فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۴۱ تا ۸٬۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال نهم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳۱
11 - 42
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از اینکه در یک دهه گذشته سهم زنان در آموزش عالی، به ویژه در مقاطع کارشناسی و عمومی افزایش یافته است و بارقه هایی از گسترش حضور زنان در موقعیّت های شغلی بالاتر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دیده می شود، امّا حضور ایشان در مقاطع بالای تحصیلی و شغلی نظام آموزش پزشکی همچنان اندک و کمرنگ بوده و نابرابری ها و تحریم های اجتماعی مبتنی بر جنسیت در این حوزه چشمگیر است. در این مقاله، با اتخاذ رویکرد روش شناختی کیفی و با استفاده از تکنیک « مصاحبه با مطلعین کلیدی» تلاش شده است فهم شماری از مطلعین کلیدی نظام آموزش پزشکی ایران درباره این موضوع مورد مطالعه قرار گیرد. یافته های این واکاوی نشان می دهد که مشارکت کنندگان، پنج مقوله یا عامل مهم مرتبط با عاملیت و ساختار را به مثابه موانع عمده در مشارکت جدّی و واقعی زنان در مقاطع و مدارج بالای علمی و دانشگاهی نظام آموزش پزشکی مشخص کرده اند. این پنج عامل بازدارنده عبارتند از: « وارد شدن به حوزه ازدواج و خانواده»، « مردسالاری یا پدرسالاری موجود در فرهنگ جامعه ایرانی»، « مسائل مالی و اقتصادی»، « تفاوت های روانشناختی موجود میان دو جنس» و « مسأله رعایت حدود شرعی و عرفی در روابط بین دو جنس». همچنین از نظر مشارکت کنندگان، اگرچه نقش مسئولین و تصمیم گیران نظام آموزش پزشکی در عدم دستیابی زنان به پست های مدیریتی پررنگ است، اما نمی توان نقشی بازدارنده در خصوص ادامه تحصیل زنان برای ایشان قائل شد. من حیث المجموع، می توان عامل « خانواده مردسالار و مبتنی بر کلیشه های جنسیتی» را در صورت بندی تحریم های اجتماعی مبتنی بر جنسیت و سلب فرصت های برابر پیشرفت از زنان در حوزه نظام آموزش پزشکی ایران به عنوان عاملی بسیار مؤثر معرفی نمود.
زمان و زمانبندی در فیلم و ادبیات
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
77 - 91
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان دانش خبرنگاران شهر زنجان نسبت به اصول حرفه ای خبرنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۲۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۳)
57 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی میزان دانش خبرنگاران شهر زنجان نسبت به اصول حرفه ای خبرنگاری بود که به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق، کلیه خبرنگاران شاغل در رسانه های ارتباط جمعی زنجان به تعداد 200 نفر بودند که همه آنها برای نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، بر اساس اصول بین المللی اخلاق حرفه ای در روزنامه نگاری استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای همه مؤلفه ها بالاتر از 7/0 به دست آمد. داده های تحقیق پس از گردآوری، با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که دانش خبرنگاران زنجانی در زمینه اصول حرفه ای خبرنگاری در سطح متوسط به بالا قرار دارد. دانش خبرنگاران در زمینه اصل مسئولیت اجتماعی خبرنگار بیشتر از سایر اصول است؛ از این نظر به ترتیب، اصل احترام به منافع، اصل دستیابی به اطلاعات درست و واقعی، اصل احترام به ارزش های جهانی و متنوع فرهنگ ها، اصل شرافت حرفه ای خبرنگار، اصل دسترسی همگانی و مشارکت، اصل حقیقت طلبی، اصل احترام به حریم خصوصی و حیثیت انسانی، اصل برپایی نظم اطلاعاتی و ارتباطی نوین جهانی و اصل محو جنگ و سایر مصائب فراروی بشر قرار دارند
تأثیر برنامه های سیما بر مشارکت مردم در راهپیمایی های سراسری (مورد مطالعه: راهپیمایی 22بهمن)
منبع:
علوم خبری سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
79 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان تأثیر برنامه های صداوسیما در همراه سازی مردم در راهپیمایی های سراسری ازجمله راهپیمایی 22 بهمن است.تلویزیون جمهوری اسلامی هر سال و در آستانه راهپیمایی های 22 بهمن برنامه های خبری و مناستبی تولید و پخش می کند تا مخاطب را برای مشارکت در این مراسم همراه کند. اکنون تغییرات جدید در شرایط و نیز فضای رسانه ی کشور ضرورت توجه به این موضوع و شناخت اثرات دگرگونی ها را بر عملکرد تلویزیون بیشتر کرده است. خلاء مطالعات علمی در این باره سبب تداوم برخی رویه های سنتی تلویزیونی شده است. مطالعه علمی این موضوع نیز می تواند سبب شناخت بهتر و ارائه راهکار برای بهبود عملکرد رسانه در این مناسبت ها بشود. پرسش اصلی پژوهش این است که "برنامه های تلویزیون چه تأثیری در همراه سازی مشارکت کنندگان در راهپیمایی 22بهمن داشته است ؟" فرضیه مقاله نیز این است که" به نظر می رسد تأثیر برنامه های تلویزیون با توجه به تغییرات وضعیت جامعه و نیز ورود رقیبان رسانه ای جدید، کامل نیست و بلکه موردی و موضوعی بر مشارکت کنندگان اثر داشته است". پژوهش به دو روش اسنادی (برای داده های نظری) و پیماش (برای داده های میدانی و با تکتیک پرسشنامه) انجام شده است. داده ها نیز با نرم افزار spss پردازش شده اند. کم توجهی به تولید پیام متناسب با ویژگی های مخاطبان، افزایش تأثیر رسانه های اجتماعی در مقایسه با رسانه ملی، ضعف حرفه ای گرایی در بکارگیری مولفه های محتوایی و بصری پیام و نیز کاهش مخاطبان جوان برنامه های مناسبی 22 بهمن از جمله مهم ترین یافته های پژوهش اند.
تحلیل جامعه شناختی چگونگی جذب سرمایه گذاری خارجی از منظر صاحب نظران با توجه به نقش دیپلماسی رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
251 - 285
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی نیازمند ظرفیت سازی، و سرمایه گذاری خارجی یکی از ظرفیت های پیوند اقتصاد داخلی با اقتصاد جهانی است. دولت ها برای جبران عقب ماندگی، رونق کسب و کار، بهره گیری از مزیت های نسبی، برای جذب سرمایه های خارجی تدابیری اتخاذ می کنند. همچنین برای بسترسازی توسعه ملی، همه نهادها از جمله رسانه ملی در این زمینه نقش بر جسته ای دارند. هدف پژوهش، تجزیه و تحلیل نقش رسانه ملی در این عرصه و ارائه راهکارهای مناسب است. به این منظور با بکارگیری روش بنیانی و مصاحبه با استادان اقتصاد، علوم ارتباطات و مقامات دولتی و رسانه، مدلِ عوامل رسانه ای موثر بر جلب سرمایه گذاران خارجی بدست آمد. ارزیابی نتایج مدل نهایی پارادایمی عوامل رسانه ای نشان می دهد: رسانه ملی به دلیل فقدان تعامل تخصصی با دولت، ترسیم نکردن چشم انداز سرمایه گذاری، فقدان پیوست رسانه ای دولت، مطالبه گری و جهت دهی و نیز فقدان نیروهای متخصص اقتصادی نتوانسته است، نقش دیپلماسی رسانه ای را در جلب سرمایه گذاران خارجی ایفا کند.
بررسی تأثیر ادغام در جامعه برندی مبتنی بر رسانه اجتماعی بر رفتار مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
291 - 317
حوزههای تخصصی:
گسترش روزافزون ابزارهای ارتباطی و افزایش نفوذ اینترنت در عصر حاضر باعث شده که روزبه روز از تأثیرگذاری رسانه های سنتی کاسته شده و تأثیرگذاری رسانه های اجتماعی افزایش یابد. ظهور رسانه های اجتماعی و ویژگی های منحصربه فرد آن ها موجب شده است که شرکت ها توجه ویژه ای به این رسانه ها به عنوان پلتفرمی برای برقراری ارتباطات بلندمدت با مشتریان مبذول دارند. یکی از مهم ترین ابزارهایی که شرکت ها در رسانه های اجتماعی برای برقراری ارتباط با مشتریان مورداستفاده قرار می دهند، جوامع برندی مبتنی بر رسانه های اجتماعی می باشند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ادغام در جامعه برندی مبتنی بر رسانه اجتماعی بر رضایت مشتری و بشارت برند از طریق اعتماد به برند است. به این منظور پرسشنامه ای آنلاین طراحی شد و برای تعدادی از دنبال کنندگان صفحات برندهای مختلف در شبکه اجتماعی اینستاگرام ارسال شد. در پایان 265 پاسخ قابل استفاده برای تحلیل آماری جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و به این منظور از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل حاکی از آن بود که تأثیر ادغام در جامعه برندی مبتنی بر رسانه اجتماعی بر روی اعتماد به برند مثبت و معنادار می باشد. همچنین نتایج نشان دادند که در جامعه برندی مبتنی بر رسانه اجتماعی، متغیر اعتماد به برند تأثیر مثبت و معناداری بر روی رضایت مشتری و بشارت برند دارد. علاوه بر این، تأثیر مثبت و معنادار رضایت مشتری بر بشارت برند تأیید شد. درنهایت هم نقش میانجی رضایت مشتری در رابطه میان اعتماد به برند و بشارت برند معنادار یافت شد.
ویژ گی های مدیر سیاسی جامعه برمبنای نظریه اسلام سیاسی
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی اجتماع در اسلام شیوه ی خاصی از رهبری است، مبتنی بر مبانی فکری و عقیدتی اسلام و برای آشنا شدن با این سبک از مدیریت، شناخت مبانی اسلام درباره ی مدیریت اجتماع ضروری است.شیوه های مدیریت سیاسی اجتماع از انگیزه ها و مبانی فکری و عقیدتی و خصلت های روحی مدیر و افراد اجتماع ریشه می گیرد. بنابراین، برای شناخت شیوه های مدیریت، شناخت ایدئولوژی سازمان و عقاید و انگیزه های مدیر ضرورت دارد.اساسی ترین اصلی که مدیریت سیاسی بر پایه ایدئولوژی اسلامی را از سایر مدیریت ها جدا می کند، این است که در این شیوه از مدیریت، مبنا حق است و حرکت به سوی حق و ارزش های انسانی.برای این که مدیر بر مبنای این شیوه از مدیریت حرکت کند و اهداف مدیریت را تأمین سازد، ویژگی هایی را باید دارا باشد که این ویژگی ها را می توان اصول مدیریت اسلامی نامید. برخی از این ویژگی ها فردی و برخی اجتماعی و سازمانی است.یعنی شخص برای ارتقای سعادت و رسیدن به قلّه منیع انسانیت در جهت رشد و ترقی سازمان سیاسی، باید ابتدا خودسازی و رعایت التزامات اخلاقی را از خود شروع کند و سپس سازمان سیاسی را به سمت معنویت و اسلامی شدن سوق دهد. در این مقاله، اهتمام بر آن شده است تا با تأسی از آموزه های اسلامی و نظریه اسلام سیاسی، ویژگی های یک مدیر مسلمان و مؤمن و مناسبات انسانی و نگاه مدیر به اجتماع، سازمان و افراد تحت امر را ترسیم نماییم.
تحلیل و بررسی الزام های مقنن در تقنین جامع در خصوص رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
177 - 206
حوزههای تخصصی:
گسترش رسانه ها به ویژه رسانه های اینترنتی، پراکندگی و قدیمی بودن قوانین موجود در این زمینه، این مهم را یادآوری می کند که به تقنین جامع در حوزه رسانه نیاز است. پژوهش توصیفی حاضر با مرور مشکلات فعلی، از طریق فرایند جمع آوری داده ها و با تحلیل و مداقه در مطالعات قبلی و قوانین موجود، در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا قانون جامع رسانه ای می تواند با یک رویکرد کلان به نظریه رسانه و مقوله سیاستگذاری امر تقنین را انجام دهد و ضمن یکپارچه ساختن قوانین مرتبط، الزامات اجتماعی و حقوقی را رعایت کند؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مقنن، نظریه مشخصی را اختیار نکرده و سیاستگذاری کلانی نیز وجود ندارد. از سوی دیگر، الزامات اجتماعی ناشی از تقنین، اثر پذیرش اجتماع در رعایت قاعده حقوقی، تأثیر شرایط اجتماعی بر تقنین و توجه به الزامات فنی، از نظر دور مانده و مقنن معیارهای اثربخشی، کارآمدی و نتیجه بخشی را تعیین نکرده است، ضمن اینکه پراکندگی فعلی قوانین نیز بر مشکلات افزوده است؛ بنابراین تدوین یک قانون رسانه جامع در جمهوری اسلامی ایران، امری ضروری است و اتخاذ نظریه و سیاستگذاری لازم باید با یک رویکرد تجمیع گرایانه ماهوی صوری به صورت جامع، انجام پذیرد. در این فرایند لازم است الزامات اجتماعی برای پذیرش قانون مدنظر قرار گیرد و پس از وضع قانون، بازخورد اجرایی تقنین بررسی شود، همچنین ضمن در نظر داشتن رأی اکثریت، رعایت اقتضائات دینی و مذهبی سرلوحه مقنن باشد. در نهایت نیز با رعایت تفکیک قوا، جایگاه ارکان سیاستگذار و ارکان تقنینی حوزه رسانه باید مشخص شود.
رابطه بین سرمایه های اجتماعی و فرهنگی والدین با مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرضا (98-97)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
153 - 176
حوزههای تخصصی:
مفاهیم سرمایه اجتماعی و فرهنگی، بعد از تئوریزه شدن از سوی صاحب نظران، اکنون برای تحلیل و تبیین های مختلفی در علوم انسانی به کار می روند. هدف این مقاله بررسی تأثیر سرمایه های اجتماعی و فرهنگی والدین بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه اول شهرضا (اصفهان) در سال تحصیلی 97-98 است. روش پژوهش پیمایشی بوده و با تکنیک پرسش نامه صورت گرفت. از جامعه آماری با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس جدول مورگان تعداد 386 دانش آموز به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد مهارت های اجتماعی (با چهار مؤلفه خودکنترلی، همدلی، ابراز وجود و همکاری گرشام، الیوت، وانس و کوک (2011)؛ سرمایه فرهنگی (با مؤلفه های سرمایه عینی، ذهنی و نهادینه شده) و سرمایه اجتماعی (با مؤلفه های ارتباطات درون و بیرون، ساختار درون و بیرون خانواده اکبری، نجفی و ندریان (1396)) بودند که پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ 86/0 حاصل شد. یافته ها نشان دادند سرمایه های اجتماعی و فرهنگی والدین با مهارت های اجتماعی (69/0=r و 000/0=p) و (39/0=r و 000/0=p) به ترتیب رابطه معناداری دارند. براساس نتایج معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار آموس، سرمایه های اجتماعی و فرهنگی توانستند 46 درصد (46/0=R 2 ) متغیر ملاک (مهارت های اجتماعی) را تبیین کنند.
واکاوی مؤلفه ها و ارکان تحولات دینی اجتماع از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین به عنوان یکی از مهم ترین و پرسابقه ترین نهادهای بشری همواره، در رابطه ای متقابل با نظام های اجتماعی بوده است. به گونه ای که از این نظام ها تأثیر پذیرفته و بر آن ها تأثیر نهاده است. رهیافت دینی جوامع و تحولات دینداری آن ها که در سبک های مختلف دینی نمود می یابند، نمونه ای بارز از این روابط متقابل است. تحولات دینداری بر مبنای الگوی نظری «گی روشه» مبتنی بر سه رکن عوامل، شرایط و کارگزاران تغییر است. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی به مطالعه ی نقش ارکان سه گانه یاد شده در تحولات دینداری از منظر قرآن کریم بپردازد. یافته های به دست آمده مؤید آن است که در قرآن کریم «عوامل» از جمله جمعیت، زیربنای اقتصادی و ارزشها به وسیله کنش اثرگذار خود زمینه تغییرات دینداری را به وجود می آورند و «شرایط»، در میزان به فعلیت رسیدن «عوامل» نقش مهمی ایفا می کنند. کارگزاران و نخبگان هم از طریق «تصمیم گیری» و «الگوسازی» در تغییرات دینداری سهیمند و در برخی موارد می توانند از طریق جریان سازی، تغییرات دینداری را به سمت دلخواه خود هدایت کنند. نتیجه اینکه در یک تغییر دینداری، هر سه عنصر با هم سهیمند اما «شرایط» می تواند آن دو عنصر را متأثر از خود سازد.
ارائه الگوی همگرایی رسانه ها در شیوه ارائه پیام های تبلیغاتی با رویکرد جذب مخاطب بر مبنای نظریه پردازی (داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۱)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه ابزارها و رسانه های سنتی از جمله روزنامه ها، مجله ها، رادیو، تلویزیون و آگهی نماها (Billboard) با روش های قدیمی به تنهایی جهت ارائه پیام های تبلیغاتی، جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند. لذا، شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار بر مدل همگرایی رسانه ها، در شیوه ارائه پیام های تبلیغاتی ضرورت دوچندانی دارد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع اکتشافی است، برای پاسخ به سؤال های تحقیق از روش کمی و کیفی (آمیخته) استفاده شده است. داده های کیفی به صورت دلفی و با استفاده از مصاحبه عمقی، داده های کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نظریه پردازی داده بنیاد، با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری وکدگذاری گزینشی استفاده شده است. روایی پرسشنامه به وسیله خبرگان و پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور پی بردن به متغیرهای زیربنایی مدل تحقیق از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS2 تحلیل عامل اکتشافی ( EFA ) استفاده شده است. نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که با وجود روابط مثبت و معنادار بودن میان متغیرهای تحقیق، از میان چهار بعد مدل همگرایی رسانه ها (ابزارهای رسانه، بستر توزیع ، صنایع رسانه و اولویت رسانه ها)، بعد ابزارهای رسانه ها اولویت بالایی را، در مدل همگرایی رسانه ها،جهت ارائه پیام های تبلیغاتی با رویکرد جذب مخاطب دارد.
تدوین مدل علی وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم بهار ۱۴۰۱شماره ۲۹
363 - 337
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط بین اضطراب اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده ، احساس تنهایی ، خود تنظیمی با وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی جهت تدوین مدل ساختاری در دانش آموزان است.نمونه ای به حجم514 نفر در مقطع متوسطه ی دوم به روش خوشه ای چند مرحله ای از چهار منطقه شمال وجنوب تهران انتخاب شده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی( 2004، Puklek) ، حمایت اجتماعی ادراک شده(Zimet et al, 1988)، تنهایی (1996،Russell) وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی محقق ساخته و خود تنظیمی (1999، Brown، Miller، Lawendowski) پاسخ داده اند.داده های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل دارای برازش مناسبی است. در اثرات مستقیم متغیر های اضطراب اجتماعی ،حمایت اجتماعی و خود تنظیمی معنادار بوده اند. همچنین در اثر غیر مستقیم تنها متغیر احساس تنهایی با میانجی گری خودتنظیمی ارتباط معنادار داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که چهار متغیر پیش بین در مدل وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر گذار واقع شده اند که این امر نشان دهنده ی اهمیت ویژه آنهاست
تحلیل جامعه شاختی رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی و سرمایه اجتماعی(مطالعه موردی جوانان30-18 سال شهر سردشت)
منبع:
رادیو تلویزیون سال پنجم تابستان ۱۳۸۸ شماره ۲۳
127 - 152
حوزههای تخصصی:
معنویت کارگشا و آلترگلوبالیسم عالم گیر؛ دو پاسخ مذهبی به نئولیبرالیسم جهانی
حوزههای تخصصی:
نئولیبرالیسم ادعا می کند که اگر رفاه عمومی با رهاسازی آزادی ها و مهارت های کارآفرینی فردی در یک چارچوب نهادی که توسط حقوق مالکیت خصوصی مشخص شده، بازارهای آزاد و تجارت آزاد باشد، بهتر به پیش رفته است. سیاست های نوین محافظه کارانه که با نومحافظه کاران ترویج می شوند، با نئولیبرالیسم مرتبط هستند. اساساً، این ها درصدد تضعیف لیبرالیسم تعبیه شده هستند. ابتکارات مبتنی بر ایمان، دولت را قادر می سازد تا با آنچه نئولیبرالیسم در ایجاد آن به وجود آورده، سازگار باشد. یک کشور تضعیف شده قادر به مقاومت در برابر نئولیبرالیسم نیست که به قیمت همبستگی های ملی از بازارهای جهانی حمایت می کند. در آمریکای اولیه، جهت گیری های مذهبی ناشی از یک محیط زندگی نسبتاً خودمختار، غالباً ورودی های انگیزشی اساسی و بسیار متعاقب آن را شکل داده است. بخش داوطلبانه در ایالات متحده بیشتر از سقوط است؛ اما هیچ کس شک نمی کند که اشکال بسیاری از مشارکت در مؤسسات و فعالیت های رسمی سیاسی در دهه های اخیر کاهش یافته است یا اینکه آمریکایی ها تمایل کمتری به ابراز اعتماد به رهبران سیاسی و یکدیگر دارند.
روش های اقناع مخاطب در سریال های تلوزیونی (مطالعه موردی: سریال «چرنوبیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت روش های اقناع مخاطب در سریال های تلویزیونی است. موردمطالعه آن سریال خارجی چرنوبیل است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی سیستماتیک انسِلم اشترا وس، سریال چرنوبیل مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های تحقیق نشان داد:با توجه به اینکه فیلم و سریال اثر هنری نیز محسوب می شود، جذابیت تصویری، فضاسازی قوی، نورپردازی، رنگ محیط، لباس های نظامیان که در بهترین شکل ممکن طراحی شده، صحنه های انفجار، موقعیت های مکانی و جزییات دقیق نیروگاه چرنوبیل و جذابیت های نوستالژیکی مندرج در اثر، از دیگر عوامل اقناع و جذب تماشاگر در این سریال است. از دیگر ;کدهای مهم، بهت و وحشت است که کارگردان با استفاده از این تکنیک در صحنه های پیاپی با ساخت لحظات پر هرج ومرج، مخاطب را بهت زده کرده و با بهره از جاذبه احساس کنجکاوی اش را برمی انگیزد. نگاه منفی به مقامات شوروی، ایثار و فداکاری همرزمان، عمق فاجعه، شجاعت، ابهام و راز آلودگی، بی تجربگی، ایثار و فداکاری، انکار واقعیت و وجود شخصیت های بارز منفی در طول فیلم از مقولات برجسته ای است که باعث اقناع مخاطب شده است. درنهایت از بین مقوله های محوری به 2 دسته مقوله در کدگذاری انتخابی دست یافتیم که عبارت اند از: ۱- جاذبه متن: شامل جملات طلایی، القای مستقیم،استعاره و تکرار،2-تصویر شامل جاذبه ترس و جاذبه احساس محتوای ارائه شده در فیلم با تکیه بر تکنیک القای مستقیم از طریق جملات تأثیرگذار مهم ترین عامل در این حوزه است. تأثیر خاص پیام ها بر مخاطبان کاملاً مشهود است. سریال بانفوذ در درون گیرنده پیام توانسته به هدف اصلی منبع که پروپاگاندای هالیوود است دست یابد.
مطالعه تطبیقی جایگاه کنئاکتور در تلویزیون خطی و تلویزیون غیر خطی (آنلاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
183 - 143
حوزههای تخصصی:
چینش جدول پخش ( انتخاب و زمان بندی پخش برنامه) ، خروجی اصلی سیاستگذاری تلویزیون می باشد که نقش مهمی در ایجاد هویت و تقویت برند دارد؛ اما در تطور تاریخی تلویزیون و عبور از انحصار (کمیابی) به رقابت (دسترسی) و نهایتا تکثر (فراوانی) یا پساشبکه، جایگاه جدول پخش مورد تهدید واقع شد. در واقع تکثر کانون های تولید محتوا به همراه پیشرفت های تکنولوژی دوران دیجیتال که آسانی و راحتی دیده شدن محتوا را در زمان، مکان و دستگاه مطلوب مخاطب به ارمغان می آوردند، جایگاه جدول پخش ، بیش از پیش مورد تهدید واقع شد. این تحقیق کیفی با رویکرد تاریخی و روش تحلیل اسنادی همچنین با بهره گیری از آمار سنجش مخاطبین و مصاحبه عمیق با 7 کارشناس طراحی جدول پخش در تلویزیون ایران ، ضمن مرور تاریخی جایگاه جدول پخش در تلویزیون، تحولات و دگرگونی های در جدول پخش را مورد بررسی قرار می دهد، این بررسی مرتبط با این سوالِ وسیع تر صورت می گیرد که تلویزیون در عصر پسا شبکه چگونه در حال رشد کردن و توسعه است؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که برخلاف ادعاهایی که معتقدند طراحی جدول پخش امری منسوخ شده و بی حاصل در دوران تکثر است، طراحی جدول پخش را کماکان مهم و محوری در صنعت تلویزیون دانسته که به صورت فعالانه و هنرمندانه به تغییرات مخاطب و محیطی پاسخ داده ، ابزارهای خود را اصلاح می نماید و ابزارهایی جدید برای خود فراهم آورده و توسعه می دهد.
تعیین سناریوی فصل سوم سریال شهرزاد با استفاده از تحلیل نظرات کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های نوینی که امروزه فراگیر شده اند، گرچه به ظاهر رقیبی قدرتمند برای رسانه های قدیمی تر مانند سینما و تلویزیون اند، اما با استفاده درست می توانند تبدیل به ابزاری هوشمند برای بازخورد گیری دقیق از مخاطب شوند، پدیده ای که با استفاده از آن می توان سناریوی قسمت های بعدی یک سریال را نیز بر اساس ذائقه مخاطب به سازندگان آن پیشنهاد داد. در این مقاله با استفاده از تحلیل کلمات به کاررفته در نظرات حدود 2800 کاربر، که در پایین مطالب مربوط به فصل دوم سریال شهرزاد در صفحه رسمی آن در شبکه اجتماعی اینستاگرام درج شده بودند، تلاش گردید نظر کاربران درباره فصل دوم را به منظور اعمال در سناریوی فصل سوم به دست آوریم. بدین منظور کلمات موجود در این نظرات با استفاده از روش های فنی استخراج و با حذف حروف ربط و اضافه، ارتباط سایر کلمات بانام کاراکترهای این فصل در گرافی ترسیم گردید. این گراف مشخص کرد که واژه ی قباد بیش از دیگر شخصیت های این سریال درکامنت ها به کاررفته و کاربران بیشتر درگیر شخصیت او شده اند، درصورتی که واژ فرهاد بسیار کم در نظرات استفاده شده بود. همچنین دیگر شخصیت های این سریال، آن چنان مخاطب را درگیر خود نکرده بودند. بنابراین با استفاده از این تحلیل، می توان سناریوی فصل سوم را تا حدودی تعیین کرد، یعنی بازگشت قباد به مرکز توجه که احتمالاً زندگی با شهرزاد است و همچنین دور شدن فرهاد از شهرزاد. تغییراتی که تا حدودی در فصل سوم اتفاق افتاد و درنتیجه باعث بازگشت رونق این سریال در بین مخاطب گردید، اتفاقی که نشان دهنده تعاملی جدید بین رسانه های سنتی و نوین است.
کنکاشی جامعه شناختی در توسعه زایی فرهنگی نهادی؛ مطالعه موردی کانون پرورش فکری در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
177 - 202
حوزههای تخصصی:
چگونگی تحقق توسعه فرهنگی، موضوعی مهم در مطالعات توسعه است که فراتر از بحث های نظری، واکاوی مصادیق و کاووش پیرامون روندهای عینی، ظرفیت های تعین بخش، سازوکارهای محقق و نیز تغییرات اجتماعی مبتلابه آن در مناسبات جوامع بومی مداقه های روشمندی را می طلبد. مقاله حاضر با دستمایه قراردادن مولفه های توسعه فرهنگی به تحلیل کارنامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سالهای 1357-1344 پرداخته است. بدین منظور پس از احصای ویژگیهای جامعه شناختی توسعه فرهنگی از مباحث نظری_مفهومی مدون، مجموعه اسناد موجود روایت محور درباره فعالیت کانون به روش کیفی و با تکنیک تحلیل سند مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد کانون مشتمل بر کنشگران خود چه در مقام تولیدکنندگان فرهنگی، هنری و چه در مقام مصرف کنندگان عام توانست میزانی از هر یک مولفه های مربوط به توسعه فرهنگی را محقق سازد. این موارد شامل برخورداری فرهنگی، ابداع فرهنگی، تکثر فرهنگی، تعامل فرهنگی، مشارکت فرهنگی، شمول فرهنگی، وفاق فرهنگی و بازاندیشی فرهنگی بوده-است. لذا هرچند در بحث از توسعه زایی کانون نمی توان از همه گیری آفرینش هنری و تعامل فرهنگی سخن راند اما در همان مقیاس محدود و البته بیشتر مبتنی بر کنش ارتباطی این نهاد توانست با خلق ارزش و ایجاد الگوهای ذهنی در مقیاس ملی و جهانی جریان ساز بوده و مناسبات بی سابقه ای را رقم زند و مولفه وضعیت فرهنگی کودکان و گذران خلاقانه کودکی و نوجوانی را بعنوان یکی از تعیین کننده های کیفی توسعه اهمیت بخشد.
شبکه های استارتاپ و ارائه ی راهبردهای سیاستی
حوزههای تخصصی:
مفهوم «کارآفرینی» که از تأکیدات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به عنوان یک عبادت و عنصری تأثیرگذار در فرآیند دست یابی به اقتصادمقاومتی می باشد، در روند تحولی خود از حوزه اقتصادی به حوزه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی تسرّی یافته است. ظهور «کارآفرینی فن پایه» با نام کسب و کارهای نوپا (استارتاپ)، از جمله موضوعاتی است که به دلایل گوناگون از جمله فرصت ها و آسیب های نهفته در آن توجه محافل نخبگی و دستگاه های مسئول در عرصه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور را به خود معطوف نموده است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن زمینه ای- موردی بوده که داده ها مبتنی بر روش تبیینی تجزیه و تحلیل شده است. بررسی نقاط آسیب و فرصت پدیده «استارتاپ» و ارائه برخی راهبردهای سیاستی به منظور مدیریت بهینه ی این پدیده مد نظرمی باشد. بنابر نتایج حاصله از پژوهش؛ موضوع کسب و کارهای نوپا (استارتاپ ها) در چرخه سیاستگذاری هنوز در مرحله مسئله شناسی بوده و در برخی از لایه ها به صورت ناقص در دستور کار سیاستگذاری قرار دارد.همچنین میان دستگاه های متولی کشوری یک شکاف نگرشی عمیق از کاملاً فرصت محوری تا کاملاً تهدید محور وجود داشته که نتایج این پژوهش می تواند این شکاف را تعدیل و نگرش دستگاه های تصمیم ساز و تصمیم گیر را نسبت به این پدیده که در فرآیند تبدیل شدن به مسئله برای کشور قرار گرفته را واقع بینانه تر نماید.