فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت معانی که افراد به رفتارها و کنش های خود می دهند و بر اساس آن الگوهای رفتاری خاصی را می سازند همواره مورد توجه جامعه شناسی و محققان حوزه مردم نگاری بوده است. شهری شدن روزافزون تغییر و تحولاتی را در سبک زندگی انسان ایرانی پدید آورده است و این سؤال را به ذهن متبادر می سازد که حیات شهری مدرن چگونه روابط انسان ها و زندگی روزانه آنها را دست خوش تغییر و تحول می کند؛ از این رو توجه به زندگی روزمره دارای اهمیت است. یکی از این تغییرات ایجاد شده گونه ای از زیست اجتماعی تحت عنوان فرهنگ کافه نشینی است. از این رو در این پژوهش تلاش شد که کافه نشینی به عنوان گونه ای از زیست اجتماعی با روش مردم نگارانه مورد بررسی قرار گیرد. میدان اجتماعی پژوهش کافه های موجود در خیابان سمیه تهران بود، در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از تکنیک مشاهده و مصاحبه استفاده شده و مصاحبه های گرفته شده از نوع نمونه گیری هدفمند بوده است و با 15 نفر مصاحبه صورت گرفت. بعد از انجام مصاحبه ها با 15 نفر داده ها به اشباع رسید و برای اطمینان بیشتر، با یک نفر دیگر نیز مصاحبه صورت گرفت(صاحب یک کافه) که در این مصاحبه نیز داده جدیدی ارائه نگردید. داده های گردآوری شده با رویکرد تحلیل تماتیک بروان و کلارک تحلیل شدند و تم هایی با عناوین" حضور در فضای متمایز ، هنجار شکنی و تعلیق فرهنگ رسمی، سبک زندگی مدرن" به دست آمد که در تحلیل فرهنگ کافه-نشینی به عنوان یک سبک از زیست اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند.
تبارشناسی و خاستگاه تاریخی-جغرافیایی اولادهای گَچگران ازایل مَمَسنی
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 139
حوزههای تخصصی:
ورود ایل ممسنی به فضای جغرافیایی شولستان در دوره صفویه، مرزبندی های اجتماعی و سیاسی طوایف در چارچوب قلمروهای جغرافیایی مجزا را به همراه داشت. آحاد انسانی ممسنی نیز متأثر از چنین مرزبندی هایی در قلمروهای مختلفی سکنی گزیدند. به نظر می رسد چنین آحاد انسانی در هر یک از این قلمروها از پیشینه تباری مختص به خود برخوردارند، به طوری که تبارشناسی و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آنان در نحوه چیدمان ساختمان اجتماعی شان نقش آفرین است. از این حیث، سکونتگاه های انسانی شهرستان ممسنی مقر استقرار اولادهای متعددی به شمار می روند که در کنار یکدیگر بافت فرهنگی و اجتماعی آن را شکل داده اند. در این چهارچوب، سکونتگاه روستایی گچگران در بخش مرکزی شهرستان ممسنی و دهستان بکش یک از نیروی انسانی و جمعیتی قابل توجهی برخوردار است. بنیان پژوهش بر این سؤال استوار است که اولادهای گچگران از چه تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی در ایل ممسنی برخوردارند؟ روش پژوهش ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مربوط به 55 اولاد گچگرانی به دو روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شدند. نتایج پژوهش نشان داد 55 اولاد مستقر در سکونتگاه گچگران از تبار و خاستگاه تاریخی و جغرافیایی متفاوتی (مبدأ فضایی مکانی گوناگون و تبار و هویتی متفاوت) برخوردارند. جهان بینی و نگرش اجتماعی-سیاسی این اولادها نیز دربرگیرنده وجوه تشابه کلی و تمایز جزئی است که بر کنش اجتماعی و سیاسی آن ها تأثیرگذار بوده است.
بررسی و تحلیل شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
148 - 169
حوزههای تخصصی:
حوادث، رویدادها، جریان های سیاسی و نظامی زیادی در تاریخ ایلام وجود داشته است که نیاز به پژوهش مستقل دارند. یکی از این حوادث، شورش مردم ایلام در سال 1308 ه .ش. علیه دولت مرکزی است که تاکنون به صورت پراکنده در کتاب ها و اقوال شفاهی به آن پرداخته شده؛ اما هنوز پژوهشی مدون، مستقل و نظام مند در این زمینه انجام نگرفته است؛ از این رو، این حادثه تاریخی به یک بررسی و تجزیه و تحلیل خاص نیاز داشت تا آن را از ابعاد گوناگون بررسی کند و به تبیین دلایل، چگونگی و نتایج این رویداد بپردازد. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت و با استفاده از کتاب ها، تاریخ شفاهی، سایت های معتبر اینترنتی و مقالات موجود، درصدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که 1. شورش مردم ایلام چه دلایلی داشته است؟ و 2. علل شکست زودهنگام این شورش چه بوده است؟ نتایج این پژوهش نشان داد که عدم اطلاع مردم از اقتدار دولت مرکزی، تبعیت مردم این منطقه از شورش ایلات استان های همسایه، تحریک مردم توسط بازماندگان غلامرضاخان والی، افزایش مالیات گیری و چگونگی وصول آن و ... از جمله دلایل شورش بوده و ورود نیروهای کمکی نظامی دولتی برای سرکوب شورشیان، سرد شدن هوا، عدم همراهی برخی از ایلات با شورشیان و مقاومت نیروهای محاصره شده در قلعه والی را می توان از دلایل شکست شورش برشمرد.
بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶ و ۶۷
205 - 232
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد نظام پنهان ارتقای سلامت جامعه به شمار می روند. این سازمان های داوطلب، مستقل از دولت و در عین غیرانتفاعی بودن در خدمت مردم هستند؛ به همین دلیل صدای مردم نامیده می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با رفتار دموکراتیک اعضای سازمان های مردم نهاد در خانواده در استان ایلام انجام شد. روش تحقیق، پیمایشی بود و جامعه آماری آن را اعضای متأهل سازمان های مردم نهاد استان ایلام با جمعیت 5250 نفر تشکیل می دادند. بر اساس فرمول کوکران 381 نفر از اعضای سازمان ها به عنوان نمونه تعیین شد و با توجه به مشخصات جامعه، روش نمونه گیری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. به منظور تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب حاصل برای تمامی بخش های پرسشنامه بالای 80% محاسبه گردید. یافته های تحقیق حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین متغیرهای تحقیق؛ یعنی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جنسیت، وضعیت شغلی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد، سن، خاستگاه (محل سکونت) و رفتار دموکراتیک در خانواده است و تنها بین متغیر تحصیلات و رفتار دموکراتیک، به جهت داشتن بار معنایی منفی بعضی از گویه ها، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
مطالعۀ مردم شناسی بازتاب فرهنگی قصه عروسک گلین بالا در زندگی اجتماعی مردم آلوارس استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلین بالا عروسک و نوعی اسباب بازی سنتی زنان و دختران بیشتر مناطق آذربایجان است. بیشتر این مناطق گلین بالاهای مخصوص به خودشان را دارند که از نظر ساختار فیزیکی و کارکرد نمادین اجتماعی آن با هم متفاوت هستند. در این مطالعه موردی بر گلین بالاهایی تمرکز شده است که خانواده ها در روستای آلوارس شهرستان سرعین می سازند. عروسک گلین بالا در میان مردم روستای آلوارس هم به نوعی نشان دهنده نقش دختران روستا و به عبارتی آموزش وظایف و مسئولیت اجتماعی آینده آن هاست. به بیان دیگر، گلین بالا از نظر اجتماعی مقیاس کوچک زنان آلوارس و نقش آن ها در خانواده را برای کودکان بازتولید می کند. در قصه گلین بالا مردم آلوارس آیتم زمانی و مکانی تا حدودی لحن و رنگ ساختاری فرهنگ مردم آلوارس را شامل شده است. شرایط اقلیمی و زیستی قصه نشان می دهد مکان قصه کوهستانی است که زمستان های طولانی و سختی دارد و تابستان های کوتاه و خنکی در آن موج می زند. در جای جای قصه پر است از شرایط زندگی اجتماعی سختی که در زمستان طی می شود. مشکل راه و وسایل حمل و نقل با اکوسیستم طبیعی این روستای کوهستانی سنخیت دارد که باز در داستان به آن اشاره می شود. در تحلیل و تفسیر مردم شناختی این مقاله از نظریه انسان شناسی نمادین و تفسیری استفاده کرده ایم. گلین بالا از نظر فرم ظاهری و کارکرد نمادین آن با دیگر گلین بالاها تفاوت هایی جزئی دارد. قصه منتسب به این گلین بالا مخصوص مردم آلوارس است. قصه ای با این تم و موضوع در داستان های شبیه آن کمتر دیده می شود.
بررسی پیشینه فرهنگی تاریخی مراسم «خَّرَّه عاشورایی» در خرم آباد
منبع:
فرهنگ مردم ایران پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
93-104
حوزههای تخصصی:
تبیین جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بلوچ برسلامت روان آنان (موردمطالعه: زنان شهرزاهدان)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
127 - 148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات موقعیت اجتماعی زنان بر سلامت روان در شهر زاهدان و نیز شناسایی ارتباط بین قومیت، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، حمایت اجتماعی، احساس محرومیت و میزان استرس به انجام رسیده است. روش تحقیق، پیمایش و ابزارگردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. با استفاده ازشیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در شهر زاهدان از بین جمعیت بالای 30 سال، اعم از قومیت های بلوچ، فارس وسیستانی نمونه ای 400 نفری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور سنجش سلامت روان، حمایت اجتماعی، میزان استرس به ترتیب از آزمون های GHQ-28، زیمت و ویتون و برای دیگر متغیرها ازسنجه های محقق ساخته استفاده گردیده است. براساس نتایج تحقیق، بین سلامت روان و متغیرهای حمایت اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی رابطه مستقیم و معناداری و بین سلامت روان و میزان استرس و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس و معنادار مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که زنان بلوچ موقعیت و پایگاه اجتماعی-اقتصادی پایینی نسبت به زنان دو قومیت فارس و سیستانی داشته و سلامت روان زنان قومیت بلوچ نیز نسبت به زنان فارس و سیستانی کمتر بوده است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که پایگاه اجتماعی- اقتصادی و حمایت اجتماعی موجب افزایش سلامت روان و احساس محرومیت نسبی و میزان استرس باعث کاهش سلامت روان در زنان می شوند. ضروری است که سیاست گذاران جامعه، با تمرکز برشیوه های ارتقاء حمایت اجتماعی، کاهش میزان استرس و احساس محرومیت نسبی و توزیع عادلانه مزایا در بین اقوام مختلف و توجه ویژه به امر سلامت روان گام هایی مهمی برای کاهش فقر و محرومیت در استان سیستان و بلوچستان بر دارند.
بررسی جامعه شناختی روابط گروه های قومی درایران (باتاکید برجوک های تلگرامی)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی بر روابط گروه های قومیتی با تاکید بر جوک های تلگرامی انجام شده است و درصدد پاسخگویی به سؤالات زیر است : جوک های قومیتی چه مسائلی را بیان می کند؟ و چه عواملی منجر به ایجاد جوک های قومیتی درگروه های مختلف می گردد؟ برای پاسخگویی به این سؤالات از نظریه کمپر بهره گرفته شد. این پژوهش به دلیل بررسی در محتوای جوک ها از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته است. در واقع تحلیل محتوا یکی از روش های اسنادی است که شامل برجسته ساختن محورها یا خطوط اصلی یک متن یا متون مکتوب یا مجموعه ای از تصاویر، نوارها و... غیره است. جامعه آماری این پژوهش جوک های رد و بدل شده در شبکه اجتماعی تلگرام است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه گروه های قومیتی به وسیله تمسخرو تحقیر درجوک ها درصدد جبران عدم توازن قدرتی و جایگاهی نسبت به گروه های فرادست و فاصله اجتماعی خود با گروه های فرودست هستند. از طرفی جوک ها منجر به نوعی دیدگاه کلیشه ای نسبت به گروه مخاطب می گردد، بدین معنا که گروه های قومیتی اغلب احساسات مشابه ای در پاسخ به این گونه جوک ها نشان می دهند.
برساخت اجتماعی جنین انسانی: تأملی بر شکل گیری انسان شناسی تکنولوژی های انتخابِ باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت در حوزه وسایل کمک باروری و انتخاب باروری تغییراتی را در معنا و دلالت های منسوب به جنین و فرزند در دنیا ایجاد کرده است. برای نخستین بار، کنترل جمعیت، پیش از تولد ممکن شده، از به دنیا آمدن فرزندانی که ناهنجاری های جنینی داشته باشند جلوگیری و فقط به فرزندان «سالم» اجازه حیات داده می شود. این تکنولوژی ها، که به مرور زمان به کشورهای در حال توسعه کوچ می کنند، محصولاتی صرف یا خنثی نیستند. بلکه یک دستگاه - با تعبیر میشل فوکو- هستند که در قالب فرمی فرهنگی در دل شکل بندی فرهنگ بومی جا می گیرند. معمولاً پیشگامان پزشکی طی یک فرایند زمانی و تاریخی به مشروعیت سازی، عادی سازی و بهنجارکردن این نوآوری ها پرداخته و موانع و تابوها را از سر راه بر می دارند. اینجاست که تولد از یک امر صرفاً زیستی یا یک انتخاب شخصی به امری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بدل می شود. به عبارت دیگر، دولت ها در چند دهه گذشته از کنترل کمّی جمعیت فراتر رفته و به کنترل کیفیت جمعیت توجه نشان داده اند. بنابراین، داشتن فرزند سالم، فقط یک فانتزی فردی نیست، بلکه امری ست که تحقّق آن تا حدود زیادی به سیاست گذاری های دولتی وابسته است. هدف این مقاله توجه به ضرورت مطالعات و تأملات انسان شناختی در این حوزه در حال رشد مطالعاتی است. اینکه آیا ورود و کاربرد و ارزیابی این تکنولوژی ها لازم و مفید است؟ همچنین، برای مطالعه این فرایند اجتماعی تغییر معانی و دلالت های فرهنگی مفهوم جنین و فرزند و سیاستگذاری های دولتی در جهت روتین شدن و عملیاتی شدن این تکنولوژی روش مطالعاتی و نظریاتی مرتبط و مناسب پیشنهاد شده است.
معرفی کتاب: عنوان: ادبیات عامه و کهن آیین های مردم شاهرود و میامی، نویسنده:حسین رحمتی، ناشر: حبله رود، نوبت چاپ: چاپ اول، تاریخ چاپ: 1399، صفحات: 239، قیمت: 50000تومان
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
191-192
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی بازی های نمایشی در حمام های تهران
منبع:
فرهنگ مردم ایران تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
15-37
حوزههای تخصصی:
خون بس در فرهنگ سنتی ایران: تحلیل کارکردگرایانه از منظر دورکیم
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
107-129
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه ترانه های محلّی در فرهنگ مردم شهرستان خاتم
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
135 - 158
حوزههای تخصصی:
ترانه های محلّی خاتم، از دیرباز به عنوان قلب تپنده فرهنگ عامه مردم این ناحیه، نقش روح بخش خود را به خوبی به منصه ظهور رسانده است. این گنجینه ارزشمند که نشان اندیشه و احساسات مردم این سامان از روزگاران گذشته است، امروز به بخش جداناپذیر فرهنگ مردم تبدیل شده است. خواندن با صدای دلنشین، زیبا و آهنگین ترانه های محلّی در مراسم عروسی، درو، چرای گوسفندان، کار، ناز و نوازش فرزندان و همچنین جلوه گری عشق و دلدادگی زنان و مردان عاشق پیشه روستایی این خطّه، در قالب ترانه های محلّی، نشان از شکوه و عظمت فرهنگ و تمدّن مردمی دارد که دلبستگی شان به فرهنگِ عمیق و ریشه دار خویش، همواره زبانزد خاص و عام بوده است. گفتنی است که این میراث ثمین، با گذشت زمان به فراموشی سپرده نشده، بلکه از نسلی به نسل دیگر، سینه به سینه منتقل شده است که راز این امر را باید در احساسات پاک و اندیشه های صادقانه راویان آن جستجو کرد. در این نوشتار، نگارنده کوشیده است تا با روش کتابخانه ای و میدانی و به صورت توصیفی و تحلیلی، ضمن معرّفی انواع ترانه های شایع در شهرستان خاتم به بررسی جایگاه اثرگذار آنان در فرهنگ مردمان این دیار بپردازد
بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر زاهدان
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
181 - 203
حوزههای تخصصی:
قشربندی و نابرابری اجتماعی پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته است، با این تفاوت که کمیت و کیفیت آن در جوامع مختلف شکل های متفاوتی به خود گرفته است. قشربندی اجتماعی در بلوچستان فرمی شبه کاستی داشته است که برخلاف نظام کاستیِ هند، نه از سوی دین، بلکه از سوی عوامل زمینه ای حمایت م ی شده است. هدف ما در این پژوهش این است که به نقش تحوّل آفرین انقلاب اسلامی بر وضعیت قشربندی اجتماعی در بلوچستان بپردازیم. پژوهش حاضر از این بُعد اهمیت دارد که تاکنون به صورت مستقل به نسبت انقلاب اسلامی و قشربندی اجتماعی پرداخته نشده است. در مقاله حاضر از روش اَسنادی و مصاحبه با مطّلعینِ کلیدی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، با وقوع انقلاب اسلامی، نظام موجود کوشید گماشتگان نظام قبلی را که در معادلات قدرت صاحب نفوذ بودند، از معادلات حذف کند و نیروی های هم سو با نظام را وارد معادلات نماید. در نخستین سال های انقلاب، سه گروهِ خوانین، تحصیل کرده های مدارس دینی (مولوی ها) و تحصیل کرده های دانشگاهی می کوشیدند سهمی در معادلات قدرت داشته باشند که در میان آن ها، مولوی ها توفیق بیشتری برای حضور در مناسبات پیدا کردند. در پی وقوع تضاد میان مولوی های مردمی و نظام جدید، تلاش هایی برای به حاشیه راندن مولوی ها و روی کار آوردن خوانین صورت گرفت که به دلیل دگرگونی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستند کارکرد پیشین خویش را بازتولید کنند. ظهور گروهی از صاحبان ثروت در بلوچستان، بسیاری از معادلات قدرت را تحت تأثیر خود قرار داد و گروه های سه گانه را به نوعی به خود وابسته کرد. نتیجه پژوهش این است که وقوع انقلاب اسلامی، تحوّلی اساسی در سلسله مراتب قشربندی بلوچستان ایجاد کرد.
درنگی بر نگرش و نگارش محمدمفید مستوفی بافقی در جامع مفیدی
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵
81 - 106
حوزههای تخصصی:
بازتاب اعتقادات دینی و باورهای اجتماعی و فرهنگی مورّخان در بازنمود وقایع تاریخی دخالت دارد. اینکه مورّخ هنگام تبیین، تعلیل و تحلیل در اثر خویش تحت تأثیر کدام باور، اعتقاد، ارزش و دانش قرار داشته است، یکی از موضوعات حوزه تاریخ نگری است. تاریخ نگاری را نیز به معنای ثبت وضبط و شرح وجوه زندگی انسان ها در بستر زمان شامل موارد متعددی همچون شرح باورها، اعتقادات، تفکّرات، اطّلاعات، نحوه زندگی، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و فرهنگی دانسته اند. در این مقاله کتاب جامع مفیدی، نوشته محمدمفید مستوفی بافقی، نویسنده قرن یازدهم هجری قمری از منظر تاریخ فکری و فرهنگی بررسی می شود. سنجیدن این اثر با شاخصه هایی چون صورت بندی معرفت دینی، معرفت اعتباری و نظریه اجتماعی ایرانیان در خصوص جامعه از اهداف این مقاله است. در ادامه نیز جامع مفیدی را در مقایسه با مهم ترین شاخصه های تاریخ نگاری عصر اسلامی همچون رسالت، هدف و فایده تاریخ؛ شناخت و بررسی منابع؛ ارزیابی روش های گردآوری و نقل مواد تاریخی بررسی می کنیم.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد )
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
103 - 134
حوزههای تخصصی:
مشارکت به معنای شراکت و همکاری در کاری، امری یا فعّالیتی است که در ابعاد مختلف در جامعه صورت می گیرد. در بعد اجتماعی؛ مشارکت، در 5 بعد صورت می گیرد: کنش متقابل میان افراد، گروه های اجتماعی، سازمان های غیردولتی، اجتماع محلی و کل اجتماع؛ و در بعد فرهنگی، مشارکت یعنی شرکت داوطلبانه و آگاهانه افراد جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه؛ برای رسیدن به توسعه پایدار و همه جانبه زندگی فرهنگی. بنابراین در این پژوهش تلاش گردید تا میزان مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی شهروندان یزدی مورد سنجش قرار گیرد و مهم ترین عوامل مؤثّر بر آن بررسی شود. به لحاظ روش شناسی، پژوهش اخیر از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی محسوب می شود و به صورت میدانی (پیمایش) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه ی افراد 18 سال به بالای ساکن شهر یزد است که براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از آماره های توصیفی و استنباطی شامل (آزمون تی مستقل، همبستگی، آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داده است که متغیّرهای وضعیت تحصیلات، تأهّل و وضعیت درآمدی افراد، تأثیری بر مشارکت پذیری ندارند و متغیّرهای سن، جنسیت، میزان بهره مندی از رسانه ها و سطح اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری با مشارکت پذیری دارند.
عوامل اجتماعی مرتبط با ارزش کار در میان شهروندان یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷
9 - 36
حوزههای تخصصی:
ارزش کار به عنوان یکی از ارزش های زمینه ساز توسعه اقتصادی اجتماعی به شمار می آید. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با هدف مطالعه میزان ارزش کار در میان شهروندان یزد انجام شد. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻧﻮع کمی است و ﺑﺮای اجرای آن از روش پیمایش اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ شهروندان 17 تا 65 ساله یزد است که از میان آنها405 نفر براساس فرمول کوکران ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ نشان داد کار کردن در نزد شهروندان یزدی از ارزش بالاتر از متوسط برخوردار است. ﻧﺘﺎیﺞ آزمون رگرسیون حاکی از این است که متغیّرهای جامعه پذیری، قناعت طلبی و امکانات اقتصادی، رابطه مثبت و معناداری با ارزش کار دارد، به طوری که هرچه میزان این متغیّرها افزایش یابد بر ارزش کار افزوده می شود. از سوی دیگر متغیرهای تقدیرگرایی و لذت گرایی راﺑﻄﻪ منفی و ﻣﻌﻨﺎدار با ارزش کار داشته و پاسخگویانی که نمره بالاتری در لذّت گرایی و تقدیرگرایی را گزارش کردند، ارزش کمتری برای کار قائل اند.
فولکلور و فیلم ها و برنامه های تلویزیونی عامه پسند: برداشتی انتقادی
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
153-186
حوزههای تخصصی:
انسان در سینمای پیتر واتکینز، پرسه در کمون (پاریس 1871): تک نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان می تواند در موقعیت رسانه ای قرار بگیرد که پدیده ها با عبور از او معنا بیابند و به این ترتیب به عنوان امر فرهنگی از سوی انسان های دیگر پذیرفته شوند. حذف انسان می تواند به معنای از میان بردن فرهنگ و معنا در دیدگاه «خود» و «دیگری» باشد، اما در جریان عمومی و غالب سینمایی، نقش رسانه ای انسان کم رنگ شده و او نه تنها رسانه حامل معنا نیست، بلکه تنها مصرف کننده ای بدون نظر محسوب می شود؛ بنابراین در جریان صنعتی شده سینمایی می توان تولیدات را تا حد زیادی پدیده هایی علیه فرهنگ انسانی دانست تا پدیده هایی فرهنگی؛ چراکه انسان در این میان نقشی فراموش شده یافته است و عملاً پدیده ها تنها با او برخوردی مکانیکی دارند و در او به تبیین معنا نمی رسند. در مقابل این گونه گرایش، نوعی سینمای مستقل نیز وجود دارد که انسان و روابط هستی شناختی او را محور قرار می دهد. پیتر واتکینز فیلم سازی است که در ساختار، محتوا و روند تولید، به صورت آگاهانه انسان فرهنگی و فرهنگ ساز را وارد عرصه فیلم می کند. در این مقاله با نوعی روش مشاهده همراه با مشارکت که واتکینز برای مخاطب خود درنظر گرفته است، به مطالعه موردی فیلم کمون پرداخته ایم. همچنین یک تک نگاری با پرسه زنی انتزاعی در فیلم صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد، واتکینز با شکستن تک قالب (مونوفرم)، انسان را به عنوان معناساز فرهنگ در تمام جنبه های ساخت فیلم خود مدنظر قرار می دهد. این امر به کمک عواملی چون شکست سلسله مراتب فیلم سازی، دخالت دادن بازیگران در روند پژوهش و بداهه پردازی، ایجاد شناخت درباره عملکرد رسانه ها و سینما، پرورش تفکر انتقادی و نقش دهی به مخاطب از طریق ایجاد فضای مطالعه و تفکر تحقق یافته است.
مطالعۀ تطبیقی نقاشی پیکرنگاری از ناصرالدین شاه در ابتدا و انتهای دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی از شاه در دوران قاجار یکی از موضوعات اصلی پیکر نگاری درباری است. نقاشی از چهره ناصرالدین شاه (۱۲۴۷-۱۳۱۳ ق) در دوران حکومتش از ابتدا تا انتها مسیر متفاوتی را طی می کند. در دوره ابتدایی چهره او منطبق با معیارها و زیبایی شناسی نقاشی ایرانی و در دوره انتهای سلطنت چهره او تحت تأثیر صنعت عکاسی و تغییرات اجتماعی و سفر به اروپا به سمت واقع گرایی و نقاشی اروپایی تغییرمی کند. سؤال کلی این مقاله آن است که تصاویر پیکر نگاری از ناصرالدین شاه در دوره ابتدایی و انتهایی قاجار دارای چه تغییراتی است و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی، معیارهای زیبایی شناسی برای چهره شاه در هر دوره کدام است. با توجه به اهمیت نقاشی از چهره شاه در دوران قاجار، این تغییرات در نقاشی از ناصرالدین شاه قاجار از ابتدا تا انتها موضوع این پژوهش است. بدین منظور، ابتدا نقاشی پیکر نگاری در دوران ناصری بررسی می شود. سپس به سیر تحول و تفاوت و شباهت نقاشی های این دوران از ناصرالدین شاه پرداخته می شود. محتوای پژوهش حاضر کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است و روش پژوهش، تاریخی–تطبیقی است. یافته ها بیانگر آن است که در دوران طولانی حکومت ناصرالدین شاه، نقاشی پیکر نگاری با موضوع شاه، یکی از مضامین اصلی در هنر نقاشی این دوران است. در دوره ابتدایی سلطنت او، نقاشی شاه متأثر از هنر نقاشی ایرانی در دوران قبل و دوران ابتدایی قاجار است و نگاه باستانی و آرمان گرایانه دارد، ولی در نقاشی دوره انتهایی، به علت تأثیرپذیری از تحولات اجتماعی این دوران به سمت واقع گرایی و عکاسی متمایل می شود و چهره شاه، انسانی و واقعی تصویر می شود. موضوع نقاشی از ناصرالدین شاه در هر دو دوره ثابت است، ولی نگاه نقاشان با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابتدایی و انتهایی در زیبایی شناسی متحول و متفاوت تصویر می شود. این تحولات حاصل تغییر تفکر شاه، ارتباط با اروپا، تغییرات اجتماعی و استفاده از هنر عکاسی و تمایل به تصویر واقعی به دور از هرگونه آرمان گرایی است. این عوامل نشان می دهد هنر دوران ناصری در نقاشی از چهره در هر دو دوره متأثر از تغییرات اجتماعی آن دوران است و نگاه هنرمندان به موضوع پیکر نگاری با عوامل اجتماعی تغییر کرده و دارای زیبایی شناسی متغیر است. نگاه به موضوع انسان در هنر پیکر نگاری در هر دوره متفاوت تصویر شده و این روند در چهره ناصرالدین شاه قابل بررسی است. [1] [1]. این مقاله حاصل هسته پژوهشی با عنوان مطالعه هنر نقاشی پیکره نگاری دوره قاجار تصویب شده در دانشگاه الزهرا س می باشد.