فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۳۳۵ مورد.
پناهندگی سیاسی، مفهومی بشر دوستانه یا ابزاری سیاسی
حوزههای تخصصی:
پناهندگی در طول تاریخ مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده است و امروزه به یکی از مهم ترین تحولات سیاسی – اجتماعی در حوزه بین الملل تبدیل شده است . علارغم ماهیت حقوقی پناهندگی ، در عمل، عوامل سیاسی و منافع کشورها ، این مسأله را از حالتِ صرف حقوقی خارج کرده است ، تا جایی که شرایط زمانی و مکانی در نوع تصمیم گیری دولت ها برای اعطای پناهندگی موثر بوده است . این پژوهش سعی دارد با نگاهی واقع بینانه عملکرد دولت ها در این خصوص تبیین کند. همچنین در این خصوص به شرایط پناهندگی در جمهوری اسلامی ایران نیز اشاراتی شده است.
تحلیل فرانظری رأی، ارائه یک مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظامهای مردمسالار، انتخابات مهمترین روش برای شناسایی اراده و اعمال حق حاکمیت عمومی است. کنش انتخاباتی یا رای تابع عوامل متعددی است. این عوامل در مطالعات انتخاباتی در ذیل چهار مدل انتخاب رای، شامل مدل عقلانی، هنجاری، شناختی و آنتروپی دستهبندی و تحلیل میشوند. در مدل عقلانی تاکید عمده بر سودمندی رای، در مدل هنجاری تاکید بر هویت حزبی و فشارهای هنجاری رای، در مدل شناختی تاکید بر تجارب شناختی رایدهنده و در مدل آنتروپی، تاکید عمده بر شفافیت تبلیغ نامزدهاست. در مقاله حاضر، بر اساس تحلیل فرانظری رای، همه وجوه محتمل رای در مدل نظام کنش انتخاباتی تئوریزه و بر اساس آن، چهار خردهنظام رای، شامل رای اقتصادی، رای سیاسی، رای فرهنگی و رای اخلاقی از هم تفکیک و سپس عناصر اصلی و سازنده هر خردهنظام و الزامات ساختاری آن مشخص گردیده است. براساس مدل پیشنهادی انتخاب رای؛ عنصر اصلی و تعیینکننده تصمیم به رای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به ترتیب سودمندی، اثربخشی، بیتناقضی معنایی و سازگاری هنجاری رای است. تعیینکنندگی و برجستگی هر یک از چهار نوع رای مذکور در نظام کنش انتخاباتی، متناسب با الزامات ساختاری مربوط مشخص میگردد. در شرایط کمبود منابع رفاهی و نابرابری توزیعی الزام به رای اقتصادی، در شرایط ضعف کارایی نظام تصمیمگیری الزام به رای سیاسی، در شرایط ناهمگونی فرهنگی سیاسی الزام به رای فرهنگی و در شرایط همگونی فرهنگی سیاسی جامعه، الزام به رای اخلاقی در نظام کنش انتخاباتی بیشتر میشود. با توجه به روابط متقابل در بین خردهنظامهای کنش انتخاباتی، اصلیترین ملاحظه روششناختی دراستفاده از مدل مذکور، تاکید بر علیت ساختاری و حلقههای علی (در مقابل علیت مکانیکی یا یک طرفه) و استفاده از توابع ساختاری در تحلیل دادههای تجربی مربوط است.
نگاهی چند پیرامون خروج مهاجران افغانی از ایران
منبع:
گفتگو بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر اسلامی جنوب شرق آسیا
مسیرهای منتهی به فروپاشی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد نظری این مقاله، با تدوین مفاهیم اصلی مدل های رقیب فروپاشی دولت در سطحی انتزاعی تر، سعی دارد این مدل ها را در یکدیگر ادغام کند. مدل جمعیتی برگرفته شده از کار گلدستون، بر این نکته تأکید دارد که وقتی نهادهای اقتصادی و سیاسی، خیلی خشک و متصلّب باشند، رشد سریع جمعیت می تواند فروپاشی دولت را موجب شود. مدل جغرافیای سیاسی برگرفته شده از کارهای اسکاچپل و کالینز، استدلال می کند که در صورت ضعف شدید دولت و غیرمولّد بودن اقتصاد، شرایط وخیم جغرافیای سیاسی می تواند فروپاشی دولت را موجب شود. مدل های رقیب فروپاشی دولت، به عنوان مسیرهای جایگزین و در تعامل با یکدیگر، مفهوم سازی شده اند، به گونه ای که تغییر فشار جمعیت و شرایط جغرافیای سیاسی، بسته به میزان قدرت دولت و قدرت تولید، ممکن است میل به انسجام یا از هم پاشیدگی ایجاد کنند. مدلی که چهار بُعد قدرت دولت ـ اقتصادی، نظامی، سیاسی و اجرایی ـ را تشریح می کند، به این منظور ساخته شده است تا مفهوم سازی های متعدد از دولت در ادبیات مربوط به فروپاشی دولت را در یکدیگر ادغام کند. همچنین، مسیر سوم این مدل معتقد است، رشد سریع بازار، در صورتی که قدرت دولت خیلی کم باشد، می تواند میل به از هم پاشیدگی ایجاد کند. مدل ترکیبی، امکان درک این معنا را به ما می دهد که وقتی میل به انسجام / از هم پاشیدگی توسط یک مسیر ایجاد شود، ممکن است با مسیر دیگر، تشدید یا تضعیف گردد.
هنر و انقلاب
تحلیل فرهنگ سیاسی ایران مطالعة موردی: شهروندان شهرهای ارومیه و خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرهنگ سیاسی جامعه ایران را در یک بازه کیفی اقتدارگرایی تا دموکراتیک گرایی بررسی و تحلیل کرده ایم. دیدگاه های نظریِ شکل گرفته درباب فرهنگ سیاسی ایران تحلیل های متفاوت و گاه متضاد دارند. دسته ای از این دیدگاه ها ویژگی های فرهنگ سیاسی ایران را غیردموکراتیک و اقتدارگرایانه معرفی کرده و دسته دیگر شاخص های دموکراتیک را به آن نسبت داده اند؛ ازجمله این شاخصه ها تأکید بر میزان زیاد مشارکت سیاسی در دوره های مختلف انتخاباتی است. در این پژوهش، با استفاده از روش کمّی پیمایشی برمبنای داده های فازی، فرهنگ سیاسی دو شهر ارومیه و خرم آباد را که به ترتیب کمترین و بیشترین میزان مشارکت انتخاباتی را در دوره های مختلف انتخاباتی داشته اند، تحلیل کرده ایم تا با استفاده از یافته های تجربی، صحت و سقم نظریه ها و دیدگاه های فرهنگ سیاسی ایران را بیازماییم. برای این منظور، میزان عضویت شهروندان را در دو مجموعه فرهنگ سیاسی ارزیابی کرده ایم: ارزش های ابراز وجود دربرابر ارزش های بقا و ارزش های عقلانی دربرابر ارزش های سنتی، الگوی فرهنگ سیاسی آن ها را تعیین می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد الگوی فرهنگ سیاسی ارومیه و خرم آباد تاحدودی شبیه به یکدیگر است. برخلاف تصور قبلی، در هیچ کدام از دو شهر، فرهنگ سیاسی همسان و واحدی مشاهده نشده است. بنابراین، مجموعه ارزش های سیاسی توده مجموعه ای دووجهی است که هم تمایلات دموکراتیک و هم تعلقات اقتدارگرایی دارد و مهم تر این است که الگوی فرهنگ سیاسی شهروندان با میزان مشارکت انتخاباتی آنان مطابقت ندارد؛ بنابراین این استدلال که زیاد بودن مشارکت انتخاباتی می تواند شاخصی برای ارتقای فرهنگ سیاسی و نشان دهنده دموکراتیک بودن آن باشد، با واقعیت همخوانی ندارد.
کتابخانه: معرفی مجموعه کتاب: گام های اولیه در شناسایی بحث قومیت
منبع:
گفتگو مهر ۱۳۸۴ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی پهلوی دوم
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی انقلاب اسلامی
جامعه پذیری و بازجامعه پذیری سیاسی در نظام وظیفه مطالعة نگرش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نگرش دانشجویان دربارةجامعه پذیری و بازجامعه پذیری سیاسی در نظام وظیفه است. متغیرهای اصلی این پژوهش تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش به خانواده، دوستان و محیط اطراف و نگرش دانشجویان به کارکرد های اجتماعی و کارکردهای سیاسی نظام وظیفهدر سه سطح نظام سیاسی، مقام های سیاسی و شناخت سیاسی است. یافته های پژوهش نشان می دهد بیشتر دانشجویان با تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش مشمولان به خانواده، دوستان و محیط اطراف خود و نیز وجود کارکردهای اجتماعی برای نظام وظیفه ودرنتیجه تأثیر آن در فرایند جامعه پذیری موافق اند، اما با اینکه نظام وظیفه دارای آثار و کارکردهایی در بازجامعه پذیری سیاسی مشمولان باشد مخالف هستند. دربارة تأثیر نظام وظیفه بر تغییر نگرش به خانواده، دوستان و محیط اطراف، کارکرد های اجتماعی نظام وظیفه، کارویژه های سیاسی معطوف به نظام، مقام های سیاسی و شناخت و گرایش سیاسیبسته به وضعیت دانشجویان درقبال نظام وظیفه تفاوت معناداری میان دانشجویان وجود دارد.