مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که با گردآوری نمونهای پانصد و پنجاه نفری از کاربران ایرانی اینترنت، تهیه شده و نتایج آن نشان می دهد که ادراکهای جهان انسانها در میان کاربران ایرانی با واقعیت فاصله دارد. همچنین برقراری روابط کاربران با جنس مخالف میتواند پیامدهای منفیای بر زندگی فرد در جهان واقعی داشته باشد. توضیح آنکه، ویژگی رمز آلود روابط اینترنتی سبب میشود نوعی حس کنجکاوی در میان کاربران شکل بگیرد. کاربران می پرسند: کسی که من با او ارتباط برقرار می کنم چه شکلی است؟ قد او چقدر است؟ چند سال دارد؟ آیا از جنس مخالف است یا میخواهد مرا فریب دهد؟ در حال حاضر بیش از نیمی از کاربران خاور میانهای اینترنت در ایران زندگی میکنند و پژوهشها نشان میدهند که بیشتر این کاربران برای جذابیت عشق مجازی از اینترنت استقبال کردهاند. همچنین، این عشقها به نظر بیخطر میرسند و هرکسی وسوسه میشود برای تنوع این رابطه عجیب را تجربه کند. این مقاله اینگونه هویتهای مجازی را در بین کاربران مورد پژوهش قرار داده و نتایج آن را ارائه خواهد کرد.
"هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت «آی پی تی وی» و «تلویزیونهای اینترنتی» در ایران و جهان و نیز وضعیت فنّاوریهای پخش تصویر و فیلم در فضای سایبر ایرانی بوده است. روش تحقیق روش اسنادی مبتنی بر اینترنت بوده است. در بخش آی پی تی وی، از گزارشهای تحقیق اتحادیه بینالمللی ارتباطات راه دور بهرهبرداری شده و در بخش تلویزیونهای اینترنتی و فنّاوریهای پخش تصویر و فیلم در فضای سایبر ایرانی، با روش انتخاب نمونههای هدفمند، 4 وب سایت اینترنتی یوتیوب، ویدئو گوگل، کلام تی و رضوی تی وی، به عنوان اصلیترین فنّاوریهای پخش تصویر و فیلم در فضای سایبر ایرانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. با استفاده از وب سایتهای اصلی این شبکههای اینترنتی نیز سعی شده است کارکردها و ویژگیهای این شبکهها، به طور دقیق و مستند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند. بر اساس مطالعه حاضر به نظر میرسد صداوسیما به عنوان رسانه ملی باید با رصد کردن تلویزیونهای اینترنتی به نیازهای جدید مخاطبان فضای سایبر بیندیشد و برنامهریزیهای لازم را در این خصوص انجام دهد.
" آی پی تی وی، تلویزیونهای اینترنتی، ویدئو کست، ویدئو گوگل، یوتیوب
در این مقاله وبلاگها بهعنوان شکلی از رسانههای جایگزین و شهروندی مطالعه میشوند. رسانههای جایگزین و شهروندی بهعنوان رسانههای غیر انتفاعی میتوانند مکانی برای رقابتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشند و مشارکت مدنی و اعمال دموکراتیک را برخلاف رسانههای جریان اصلی دنبالنمایند. تحلیل دو وبلاگ ایرانی در این مقاله، نحوه شکلگیری و عملکرد آنها را در حوزه ادبیات رسانههای جایگزین و شهروندی نشان میدهد. این مطالعه نشان میدهد درحالیکه وبلاگها از یک طرف محدودیتها و دوگانگیهای مربوط به رسانههای جایگزین و جریان اصلی را ازبین بردهاند، رفتارهای یکسان با این رسانهها را نیز تولید میکنند. به گونهای که در درازمدت شکلگیری فضایی که اعمال مدنی و دموکراتیک در آن امکانپذیر باشد را تسهیل میکند.
هدف: در عصر حاضر –که به عصر ارتباطات و اطلاعات معروف است- مهم ترین ابزار فعالیت های فرهنگی، رسانه های جمعی است که نقش آنها در پیشگیری از جرم مورد توجه جرم شناسان، حقوق دانان، جامعه شناسان و متولیان نظم و امنیت اجتماعی قرار گرفته است. جرم شناسان، وسایل ارتباط جمعی را در ذیل عوامل اجتماعی یا محیط انتخابی یا اتفاقی جرم بررسی کرده، بر نقش های دوگانه آن در وقوع جرم یا پیشگیری از آن تاکید دارند و معتقدند این ابزار در پرورش یا انحراف افکار عمومی نقش مهمی را ایفا می کند و بهترین وسیله برای روشن شدن اذهان و تنویر افکار عمومی و عقاید هستند. بنابراین ماهیت رسانه های جمعی به گونه ای است که برای جذب مخاطب ناگزیرند مفاهیم مورد نظر و واقعیات را اغراق آمیز یا تحریف آمیز ارایه دهند و رسانه ها با انتخاب موضوع حوادث و چگونگی انتقال مفاهیم و پیام ها به مردم، نقش موثر در تعیین اشکال و محدوده جرم وانحرافات اجتماعی بر عهده دارند. هدف این مقاله شناخت آثار مثبت و منفی رسانه های جمعی در پیشگیری از وقوع جرم، باشد که و استفاده بهینه از آن ها است که می تواند عامل موثری در کاهش جرم و جنایت در جامعه باشد.روش: این مطالعه از نوع مفهومی مروری (روش اسنادی و کتابخانه ای) است و از طریق فیش برداری و مطالعه کتابخانه ای تعاریف، تحلیل ها و نظر پردازی هادر مورد مفاهیم پیشگیری از جرم و رسانه و رابطه بین آنها از کتب و منابع علمی استخراج شد. و در برخی موارد از روش قیاسی و استقرا نظری به مساله رابطه جمعی و پیشگیری از جرم پرداخته شد.یافته ها و نتایج: نتایج نشان می دهد که رسانه های جمعی از یک طرف (بسته به نحوه انعکاس حوادث و اخبار) توانایی تشدید احساس ناامنی، ترویج بزهکاری و تشویق افراد مستعد به ارتکاب جرم را دارند و از سوی دیگر با ایفای نقش اطلاع رسانی و ترویج الگوهای زندگی سالم، می توانند در کاهش وقوع جرم وافزایش احساس امنیت موثر باشند. همچنین رسانه می تواند نقش روان درمانی داشته باشد. به طور کلی، طرز نگرش و نگاه مردم به جرم به آنچه که از طریق رسانه های جمعی چاپ و پخش می شود، بستگی دارد.