزش های اخلاقی دانشجویان دانشگاه تهران نشده و برعکس موجب تقویت ارزش های اخلاقی آنان شده است.
الگوهای هنجاری تولید محتوای رسانه ها: راهبرد ایجاد مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این رو یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرار گیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد. رسانه ها تولیدات خود را براساس الگوهای هنجاری تعریف شده ای که در تشکیلات سازمان ها بروز و ظهور دارد، تولید می کنند. این الگوها در طول زمان تبدیل به کلیشه های قدرتمندی می شوند که خلاصی از آن ها چندان میسر نیست. از این جهت یافتن الگویی متفاوت برای ارائه محتوای متفاوت همواره یکی از دغدغه های مهم سازمان های رسانه ای می باشد. این مهم فقط بر نوع محتوا تأثیر ندارد بلکه بر ابعاد مختلف سازمان رسانه اعم از چگونگی فرایند تولید و نحوه چینش ساختار سازمانی و الگوی نیروی انسانی نیز تأثیرگذار است. بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مقوله بندی، ضمن معرفی الگوهای فعلی و رایج دسته بندی تولید محتوا، بر اساس تجربه حدود بیست ساله مدیریت در بخش های صف و ستاد در رسانه ملی الگوی هنجاری متفاوتی برای تولید محتوای رسانه ها ارائه شود. هرچند این الگوها از جهت مقوله بندی متفاوت است اما با تساهل می تواند در مقوله های کلی محتوا مانند اجتماعی یا سیاسی و نظایر آن نیز قرارگیرد. مبنای این الگوی هنجاری مقوله بندی محتوا براساس امور زندگی روزانه مردم و رویدادهای پیرامون آن است که قابلیت استفاده در تولید محتوا برای انواع رسانه ها را دارد.
نقش امنیت افزای مطبوعات در جوامع چندقومی
حوزههای تخصصی:
به دلایل ساختاری، در اکثر دوران تاریخی، کشور ایران با دولت های مقتدر، متمرکز و خودکامه و به عبارت دیگر دولت حداکثر، رو به رو بوده است و این دولت ها نیز با پیگیری برنامه هایی، نه تنها افزایش ضریب امنیتی را باعث نشده اند بلکه کشور را نیز از دستیابی به توسعه درون زا بازداشته اند.
از آنجا که بدون مشارکت در زندگی جمعی، تحقق اهداف بلندی چون توسعه و امنیت اساسا ممکن نیست، بنابراین کارکرد اصلی نهادهای پرمخاطبی چون رسانه های جمعی، کمک به شکل گیری علایق جمعی، احساس برخورداری از قدرت و توانایی اصلاح و تغییر مناسبات اجتماعی و عادلانه کردن و تفاهمی کردن این مناسبات با هدف افزایش سطح قاعده امنیتی است.
دراین بین مطبوعات با ایفای کارکرد آموزشی خاص خود قادر به تبیین این مهم برای دولت ها هستند که می توان بعضی از اختیارات و مسئولیت های شهروندان را بر عهده گروه های خودگردان منتخب آنها گذاشت، بدون آنکه اقتدار اساسی دولت دچار آسیب شود. برای دولت ها باید روشن شود که افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان در قالب گروه های حرفه ای و انجمن های داوطلبانه ضرورتا در تقابل با سیاست دولت ها نیست. این گروه ها نه تنها در تقابل یا مخالفت با آن گروه اجتماعی که قدرت حاکم به آن سپرده شده و به طور اخص دولت خوانده می شود نیستند، بلکه دولت فقط وقتی می تواند وجود داشته باشد که این گروه ها وجود داشته باشند، بدون گروه های ثانوی اقتدار سیاسی هم وجود ندارد.
دراین راستا مطبوعات محلی چونان یکی از پشتوانه ها و ابزارهای توسعه فرهنگی، قادر به ایفای نقش بسزائی هستند. این نشریات با پرکردن خلأهای اطلاعاتی مطبوعات مرکزی را در امر اطلاع رسانی، با توجه به گستردگی جغرافیایی کشور از نظر طرح اطلاعات محلی و پرداختن به فرهنگ و تاریخ نواحی مختلف، چهره ها و شخصیت های برجسته و یا برطرف کردن نواقص و کاستی های موجود، می توانند به رشد و تعالی فرهنگی مطبوعات کشور کمک کنند. ازسوی دیگر، مطبوعات محلی می توانند با بازتاب توانمندی های منطقه درکنار نارسائی های موجود، اعتماد مردم محلی را تقویت نموده و از این رهگذر حس همبستگی را در بین مردم آن منطقه جهت حل مشکلات برانگیزندو با تقویت انسجام اجتماعی در میان آنها باعث شکل گیری زیربنای محکمی جهت توسعه همه جانبه منطقه شوند. این مطبوعات علاوه بر ترویج مسائل فرهنگی باعث سودآوری های اقتصادی در منطقه نیز شده و موجبات اشتغال عده ای از افراد مستعد را فراهم آورده و همچنین می توانند با تحت پوشش قرار دادن بخش های مختلف یک استان و جمع آوری و ارسال اخبار و اطلاعات متفاوت، موجب مطرح شدن مسائل این مناطق در سطح کشور شده و با اقدام به هنگام مسئولان کشوری، از امنیتی شدن مسائل سیاسی و اجتماعی جلوگیری کنند.
آسیب شناسی زبانی و بلاغی زبان فارسی در شبکه ارتباطی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تلفن همراه، به عنوان مدرن ترین ابزار ارتباطی، با امکانات گسترده، آسان، و ارزان، کاربرد ویژه ای دارد. یکی از وظایف و کاربردهای ویژه گوشی های هوشمند، ایجاد فضاها و امکاناتی مانند خدمات پیام کوتاه و راه اندازی گروه های ارتباطی از طریق فضاهای مجازی است که ارتباط بین افراد و گروه های مختلف جوامع زبانی و فرهنگی را امکان پذیر می کند. با گسترش سریع محتوا در شبکه جهانی اینترنت، یکی از برنامه های راهبردی، حمایت از زبان ملی در محیط چندزبانه فضای مجازی است. گاهی زبان فارسی به کاررفته در این فضاها دارای ایرادهای اساسی است. در این مقاله سعی شده است پیام های کاربران فارسی زبان شبکه ارتباطی تلگرام از منظر زبان شناسی و به روش تحلیل محتوا و میزان همخوانی زبانی و بلاغی پیام های کوتاه با زبان فارسیِ معیار بررسی شود. جامعه آماری این پژوهش، شامل 150 پیام است که از 5 گروه به طور تصادفی انتخاب شده اند و پیام ها شامل 327 جمله است. مجموع خطاها در دو حوزه، 501 مورد بود که 27/62 درصد آن ها مربوط به ایراد های زبانی و 72/37 درصد، مربوط به اشکال های بلاغی می شد. بررسی ها نشان داد که بیشترین خطاها در حوزه زبانی، مربوط به کاربرد اسامی بیگانه و بیشترین اشکال ها در حوزه بلاغی، مربوط به جابه جایی ارکان جمله است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد زبان فارسی به کاررفته در فضای مجازی، مغایرت هایی با زبان فارسی معیار دارد. نخستین گام در راستای اصلاح خطاهای زبان ارتباطی در فضای مجازی، آگاهی دادن در مورد نوع خطاها به کاربران است و در وهله بعد این ناهنجاری های زبانی باید، در صورت امکان، کنترل، و الگوهای معیار، جایگزین آن ها شوند.
تاثیر مخاطره انگیز رسانه های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
تاثیر رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت
حوزههای تخصصی: