فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: با گسترش شهرنشینی و فعالیتهای اجتماعی، عمده وقت سرپرست خانوار، بیرون از خانه میگذرد. مردان برای انجام فعالیت اقتصادی، کسب علم و مهارت، ورزش و...، وقت کمتری را برای اهل خانه صرف میکنند. از سوی دیگر، خانه، بستر شکلگیری نهادی مقدس است و چیدمان تعالی یا اضمحلال جامعه نیز در آن صورت میگیرد. هدف این تحقیق، یافتن سبک متعادلی از زندگی است که بتواند بین زندگی خانوادگی و کاری، سازگاری ایجاد کند. این تعادل بر اساس سبکزندگی اسلامی خواهد بود.
روش کار: در این تحقیق با استفاده از یافتههای دانش مدیریت و آموزههای اسلامی در امور اجتماعی، تلاش شده است که یافتههای ترکیبی بر مبنای تحلیل عقلی و اجتهادی به دست آید. بر این اساس، یافته های پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی یافتهها، ارزیابی شده است.
یافتهها: با توجه به اهمیت روابط خانوادگی و گستره آن و از سوی دیگر، اهمیت کار برای بهبود وضع زندگی و پیشرفت جامعه، طیفی از ترکیبِ این دو زندگی به دست آمد که عبارت بود از: بیتوجه به زندگی، بدون برنامه، کار محور، خانواده محور و زندگی تعادلمدار. بر اساس توصیههای اسلامی، سبکزندگی تعادل مدار مورد تأکید قرار گرفت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان به این نتیجه رسید که مدیران جامعه اسلامی باید تلاش کنند تا بر اساس آموزههای دینی، شرایط تحقق سبک تعادلمدار را در زندگی خانوادگی و کاریِ کارکنان به وجود آورند. تلاش مستمر، قناعت، اعتدال، توکل و دعا، از مهم ترین راهکارها برای تقویت سبک تعادلمدار است.
مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه مطالعة دانش آموزان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعة کیفی مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه ای است. مطالعه با تکیه بر موردپژوهی جمعی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته، فردی و گروهی (گروه متمرکز) انجام شده است. به این منظور، با یازده نفر به صورت فردی و یکصدنفر به صورت گروهی (درقالب پانزده جلسه) مصاحبه شد. سپس، مصاحبه ها به شیوة تحلیل مضمون بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه ذهنیت خانواده با مدرسه مشترک باشد، ارزش های مدرسه به سهولت بازتولید می شود و متعاقب آن، مخالف خوانی های دانش آموزی تقلیل می یابد. کنش دانش آموزان درمقابل قواعد مدرسه صرفاً اطاعت محض نیست، بلکه خلاقیت هایی در زندگی روزمره دانش آموزان وجود دارد که برمبنای نظریه طفره می روند و به شیوه های ابتکاری آنها را کنار می گذارند. این شیوه ها بسیاری از کردارهای زندگی روزمره، مانند ترک کلاس و مدرسه، استتار، غافل گیری، احتیاط، رازداری، بازی، نیرنگ، بدن نمایی، نوع مصرف و... را شامل می شوددوسرتو کنشگران از اجرای دقیق قوانین و اعمال رویه های گفتمانی
فصل دوم: پایش همایش ها و منابع
حوزههای تخصصی:
بخش اول: همایش ها
همایش های داخلی
همایش های خارجی
بخش دوم: منابع فارسی
الف.کتاب
ب.مقاله
ج.پایان نامه
بخش سوم: منابع انگلیسی
الف.کتاب
ب.مقاله
ارزیابی و نقد مسئله کشف حجاب از منظر رابطه قدرت و سیاست های فرهنگی(1320-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطه علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاست های اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دوره پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان می دهد که مسئله کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامه ها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیش فرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب توسعه بود و بر مبنای آن سیاست های اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آن که در عرصه وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که می توانست نگاهی عمیق و آسیب شناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیت ها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعه آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعه حضور زنان در بیرون از خانه بود. این گونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامه های اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
بررسی تأثیر میزان و انواع دینداری بر همبستگی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
نگاهی به روابط برون گروهی دیاسپورای ارمنی با تکیه بر مفهوم «حافظه جمعی» (مطالعه ای انسان شناختی در ارامنه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آن ها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملی گرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آن ها ناشی می شود، هویت یابی آن ها را به صورت ملی گرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آن ها را به سمت یک زندگی اجتماعی درون گرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های انسان شناختی و ژرفانگر استفاده شده است.
نقش ارزش های فرهنگی بر محتوای شبکه های اجتماعی (مطالعه تطبیقی محتوای شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش می کند تصویری از محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مجازی فیس نما، کلوب، فیس بوک و گوگل+ را ارائه دهد. ضمن آن که پرسش اصلی در این پژوهش آن است که چه متغیر یا متغیرهایی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی با یکدیگر تفاوت دارند. در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. تحلیل محتوا یک شیوة تحقیقی است که برای تشریح عینی، منظم و کمی محتوای آشکار پیام های ارتباطی به کار می رود. درمجموع، این پژوهش نشان داد بیشتر از تصاویر واقعی، محتوای عکس خنثی، موضوع تفریح و سرگرمی، سبک مطلب یادداشت، محتوای مطلب خنثی، نثر، الگوی اغراق و بزرگ نمایی، تکنیک جلب توجه، صراحت در گفتار و بیان مصادیق، پایبندی به ارزش های انسانی و هدف تفریح و سرگرمی در محتوا و مضامین شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. در ضمن مشخص شد، سبک مطلب، محتوای مطلب، جهت گیری مطلب، و اصول و قواعد با شبکه های اجتماعی ایرانی و غیرایرانی رابطه معنی دار دارد
تأملی بر پیامدهای سطح خرد سرمایة اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی، به عنوان موضوعی بین رشته ای تأثیر بسزایی در تسهیل ارتباطات انسانی جامعه دارد. این تأثیر در قالب پیامدها در اندیشه صاحب نظران و متفکران حوزه های مختلف علوم اجتماعی دیده می شوند. براساس دیدگاه ها و نظریه ها، پیامدهای متعددی برای سرمایه اجتماعی درنظر گرفته شده که در این پژوهش، بخشی از آن ها در سطح خرد مطالعه می شود. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه آماری را افراد 15 سال به بالای ساکن در مراکز استان ها در ایران تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری خوشه ای با فرمول کوکران انتخاب شدند. مهم ترین متغیر مورد مطالعه، سرمایه اجتماعی است که دربردارنده مؤلفه های مبتنی بر اعتماد و پیوندهای بین فردی و بین گروهی، تعامل افراد با نهادها و سازمان ها و گروه های اجتماعی و همچنین همبستگی و انسجام اجتماعی، برخورداری افراد از حمایت اجتماعی و روابط انجمنی است که به صورت شاخص ترکیبی سنجش شده است.
یافته ها بیانگر تفاوت کم وکیف سرمایه اجتماعی در شهرهای مختلف است که تأثیر خود را بر جامعه، در قالب پیامدها آشکار ساخته است. سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن، با افزایش اعتماد، برقراری روابط و پیوندها، انسجام و همبستگی اجتماعی بالاتر، حمایت اجتماعی بیشتر و مشارکت اجتماعی مؤثرتر، تأثیرهای مثبت خود را در ابعاد فردی بازتاب داده است.
فراتحلیل مطالعات خودکشی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینة خودکشی و اقدام به خودکشی در استان ایلام است. این مقاله، ضمن بررسی مطالعات کوشیده است عمده ترین اشکالات وارد شده بر مطالعات را دسته بندی و ارائه کند. هدف از پژوهش حاضر، ترکیب کمی پایان نامه های انجام شده در حوزة جامعه شناختی و روان شناختی و عوامل مؤثر بر خودکشی و اقدام به خودکشی است. روش گردآوری داده ها، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است.
یافته ها: میانگین اندازة اثر rدر مطالعات مربوط به رویکرد جامعه شناختی ESrQ=0/29 و در مطالعات مربوط به رویکرد روان شناختی ESrQ=0/30 به دست آمد. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل جامعه شناختی که 99/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای جامعه شناختی تفاوت معنادار وجود دارد؛ به عبارت دیگر، اندازة اثر در بین مطالعات مورد بررسی و متغیرها ناهمگن است و اندازة اثر توسط متغیرهای مداخله گر میانجی می شود. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل روان شناختی که 74/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای روان شناختی تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: در بیشتر مطالعات انجام گرفته، محققان بدون استفاده از روش های مستقیم و مراجعه به جامعه و صرفاً با تکیه بر داده های دسته دوم، خودکشی را بررسی کرده اند. دربارة مطالعة خودکشی مجموعه معیاری از روش یا نظریه وجود ندارد؛ به عبارتی دیگر، یک اجتماع علمی از محققان که دارای کنش متقابل مکرر با باورها و ارزش های مشترک و دارای مناسبات اجتماعی آمیخته به پیوند متقابل و اجماع معرفتی باشند، شکل نگرفته است. پراکندگی نظریه ها، موضوعات و روش های مطالعه نیز در مطالعات دیده می شود.
بررسی انتقادی فصلنامه علوم اجتماعی از آغاز تا اکنون(1370-1394) ""به راه بادیه رفتن"" (ربع قرن تلاش جمعی پیگیر و دشوار برای پیشبرد دانش اجتماعی بومزاد!، اما...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته پیش رو که به مناسبت چاپ هفتادمین شماره فصلنامة علوم اجتماعی نگاشته شده است؛ نگاهی دوباره به راه رفته و طرح بخشی از کف داده ها و برخی اندک دست آورده های این مجله است. ازآنجاکه این فصلنامه در این مدت از «بازترین پنجره» با پژوهشگران علوم اجتماعی ایران مراوده داشته و از آنان مقاله خواسته و به نسبت دیگر مجلات علوم اجتماعی دانشگاه های ایران بیشترین درصد مقالات خارج از دانشگاه علامه طباطبائی را پذیرفته و به چاپ رسانده است؛ پس این مجله نه تنها برآیند نیروهای موجود و یا بالفعل دانشکده و دانشگاه ما است، بلکه به دلیل راه داشتن به دیگر منابع تولید علوم اجتماعی در ایران؛ هم در دانشکده ها و هم در خارج از آن، سطح و کم و کیف مطالب، برآیند و نماینده و گرانیگاه دانش اجتماعی رسمی و دانشگاهی ما در حوزه علوم اجتماعی می تواند باشد.
طبیعتاً این درهای باز و پذیرش مبتنی بر داوری ها غیرشخصی - ببین چه گفت! نه آنکه، که گفت؟ – واقعیتی است که می تواند ما را در کاستی های کارمان ما را دلداری دهد. اما نباید ما را از ترازهای آرمانی مطلوب، در ساخت و پرداخت یک دانش تحقیقی و نه تقلیدی و تولیدی و نه مصرفی و وارداتی، فعال و نه منفعل، کارآمد برای توسعه و تعالی پایدار فرادادی و فتوتی و نه پرآوازه نمایشگاهی و ویترینی و درخور یک جامعه کهن فرهنگ، در جهان غافل کند. با چنین نظرگاهی، ما با مسئله سمت وسو و محتوایی و کیفی هفتاد شماره مجله، در طی حدود ربع قرن برخورد کرده ایم.
بر آن بوده ایم که کاستی های این فصلنامه علوم اجتماعی را بربشماریم و غالباً خود انتقادی کرده ایم اما به دلیل پیوستگی این برکه با برکه های دانش اجتماعی موجود در ایران و جهان، خودبه خود این نقد و نظر از مرزها و از محتوای فصلنامه به کل علوم اجتماعی ایران نیز ساری و جاری شده است.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
نقدی بر کتاب «جامعه شناسی هنر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آن است با معرفی کوتاهِ شکل(فرم) کتاب، به محتوا و درون مایه های موجود در اثر پرداخته، و به دور از هرگونه عیب جویی، به صورتی هرچند کوتاه، نکات علمی و پژوهشی که در اثر رعایت نشده است را معرفی کند. در ابتدای این تحقیق با تاکید بر تز مولف مرده استِ رولان بارت، سعی شده که با نهایت احترام به مولف اثر، ملاحظات و تعریف های بیهوده را کنار گذاشته، و با واکاوی های لازم به گونه ای شفاف و صریح، نقدی درون ماندگار ارائه شود. اما قبل از آن نگاهی اجمالی به انواع هنرها مانند هنر برای هنر، هنر پیرو و هنر پیش رو داشته، و با ذکر تعریف هایی از آنها، در ادامه تحقیق، به هنرهای جدید نیز اشاره می کنیم. تا در نهایت دلایلی را مبنی بر به روز نبودن این کتاب متذکر شویم. در ضمن قبل از نتیجه گیری پیشنهاداتی در زمینه ی این کتاب مطرح شده است، که می تواند خواننده را بیش از پیش با رویکرد جامعه شناسی در هنر آشنا کند. در مرحله ی آخریعنی نتیجه گیری، کلیه مواردی که می بایست در زمینه ی نقد این کتاب رعایت شود، به ترتیب اعلام شده است.
پرونده ویژه: دانشگاه و سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
چیستی، تاریخچه، رسالت و اهداف
وحدت حوزه و دانشگاه
نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری
پژوهش و دانشگاه؛ موانع و راهکارها
ازدواج دانشجویی؛ آسیب ها و راهکارها
اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان
آسیب شناسی روابط دختر و پسر در دانشگاه
دانشگاه در کلام امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
ارائه الگویی جهت سیاست گذاری فرهنگی رسانه ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود سیاست گذاری فرهنگی رسانه ها در ایران و ارائه الگوی مفهومی انجام گرفته، از نظر هدف، کاربردی، از نظر نوع داده ها، کمّی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع پیمایشی است. 30 نفر از اعضای هیئت علمی برجسته دانشگاه ها در رشته های علوم ارتباطات، مدیریت فرهنگی و علوم سیاسی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پس از مرور کتابخانه ای و اینترنتی پیشینه، فهرستی از نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت ها تهیه و پرسشنامه اول تحقیق تدوین شد تا وضعیت موجود مورد ارزیابی قرار گیرد. پرسشنامه دوم به منظور تعیین درجه تناسب الگوی پیشنهادی توسط حجم نمونه تکمیل شد. برای تحلیل داده ها از میانگین وزنی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد: اصول سیاست گذاری فرهنگی رسانه ها، چارچوب نظری، نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصت ها و تهدید های سیاست گذاری فرهنگی رسانه ها و نیز فرایند اجرایی و راهبردها مورد تأیید صاحبنظران قرار گرفته است. درجه تناسب مدل 153/4 از 5 بوده و با 95 درصد اطمینان مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
ماکیان داری و ارتباط آن با نهادهای اجتماعی در جامعه روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از پژوهشی میدانی در جامعه روستایی گیلان است که به توصیف فرهنگ ماکیان داری می پردازد و نشان می دهد که ماکیان داری با نهادهای اجتماعی (خانواده و ازدواج، مذهب، حقوق و اقتصاد) ارتباط دارد و در آیینه فولکلور و سنت های شفاهی بازتاب وسیعی داشته است. حجم وسیع اطلاعات بازیافته از سنت های شفاهی روستاییان گیلانی، که شامل سنت های گفتاری، سنت های مادی و سنت های رفتاری است، اهمیت این سنت ها را در اندیشه و پیشه و فرهنگ مردم این منطقه نماین می کند؛ تاآنجاکه می توانیم حوزه فرهنگی گیلان زمین را ""حوزه تمدن مرغ و تخم مرغ"" بنامیم. این پژوهش از روش های انسان شناختی (مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مطالعه اسنادی و...) سود جسته است.
سالمندی سالم؛ تحلیل مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مردان و زنان سالمند در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از داده های حاصل از پیمایش نمونه ای و اجرای «پرسشنامة ساخت یافته» در میان سالمندان 60 ساله و بالاتر شهر شیراز در سال 1390 به بررسی مقایسه ای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت زنان و مردان سالمند و تبیین تفاوت های جنسیتی بر اساس مشخصه های اجتماعی و جمعیتی می پردازد. نتایج تحلیل های دو متغیره بیانگر تفاوت معنادار بین مردان و زنان سالمند در چهار بُعد از شش بُعد سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت است؛ زنان در ابعادی نظیر مسؤولیت سلامت و روابط بین فردی و در مقابل مردان در ابعاد مدیریت استرس و فعالیت جسمانی نمره بالاتری را کسب کردند. در دو بُعد تغذیه و رشد روحی تفاوت معناداری بین دو جنس مشاهده نشد؛ علاوه بر این، وضعیت سلامت خود ادراک و خود کارآمدی سلامت زنان در سطح پایینتری در مقایسه با مردان بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیره با استفاده از آزمون تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که بعد از کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، اشتغال، و درآمد) جنسیت به طور محسوس و معناداری سبک زندگی ارتقای سلامت را تحت تأثیر قرار می دهد و زنان میانگین نمره بالاتری را در شاخص سبک زندگی ارتقای سلامت خواهند داشت. به طور خلاصه، نتایج مطالعه نشان داد جدای از ابعاد زیست شناختی متفاوت زن و مرد، شرایط اجتماعی نابرابر، رفتارهای سلامت متفاوتی را برای زنان و مردان به همراه دارد.