فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۳۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به حدود یک دهه تأکید بر رویکرد توان مندسازی زنان روستایی در برنامه های توسعه، هدف پژوهش حاضر سنجش توان مندی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و حمایتی در توان مندسازی زنان روستایی شهرستان اصفهان است. جامعة آماری زنان ساکن روستاهای شهرستان اصفهان بوده و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 222 نفر تعیین و اطلاعات لازم با روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای و پرسش نامة ساخت یافته گردآوری شد. در مرحلة پیش آزمون، 80 پرسش نامه به طور تصادفی میان زنان روستایی توزیع شد و بر اساس روش آلکایر و فوستر، برای ارزیابی عوامل مؤثر در ناتوانی زنان روستایی از رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج این روش نشان داد که با در نظر گرفتن 30 درصدی سطح آستانة ناتوانی، میزان و شدت ناتوانی در میان زنان روستایی به ترتیب، 28 و 45 درصد است. به عبارتی، 28 درصد زنان جامعة آماری در حداقل 30 درصد معیارها ناتوان و به طور متوسط شدت ناتوانی شان 45 درصد است. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که تحصیلات، اشتغال، استفاده از رسانه های جمعی، روابط اجتماعی و شغلی، دریافت درآمد شخصی، سلامتی، حمایت های دولت، استفاده از انواع آموزش ها، باور به برابری جنسیتی و وجود صندوق های اعتباری تأثیر مثبت و معنی داری در توان مندی زنان دارد.
مصرف گرایی: از اجبار تا لذت مطالعه ای جامعه شناختی پیرامون مصرف گرایی در میان ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش فزاینده کالاهای مصرفی همسو با روند رو به تزاید مکان های مصرف و ارتقای نسبی سطح زندگی، مصرف گرایی را به پدیده شایع جوامع معاصر مبدل کرده و موجب شده است تا مفسران اجتماعی از مصرف کالاها بیش از تولید آن ها به عنوان نیروی پیش برنده جوامع معاصر یاد کنند. این امر پژوهش های جامعه شناختی را ضرورتاً با پرسش از عوامل موجد مصرف گرایی درگیر ساخته است. مقاله حاضر در همین راستا مطالعه عوامل موثر بر مصرف گرایی را در کانون توجه خود جای داده است. تحقیق با روش ترکیبی و استفاده توأمان از دو تکنیک پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که مصرف الزاماً به نحوی یک سویه متأثر از جبر و تعینات ساختاری- طبقاتی نبوده و بایستی آن را در تلفیق عوامل ذهنی و عینی و نیز در پیوند با موضوعاتی همچون تمایزطلبی و لذت جویی (هدونیسم) فهم کرد.
مهاجرت های روستایی در ایران و پیامدهای آن بر جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افتاده، پیامد این مهاجرت ها بر جامعه روستایی چیست و چشم اندازهای آینده در الگوی مهاجرت داخلی ایران کدامند. روش مطالعه، اسنادی و بر پایه تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن، آمارگیری های نمونه ای و سایر یافته های مرتبط با موضوع است. بر اساس یافته ها، تحولات در الگوی مهاجرت داخلی ایران نشان می دهد الگوی مهاجرت داخلی در ایران در حال تغییر بوده و از میزان مهاجرپذیری و مهاجرفرستی روستاها کاسته شده و به سمت شهرها جهت پیدا کرده است. الگوی مهاجرت داخلی در ایران به سمت سلسله مراتب شهری و برون کوچی در حال تغییر است. بنابراین چشم اندازهای آینده مطالعات مهاجرتی در ایران، شامل توجه به مهاجرت های شهر به شهر و نقاط مثبت و چالشی آن است.
مشکلات اجتماعی/ فقر شهری و چالش آسیایی آن
حوزههای تخصصی:
"در واپسین دهه های قرن بیستم فرآیندهای گوناگونی موجب شکل گیری پدیده ای به نام «شهری شدن فقر » یا «فقر شهری» شد که یکی از بازتابهای کالبدی آن در ساختیابی سکونت گاههای غیر رسمی تبلور یافته است.
"
شناسایی ابعاد راهبردی توسعة روستایی در ایران: دیدگاه صاحب نظران دانشگاه های تربیت مدرس و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی ابعاد راهبردی توسعة روستایی است. ارائة طرح تحقیق با استفاده از شیوة دلفی برای دستیابی به اجماع گروهی در بازه زمانی سال های 91-1390 صورت می گیرد. یکی از اهداف استفاده از این شیوه در تحقیق حاضر جمع آوری اطلاعات برای کمک به بهبود برنامه های توسعة روستایی است. پانل متخصصان مطالعه را 42 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته های ترویج و آموزش کشاورزی، توسعه کشاورزی و برنامه ریزی روستایی در دانشگاه های تربیت مدرس و تهران که برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق اعلام آمادگی کردند، تشکیل می-دهند. اعضای پانل، نخست، 35 محور راهبردی در زمینة توسعة روستایی را شناسایی می کنند؛ و در نهایت، این محورها در قالب شش دسته (نهادی ـ قانونی، آموزشی، زیرساختی، بهداشت و امنیت اجتماعی، توسعة منابع انسانی، و اقتصاد توسعة کشاورزی) طبقه بندی می شوند.
مقدمه ای بر جامعه شناسی شهری ایران-9(ترکیب مشاغل در شهرها)
حوزههای تخصصی:
سنجش و تحلیل سطوح توسعه یافتگی شهرها و شهرستانهای استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"انخستین قدم در برنامه ریزی توسعه منطقهای، شناسایی وضع موجود آن مناطق است که این شناسایی مستلزم تجزیه و تحلیل بخش های مختلف اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی آن است. برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایی جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندی سطوح برخورداری از مواهب توسعه ضروری است. جهت رتبه بندی بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روشهای متفاوتی وجود دارد که الزاما جوابهای یکسانی در پی ندارد. در میان این روشها آنالیز تاکسونومی با تلفیق نمودن شاخصهای مختلف توسعه درجه توسعه یافتگی آن مناطق را مشخص می کند. پژوهش حاضر 16 نقطه شهری استان گلستان و 9 شهرستان این استان را با توجه به شاخص های متعدد مسکن و ساختمان، تاسیسات و تجهیزات شهری، فرهنگی، نیروی انسانی و آموزشی. به صورت مجزا و ترکیبی از لحاظ سطوح توسعه یافتگی رتبه بندی کرده و با ارایه روشی جدید، توسعه بین بخشی و تعیین نقاط حد بحرانی و جایگاه مراکز سکونتگاهی، راهبردهای بخشی و ترکیبی جهت رسیدن به توسعه را ارایه نموده است.
"
بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر قانون گریزی شهروندان استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قانون گریزی به نادیده گرفتن قانون در رسیدن به اهداف موردنظر و استفاده از روش های غیرمرسوم و غیرقانونی در جامعه اشاره دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر قانون گریزی شهروندان استان اردبیل است. روش: روش مورداستفاده از نوع پیمایشی (کمّی) و ابزار آن پرسشنامه است. پایایی سؤالات با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از مطالعة متخصصان و صاحب نظران ارزیابی شده است. حجم نمونه با استفاده جدول مورگان 1450 نفر تعیین و پرسشنامه به صورت تصادفی سیستماتیک توزیع شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون استنباطی نشان می دهد که بین آگاهی از قانون، طرد اجتماعی، سنت پرستی، فردگرایی، نابرابری طبقاتی، جامعه پذیری، نظارت اجتماعی، ضعف اخلاق شهروندی، ضعف منزلت اجتماعی قانون و ضعف عملکرد نهادهای قضایی و انتظامی با قانون گریزی شهروندان رابطه معنادار داشته و با متغیر فقر فرهنگی رابطة معنادار نداشته است. یافته های رگرسیون چندگانه نشان می دهد که بیشترین ضریب تبیین متغیر قانون گریزی را متغیر مستقل ضعف منزلت اجتماعی قانون و کمترین تبیین را نابرابری طبقاتی داشته است.
تحول هویت اجتماعی، پیامد معماری و شهرسازی نوگرا در شهرهای نفتی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سدة گذشته تقابل با غرب باعث مقاومت هایی در برخی کشورهای پیرامونی شده و بحث های جدی در حوزة هویت آنها ایجاد کرده است. در ایران نیز ابزار این تقابل در ارایة چارچوبی متمرکز به صورت هویت ملی دیده شده که نادیده گرفتن هویت های منطقه ای را در پی داشته است. حال آنکه هر یک از این نقاط دارای ویژگی های خاص و حتی رویارویی متفاوتی با نوگرایی بوده اند که خوزستان به واسطه اکتشاف نفت و تجربة منحصر به فردی در نوگرایی، یکی از این مناطق است.
لذا این پژوهش با این فرض که نظریة هویت اجتماعی دارای قابلیت هایی است که می تواند این نقیصه را پوشش دهد سعی می کند با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و بایگانی ها به ارایة الگویی از هویت در قالب هویت اجتماعی بپردازد که علاوه بر ابعاد هویت ملی ایران همچون دین و سیاست، ویژگی های منطقه ای هویت ساز از جمله فرهنگ، تمدن، سنت و محیط هر منطقه از کشور و قابلیت تبیین تحولات ایجاد شده در هر هویت را نیز در بر داشته باشد. سپس با استفاده از آن، سؤال اصلی پژوهش که چگونگی تأثیر معماری و شهرسازی نوگرا بر تحول هویت در شهرهای نفتی خوزستان است را پاسخ می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جامعة عشایری و روستایی خوزستان به راحتی جذب تمدن غرب شده و با آن سازگار شده اند که منجر به تحول تدریجی هویت سنتی و شکل گیری هویتی جدید در شهرهای نفتی شده است. تعمیم این موضوع برای کشور ما - که بخش عمده ای از آن را مردم عشایری و روستایی تشکیل می داده است – می تواند در ایجاد نگاهی نو به هویت یابی معماری و شهرسازی مفید باشد.
مطالعه رابطه بین اخلاق حرفه ای و رفتار ضد شهروندی: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای ضد شهروندی مانند اجتناب از کار، خرابکاری و... رفتارهایی هستند که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به سازمان آسیب های جدی وارد می کنند. یکی از عوامل تأثیر گذار بر کاهش چنین رفتارهایی، رعایت اصول اخلاقی چون صداقت، تعهد سازمانی و ... است که درمجموع اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (صداقت، انتقادپذیری، تعهد سازمانی، وقت شناسی، مشارکت) و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی افراد انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیّه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال 1393 و حجم نمونه 196 نفر از کارکنان بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه رفتار ضد شهروندی سازمانی، فوکس و اسپکتور (2002) و پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین صداقت کارکنان و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 18/0-) وجود دارد. بین انتقادپذیری و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 34/0-) وجود دارد. بین تعهد سازمانی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان41/0-) وجود دارد. بین وقت شناسی و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 29/0-) وجود دارد. بین مشارکت و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطه معکوس و معنادار (به میزان 53/0-) وجود دارد. بین رعایت اخلاق حرفه ای و گرایش به رفتارهای ضد شهروندی، رابطة معکوس و معنادار (به میزان 38/0-) وجود دارد. بر مبنای تحلیل رگرسیون انجام شده از بین ابعاد اخلاق حرفه ای مشارکت در حد بالا، تعهد سازمانی و انتقاد پذیری به میزان متوسط و وقت شناسی و صداقت در سطح پایینی باعث کاهش رفتارهای شهروندی بودند. بر اساس مطالعه انجام شده پیشنهاد می شود اصول اخلاق حرفه ای در کنار آموزش های شهروندی در کلیّة مقاطع تحصیلی مدارس به ویژه در دبیرستان آموزش داده شود و شاخص های اخلاق حرفه ای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی بومی سازی شود.
تبادل دانش بومی
بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان شادمانی با تکیه بر احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پیشرفت هر جامعه در گرو استفاده بهینه از نیروی انسانی آن جامعه است و یکی از مهمترین اصول در حوزه مدیریت شهری توجه به مقوله شادی و نشاط شهروندان است.هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شادمانی و عوامل جامعه شناختی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی و آنومی اجتماعی) مؤثر بر آن در بین افراد بالای 18 سال در شهر کرمان می باشد. روش پژوهش با توجه به ماهیت متغیرها و روابط بین آنها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه افراد بالای 18 سال در شهر کرمان، 508984 بودند که از این تعداد384 نفر براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از آزمون شادمانی آکسفورد پایایی (917/0) و پرسشنامه محقق ساخته پایایی( 876/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: میانگین شادمانی افراد بالای 18 سال شهر کرمان، در سطح متوسط است و براساس نتایج رگرسیون، متغیرهای وارد شده به مدل رگرسیونی (احساس امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، هویت اجتماعی، سن و درآمد) 39 درصد از واریانس متغیر شادمانی افراد را تبیین کردند و از بین متغیرهای مستقل، متغیر احساس امنیت اجتماعی، بیشترین نقش را در تبیین شادمانی افراد داشت و سایر متغیرها با اینکه به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر شادمانی تأثیر گذار بودند ولی به صورت پیچیده ای در تعامل با متغیر احساس امنیت اجتماعی قرار داشتند.
تحلیل فضایی جریان حواله های بانکی در شبکه شهرهای ایران
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد بحث این مقاله «سازمانیابی فضایی سکونتگاههای شهری ایران در عصر اطلاعات» است که امروزه بر اساس نظریه «شبکه شهرها»، بررسی می گردد. فرض بر این است که شبکه شهرها وقتی شکل می گیرد که دو یا چند شهر که قبلا مستقل از همدیگر بوده اند، بتدریج به مشارکت با یکدیگر تمایل یافته، همکاری می کنند. این مشارکت توسط کریدورهای حمل و نقل و زیرساخت ارتباط سریع و پایدار پشتیبانی می شود. مقاله حاضر، الگوهای فضایی جریانهای مالی بین شهری را با کاربرد داده های حواله های بانکی (بانک ملی ایران) در طول یک سال (از تاریخ 1/6/1384 تا 31/6/1385) بررسی کرده است، تا از این طریق برخی انواع روابط شبکه ای را در میان شهرها بالای صد هزار نفر ایران تعیین کند. در این تحقیق، روش آماری «تحلیل مولفه های اصلی» برای تعیین عوامل مهم مراکز جذب حواله ها، به کار رفته است. نتایج بررسی حاکی از آن است که تعداد کمی از مراکز شهری؛ یعنی هشت شهر تهران، مشهد، اهواز، اصفهان، ارومیه، کرمان، تبریز و زاهدان (در مجموع با 3/73 در صد واریانس تبیینی) به ترتیب بیشترین واریانس را تبیین می کنند. روش «تحلیل جریانهای غالب» و «مدلهای تعامل فضایی» برای بررسی و نشان دادن سلطه همه جانبه تهران بر شهرهای ایران به کار برده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد، از یک جهت اکثر شهرها تابع کانون شهری ملی (تهران) هستند و از جهت دیگر و پس از آن، تابع مراکز منطقه ای خود هستند. همچنین یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که «فرضیه های روابط شبکه ای» برای تعیین الگوی فضایی سکونتگاههای شهری در ایران، به علت حاکمیت نخست شهری شدید و طولانی مدت، چارچوب مناسبی نیست. این مطالعه همچنین چندخوشه از مراکزمهم با جریانهای حواله های بانکی معنی دار را در میان شهرهای مناطق کلانشهرهای مشهد، اصفهان، اهواز و استانهای مازندران و آذربایجان غربی نشان می دهد، لکن برای مشاهده روابط شبکه ای درون خوشه های شهری مذکور، باید بررسی های بیشتری صورت گیرد.
ارزیابی برنامه ریزی مشارکتی طرح مدیریت محله در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مدیریت محله به عنوان نهادی تازه تأسیس برای ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات شهر و به تبع آن برنامه ریزی محله محور مورد توجه ذی نفعان حوزه ی مدیریت شهری تهران است. این مطالعه به دنبال بررسی مکانیزیم های به کار برده شده برای طرح مدیریت محله است تا میزان موفقیت آن را در جلب مشارکت شهروندان برای برنامه های محلی بسنجد. این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است، از روش تحقیق کمّی و کیفی استفاده کرده بطوری که در روش کمی از دو جامعه ی آماری 384 نفری (شهروندان) و (مراجعه کنندگان به سراهای محلات) استفاده شده است. الگوی ارزیابی با استفاده از مدل ترکیبی سنجش عملکرد پاتنام و مدل ارزیابی امور فرهنگی سطح خرد رضایی و با بهره گیری از مفاهیم نظریه های مرتبط با ابعاد اعتماد اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی به دست آمده است. همچنین در بررسی تحقیق کیفی از مصاحبه عمیق با ۲۲ نفر از مدیران محلات و تحلیل کارشناسان استفاده شده است. در نتیجه این طرح در مؤلفه ی اعتماد توانسته نظر بخشی از جامعه به عنوان مراجعه کنندگان به سراها را جلب نماید و نگرش شهروندان و اعتمادشان به طرح مدیریت محله ی مثبت ارزیابی می شود اما برای مؤلفه های آگاهی بخشی، تعامل و افزایش سطح مشارکت و برنامه ریزی مشارکتی موفق عمل نکرده و اغلب برنامه ریزی ها به صورت متمرکز صورت می گیرد. بنابراین نتایج نشان می دهد که طرح مدیریت محله با اجرای روش های موجود برای تحقق اهداف خود دچار ضعف هایی است که باید نسبت به رفع آن ها اقدامات دیگری را در دستور کار قرار دهد.