فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون میزان طلاق، آن را به یک معضل مهم اجتماعی تبدیل کرده است و این امر توجه بسیاری از محققان را به بررسی علل و پیامدهای افزایش طلاق و لزوم سازگاری با شرایط پس از آن به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی حالات روان شناختی مثبت در سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه انجام شده است. در این پژوهش 150 زن مطلقه با دامنه سنی بین 19 تا 65 سال به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این مقاله از پرسشنامه های سازگاری پس از طلاق فیشر و پرسشنامه حالات روان شناختی مثبت، استفاده شده است. از تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد ضریب همبستگی چندگانه ای بین حالات روانشناختی مثبت با سازگاری طلاق وجود دارد از بین حالات روانشناختی مثبت، خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی می توانند 53 درصد از واریانس سازگاری طلاق در زنان مطلقه را پیش بینی نمایند. به این ترتیب که با افزایش حالات روانشناختی همچون خوش بینی، احساس کنترل، امیدواری، معنادار بودن زندگی و رضایت از زندگی میزان سازگاری بعد از طلاق نیز افزایش پیدا می کند.
پست مدرنیسم در بوته نقد
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۹ شماره ۳۸
بررسی جایگاه توسعه پایدار در اجتماعات روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت کلی اجتماعات روستایی در ایران نشان میدهد که برنامههای رفاه اجتماعی و توسعه روستایی انطباقی با الگوی توسعه پایدار ندارد. از آنجا که برنامههای توسعه از دستیابی به اهداف در همه زمینهها دور ماندهاند، بیشترین آثار منفی خود را بر اجتماعات روستایی گذاشتهاند. در این پژوهش اطلاعات بهصورت مطالعه اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده و سپس دادههای ثانویه مورد تحلیل قرار گرفت و یافتهها و نتایج تازهای در این زمینه به دست آمد. توسعه پایدار بر اساس سه محور برابری، توسعه اقتصادی و پایداری زیستمحیطی مفهومسازی شدهاست. یافتهها نشان میدهد که میزان فقر، محرومیت و نابرابری در مناطق روستایی ایران، نسبت به مناطق شهری بیشتر است و برنامههای رفاه اجتماعی نتوانسته در کاهش آنها نقش داشته باشد.
تفکیک نقش ها و مرزهای جنسیتی در جامعه با تأکید بر آثار تربیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هر فردی اعم از زن و مرد، به عنوان عنصری از جامعه انسانی، دارای جایگاه ویژه و مرزهای تعریف شده است. قرار گرفتن هریک از زن و مرد در نقش متناسب خود و رعایت مرزها، آثار اجتماعی و تربیتی بسیاری در نظام خانواده و در جامعه خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی آثار تربیتی، اجتماعی و اخلاقی تفکیک نقش های جنسیتی و مرزهای آن در جامعه، انجام یافته است. روش پژوهش، توصیفی−تحلیلی است، و بدین منظور پس از شناسایی و استخراج مفاهیم و مستندات، از متون دینی، تربیتی، علوم اجتماعی و پژوهش های انجام شده، به تحلیل محتوای آنها پرداخته و به آثار اجتماعی و تربیتی آن اشاره می شود. همچنین در این تحقیق به نمودها و مصداق های عرصه هایی که زن و مرد در آن حضور پر رنگ دارند و تفکیک نکردن نقش جنسیتی، ممکن است آسیب هایی را پدید آورد، اشاره شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند شاخص ترین آثار تفکیک نقش های جنسیتی و توجه به مرزها عبارت اند از: زمینه سازی برای رشد تربیتی و اخلاقی، استحکام بنیان های اجتماعی، تأمین بهداشت روانی، استحکام خانواده، بهبود آموزش، رشد معنویت و مصون بودن از معصیت.
تحلیلی با رویکرد سیستمی از نشانه شناسی اجتماعی در قالب چهار نظام معنایی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد یا نگرش سیستمی در دهه های اخیر همواره به عنوان ابزاری کارآمد، مکمل مطالعات تخصصی پدیده های مختلف در حوزه های گوناگون دانش بوده و موجب درکی جامع و چند وجهی از چرایی و چگونگی روندهای حاکم بر رخدادها و پدیده ها می گردد؛ به خصوص در سده اخیر که علم با تولید و انباشت حجم عظیمی از داده های تخصصی بسیار متنوع روبرو بوده و بنا بر سنت دانش کلاسیک با تکیه بر تحویل گرایی مبتنی بر روش های تحلیلی سعی در تجزیه عناصر سیستم و کشف روابط بین آن ها داشت تا بتواند رفتار کل مجموعه را تبیین کند. این روش تحلیلی بر مبنای دو پیش فرض بود، نخست آن که اندرکنش بین اجزا وجود نداشته یا بسیار ضعیف باشد تا عناصر مجموعه قابلیت تفکیک دقیقی داشته باشند و دوم آنکه روابط میان اجزا با معادلات خطی ساده قابل توصیف باشد؛ امروزه به خصوص با مطرح شدن نظریه آشوب و ریاضیاتِ غیر خطی متصل به آن دیگر بدیهی است که اندرکنش اجزای تمامی سیستم ها از دو شرط یاد شده تبعیت نمی کنند؛ بنابراین نگرشی کل گرایانه در تحلیل سیستم ها لازم می باشد. در این مقاله بر اساس تعریفی سیستمی از فرآیند تولید معنا[1] توسط سیستم های پیچیدة سازگار[2]، نحوه اندرکنش بین سوژه و ابژه(فرد با دیگری در نظام اجتماعی) در چهار نظام معنایی لاندوفسکی[3] در مطالعه ای تطبیقی با حالات چهارگانه اندرکنش سیستم ها، مقایسه و پس از تبیین ساز و کار خلق معنا با رویکردی سیستمی در آن، نظام مبتنی بر کنش برنامه مدار را با وضعیت بازنده-برنده و نظام مبتنی بر کنش مجاب ساز را با وضعیت برنده-بازنده و نظام مبتنی بر تطبیق را با وضعیت برنده-برنده و نظام مبتنی بر تصادف را با وضعیت بازنده-بازنده منطبق شده است. دستاورد این پژوهش ارایه تحلیلی با رویکرد میان رشته ای در سه حوزه مختلف تئوری پیچیدگی، نشانه شناسی اجتماعی و علوم اجتماعی است که به ما نشان می دهد با رویکردی سیستمی می توان بسیاری از پدیده های نشانه شناختی با رویکرد اجتماعی و پدیدارشناختی را در سطحی اجتماعی – فرهنگی تحلیل کرده و به تبیین چرایی نتایج حاصل از روابط پیچیدة میان آن ها، از زاویه دید سیستمی پرداخت. در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
فرهنگ عامه و تأثیر آن در شکل گیری گونه کلاه مخملی در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
از سوسیال دموکراسی تا سوسیال دموکراسی
منبع:
گفتگو بهار ۱۳۸۰ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
فرار مغزها و توسعه اقتصادی ؛ نظریه و شواهد
حوزههای تخصصی:
مفهوم و مصداق آگاهی ملی در تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اساسی هر ملت که نقش بارزی در تعیین هویت ملی آن جامعه دارد، آگاهی ملی است. ملت ایران نیز در زمره ملت هایی است که همواره دارای نوعی آگاهی ملی بوده که در فراز و نشیب تاریخ به مثابه سپهری در برابر هجوم های خارجی عمل کرده است. مصداق آگاهی ملی همواره در آثار فرهنگی و تمدنی ملت ایران متبلور شده است؛ به طوری که همین مفهوم، نقش اساسی در پیدایش کلمه «ایران» داشته و همچون ابزاری بوده است که گروه های مختلف مردم ایران همواره بدان تمسک جسته اند. یکی دیگر از کارکردهای آگاهی ملی، نقش آشکار آن در پیدایش ملیت خواهی ایرانی در مسیر تاریخ بوده است. در این ملیت خواهی همه اقوام ایران شرکت داشته اند؛ گرچه سهم هر کدام متفاوت بوده است. تاکید کلام اینکه، اقوام مختلف ایران مفهوم آگاهی ملی را در یک قالب کلی، یعنی ایران تصور کرده اند نه در تعارض با آن. به همین سبب نهضت های اقوام ایران، به خصوص در دوره معاصر به مفهوم موضع گرفتن علیه سایر اقوام ایران نبوده، بلکه در بیشتر موارد یا زاییده تحریکات اجنبی ها بوده است یا شورشی علیه سیاست های غلط حکومت وقت. در پیوند با این موضوع باید اذعان کرد که زبان ها و لهجه های محلی در ایران هیچ گاه کارکردی مستقل نداشته و مانند زیر مجموعه زبان فارسی عمل کرده اند. این مساله هرگز به معنای اعمال فشار از سوی فارس زبانان نبوده است، بلکه فرآورده تحول تاریخی در درون «ملت واحد» است؛ به عبارت دیگر به گواه منابع تاریخی، وجود آگاهی ملی در نزد اقوام ایران باعث پیوند آگاهانه و دوستانه آنان در طول تاریخ بوده است.
نخبه و نخبه گرایی
نقد تحقیقات شرق شناسی و جامعه شناسی درباره رابطه اسلام و سرمایه داری
حوزههای تخصصی:
هر گونه تلاش جامعه شناسانه برای تعیین این مسأله که آیا اسلام مانع پیشرفت سرمایه داری صنعتی شده است یا نه‘ باید در متن تحلیلی جامعتر و وسیع تر از مشخصات کلی اجتماعی‘ سیاسی و اقتصادی تمدن اسلامی انجام می گیرد. این مساله گسترده جامعه شناسی تطبیقی‘ به نوبه خود‘ نمی تواند از انزاع دیرینه بر سر شباهت ها و تفاوت های تکامل تاریخی عالم اسلام جهان و مسیحیت مجزا گردد. بدینسان‘ مطالعاتی که برای بررسی روابط میان نهادهای اسلامی و رفتار اقتصادی‘ از مسائل نسبتاً محدودی چون فعالیتهای کارفرمائی بهره جسته اند‘ تنها جنبه های معینی از رویارویی تاریخی و جامع میان فرهنگ های اسلامی و مسیحی را مورد مطالعه قرار داده اند. مفاهیم سیاسی و دانشگاهی موجود درباره واقعیت اجتماعی اسلام بدنبال قرنها کشمکش نظامی و اقتصادی برای تسلط بر خطوط تجاری جهانی شکل گرفته است. به علاوه نمونه ها و معیارهای شاخصی که برای درک ساختارهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفته اند‘ از متن کشمکش های سیاسی اروپا در اوان پیدایش حکومت های مطلقه در قرن هفدهم و دموکراسی پارلمانی در قرن نوزدهم سربرآورده اند. این ملاحظات صرفاً نشان دهنده این واقعیت است که هرگونه ارزیابی از بحث هائی که بر سر رابطه اسلام و کاپیتالیسم صورت گرفته می بایست بطور همزمان کنکاشی در جامعه شناسی شناخت باشد.
سبک زندگی ایران: عاقبت فرار از مکتب مروری بر تاریخچه ی پیدایش مدارس در ایران
حوزههای تخصصی: