فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر نگرش زنان نسبت به بدن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی عوامل فرهنگی و اقتصادی موثر بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن می پردازیم هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر نگرش زنان است که با استعانت از نظریه های فوکو ،بوردیو ،بودریار ،الیاس ،ترنر ،موس ،داگلاس ،هبدایج ،فستینگر،فمنیست مورد بررسی قرار گرفته است. با طرح پرسش هایی همچون عوامل فرهنگی واجتماعی تا چه اندازه بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟ آیا ویژگی های جمعیت شناختی (تحصیل ،پایگاه اقتصادی ،سن ،...) بر نگرش زنان نسبت به مدیریت بدن تاثیرگذار است ؟به تحلیل و تبیین موضوع پرداخته است.
روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 14 سوالی مبتنی بر طیف لیکرت است . نمونه مورد مطالعه 317نفر از بانوان تهرانی فعال در باشگاههای ورزشی بانوان منطقه 5 تهران هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است یافته ها نشان داد که تمام عوامل فرهنگی واجتماعی تاثیرگذار برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن در سطحی بالاتر از حد متوسط قراردارند. تفاوت معناداری در مورد تاثیرگذاری عوامل فرهنگی واجتماعی برنگرش زنان نسبت به مدیریت بدن بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی سن، وضعیت تاهل، تحصیلات شخصی، تحصیلات مادر، وضعیت اشتغال، وضعیت اقتصادی، میزان درآمد و وضعیت مسکن وجوددارد.
ساخت و روایی سنجی آزمون اولیه مراقبت والدینی ادراک شده بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن زنان متأهل ساکن شهر بابل بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه بین آن ها توزیع شده است.
نتیجه آزمون تفاوت میانگین متغیرهای سلامت معنوی بر حسب اشتغال نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین سلامت معنوی بر حسب اشتغال وجود دارد. بر این اساس، غیر شاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر حسب اشتغال، تفاوت معناداری نداشته است..
همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر متغیر وابسته(دلزدگی زناشوئی) تأثیر دارد. در معادلة رگرسیونی چند متغیره نشان داده شد که از بین متغیرهای مستقل واردشده به معادله تنها متغیر مستقل نگرش به ارتباط قبل از ازدواج (با ضریب تاثیر 26/0) معنادار بوده و اثر متغیر سلامت معنوی بر میزان دلزدگی زناشوئی معنادار نبوده است.
تبیین الگوی مفهومی در فرایند سازگاری با خانواده همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگویی مفهومی در زمینه عوامل و بسترهای شکل دهنده عدم سازگاری زنان با خانواده همسر و شرایط و متغیرهای واسطه ای ایجاد این عدم سازگاری و راهبردهای افراد برای مدیریت این روابط و افزایش سازگاری است. پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی و روش نظریه مبنایی انجام شد و اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق نمونه گیری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل داده های پیشین از بین هفده نفر از زنان متأهلی که حداقل یک سال تجربه ارتباط و زندگی نزدیک با خانواده همسرشان داشتند، گردآوری شد. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، دو طبقه نظری عوامل زمینه ساز شکل گیری فرایند عدم سازگاری با خانواده همسر (ذیل سه شناسه محوری ""چگونگی شناخت، اسناددهی و پردازش اطلاعات توسط فرد""، ""چگونگی ارتباط های بین فردی زوج با خانواده گسترده"" و ""چگونگی ارتباط های بین فردی زوج با زوج"") و هم چنین راهبردهای مقابله ای در جهت سازگاری با خانواده همسر (ذیل چهار شناسه محوری ""راهبردهای مقابله ای شناختی""، ""راهبردهای مقابله ای ارتباطی""، ""راهبردهای مقابله ای ساختاری"" و ""راهبردهای مقابله ای دینی"") صورت بندی شد. یافته ها در بررسی و ارزیابی ابعاد و عوامل بسترساز ناسازگاریها با خانواده همسر بیانگر وجود ارتباطات چندگانه و به هم پیچیده ای از موضوعات مختلف فردی و بین فردی است که همین امر لزوم توجه زوج درمانگران و مشاوران را به اهمیت این مسائل در درمان ناسازگاریهای زوجی با خانواده همسر می رساند.
مقایسه سبک های فرزند پروری،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم وغیر مجرم شهر ایلام می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زندانیا محکوم به جرائم عمومی و جوانان عادی شهر ایلام می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد280(140نفر از هر گروه)به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شدند.ابزار های مورد پژوهش شامل پرسشنامه اقتدار والدین و پرسشنامه دشواری در نظم بخشی هیجانی و پرسشنامه تاب آوری کانر - دیویدسون می باشد.جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریاس چند متغیره استفاده شد.یافته های این پژوهش نشان داد که بین سبک های فرزند پروری ،دشواری در تنظیم هیجان و تاب آوری در جوانان مجرم و غیر مجرم در سطح1% >pتفاوت معناداری وجود دارد،با توجه به تأثیر مؤلفه های فوق در پدیده ی گرایش به جرم در بین جوانان توجه به آنها مهم در راستای کاهش این پدیده مخرب اجتماعی می باشد.
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
تأثیر عملکرد خانواده در پیش بینی حجاب زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه عملکرد خانوادگی در افراد با حجاب برتر، حجاب معمولی و حجاب ضعیف صورت گرفت. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دختران و زنان بالای 15 سال کشور که 2868 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عملکرد خانواده و پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد خانواده و نوع حجاب وجود دارد (001/0p
پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی عملکرد خانواده و شادکامی زناشویی بر اساس سرمایه روان شناختی زن در خانواده های کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بود .روش پژوهش از نوع امار توصیفی- ضریب همبستگی بود و نمونه مورد مطالعه 120 نفر از کارمندان زن متاهل شهرداری شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادمانی زناشویی، سرمایه روان شناختی لوتانز و سنجش عملکرد خانواده استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که از بین ابعاد سرمایه روان شناختی( تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی و امید)،تاب آوری به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی شادکامی زناشویی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی عملکرد خانواده بود و در حیطه پیش بینی ابعاد عملکرد خانواده بر اساس ابعاد سرمایه روان شناختی، امید به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد آمیختگی عاطفی بود. خودکارآمدی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد عملکرد کلی و حل مشکل بود. خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد همراهی عاطفی بود و امید و خوش بینی به گونه ای معنادار قادر به پیش بینی بعد کنترل رفتار بود. هم چنین، پش بینی بعد ارتباط و ایفای نقش از روی سرمایه های روان شناختی زنان معنادار نبود.
تبیین جامعه شناختی سرمایه اجتماعی خانواده و فضای مجازی (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فناوری های ارتباطی جدید و بزرگراه های اطلاعاتی آن، به ویژه فضای مجازی، منجر به تحول در شدت و میزان ارتباط انسان ها در اقصی نقاط جهان شده اند و تحولی کیفی نیز در این ارتباطات ایجاد کرده اند. امروزه با استفاده از اینترنت و با حضور در این بزرگراه، امکان بهره گیری از انبوهی از اطلاعات در کمترین زمان ممکن و برقراری ارتباط گفتاری، نوشتاری و دیداری با هزینه ای نسبتاً کم فراهم آمده است. خانواده به عنوان یکی از مهم ترین قدرت های تربیتی از انسان ها مراقبت می کند و این عمل را همان گونه انجام می دهد که زندگی اجتماعی آن را می خواهد. درحقیقت افراد در خانواده بسیاری از ظرفیت ها را جهت زندگی در جامعه کسب می کنند.از جمله این ظرفیت ها سرمایه اجتماعی است. با توجه به اهمیت این مسئله در این مقاله به بررسی تاثیر فضای مجازی بر سرمایه اجتماعی افراد در خانواده ها پرداخته شده است..پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، با تکیه بر نظریه های مربوط به این حوزه صورت گرفته است. جامعه آماری خانواده های دارای فرزند بالاتر از 15 سال شهر اصفهان هستند. متغیر استفاده از فضای مجازی با دو شاخص کمیت وکیفیت و متغیر سرمایه اجتماعی با چهار شاخص اعتماد، انسجام، مشارکت وحمایت اجتماعی سنجیده شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که کیفیت وکمیت استفاده از فضای مجازی، بر سرمایه اجتماعی خانواده تاثیر داشته است. بدین معنا که هرچه میزان استفاده از فضای مجازی بیشتر باشد سرمایه اجتماعی که ناشی از ارتباط افراد در دنیای واقعی و ارتباطات رودر رو است، کاهش پیدا می کند.
ارزیابی و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی مطالعه موردی: دهستان شیان، شهرستان اسلام آباد غرب مشخصات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی است که در علوم دیگر نیز کاربردی گسترده دارد و دارای ارتباط تنگاتنگی با توانمندسازی زنان است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) بوده است. روایی صوری پرسش نامه به وسیله پانل کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. جهت تعیین پایایی، تعداد 35 پرسش نامه در منطقه توزیع شد که مقدار آن برای کل بخش ها بر اساس آلفای کرونباخ 74/0 برآورد شد. جامعه آماری پژوهش زنان 13 روستای دهستان شیان با جمعیت 3329 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 355 نفر برآورد شد که پراکندگی تعداد نمونه ها در روستاها به صورت طبقه ای و به نسبت جمعیت آن ها بوده است. نتایج بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده این است که بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد مؤلفه های اعتماد، مشارکت و انسجام 42/0 از تغییرات توانمندسازی زنان را تبیین می کند. بر اساس آزمون فریدمن نیز مؤلفه خودتعیینی از بین مؤلفه های توانمندسازی دارای رتبه بالاتری است
بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
649-662
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه 7500 شهروند ساکن در شهرک قلعه از توابع شهرستان قروه می باشد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده 323 نفر در گروه نمونه این پژوهش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری این پژوهش شامل پرسش نامه جو عاطفی خانواده، پرسش نامه کنترل عواطف، و پرسش نامه گرایش به اعتیاد می باشند. یافته های تحقیق نشان داد که بین جو عاطفی خانواده با گرایش به اعتیاد و مؤلفه های آن رابطه معنادار وجود دارد. هم چنین بین کنترل عواطف و گرایش به اعتیاد نیز رابطه معناداری وجود دارد. در زمینه رابطه بین مؤلفه های کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد نیز به جز مؤلفه خشم، سایر مؤلفه ها (خلق افسرده، اضطراب و عاطفه مثبت) با گرایش به اعتیاد رابطه معنادار وجود دارد. در مجموع بین جو عاطفی خانواده و کنترل عواطف با گرایش به اعتیاد رابطه وجود دارد. هم چنین جو عاطفی خانواده پیش بینی کننده خوبی برای گرایش به اعتیاد است. اما کنترل عواطف نمی تواند پیش بینی کننده خوبی برای گرایش به اعتیاد باشد.
دین و شادمانی: مطالعه رابطه دینداری با احساس شادمانی در نمونهای از دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادمانی و رضایت از زندگی یکی از موضوع های با اهمیّت پژوهشی برای پژوهش گران رشته های گوناگون علوم اجتماعی است؛ زیرا احساس شادمانی می تواند نقش بسزایی در فرآیند توسعة یک جامعه و ارتقای کیفیت زندگی افراد ایفا کند. یکی از مهم ترین عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با شادمانی که مورد توجّه پژوهش گران واقع شده است، باورها و پای بندی دینی است. این مقاله بر آن است تا ضمن مرور رویکردهای مختلف مربوط به رابطه دین داری و شادمانی، با رویکردی ترکیبی این رابطه به صورت تجربی مطالعه شود. به این منظور، به روش پیمایش و با نمونه ای از دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال ۱۳۹۱، رابطة دین داری با متغیّرهای حمایت اجتماعی، معناداری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیّت ها آزمون شد. ابزار گردآوری اطّلاعات پرسش نامه بود. براساس یافته های تحقیق، دین داری به واسطه متغیّرهای حمایت اجتماعی، معناداری زندگی و سازگاری با ناکامی ها و محرومیّت ها، می تواند شادمانی افراد را افزایش دهد. با وجود این، با کنترل این متغیرها اثر دین داری بر شادمانی جهت منفی ضعیفی پیدا می کند که ممکن است به خاطر ایجاد نوعی وسواس و ترس از گناه و مجازات ناشی از آن، ایجاد دنیاگریزی و جزمیت گرایی باشد.
بررسی روانشناختی تجاوز جنسی زناشویی با نگاهی بر جنبه فقهی و حقوقی موضوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز جنسی زناشویی از جمله مواردی است که سازمان ملل، مبارزه با آن را در قالب اعلامیه حذف خشونت علیه زنان منتشر کرده است. که با توجه به رشد تعداد کشورهایی که تجاوز جنسی زناشویی را جرم انگاری کرده اند، این مسأله به مرز تبدیل شدن به یک الزام بین المللی رسیده است. نیاز به شناسایی این پدیده و شناخت ابعاد روانشناختی آن در جامعه ما و نحوه برخورد قانونگذار با این پدیده امری ضروری می نماید. این پژوهش درصدد است ضمن شناخت پدیده تجاوز جنسی زناشویی پاسخی مناسب در خصوص سؤال اصلی پژوهش مبنی بر اینکه تجاوز جنسی زناشویی موجود در دیدگاه روانشناختی به چه نحوی در فقه و حقوق اسلامی قابل طرح است؟ را بیابد. علاوه بر بررسی این پدیده به شیوه کتابخانه ای، از روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته و شیوه تحلیل داده اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از طریق مصاحبه عمیق با 4 تن از قربانیان مقولات محوری استخراج شده اند. سپس از مقولات جهت تدوین پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که قانونگذار به صورت غیر منسجم به برخی از مقولات پرداخته است. از سوی دیگر مقوله عشق در دیدگاه فقهی با عمق بیشتری نسبت به دو مؤلفه حقوق و روانشناختی ارائه و تببین شده است.
بررسی مقایسه ای ملاک های ازدواج (اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ظاهری و دموگرافیک)زوج های در شرف ازدواج دوم با ملاک های آنها در ازدواج اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای ملاک های ازدواج زوج های در شرف ازدواج دوم با ملاک های ازدواج اول آنها می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل همه زوج هایی است که در شهر تهران در سال 1394 قصد ازدواج دوم داشته اند و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس می باشد و نمونه شامل 50 زوج در شرف ازدواج درسال 1394 می باشد که به مراکز مشاوره محقق مراجعه نموده اند. در این تحقیق 10 ملاک اصلی ازدواج به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که ملاک های ظاهری، تحصیلات، اقتصادی و رضایت خانواده زنان و مردان در ازدواج اول و دوم تفاوتی ندارد. ملاک های فرهنگی و قومی، مذهبی، روان شناختی، شرایط خانواده و علایق مشترک زنان و مردان در ازدواج اول و دوم متفاوت است. و ملاک عشق در زنان در ازدواج اول و دوم متفاوت بوده و در مردان تفاوتی مشاهده نشد.
تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، با تأکید بر فرهنگ و قومیت لر (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان 30-18سال شهر یاسوج و پاسخ به این سؤال است که جوانان یاسوجی چه ارزش های اجتماعی و نیز چه سبکی از زندگی را برای خود برگزیده اند و ارزش های اجتماعی (مادی، التقاطی و فرامادی) تا چه اندازه بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است. جامعه آماری، جوانان شهر یاسوج بودند که از طریق فرمول کوکران 384 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد: ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است و هر قدر ارزش های فرامادی جوانان افزایش یابد، سبک زندگی آنها مدرن تر می شود و بیشتر به سمت مدرنیته پیش می روند. جوانان به واسطه قرار گرفتن در شرایط جهانی شدن، با سبک های مختلفی از زندگی روبرو هستند و هر چه سبک زندگی افراد در جامعه امروزی مدرن تر باشد، از میزان هویت قومی افراد کاسته می شود. از این رو باید به تقویت ارزش های اجتماعی توجه ویژه ای مبذول شود.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نوع سبک زندگی (سبک زندگی سنتی و مدرن) با گرایش به فرزندآوری در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-1393 با حجم نمونه 384 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه بندی و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان استفاده از رسانه های خارجی (اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی و شبکه های ماهواره ای) و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد، اما بین استفاده از رسانه های داخلی و گرایش به فرزندآوری رابطه معناداری مشاهده نشد. بین سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و سبک زندگی سنتی با گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار مثبت و بین سبک زندگی مدرن و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، از میان متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، مقطع تحصیلی، وضعیت شغلی و گروه قومی)، تنها رابطه بین وضعیت شغلی و قومیت با گرایش به فرزندآوری معنادار شد.
ریشه یابی و رتبه بندی علل افزایش سن ازدواج در بین دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر افزایش سن ازدواج دانشجویان است. روش تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی است و جامعه آماری نیز دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، و نمونه آماری 392 نفر که براساس جدول مورگان به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته حاوی 52 مؤلفه در طیف پنج درجه ای لیکرت با پایایی 902/0 براساس آلفای کرونباخ بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات افزون بر روش های آمار توصیفی از آزمون استنباطی Z تک گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد: بیکاری، نداشتن درآمد کافی، خوف از افزایش هزینه ها، تأکید بر داشتن مسکن و خودرو پیش از ازدواج، استقلال مالی، گسترش روابط ناسالم بین دختران و پسران، کاهش اعتماد به طرف مقابل، گسترش فرهنگ تجمل گرایی، تأکید بر داشتن شغل مناسب با مدرک دانشگاهی، مسئولیت پذیر نبودن افراد برای اداره زندگی، به ترتیب از مهم ترین و الویت دارترین، و نگرانی از ضعف و ناتوانی جنسی، تأکید والدین بر انتخاب همسر از بین آشنایان، و خدمت سربازی پسران از کم اثرترین عوامل در افزایش سن ازدواج دانشجویی شناخته شدند. مؤثرترین عامل برای افزایش سن ازدواج دانشجویی عوامل اقتصادی هستند.
بررسی نقش جمعیت خانواده بر ابعاد روانی فرزندان: امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی در نوجوانان خانواده های چند فرزند و تک فرزند شهر خرم آباد بود. طرح پژوهش رابطه ای از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان نوجوان دختر و پسر دوره متوسطه اول و دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95 1394 بود. حجم نمونه شامل 150 نفر دانش آموز از خانواده های تک فرزند بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و 150 نفر دانش آموز از خانواده های چند فرزند که متناسب با افراد تک فرزند به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (1991)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویسون (2003) و پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون (2000) بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان امید به زندگی، تاب آوری و تمایزیافتگی نوجوانان خانواده-های تک فرزند و چند فرزند تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P=)؛ بدین معنی که میزان امید به زندگی، تاب-آوری و تمایزیافتگی در نوجوانان خانواده های چند فرزند از نوجوانان خانواده های تک فرزند بیشتر بود. با توجه به نتایج این مطالعه، که نوجوانان خانواده های تک فرزند، از بین متغیرهای مورد مطالعه، میانگین کمتری را نسبت به نوجوانان خانواده های چند فرزند نشان دادند، لازم است زمینه کسب آگاهی بیشتر در مورد ویژگیهای نوجوانان خانواده های تک فرزند و چند فرزند و همین طور شیوه های فرزندپروری مناسب برای والدین این کودکان در جامعه فراهم شود