فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نسلی ارزش های پست مدرن خانوادگی و عوامل موثر بر آن با تاکید بر نقش دین داری پرداخته است. جامعه آماری پژوهش افراد بالاتر از 18 سال شهر تهران بوده و با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 600 نمونه انتخاب شده است. به لحاظ نظری از تئوری های تاثیر دین داری بر حوزه خانواده و تغییر نسلی ارزش های اینگلهارت و در تجزیه تحلیل آماری از آزمون های تفاوت میانگین، تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد: ارزش های پست مدرن خانوادگی در نسل اول در 19/9 درصد افراد و محدود به پذیرش سقط جنین و لذت فردی بوده، در نسل دوم در 49/14 درصد و در نسل سوم در 71/21 درصد مشاهده شده و به پذیرش تساهل و تسامح در امور جنسی نیز تسری یافته است. ارزش های پست مدرن خانوادگی در هر سه نسل متاثر از مجموعه ای از متغیرهای اقتصادی اجتماعی و دین داری بوده و در نسل سوم به طور معناداری متاثر از مصرف رسانه نیز هست. در هر سه نسل اگرچه دین داری اثرگذارترین عامل بوده ولیکن توان تبیین آن از نسل اول به سوم کاهش یافته است.
مذهب و رفتار مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی مصرف کالاها و خدمات موجود در جامعه و مقدار مصرف آن ها یکی از دغدغه های جوامع هم از نظر اقتصادی و هم به لحاظ ارزشی بوده و می باشد. در جوامع مبتنی بر ارزش های اسلامی، مصرف های بی رویه و آن چه اسراف و تبذیر نامیده می شود، از مسایل مهم اقتصادی تلقی می شود. این مقاله بر آن بوده است که با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رفتار مصرفی خانوارهای ساکن در شهر شیراز بپردازد. بر این اساس چارچوب نظری مبتنی بر مدل آجزن انتخاب و طراحی گردید. با روش پیمایشی و پرسشنامه ای محقق ساخته، داده های مورد نیاز از نمونه 383 نفری از زنان متأهل ساکن شهر شیراز جمع آوری شد. شیوه نمونه گیری خوشه ای بود. جهت آزمون فرضیه ها و مدل پژوهش از روش آماری رگرسیون خطی و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد گوناگون مذهبی بودن (مناسکی، تجربی، پیامدی و شناختی) با نگرش به مصرف دارای رابطه ی منفی معناداری بودند. از سوی دیگر، نگرش به مصرف با رفتار مصرفی دارای رابطه ی معنادار مثبتی بوده است.
مقایسه تجربی سنجه دینداری برگرفته از مدل ام.آر.پی.آی با دو سنجه متداول دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعه شناسی الگوی دین داری در تفاسیر قرآن
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد دین داری مردم مسلمان ایران تاکنون، براساس الگوهای غربی و مسیحی سنجیده شده قضاوت گردیده است. براین اساس هدف این مقاله بدست آوردن الگوئی بومی و مبتنی برمنابع دین اسلام با استفاده از تفاسیر قرآن، است. این مهم از طریق تحلیل محتوای کیفی وکدگذاری نظری تفاسیر آیات قرآن، میسر می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد دینداری مبتنی بر آیات الهی، با ابعاد ذاتی انسان هماهنگ و برخلاف همه الگوهائی که تاکنون ارائه شده اند، در هفت مرتبه قابل سنجش می باشد. هرمرتبه از مراتب مزبور، دارای شاخصهای مشخصی است که به آیه ای از آیات الهی مستند گردیده است. براساس نتایج بدست آمده دین داری در مراتب پائین از طریق کمی و در مراتب بالاتر به روش کیفی قابل سنجش است.
میزان دینداری و ارتباط آن با استفاده از شبکه های اجتماعی اینترنتی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف مطالعه میزان دینداری و ارتباط آن با میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی اینترنتی بر اساس نظریه گلوله جادوئی و مدل دینداری گلاک و استارک انجام شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی است. بر اساس فرمول لین، حجم نمونه 400 نفر محاسبه شد که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای با 32 پرسش، ترکیبی محقّق ساخته و دیگران ساخته است که اعتبار آن ها را صاحب نظران تأیید کردند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (939/0) محاسبه شد. نتایج نشان داد بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به وضعیّت عضویت و نوع فعالیت آن ها در شبکه ها تفاوتی معنادار وجود داشته است و بین سابقه عضویت در شبکه ها و میزان دینداری آنان نیز رابطه ای معنادار وجود داشته است؛ ولی بین میزان استفاده (فعالیت) از شبکه های اجتماعی و میزان دینداری، رابطه معناداری دیده نشد. نتایج، همچنین گویای تفاوتی معنادار بین میزان دینداری دانشجویان با توجه به جنسیت و گروه تحصیلی آن ها بود.
اسلام، رسانه ها و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری در بین دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت وافر دین و دینداری برای جوامع بشری، لزوم بررسی های علمی درمورد جنبه های گوناگون این پدیده و تغییرات آن را روشن می سازد. شرایط معرفتی دنیای مدرن و رشد تفکر انتقادی با حضور در دانشگاه از عواملی است که به ایجاد تغییرات در دینداری افراد می انجامد. این پژوهش رابطة تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را بررسی می کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه انجام گرفته است. از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، جامعة آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادق و شهید بهشتی تشکیل می دهند. تعداد نمونة تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری (باور، مناسک و تجربه) رابطة معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین، از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطة معناداری ندارد. درمورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطة معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالابودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان است. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکر انتقادی قرار دارند.
مطالعه اثر دینداری بر پایبندی اخلاقی در یک جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه دوطرفه دین و دینداری با پایبندی اخلاقی در حوزه های گوناگون مورد بحث فراوان بوده است. هر چند در مباحث اخیر به استقلال این دو حوزه از یکدیگر تمایل داشته اند، اعتقاد رایج بر این است که دینداری، سپهر اخلاقی را حمایت می کند. جامعه شناسان کارکردگرا نیز عمدتاً بر این باورند که سطح دینداری تأثیر مثبت بر اخلاقی رفتار کردن افراد دارد و پایبندی اخلاقی هم به موجب تنظیم هر چه بهتر روابط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران و کنش متقابل مبتنی بر فهم دیگری می شود. این مقاله در پی آن است تا رابطه دینداری با پایبندی اخلاقی را به صورت تجربی با نمونه ای 372 نفره از دانشجویان دانشگاه خوارزمی بررسی نماید. مطالعه به صورت پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. بر اساس یافته ها، دینداری با پایبندی اخلاقی رابطه مثبت دارد؛ هرچند در بعد اجتماعی اخلاق این رابطه کمتر دیده می شود. در میان ابعاد دینداری و ارتباط آنها با پایبندی اخلاقی، تفاوت قابل ملاحظه ای مشاهده نمی شود. دلالت های این یافته ها در مقاله مورد تحلیل قرار گرفته اند.
خدمات متقابل دین و دموکراسی در ایران
حوزههای تخصصی:
دین و دموکراسی دو مقوله ای هستند که امروزه در ایران مورد توجه شدید صاحب نظران می باشند. برخی با اعتقاد به مانعه الجمع بودن این دو هر گونه ارتباط آنها را منکر شده و برخی قائل به ارتباط متقابل دو مقوله شده اند. در این مقاله با نگاهی به مفاهیم دین و دموکراسی، خدمات متقابل این دو به یکدیگر در ایران بررسی شده و در نهایت، این نتیجه بدست می آید که اولاً نوعی مردم سالاری همراه با ارزش هایش در متن اسلام (شیعی ) وجود دارد و ثانیاً اسلام (شیعی ) در ایران موجب شده ارزش های دموکراتیک در جامعه ریشه گیرد و پایداری نسبی یابد؛ طوری که می توان گفت اگر در ایران دین حاکمیت نمی یافت امروزه در آن از ارزش های مردم سالار نیز خبری نبود.
گفتارها و نوشتارهایی برای هم اندیشی دوم رسانه تلویزیون و سکولاریسم
حوزههای تخصصی:
ﺑﺮرﺳی ارتباط اﺣﺴﺎس ﻋﺪاﻟﺖ ﺳیﺎﺳی با نوع دینداری و سوگیری ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮرﺳی ﻣیﺰان اﺣﺴﺎس ﻋﺪاﻟﺖ ﺳیﺎﺳی و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ آن در ﻣیﺎن دانشجویان یا ﻧﺴﻞ ﺳﻮم اﻧﻘﻼب ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳیﺪه اﺳﺖ. در ایﻦ راﺳﺘﺎ، مهم ترین ﻧﻈﺮیﺎت ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﺪاﻟﺖ ﺳیﺎﺳی اجمالاً ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و در ﻧﻬﺎیﺖ ﻋﺪاﻟﺖ ﺳیﺎﺳی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮیة ﺑﺮاﺑﺮی ﺳیﺎﺳی کُﻠﻤﻦ ﺗﻌﺮیﻒ و ﺷﺎﺧﺺﺳﺎزی ﮔﺮدیﺪ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﻟﻬﺎم از ﻣﺒﺎﺣﺚ روانﺷﻨﺎﺳی - اﺟﺘﻤﺎﻋی، اﺣﺴﺎس ﻋﺪاﻟﺖ ﺳیﺎﺳی ﺟﺰیی از ﻧﮕﺮش ﺳیﺎﺳی ﻓﺮد ﺗﻠﻘی ﮔﺮدیﺪ و در اداﻣﻪ، ﻣﺘﻐیﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺗﺤﻘیﻖ ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ ﻧﻈﺮیﺎت ﺟﺎﻣﻌﻪﭘﺬیﺮی ﺳیﺎﺳی اﺳﺘﺨﺮاج و ﻓﺮﺿیﺎت ﺗﺤﻘیﻖ اراﺋﻪ ﮔﺮدیﺪ. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﭘیﻤﺎیﺶ و ﺑﺎ ﻧﻤﻮﻧﻪای 370 ﻧﻔﺮی از داﻧﺸﺠﻮیﺎن داﻧﺸﮕﺎه یﺰد ﺑﻪ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی ﺧﻮﺷﻪ ای ﭼﻨﺪﻣﺮﺣﻠﻪ ای ﺑﻪ اﻧﺠﺎم رﺳیﺪه اﺳﺖ.یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ایﻦ ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎکی از آن اﺳﺖ کﻪ 93 درصد از پاسخگویان احساس عدالت سیاسی متوسط رو به پایین را تجربه می کنند. نوع دینداری فرد با ضریب رگرسیون استاندارد 476/0 بیشترین تأثیر را بر احساس عدالت سیاسی داشته است. همچنین تأثیر ﻣﺘﻐیﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ سوگیری ایدئولوژیک بر احساس عدالت سیاسی با ضریب 25/0 معنادار شناخته شد. در مجموع، ﻣﺘﻐیﺮهای ﻣﺴﺘﻘﻞ تحقیق توانستند حدود 39 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی احساس عدالت سیاسی را تبیین کنند.
سناریو های تکوین علم اجتماعی اسلامی: امکان/امتناع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، صرفاً به عنوان یک موضع نظری معرفتی ( و نه رتوریک سیاسی ایدئولوژیک) به سناریوهای تکوین یک علم اجتماعی اسلامی ( امکان/امتناع) می پردازد. براساس استدلال هایی مبتنی بر معرفت شناسی و منطق رشد علمی، این مقاله درصدد است نشان دهد که شکل گیری یک علم اجتماعی اسلامی هم «ممکن» است و هم «ممتنع»، اما امتناع از تکوین یک علم اجتماعی اسلامی بیشتر از نوع «عملی» است تا «ذاتی». امتناع عملی بیش از هر چیز ناشی از طرح علم اجتماعی دینی در چشم اندازی کاملاً محدود از علم و رشد عملی است. بنابراین، امتناع «در عمل» به موانعی مانند زمان بری، کافی نبودن دانش دینی در همه عرصه ها، توجه نکردن به دیگر سرچشمه های معرفت، استریل کردن متافیزیکی، عدم اتکای به عقل و بافت زدایی دانش اجتماعی اشاره دارد.
نوع دیگری از امتناع نیز متصور است؛ یعنی ممکن است بیشتر به خاطر انعطاف ناپذیری مدل علم شناسی فلسفی باشد که بر مبنای آن نمی توان معرفت علمی را به هر اندازه و به هرطور با هر سلیقه سازگار کرد. تو گویی توصیه به احتراز از رفتن به سمت تکوین علم اجتماعی اسلامی می خواهد نشان دهد که ادعای هر علم اجتماعی نو پدید ( از جمله علم اجتماعی اسلامی) باید ادعایی متکی به «اجتماعیت» ( عرفی بودن) و «علمیت» (معرفتی بودن) باشد و این میسّر نیست مگر تن دادن به همان قواعد علم شناسیِِِِ فلسفی و معرفت شناسیِِِِ علمی بر پیشینة ساخته شده قبلی.
باری در مقاله حاضر تلاش شده است تا با طرح چشم اندازی گسترده تر و قرار دادن مفهوم علم اجتماعی اسلامی در مدلی پویا از علم شناسی فلسفی و الگوی رشد علمی (مدل پویای تولید علم) تصویری پویا از علم اجتماعی دینی تصویر شود. این تصویر نیز مانند هرگونه معرفتی دستخوش تغییر و تحول خواهد بود و پیامش آن است که تلاش های نظری ما برای تعریف رابطه دین و علم و رشد نظریه های اجتماعی دینی (اسلامی) جریانی بی پایان خواهد بود. نمی توان یک بار و برای همیشه آن را تعریف کرد و کار را تمام شده پنداشت. خود این تعریف و بازتعریف ها نیز بخشی از علم اجتماعی دینی خواهد بود.
محبت و هویت در آیینه نمایش جهانی اربعین مطالعه ماهیت، کارکردها و ساختار پیاده روی اربعین از منظر ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های مذهبی یکی از فرصت های ویژه اصحاب ادیان و مذاهب برای اعلام موجودیت خود به هویت های دیگر و هم چنین موقعیتی مناسب برای بازنمایی و برساخت اهالی مذهب از وضعیت فرهنگی و اجتماعی خود است. در میان فرق اسلامی، مذهب تشیع به عنوان یک اقلیت بزرگ که محبت اهل بیت(:) از ارکان با اهمیت آن است، طول تاریخش را در جامعه مسلمانان همراه با طرد و درحاشیه بودگی تحمیلی از جانب اکثریت اهل سنت گذرانده و کمتر فرصت خودنمایی یافته است. آیین های حسینی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مراسم جمعی و اجتماعی شیعیان می باشند که از حیث: تأسیس، تکوین و کیفیت اجرا عمدتاً با زمینه هایی از فرهنگ عامه عجین گشته اند. آیین پیاده روی اربعین که هرساله مصادف با 20 صفر و همزمان با اربعین شهادت حضرت سیدالشهداء(7) در مسیرهای منتهی به کربلای معلی برگزار می شود، با توجه به حضور میلیونی اقشار و ملیت های گوناگون شیعه از اقصی نقاط جهان، خصوصاً در سال های اخیر گسترش چشم گیری داشته و به یکی از بزرگ ترین اجتماعات آیینی جهان تبدیل شده است. در این پژوهش با عنایت به ویژگی ها و امتیازات ویژه این آیین شیعی، تلاش کردیم تا با تماس مستقیم با واقعیت درحال اجرا از طریق روش کیفی مردم نگاری، سه رکن اساسی ماهیت، ساختار و کارکردهای آیین پیاده روی اربعین را با تفسیرهای مشارکت کنندگان اصلی اش یعنی: زائران، مروجان و مجریان این آیین از منظر چارچوب مفهومی ارتباطات آیینی مطالعه کنیم. شایان ذکر است علی رغم توجه به پیشینه این آیین در تاریخ اجتماعی شیعیان عراق و هم چنین زمینه های فرهنگی موجود، تمرکز اصلی این پژوهش به روی مشارکت کنندگان ایرانی قرار داشته است. نتایج حاصل از دو مرحله تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها و مشاهدات میدانی به روش های مضمون بندی داده ها و کدگذاری نظریه ای نشان داد: این آیین شیعی در ارتباط تنگاتنگی با سه مفهوم کلان محبت اهل بیت، نمایش جهانی و هویت شیعی قرار دارد.