فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزههای تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
شهر دیجیتالی و افزایش گرایش زنان به همسریابی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
196 - 214
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای به تحلیل تأثیر شهر دیجیتال در تمایل زنان به همسریابی مجازی در شهر کرمان می پردازد. برای این منظور با استفاده از تکنیک نمونه گیری نظری و هدفمند ، 16 کاربر زن در تالارهای همسریابی شهر کرمان مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و با نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 12 تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تعداد قابل ملاحظه ای از سایت های همسریابی مجازی را زنان متأهل در کنار کاربران مجرد تشکیل می دهند که از ویژگی گمنامی فضای شهری و فضای مجازی استفاده می کنند و هنجارهای اجتماعی را در هم می شکنند. پس از ترکیب، ادغام و مقایسه مفاهیم، پنج مقوله مشترک میان کاربران زن متأهل و مجرد شامل (اعتیاد به چت، تجربه محدودیت، ، پرهیز از دیدار حضوری، سرگرمی و گذران وقت، تمایلات جنسی بصورت مجازی) کشف شد؛ همچنین دو مقوله خاص کاربران زن متأهل شامل ( اختفای تأهل و توجیهات آن و کم رضایتی از ازدواج) و دو مقوله خاص کاربران زن مجرد شامل (حس آزادی و چت علاج رفع تنهایی) نیز به دست آمد. پس از تحلیل خط داستانی مشارکت کنندگان «فضای مجازی به مثابه پناهگاه مقاومت زنان شهری» آشکار شد.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
541 - 560
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تعارضات اولیه زناشویی در زوجین تازه ازدواج کرده، انجام شد. در این پژوهش توصیفی، جامعه آماری شامل مشاوران مجربی بود که در شهرستان های میبد و اردکان در حوزه خانواده فعالیت می کردند. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 12 مشاور به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از مدل ساختاری-تفسیری به سطح بندی عوامل استخراج شده پرداختند. یافته ها نشان داد عامل فضای ناخوشایند خانواده مبدأ در سطح هفتم و زیربنایی و عامل خیانت و روابط فرازناشویی در بالاترین و آخرین سطح مدل قرار می گیرد. نوع ساختار قدرت در خانواده در سطح ششم، عوامل ایده ال های ذهنی، مشکلات مالی و اقتصادی، ضعف زوجین در مهارت های زندگی و تفاوت در سبک زندگی در سطح پنجم، هویت مدرن زنان امروز و ناآگاهی از مسائل جنسی در سطح چهارم، بیماری روانی و اختلالات رفتاری یکی از زوجین و رویداد های دوران قبل از ازدواج (آشنایی، نامزدی، عقد) در سطح سوم و نبود عشق و محبت اولیه در سطح دوم قرار گرفت. براساس این مدل، می توان نتیجه گرفت فضای ناخوشایند خانواده مبدأ، مؤثرترین و زیربنایی ترین عامل در ایجاد تعارضات اولیه زناشویی است که بایستی در مشاوره های پیش از ازدواج مورد توجه ویژه ای قرار گیرد.
فرایند تصمیم گیری زوجین در تأخیر فرزندآوری و شرایط اجتماعی دخیل در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه ی حاضر به منظور کشف فرایند تصمیم گیری زوجین در خصوص تأخیر فرزندآوری و همچنین درک و شناخت زمینه-های اجتماعی دخیل در تصمیم گیری آن ها انجام گرفته است. روش مطالعه: در این پژوهش که در سال 1399 در شهر مشهد انجام گرفت، نمونه ها (8 زوج مشهدی که از زندگی مشترکشان چند سالی گذشته بود و تمایل به فرزندآوری نداشتند) به صورت گلوله برفی انتخاب گردیدند و داده ها از طریق تکنیک مصاحبه ی روایی (فردی و زوجی) و با استفاده از روش کیفی تحلیل روایت گردآوری شدند. یافته ها: از تجزیه و تحلیل مضمونی داده ها پنج مضمون اصلی پدیدار شد که دامنه ی آن ها بدین قرار بود: کودک گران قیمت، شبکه اجتماعی منصرف کننده، شبکه اجتماعی خنثی، با همان تنها و ترجیحات رفاه طلبی. یافته های حاصل از تحلیل ساختاری روایت نشان داد که زوجین در فرایند زندگی خود با بحران ها، مسائل، نگرانی ها و تمایلاتی روبرو شده اند و در مواجهه با آن ها به بررسی و ارزیابی فرزندآوری پرداخته و تصمیم گرفته اند آن را به تعویق بیاندازند. برای زوجین، داشتن فرزند در آن موقعیت (دوره از زندگی) منجر به عدم رسیدن به اهدافشان می گردد و بر مشکلاتشان می افزاید. نتیجه گیری: وضعیت اقتصادی زوجین، شبکه اجتماعی، چگونگی رابطه با یکدیگر و اهداف و انگیزه های شخصی آن ها، در فرایند تصمیم گیری در خصوص تأخیر فرزندآوری، نقش قابل ملاحظه ای در هر دوره از زندگی داشته است.
میدان قالی دستبافت بر اساس نظریه کُنش(پراتیک) پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی دست بافت ایران به عنوان هنر بومی و ملی و متن فرهنگی جامعه، امروزه با مشکلات و چالش های متعددی مواجه است. تبیین دلایل این مشکلات یا بخشی از آن ها، علیرغم حضور این محصول فرهنگی در زندگی اجتماعی، کم تر از منظر جامعه شناسی بررسی شده است. نظریه عمل بوردیو یکی از مهم ترین نظریات در حوزه جامعه شناسی هنر است که امکان تحلیل حوزه های مختلف هنری را فراهم آورده است. واکاوی و تلاش برای صورت بندی میدان قالی مطابق با این نظریه، موضوع این پژوهش است. از آن جایی که قالی دست بافت شامل میدان های متعدد است، بنابراین در این پژوهش سه میدان بازار(تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده)، طراحان و بافندگان، که بیش از سایر میدان ها در قاب این نظریه و منظومه بوردیو نزدیک است، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرارگرفته است. از این رهگذر، هنر قالی بافی و قالی دست بافت مطابق با مبانی نظریه کنش بررسی و تحلیل می شود. برخی از یافته-های پژوهش چنین است : از میان میدان های قالی، میدان بازار از دایره وسیع تر برخوردار بوده و به بینش و نظر بوردیو در ارتباط با میدان و کنش گران و تلاش برای کسب قدرت و سرمایه نزدیک تر است. کنش گران این میدان ضمن تعلق داشتن به طبقه مرفه و برخوردار از انواع سرمایه ها، در تلاش و رقابت و اعمال قدرت و خشونت نمادین با یکدیگر برای کسب سرمایه و منابع بیش تر هستند. کنش گران طراح و بافنده در زُمره طبقات میانی و فرودست و محروم از سرمایه ها و دیگر منابع هستند. در میدان طراحان و بافندگان ضمن تلاش بازیگران برای کسب سود، رقابت و قدرت نمادین شکل نمی گیرد. از این رو که
بروز رفتارهای پرخطر با تأکید بر کیفیت زندگی در میان نوجوانان و جوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
۲۴۰-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آن گونه که صاحبنظران گذار اپیدمیولوژیک پیش بینی کرده اند، رفتارهای پرخطر همواره در حال افزایش بوده و اغلب دو زیرگروه جمعیتی نوجوانان و جوانان در معرض این رفتارها قرار می گیرند. رابطه رفتارهای پرخطر با کیفیت نامناسب زندگی می تواند پیامدهای ناگوار و پرهزینه ای در بر داشته باشد. بر این مبنا، ازآنجاکه تقریباً 25 درصد جمعیت ایران را نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند، هدف این مقاله، بررسی رابطه کیفیت زندگی با بروز رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان و جوانان ساکن شهر مهاباد است. روش: در این تحقیق جهت نیل به هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و به منظور گردآوری داده های موردنیاز برای آزمون فرضیه ها، از روش پیمایش مبتنی بر پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها: تحلیل چند متغیره نشان داد که عامل کیفیت زندگی رابطه معناداری با متغیرهای زمینه ای جنس، ترتیبات زندگی خانوادگی و سطح تحصیلات پدر و مادر دارد؛ همچنین تأثیر معناداری بر بروز رفتار پرخطر دارد. در این میان، سطح تحصیلات پدر و کیفیت زندگی به ترتیب بیشترین سهم را در توضیح تغییرات بروز رفتار پرخطر دارند. به علاوه، کیفیت زندگی رابطه معکوسی با رفتار پرخطر دارد. بحث: به نظر می آید که شناخت رفتارهای پرخطر و رابطه آن با متغیرهای دیگر ازجمله متغیر مهم کیفیت زندگی می تواند در جهت سیاست گذاری، برنامه ریزی و اقدامات مداخله ای برای ارتقای کیفیت زندگی و کاهش رفتارهای پرخطر در میان گروههای هدف تأثیرگذار باشد.
تحلیل رابطه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر قانون گریزی(مورد مطالعه: جوانان 20 تا 34 ساله مناطق شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قانون گریزی به عنوان یک مسئله اجتماعی، نظم را مختل می کند. این پدیده ناشی از کاهش زمینه های اجتماعی در جامعه سبب تضعیف همبستگی، کم رنگ شدن انسجام و بی اعتمادی می شود. هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر قانون گریزی است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری جوانان 20 تا 34 ساله مناطق شهر مشهد می باشد که براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده 500 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی همگرا کل برابر با 0/488 و برای پایایی از آلفای کرونباخ برابر 0/764 استفاده شده است. داده ها از طریق آمار توصیفی و آزمون های آماری اسپیرمن و رگرسیون با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: حاکی است که میانگین قانون گریزی متوسط روبه بالا به دست آمده است. بیش از نیمی از پاسخگویان از میانگین متوسط روبه پایین سرمایه اجتماعی و فرهنگی برخوردار بوده اند. در حوزه ابعاد اعتقادی، معرفتی، مناسکی و عواطف دینی بالای 50 درصد پاسخگویان ضعیف بوده اند. بیش از نیمی از جوانان در جامعه از فقر و ابعاد آن بهره برده اند. با استناد به آزمون اسپیرمن در سطح معناداری ( p≤0/50)، ضرایب همبستگی نشان از این دارد که فقر (0/512)، دین داری (0/505)، سرمایه فرهنگی (0/489)، سرمایه اجتماعی (0/486)، رابطه نسبتاً مستقیم و متوسطی با قانون گریزی دارند. نتایج بتای رگرسیون نشان داد که سرمایه اجتماعی (0/151)، سرمایه فرهنگی (0/146)، فقر (0/120) و دین داری (0/113) با سطح خطای 0/01 در حدود 0/52 از تغییرات قانون گریزی را تبیین می کنند.نتیجه گیری: با افزایش اعتماد تعمیم یافته، مشارکت مدنی و پیوند و ارتباط با شهروندان در سطح جامعه، ارتقای آگاهی و بینش افراد نسبت به پیامدهای قانون گریزی، تقویت مؤلفه های دین داری در سطح زندگی و کاهش ابعاد فقر در سطح زندگی مردم می توان جلوی رفتارهای منحرفانه قانون شکنی را کنترل و کاهش داد.
Biorhythm Management Modeling of Iranian Public School Principals with Fuzzy Delphi Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study was to design a biorhythm management model for Iranian public school principals with a fuzzy Delphi approach. Methodology: The design of the present study was qualitative with fuzzy Delphi method. Statistical population, professors of organizational behavior management in universities of Mazandaran province and senior managers of education departments in cities of Mazandaran province were selected and four rounds of fuzzy Delphi technique were performed with their cooperation. This selection and interviewing continued until the theoretical saturation was reached. Using the "rich information" sampling method with 15 professors of organizational behavior management in the universities of Mazandaran province and senior managers of education departments in the cities of Mazandaran province, the required information with semi-structured questionnaires Collected in four rounds. SPSS software was used to analyze the data. Findings: The results showed that the biorhythm management model of Iranian public school principals has four cycles and 28 dimensions of physical cycle (physical) (high mobility and energy, high physical strength, physical endurance and stability, physical weakness (negative), decreased physical ability (negative), inactivity and lethargy (negative), doing useful work and extreme fatigue (negative) ), Emotional cycle (interest in work and life, kindness, immorality and temper (negative), irritability (negative), confusion and mental weakness (negative), love of others, the power of creativity in affairs and mobility in Against the behavior of others (negative), intellectual cycle (mental) (rational) (promotion of intelligence, comprehension and memory, forgetfulness (negative), mental laziness (negative), poor decision-making power (negative), thinking power in affairs , Gaining new ideas and not focusing on personal and work affairs (negative) and intuitive cycle (inner inspiration, strong sixth sense, absorbing negative energy (negative) and attracting the spiritual forces of nature). Conclusion: Investigating the effect of biorhythm and different situations of employees on their job performance is an important issue and should be considered to prevent problems and increase performance, so identifying the explanatory dimensions of biorhythm management among managers of educational organizations, according to their critical tasks, is very important. And it seems necessary
The Role of Cognitive Emotion Regulation in Predicting High-Risk Behaviors Mediated by Welfare School for 14-17 Year Old Girls in Saravan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the role of cognitive emotion regulation in predicting high-risk behaviors mediated by the well-being of 14-17 year old girls in Saravan city. Methodology: This research was descriptive and correlational and was conducted by structural equation modeling based on the partial least squares approach. The statistical population included all 14 to 17 year old male students in Saravan in the academic year 2019-20, and 400 of them were selected by random sampling. The collection tools included questionnaires of prevalence of high-risk behaviors Zadeh محمدi (2008), cognitive emotion regulation of Garnefski et al. (2002). The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient in SPSS software and structural equation model by Lisrel software. Findings: Findings from Pearson correlation coefficient showed that there is a significant positive and negative correlation between the total score of high-risk behaviors with emotion regulation and school well-being at 99% confidence level, respectively, and the structural equation model shows the indirect effect of high-risk behaviors with emotion regulation with School welfare mediation was significant with a coefficient of 0.78, so it can be said that high-risk behaviors with emotion regulation have a significant relationship with school welfare mediation. Conclusion: According to the research results, the hypothesis that the level of high-risk behaviors in female adolescent students can be predicted based on emotional behaviors and mediation of school well-being was confirmed
ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
229 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر، ترکیبی (کیفی و کمی) به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی متخصص در آموزش ابتدایی و در بخش کمی معلمان ابتدایی شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 12 نفر نمونه در بخش کیفی به روش هدفمند از اساتید دانشگاه و 196 نفر از معلمان ابتدایی آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی و سپس با آزمون مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS و SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد دوازده مولفه در ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) نقش دارند که به ترتیب الویت عبارتند از: شایستگی های معلمان، سیاست های آموزشی، توانمندسازی نیروی انسانی، فعالیت های فوق برنامه، استقرار نظام یاددهی و یادگیری، شایستگی های مدیران، امکانات تکنولوژیک، آینده نگری، روش ها و ابزار نوآورانه، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی مدرسه، اعتقاد به خرد جمعی، مدیریت و رهبری، به عنوان مولفه ها و شاخص های موثر بر ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده در مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران است. بررسی ها نشان از برازش مدل بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پزوهش مدارس اثر بخش منجر به اجرای مداوم برنامه ریزی میشوند که با حمایت بهتر از آموزش، منجر به تسریع فرآیند یادگیری می شوند.
شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
299 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان حکمرانی رفاه عمومی کل کشور در سال 1399 بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 15 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته (7 سوال) جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA نسخه 10 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی دارای 197 کد باز در 19 کد محوری و 7 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مشارکت (با سه کد محوری مشارکت در ارائه خدمات، مشارکت نهادهای مردمی و تشکل ها در حکمرانی و مشارکت در سیاست گذاری)، پاسخگویی (با دو کد محوری پاسخگویی به نهادها و نظارت)، کارایی و اثربخشی (با سه کد محوری ارائه طرح های اشتغال زا، بازدهی بیشتر خدمات و ثبات در اقتصاد)، تصویب و حاکمیت قانون (با چهار کد محوری اتخاذ سیاست های صحیح، احترام دولت و مردم به قانون، حفظ امنیت و ثبات در جامعه)، مسئولیت پذیری (با سه کد محوری مسئولیت پذیری مدیران، نظارت مردم و ایجاد جو مسئولیت پذیری فرهنگی)، شفافیت (با دو کد محوری مبارزه با فساد و آزادی رسانه ها) و عدالت (با دو کد محوری ارائه خدمات برابر و اثربخش و مقابله با تبعیض های اجتماعی) بودند.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش برای حکمرانی رفاه عمومی با رویکرد توسعه عدالت اجتماعی می توان کدهای شناسایی شده برای آن را از طریق بهبود شرایط و کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید.
مطالعه جامعه شناختی پدیده زیست غیررسمی کارتن خوابان در خانه پاتوق های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 328
پدیده بی خانمانی باتوجه به اهمیت ویژه آن در مسائل اجتماعی امروزه ایران، قابلیت پژوهش از جهات گوناگون را داراست. دراین راستا، پژوهش حاضر در زمینه خانه پاتوق هایی انجام گرفته که درقامت یکی از الگوهای زیست خیابانی مورد توجه کارتن خوابان بوده و به رغم اهمیت ویژه آن مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش درپی ارائه تصویری بالنسبه ژرفانگر از پدیده خانه پاتوق است. پرسش اصلی تحقیق حاضر چنین بوده که اساسا چه عواملی منجر به گزینش خانه پاتوق جهت مراجعه روزمره و یا اسکان موقت درمیان کارتن خوابان شده است؟ بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه نمونه شامل گروه های بی خانمانی بوده که در اشکال مختلف، به خانه پاتوق های شهر مشهد مراجعه کرده اند. ساکنان موقت، مراجعان روزانه، مالکان و متصدیان خانه پاتوق ها و درنهایت واسطه گران مواد مخدر، شامل این جامعه بوده اند. گردآوری یافته ها بر اساس نمونه گیری نظری و با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. در پژوهش حاضر، 15 خانه پاتوق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با مردان و زنان بی خانمان ساکن موقت یا مراجعه کننده روزانه، مالکان خانه پاتوق ها، فروشندگان مواد مخدر، واسطه گران کالاها و مطلعین کلیدی مصاحبه انجام گرفته است. علاوه بر انجام 30 مصاحبه، در پژوهش حاضر از مشاهده نیز بهره گرفته شده است. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شده است. برمبنای یافته ها، خانه پاتوق به مثابه پناهگاه و ضمانت بخش امنیت نسبی کارتن خوابان، به عنوان پدیده محوری ذکر شده است. شرایط علّی شامل زیست مسالمت آمیز پاتوق؛ تقابل با جرم انگاری، غریبگی با گرم خانه ها و خانه پاتوق ها؛ و مقوّم درآمدزایی بوده است. شرایط زمینه ای شامل خانه پاتوق در قامت مهمان خانه کارتن خوابی، بهره مندی از اطلاعات خیابان خوابی و تمایل به پنهان سازی هویت خویش بوده و شرایط مداخله ای شامل عضویت در شبکه معتادان خانه پاتوق، روابط عاطفی و تسهیلات حوزه مواد مخدر است. استراتژی های استمراربخشی به تعاملات شبکه ای درآمدزا، کنش های مخاطره آمیز ضمانت بخش اعتبار، درآمدزایی در امر اسکان، واسطه گری و قاعده مندسازی رفت وآمد شناسایی شده است. درنهایت پیامدها شامل محرومیت از خدمات سازمان های مردم نهاد، آسیب پذیری زنان و تشدید اعتیاد است. نتایج حاکی از آن است که رواج الگوهای درآمدی و شبکه ای و ازسویی شکل یابی شبه مهمان خانه معتادان، نقش مهمی در استقبال از خانه پاتوق ها ایفا کرده است. درنهایت غریبگی با گرم خانه و نامتناسب دانستن آن با جایگزینی به نام خانه پاتوق پاسخ داده شده است.
Development of an Environmental Curriculum Model Based on Self-Management in High School: A Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims at developing an environmental curriculum model based on self-management in the high school in a qualitative study. Methodology: This is an applied study in terms of purpose and a qualitative study in terms of implementation method. The research community included environmental curriculum experts in Iran based on self-management in 2021. The research sample was estimated to include 15 subjects according to the theoretical saturation principle. They were selected by purposive sampling method based on the inclusion criteria. Indexing and semi-structured interviews were used to collect data, the validity and reliability of which were confirmed. Finally, the data were analyzed by content analysis method. Findings: The results showed that, in terms of objectives, the self-management-based environmental curriculum in the high school included the themes of organizing critical thinking skills development, constructive thinking promotion, behavioral strategies, improving environmental knowledge and cognition, environmental culture promotion, internalization of environmental value, and natural reward strategies. Also, in terms of contents, it included themes of organizing integrated content, applied content, development of thinking skills, alignment with humanities and ethics, comprehensiveness of content, development of managerial skills and integrated content. In addition, in terms of teaching and learning strategies, the themes included being organizational and practicality, interactivity, and being exploratory. The themes of the evaluation element included rational organization, situation-based evaluation, evidence-based evaluation, and evaluation feedback. Finally, based on the organizational and basic themes in the area of objectives, content, teaching and learning strategies and evaluation, a self-management-based environmental curriculum model was designed for the high school. Conclusion: According to the results, experts and planners can improve the self-management-based environmental curriculum.
نقش جامعه شهری و شهرسازی غربی در تداوم و تحولِ کالبدی- فضایی شهر تهران عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرسازی تهران تا دوره ناصرالدین شاه هم چنان به شیوه شهرسازی دوره صفوی ادامه یافته بود. این شیوه تنها جواب گوی نیازهای یک شهر سنتی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ محدود بود. اما از دوران ناصرالدین شاه تهران به عنوان پایتخت ایران در دوره قاجاریه و در مواجهه با دنیای غرب به بستری برای تحولات در زمینه شهرسازی و الگویی برای دیگر شهرهای ایران در این زمینه تبدیل شد؛ هرچند این تحولات در شکل خالص غربی وارد شهر مذکور نشد و در نمودی ترکیبی و متأثر از جامعه سنتی ایرانی نمایان شد. ازاین رو مسئله پژوهش حاضر بررسی چگونگی تأثیر شهرسازی غربی و جامعه شهری تهران در تداوم و تحول کالبدی فضایی شهر مذکور در دوره ناصری است. این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به بررسی مسئله مزبور پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش کالبدی شهر تهران در دوره ناصرالدین شاه متأثر از تمدن غربی وارد مرحله جدیدی شد. این تغییراتِ کالبدی فضایی صرفاً تحت تأثیر دنیای مدرن غرب صورت نگرفت؛ بلکه نیروهای اجتماعی، فرهنگی و هنری بومی و سنتی، تأثیرات جدید را با معماری ایرانی ترکیب کردند. تحولات مزبور از یک جهت در شیوه نوسازیِ شهری در ابعاد مختلف و از جهت دیگر در بُعد کمیتی و رشد و زایش و تکثیر عناصر شهر محقق شد. در این بین کارویژه های برخی از عناصر شهری تهران مطابق با نیازهای جدید تغییر کرد.
ارائه الگوی پارادایمی خودسانسوری در نهادهای حاکمیّتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نگاهی واقع بینانه نسبت به پدیده خودسانسوری در نهادهای حاکمیتی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن هدف اصلی این تحقیق است. روش مطالعه : این تحقیق، در چارچوب پارادایم تفسیری با رویکرد کیفی و برمبنای روش گراندد تئوری عینی گرا و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته به مطالعه روابط عمومی های نهادهای حاکمیتی در شهر یزد پرداخته است. بر این اساس، ۲۳ نفر از افراد دارای حداقل 5 سال سابقه تصدّی مسؤولیّت اطلاع رسانی در نهادهای حاکمیّتی با استراتژی نمونه گیری هدفمند به صورت تدریجی و همگن با حداکثر تنوّع و همچنین با بهره مندی از استراتژی گلوله برفی و نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این تحقیق حاکی است از مجموع 208 مفهوم باشد از گزاره های ناشی از متون مصاحبه ها، 24 مقوله فرعی و ۸ مقوله اصلی به دست آمده است. پدیده هسته ای برآمده از مقولات این تحقیق نشان دهنده یک «تبادل مشروعیّت بخش» در فرایند خودسانسوری در نهادهای حاکمیّتی شهر یزد است. نتیجه گیری: نتایج نهایی این پژوهش بیانگر تلفیق ابعاد فردی و ساختاری در پدیده خودسانسوری در نهادهای حاکمیّتی است. به نظر می رسد افراد در راستای منفعت طلبی های فردی و گروهی و در زیر فشار الزامات ساختاری، تدبیراندیشی کرده و با حرکت در مسیر تبعیت و تأیید در سطوح فردی، سازمانی یا فراسازمانی، در نهایت به تبادلی مشروعیّت بخش تن می دهند.
بازنمایی تولید دانش رهبری و مدیریت آموزشی در مجلات تخصصی بین المللی و پایگاه های داده جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۴۴-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بازنمایی تولید دانش رهبری و مدیریت آموزشی اعضای هیئت علمی گروه مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی ایران در مجلات تخصصی بین المللی و پایگاه های وب آو ساینس و اسکوپوس در نظر گرفته شد. مواد و روش ها: جستجوی جامعی بدون محدودیت زمانی در 8 مجله تخصصی بین المللی رهبری و مدیریت آموزشی و پایگاه های وب آو ساینس و اسکوپوس انجام شد. تعداد 150 مقاله استخراج و تمامی آنان تجزیه وتحلیل شدند. اطلاعات مورد نیاز شامل عنوان مقالات و مجلات، سال انتشار، نویسنده (نویسندگان)، جنسیت، وابستگی سازمانی، کلمات کلیدی، تعداد استنادها و چکیده با استفاده از چک لیست استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد در سال های اخیر تعداد مقالات نمایه شده در اسکوپوس و وب آو ساینس افزایش یافته است. نقش زنان در انتشار مقالات پررنگ بوده به گونه ای که 122 زن در انتشار 67/56 درصد مقالات حضور داشتند. حوزه «آموزش عالی» طیف گسترده ای از مقالات (33/47 درصد) را به خود اختصاص داده بود. با بررسی عناوین مجلات مشخص شد تنوع مجلات بسیار زیاد بوده و فقط 8 مقاله (33/5 درصد) در مجلات تخصصی بین المللی رهبری و مدیریت آموزشی منتشر شده بودند. 18 مقاله (6/10 درصد) نویسنده (نویسندگانی) داشتند که وابستگی سازمانی آن ها خارج از کشور ایران بود. میانگین استناد مقالات نمایه شده در اسکوپوس 01/3 و وب آو ساینس 78/1 بود. این ادبیات با کانون های موضوعی متمرکز بر مسائل پیرامون رهبری و رفتار سازمانی بود. این بررسی 8 حیطه اصلی (رهبری و مدیریت، ارزشیابی، مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، اقتصاد آموزش، یاددهی-یادگیری، رفتار سازمانی و عملکرد سازمانی) را شناسایی کرد. همچنین یافته ها تغییر پارادایم از «مدیریت» به «رهبری» را نشان دادند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش می تواند بینش و درک عمیق تری از کمیت و کیفیت تولیدات دانش رهبری و مدیریت آموزشی به وجود آورد تا در تصمیمات آینده برای گروه مدیریت آموزشی راه گشا باشد و اعضای هیئت علمی تلاش های خود را متمرکز جهت هایی کنند که بیشترین نوید را در تقویت دانش رهبری و مدیریت آموزشی ایران به ارمغان آورد.
پیامدهای زندگی در خیابان برای دختران کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
337 - 367
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که در آن پیامدها و تبعات زندگی در خیابان برای دختران کار در شهر تهران مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها، با 20 دختر 8 تا 16 ساله که تجربه کار در خیابان را داشته اند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. روند مصاحبه بر اساس مطالعه عمیق پرسش های محوری بوده و با استفاده از روش کلایزی، تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد پیامدها و تبعات حضور دختران کار در خیابان، در سه مضمون اصلی«مخاطرات خیابانی و دخترانگی مخدوش شده»، «بی پناهی؛ ترس و نگرانی های مداوم»، «کودکی مختل شده دختران و چرخه محرومیت»، قابل مقوله بندی است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد، راهکارهای مشارکت کنندگان در این پژوهش، به منظور کنار آمدن با پدیده کارشان در خیابان را نیز می توان در چهار مقوله اصلی «ازدواج»، «پایبندی به ارزشهای دینی»، «ایجاد اشتغال خانگی»، «آرزوی بازگشتن به وطن» دسته بندی نمود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می دهد، اگرچه کار در خیابان برای کودکان دارای پیامدها و تبعات منفی زیادی است، با این حال کار دختران تحت تأثیر موقعیت فرودست آنها در جامعه، انتظارات و الگوهای نقشی و در تلاقی با جنسیت و مناسبات و روابط جنسیتی در جامعه، برای آنها تبعات و پیامدهای مضاعف و ماندگارتری به همراه خواهد داشت.
Strategic Planning and Sociology in Improving the Quality of Life and Sustainable Development of Cities in Arid Regions Climates with Emphasis on MICE Tourism using Meta-SWOT and SOAR Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study was carried out with the aim of strategic tourism planning in Semnan with emphasis on MICE tourism using Meta SWOT and SOAR techniques.
Methodology: The descriptive-analytical method is used in order to conduct this research. The statistical population of the study is divided into three parts. The first part were local residents of Semnan, the second part includes tourists who have considered Semnan as a tourist destination from 2019 to 2020, and third part includes academic elites, managers, staff of tourism part working in different management levels of province. Three-hundred seventy people (three parts) were determined as the statistical sample size using Cochran formula. The method of data collection and analysis of required information is documentary and survey. Meta SWOT and SOAR analytical techniques have been used to formulate the development strategy and explain the goals, resources, capabilities and macro-environmental factors.
Findings: According to the obtained results, the most important factors in line with strategic tourism planning in Semnan are government policies, non-responsiveness of infrastructure, increased natural dangers and inflation and economic recession at the macro level.
Conclusion: Meta SWOT model is implemented in a program consisting of title window and seven interconnected windows. This tool enables unlimited reviews of inputs, because decision makers change their assessment during a planning activity.
تعارضات عمده نوجوانان ایرانی با والدین در پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
385 - 406
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مسائل پرتعارض در روابط والد-نوجوان در پاندمی کووید ۱۹ انجام شد. نمونه پژوهش1590 نوجوان ساکن شهر تهران بودند که به صورت مجازی به چک لیست بازسازی شده مسائل تعارض آمیز والد-نوجوان (PACIC-R) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که ۹۳/۹۷ درصد از نوجوانان حداقل در یکی از ۴۷ مسئله مطرح شده در PACIC-R با والدین خود اختلاف داشتند و ۳۰/۷۷ درصد از نوجوانان حداقل در یکی از این مسائل تعارض پر تکرار (یک یا چند بار در روز) با والدین خود داشتند. استفاده از رسانه (گوشی، اینترنت و بازهای اینترنتی و رایانه) تعارض عمده نوجوانان با والدین در بین ۱۳ حوزه تعارض آمیز بود و ۵۰ درصد از نوجوانان حداقل در طول یک ماه، یک یا چندبار در روز درباره این مسائل با والدینشان بحث می کردند. همچنین اختلاف در حوزه های «رفتار والدین»، «مسائل انضباطی» و «مسائل تحصیلی» به ترتیب از بیشترین مسائل تعارض آمیز عمده نوجوانان با والدین بود. به طور کل در پژوهش حاضر به بررسی ۱۳ حوزه تعارض آمیز والد-نوجوان و نقش تفاوت های سنی و جنسیتی در این حوزه ها پرداخته شد. با توجه به فراوانی بالای تعارضات روزانه در روابط والد-نوجوان در پاندمی کووید ۱۹ و به دلیل عامل خطر تعارضات والد-نوجوان در حوزه استفاده از رسانه، در بروز آسیب های روان شناختی مانند وابستگی به اینترنت در نوجوانان باید مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
201 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شکل گیری هویت نوجوانان بر اساس ارزش های اسلامی - ایرانی رسالت مهم نظام تعلیم و تربیت است. بررسی وضعیت هویت ملی نوجوانان از اصلی ترین اقداماتی است که باید در راستای تقویت هویت ملی صورت گیرد. هدف، مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف با یکدیگر است. روش: هدف پژوهش، کاربردی است. ماهیت مرحله اول از نوع تحلیل محتوا و روش آن کتابخانه ای است. ماهیت مرحله دوم از نوع همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه دوم کشور در سال 1398-1397 می باشد. حجم نمونه اولیه 1915 نفر است. روش نمونه گیری در ابتدا، نمونه گیری در دسترس هدفمند و سپس خوشه ای تصادفی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور (1398) بوده و با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. روایی صوری تأیید شده و پایایی 0/977=α دارد. آزمون های واریانس چند متغیره، تعقیبی توکی و T مستقل با استفاده از نرم افزار spss به کار رفته اند. یافته ها: بین هویت ملی دانش آموزان برحسب جنسیت، رشته و درآمد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای شهر محل تحصیل این تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین هویت ملی شهرهای تبریز و اصفهان با (0968/3-)، مشهد و اصفهان با (3069/4-) و تهران و اصفهان با (3963/3-) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین رشته های انسانی و ریاضی با (5754/5)، انسانی و تجربی با (6099/4)، انسانی و فنی با (7598/8) و تجربی و فنی با (1499/4) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد معنادار نیست. در مقایسه میانگین درآمدها با یکدیگر تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت ملی در دانش آموزان پسر 3/33 و در دختر 2/97 است و این تفاوت معنادار می باشد. نتیجه گیری : جنسیت، رشته تحصیلی، درآمد خانواده و شهر محل تحصیل عواملی تأثیرگذار بر هویت ملی هستند که باید در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد.