فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۹٬۷۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
293-325
حوزههای تخصصی:
رسانه ها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزش های انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کرده اند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بی حدوحصر آن به ابزاری در دست گروه های رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزش ها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی فعالیت و مبارزات منفی این گروه ها بوده که در سال های بعد از 2010 نیز به کانون اصلی بحران در سطح جهانی تبدیل شده است. بر همین مبنا، رد راستای بررسی چرایی این مسئله، پرسش اصلی مقّال حاضر این است که «رسانه چه جایگاهی در راهبردهای گروه های سلفی به ویژه القاعده و داعش داشته و فعالیت رسانه ای این گروه ها چه تاثیری را بر زیست اجتماعی مردمان خاورمیانه داشته است؟» واقعیت آن است که گروه های جهادی و به طور خاص دو گروه تروریستی القاعده و داعش، در سال های اخیر راهبرد رسانه ای مشخص و گسترده ای را بر مبنای تلاش برای عضوگیری، ترویج خشونت، مشروعیت سازی و فراخواندن پیام های خود برای طرفدران و دشمنان، در پیش گرفته اند.همچنین، این گروه ها در عرصه میدانی نیز خاورمیانه را به جولانگاه اصلی اقدامات مخرب خود تبدیل کرده اند و شرایط به گونه ای شده که می توان امروزه از سایه افکندن تروریسم و جهادی گری بر خاورمیانه سخن به میان آورد. در سطحی دیگر، فعالیت ها و به طور خاص استقرار حکومت اسلامی داعش در سال های بعد از 2014 در کشورهای عراق و سوریه، منطقه خاورمیانه را در مسیر بازتولید دائم خشونت و ارزش های داعشی قرار خواهد داد.
بررسی مناسبات سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) در دوران پهلوی با سازمان اطلاعاتی اسرائیل(موساد)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل اسرائیل غاصب در فلسطین و ایجاد سازمان امنیتی برای انجام عملیات های اطلاعاتی- امنیتی در کشورهای ضدصهیونیستی، موساد تبحر خاصی در امور اطلاعاتی - امنیتی کسب نمود. از سوی دیگر رژیم پهلوی که بدنبال تقویت و سازماندهی سازمان امنیتی خود بود، بیش از پیش این ضعف را احساس می نمود و این درحالی بود که حوادث منطقه نیز، منافع دو رژیم ایران و اسرائیل را مورد تهدید قرار می داد. بر اساس بررسی اسناد باقی مانده از ساواک، مقاله حاضر در تلاش است به این پرسش ها پاسخ دهد که سازمان های امنیتی اسرائیل و ایران چه ارتباطی با یکدیگر داشتند و اصولاً روی آوری موساد به ساواک بر اساس چه اهدافی بوده و این روی آوری چه پیامدهایی داشته است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که موساد براساس برنامه ها و اهداف تعیین شده از سوی اسرائیل، سلسله فعالیت های اطلاعاتی را در ایران و در کشورهای منطقه در پوشش ساواک به ثمر می رسانده است؛ افزون بر این که از حضور و موقعیت یهودیان ایران در جهت اهداف اطلاعاتی خود بهره می بردند. رویکرد روش شناسانه تحقیق، تبیین و تحلیل داده های قطعی تاریخی است که بر اساس آن، اسناد، خاطرات مسئولین رژیم و تألیفات مربوط به ساواک، مورد کاوش قرار می گیرد.
ظرفیت سنجی ژانر تراژدی برای نمایشی کردن روایت عاشورا به منظور نگارش فیلمنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تراژدی، یکی از مهم ترین گونه های نمایشی است که به بیان جدی ترین و مهم ترین مسائل بشری می پردازد. در تراژدی انسان با همه توان و مقاومتش در مقابل قدرت هایی شگرف قرار می گیرد که او را به سمت سرنوشتی مبهم سوق می دهند و در ازای رنجی که بر انسان تحمیل می کنند؛ شناخت و آگاهی ارزانی می دارند. نمایش های تراژیک با بازنمایی سرنوشت های فاجعه بار زمینه را برای پالایش روحی مخاطب و پندآموزی او فراهم می کنند. این قابلیت تراژدی ما را بر آن می دارد تا در مورد نمایشی سازی روایت های دینی سوگ انجام که هدفشان تعلیم و تزکیه است، در قالب تراژدی فکر کنیم. روایت های دینی، بخشی از گنجینه ادبی و فرهنگی ما هستند. این روایت ها شامل قصه های قرآنی، داستان های مذهبی و تاریخ انبیا و اولیاست . پژوهش حاضر به شناسایی ظرفیت های ژانر تراژدی برای نمایشی سازی روایت های دینی سوگ انجام پرداخته است و نتایج نشان می دهد که ژانر تراژدی با همه مؤلفه های خود چون کنش قهرمان برای کشف حقیقت که منجر به پالایش روحی می شود- هامارتیا (به معنای شیفتگی مهلک و نه به معنای ارسطویی مرسوم آن)، کاتارسیس و بازشناخت- بستر خوبی را برای نمایشی سازی روایت های دینی سوگ انجام چون حادثه عاشورا فراهم می آورد.
نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
322 - 351
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تبیین نقش رسانه های اجتماعی در ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی صورت گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی به روش پیمایشی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته براساس مدل لانه زنبوری کیتزمان در رسانه های اجتماعی و مدل دانشگاه نامرئی (مدل زاکالا) در ارتباطات علمی بوده است. برای روایی پرسشنامه؛ روایی صوری- محتوایی و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار آن 91/. بدست آمد. جامعه آماری 460 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند و 150 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی ساده به پرسشنامه پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین استفاده از انواع رسانه های اجتماعی 1۳/2 پایین تر از حد متوسط بوده و ارتباطات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در گوگل اسکالر بیشتر از سایر رسانه ها بوده است. بیشترین ارتباط اعضای هیات علمی با متخصصان داخل کشور بود و بیشترین علت حضور آن ها در رسانه های اجتماعی، آشنایی آنان با دیگر تخصص ها و استفاده از توان متخصصان رشته های دیگر بوده است. بیشترین گفتگو و مکالمه از طریق ایمیل صورت گرفته است. به طور متوسط اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی برای معرفی خود در رسانه های اجتماعی صداقت داشته و بیشترین تشکیل گروه متعلق به گروه آموزشی دانشگاه خودشان بوده است.
پیامدهای زیست مجازی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
75 - 110
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی عامل مهمی برای تغییرات اجتماعی و ابزار مناسبی برای فرهنگ سازی هستند. ارتباطات مجازی با ایجاد استقلال ارتباطی از رسانه های جریان اصلی، روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاربران را تسهیل می کند و به تبع آن، افزایش انعطاف و انطباق فرهنگی ارتباط گران را سبب می شود. این شبکه ها به علت تعدد و تنوع، شرایط لازم را برای ارتقاء سواد رسانه ای کاربر به عنوان شهروند هوشمند محقق می سازند. این پژوهش کیفی باهدف بررسی پیامدهای زیست مجازی ایرانیان با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های تحقیق با بهره گیری از مطالعات اسنادی و انجام 25 مصاحبه با خبرگان و کاربران فعال بدست آمد. برای انتخاب مصاحبه شوندگان، در ابتدا از روش نمونه گیری هدفمند و سپس از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. برای تحلیل مصاحبه ها و ترسیم مدل شبکه مضامین از نرم افزار MAXQDA نسخه 10 بهره گرفته شد. پیامدهای مثبت زیست مجازی ایرانیان توانمندی ارتباطی، خودکاوی جمعی و اصلاح برخط اجتماعی و سیاسی، شکل گیری و تقویت حوزه عمومی، نوآوری، کارآفرینی و توانمندی اقتصادی است. پیامدهای منفی زیست مجازی ایرانیان آسیب های روانی و اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، تولید و توزیع محتوای سطحی و عامه پسند، سبک زندگی سیال و ناپایدار و تعارض هویتی است. زیست مجازی ایرانیان دوره گذار خود را طی می کند و در شرایط گذار، دستیابی به پیامدهای مثبت دور از انتظار است. بنابراین ارتقاء سواد رسانه ای کاربران و رفع محدودیت های عمومی و خصوصی راهبرد اصلاح و ارتقاء زیست مجازی ایرانیان است.
شناسایی نشانگرهای ارتقاء کیفیت آموزش هنر در دانشگاه ها: مطالعه موردی رشته های هنری-رسانه ای دانشگاه صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل افزایش کمی پذیرش دانشجو، کیفیت آموزش عالی هنر تحت تأثیر جدی قرار گرفته است، به طوری که امکانات، تجهیزات، استاد و بازار کار دانش آموختگان هنر متناسب با این افزایش کمی پذیرش توسعه نیافته است. شناخت عوامل و عناصر اساسی تشکیل دهنده آموزش دانشگاهی هنر برای ارتقاء کیفیت آن ضروری است. از این رو مقاله حاضر با هدف دستیابی به ویژگی ها و نشانگرهای ارتقاء کیفیت آموزش هنر در دانشگاه های ایران صورت گرفته است. بنا بر ماهیت اکتشافی و نیز به دلیل پیچیدگی ابعاد مختلف آموزش های هنری برای اجرای این پژوهش روش کیفی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از جامعه مورد بررسی این پژوهش شامل اساتید دانشکده تولید رادیو تلویزیونی دانشگاه صداوسیما از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند و با کمک تکنیک نمونه گیری گلوله برفی خبرگان مورد نظر انتخاب شدند. تحلیل داده ها نشان اد که پس از ده مصاحبه مقولات شکل گرفته به اشباع تئوریک رسیده اند. نهایتاً کدگذاری کیفی متن مصاحبه ها در دو مرحله کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 18 نشانگر در زمینه ارتقا کیفیت آموزش هنر گردید که این نشانگرها در چهار دسته انسانی، آموزشی و محیطی و ساختاری مقوله بندی گردیدند.
رسانه ها ابزاری برای ترویج شفافیت و مقابله با فساد سیاسی و مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۲۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
فساد، یک پدیده پیچیده است که بر مشکلات جدی نهادها دلالت دارد و اقدامات قانونی، بهتنهایی نمیتوانند در رسیدگی به مشکلات مربوط به فساد موثر باشند؛ زیرا در طول سالیان، جرائم مربوط به فساد از سطح ادارات دولتی تا شرکتهای خصوصی افزایش نشان میدهد. اما رسانهها میتوانند آگاهی را در مورد مشکلات مربوط به فساد افزایش و به هنجارهای اجتماعی و ارزیابی اخلاقی از رفتار فاسد درون جامعه شکل دهند. زیرا شواهد تجربی اهمیت فرهنگ عمومی ضد فساد، آگاهی در مورد فساد و هنجارهای اجتماعی را برای مبارزه با فساد برجسته میسازند. اما با وجود ظرفیت رسانهها در کنترل فساد، آنها اغلب در امر تقویت مسئولیتپذیری حکومت در قبال شهروندان محدودند. رسانهها اغلب “در خدمت تقویت کنترل منافع قدرتمندان” هستند. اما شفافیت بهتنهایی در کاهش فساد کافی نیست. دسترسی گسترده به اصلاحات، باید با “توانایی پردازش اطلاعات و انگیزههایی برای عمل بر اساس اطلاعات پردازش شده” همراه شود؛ چراکه اگر رسانهها نقش نظارتی خود را ایفا کنند، احتمال اینکه خطاهای مسئولان افشا و دچار پیگیری قضایی شوند و یا قدرت یا شهرت خود را از دست دهند، افزایش مییابد. به همین دلیل اینکه رسانهها چقدر در ترویج شفافیت نقش دارند و چگونه با فساد میتوانند مقابله کنند، هدف این مقاله است.
شهروندی اجتماعی در کتاب های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
250 - 227
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی است که طی آن همه کتاب های درسی مدارس ایران در سال تحصیلی 94-95 بررسی شده است. در پژوهش مذکور جمعا 92 کتاب درسی شامل 12641 صفحه، با روش تحلیل محتوای کمی بررسی شد. هدف، این مقاله توصیف و تحلیل پیام های مربوط به «حقوق اجتماعی» و «تکالیف شهروندان» در کتب درسی است. از دو نظریه «برجسته سازی» و «کاشت» برای تبیین یافته ها استفاده کرده ایم. از مهمترین یافته ها می توان به این موارد اشاره کرد؛ در مقابل 4 حق اجتماعی برای شهروندان، 15 تکلیف بعهده آنها گذاشته شده است. در مقابل 44 مورد حق شهروندی که در کتب درسی مختلف تکرار شده اند، 658 تکلیف درکتاب های درسی آمده است. با بررسی مهمترین اسناد بالادستی کشور یعنی قانون اساسی، سند چشم انداز بیست ساله و نقشه جامع علمی کشور، دریافتیم نسبت حق و تکلیف در کتب درسی با اسناد بالادستی همخوانی ندارد. به نظر می رسد کتاب های درسی عمدتا در صدد «کاشت» انگاره مکلف بودن شهروندان است، تا ذی حق بودن آنان.
تبلیغ دینی در شبکه های اجتماعی؛ چالش ها و راهکارها با تأکید بر تلگرام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حضور در شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها در جامعه امروزی با استقبال فراوانی مواجه شده است و می تواند یکی از بسترهای مورد توجه در تبلیغ دینی قرار گیرد. این پژوهش با تبیین مسائل حوزه رسانه و دین با نگاه به نظریه همگرایی ارتباطات و شناسایی ویژگی ها، چالش ها و آسیب های شبکه های اجتماعی در انتقال پیام دینی در کنار مرور نظریه جامعه شبکه ای، در جست وجوی راهکارهای کاهش آسیب و رسیدن به راه حل های مناسب بوده است. برای پاسخ سؤال اصلی پژوهش مبنی بر رسیدن به راهکارهای کاهش آسیب ها و چالش های تبلیغ دینی در شبکه های اجتماعی؛ به انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با نخبگان و مشارکت کنندگان در شبکه اجتماعی به عنوان روش گردآوری داده ها پرداخته است. با تحلیل مضمون داده های گردآوری شده به عنوان روش تحلیل پژوهش؛ بر اساس محدودیت ها و آسیب های استخراج شده شبکه های اجتماعی در طی مراحل پژوهش؛ معنابخشی به اینترنت به عنوان رسانه سطحی، توجه به اعتبار منبع، تکثر مجاری ارتباطی، همگرایی کارکردی، توجه به نیاز مخاطب، تنوع بخشی، یادگیری مکانیزم های حاکم بر شبکه اجتماعی، ایجاد زیرساخت بومی و تمرکز بر کنشگری و توزیع به عنوان مهمترین راهکارها نتیجه گیری شده است.
بررسی مؤلفه های شخصیت پرخاشگر براساس نظریه کارن هورنای در آثار جمال زاده و هدایت با تکیه بر داستان های آدم بدنام و علویه خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
99 - 118
حوزههای تخصصی:
پرخاشگری یکی از انواع روان رنجوری است. برخی از روانشناسان چون فروید، آدلر هورنایگوردون آلپورتمک کری، پل کاستا فروم و موری نظریاتی را درباره پرخاشگری مطرح کرده انددر این پژوهشنظریه کارن هورنای به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است؛ زیرا دیدگاه او با داستان های جامعه آماری این پژوهش و همچنین با نحوه شخصیت پردازی داستان ها تناسب بیشتری دارد>هورناییکی از پیروان فروید در زمینه روان کاوی اجتماعی است>ویافراد روان رنجور را به سه تیپ: 1. مهرطلب ( مطیع) 2. برتری طلب (پرخاشگر) 3. عزلت طلب (منزوی)تقسیم می کندبرتری طلبی یا پرخاشگریموضوع اصلی این پژوهش است>از مباحثی که هورنای درباره پرخاشگری مطرح کرده است<span شش مؤلفه مهم به روش استنتاجی و استنباطی به دست آمد که عبارت اند از: 1. سلطه جوییبی اعتنایی به دیگران و داشتن توقعات نابجا 2. بدزبانی وتحقیر دیگران 3. بی رحمی4. آشکار کردن بی ملاحظه خشونت 5. اصالت منفعت و استثمار دیگران 6. جر و بحث شدید و انتقاد از دیگران . بررسی ها نشان می دهد که بسامد مؤلفه بدزبانی و تحقیر دیگران از سایر مؤلفه ها بیشتر است . روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استچشم انداز پژوهش نشان دهنده آن است که پرخاشگری یکی از ویژگی های مهم رفتاری ایرانیان بر اساس داستان های جمال زاده و هدایت است؛ زیرا در این داستان ها شمار زیادی از مصادیق پرخاشگری وجود دارد.
مقایسه نقش سبک های رهبری تحول آفرین و خدمتگزار درتوانمندسازی کارکنان سازمان صدا و سیمای مرکز مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
229 - 255
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف مقایسه نقش سبک های رهبری تحول آفرین و خدمتگزار در توانمندسازی کارکنان صداوسیمای مرکز مازندران انجام شد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و روش پیمایشی که ابزار جمع آوری اطلاعات متغیر مستقل پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 2000)، پرسشنامه رهبری خدمتگزار (قلی پور و حضرتی، 1388) و متغیر وابسته پرسشنامه توانمندسازی کارکنان (اسپریتزر و میشرا، 1995) بود. روایی ابزارها از نوع روایی صوری و پایایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای سبک رهبری تحول آفرین 956/0، برای سبک رهبری خدمتگزار 968/0 و برای توانمندسازی کارکنان 900/0 بدست آمد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان سازمان صدا و سیمای مرکز مازندران که در مجموع 369 نفر و حجم نمونه با فرمول کوکران 188 نفر بدست آمد و نمونه گیری طبقه ای تصادفی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مؤلفه های رهبری تحول آفرین و خدمتگزار و تمامی ابعاد آن با توانمندسازی کارکنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. مقایسه سبک های رهبری تحول آفرین و خدمتگزار نشان می دهد که رابطه سبک رهبری خدمتگزار با توانمندسازی کارکنان سازمان صداوسیما، قوی تر از رابطه سبک رهبری تحول آفرین با توانمندسازی کارکنان می باشد. نتایج رگرسیون نشان می دهد از میان متغیرهای سبک رهبری تحول آفرین، متغیر نفوذ آرمانی 368/0 توانمندسازی کارکنان را پیش بینی می کند و از میان متغیرهای سبک رهبری خدمتگزار، متغیر قابلیت اعتماد ۵۳۰/۰ و متغیر مهرورزی ۳۷۸/۰ قابلیت پیش بینی متغیر توانمندسازی کارکنان را دارا می باشند.
نگاهی به ساختار و راهبردهای رسانه های برون مرزی ژاپن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با نگاهی به مفهوم قدرت نرم و دیپلماسی عمومی و فرهنگی، مهمترین رسانه های برون مرزی ژاپن را از نظر ساختار و راهبردها مورد بررسی قرار داده است. دولت ژاپن ضمن تلاش برای حفظ جایگاه این کشور به عنوان سومین اقتصاد بزرگ دنیا، با تدوین راهبردهای بلندمدت، برای افزایش قدرت نرم و تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانیان برنامه ریزی کرده است. در میان رسانه های قدرتمند این کشور، رادیو-تلویزیون ملی ژاپن- ان. اچ. کی- دارای جایگاه برجسته ای است. در پی ده ها سال فعالیت رادیوهای برون مرزی ژاپن، راه اندازی تلویزیون انگلیسی زبان «ان. اچ. کی ورلد» در سال 1995 میلادی، نقطه عطفی در فعالیت برون مرزی این رسانه بود. این مقاله از طریق بررسی فعالیت های رسانه ای برون مرزی ژاپن، امکان استفاده از تجربیات موفق این کشور در این زمینه را برای تصمیم سازان و سیاست گذاران رسانه ملی به ویژه در حوزه برون مرزی را فراهم می آورد.
جهانی شدن و بازنمایی نمودهای محلی- فرامحلی تبلیغات تجاری در مجلات عامه پسند ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
153 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پارادایم جهانی شدن و بر مبنای نظری جهانی- محلی شدن رونالد رابرتسون به بررسی نشانه های محلی و فرامحلی تبلیغات تجاری مجله ی عامه پسند «خانواده سبز» می پردازد. این پژوهش برخلاف تحقیقات اقتصاد محور تبلیغات با رویکرد مطا لعات فرهنگی به کارکرد فرهنگی تبلیغات تجاری می پردازد و معانی فرهنگی مستتر و آشکار تبلیغاتی را تحلیل می کند. پژوهش از روش تحلیل محتوای کمی و روش کیفی نشانه شناسی استفاده می کند تا خلاء های روشی هر یک توسط دیگری پوشش داده شود. مطالعات کمی و کیفی صورت گرفته بر روی تبلیغات تجاری مجلات «خانواده سبز» به هدف بازنمایی انگاره های محلی و فرامحلی در این متون تبلیغاتی بیانگر مشارکتی بودن و یک سویه نبودن نشانه ها و کدهای فرهنگ محلی و فرهنگ های فرامحلی است؛ هویت جدیدی که نه کاملا منطبق با فرهنگ بومی بلکه محصول فرهنگ «بومی- جهانی» است.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر فعالیتهای خیریه
حوزههای تخصصی:
فعالیتهای خیریه از دیرباز مورد توجه تمامی جوامع انسانی بوده است انجام فعالیتهای خیر و کمک به هم نوع در تمامی فرهنگها کاری پسندیده و توصیه شده می باشد، این امر فارغ از طبقه و موقعیت اجتماعی و مالی افراد صورت می گرفته که نمونه های آنرا در ادبیات و فرهنگ هر جامعه ای می توان یافت. در گذشته این امر بیشتر توسط شناخت چهره به چهره و یا معرفی فردی معتمد صورت می گرفت. شبکه های اجتماعی امروزه نقش مهمی در زندگی انسانها دارند شبکه های اجتماعی تعاملات انسانی را در محیط خانواده، میان دوستان، محیط کار، تغییر داده اند. شبکه های اجتماعی امروزه نقش بسزایی در تاملات روزمره مردم دارد رشد روز افزون این شبکه موید تاثیر گذاری آن بر شئون زندگی انسان است.سوال اساسی در این تحقیق این است که شبکه های اجتماعی چه تاثیراتی بر فعالیتهای خیریه دارد؟ پژوهش حاضر با هدف یافتن پاسخ به این پرسش درصدد یافتن رابطه تاثیر شبکه های اجتماعی با فعالیتهای خیریه صورت گرفته است. در این راستا تاثیر شبکه های اجتماعی در ابعاد آگاهی ، پذیرش و جرا مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه آماری این پژوهش با استفاده از روش کوکران ۲۱۰ نفر از سه منطقه از شهر تهران تعیین گردید که با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین ابعاد مختلف شبکه های اجتماعی با فعایتهای خیریه در سه سطح آگاهی، پذیرش و اجرا ارتباط وجود دارد.
تشخص سازی(personal branding) یا مدیریت تأثیرگذار هویت در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت و حضور مؤثر در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تابع قواعد و ویژگی های آن است. امروزه با انقلاب ارتباطات تغییر تغییر نقش مخاطب به کاربر یعنی حضور هر فرد برحسب توان در فضای مجازی برای تولید محتوا و عرضه آن به دیگران، بسیاری از معادلات گذشته در ارتباطات را تغییر داده است. هر کاربر برای حضور اثرگذارش باید عناصری که در این فرایند نقش دارند مدیریت نماید. لذا این پرسش وجود دارد: آیا ارزش و اعتبار همه افراد در این فضا یکسان است؟ آیا راه هایی برای تشخص سازی فردی(personal branding) و یا جمعی وجود دارد تا بتوان از آن ها استفاده کرد؟ افراد چگونه خود را به دیگران در شبکه های اجتماعی می نمایانند یا چگونه با تشخص سازی هویت خود را شکل داده و بروز می دهند؟ افراد چگونه هویت خود را می توانند بهبود بخشند؟ این گونه پرسش ها در رابطة میان هویت فرد و هویتی که ناشی از حضورش در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است، امری طبیعی و قابل انتظار به نظر می رسد. این مقاله سعی دارد ضمن نشان دادن اهمیت هویت های واقعی فردی در شبکه های اجتماعی چگونگی برساخت هویت در فضای مجازی و ارتقاء آن را نیز با روشی توصیفی و تحلیلی بیان نماید. نتایج حاکی از اهمیت چندین عنصر از قبیل پروفایل، نوع مطلب یا پست، میزان اظهار علاقه، میزان تفسیر، تعداد دنبال کنندگان و .. در ساخت این هویت بسیار اثرگذار هستند.
استقبال مخاطبان از سیمای جمهوری اسلامی (مطالعه موردی: شهر شیراز)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه سال اول بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
139-161
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی استقبال مخاطبان از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران در شیراز است. پژوهش با استفاده از روش میدانی انجام گرفت و برای جمع آوری داده ها از فن پرسش نامه استفاده شد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز بودند که از میان آن ها 400 نفر به منزله جمعیت نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با شاخص محلات و روش تصادفی خوشه ای برگزیده شدند. مبانی نظری پژوهش بر پایه نظریه بومرنگ بنا شده است که به بازگشت عمل عامل به خود اشاره دارد. یافته های پژوهش نشان داد که شهروندان شیرازی از تلویزیون بیش تر از سایر رسانه های ماهواره ای، اینترنتی و شبکه های مجازی استفاده می کنند. آن ها زمان خاصی را به تماشای تلویزیون اختصاص نمی دهند. مخاطبان عموماً اخبار و تحلیل های خبری را می پذیرند و از پخش برنامه های شاد و موسیقی استقبال می کنند. یافته های تحقیق هم چنان نشان داد که تلویزیون تأثیر کمی بر شیوه رفتار و تفکر افراد دارد. بیش تر اوقات فراغت مخاطبان صرف تفریح و گردش می شود. نتیجه کلی پژوهش نشان داد که نمی توان از بحران مخاطب سخن گفت، لیکن انتظار از تلویزیون دولتی این است که برنامه هایی باکیفیت بهتر مناسب با خواسته ها و علایق مخاطبان و در نظر گرفتن مقتضیات روز جامعه تهیه کند.
بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی با توجه به الگوی اسلامی (مطالعه موردی: سریال های خانه سبز، پدرسالار، زیر تیغ، متهم گریخت، میوه ممنوعه، پایتخت و پرده نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
103 - 130
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به ضرورت آموزش شادکامی، بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی مبنی بر یادگیری مشاهده ای و با هدف بررسی بازنمایی شادکامی در سریال های خانوادگی سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال های 1370 تا 1394 انجام گرفته است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کمی از نوع توصیفی بوده است. ابتدا مقیاس سنجش بازنمایی شادکامی، با توجه به الگوی اسلامی شادکامی، طراحی و سپس 7 سریال به صورت هدفمند با معیارهای محبوبیت و تأثیرگذاری و با توجه به ماهیت شادکامی در الگوی اسلامی، انتخاب شدند. از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 677 صحنه نیز به عنوان نمونه نهایی برگزیده شدند. واحد ثبت در این پژوهش کنش بوده است. این پژوهش دو مقوله اصلی دارد: رضامندی و نشاط. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رضامندی، کمترین و زیرمقوله لذات مادی از مقوله نشاط، بیشترین میزان بازنمایی را در میان سریال های مورد مطالعه داشته است. همچنین کنش های منفی بیشتر از مقوله رضامندی و زیرمقوله لذات معنوی بازنمایی شده است؛ بنابراین، مطابق با الگوی اسلامی شادکامی که تحقق شادکامی را در کاهش کنش های منفی در برابر کنش های مثبت در موقعیت های خوشایند و ناخوشایند و تعادل میان بهره مندی از لذات مادی و معنوی می داند، این 7 سریال، تصویر درستی از شادکامی در اسلام بازنمایی نکرده اند.
بررسی کنش متقابل دراماتیک بین شخصیت کودک و بزرگسال در نمایش رادیویی بر مبنای نظریه کنش ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کودک از گونه های اجتماعی زبان است و هویت مستقلی دارد. ارتباط نادرست کودک و بزرگسال، آن را دچار بحران می کند. در نمایش رادیویی، کنش شخصیت ها بیشتر از نوع کلامی و دو جانبه است که در خلال این کنش های متقابل، معنا خلق می شود. در این پژوهش ویژگی های کنش شخصیت کودک و همچنین مشخصه های الگوی همکنشی صحیح بین این شخصیت و شخصیت بزرگسال در درام رادیویی تعیین می شود. بدین منظور، نمایش رادیویی شازده کوچولو به صورت هدفمند انتخاب و به روش تحلیل محتوای کیفی با دو رویکرد استقرایی و قیاسی بررسی شده است. در رویکرد استقرایی، از تحلیل کنش های کلامی شازده کوچولو در مواجهه با هر یک از شخصیت های بزرگسال، 21 زیر مقوله استخراج شده است که در یک سطح انتزاعی تر در 4 مقوله اصلی (ویژگی های زبانی، ویژگی های بیانی، ویژگی های شناختی، ویژگی های رفتاری) انسجام یافته اند. در رویکرد قیاسی، با توجه به چارچوب نظری تحقیق (نظریه کنش ارتباطی) پنج مقوله اصلی (مضمون گفتار، موضع گفتار، لحن گفتار، نیت ارتباطی شخصیت، شیوه مواجهه با ادعای شخصیت مقابل) از پیش تعیین و روابط متقابل موجود در نمایش با توجه به این مقوله ها بررسی شده است. بر اساس نتایج پژوهش، شخصیت کودک در درام رادیویی باید تمام ظرفیت های یک شخصیت دراماتیک را داشته اما کنش های کلامی او نباید هم پای بزرگسال باشد بلکه باید متناسب با ویژگی ها و سطح تجربه زیسته [1] اش باشد. استفاده صحیح از کنش کلامی شخصیت کودک منجر به خلق دو نیروی برابر و متضاد در درام رادیویی می شود که از برآیند آن ها معنا به درستی صادر می شود. شناخت حسی شخصیت کودک و شناخت عقلانی شخصیت بزرگسال، دوگانه موقعیت دیالوگ را فراهم می آورد.
الگوهای ذهنی عوامل تولید خبررسانه ملی در خصوص تغییر ماهیت مخاطب به کاربر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
146 - 222
حوزههای تخصصی:
تمام کوشش و سعی عوامل رسانه ای در چرخه ارتباطات در جهت انتقال پیام به مخاطب است. برای درک و کشف الگوهای ذهنی عوامل خبری رسانه ملی در خصوص ماهیت مخاطب از روش کیو و مشارکت 50 نفر از عوامل تولید خبر شامل خبرنگاران، سردبیران، دبیران و پژوهشگران خبر به عنوان پاسخگویان تحقیق استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش کیو و تحلیل عاملی داده ها در نرم افزار spss انجام شد. با تفسیر عامل های استخراج شده و میزان ارتباط آنها با یکدیگر سه گروه الگوی ذهنی در خصوص تغییر ماهیت مخاطب خبر کشف شد. در الگوی ذهنی اول(کاربر محور) که 56 درصد مشارکت کنندگان به آن تعلق دارند، ویژگی تولیدکنندگی و منتشرکنندگی خبر علاوه بر مصرف کنندگی آن به مخاطب قدرت ویژه ای بخشیده است. در الگوی ذهنی دوم (مخاطب محور) که 16 درصد مشارکت کنندگان به آن تعلق دارند، مخاطب به عنوان دریافت کننده خبر مطرح است که به رسانه سنتی وفاداری و وابستگی دارد. در الگوی ذهنی سوم(مخابرمحور) که 28 درصد مشارکت کنندگان به آن تعلق دارند، قدرت مخاطب افزایش نسبی یافته است و علاوه بر مصرف خبر به انتشار محتوا مبادرت می ورزد.
نظریه مانستربرگ: «ذهن» ماده خام سینما،یا سینما هنرِ«ذهن» به مثابه کنش ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
179 - 198
حوزههای تخصصی:
هوگو مانستربرگ در سال ۱۹۱۶ به عنوان نخستین نظریه پرداز فیلم بر مبنای فلسفه ایده آلیستی کانت به تجزیه و تحلیل هنر نوپدیدار سینما مبادرت ورزیده است. بسیاری از تحلیل گرانی که پس از وی به تحلیل و واکاوی نظریه فیلم وی «فتو پلی: بررسی روان شناسی و زیبایی شناسی فیلم» پرداخته اند، بر این اعتقاد بوده اند که مانستربرگ علت مادی یا ماده خام سینما را «ذهن» تلقی می کند. بنای این نوشتار بر آن است که ثابت کند، مانستربرگ همچون نظریه پردازان نئورالیست ماده خام سینما را واقعیت می داند، اما به این علت نظریه خود را مبتنی بر ادراک استعلایی کانت استوار کرده است و اعتقاد بر القای وحدت کامل به شیء دیداری را بر پرده سینما از طریق غلبه بر واقعیت بیرونی و اعطای شاکله درونی به شیء بر قاعده ساختارهای پیشینی فاهمه قرار داده است، سینما را چونان «فرایند ذهنی»، هنر نمایش «ذهنیت» بازشناسی می کند. پس برخلاف نظر عمده شارحان وی، مانستربرگ علت مادی یا ماده خام سینما را «ذهن» تلقی نمی کند، اینکه وی سینما را هنر ذهن باز می شناسد معطوف به کارکردهای سینما متناظر با تجربه ادراکی و سایر کنش های ذهنی است. روش تحقیق در این نوشتار برمبنای پژوهش کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی است.