فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این نوشته در پی آن است که به نقش عشایر در حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران بپردازد. بدین منظور دو فرضیه را مورد برسی قرار داده است: فرضیهای که در این باره برای عشایر نقش منفی قایل شده و دیگری فرضیهای که نقش مثبت عشایر را در این خصوص تاییـد میکنـد؛ آنگاه با اشـاره به بحث اقـوام در جوامع غربی و تفاوت بنیادین آنها با مقوله عشایر در ایران و ذکر نمونههایی از عملکرد ایلات مختلف عشایـر ایـران، فرضیه دوم را پاسخ مناسبی بـرای پرسش اصلی مقاله معرفی میکند.
بررسی عملکرد شهرداری در چهارچوب حکمروایی خوب و شایسته شهری (مورد مطالعه: نواحی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش این پژوهش، با توجه به مؤلفه های مورد بررسی و ماهیت کاربردی آن، توصیفی- تحلیلی می باشد که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد شهرداری ایلام بر اساس شاخص های حکمروایی شایسته و خوب شهریاست و محدوده جغرافیایی آن، شهر ایلام است که در سرشماری سال 1390 برابر 172 هزار و 213 نفر بوده است. جامعه آماری تحقیق نیز 42 هزار و 613 خانوار ساکن شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار بوده است که به روش تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران، انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد که مقدار محاسبه شده 86/0 به دست آمد. در این تحقیق، پنج شاخص: مسئولیت پذیری، پاسخگویی، مشارکت، برابری (عدالت)، اثربخشی و کارآمدی، مورد استفاده قرار گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss و آزمون T تک نمونه ای استفاده شده و ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که سطح تمام شاخص های حکمرانی خوب در شهر ایلام، پایین تر از سطح متوسط طیف لیکرت است؛ لذا می توان گفت که نواحی این شهر از لحاظ این مؤلفه ها در سطح نامطلوبی قرار دارند.
هنر و ادب؛ تامل: گمشده ی خانه های دیروز و امروز؛ روایتی از معضلات و نابسامان های زندگی شهری امروز
بررسی عوامل موثر بر احساس آنومی (بی هنجاری) سیاسی مطالعه موردی: شهروندان استان ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثربراحساس آنومی سیاسی مطالعه موردی، شهروندان استان ایلام بوده و به منظور اجرای پژوهش محقق از روش توصیفی پیمایشی استفاده کرده است. واحد مطالعه در این پژوهش حاضر (شهروندان 18سال به بالا شهر ایلام طبق مفاد قانون اساسی کشور) خانوارهای شهر ایلام هستند که با مراجعه به این قشر متغیرها و خصایص مورد نظر آنان مورد سنجش و بررسی قرار داده شد. با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، تعداد نمونه 414 نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در شهریور ماه 1394 گردآوری شده است. در این پژوهش با مطالعه آثار دورکیم مدل تئوری برای بررسی عوامل موثر بر احساس آنومی سیاسی تدوین شده که عبارتند از: تغییرات شتابان اقتصادی، همبستگی سیاسی، یگانگی دینی، ناعادلانه بودن قواعد، فردگرایی، وسکیولاریزم. در این پژوهش بررسی آنومی سیاسی از هفت بعد در قالب متغیر های مستقل پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. در فرضیه اول که به بررسی نقش شتابان اقتصادی و صنعتی شدن بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که سطح T آماره به میزان 25/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 000/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه دوم که به بررسی نقش انسجام (تعهد) دینی بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمونT آماره به میزان 21/1- و میزان سطح معنی داری در حدود 016/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه سوم که به بررسی نقش احساس غیرعادلانه بودن قواعد بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 11/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 018/0 است. لذا، نتیجه می گیریم که ارتباط این دو معناداری است. در فرضیه چهارم که به بررسی نقش فردگرایی بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 11/4 و میزان سطح معنی داری در حدود 044/0 است. لذا، نتیجه می گیریم که ارتباط این دو معناداری است. در فرضیه پنجم که به بررسی نقش سکولاریزم براحساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 69/1 و میزان سطح معنی داری در حدود 26/22 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار نیست. در فرضیه ششم که به بررسی نقش پایگاه اجتماعی و اقتصادی بر احساس آنومی سیاسی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون T معادل 92/3- و میزان سطح معنی داری در حدود 000/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. در فرضیه هفتم که به بررسی نقش همبستگی سیاسی بر احساس آنومی پرداخته شد، نتایج نشان داد که میزان آزمون Tمعادل 86/2- و میزان سطح معنی داری در حدود 023/0 است. لذا، می توان نتیجه گرفت که ارتباط این دو معنادار است. بنابراین، برای اندازه گیری متغیر وابسته پژوهش از چهار شاخص استفاده شد که عبارتند از: احساس آنومی سیاسی، آنومی سیاسی، نابهنجاری، تضاد هنجاری. نتایج تحلیل عاملی، آزمون T و خطای استاندارد نشان می دهد که: متغیرهای رشد شتابان اقتصادی، انسجام دینی، در حد متوسط به بالا، متغیرهای ناعادلانه بودن قواعد، فردگرایی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی در حد متوسط و میانه، و متغیر سکولاریزم بسیار پایین تر از حد متوسط بر احساس آنومی سیاسی شهروندان تاثیرگذار بودند.
شهر و شهروندان
بررسی رابطه مشارکت مردمی و توسعه یافتگی روستایی (نمونه موردی: شهرستان های سیروان و چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیّت مشارکت مردم و نقش مؤثر آنها در حرکت به سمت توسعه پایدار روستایی بر کسی پوشیده نیست و روشن است که آنها برای حرکت به سمت توسعه ای پویا و پایدار که متعلق به نسل های امروز و آینده باشد، باید از دسترسی به فواید توسعه، احساس رضایت کنند. در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی و میدانی، رابطه مشارکت مردمی و توسعه روستایی در روستاهای نمونه شهرستان های سیروان و چرداول - از توابع استان ایلام - بررسی شده است که در آن 316 نفر از سرپرستان خانوار، در 6 روستای نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات و شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه، از تکنیک تکمیل پرسش نامه، استفاده شد و برای دستیابی به این هدف، پرسش نامه ها پس از تهیه و بررسی اعتبار و روایی، در بین افراد نمونه، توزیع و از نتایج آنها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده گردید. اطلاعات گرد آوری شده در بخش توصیفی به وسیله نرم افزار Excel و در بخش تحلیلی با استفاده از آماره تحلیلی (یومان ویتنی و ویلکاکسون) در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مؤلفه مشارکت های سنتی - اجتماعی، تعداد 5 شاخص، از مجموع 6 شاخص، رابطه معناداری با توسعه روستایی نداشتند و در مؤلفه های مشارکت در امور سیاسی و مشارکت در امور اجرایی (از نوع مشارکت های جدید)، به غیر از یک شاخص، در تمامی شاخص های دیگر، رابطه معنادار با توسعه روستاهای شهرستان های سیروان و چرداول مشاهده شد.
بررسی تأثیر نحوه عملکرد سازمان های رسمی بر اعتماد نهادی شهروندان (مورد مطالعه : جوانان شهر یاسوج)
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی از الزامات زندگی اجتماعی در دوران مدرن محسوب می شود. یکی از مهمترین انواع اعتماد، اعتماد نهادی است. اعتماد نهادی، بیانگر اعتماد مردم به نهادها و سازمانهایی است که وظیفه تدوین، اجرا و نظارت بر قانون، اطلاع رسانی و تأمین نیازهای اساسی مردم را بر عهده دارند. در این مقاله تأثیر کیفیتِ عملکردِ خودِ این نهادها بر اعتماد نهادی جوانان شهر یاسوج مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، متغیر عملکرد مناسب دادگاه ها بالاترین همبستگی مثبت و مستقیم را با میزان اعتماد به نهادهای سیاسی و غیر سیاسی داشته است. همبستگی متغیرهای میزان عدم پایبندی به قوانین، احساس افزایش جرایم اجتماعی، رواج پارتی بازی و رسانه های خارجی با هر دو نوع اعتماد، منفی و معنی دار بوده است. بر اساس نتایج رگرسیون، متغیرهای پیش گفته توانسته اند 42 درصد از واریانس اعتماد به نهادهای سیاسی، و متغیرهای عملکرد مناسب دادگاه ها و میزان عدم پایبندی به قوانین توانسته اند 21 درصد از اعتماد به نهادهای غیرسیاسی را تبیین کنند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رعایت قواعد و قوانین داخلی توسط مسئولین و مردم، به ویژه، عملکرد مناسب دادگاه ها بیشترین تأثیر را بر میزان اعتماد نهادی پاسخگویان دارد.
بررسی الگوی مرد محور کار دهیاری در میان دهیاران زن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقة اندک حضور زنان در مدیریت عمومی روستاها در قیاس با مردان به شکل گیری کار اجرایی در فضایی مردانه منجر می شود. درنتیجه، اقلیتی از زنان در مقام دهیار ملزم به همکاری با تعداد زیادی از مردان هستند که علاوه بر تسلط بر کار، هنجارهای فضا را نیز تعیین می کنند. در این پژوهش، با هدف بررسی تجربة زنان در مواجهه با فضای مردانة دهیاری ها، پدیدة الگوی مردمحور کار دهیاری به دست آمد. بدین منظور، تجربة زنان دهیار در برخورد با این پدیده به شیوة نظریة بنیانی به طور عمیق و مستقیم کیفی بررسی شد. براساس یافته های این پژوهش، به دلیل اتخاذ رویکرد سنتی معطوف به جنسیت در کار اجرایی، باور جامعه به ناتوانی زنان و تلقی دهیاری به مثابة کار سیاسی، پدیدة مردانه بودن کار دهیاری شکل می گیرد. در این شرایط، دهیار زن با توجه به جنسیت، وضعیت تأهل و سن خود تحت تأثیر تقسیم کار جنسیتی برحسب قابلیت های فردی و اجرایی و حس استقلال خود راهبردهایی را مانند تظاهر به مردشدگی و حفظ استقلال شخصی اتخاذ می کند که به احساس مردشدگی در خود و همکاران زن، دوری از اقتضائات زنانه، پذیرش مردشدگی، احساس همترازی و برتری نسبت به مردان منجر می شود.
تحلیل پیش برندههای مشارکت و تأثیر آن ها بر عملکرد اقتصادی صندوق اعتبارات خُرد زنان روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزههای تخصصی:
برنامه های اعتبارات خُرد از رهیافت های مهم فقرزدایی در سال های اخیر است که با ایجاد و گسترش فعالیت های درآمدزا به ویژه برای زنان کم درآمد، توسعه جوامع محلی را تسهیل می کند. نقش مشارکت و مؤلفه های پیش برنده ی آن، بر بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خُرد غیر قابل انکار است. جامعه آماری پژوهش را اعضاء صندوق های اعتباری خُرد بخش مرکزی شهرستان جیرفت تشکیل دادند (125N=)، که با توجه به محدود بودن حجم نمونه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته بود که روایی آن به وسیله متخصصان مربوطه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفا ی کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (71/0 تا 92/0). به منظور بررسی و برازش متغیرهای نهفته و آزمون فرضیه های پژوهش، از روش مدل سازی معادله ساختاری با نرم افزار LISRELver8.54 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته پژوهش را تأیید کرد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری، نیز نشان داد که، ضریب های مسیر استاندارد شده، بین مؤلفه های سیاستی-حمایتی (40/0,γ=13/4t=)، آموزشی (30/0,γ=70/3t=) و اجتماعی (32/0,γ=01/2t=) اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد اقتصادی صندوق ها دارند. همچنین ضریب تبیین نشان داد که، 66 درصد از تغییرات واریانس دیدگاه زنان در مورد عمکلرد صندوق های اعتباری خُرد، توسط پیش برنده های مشارکت تبیین می شود. پیشنهاد می شود از همان ابتدای راه اندازی تا محله واگذاری امور صندوق به مردم محلی، از مشارکت و نظرات خبرگان، معتمدین محلی، تسهیلگران زن و کارآفرینان زن موفق کمک گرفته شود، تا بتوان عملکرد صندوق های اعتباری مورد مطالعه را در تمام ابعاد بهبود بخشید.
بررسی رابطه الگوهای مصرف و رفاه ذهنی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
از آنجا که الگوهای مصرف نشانگری برای تعریف ارزش ها، نگرش ها، رفتارهای افراد و تبیین موقعیت های متعاقب آن هستند و اهمیت شان برای تحلیل های اجتماعی روز به روز افزایش می یابد، پس می توانند نقش بسزایی در تعیین ارزیابی های فرد از زندگی خود (رفاه ذهنی) نیز داشته باشند. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر بررسی نقش و اهمیت انواع الگوهای مصرف و رفاه ذهنی به بررسی رابطه این دو مفهوم نیز پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش تمامی ساکنین بالای 15 سال شهر تهران هستند که محققین400 نفر از آنها را با توجه به اینکه جامعه مورد پژوهش از دسته های جداگانه ای تشکیل شده است و عناصر آن جامعه در این دسته ها توزیع شده اند و با توجه به بزرگ بودن جامعه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب نمودند. با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته شده است.توصیف و تحلیل داده ها نیز بر اساس نرم افزارspss انجام و نتایج زیر حاصل گردید: 3/92 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف سنتی بودند دارای رفاه ذهنی پایین،8/88 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف ترکیبی بودند رفاه ذهنی متوسط و 89 درصد افرادی که دارای الگوی مصرف مدرن بودند رفاه ذهنی بالایی را داشته اند، در مجموع متغیر های مستقل 9/19 درصد از واریانس متغیر رفاه ذهنی را تبیین کرده اند. در واقع بررسی ، شناخت و تغییر الگوهای مصرف افراد قابلیت پیش بینی و تغییر در میزان رفاه ذهنی آنها را به ما می دهد.
بررسی وضعیت پایداری اجتماعی منطقه ی 7 شهرداری تهران با تأکید بر راهکارهای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
183 - 222
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پایداری اجتماعی یکی از موضوعات مهم گفتگوهای سیاسی دولت های غربی شده است. نتیجه ی این اتفاق، تلاش برای تعریف موضوعات مرتبط با این مفهوم است. پایداری اجتماعی را به عنوان یک مفهوم، می توان مجموعه ای از شاخص ها همچون؛ دسترسی (اشتغال، فضای باز، خدمات محلی)، بهداشت و بهزیستی، انسجام اجتماعی، توزیع عادلانه ی اشتغال و درآمد، مشارکت محلی، میراث فرهنگی، آموزش، مسکن و ثبات جامعه، ارتباط و حرکت، عدالت اجتماعی، حس مکان و تعلق تعریف نمود. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت پایداری اجتماعی منطقه ی 7 شهرداری تهران با تأکید بر راهکارهای تقویت آن است. روش تحقیق از نوع کمّی- پیمایشی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی ساکنان منطقه ی 7 شهر تهران است. که از بین آنها 600 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و طبق فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده است. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پرسشنامه ی 76 گویه ای ابعاد کالبدی و غیر کالبدی پایداری اجتماعی استفاده گردید. هر یک از سؤالات پرسشنامه به صورت پنج گزینه ای و براساس مقیاس لیکرت امتیازبندی شدند و برای سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. روایی ابزارها با استفاده از روش محتوایی و روایی سازه تأیید شد. نتایج نشان داد که وضعیت متغیرهای دسترسی و کیفیت خدمات و امنیت منطقه ی 7 شهرداری تهران بالاتر از میانگین و در وضعیت متوسط رو به زیاد بوده است ولی وضعیت متغیرهای زیبایی شناسی، محیط زیست، تراکم و انبوهی، تغییرات کاربری و ناهماهنگی کارکردی، احساس تعلق، مسؤولیت پذیری و همسایگی و امید به آینده و مهاجرت منطقه ی 7 شهرداری تهران پایین تر از میانگین و در وضعیت متوسط رو به کم بوده است. همچنین بررسی نتایج نشان داده که وضعیت متغیرهای وضعیت اقتصادی و توزیع عادلانه و مشارکت منطقه ی 7 شهرداری تهران در حد متوسط بوده است.
بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه همه جانبه روستایی، در واقع از یک سو بر مشارکت ساکنان محلی، از طریق مذاکره، مشورت و تعامل استوار است که درکی از سهم هر یک از ساکنان را در فرایند توسعه فراهم می آورد و از سوی دیگر، شناسایی امتیاز نسبی هر ناحیه را برای طراحی راهبردهای توسعه، مورد توجه قرار می دهد. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و نرم افزارهای SPSS و AMOS و بر اساس نظریه های پاتنام، گیدنز، راجرز و پاکستون به بررسی ارتباط بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان به عنوان هدف اصلی پرداخت. جامعه آماری این پژوهش، شامل افراد 18 سال به بالای ساکن در روستاهای شهرستان ایلام بود که بر اساس فرمول کوکران، تعداد 368 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق، حاکی از آن است که بین اعتماد اجتماعی (35/0P=)، انسجام اجتماعی (31/0P=)، مشارکت اجتماعی (42/0P=)، آگاهی اجتماعی (23/0P=) و تعامل اجتماعی (18/0P=) با توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان، ارتباط مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری AMOS نیز نشان داد که سرمایه اجتماعی بر نگرش روستاییان به توسعه روستایی، تأثیر متوسط رو به بالا (49/0) دارد.
راهبردها و اقدامهای نوین برای بهبود کیفیت زندگی مردم در مناطق روستایی
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی تأثیر سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی در مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی از مهم ترین مفاهیم در حوزة علوم اجتماعی است و کاربرد آن در دیگر علوم نیز رو به افزایش است. این مفهوم ارتباط تنگاتنگی با کیفیت زندگی دارد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر و ارتباط سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. برای اجرای تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه، اطلاعات گردآوری شد. جامعة آماری، سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان اسلام آباد غرب است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 392 نفر سرپرست خانوار در 49 روستا به شیوة تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ویکور، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان دادند که از بین 49 روستا از لحاظ شاخص های سرمایة اجتماعی، 5 روستا در سطح بسیار خوب و 1 روستا بسیار ضعیف، و از لحاظ شاخص های کیفیت زندگی، 18 روستا در سطح بسیار خوب و 2 روستا در سطح بسیار ضعیف قرار داشتند. از لحاظ تأثیر مؤلفه های سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی، مؤلفة مشارکت اجتماعی با 778/0 بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد و بین سرمایة اجتماعی و کیفیت زندگی نیز رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. از راهکارهای پیشنهادی برای بهبود کیفیت زندگی روستاهایی که در سطح متوسط به پایین قرار داشتند این است که با تقویت شاخص های سرمایة اجتماعی به همت مسئولان و آگاه سازی مردم و مشارکت دادن آنها در امور، کیفیت زندگی در این روستاها به وضع مطلوب تغییر کند.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی کشور در بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق می باشد. ازآنجایی که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند می توان با شناسایی وضعیت موجود، عوامل مؤثر بر مشارکت با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیر نمودن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی و نوسازی اقتصاد ملی را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی ایران در بخش کشاورزی پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی و سراسری Moran's I و LISA به عنوان رویکردهایی از ESDA استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد شمال غرب کشور شامل استان های آذربایجان شرقی و غربی و بخش های از استان مرکزی از نواحی پایه، همچنین استان های غربی، جنوب و جنوب شرقی شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بخش های جنوبی استان کرمان از نواحی غیر پایه، در زمینه اشتغال زنان روستایی در بخش صنعت می باشند. همچنین یافته های شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است.
بررسی رابطه ی وضعیت کالبدی- فضایی، جرم و احساس امنیت در فضاهای شهری (مطالعه ی موردی پیاده روها در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بررسی رابطه ی میان کیفیت طراحی شهری، جرم و احساس امنیت در پیاد ه روهای شهر خرم آباد است. فرضیه های تحقیق بر اساس نظریات هیلر، راجرز، جیکوبز، گالن و مدنی پور تنظیم شده است. پژوهش از نوع کمّی، مقطعی و پهنانگر(پیمایش) در سطح جامعه شناسی خرد است. نمونه گیری به روش خوشه ای و با حجم نمونه ی 361 نفر صورت گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. برای بررسی رابطه ی بین متغیرها از آزمون خی دو و ضرایب وی کرامرز،گاما، تاوی-بی کندال و ضریب همبستگی رواسپیرمن استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند بین امکان ارتکاب جرم و احساس امنیت رابطه ی معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بین کیفیت طراحی شهری و احساس امنیت رابطه ی معناداری مشاهده شد. در مقام مقایسه ی بین کیفیت طراحی شهری و امکان وقوع جرم، متغیر جرم رابطه ی قوی تری با احساس امنیت وجود دارد.