فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دو ویژگی بنیادین هنر یادمانی ساسانی، یعنی سنت واقع گرایی و سنت مقامی به بهترین شکل در نگارکندهای صخره ای این دوره نمود یافته اند؛ به گونه ای که در کنار هم یک نظام نشانه ای رمزآلود را پدید آورده اند. معناکاوی این نظام نشانه ای با توسل به «رویکرد نشانه شناختی: بافت گرایی و پیوستار متنی (تصویرشناسی مقایسه ای)» میسر خواهد شد. آنچه بن مایه این جستار شد، خطای دید ناشی از اجرای پرسپکتیو در نگارکند صخره ای بهرام دوم در نقش رستم فارس است. این مسأله که امر را در شخصیت شناسی برخی پیکره ها بر محققان مشتبه ساخته است، بسی پرسش برانگیز است. چرا هنرمند عصر ساسانی در مواقعی عامدانه به اجرای پرسپکتیوی بی ضرورت دست زده است؟ نتیجه مطالعات حاکی از آن است که ترفندهای هنری چون پرسپکتیو نیز نقش یک عنصر نشانه ای نمادین را در این آثار ایفا نموده اند؛ چنان که این ترفند در نگارکند بهرام دوم در نقش رستم فارس به دور از هر گونه ژرفانمایی، تنها با مفهومی سیاسی مبنی بر حق ولیعهدی همراه است. پرسپکتیو عینیت یافته در نگارکند صخره ای شاپور اول در نقش رجب فارس نیز در عین ژرفانمایی، نشانه ای مبنی بر اولویت در حق ولیعهدی است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع پژوهش های تاریخی است که با رویکرد نشانه شناختی به تحلیل مسأله پرداخته است.
نشانگان فروپاشی دودمان قاجار از منظر سیاحت نامه ابراهیم بیگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوال نظام سیاسی واجد نشانه هایی است. از منظر ابن خلدون بدویان به دلیل داشتن عصبیت بیشتر بر یک جانشینان ظفر می یابند و زمینه های تأسیس امارت را فراهم می آورند. سپس پیروزمندان با خلق و خوی شهریان خو گرفته و سخت کوشی چادرنشینی جای خود را به محافظه کاری می دهد و عصبیت آن ها به ضعف می گراید و زمینه آماده می شود تا گروهی دیگر بر آن ها چیره شوند. نگارندگان با بهره گیری از سومین پرسش مقوله قدرت (قدرت چگونه از دست می رود؟) و با بهره گیری از رهیافت ابن خلدون و با برشماری نشانگان زوال قدرت برآن شده اند که با تحلیل سیاحت نامه ابراهیم بیگ به شمارش تفسیرگونه نشانگان زوال قاجاریه بپردازند.
بررسی مفاهیم نمادین جرعه افشانی، تقدیم جرعه و گل در ایران باستان و تداوم آن در هنر دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدن های کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورت های تصویری صحنه های جرعه فشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشی های دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشه های تصویری یکی از صحنه های رایج نقش پردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنه هایی که تقدیم هدیه ای شراب مانند یا گل هایی زیبا را به تصویر کشیده اند. در نگاه اول این نقش ها را می توان صحنه هایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطوره ای – دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را می توان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر داده های اسطوره ای و فرهنگی مفاهیم جرعه فشانی و جرعه نوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورت هایی تصویری از این صحنه ها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورت هایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطوره شناسی تطبیقی می توان این نکته را مطرح کرد که جرعه فشانی، جرعه نوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمی گیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.
تحلیل جامعه شناختی موانع رشد اقتصاد سرمایه داری در ایران (مطالعه موردی نیمه پایانی دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در این مقاله سعی شده است تا با بهره گیری از رویکرد نظری ماکس وبر در باب موانعی که سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی برای عقلانی شدن اقتصاد بوجود می آورد و با اتکاء به تلفیقی از راهبرد روشی جامعه شناسی تاریخی تفسیری و تحلیلی، به تحلیل موانع عقلانی سازی اقتصاد در دوره قاجار بپردازیم. در این راستا ابتدا ویژگی های سازمان مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعی روستا، ایل و صنف رایج در دوره مورد مطالعه تحلیل شده است. سپس مولفه هایی چون غلبه اقتصاد معیشتی؛ ممانعت از فردگرایی و گسترش اقتصاد و تقسیم کار اجتماعی؛ عدم رقابت پذیری اقتصاد در عرصه نظام جهانی؛ تحرک پذیری ضعیف اجتماعی به عنوان برآیندهای نظام مالیه عمومی حاکم بر این دوره مورد مطالعه قرار گرفته است و در پایان بر اساس یافته های پژوهش مفهوم عقلانیت تانیسی به عنوان تعدیل نظری جهت انطباق بیشتر چارچوب و مفاهیم نظری با تفرد تاریخی ایران قاجاری ارائه گردیده است.
تبیین تکوین و تطور حرکت سمکو بر بستر ناکامی جنبش مشروطه خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پژوهشی و تاریخی موجود درباره انقلاب مشروطه مشتمل بر حجم عظیمی از منابع تاریخی است که در قالب گفتارهای مختلف تاریخ نگاری، جامعه شناختی و... تولید گشته اند. هر کدام از آثار یادشده کلیت و یا بخشی از کلیت رخداد مشروطه را مورد توجه قرار داده اند. بخش مهمی از گام های عملی مشروطه خواهان در راستای تکوین دولت سازی نوین ایران برداشته شد، اما این پروسه در جریان دوره اول مشروطیت در خلال سال های 1285- 1299ه.ش با ناکامی روبه رو شد. این ناکامی از یک سو به دلیل عدم موفقیت مشروطه خواهان در ایجاد مجلس و قوه مجریه مستقل و از سوی دیگر ناتوانی در کنترل منظومه قدرت، یعنی هسته مرکزی سلطنت و نیروهای پیرامونی ایلات و قبایل بود. عدم موفقیت مشروطه خواهان در ایجاد دولت مدرن بسترساز بازتولید تحرکات منطقه ای ایلات و قبایل در این دوره شد. حرکت سمکو در چنین فضایی ظاهر شد. هرچند حرکت سمکو متأثر از فضای فکری حاکم بر مشروطیت و ضد مشروطیت در این دوره نبود، بلکه در سطح رهبری متکی بر آرمان های سیاسی- قومی و در سطح عملکردی متکی بر دینامیسم قبیله ای بود، اما فضای آنومی سیاسی پس از مشروطه زمینه ساز شکل گیری قدرت مندی حرکت وی در خلال سال های پس از مشروطه بود. در این مقاله نگارندگان ارتباط رخداد مشروطه و پی آیند های آن با حرکت سمکو را مورد وارسی قرار داده اند. نگارندگان در این مقاله مبنای کار خود را براساس دو فرض معین کرده اند. فرض نخست این است که رخداد مشروطه از منظر پروژه دولت- ملت سازی ناتمام و ناقص بود. فرض دیگر این است که حرکت سمکو بر بسترهای این انقلاب ناتمام توانست تطور یابد.
بازتابِ آموزش کودکان در سفرنامه های فرنگیانِ عصرِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ کودکان از عرصه های مغفول مطالعات تاریخی در ایران است . هرچند مورخان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران، به جنبه هایی از زندگی کودکان عهد قاجار، مانند آموزش کودکان پرداخته اند، اما بخش عمده ای از حیات این گروه در حاشیه تاریخ نگاری ایران قرار گرفته و بررسی نشده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی بخشی از حیات کودکان (آموزش آن ها) در عهد قاجار می پردازد. با توجه به قلمرو وسیع موضوع و کمبود داده درباره کودکان در متون تاریخیِ رسمی، عمومی و دودمانیِ عهد قاجار از یک سو و نیز بازتاب جنبه های گوناگون زندگی کودکان در سفرنامه های فرنگیان عصر قاجار از سوی دیگر، موضوع حاضر، با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش کودکان، شامل آموزش مکتب خانه ای، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه بوده است و از نظر تعلیم و تربیت و امکانات آموزشی بیشتر کودکان در وضعیت خوبی به سر نمی بردند و آموزش آن ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است، اما به تدریج وضعیت بهتری یافت. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
جایگاه بسیج تدارکی، تدافعی و تهاجمی بازار در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
412-381
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت نقش بسیج سیاسی بازار در انقلاب 57 مبنی بر حمایت بی شائبه ای که در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت، جامعه توانست قشر بازار را در میان توده های جامعه موردتوجه قرار داده و از ارکان مهم جامعه به شمار آید. در این مقاله تلاش شده است که کنش بازار و بازاریان را به عنوان یک نیروی اجتماعی تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی با رویکرد بسیج مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که بسیج سیاسی بازار سنتی چه نقشی در روند کنش جمعی در انقلاب اسلامی سال 57 ایران ایفاء کرده است؟ در پاسخ به این سؤال، باتکیه بر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی به بررسی نقش بسیج سیاسی تدارکی و تدافعی و تهاجمی بازار بر انقلاب سال 57 پرداخته می شود و نظر به بررسی نقش بازار در بسیج تدارکاتی در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت پرداخته می شود و همچنین در بسیج تهاجمی با حضور در تشکل های سیاسی همچون هیئت مؤتلفه اسلامی و در بسیج تدافعی در پیوستن بازاریان به اعتصابات سراسری جهت حمایت از انقلاب سال 57 اذعان داشت به بررسی نقش بازار نقشی در انقلاب 57 پرداخته می شود.
جنبش تنباکو و پیداییِ «مردم» در عرصه سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
195-217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسیِ ظهور پدیده ای نو در عرصه سیاست و مناسبات قدرت در ایران است. این پدیده نو همانا ظهورِ نوعی از سیاست ورزی است که بنیادِ مشروعیتِ دعاوی و مطالبات خود را برمبنای «مردم» و خواست و اراده آنان بنا می نهد. با واکاویِ تاریخ تحولات سیاسیِ ایران معاصر براساس آرای ارنستو لاکلائو در باب «امر سیاسی» و «سیاست مبتنی بر مردم» و به روش تحلیل گفتمان، به این نتیجه رسیدیم که به رغم تعدد جنبش ها، شورش ها و مقاومت ها در شهرها و روستاها در برابر حاکمان محلی و قدرت مرکزی، در «جنبش تنباکو» است که ما با نوعِ جدیدی از کردارِ سیاسی مواجه می شویم که خواست ها و مطالبات خود را به نام «مردم» و به نمایندگی از «مردم» طرح می کند.
تحلیل پایگاه اجتماعی نخبگان قدرت سیاسی: مطالعه موردی اعضای هیئت دولت های هفتم تا دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش، تحلیل پایگاه اجتماعی نخبگان قدرت سیاسی در دولت هفتم تا دهم است. دستگاه نظری این پژوهش بر تئوری مارکس و بر رویکرد وبری در تحلیل پایگاه اجتماعی استوار است. روش تحقیق، تحلیل تطبیقی-توصیفی با استفاده از داده های اسنادی است. واحد مشاهده در این مطالعه اعضای کابینه دولت های هفتم تا دهم است. تعداد آن ها 168 نفر بوده و از رؤسای جمهور، وزیران، معاونان و رؤسای دفتر رئیس جمهور تشکیل شده است. یافته ها نشان می دهد که95.8 درصد اعضای دولت مرد بوده اند. میانگین سنی اعضای دولت 48 سال بوده است. خاستگاه سکونتی 86.2 درصد اعضای دولت شهری است. تهران با 20.2 درصد، اصفهان با 13.1 درصد و یزد با 11 درصد در کل دولت ها بیشترین سهم از توزیع استانی اعضای دولت را داشته اند. به لحاظ پایگاه اکتسابی، 49.7 درصد اعضای دولت ها دارای تحصیلات دکتری و 29.9 درصد تحصیلات فوق لیسانس داشته اند. داده ها همچنین نشان می دهد اعضای دولت تجربه حضور در سطوح عالیِ مدیریت کشور را در پیشینه شغلی خود داشته اند. بر اساس داده ها، قشر دانشگاهی با 29.8 درصد، نظامی با 25 درصد و روحانی با 18.5 درصد در کابینه حضور داشته اند. .
واکاوی قدرت اقتصادی در دوران قاجار از دیدگاه منابع قدرت اجتماعی مایکل مان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی قدرت اقتصادی در دوران قاجار در چارچوب رویکرد قدرت اجتماعی چهارگانه مایکل مان است. مایکل مان چهار منبع قدرت را از یکدیگر متمایز می کند: سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی و اقتصادی. نوع پژوهش کیفی و روش آن کتابخانه ای است. این روش با استفاده از شیوه تحلیلی مایکل مان و سنجش منابع قدرت اجتماعی با چهار شاخص قدرت انجام گرفته است. فرض اصلی پژوهش این است که منابع قدرت در عصر قاجار نیز چهارگانه است. قدرت اقتصادی یکی از مهم ترین منابع قدرت در عصر قاجار است. منابع چهارگانه قدرت و به تبع آن عاملیت اجتماعی این منابع قدرت، یعنی دربار، روحانیون، رؤسای ایلات و عشایر و تجار در ارتباط نزدیک و مستمر با یکدیگر قرار داشتند. یافته های پژوهش نشان داد، نمایندگان اجتماعی قدرت اقتصادی، تجار، تلاش داشتند، استقلال خود را در تعامل و تقابل با نمایندگان دیگر منابع قدرت اجتماعی مانند دربار، روحانیون و سران ایلات و عشایر حفظ کنند. این گونه درگیری ها به هم پوشانی عاملان اجتماعی دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک، تجار و روحانیون، منجر شد. انقلاب مشروطه و جنبش تنباکو نتیجه نهایی هم پوشانی و به دنبال آن همکاری عاملیت اجتماعی این دو منبع قدرت اقتصادی و ایدئولوژیک در تقابل با قدرت سیاسی بود.
تحلیل جامعه شناختی دگرگونی تاریخی در مکان پاسداشت شیء مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، پژوهشی تاریخی و توصیفی تحلیلی در حوزه جامعه شناسی فرهنگ است. وبر در زمره یکی از پایه گذاران جامعه شناسی سه خط مشی تاریخی را برای توجیه قدرت در یک ساختار سیاسی معرفی کرد. او این شیوه های ناب را اقتدار فرهمندانه، اقتدار سنتی و اقتدار عقلانی قانونی نامید. یک سده پس از بیان این نظریه روند تاریخی را، که ذکر می شود، می توان برای این سه شیوه پیشنهاد کرد: فرهمندی باستانی، توارث تاریخی و دولت مدرن. هدف این پژوهش بنیادی نظری که داده های کیفی آن به شیوه اسنادی گردآوری شده اند، پی جویی تغییر مکان نگاهبانی از شیء مقدس/ برگزیده در این تحول درزمانی است. این نوشتار تلاش دارد ویژگی های این گونه اشیا را توصیف و روند تغییر جایگاه پاسداشت آن ها را در طول تاریخ در بافتی جامعه شناختی بررسی کند. برای فهم ماهیت شیء مقدس از تعاریف دورکهیم و اوتو استفاده شده و به یاری دیدگاه کانت درباره زیبایی و والایی کیفیت زیباشناختی ارتباط انسان با این اشیا تبیین شده است. نیایشگاه و کاخ را می توان مکان های پیشامدرن پاسداشت شیء مقدس/ برگزیده و هم بسته با دو شیوه ابتدایی تر اقتدار دانست، اما در دوره مدرن، موزه به منزله مهم ترین بنیاد برای نگاهبانی از اشیای برگزیده جایگزین این مکان ها شده است. موزه اشیا را در فرایندی از برگزیدگی، جداسازی و چارچوب بندی، موزه ای می کند. ممکن است اشیای مذهبی در روند ورود به موزه تقدس زدایی شوند یا اشیا روزمره مقدس سازی شوند. خلاف نیایشگاه، موزه تأثیر همسانی بر همه بازدیدکنندگانش ندارد. تجربه ارتباط با شیء مقدس در موزه امری ا ختیاری ، غیرالزامی، درونی، شخصی و برآمده از پیشینه، سن، دل بستگی و دانش هر بازدیدکننده است.
سه اپیزود انقلاب فرهنگی: از پیدایی تا نهادینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرهنگی بیشتر به یکی از نتایج ناگزیر انقلاب اسلامی فروکاسته شده و پیامد تحمیل اراده ی حاکمیت بر نظم دانشگاهی دانسته شده است. حال آنکه چیستی این رخداد تنها با درنظرگرفتن شرایطی که آن را امکان پذیر کردند، ارتباطش با جامعه و توصیف فربه ی رخدادهای گوناگون قابل درک است. افزون بر این، مشکل اصلی پژوهش های موجود این است که بر لحظه ی پدیداری انقلاب فرهنگی تمرکز دارند. از این رو، در این مقاله، کوشش شد با تکیه بر تحلیل هم آیند توصیفی عمیق تر ارائه شود، و سپس به این موضوع مهم پرداخته شود، چگونه انقلاب فرهنگی به امری پروبلماتیک در سال های پس از انقلاب بدل شد. با تکیه بر تحلیل تاریخیِ مجموعه عوامل هم آیند، سه اپیزود پیدایی، نهادینگی، و بازگشایی دانشگاه ها شناسایی شدند. افزون بر این، مجموعه ای از رویدادها ردیابی شدند، از قدرت یافتن اسلام گرایان، ضعف دولت، تسخیر سفارت آمریکا، و ناآرامی های مرزی تا پاکسازی های گسترده، انتخابات نخستین مجلس، و بمب گذاری ها (در دفتر حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست وزیری)، که در مرحله پیدایش اثرگذار بودند. وانگهی مجموعه رخدادهای درهم تنیده ای در متن مقاله گزارش شدند، مانند: ویژگی دانشگاه پساانقلابی، گستره ی انقلاب فرهنگی، و مسئله ی مقام مسئول در حوادث دانشگاه. توضیح همه ی این فرآیندها نشان می دهد چگونه چهره ی تازه ای از اداره ی جامعه در سال های پس از انقلاب ذیل پروبلماتیک فرهنگ ممکن شد. در این مقاله به هم آمیزی مؤلفه های گوناگون این پروبلماتیک یعنی برآمدن عقلانیت دینی، نهادهای متمایز، تکنیک ها و رویه های تازه ای برای اداره جامعه جایگزین شیوه های پیشین و از این مهم تر، توصیفی ژرف از کشمکش های نیروهای گوناگون پرداخته شد
مطالعه تطبیقی نشانه های تغییر خواهی در نقاشی های کمال الملک و ژاک لویی داوید* ( براساس نظریه میدان پی یر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی یر بوردیو جامعه شناس فرانسوی معتقد است، سلیقه ها، قضاوت ها و استعدادهای افراد اموری اجتماعی هستند که در نتیجه فرایند اجتماعی شدن شخص در طول زندگی کسب می شوند. او سلیقه هنرمند را مخلوق ذوق حاکم بر جامعه، یعنی سلیقه طبقه دارای سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین می داند. این مقاله با هدف بررسی مقایسه ای نشانه های تغییر خواهی در آثار کمال الملک و ژاک لویی داوید، براساس نظرات بوردیو نگارش شده است. هر یک از این دو نقاش در نقاط عطف تاریخ کشور خود به خلق اثر پرداخته اند. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی علاوه بر یافتن علت گزینش سبک مخصوص هر یک از این دو نقاش، چرایی وجود یا عدم وجود نشانه های تغییر خواهی در آثار داوید و کمال الملک با استفاده از نظرات بوردیو تبیین شود . یافته های پژوهش نشان می دهد، انتخاب سبک های طبیعت گرا و نئوکلاسیک توسط این دو هنرمند تحت تاثیر نظام آموزشی، سرمایه های فرهنگی و موضع این دو در ارتباط با میدان قدرت صورت گرفته است. در ارتباط با نشانه های تغییر خواهی نیز، با توجه به قرار گرفتن کمال الملک در دسته هنرمندان مستقل میدان تولید نقاشی، نمی توان نشانی از تغییر خواهی را در آثار او دید؛ در حالی که در آثار داوید، به دلیل قرار گیری وی در موضع وابسته به مخالفین طبقه حاکم، نشان تغییر خواهی را می توان مشاهده کرد.
تداوم زندگی کوچ نشینی از دوره پیش از تاریخ تا عصر حاضر در منطقه میان کوه شهرستان اردل؛ بر پایه مدارک باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
123-147
حوزههای تخصصی:
بخش میان کوه که در جنوب غرب شهرستان اردل واقع شده است، از بخش های کوهستانی استان چهارمحال و بختیاری است. این بخش طی سه فصل در سال های 1387 تا 1390 مورد بررسی قرارگرفت که طی این بررسی 600 محوطه از دوره پارینه سنگی میانی تا دوره قاجاریه شناسایی شد. بخشی از این منطقه باوجود رشته کوه هفت چشمه و گَره با ارتفاعی بیش از 3500 متر زمستان های سرد و تابستان های معتدل و بخشی با ارتفاعی کم بین 1100 تا 1800 متر در تابستان ها گرم و در زمستان ها سرد است. از این رو منطقه ای بسیار مستعد برای شکل گیری و توسعه جوامع انسانی با معیشت دامداری از دورترین ایام تاکنون بوده است. دامنه های کوه گره و کوه هفت چشمه تا ارتفاع بالای 3000 متر امروزه مورد استفاده کوچ نشینان است، الگویی که در گذشته نیز با توجه به یافته های باستان شناسی به احتمال زیاد وجود داشته است. بیشتر محوطه های شناسایی شده به ویژه در دوره نوسنگی ( 9محوطه) در دره های کوچک و بزرگ و دامنه ارتفاعات قرار گرفته اند و تمامی ویژگی های ریخت شناختی استقرارهای کوچ نشینی امروزی را دارند. عامل پیوند دهنده آن ها هم جواری این محوطه ها با معماری موقتی کوچ نشینان بختیاری است. تمامی محوطه های باستانی دوره استقراری کوتاهی دارند، به این معنا که پس از این دوره یا متروک شده اند یا تنها برای مدت کوتاه دیگری مسکونی بوده اند و حضور آن ها در دامنه های شیب دار با خاک کم عمق نشان از زندگی کوچ نشینی دارد.
هم سویی با شاهنامه در تجدید حیات هنری و احیا هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی (۳۲۹ - ۴۱۶ ھ .ق) نه تنها سند احیای هویت ملی ایرانیان، که رکن مهم دوام بسط و نشر فرهنگ و هنر پربار ساکنان این سرزمین است. فردوسی بزرگ نوشتن این کتاب را تلاشی به منظور زنده کردن دوباره مردم ایران معرفی می کند. مقاله حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که آیا حکیم طوس به تنهایی بر احیای سنت های گذشته این مرز و بوم همت گمارده و یا سایر اقشار نظیر هنرمندان و صنعت گران این سرزمین نیز در احیا سنت ها و فرهنگ پیش از اسلام ایران تلاش داشته اند؟ فرض بر آن است که خالقان هنرها و صنایع نیز در تلاشی هم سو با احیاگر زبان فارسی نسبت به تجدید حیات هنری ایران اهتمام ورزیده اند. در نوشتار حاضر تلاش بر آن است تا با اتکا به شواهد باستان شناسانه مورد استفاده در پژوهش، میزان مشارکت هنرمندان و صنعت گران (به ویژه سفالگران، کاشی کاران و گچ بران) ایران در هم سویی با حکیم طوس به منظور تجدید حیات هنری و احیای سنت های روایی عصر ساسانیان مشخص گردد. بدین منظور، تزیینات نمونه هایی از اشیا سفالین، کاشی ها و گچ بری های قرون میانی اسلامی مورد مطالعه قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید که با وجود تأکید حاکمان عرب بر ممنوعیت شرح حال شخصیت های اسطوره ای ایران پیش از اسلام، بیشتر مردم ایران در تلاش بوده اند تا به هر نحو ممکن فرهنگ و سنت های گذشته خویش را بر آثار و مصنوعات خویش منعکس نمایند.
تحلیل باستان شناسی سیر تحول واژگان تاریخ و آرکیولوژی در جوامع آسیای غربی و یونان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
134-154
حوزههای تخصصی:
زبان همواره به عنوان پدیده ای مهم در حوزه علوم انسانی مطرح بوده و خود بخشی از تحقیقات علوم اجتماعی و انسانی مانند جامعه شناسی، انسان شناسی، زبان شناسی، تاریخ و باستان شناسی قرار گرفته است. تحقیقاتی در مورد ریشه شناسی و چگونگی ظهور کلمه «تاریخ» در منابع و متون تاریخی آسیای غربی و یونان انجام گرفته است. از آن جائی که کلمه آرکیولوژی یونانی با کلمه تاریخ شباهت ساختاری دارد، موجب ایجاد فرضیه هایی در این زمینه شده است. برخی ریشه این کلمات را در زبان های سامی و برخی دیگر در زبان های ایرانی و یونانی بیان کرده اند، ولی همه محققین در مورد منشاء اصلی آنها ابراز تردید کرده اند. این تحقیق با تکیه بر بستر تاریخی واژه تاریخ به خصوص در جوامع سومر و عیلام، منشاء این واژه را در شهر اوروک و حوادث اجتماعی- سیاسی آن جستجو کرده و آن را با ارخ یادشده در تورات مطابقت داده است. براساس یافته های تحقیق، نه تنها واژه یادشده بلکه کلیت و شاکله میراث تمدنی سومر و عیلام در جوامع ایرانی از طریق هخامنشیان، در جوامع عرب زبان از طریق اکدها، و در جوامع یونانی از طریق اسکندر و سلوکیان حفاظت شده و تا به امروز دوام آورده است.
واکاوی جامعه شناختی نماد دایره در ساختارهای تدفینی عصرآهن مطالعه موردی گورستان های حوزه ی رود مشگین چایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر آهن به دوره ای اطلاق می گردد که در آن تکاپوی مهاجرت در بین اقوام مختلف شدت گرفت. بهترین اثر باستان شناختی از این اقوام مهاجر، ساختارهای تدفینی آنهاست. به گونه ای که این ساختارها در بسیاری از حوزه های باستان شناختی که آنها اشغال نموده اند، دیده می شود. شاخص ترین ویژگی تدفینی این اقوام که در غالب سرزمین های وارد شده به آن قابل مشاهده است، وجود یک ساختار مدور سنگی بر سطح گور است که فضای مرکزی یا محل قرار گرفتن مرده را احاطه نموده است که گاهی بواسطه چیدن یک ردیف قلوه سنگ یا قطعه سنگ ساخته می شده و یا گاهی با ساختاری چند ردیفه از سنگ های کوچک و بزرگ و با نظمی خاص انجام می گرفته است. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه یکی از رودخانه های پر آب شهرستان مشگین شهر است که یکی از مهمترین عوامل شکل گیری محوطه های باستانی این بخش از استان اردبیل به شمار می آید. در بررسی های میدانی، گورستان های عصر آهن بسیاری در این حوضه مورد مطالعه قرار گرفت که یکی از ویژگی های بارز آنها، ساختارهای جالب توجه دایره ای شکلی است که فضای داخلی گور و محل قرار گرفتن جایگاه مرده را احاطه نموده است. پژوهش حاضر با پیش زمینه ای مختصر از نحوه پراکنش چنین ساختارهایی در قبور هزاره دوم و اول ق.م، با نگاهی به مطالعات اسطوره شناختی و نمادشناختی، به چرایی و چگونگی وجود ساختارهای مدور در تدفین های باستانی عصر آهن حوزه مشگین چایی پرداخته است. نگاهی جامعه شناختی به این موضوع، نشانگر وجود باورهای خاصی در بین جوامع عصر آهن بوده که اعتقاد به آنها سبب پیدایش و تداوم شیوه های خاصی در تدفین مردگان شده است.
معماری و سازماندهی فضایی- اجتماعی فرهنگ کورا-ارس در حوزه های شرقی و غربی دریاچه ارومیه (مطالعه موردی: محوطه های یانیک تپه، هفتوان تپه، گوی تپه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
155-197
حوزههای تخصصی:
معماری از شاخصه های فرهنگی- تمدنی است که برای بازشناسی فرهنگ مادی و معنوی جوامع در دوره های مختلف مورد مطالعه قرار می گیرد. در اوایل هزاره سوم پ.م هم زمان با دوره مفرغ قدیم و ورود فرهنگ کورا-ارس به منطقه شمال غرب ایران، معماری با ساختار کلبه ای و مدور ارائه شد که واحدهایی به صورت دایره وار با قطر کمتر از سه متر با پوششی تخت بودند. سپس چنین معماری به صورت راست گوشه و چهار گوش نمود یافته که مشخصه بارز و متداولش، تیرک چوبی و اجاق در مرکز خانه است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل معماری فرهنگ کورا-ارس در حوزه های شرقی و غربی دریاچه ارومیه با تأکید بر معماری محوطه های یانیک، هفتوان و گوی تپه انجام شده است. نخست به فرهنگ کورا-ارس، محوطه های مرتبط و ویژگی های آن ها پرداخته شده، سپس برحسب معماری به بیان سازه ها و عناصر مادی پرداخته شده است، در مرحله ی بعد فضاهای معماری محوطه ها از منظر پلان و مصالح معماری با هم مقایسه شده و در جدول های هر محوطه ثبت شده است. در نتیجه وجوه تشابه و تفاوت در معماری محوطه ها شناسایی شده که می تواند بیانگر ادغام این گروه قومی در جمعیت بومی منطقه در حدود 2400 ق.م و همچنین پیروی از الگوهای مشخص برخاسته از نظم اجتماعی خاص جامعه ای باشد که سازمان و ساختار اجتماعی آن در گذر صدها سال ثابت و ساکن مانده است.
تبیین و بررسی نظام زندان و حبس در ایران قرون پنجم و ششم هجری بر اساس روش تبارشناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان یکی از کهن ترین اشکال تنبیه و برجسته ترین مکانِ طرد در تاریخ جوامع بشری است که تشکیلات بیرونی و سازوکار درونی آن، از جامعه ای به جامعه دیگر و از دوره ای به دوره دیگر تغییر می کرده است. اشکال مختلف زندان و موقعیت برجسته مکان زندان در ساختار کالبدی شهرهای ایرانی اسلامی و استفاده مکرر از مجازات حبس در مورد محکومان در تاریخ ایران در قرون پنجم و ششم هجری، این پرسش را برمی انگیزاند که زندان در کجای نظام حقوقی قضائی قرار می گرفت و سازوکار درونی آن چگونه بوده است. مقاله حاضر بر آن است با رویکردی توصیفی تحلیلی و با الهام از مطالعات میشل فوکو، به بررسی نظام زندان و حبس بپردازد و توصیفی کامل از آن در دوره مزبور ارائه کند. در پایان، چنین نتیجه گرفته شد که زندان به مثابه مکانِ طردْ در دل یک شبکه بندی دقیق فضای شهری و قلمروی قرار داشت که از طریق جای دادن زندانیان به بهترین شیوه تقسیم بندی های دوتایی و توزیع تفاوت گذارانه زندانیان را بازنمایی می کرد. زندانیان محاکم حقوقی قضائی بر اساس جرم، نوع و میزان محکومیت، جنسیت، سن، جایگاه تشکیلاتی و غیره، تنها با گذراندن دوران محکومیت و یا استفاده از سایر ابزارهایی که نظام حقوقی قضائی مبتنی بر فقه اسلامی در اختیار او می گذاشت، قادر به بازگشت به جامعه بود؛ اما زندانیان سیاسی امنیتی که به اراده قدرت سیاسی گرفتار حبس شده بودند، اگر تا مرگ در حبس نمی ماندند، آزادی شان در گرو عفو یا مرگ حاکم و سلطان بود.
تحلیل نظم اجتماعی در دوره صفوی با تکیه بر نظریه حکومت طبیعی شکننده نورث و همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه نقطه عزیمت ایرانیان برای بنیان نهادنِ دولتِ جدید شمرده شده که در آن نخستین حکومتِ مستقلِ ایرانی پس از اسلام تشکیل شد. اگرچه حکومت صفوی به طور نسبی از توانایی ایجاد نظم و کنترل خشونت و رسیدن به درجاتی از رشد و بالندگی برخوردار بود، اما دیری نپایید که نظم و انسجام اجتماعی با بحران ها و چالش های عمیقی روبه رو شد و درنهایت رو به فروپاشی گذارد. این پژوهش می کوشد تا علل و زمینه های این امر را با استناد به شواهد و دلایل احصا شده از متون و منابع تاریخی، با روش تحلیلی و مقایسه ای و با توجه به الگوی حکومت طبیعی نورث و همکارانش واکاوی کند. یافته های پژوهش حاکی است ویژگی های حکومت صفوی در چهار مضمونِ «ناکامی در ائتلاف سازی پایدار»، «شکست در ایجاد تعادل میان نیروهای اجتماعی»، «ساخت شخصی، غیررسمی و یک جانبه قدرت سیاسی» و «اقتصاد سیاسی انحصاری و نقض حقوق مالکیت» با شاخص های اصلی حکومت طبیعی شکننده نورث و همکاران هم خوانی دارد.