فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش الگوی ساختاری رابطه مؤلّفه های سرمایه روان شناختی با رضایت از زندگی و رضایت زناشویی در همسران ایثارگران شهرکرد بررسی شد. جامعه آماری پژوهش همسران ایثارگران شهر شهرکرد بودند که از میان آن ها 354 نفر به شیوه تصادفی نظامدار انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (مک گی، 2011)، پرسشنامه رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) و پرسشنامه رضایت زناشویی (سلیمانیان، 1373) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شد. نتایج حاصل از الگو سازی معادله ساختاری (SEM) نشان داد که امیدواری و جهت گیری به زندگی با رضایت از زندگی دارای رابطه مستقیم و خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری، جهت گیری به زندگی همراه با رضایت از زندگی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معنادار دارند. همچنین نتایج نشان داد که رضایت از زندگی متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه امیدواری و جهت گیری به زندگی با رضایت زناشویی است. به عبارت دیگر امیدواری و جهت گیری به زندگی بخشی از اثرات خود را به رضایت زناشویی از طریق رضایت از زندگی انجام می دهند.
جایگاه اجتماعی صنایع دستی و هنر های سنتی با نظری به مسگری کاشان در گذشته و امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسگری کاشان از جمله صنایع و هنرهای سنتی و کهن شهر تاریخی کاشان است که متاسفانه امروزه - همچون اغلب صنایع دستی و سنتی این شهر - با رکودی بی سابقه مواجه شده و جایگاه اصیل و واقعی خود را از دست داده است. قسمت عمده ای از بازار کاشان که بنا بر اَسناد و مدارک تاریخی و همچنین اقوال صنعت کاران این حرفه و عموم، زمانی سراسر حجره های مسگری و مسکوبی بوده، در حال حاضر به بازاری عمومی برای عرضه سایر کالاها مبدل شده و کمتر جایی را در آن برای مسگری و پیشه وران ماهر آن می توان یافت.
در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه صنایع دستی و هنرهای کهن، حوزه فلزکاری سنتی، بویژه مسگری و پیشینه آن مورد توجه قرار گرفته و در این راستا بازار قدیمی شهر کاشان به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، هم از نوع میدانی و هم کتابخانه ای (اسنادی تاریخی و تحلیل محتوا) بوده است و در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسی ها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، علل افول و انزوای این صنایع عنوان شود و راهکارهای لازم تا حد امکان پیشنهاد گردد.
تحلیل تفسیری کنش جوک گویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش گران اجتماعی در موقعیت های گوناگون برای یکدیگر جوک تعریف می کنند. اگر جوک گویی را پدیده ای اجتماعی در نظر بگیریم، این کنش معانی اجتماعی نیز خواهد داشت. هدف این پژوهش تفسیر معانی، نیت ها و احساساتی است که افراد جوک گو به کنش جوک گویی نسبت می دهند. برای دستیابی به این هدف، ضمن وام گیری ایده های نظریه کنش متقابل، «روش تحلیل تفسیری» در نقش راهبر این پژوهش در نظر گرفته شده است. داده ها مشاهده ای به صورت مشارکتی از سه گونه جمع خانوادگی، دوستانه و شغلی و مصاحبه نیم ساخت یافته از دوازده نفر (چهار زن و هشت مرد) جمع آوری و پس از شماره گذاری تفسیر شدند.
براساس نتایج دو نوع کنش گر جوک گو، یعنی «جوک گوی حرفه ای» و «جوک گوی آماتور» وجود دارند که خصوصیات متفاوت و مشترکی دارند. علاوه بر این، کنش گران جوک گو سه نیتِ شاد کردن جمع، برقراری روابط اجتماعی و دستیابی به منزلت را از جوک گویی دنبال می کنند و به ترتیب سه دسته احساس، به نام های احساس نشاط، احساس صمیمیت و احساس شأن و منزلت را بدان نسبت می دهند.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دو موضوع پرداخته شده است: ارزیابی اجتماعی زیست محیطی استفاده از مواد شیمیایی در فعالیت کشاورزی در مناطق شمال کشور و تأثیر آن بر عدالت محیطی. با توجه با آمارهای موجود در سالنامه آماری مازندران و اطلاعات آماری موجود در سایت های خبری از سال 1380 به بعد، ابتدا تأثیرات زیست محیطی (تأثیر پساب کشاورزی بر منابع آبی) و تأثیرات اجتماعی (سلامت، اشتغال و گردشگری) مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس با استفاده از مدل تحقیق به تلفیق پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این سموم چگونه در کاهش عدالت نقش دارد.
سازگاری با تغییرات اقلیمی: کاربرد تئوری بنیادی (مورد مطالعه کشاورزان شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نتیجه فعالیت های انسانی، اقلیم جهان در حال تغییر است و تمام جوامع نیاز دارند که یاد بگیرند چگونه با این تغییرات پیش بینی شده مقابله نمایند. شهرستان مرودشت در استان فارس، یکی از قطب های کشاورزی کشور است که در چند سال گذشته با کاهش شدید بارندگی و خشکسالی های شدید مواجه بوده است. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی سازگاری کشاورزان شهرستان مرودشت در مواجهه با تغییرات اقلیمی طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است و از اصول روش تئوری بنیادی به عنوان راهنمای جمع آوری و تحلیل داده ها و ارائه مدل استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل دو روستا بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق در قالب گروه های متمرکز ( Focus group ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده از داده های تحقیق در فرآیند کدگذاری در قالب مفاهیم استخراج و طبقه بندی گردید. و براساس آن ""مدل پارادایمی سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی"" طراحی و در پایان، براساس یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی برای ارتقای سازگاری کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی ارائه شده است
عاشیق های آذربایجان در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات شفاهی ملت ها دارای تاریخ بسیار قدیمی و وارث آفرینشی خردمندانه است که در زمان های بسیار دور همراه با کار و فعالیت های انسان ها شروع شده و به تدریج تکوین پیدا کرده است. موسیقی یکی از ارکان مهم فولکلور به شمار می رود. مطالعه موسیقی جوامع (قومیت ها) به عنوان، مطالعه موسیقی در زمینه اجتماعی و فرهنگی تعریف شده است، در این معنا این دانش ترکیبی از انسان شناسی و موسیقی شناسی است. در آذربایجان هنر موسیقی مردمی به موسیقی عاشیقی معروف است که جایگاه والایی در ادبیات شفاهی و فرهنگ این منطقه دارد و سرشار از معنویت است. عاشیق ها به معنایی کامل ترین هنرمندان آذربایجان هستند که توان خلق، تولید و اجرای هنرشان را توأمان دارند. این مقاله در تلاش است نشان دهد که شکل گیری و زایش هنر عاشیقی در منطقه آذربایجان با باورهای مردم، همساز و هماهنگ شده است و با سایر ساخت های اجتماعی جامعه همراهی می کند. پژوهشگر برای دست یابی به این هدف از روش های کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده است.
مطالعه پنجره های آشپزخانه های محلۀ کیانشهر با دو رویکرد عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر ارزش های زیست محیطی بر رفتار زیست محیطی(مطالعة مناطق شهری ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر پیوسته تعامل مداوم و پایداری با جهان طبیعی داشته است و این روند همه روزه با افزایش تقاضا از طبیعت و تخریب منابع آن همراه بوده است. با درک روزافزون اهمیت حفظ منابع طبیعی، هوشیاری افراد نیز درباب تغییر دیدگاه ها گستردگی همه جانبه ای یافت. مقالة حاضر درصدد بررسی رابطة میان ارزش زیست محیطی افراد و رفتار زیست محیطی است. ازنظر روش تحقیق این مقاله از نوع پیمایش است و ابزار به کاررفته در آن پرسش نامه است. ارزش زیست محیطی برپایة مقیاس کایزر و همکاران و رفتار زیست محیطی نیز برپایة مقیاس محقق ساخته سنجیده شده اند و داده ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، از طریق پرسش نامه و از 383 نفر از ساکنان مناطق شهری ارومیه جمع آوری شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ (68%) نشان داد که پرسش نامه تحقیق از روایی نسبتاً زیادی برخوردار است. نتایج تحقیق هم سو با برخی تحقیقات خارجی است و مبین وجود رابطة مثبت و معنی دار بین ارزش زیست محیطی و رفتار زیست محیطی است. بدین معناکه ارزش های زیست محیطی نزد افرادی زیاد است که میانگینِ رفتار زیست محیطی آنها نیز نمرة بالایی را به خود اختصاص داده است. نهایتاً با توجه به نتایج به دست آمده دو عامل موقعیت جغرافیایی و فعالیت های اقتصادی و آموزه های دینی در بالابودن ارزش های زیست محیطی در منطقة تحت مطالعه تحلیل شد.
اعتماد اجتماعی، زنان و سیاست های مقابله با تغییرات آب وهوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، اعتماد به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده و نقش اساسی در سیاست های مقابله با مشکلات اجتماعی به وی ژه در زمینه خطرهای محیط زیستی دارد. مقابله با خطرهای محیط زیستی مانند تغییر آب وهوا، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی و آمادگی برای مقابله با مخاطرات برای همه گروه های اجتماعی لازم و ضروری است از جمله زنان که قشر آسیب پذیری در مقابل مخاطرات محیط زیستی هستند. این آگاهی معمولاً از سوی نهادهای اصلی و مرتبط همچون دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان به دست می آید. بنابراین، پذیرش این آگاهی و اعتماد به آنها، مستلزم اعتماد مردم به نهادهای مرتبط با آن است. در این بررسی، میزان اعتماد دانشجویان نسبت به منابع اطلاعات (دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان) و تفاوت آن برمبنای جنسیت و دانشکده بررسی شده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری طبقه ای، 411 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد دانشجویان به منابع اطلاعات کمی بیشتر از متوسط بود و گروه های حامی محیط زیست، معتمدترین منبع اطلاعات تغییر آب وهوا بودند. همچنین تفاوت محسوس فقط در اعتماد براساس جنسیت به دانشمندان مربوط است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که میزان اعتماد دانشجویان پسر به منابع اطلاعات بیش از دانشجویان دختر بود. منابع اعتماد برمبنای دانشکده نیز متفاوت بود. به عبارت دیگر، دانشکده هایی که برنامه درسی شان ارتباط نزدیک تری با موضوع های محیط زیستی داشته است اعتماد بیشتری به دانشمندان و سازمان های خصوصی داشتند. در پایان، براساس تفاوت های جنسیتی در اعتماد به منابع اطلاعات و دانشکده، پیشنهادهایی ارائه شد.
گونه شناسی اکتشافی برداشت از مفهوم زنانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل می شود و متأثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی مؤثر است. در این پژوهش با استفاده از روش های کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخص های زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متأهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کُردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخص های زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریباً مشابه و شامل پنج مورد نقش های مراقبتی، شخصیت احساس محور، رقابت درون جنسی، نقش های خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخ های چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخ شناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخص های پنج گانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کُرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر می رسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروه های قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذات گرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
تحلیلی بر تأثیرات متقابل هویت فرهنگی و تغییرات جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، به سبب پویایی ذاتی، جوهر و اساس تجربیات تازه ای است که آرام آرام در حافظه جمعی نقش می بندد و تغییر آن به نحوی است که پدید آمدن هر ذهنیت جدید به معنی فراموش کردن پیشینه آن نیست. این ویژگیْ از فرهنگ مجموعه ای می سازد که، در گذر از گذشته به سوی آینده، پیوسته به غنای آن افزوده می شود و ریشه سرزمین عمیق تری به دست می آورد. در برشمردن خصلت های فرهنگ لازم است، بیش از هر چیز، به نقش هماهنگ کننده آن اشاره شود که از طریق آن برای فردِ اجتماعی امکان پیوند با محیط فراهم می شود. در این معنا «محیط» به حیطه پیرامونی فرد محدود نمی شود بلکه، به طور وسیع تر، رابطه با دیگر فرهنگ ها را نیز در بر می گیرد. از این رو، همجواری فرهنگ ها، به علت وجود تعامل میان آن ها، برای جوامع تنش زا نیست و از منظر هویت فرهنگی بحران پدید نمی آورد، بلکه تأثیرگذاری یک سویه ارزش های بیگانه، به ویژه از طریق گسترش ارتباطات رسانه ای که با جداسازی زمان و مکان از یک دیگر همراه است، می تواند از نظر هویت فرهنگی زمینه ساز بحران باشد.
بررسی تأثیر هویت جنسیتی در رضایت شغلی کارفرمایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و نقش هویت جنسیتی در تشکیل ساختار روانی و شخصیتی افراد درون نظام اجتماعی موجب شده است که همواره این متغیر به عنوان عنصری کلیدی در مباحث و پژوهش های علوم اجتماعی و تربیتی تحلیل و بررسی شود. این متغیر به عنوان شاخصی برای سنجش زنانگی و مردانگی بر نقش های اجتماعی یادگیری شده و ترجیحات جنسی شکل یافته دلالت دارد. این پژوهش با هدف تعیین چگونگی تأثیرگذاری هویت جنسیتی کارفرمایان زن و مرد بر اولویت های عوامل ایجاد رضایت شغلی صورت گرفته است. روش این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه آماری را کارفرمایان مناطق صنعتی شهر نجف آباد از استان اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه 180 نفر هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای با احتمال متناسب با حجم انتخاب شده اند. نتیجه حاصل از تحلیل نشان می دهد که کارفرمایان هویت های جنسیتی متفاوتی دارند که می تواند بر اولویت عوامل ایجاد رضایت شغلی تأثیر بگذارد. نتایج نشان می دهد زنان و مردان کارفرمایی که بعد مردانگی هویت جنسیتی آنان قوی تر است بیشتر به عوامل وضعیتی رضایت شغلی، مانند: افزایش درآمد، توسعه تجارت، رشد کسب و کار و ...اهمیت می دهند و کارفرمایانی که بعد زنانگی هویت جنسیتی آنان قوی تر است، عوامل رضایت مبنی بر داشتن روابط خوب با کارکنان، مشارکت در جامعه، کمک به دیگران و ... را به عوامل وضعیتی ترجیح می دهند.
بررسی تفاوت عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی و مداخله بیگانگان در انتخابات ریاست جمهوری 1376 و 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم برگزاری بیش از 30 انتخابات ملی در ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی، انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در سال 1388 بحث برانگیز گردید و در نتیجه آن مسائل و مشکلات متعددی پدید آمد، اما این امر کمتر مورد بحث و بررسی علمی قرار گرفته است. با توجه به شباهت های گسترده انتخابات سال 1388 با انتخابات ریاست جمهوری سال، 1376 پژوهش حاضر کوشیده است اهمیت و جایگاه عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی نامزدها و مداخله بیگانگان را در دو انتخابات یاد شده مورد مقایسه قرار دهد. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی علّی مقایسه ای است و با توجه به نوع تحقیق که پاسخگویان باید دو دوره انتخابات 76 و 88 را مقایسه کنند جامعه آماری تحقیق، نخبگان اداری شهر شیراز هستند که حداقل 20 سال سابقه استخدام داشته و یک دوره مدیریتی را در سازمان متبوع شان تجربه نموده باشند. اندازه نمونه 149 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد، میزان اهمیت عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی و مداخله بیگانگان، در انتخابات سال 1388 به طور معناداری بیشتر از انتخابات سال 1376 است
تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به علت روند سریع تحولات اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم و پس از آن در آغاز هزاره جدید، ماهیت موجودیت های اجتماعی به شدت سیال و متحول شده است. در نتیجه جامعه به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمند است و مفهوم ""سبک زندگی"" چنین خصایصی را داراست. مفهوم سبک زندگی را می توان در ارتباط با مدرنیته بررسی کرد. مدرنیته با امکانات خود از طریق خلق تنوع، فرد را با انتخاب های گوناگون و پیچیده مواجه می سازد و در این پژوهش سبک زندگی مدرن شامل: اعمال و کار ها، روش ها، الگوها، طرز برخورد و روابط اجتماعی مبتنی بر عناصر زندگی مدرن است. هدف اصلی این مطالعه تبیین جامعه شناختی گرایش جوانان به سبک زندگی مدرن است. در این رابطه، متغیر های سرمایه فرهنگی به عنوان فرضیه اصلی و متغیرهای زمینه ای به عنوان فرضیه های فرعی با گرایش به سبک زندگی مدرن بررسی شده است . در این پژوهش، با استفاده از روش پیمایش و اجرای پرسشنامه در میان 451 نفر از جوانان که براساس روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی در شهر شیراز انتخاب شده بودند، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پایایی ابزار سنجش از روش آماری آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار تحقیق از روایی صوری بهره گرفته شده است. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و برای آزمون مقایسه میانگین ها از تحلیل واریانس و نهایتاً رگرسیون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ضریب تبیین (15/٠ R²= )، 15 درصد از تغییرات سبک زندگی مدرن جوانان توسط سرمایه فرهنگی تبیین می شود.
فضا و بازتولید قدرت (مطالعه ای درباره تفکیک جنسیتی در دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه های جدید اجتماعی، فضا؛ تولیدی اجتماعی است که همه ارکان جامعه در تولید آن نقش دارند. بنابراین همچون سایر تولیدات اجتماعی، قدرت می تواند در ایجاد و اداره آن دخیل باشد و می توان گفت که فضا نقطه تلاقی قدرت محسوب می شود. تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از تکنولوژی های سیاسی قدرت است که هدف آن کنترل و اداره فضاهای عمومی است. به تأسی از ایده های فوکو، مسأله اصلی این مقاله مقاومتی است که در مقابل تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی شکل می گیرد. علاوه بر فوکو، برای نشان دادن زوایای اعمال قدرت از طریق فضا، نظریه هنری لوفور مورد توجه قرار گرفته است و در نهایت برای روشن کردن اهمیت موضوع جنسیت در این مسأله، به دیدگاههای جودیت باتلر مراجعه شده است. برای پاسخ به پرسش های تحقیق، روش تحقیق کیفی و به طور خاص مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. در اینجا تجربه زیسته 16 دانشجوی دختر دانشگاههای شهر تهران بررسی شده است. طبق یافته های این تحقیق، اعمال تکنیک های انضباطی فضا در سطح دانشگاها به خلق سوژه مطیعی که صرفا مصرف کننده فضا باشد منجر نشده ، بلکه مصرف کننده ای از فضا شکل گرفته است که برای تحقق خواسته هایش در فضاهای عمومی تلاش و تقلا می کند.
انسان نئاندرتال: مرگ و مرگ آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان رفتار های زیستیِ زندگی انسانی که به پدیده های فرهنگی بدل شده اند، هیچ رفتاری به قدرت و تأثیرگذاری مرگ نبوده است . هدف اصلی پژوهش حاضر این است که به کمک شواهد باستان شناسی و انسان شناسی، آغاز احتمالی مرگ آگاهی و تأثیر آن در زندگی انسان پیش از تاریخ را مشخص کند. با توجه به پژوهش ها به نظر می رسد مرگ آگاهی به دو مؤلفه اساسی نیاز دارد: نخست، فرآیند رشد مغز به خصوص لُب های پیشانی و گیجگاهی و دوم مؤلفه های فرهنگی؛ هرچند اهمیت و ضرورت رشد مغز بسیار پررنگ تر از مورد دوم است. از یکسو، با بررسی قالب های درونی جمجمه انسان ریخت ها به نظر می رسد انسان نئاندرتال دارای ظرفیت های مورد نیاز مغزی برای مرگ آگاه شدن بوده است و از سوی دیگر تدفین های دوره پارینه سنگی میانی که به عنوان یکی از اولین پاسخ ها و مواجهات مهم به آگاهی از مرگ در نظر گرفته می شوند به همراه وجود شواهد مراقبت از همنوع و سایر مواد فرهنگی در ارتباط با آگاهی از مرگ و گستردگی دو بخش ذکرشده مغز درصد وجود مرگ آگاهی در این انسان را افزایش می دهد.