دیوید موری، مشاور استراتژیک، سخنران انگیزشی، نویسنده ای زبردست، شعبده باز و جادوگری توانا است. ""موری"" تاکنون کمپین سیاسی رؤسای جمهور کشورهایی از چین، روسیه، امریکا، لهستان، و مکزیک را بر عهده داشته و توانسته مردان سیاست را در این کشورها در پست ریاست جمهوری و مناصب عالی سیاسی بنشاند.
موری را در ایران نمی شناسیم. از آن مهمتر از نبوغ او کم اطلاعیم. موری توانسته پلی بین دنیای سیاست و کسب و کارها بزند تا سودآوری بیشتری نصیب بنگاهها و شرکتهای تجاری شود. کوکاکولا، پپسی، مک دونالد، نایک، مایکروسافت، پراکتراندگمبل، دیزنی، ویزا برخی از شرکتهایی هستند که با اقدام خلاقانه ی دیوید موری، درآمد بالایی نصیب خود ساختند.
گفت و گوی ما با موری به ما آموخت، در دنیای سیاست، شما ""می برید"" یا ""می بازید."" این طعم تلخ شکست است که از یاد نخواهید برد. اگر بیاموزید به دنیای کسب و کار نیز چنین بنگرید، دیگر تعلل نمی ورزید. اجازه نمی دهید رقیب، سهمی از ""بازار"" را نصیب خود سازد. تردید نمی کنید که باید ""برنده"" باشید، در غیر این صورت، شما ""بازنده ی تمام عیار"" هستید. از این گردونه بیرون رفته اید و تا سالها خارج از گود هستید.
در گفت و گو با ""موری"" دریافتیم بهتر است کتابی از او ترجمه و در اختیار ""مدیران عصر رقابت"" قرار دهیم. از راهکارهای تند و تیز و پرشتاب وی، مدیران را آگاه سازیم.
این کتاب را علیرضا سالمی ترجمه کرده اند و به زودی از سوی ""انتشارات بازاریابی"" چاپ خواهد شد. تا دریافت مجوز چاپ کتاب موری با عنوان ""بازاریابی یورشی""، این گفت و گو تقدیم می شود.
تاثیر جهانی شدن در زمینه صنایع فرهنگی و پیشرفت سریع فناوریهای ارتباطی سبب دگرگونی در رسانههای جمعی شده و به دنبال آن ساختار فرهنگی جوامع را تغییر دادهاست. رسانهها با مشارکت در تولیدات نرمافزاری ارتباطی، در تکوین ایدئولوژی و شکلدهی به آن سهم عمدهای دارند و به عقاید و افکار عمومی سمت و سو میدهند. به همین دلیل سیطره و تسلط بر رسانهها از جایگاه ویژهای برخوردار است. امریکا با استفاده از چهار اهرم، منافع خود را در سطح جهان حفظ میکند، این چهار اهرم عبارتاند از: 1- اهرم سیاسی که سازمان ملل است. 2- اهرم نظامی که «ناتو» است، 3- اهرم پولی که بانک جهانی است و 4- اهرم نظام اطلاعاتی و ارتباطی که هم در زمینه سختافزاری و هم در زمینه نرمافزاری، پیشرفت بسیاری داشته است و در این ارتباط حرف اول را میزند
تکنولوژی نقش مهمی در ارتباطات دارد و بخش زیادی از روابط افراد را در درون خود شکل می دهد. بر همین اساس قادر است ایدئولوژی خاص خود را بر روابط چهره به چهره تحمیل کند و سبک زندگی خاصی را شکل دهد که از آن با عنوان موبایلیزیشن با ویژگی هایی، مانند سرعت و کمیت یاد می شود. هدف این پژوهش پیگیری تجربه های کاربران از موبایلی شدن روابط است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و تمرکز بر فضاهای مجازی گوناگون، با 12 نفر از کاربران وسایل ارتباطی مصاحبه کرده ایم و استفاده از تلفن همراه و شبکه های مجازی را با دیدگاه «رضایتمندی و خشنودی» بررسی کرده ایم. یافته ها با روش 7 مرحله ای کولایزی تحلیل شده است و حاصل آن استخراج دو تِم «تجربه از تکنولوژی» و «تجارب ارتباطی» است که هر کدام از آن ها زیرمقوله های جزئی تری دارند. نتایج حاکی از آن است که کاربران فرایند تجربه تکنولوژی را به صورت آشنایی، جذابیت، غرق شدن تا عریانی و دلزدگی و در نهایت، کنترل عامدانه طی می کنند. همچنین، تجارب ارتباطی مشارکت کنندگان گونه های متفاوت ارتباط مخدوش شده را نشان می دهد. این فرایند را موبایلی شدن می نامند؛ یعنی ویژگی ها و ماهیت خاص و زمینه کاربردی موبایل، وارد لایه های انسانی شده و شکل روابط را تغییر می دهد. موبایلی شدن فرایندی فنّاورانه نیست، بلکه فرایندی فرهنگی است. مسئله اختراع نیست بلکه واداشتن مان به کاربرد و احساس نیاز کردن است.
تئوری یک کلمه سحر آمیز نیست و تئوری گرایی ، به معنای تصمیمی سرسختانه به منظور سامان دادن به هر چیز و تبیین آن در یک نظام واحد است که می تواند افراد را به شیوه های تفکر بسیارخشک و مضحک رهنمون شود.
تاریخ گرایی نوین در زمره ی تأثیرگذارترین روش های تحلیل متن است که از اواخر دهه ی ۱۹۸۰ با مقالات و کتاب های استیون گرینبلَت و سپس لوئی مانتروز نظریه پردازی شد. هرچند که این رویکرد ابتدا در نقد ادبی نضج گرفت، اما دامنه ی کاربرد آن به مطالعات فرهنگی تسرّی پیدا کرد و امروزه در کنار رویکردهایی همچون تحلیل انتقادی گفتمان، از متداول ترین شیوه های تحلیل متن محسوب می شود. معرفت شناسیِ ضدپوزیتیویستیِ نیچه و همچنین نظریه ی فوکو درباره ی گفتمان تأثیر بسزایی در شکل گیری شالوده های نظریِ این رویکرد داشته است. در نتیجه، تاریخ گرایان نوین معتقدند هرگز نمی توان شناختی عینی و موثق از تاریخ به دست آورد، «حقیقت تاریخی» برساخته ای گفتمانی و لذا متغیر است، و مفهوم «روح زمانه» فهم گفتمان های متکثر در هر برهه ی معیّن از تاریخ را ناممکن می کند. در مقاله ی حاضر، پس از بررسی مبانی نظری تاریخ گرایی نوین، خوانشی از رمان مشهور سَووشون نوشته ی سیمین دانشور به دست داده می شود که طی آن، گفتمان های دوره ی اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم از منظر تاریخ گرایی نوین تحلیل می شوند. تمرکز این تحلیل بر شورش سمیرم و نحوه ی بازنمایی آن در سَووشون است. به منظور پرداختن به زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی این واقعه، از روش انسان شناس آمریکایی کلیفورد گیرتس موسوم به «توصیف همه جانبی» یا «توصیف انبوه» استفاده شده و با استناد به منابع گوناگونی مانند آرشیو سازمان اسناد ملی، گزارش روزنامه ها، کتاب خاطرات و یادداشت های پهلوی اول، کتاب خاطرات سپهبد امیراحمدی، کتاب ها و مقالات تاریخدانان و پژوهشگران تاریخ معاصر، … تلاش شده است تا تصویری از کشاکش های گفتمانی در زمان این رویداد به دست داده شود. در گام بعدی، متون غیرادبی ای که نام بردیم، به موازات متن سَووشون قرائت و از راه تحلیل گفتمان با آن مقایسه شده اند. این تحلیل نشان می دهد که صداهای خاموش در منابع رسمی تاریخ، چگونه در ادبیات می توانند شنیده شوند و به صورت گفتمان ها یا پاره گفتمان هایی مغایر با گفتمان مسلط تفسیر متفاوت خودشان از رویدادهای تاریخی را به خواننده ارائه دهند. تحلیل نحوه ی بازنمایی شورش سمیرم در سَووشون از منظر تاریخ گرایی نوین نشان می دهد که حکومت مرکزی با ایجاد شناختمان هایی مانند «ملیت»، «مدنیت»، «یاغی گری»، «شرارت» و امثال آن، تقابلی دوجزئی بین فرهنگ و سبک زندگی عشایر از یک سو و پیشرفت کشور از سوی دیگر به وجود می آورد و بدین ترتیب راه را برای سرکوب آنان باز می کرد.
نگاهی گذرا به وضعیت آرایش، پوشش و دستکاری های بدنی در ایران
دگرگونی در سلیقه پوششی مردم ایران از سال 1368 به بعد
تیپ شناسی سبک های مختلف پوششی و آرایشی زنان ایران
زنان محجبه ورزشکار ایرانی
علل و عوامل گرایش به مدیریت بدن
حجاب در سینمای ایران
ضررهای لوازم آرایشی
پوشش و آرایش در نگاه اسلام
ماجرای مانکنی که با آخرین عکسش، هشداری جهانی داد
مانکنیسم و دستکاری های بدنی از نگاه اسلام
آسیب شناسی افراط در مدیریت بدن
راه کارهای غلبه بر مدیریت بدن، از دیدگاه اسلامی
فساد، یک پدیده پیچیده است که بر مشکلات جدی نهادها دلالت دارد و اقدامات قانونی، بهتنهایی نمیتوانند در رسیدگی به مشکلات مربوط به فساد موثر باشند؛ زیرا در طول سالیان، جرائم مربوط به فساد از سطح ادارات دولتی تا شرکتهای خصوصی افزایش نشان میدهد. اما رسانهها میتوانند آگاهی را در مورد مشکلات مربوط به فساد افزایش و به هنجارهای اجتماعی و ارزیابی اخلاقی از رفتار فاسد درون جامعه شکل دهند. زیرا شواهد تجربی اهمیت فرهنگ عمومی ضد فساد، آگاهی در مورد فساد و هنجارهای اجتماعی را برای مبارزه با فساد برجسته میسازند. اما با وجود ظرفیت رسانهها در کنترل فساد، آنها اغلب در امر تقویت مسئولیتپذیری حکومت در قبال شهروندان محدودند. رسانهها اغلب “در خدمت تقویت کنترل منافع قدرتمندان” هستند. اما شفافیت بهتنهایی در کاهش فساد کافی نیست. دسترسی گسترده به اصلاحات، باید با “توانایی پردازش اطلاعات و انگیزههایی برای عمل بر اساس اطلاعات پردازش شده” همراه شود؛ چراکه اگر رسانهها نقش نظارتی خود را ایفا کنند، احتمال اینکه خطاهای مسئولان افشا و دچار پیگیری قضایی شوند و یا قدرت یا شهرت خود را از دست دهند، افزایش مییابد. به همین دلیل اینکه رسانهها چقدر در ترویج شفافیت نقش دارند و چگونه با فساد میتوانند مقابله کنند، هدف این مقاله است.