فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۹٬۸۶۵ مورد.
منبع:
علوم خبری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
109-137
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد تجلی اعتماد و تلفیق کننده سیاست های کلان و مطالبات مردمی به ویژه در ارائه خدمات به نیازمندان هستند. با این حال، در صورتی که استراتژی های اخذ شده از سوی آنها با اقدامات دولت در این زمینه در راستای هم افزایی یکدیگر قرار نگیرد، چه بسا به تهدیدی برای جامعه بدل گردند که مشکلات موجود را مضاعف نمایند. بنا به شواهد، اقدامات این سازمان ها با عملکرد دولت در انگلستان گویای این هم راستایی است. این مقاله با رویکرد کیفی و روش اسنادی – کتابخانه ای و با چارچوب مفهومی «مشارکت اجتماعی»، «خیر عمومی» و «کارکرد پاسخگویی رسانه های اجتماعی» انجام شده است. سازمان های مردم نهاد در ایران و انگلستان در بعد ساختار شبیه به یکدیگر هستند ولی در مورد پاسخگویی به طور عام و استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از مکانیسم های پاسخگویی عملکرد، دولت انگلستان تعامل بهتر و پایدارتری را ایجاد نموده است. بر مبنای یافته های پژوهش و در راستای کاربردی نمودن نتایج، می توان چند توصیه را در مورد سازمان های همتا در ایران مطرح نمود: 1. در فرایند سیاستگذاری و خط مشی، در کنار دولت و سازمان های دولتی، برای سازمان های مردم نهاد نیز سهمی قائل گردند 2. یک تقسیم کار مدیریت شده بین سازمان-های دولتی و مردم نهاد صورت پذیرد. 3. سازمان های مردم نهاد باید در ایجاد شایستگی فنی برای کارکنان خود جهت استفاده مؤثر از رسانه های اجتماعی سرمایه گذاری کنند. همچنین در اتخاذ برنامه و استراتژی مدونی جهت به کارگیری این رسانه ها در راستای پاسخگویی بهتر تأکید داشته باشد.
نقش ایدئولوژی در خلق باورهایِ متضاد از غرب در نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته بر اساس آرایِ آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
229 - 252
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با این هدف انجام گرفته است تا نشان دهد چگونه ایدئولوژی موجب پدیدآمدن رویکردهای مختلف و متضاد نسبت به غرب می شود. در نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته(1300)، جعفر خان، غرب را مهد تمدن و بالاترین نقطه پیشرفت و تکامل فرهنگی می داند، در برابر او، خانواده اش، غرب را ویرانشهری می دانند که نه تنها هیچ نشانه ای از پیشرفت و ترقی ندارد، بلکه مرکز تباهی است. لویی آلتوسر، فیلسوف فرانسوی و ساختاگرا، تفسیر نوین و متمایزی نسبت متفکرانِ مارکسیست از ایدئولوژی ارایه کرد. آلتوسر ایدئولوژی را بازنمایی تخیلی افراد با شرایط واقعی می پندارد و انسان و هویتش را برساخته ایدئولوژی می داند. از نظر او، در عصر جدید، نهادهایی همچون مدرسه، خانواده و غیره، ایدئولوژی عمومی شکل می دهند، حتی بدون آن که آنان از این مساله آگاهی داشته باشند. حسن مقدم، در نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته» جدال و ستیز این دو نوع نگاه را نسبت به فرنگ یا غرب نشان می دهد. به نظر می رسد که این دو نوع ادارکِ متضاد نسبت به غرب، برساخته دو شکل از ایدئولوژی هستند که یکی غرب را آرمانشهر و دیگری آن را ویرانشهر در نظر می گیرد. پژوهش حاضر که با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی- کیفی پدیدآمده است، در ابتدا تفسیری جامع از مفهوم ایدئولوژی و نظریه های آلتوسر ارائه می دهد، سپس با تمرکز بر ساختار نمایشنامه، نقش و تأثیر ایدئولوژی بر تفکر و رویکرد شخصیت ها- به مثابه دو ادراک در برابر هم- نسبت به غرب مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد.
پیش ساختارهای فلسفی منازعه مونتاژ و میزانسن و رهیافت های پارادایم کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
122 - 91
حوزههای تخصصی:
نظریه «مونتاژ» در سینما، برساخته شکل گرایی و نظریه «میزانسن» برخاسته از نگره مؤلف و دیدگاه واقع گرایی است. به نظر می رسد که پیش ساختارهای فلسفی دو نظریه که یکی بر اصالت کل و ساختارگرایی استوار است و دیگری بر اصالت جزء و پدیدارشناسی، از ریشه ای عمیق در یک منازعه تاریخی- فلسفیِ دوران کلاسیک برخوردارند. در دیدگاه مونتاژ، سینما به واسطه «تدوینِ» اجزا، به یک کلیت معنادار می رسد و در دیدگاه میزانسن، «نما» یعنی جزء، خود، هم افاده معنا می کند و هم واقعیت را پدیدارشناسی می کند. ردپایِ این تعارض در نظریه های معاصر در مقولات نشانه شناسی، معناشناسی و زبان شناسی گم شده است. این تحقیق بر آن است که امکان تقریب نظریه میزانسن و مونتاژ با پژوهش دقیق در آرای طرفین منازعه در لابلای اعترافات ناخودآگاه- با وجود حفظ پارادایم فلسفه سنتی و کلاسیک- امکان پذیر و هموار است. این تحقیق بر مبنای پژوهش کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی انجام شده است.
نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
437 - 472
حوزههای تخصصی:
نقش دینداری در گذشتدر میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهرانپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش دینداری در گذشت در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران به انجام رسیده است. پژوهش از نوع علّی است و تکنیک آن پیمایش و ابزار اندازه گیری ، پرسشنامه است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران( 249878 نفر) و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر و به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. یافته ها نشان داد، در دانش آموزان مورد مطالعه بعد اعتقادی گذشت بالاتر از ابعاد عاطفی ، شناختی و رفتاری قرار داشته و در مجموع وضعیت گذشت در دانش آموزان مورد مطالعه کمی بهتر از حد متوسط است. براساس نتایج پژوهش، ابعاد اعتقادی، عاطفی و پیامدی دینداری بیش از حد متوسط بوده ولی بعد مناسکی دین داری برای دانش آموزان کمتر اهمیت داشته است.نتایج نشان داد. بطور کلی دینداری با گذشت رابطه قوی دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش فقط بعد مناسکی از ابعاد دینداری (با اطمینان کافی) می تواند گذشت را پیش بینی نموده و سایر ابعاد دین داری اثری برگذشت ندارد. بدین صورت که تقیّد به مناسک در دینداری، "افرادی با گذشت" خواهد ساخت. لذا، با تقویت بّعد مناسکی دینداری در دانش آموزان، میزان گذشت و بخشش آنان نیز افزایش خواهد یافت.
ارزیابی سهم مصرف فرهنگی و خلاق در خانوارهای ایرانی در سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
679 - 712
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهمی که کشورهای درحال توسعه در پی آن هستند، حرکت از تمرکززایی به سمت تمرکززدایی در مسیر رشد اقتصادی است. از جمله حوزه های نوپا که از آن به عنوان یکی از مسیرهای توسعه اقتصادی در کشورها یاد می شود، صنایع فرهنگی و خلاق است. با توجه به اهمیت و جایگاه صنایع فرهنگی و خلاق در اقتصاد، تلاش های متعددی در کشورهای مختلف برای طبقه بندی و اندازه گیری سهم این صنایع صورت پذیرفته است. به نظر می رسد در کشور ما جایگاه این صنایع به درستی درک نشده و از این رو تلاش های نظام مند اندکی برای محاسبه سهم این صنایع از اقتصاد انجام شده است. در این مقاله بعد از بررسی تعاریف و طبقه بندی های متعدد ارائه شده برای این صنایع، طبقه بندی یونسکو به عنوان معیار قرار گرفت و بر مبنای آن سهم صنایع فرهنگی و خلاق در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی از روش مخارج (مخارج مصرفی خانوار) ارزیابی شده است. برای تحقق این امر داده های خام هزینه درآمد خانوار مبتنی بر تحلیل ثانویه داده های آماری و محاسبات ریاضی با استفاده از نرم افزار R تحلیل شده است. تحلیل نتایج و داده ها نشان از آن دارد که سرانه مصرف فرهنگی و خلاق دهک های مختلف درآمدی تفاوت زیادی دارد و دهک اول 75/2 درصد و دهک دهم 31/11 درصد از هزینه های خود را صرف فرهنگ می کنند. همچنین نتایج به تفکیک پراکندگی جغرافیایی و استان محل سکونت نشان از آن دارد که استان تهران بیشترین سرانه مصرف و استان کرمان کمترین سرانه مصرف فرهنگی و خلاق را دارا هستند. در نهایت، سهم مصرف فرهنگی و خلاق از مجموع هزینه های خانوار در سال 1398، معادل 63/6 درصد برآورد شده است.
الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پر خطر در میان جوانان 18 تا 25 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رسانه های اجتماعی با فرصت ها و تهدیدهایی از جمله بروز رفتارهای پرخطر همراه است. مطالعه حاضر با استفاده از نظریه استفاده و رضایتمدی و نظریه هنجارهای اجتماعی و همچنین تکیه بر ادبیات پیشین تحقیق درصدد شناخت رابطه بین الگوی مصرف رسانه های اجتماعی و انجام رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان است. در این پژوهش مقطعی که به صورت کمّی انجام شد، پس از بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، 406 پاسخگوی 18 تا 25 ساله نسبت به تکمیل پرسشنامه آنلاین اقدام کردند. تحلیل کمی با استفاده از نرم افزار SPSS و ایموس انجام شد. از بین رسانه های مورد مطالعه، اینستاگرام، واتساپ، شاد و تلگرام بیشترین استفاده را داشته که کاربران به طور عمده شب ها و از طریق گوشی تلفن همرا به این رسانه ها دسترسی می یابند. بر اساس یافته های تحقیق، بروز رفتارهای پرخطر به طور کلی در بین پاسخگویان پایین گزارش شده است. سهولت استفاده از رسانه های اجتماعی با رفتارهای پرخطر دارای همبستگی معنا دار است. در بررسی تأثیر غیرمستقیم روابط بین متغیرهای نظریه استفاده و رضایتمندی از طریق هنجارهای اجتماعی، رابطه معناداری مشاهده نشد. این یافته ها می تواند در طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای با هدف پرهیز از انجام رفتارهای پرخطر ناشی از استفاده رسانه های اجتماعی کمک کننده باشند.
چالش های خبر جعلی از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده های نوظهور از عواملی هستند که بر قواعد حقوقی تأثیر می گذارند. افزایش استفاده از عملیات سایبری، ازجمله انتشار خبر جعلی برای مداخله در امور دولت ها، پدیده نوظهوری است که به یکی از چالش های حقوق بین الملل تبدیل شده و به نوعی نظم حقوقی حاکم بر جامعه بین المللی را با تردید روبه رو کرده است، ضمن اینکه با اصل ممنوعیت مداخله در امور داخلی دولت ها به عنوان یک قاعده عرفی و تعهد جهان شمول تزاحم دارد. پژوهش حاضر به بررسی خبر جعلی و ممنوعیت مداخله در امور داخلی کشورها از منظر حقوق بین الملل پرداخته است. این از نوع کیفی بوده، برای گردآوری اطلاعات، از شیوه مطالعه «اسنادی و کتابخانه ای» بهره برده و از حیث هدف، « توسعه ای کاربردی » است. پژوهش پیش رو، ضمن بررسی قاعده عدم مداخله و توضیح معنای «اجبار »، نشان می دهد که اصل عدم مداخله چگونه می تواند بر عملیات انتشار اخبار جعلی که با هدف تأثیر نهادن بر اراده حاکمیتی دولت هدف صورت می گیرد تأثیر بگذارد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ اخبار جعلی در مواردی در چارچوب نقض اصل عدم مداخله قرار می گیرد که بتوان آن را «اجبار » طبقه بندی کرد. همچنین استدلال می کند که الگوی جدیدی از عدم مداخله باید تدوین شود تا تمرکز خود را از استاندارد مرسوم اجبار یعنی اقدامات قهری و نظامی به استاندارد جدید دستکاری تغییر دهد.
کودک و فضای مجازی: تحلیل میانجیگری والدین در استفاده کودکان از اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
201 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه شناخت تجربه های میانجیگری والدین در نسبت میان فرزندانشان و فضای مجازی است و بر این مبنا پرسش اصلی مطالعه این است که والدین چه راهبرد هایی برای میانجیگری و تنظیم استفاده کودکانشان از اینترنت به کار می گیرند؟ برای پاسخگویی به این سوالات مطالعه از «میانجیگری» به عنوان رویکردی مطرح در مطالعات رسانه ای استفاده شده است. نمونه های این مطالعه والدین کودکان 9 تا 12 سال بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونه نیز بر مبنای نمونه گیری تا اشباع نظری پیش رفت. متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی با استفاده از نرم افزار مکس.کیو.دی.ای تحلیل مضمونی شد و داده ها زیر سه عنوان نگرش های والدین، استراتژی های والدین و چالش های والدین ارائه شدند. یافته کلیدی این پژوهش این است که درک محدود والدین از خطرات آنلاین و شکاف سواد دیجیتالی والدین و فرزندان نهایتا صلاحیت دیجیتال والدین را کاهش داده و آنچه با آن رو به رو هستیم بحران در میانجیگری والدین است.
Cancel Culture, Then and Now: A Platonic Approach to the Shaming of People and the Exclusion of Ideas
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
147 - 166
حوزههای تخصصی:
In this article, I approach some phenomena seen predominantly on social-media sites that are grouped together as cancel culture with guidance from two major themes in Plato’s thought. In the first section, I argue that shame can play a constructive and valuable role in a person’s improvement, just as we see Socrates throughout Plato’s dialogues use shame to help his interlocutors improve. This insight can help us understand the value of shaming people online for, among other things, their morally reprehensible views. In the second section, I argue that it is required for the proper functioning of democratic institutions that some views be excluded from the public sphere, which follows some Platonic ideas from the Laws. In neither case do I argue that this approach is good in an unqualified sense or even ultima facie good. However, I maintain that these important insights from Plato’s dialogues illuminate crucial aspects of how we should think about cancel culture.
تبیین عوامل زمینه ساز بروز آسیب در تبلیغ مجازی معارف دینی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
70 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با پیشرفت حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، موضوع کارکرد فضای مجازی اهمیت ویژه ای یافته است، به گونه ای که نمی توان نقش آن را در شناساندن دین نادیده گرفت. پژوهش حاضر، با عنوان «تبیین عوامل زمینه ساز بروز آسیب در تبلیغ مجازی معارف دینی» به منظور آسیب شناسی سخت افزاری و نرم افزاری مبلغ، آسیب شناسی زمان تبلیغ، آسیب شناسی اجتماعی و فرهنگی مخاطبین در استفاده از فضای مجازی و عواملی که مانع تحقق اهداف تبلیغ مجازی معارف دینی می شوند و آن را با چالش مواجه می کنند، به رشته تحریر درآمده است. آسیب هایی که ممکن است قابل مشاهده نباشد، ولی روند تبلیغ مجازی را تهدید کند.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع نوشتاری و استنادی و با بهره گیری از دو دسته منابع سخت افزاری و نرم افزاری و با روش توصیفی–تحلیلی به گردآوری داده ها و اطلاعات پرداخته است.
یافته ها: یافته های پژوهش را می توان در دو دسته عوامل فردی و اجتماعی زمینه ساز بروز آسیب بررسی کرد. عوامل فردی که حول محور مبلغ می باشد، تحت سه عنوان: ضعف معرفتی، ضعف مهارتی و ضعف اخلاقی بیان شده و عوامل اجتماعی ذیل دو عنوان ضعف مدیریتی مسئولان و نفوذ دشمن سامان یافته، بیان شده است.
بحث و نتیجه گیری: مهم ترین نتیجه پژوهش عبارت است از اینکه تبلیغ معارف دینی در فضای مجازی یک ضرورت غیرقابل انکار، اما همراه با آسیب هایی است که راه پیشگیری از آن ها، شناخت عوامل زمینه ساز آن ها است.
نقش روابط عمومی و ارتباطات در کنترل تورم نظام سلامت
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
64-51
حوزههای تخصصی:
در جهانی که به سرعت در حال تغییر و تحول است، نظام های سلامت با چالش های جدیدی مواجه هستند. ازجمله این چالش ها می توان به تورم اقتصادی اشاره کرد که می تواند تأثیرات عمیقی بر سلامت جامعه داشته باشد. ازاین رو، اهمیت تجارب و مفاهیم مدیریت تورم در نظام سلامت رو به افزایش است. مهار تورم در این حوزه نیازمند مدیریت اصولی، شفافیت، نظارت دقیق و مشارکت همه ذی نفعان است. افزایش هزینه های درمان، دارو و خدمات پزشکی، منجر به کاهش دسترسی عموم مردم به مراقبت های بهداشتی می شود. علاوه بر این، تورم در نظام سلامت می تواند باعث ایجاد نابرابری در دسترسی به خدمات، افت کیفیت درمان و درنهایت عدم رضایتمندی عمومی شود. نقش روابط عمومی در نظام سلامت به عنوان یک عنصر کلیدی در ارتباط و ارتقاء ارتباط میان نهادهای بهداشتی و جامعه تعریف می شود. این نقش بسیار گسترده و تأثیرگذار است. توانایی رسانه ها، افراد و نهادها به انتقال اطلاعات درست و موثق به مردم در مورد افزایش تورم و تأثیرات آن بر نظام سلامت بسیار اساسی است. در این شرایط روابط عمومی می تواند زمینه را برای مقابله اثربخش با چالش تورم فراهم کند. در این مقاله، تلاش می کنیم تا به تفسیر و بررسی نقش بسیار مهم روابط عمومی در کنترل تورم نظام سلامت پرداخته و به ویژه بر اهمیت این نقش در ارتقاء اقتصاد سلامت پایدار و عدالت اجتماعی اشاره نماییم. این مقاله می تواند به سیاستمداران و تصمیم گیران اقتصادی و بهداشتی کمک کند تا راهکارهای مناسبی برای مدیریت تورم در نظام سلامت ارائه دهند و به جامعه اطلاعات دقیق تری ارائه کنند تا تصمیمات بهتری اتخاذ شود.
روابط عمومی و هوش مصنوعی: یک رابطه در حال ظهور
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
74-65
حوزههای تخصصی:
روابط عمومی یک رشته تخصصی است که به برقراری ارتباط با عموم مردم می پردازد. با پیشرفت هوش مصنوعی، این رشته نیز در حال تغییر است. هوش مصنوعی می تواند به کارشناسان روابط عمومی کمک کند تا کار خود را کارآمدتر و موثرتر انجام دهند. هوش مصنوعی می تواند در روابط عمومی برای انجام طیف وسیعی از وظایف از جمله: خودکارسازی وظایف اداری، تحلیل داده ها و تولید محتوا استفاده شود. خودکارسازی وظایف اداری می تواند به متخصصان روابط عمومی زمان بیشتری برای تمرکز بر وظایف استراتژیک تر مانند توسعه و اجرای کمپین های روابط عمومی بدهد. تحلیل داده ها می تواند به متخصصان روابط عمومی در درک بهتر مخاطبان، نیازها و ترجیحات آنها کمک کند. تولید محتوا می تواند به متخصصان روابط عمومی در تولید محتوای باکیفیت و موثر کمک کند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که هوش مصنوعی نمی تواند جایگزین متخصصان روابط عمومی شود. هوش مصنوعی یک ابزار است که می تواند برای بهبود عملکرد روابط عمومی استفاده شود، اما در نهایت، متخصصان روابط عمومی هستند که باید تصمیمات استراتژیک را بگیرند و روابط با مخاطبان را مدیریت کنند.
هوش مصنوعی و آینده روابط عمومی: قوت ها، ضعف ها، تهدیدها و فرصت ها
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۳
22-13
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت تهدیدها و فرصت های کاربرد هوش مصنوعی در آینده روابط عمومی است. بدین منظور این موضوع در قالب دو بخش ارایه شده است؛ بخش اول به چیستی هوش مصنوعی پرداخته و بخش دوم تهدیدها و فرصت های کاربرد هوش مصنوعی در روابط عمومی، با استفاده از روش اسنادی و مدارک علمی با تکنیک فیش برداری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آینده روابط عمومی با تجهیز ابزارهای هوش مصنوعی نوید پیشرفت های قابل توجهی در این حوزه را می دهد؛ کارگزاران روابط عمومی از هوش مصنوعی برای سنجش و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می کنند که در زمان و هزینه مقرون به صرفه خواهد بود. هوش مصنوعی به افراد در سازمان ها این قدرت را می دهد تا از قابلیت های تحول آفرین آن، برای دستیابی به کارایی بیشتر در حوزه های مختلف، استفاده کنند؛ اما تهدیدهای استفاده از هوش مصنوعی این است که هوش مصنوعی توانایی برقراری ارتباطات انسانی را ندارد که این توانایی برای روابط عمومی موفق بسیار مهم است. در نتیجه گیری می توان گفت دستیابی به روابط عمومی هوشمند و بهره گیری از هوش مصنوعی در فعالیتهای روابط عمومی ها نیازمند رفع آسیب های موجود در عرصه روابط عمومی ها برای بهره گیری از هوش مصنوعی در آینده است وکسب چنین جایگاهی نیازمند بهره گیری از راهبردهای تهاجمی است تا با استفاده از نقاط قوت داخلی از فرصت های خارجی حداکثر بهره برداری را نمود. با تاکید بر این امر به نظر می رسد که روابط عمومی هر سازمانی علاقه مند است که همیشه در این موقعیت قرار داشته باشد تا بتواند با بهره گیری از نقاط قوت داخلی از فرصت ها و رویدادهای خارجی حداکثر استفاده را بنماید. دراین میان افزایش دانش دیجیتالی و سواد اطلاعاتی کارگزاران روابط عمومی عنصری کلیدی است.
Social Media Use and its Implications on Cyberethical Behaviour in Nigeria: Perspectives of Generation Z Girls
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۱, January ۲۰۲۳
23 - 44
حوزههای تخصصی:
This study examined how young Nigerian internet users view social media use and cyberethics. This study included all secondary school-aged female Nigerians from the six geopolitical zones. Thirty-six females aged 13–15, the generation's median age, were chosen from each zone and state. The tool for data collection was an open-ended survey. The results revealed that young women used multiple social media platforms. The characteristics of the various social media platforms which showed minimal text, short videos, and photo-editing filters showed that their peers heavily influenced their use of social media. This study also found that Generation Z females believed that large number of online followers implied a high sense of self-esteem and that any activities that increased followership was acceptable. They also underestimated online risks. Female Gen Z posted sexually suggestive videos online due to peer pressure and the need for peer acceptance, showing a lack of awareness of the consequences of such conduct. The study recommended that schools and all organisations put in place policies to ensure positive use of the Internet. Similarly, the study also recommended modifications of school curricula to include cyberethical awareness. Parenting techniques should also adequately teach societal awareness and the risks of exposing children to early exposure to the Internet.
نقش طراحی الگوی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
73 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نقش طراحی الگوی برنامه درسی آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان دوره کارشناسی بوده است. در این پژوهش که با رویکرد آمیخته (کیفی کمی) انجام گرفته، در بخش کیفی، از روش دلفی و در بخش کمی، از روش پیمایشی استفاده شده است، ابزار گردآوری اطلاعات نیز در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه بوده است. جامعه پژوهش را در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی متخصص درحوزه برنامه ریزی درسی تعلیم و تربیت و روان شناسی، همچنین اسناد مکتوب لاتین مرتبط با سواد رسانه ای و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی و حق التدریس در رشته های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان گلستان را تشکیل داده اند. فرایند نمونه گیری در بخش کیفی، به صورت هدفمند تا اشباع داده ها ادامه یافته؛ که بر این اساس، 17 مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته است و در بخش کیفی، با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 322 نفر انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از تحلیل محتوای قراردادی و روش دلفی و در بخش کمی، از روش مدل معادلات ساختاری استفاده و از تحلیل یافته ها 30 مفهوم، 7 زیر مقوله و 3 مقوله اصلی به دست آمده است. بر اساس نتایج، نقش آموزش سواد رسانه ای در ارتقای مهارت های ارتباطی دانشجویان، موارد زیر را شامل می شود: بهبود مهارت های ذهنی و دانش، مدیریت رسانه و اطلاعات و تربیت شهروند مطلوب.
بازنمایی نظام سیاسی جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی در شبکه ی تلویزیونی «من و تو» (تحلیل گفتمان انتقادی چهار مستند شبکه «من و تو»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
307 - 335
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل و گفتمان لاکلاو و موفه و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین مفاهیم نظری چون «بازنمایی» به بررسی چهار مستند از شبکه من وتو پرداخته است. (مستند 124،مستند پرواز 752، مستند شهبانو و مستند شاهد تاریخ). نتایج پژوهش نشان می دهد که این شبکه با بازنمایی مثبت حکومت پهلوی، دال مرکزی گفتمان پهلویسم را حول «حکومت پادشاهی» ایجاد و با مقوله هایی چون آزادی بیان و عناصر آن شامل، آزادی های فردی و اجتماعی، آزادی عقیده، آزادی مطبوعات و آزادی رسانه ها، اصالت بخشیدن به احزاب و تکثرگرایی، استقلال قوا و روابط سیاسی دوستانه با جوامع بین المللی، گفتمان خود را «مفصل بندی» می کند؛ این شبکه در مقابل به بازنمایی منفی حکومت جمهوری اسلامی و «غیریت سازی» ارکان آن از جمله، ولی فقیه، سپاه پاسداران و شورای نگهبان می پردازد. به طورکلی «مردم» و به طور خاص «اقلیت های مذهبی و زنان» به عنوان «زنجیره هم ارزی» و مشارکت سیاسی اثرگذار و واقعی مردم در تعیین سرنوشت کشور را به عنوان «دال خالی» گفتمان خود در نظر می گیرد و درنهایت این شبکه درصدد بوده تا هویت شهروند ایرانی را به عنوان سوژه ای برساخته شده معرفی کند که محصول فرهنگ و تمدن ایرانی - باستانی است که به اجبار و به وسیله دستگاه های ایدئولوژیک گفتمان جمهوری اسلامی، هویت جعلی ایرانی- اسلامی را به عنوان هویتی بیگانه و تحمیلی پذیرفته است .
مطالعه تطبیقی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
239 - 265
حوزههای تخصصی:
تحقیق پیش رو، مطالعه ای تطبیقی روی برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو کشور ایران و ترکیه است. دو کشوری که از نظر تحولات تاریخی، اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و جمعیتی در جغرافیای خاورمیانه و بین کشورهای اسلامی مشابهت های بیشتری دارند. از این منظر با کاربرد راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون، محتوای برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو دانشگاه علامه طباطبائی و استانبول با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتیِ هدفمند و کاربرد تکنیک تحلیل مضمون تحلیل و مقایسه شدند. درضمن، به منظور اعتبارسنجی (قابلیت اطمینان و باورپذیری) یافته های کیفی تحقیق برساخته شده از روش ممیزی و جهت پایایی سنجی از قابلیت تکرارپذیری و تیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری این دو دانشگاه هم در بخش شناسنامه کلی و هم در بخش برنامه درسی از وجوه اشتراک و افتراق برخوردارند. ازجمله در ابعاد هدف، ضرورت و نظام واحدی در این دو دانشگاه مشابهت وجود دارد، ولی از نظر تعداد و موضوع واحدهای درسی، دورنمای رشته، سطح مهارت و دانش و فرصت های شغلی تمایز بیشتری مشاهده می شود.
زمینه های پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی و تأثیر آن بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط(SME)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
161-196
حوزههای تخصصی:
با ظهور اینترنت فرصت های جدیدی برای شرکت های کوچک و متوسط ایجاد شده است تا بتوانند روش های نوین بازاریابی همچون بازاریابی رسانه های اجتماعی را اتخاذ کنند. از آنجایی که بررسی ادبیات نشان داد که پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی می تواند تحت تاثیر ویژگی های شرکت و زمینه های داخلی و خارجی قرار بگیرد؛ بنابراین محقق دراین پژوهش به بررسی زمینه های پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی و تاثیر آن بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط پرداخت. جامعه آماری مورد بررسی در این مطالعه را شرکت های کوچک و متوسط استان هرمزگان تشکیل داد. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده و در بین 143 شرکت توزیع گردید. مدل ایجاد شده و روابط بین متغیرها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد عوامل تکنولوژی، سازمانی و محیطی به طور مستقیم بر پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری داشتند. همچنین عوامل تکنولوژی و سازمانی با واسطه گری متغیرهای سهولت استفاده درک شده و سودمندی درک شده بر پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی به طور مثبت وغیر مستقیم تاثیرگذار بودند. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی بر عملکرد شرکت های کوچک و متوسط تاثیر مثبت و قابل توجهی داشت. با در نظر گرفتن این نتایج شرکت ها به هنگام پذیرش بازاریابی رسانه های اجتماعی جهت فراهم کردن آمادگی های داخلی و خارجی باید به نقش عوامل موثربر این پذیرش توجه داشته باشند.
امکان سنجی انتشار پیام های تنش زُدا در توییتر بررسی میزان استفاده از مولفه های صلح در انعکاس درگیری غیزانیه اهواز توسط کاربران و خبرنگاران در توییتر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
11 - 49
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی، این امکان را برای خبرنگاران فراهم می آوردند تا فارغ از برخی محدودیت های سازمانی بتوانند به انعکاس درگیری ها بپردازند. دغدغه اصلی این مقاله آن است که وقتی اعتراض به بی آبی و درگیری در غیزانیه اهواز شکل می گیرد، روزنامه نگاران چه قدر در انتشار اخبار آن نقش دارند و آیا از مولفه های حرفه ای روزنامه نگاری صلح برای تنش زدایی استفاده می کنند یا نه؟برای پاسخ به این پرسش ها از روش ترکیبی تحلیل شبکه و تحلیل مضمونی استفاده کردیم. یعنی پس از استخراج 51 هزار 169 توییت با موضوع غیزانیه در بازه ای 6 ماهه، بر اساس پارامترهای مرکزیت شبکه کاربران موثر در انتشار پیام ها مشخص شد. همچنین بر اساس شاخص ماژولاریتی سه خوشه ای که بیشترین درصد را داشتند استخراج کردیم. سپس با کمک روش تحلیل مضمونی گرایش ها و همچنین نوع اعمال خشونت این پیام ها را سنجیدیم تا مشخص کنیم آیا با معیارهای روزنامه نگاری صلح تطابق دارند یا نه.نتایج نشان می دهد، روزنامه نگاران جزو کاربران موثر در انتشار پیام ها داخل این شبکه نیستند و در عوض تمامی کاربران موثر با هویتی غیرواقعی توییت نوشته اند. توییت های با بیشترین مشاهده پذیری (Reach) از آن رسانه های فارسی زبان در اروپا و آمریکا بوده است.از طرف دیگر، گرچه کاربران در زمان بروز درگیری (سوم خرداد) بیشترین فعالیت را داشته اند اما توییت ها رویکردی کاملاً رویدادمحور دارند که در عمل سازنده دو قطبی های دولت روحانی- سپاه پاسداران و حکومت- مردم هستند.همچنین بررسی ویژه روی توییت های روزنامه نگاران نشان می دهد این افراد نسبت به کاربران عادی رویکردی تحلیلی تر دارند و به جای دامن زدن به احساس گرایی، اطلاعات زمینه ای بیشتری به کاربران بدهند.
کارکرد کردار و زبان بدن در خلق بیان نمایشی با مطالعه موردی قصه حضرت یوسف در قرآن
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
126 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی کارکرد کردار و زبان بدن در خلق بیان نمایشی موجود در قصه حضرت یوسف در قرآن است.
روش شناسی پژوهش: اطلاعات و داده های پژوهش حاضر به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و سپس با روش تحلیل روایت مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها: بخشی از زندگی حضرت یوسف در قرآن کریم آمده و در تعداد آیات متفاوتی به قصه ایشان پرداخته شده است. با بررسی همه آیات در تعدادی از آن ها کردارها و کنش هایی را در قالب زبان بدن می توان دید که تعلیق، شخصیت پردازی و کشمکش در قصه را پیش برده است. بازخوانی قصه قرآنی یوسف با توجه به تحلیل بیان نمایشی موجود در آن، نکات تازه ای در قصه پردازی و اسلوب بلاغی قرآن به ما می دهد.
بحث و نتیجه گیری: در قصه حضرت یوسف به فراخور از کردار و زبان بدن در خلق بیان نمایشی بهره برده شده است. خداوند در این قصه به وسیله اعضا بدن و حالات آن ها از افکار و ایده ها، هیجانات، احساسات، ارزش های اخلاقی و ویژگی های شخصیتی پرده برداشته که در تطبیق با بیان دراماتیک باعث ایجاد و تشدید تعلیق، شخصیت پردازی و کشمکش شده است. این امر موجب بلاغت و درنتیجه نفوذ و تاثیر کامل کلام الهی با توجه به ویژگی های روانی انسان در فهم شده و غرض از بیان قصه حضرت یوسف را به بهترین شیوه به ما می نمایاند.