فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
توسعه به مثابه سلطه، واکاوی آثار ادوارد سعید
حوزههای تخصصی:
منطق انباشت و تمایل فزاینده به سود اساس نظام تولید سرمایه داری را تشکیل می دهد. به موازات حرکت های استعماری دولت های غربی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین با تعبیر سخاوتمندانه ی «رسالت متمدن سازی» دانشمندان علوم تجربی و انسانی نیز با خلق و بازتولید «دیگری» فروتر، زمینه های فرهنگی و روانی سلطه ی غرب بر بقیه ی جوامع را ممکن ساختند. مکانیزم شکل گیری این گفتمان به بهترین شکل در نوشته های و آثار ادوارد سعید ،خاصه دو کتاب ""شرق شناسی"" و ""فرهنگ و امپریالیسم"" منعکس است. این مقاله نیز با تاکید بر آثار این نویسنده، درصد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم توسعه در آثار و اندیشه های منتقدین توسعه، خاصه ادوارد سعید به چه نحو و معنایی بازتاب یافته است؟ این کار با روش اسنادی و به صورت تحلیل محتوای کیفی آثار انجام یافته است. ادوارد سعید هژمونی فرهنگی استعمار و سرمایه داری را به نقد کشیده و با تحلیل محتوای متون سفرنامه ها ، تاریخ نگاری هاو رمان های شرق شناسان، نقش آنان را در تجلیل از هویت فراتر غرب و تحقیر هویت فروتر شرق برملا می سازد. با تأمل در دو اثر سعید این نتیجه را می توان دریافت که در آثار شرق شناسان، توسعه زبان و نرم افزاری است که سلطه غرب بر شرق، در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و بدون خشونت امکان پذیر شده و تداوم یافته است.
بررسی تاثیر نابرابری جنسیتی بر کارافرینی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، میزان قابل ملاحظه ای از اندیشه ها و آرای اجتماعی، در زمینه مسایل و محدودیت های اشتغال زنان، به رشته تحریر درآمده است. از طرف دیگر، اولویت جامعه برای حرکت در مسیر توسعه اقتصادی پدیده کارآفرینی را به موضوع مورد توجه محافل علمی تبدیل کرده است. در این مقاله کوشش شده از تلفیق این دو قلمرو موضوعی برای تبیین نازل بودن سطح کارآفرینی زنان شاغل ایرانی استفاده شود. نگارندگان این نوشتار ضمن به رسمیت شناختن تفاوت های طبیعی زنان و مردان بر این باورند که نابرابری های جنسیتی موجود در جامعه ایران، که بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد، از قابلیت کارآفرینی زنان می کاهد. در این زمینه به نقش خانواده، نظام تعلیم و تربیت، باورهای کلیشه ای، ناهماهنگی انتظارات نقشی و مناسبات حاکم بر سازمان کار اشاره می شود.
جامعه شناسی شریعتی-1 مکتب انتقادی
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر دانش آفرینی سازمانی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی (مورد مطالعه: کارمندان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها به توانایی سازگاری و انطباق آن ها با عوامل متغیر محیطی بستگی دارد؛ به عبارت دیگر، به دلیل تغییرهای سریع در جهان کنونی، انطباق موفقیت آمیز با محیط بخش مهمی از پیروزی است. بر این اساس، توجه به ظرفیت انطباق پذیری در سازمان ها رو به افزایش است؛ زیرا اصل اساسی مفهوم یادشده، توانایی سازمان ها در پندآموزی، سازگاری، ارزیابی و پاسخ دهی به تغییرها و تحول های درون و برون سازمانی است. ظرفیت انطباق پذیری سازمانی در سازمان های دانشگاهی زمانی ارتقا می یابد که روحیة دانش آفرینی در بین کارمندان وجود داشته باشد؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دانش آفرینی بر ظرفیت انطباق پذیری سازمانی بوده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. جامعة آماری، 716 نفر از کارمندان دانشگاه تبریز در سال 1391 است که از این تعداد 239 نفر براساس فرمول کوکران و به شیوة نمونه گیری طبقه ای تصادفی در مقایسه با سطوح طبقات انتخاب شدند. یافته های تحقیق بیان می کند میزان ظرفیت انطباق پذیری سازمانی کارمندان دانشگاه تبریز بالاتر از حد متوسط (21/117) است. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیونی، به ترتیب آثار ابعاد جامعه پذیری، ترکیب و درونی سازی سازة دانش آفرینی بر متغیر وابسته (ظرفیت انطباق پذیری سازمانی) معنی دار است و متغیرهای یادشده توانستند 59 درصد تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.
بررسی رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ (خودکشی - دیگرکشی): مطالعه تطبیقی در سطح کلان
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی زوایای پیدا و پنهانی دارد، با پیامدهایی که هماره مثبت نیست. این پژوهش با دنبال کردن رهیافت جامعه شناختی پارسونز و نظام های چهارگانه او تلاش کرد، نگاهی نو به خودکشی و دیگرکشی داشته باشد تا به درک روشن تری از رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ عامدانه دست یابد. مطالعه تطبیقی با تکنیک تحلیل ثانویه با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت. داده ها از معتبرترین سایت های بین المللی بدست آمدند. با واحد تحلیل قرار دادن کشور، داده ها در سطح کلان به صورت تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند: 1- از بین چهار توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز، نقش توسعه اجتماعی در تغییرات نرخ خودکشی مهم تر است. 2- هر چهار نوع توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز با دیگر کشی، رابطه دارند اما تأثیر توسعه فرهنگی قوی تر است. لذا دو راهکار توجه به وجود رابطه انسانی- اجتماعی و ایجاد ظرفیت فرهنگی در کنشگران اجتماعی را بمنظور کاهش مرگ های عامدانه، می توان مورد توجه قرار داد.
نگاهی جرم شناسانه بر جرایم، امنیت و کنترل در اینترنت
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا به بررسی جرایم اینترنتی از دیدگاهی جرم شناسانه بپردازد. سپس، به اقدامات انجام شده برای مبارزه با چنین جرایمی در سطح جهان اشاره می کند و نارسایی ها و چالش های حقوقی، اخلاقی و اجتماعی مبارزه با چنین جرایمی را بر می شمارد.
تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
رابطه قلدری و کنترل اجتماعی با اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سه نظر درباره انقلاب
بررسی وضعیت فقر مطلق در ایران در سالهای برنامه اول تا چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت فقر است. با در نظر گرفتن این موضوع در مطالعه حاضر، با استفاده از آمار هزینه و درآمد خانوار، به اندازه گیری وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی ایران طی سال های 88-1368 پرداخته شده است. بدین منظور پس از ارایه تعریف های فقر و معرفی انواع آن و مروری بر مطالعات انجام شده، به مقولات اندازه گیری خط فقر و محاسبه میزان فقر و نیز معرفی روش های به کار رفته در این مطالعه پرداخته میشود. برای به دست آوردن خط فقر مطلق کل، خط فقر مطلق غذایی بر اساس رویکرد حداقل نیازهای اساسی محاسبه و حداقل نیازهای غیرغذایی به آن اضافه شده است. نتایج حاصله دلالت بر آن دارد که:
1- برنامههای فقرزدایی پس ازجنگ، در کاهشفقر مناطق شهری نسبت مناطقوستایی، موفقیت بیشتری داشتهاند،
2- میزان خطوط فقر مطلق در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده است،
3- میزان فقر مطلق و همچنین شکاف فقر مطلق در مناطق روستایی بالاتر از مناطق شهری بوده است،
چهار ارزیابی جامعه شناختی از موقعیت زنان ایران (84-1376(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
" طرح مساله: وضعیت و حرکت جمعی زنان ایران در چارچوب کدام یک از مفاهیم تحلیلی جامعه شناختی می توان جای داد؟ در سالهای 84-1376 (موسوم به دوران اصلاحات)، تلاش برای ارایه پاسخ به این سوال منجر به در گرفتن یکی از مباحث جدی و مناقشه انگیز در عرصه عمومی ایران شد.
روش: این مقاله در پاسخ به این سوال با تاسی به روش شناسی تحلیلی - تجربی و سرمشق «انتخاب عقلانی» چهارده روند مثبت و منفی را در میان زنان احصا و توصیف کرده است. آنگاه نشان داده است اولا ارزیابی رایجی که حرکت و وضعیت جمعی زنان را به عنوان یک «مساله اجتماعی» مورد تایید قرار می دهد، کافی نیست؛ ثانیا ارزیابی دوم و سومی که پویش زنان را یک «جنبش اجتماعی» و یک «جنبش جدید اجتماعی» (که مورد حمایت فمینیستهای ایرانی است) می داند، قابل دفاع تجربی نیست.
یافته ها و نتایج: این مقاله، در پایان حرکت جمعی زنان را نه در سطح یک جنبش اجتماعی، بلکه در حد یک «مقاومت اجتماعی» ارزیابی می کند و سه حالت را برای آینده آن حدس می زند.
"
تبیین نقش سازمانهای غیردولتی جوانان به عنوان حاملان اصلی سرمایه اجتماعی درتوسعه اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد به تبیین چگونگی مشارکت اجتماعی در قالب سازمانهای غیردولتی_با تأکید بر نقش جوانان_ در جهت افزایش سرمایه اجتماعی بنماید.در این مطالعه به طور کلی از 2 روش تحقیق استفاده شده است؛1-روش اسنادی ،2-روش میدانی. جامعه آماری این تحقیق 820 سازمان غیردولتی فعال(در مناطق 22 گانه) شهر تهران می باشند .حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 260 سازمان غیردولتی برآورد شده که بر اساس نمونه گیری سهمیه ای (برمبنای موضوع فعالیت) و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. این سازمان ها در حوزه های بهداشت وتنظیم خانواده، امور مذهبی و خیریه ، زنان،حفاظت از محیط زیست, کودکان، نوجوانان،علوم وتکنولوژی،امو فرهنگی و هنری،اشتغال فعالیت دارند. نتایج بدست آمده از سازمانهای مورد مطالعه نشان می دهد که؛ -ساختار سازمانی سازمانهای غیر دولتی در جلب مشارکت اجتماعی مؤثر می باشد. - عملکرد سازمان های غیردولتی نقش مؤثری در شفاف سازی و پاسخگویی دارد. -اهداف و عملکرد سازمان های غیردولتی نقش مؤثری در تقویت انسجام ویکپارچگی گروهی دارند. در نهایت ،عملکرد مؤثر سازمانهای غیردولتی در دستیابی به توسعه، می تواند موجب افزایش اعتماد وهمبستگی اجتماعی شود، امری که احساس تعلق اجتماعی را در میان شهروندان گسترش می دهد و موجبات مشارکت مردمی و افزایش سرمایه اجتماعی در جامعه خواهد شد.
دینداری سنتی و نگرش نسبت به دموکراسی در بین دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" این پژوهش به منظور بررسی رابطه دینداری و برخی عوامل دیگر با نگرش نسبت به دموکراسی و با روش پیمایش انجام شده است. نمونه پژوهش را تعداد 383 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز تشکیل می-دهند که داده های آن از طریق پرسشنامه، در بهار 1383 گردآوری شده است. در این مطالعه برای نشان دادن رابطه دینداری و نگرش نسبت به دموکراسی از نظریه ماکس وبر استفاده شده است. سایر متغیرهای مستقل از میان نظریاتی انتخاب شده اند که بر عوامل سطح خرد مؤثر بر دموکراسی متمرکزند. سنجش میزان دینداری افراد بر اساس مدل چند بعدی گلاک و استارک صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که بین متغیرهای ابعاد مختلف دینداری و میزان کل دینداری، با نگرش نسبت به دموکراسی و ابعاد آن رابطه معنی داری وجود دارد، و متغیرهای مستقل این پژوهش در مجموع میتواند حدود 26 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نماید. در ضمن متغیرهای دینداری و ابعاد مختلف آن با نگرش نسبت به دموکراسی رابطه معکوس داشتهاند، یعنی هر چه به میزان دینداری افراد در ابعاد مختلف افزوده می گردد، نگرش ایشان به دموکراسی منفیتر می شود.
"
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر گرایش نسبت به مواد مخدر در مراجعهکنندگان به مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر گرایش نسبت به مواد مخدر معتادان بود. روش: این پژوهش یک پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. محقق برای تشکیل گروه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نیمی از آزمودنیها را در گروه آزمایش که متغیر مستقل آموزش مهارت های زندگی در مورد آن ها اعمال گردید و نیم دیگر آزمودنیها را در گروه کنترل که هیچ گونه متغیر مستقلی در مورد آن ها اعمال نگردید، جایگزین نمود. نمونه آماری طرح حاضر شامل شصت نفر معتاد بهبود یافته بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها: بحث و نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر معتادان بهبود یافته مؤثر میباشد.
تغییر نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در طی فرآیند گذار جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر جوامع انسانی، جنسیت، که در بردارنده ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جنس است، پایه توزیع نابرابر امکانات، موقعیت ها، فرصت ها و پاداش ها قرار می گیرد. مسأله مورد بررسی در اینجا نقش گذار جمعیتی در نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی است. از تئوری گذار جمعیتی اول و دوم و همچنین، نظریات چافتز، بوردیو و دایسون به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. برای آزمون تجربی مدعای پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و داده های ثانویه پیمایش جهانی ارزش ها و صندوق جمعیت سازمان ملل برای پنجاه کشور انجام شده است. نتایج نشان داد که نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در کشورها بر حسب مراحل گذار جمعیتی متفاوت است. کشورهای مالی، زامبیا، هند و عراق که گذار جمعیتی اول را پشت سر نگذاشته اند، نگرش منفی کمتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند؛ برعکس، کشورهایی مانند سوئد، فنلاند و فرانسه که وارد گذار جمعیتی دوم شده اند، نگرش منفی بیشتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند. کشورهای ترکیه، برزیل، آفریقای جنوبی و اندونزی که در سال های اخیر گذار جمعیتی را پشت سرگذاشته اند، نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در آنها بین دو دسته از کشورهای فوق است.