فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمان وقوع ازدواج تأثیر بلافصل و بدون واسطه ای را بر باروری اعمال می کند. در چند سال اخیر، سن ازدواج زنان بویژه در مناطق شهری کشور افزایش یافته است اما با این حال باز شاهد ازدواج دختران شهری در سنین پایین هستیم. به طوری که بر طبق آمارهای سرشماری 1385، حدود 432 هزار نفر از زنان 19-10 ساله مناطق شهری حداقل یکبار ازدواج کرده اند. از آنجا که ازدواج های زودرس یا سنین پایین شروع ازدواج، با میزان باروری ارتباط مستقیم دارد، مقاله ی حاضر به مسأله ی شیوع ازدواج در بین زنان شهری کمتر از 20 سال و فرزندآوری آنان در سطح شهرستانی از بُعد فضایی نظر افکنده است. این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 انجام گرفته است. برای بررسی رابطه ی معناداری بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است؛ سپس از شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین درصد شهرنشینی و نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان رابطه و همبستگی منفی وجود دارد و توزیع فضایی آن ها در سطح کشور یک توزیع تصادفی است. نتایج ضریب همبستگی نشانگر آن است که با افزایش درصد سطح تحصیلات و اشتغال زنان از نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری و فرزندآوری آنان کاسته می شود. بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و میزان فرزندآوری آنان در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبتی وجود دارد و شاهد گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های نیمه متمرکز در زمینه ی این دو متغیر هستیم. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیرهای نرخ ازدواج دختران نوجوان شهری، درصد شهرنشینی و درصد زنان بی سواد مجموعاً 43 درصد از تغییرات میزان فرزندآوری زنان نوجوان شهری را تبیین می کند.
کوچ و جابه جایى فصلى در بین رمه گردانان البرز شرقى
حوزههای تخصصی:
"قتصاد شبانى بر جابه جایى و کوچ بنا شده است. کوچ با همه زیباهایى که براى تماشاچیان دارد، براى کوچندگان توام بامصائب کوچک و بزرگ است. به دلیل مشکلات کوچ خانواده در همراهى باگله و دشوارى هاى دیگر در زندگى کوچى، نظام عشیره اى در حال تبدیل به رمه گردانى دانسته مى شود. با این حال، بسیارى از ابعاد و زوایاى کوچ عشیره اى در تحقیقات مردم شناسان آشکار شده است. لیکن کوچ رمه گردانان تا کنون مورد کاوش واقع نگردیده است در این مقاله که حاصل پژوهش مشارکتى نگارنده در همراهى با دو گروه رمه گردان در خلال کوچ است، کوچ پیاده و کوچ ماشینى این گله داران مورد تحلیل و پنج جنبه از کوچ رمه گردانان یعنى مسیر و نحوه کوچ، ساختار گروه در خلال کوچ، تسریع و توقف کوچ، کوچ و وسائط نقلیه و کوچ و اعتقادات در مقایسه با کوچ عشیره اى و متناسب با موضوع و حجم مقاله مورد بحث قرار گرفته است. در پایان بر اساس یافته هاى نگارنده و در مقایسه با یافته هاى دیگران در باب کوچ عشیره اى، روال کوچ به مراحلى مشخص تقسیم گردیده است.
"
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست بر اساس ماتریسSWOT و QSPM (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
نتیجه طبیعی به کارگیری رویکرد نوسازی در کشورهای درحال توسعه، شکل گیری و گسترش مهاجرت های گسترده از روستا به شهر است. این امر موجب تغییر ساختار جنسی جمعیت در تعدادی از سکونتگاههای روستایی کشور شده است. بدیهی است با استمرار شرایط موجود در آینده زنان ذینفعان اصلی برنامه های توسعه در نواحی روستایی خواهند بود. مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توانمندسازی زنان در گروه خاصی از روستاها یعنی سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست به جهت شرایط خاص و اولویت دار آنها، تدوین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای می باشد. گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق روستاهای دارای نسبت جنسی پائین یعنی کمتر از 95 نفر مرد به ازای 100 نفر زن بوده است. در مطالعه حاضر با استفاده از ماتریس تحلیلی SOWT، راهبردهای مطلوب توانمندسازی زنان در سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست شناسایی و به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، راهبردها اولویت بندی گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد به منظور توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست، استراتژی های تهاجمی (حداکثر– حداکثر) بهینه هستند. همچنین مهمترین راهبرد توانمندسازی زنان در روستاهای مورد نظر «افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری»، با امتیاز 4.29، بوده است.
تحلیل جامعه شناختی راهبردهای مشارکت مردم در پرداخت مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال شناخت عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با مشارکت مردم در مالیات های محلی (عوارض خدمات شهری) در بین شهروندان کرج است. با استفاده از روش پیمایش، داده های این مطالعه به وسیله پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. یافته ها حاکی از آن است که در بین ابعاد مشارکت، کمترین میانگین از آن بعد گرایشی مشارکت و بیشترین میانگین برای بعد رفتاری مشارکت است. همچنین، متغیرهای مستقل با میزان مشارکت در پرداخت عوارض ارتباط معناداری دارند. متغیرهای رضایت از خدمات شهری، مسئولیت پذیری اجتماعی، آگاهی شهروندی، احساس بی هنجاری در مدیریت شهری و احساس تعلق محله ای و شهری به ترتیب بیشترین همبستگی معنادار را با میزان مشارکت در پرداخت عوارض شهری دارند. در کل در وضع قوانین و دریافت عوارض، ضمن توجه به وضعیت اقتصادی و کسب و کار شهروندان، باید به تأثیر عوامل فرهنگی و سازمانی توجه کافی شود. راهبرد اساسی این تحقیق در جلب مشارکت شهروندان، حول محور گفتمان شهروند اجتماع محور یا هنجارمند شکل می گیرد.
بررسی زمینه های مشارکتی روستاییان و ارتباط آن با ترویج کشاورزی (4)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد برنامه ریزی و سیاست گذاری مدل های برنامه ریزی،سیاست ها
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
تحلیل مقایسه ای آثار اقتصادی گردشگری خانه های دوم با گردشگری روزانه بر نواحی روستایی، با رویکرد توسعه پایدار (مورد مطالعاتی: شهرستان شمیرانات، استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله تأثیرات گردشگری بر نواحی روستایی، پیامدهای اقتصادی آن است که همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است. در این زمینه، موضوع درخور تأمل همان تأثیرات اشکال و الگوهای مختلف گردشگری بر نواحی روستایی است. نواحی روستایی با توجه به موقعیت شان در ابعاد مکانی فضایی دربرگیرندة انواع مختلفی از گردشگری ها (مذهبی، ورزشی، طبیعت گردی و جز اینها) هستند که بسیاری از آنها در قالب الگوهای گردشگری خانه های دوم و روزانه در نواحی روستایی رواج می یابند. این الگوها نیز هر یک با توجه به ویژگی های شان تأثیرات متفاوتی بر نواحی روستایی بر جای می نهند. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «آیا بین تأثیرات اقتصادی الگوی گردشگری خانه های دوم و الگوی گردشگری روزانه در نواحی روستایی شهرستان شمیرانات تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟» روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مشاهده و ابزار پرسشنامه است داده های جمع آوری شده، با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که بر اساس دیدگاه ساکنان محلی، تأثیرات اقتصادی گردشگری خانه های دوم بیشتر است و در مجموع تفاوت معناداری بین آثار اقتصادی دو الگوی مذکور وجود دارد.
مطالعه رابطه اعتماد و وفاق اجتماعی در میان افراد 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع بررسی حاضر، شناخت رابطه بین اعتماد و ابعاد آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های بشری و وفاق اجتماعی منتهی شونده به نظم اجتماعی است. ویژگی های اجتماعی و قومیتی جامعه مورد بررسی و وجود خرده فرهنگ های قبیله ای و طایفه ای، لزوم دقت به وفاق و همبستگی اجتماعی در این جامعه را ضروری می سازد. چارچوب نظری این پژوهش بر نظریه نوین اشتومکا استوار است. در این تحقیق وفاق اجتماعی با چهار مؤلفه یا ارزش عام گرایی، عدالت گرایی، دینداری و وفاداری به میهن، اعتماد نیز در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی سنجش شده اند. به منظور سنجش صحیح تر، متغیر میانجی هویت ملی و متغیرهای زمینه ای نیز در این تحقیق دخالت داده شده اند. روش تحقیق پیمایش و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه در بین حجم نمونه 385 نفر از ساکنان 20 سال و بالاتر شهر گنبد کاووس واقع در استان گلستان انجام گرفته است. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین اعتماد و وفاق اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین ابعاد اعتماد در سه بعد اعتماد بین شخصی، اعتماد تعمیم یافته و اعتماد نهادی و نیز متغیر میانجی هویت ملی با وفاق اجتماعی نیز رابطه مثبت و معناداری دیده شده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین ابعاد اعتماد، بعد نهادی آن بیشترین رابطه و قدرت تبیین کنندگی متغیر وابسته را داراست.
توصیف وضعیت تکدی گری در شهر تهران و پیشنهاد دو سناریو
حوزههای تخصصی:
یکی از شناخته شده ترین آسیب های اجتماعی که در اکثر جوامع با شدت کمتر یا بیشتر وجود دارد، تکدی گری است. آنچه تکدی گری را به موضوعی مهم در حیطه سیاستگذاری اجتماعی تبدیل می کند، نه تنها خود پدیده که پیامدهای آن مانند گسترش آسیب های فردی و اجتماعی، شکل گیری فضای اجتماعی ناامن، گسترش بی عدالتی اجتماعی و هدر رفتن بخشی از نیروی جامعه است. آمارها و اطلاعات موجود نشان می دهد تکدی گری در شهر تهران بعد از اعتیاد دومین آسیب اجتماعی است، از این رو پرداختن به این موضوع در جهت شناخت ابعاد مختلف آن و ارائه راهکارها و سیاست های مناسب حائز اهمیت است. در همین راستا هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت تکدی گری در شهر تهران و ارائه سیاست اجتماعی موثر است. روش تحقیق اسنادی و سناریونگاری بوده و با بهره گیری از مطالعات پیشین و آمار و اطلاعات موجود وضعیت تکدی گری، علل و عوامل تأثیرگذار و متولیان رسیدگی به این گروه آسیب دیده و در نهایت برنامه ها و فعالیت مدیریت شهری، تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت با توجه به مرور سیاستگذاری های فعلی و پیشین در مواجهه با پدیده تکدی گری و نیز با بهره گیری از رویکردهای نظری کلان وفاق و تضاد، برای انتخاب سیاست اجتماعی مناسب با روش سناریونگاری، دو سناریوی پیشنهادی عملگرا و آرمانگرا ارائه شده است که سناریوی عملگرا مرتبط با حوزه های نظری وفاق که بر سطوح فردی و خرد در شکل گیری پدیده تکدی گری تأکید دارد و سناریوی آرمانگرا در راستای حوزه نظری تضاد، در شکل گیری پدیده تکدی گری بیشتر نابرابری ها و ساختارهای کلان را دخیل می کند.