ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۲۱۶ مورد.
۸۴۱.

ارزیابی خطر زلزله در منطقه عسلویه بر اساس مدل جنبش زمین (NGA)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات طبیعی زمین لرزه ارزیابی خطر لرزه خیزی گسل عسلویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۸ تعداد دانلود : ۵۸۰
زلزله ها را می توان به عنوان پرمخاطره ترین پدیده زمین شناختی معرفی کرد که خسارات زیادی را به شهرها، اماکن، تاسیسات و ... وارد می کنند. دانشمندان پیشرفت های چشم گیری برای پیش بینی زلزله داشته اند اما با این حال هنوز با عدم قطعیت های بسیاری مواجه می باشند. بهترین راهکار مطرح شده در این زمینه، مطالعه الگوهای منطقی و پارامترهای درگیر و تعامل متقابل بین زمین لرزه ها و سازه های شهری یا مقاوم سازی لرزه ای است. به منظور اجرا سازه های مقاوم لرزه ای، اولین قدم داشتن اطلاعات کافی در مورد وضعیت لرزه خیزی منطقه است که برآورد و تحلیل پارامترهای لرزه ای در ساختگاه ها، رویکردهای تجربی و کامپیوترمبنای زیادی ارائه گردیده که رویکردهای کامپیوترمبنا (شبیه سازی ها)، به دلیل دقت بالا و قدرت محاسباتی، امروزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح به لحاظ شناسایی وضعیت لرزه خیزی مناطق مختلف، بکارگیری مدل های آنالیز نسل بعدی جنبش زمین (NGA) است. این مدل با تعریف روابط میرایی ناحیه ای، ضرایب لرزه خیزی را با دقت بالایی برآورد می کند. این مزیت امکان توصیف ساختارهای زمین شناسی و سایزموتکتونیکی مناطق مختلف در تاثیر پارامترهای لرزه خیزی را فراهم می نماید. در این مطالعه مدل NGA مبتنی بر شرایط زمین شناسی و تکتونیکی منطقه عسلویه تهیه گردیده و پارامترهای مهندسی طراحی لرزه خیزی به صورت مکانی برآورد شده و نقشه ی پهنه بندی لرزه ای منطقه تهیه گردیده است. بر پایه نتایج حاصل از تهیه مدل NGA برای منطقه عسلویه با شعاع km 100، پارامترهای PGA، PGV، PGD و PSA برای دوره بازگشت 100 ساله به ترتیبg 29/0، cm/s 2/18، cm 2/24 و g 19/0 برآورد گردیده است. بر اساس نتایج تحقیق، منطقه مورد مطالعه به 4 پهنه از نظر درجه خطر تقسیم شده و منطقه عسلویه در پهنه با خطر زلزله بالا قرار گرفته است.
۸۴۲.

تحلیل رفتار انسان های گرفتارشده در مخاطرات آتش سوزی بر اساس مدل تصمیم گیری برای اقدام محافظتی [PADM](مورد مطالعه: ساختمان های بلند اداری شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختمان بلند اداری رفتار انسان مدل تصمیم گیری برای اقدام محافظتی مخاطرات آتش سوزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۵۶۲
تحلیل رفتار افراد در هنگام مخاطرات و در مرحله پیش از فرار عامل مهمی در جهت پیش بینی تصمیم سازی های فرار مخصوصاً در ساختمان های بلند به علت داشتن ارتفاع و تعداد افراد است. فرار افراد ارتباط مستقیم با ادراک خطر آن ها دارد. هر چه ادراک خطر بالاتر رود زمان خروج افراد در مرحله پیش از فرار نیز کاهش می یابد. این مطالعه باهدف، ابتدا تعیین رفتارهای افراد گرفتار شده در حریق در مرحله پیش از فرار و سپس بر اساس مدل تصمیم گیری برای اقدام محافظتی، سنجش میزان ادراک خطر این رفتارها و درنهایت تعیین رفتارهایی که در مرحله پیش از فرار زمان بیشتری را به خود اختصاص می دهد، تبیین می گردد. روش تحقیق از نوع ترکیبی و ضریب تعیین(R 2 ) و همچنین ضریب مسیر(Beta)، از تحلیل نرم افزار Spss22، از طریق تحلیل رگرسیون خطی به دست آمده است. دامنه تحقیق شامل 8 ساختمان بلند اداری در معرض حریق قرار گرفته در بین سال های 1396-1390 در تهران است که دارای حجم نمونه 245 نفر از افرادی است که یا در حریق گرفتارشده اند و یا در جریان فرار شرکت کرده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اولاً: رفتارهای شکل گرفته در مرحله پیش از فرار در دو قسمت عملکردی و اطلاعاتی دسته بندی می شود و ثانیاً: بر اساس مدل تصمیم گیری برای اقدام محافظتی رفتارهای"عدم باز کردن درب واحد به علت دود گیر بودن در لابی و راهرو"،"جمع آوری دارایی ها"و "با توجه به آشنایی از مسیر، مکان راه پله را پیدا کردم"دارای بیشترین رابطه با ادراک خطر و صرف زمان کمتری است. افزودن شدت و اعتبار نشانه ها و هشدارها، اطلاع رسانی صوتی، نصب تابلوها و علائم و بالا بردن سطح آشنایی از مکان افراد در ساختمان های بلند اداری، باعث بالا رفتن ادراک خطر و کاهش زمان فرار در مخاطرات آتش سوزی می شود.
۸۴۳.

تحلیل رابطه ما بین سرمایه های معیشتی و تاب آوری مناطق روستایی در مقابل خشکسالی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه های معیشتی تاب آوری مخاطرات طبیعی خشکسالی شهرستان اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۱
کاهش آسیب پذیری روستائیان از طریق افزایش سطح تاب آوری و ارتقای انعطاف پذیری در برابر پیامدهای طبیعی ازجمله خشکسالی می تواند یکی از ویژگی های مدیریت، برنامه ریزی و توسعه باشد که از طریق شناسایی عوامل تأثیرگذار بر تقویت تاب آوری امکان پذیر است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سرمایه معیشتی و تاب آوری در مقابل خشکسالی انجام گردیده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 36 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با 8151 خانوار است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 367 نفر برآورد گردید و به تناسب تعداد جمعیت هر روستا بین آن ها تقسیم گردید. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. به منظور تحلیل موضوع و تنظیم پرسشنامه چهارچوبی از پنج شاخص سرمایه معیشتی در قالب 46 گویه و پنج شاخص تاب آوری در قالب 30 گویه انتخاب و تدوین شد. روایی صوری پرسشنامه به وسیله پانل متخصصان و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. میزان پایایی کل نیز به وسیله آلفای کرونباخ 89/0 برآورد گردید. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان می دهد بین سرمایه معیشتی و تاب آوری در مقابل خشکسالی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری در مقابل خشکسالی دارند.
۸۴۴.

واسنجی اثر الگوها و شاخص های پیوند از دور بر رخداد خشکسالی های استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسان اقلیمی منطقه بندی جغرافیایی شاخص های پیوند از دور فاز مثبت و منفی استان گلستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۵ تعداد دانلود : ۲۳۵۰
پدیده خشکسالی یکی از مهم ترین بلایای طبیعی است که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرار داده و باعث بروز بسیاری مشکلات از جمله اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده است. عوامل مختلفی در رخداد خشکسالی (ترسالی) ها برای یک منطقه تأثیرگذار می باشد. ازجمله این عوامل می توان به شاخص های اقلیمی و پیوند از دوری اشاره نمود. بدین منظور در مطالعه ی حاضر از داده های بارش 39 ایستگاه باران سنجی و هواشناسی استان گلستان که دارای آمار بلندمدت و پایه زمانی مشترک 33 ساله (1982-2014) بودند، استفاده و رخداد خشکسالی/ترسالی های آن بر مبنای شاخص نمره Z بارش با الگوهای پیوند از دور مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان دادند که برای ماه های آوریل با 5 درصد معناداری ایستگاه ها، مارس با 15 درصد، دسامبر با 31 درصد، می با 41 و آگوست با 55 درصد ایستگاه های مطالعاتی، روند تغییرات شاخص نمره Z بارش، کاهشی و معنادار بوده به گونه ای که این شرایط گویای تقویت و تشدید خشکسالیها برای این ماه ها و ایستگاه های استان می باشد. همچنین دیگر یافته های تحقیق حاضر نشان دادند که برای الگوهای پیوند از دور نوسانات اطلس شمالی، الگوهای قطبی، نوسانات چند دهه اخیر اقیانوس اطلس، شاخص الگوی اطلس شرقی/ غرب روسیه،، نوسان دریای شمال و الگوی اسکاندیناوی، فاز مثبت (منفی) آن ها باعث تقویت ترسالی ها (خشکسالی ها) گردیده است؛ اما برای الگوهای نوسان قطب جنوب، الگوی اطلس شرقی و دمای سطح آب حاره ای اطلس شمالی، فاز مثبت (منفی) این شاخص ها با رخداد خشک سالی ها (ترسالی ها) همراه بوده است. درنهایت یافته های این تحقیق می تواند گامی مؤثر در کنترل و مدیریت منابع آبی استان بوده، به طوری که با شناخت صحیح از رابطه بین الگوهای پیوند از دور و بارش های استان گلستان می توان، پیش بینی مناسبی از تغییرات بارشی فصل های آتی ارائه نمود تا بدین وسیله بتوان با شناخت مناسب از رخداد خشکسالی ها و ترسالی ها مدیریت مناسب با رویکرد ریسک را مبذول نمود.
۸۴۵.

پیش بینی روند تغییرات زمین لغزش منطقه شمال قوچان با توجه به عوامل مؤثر بر لغزش به روش شبکه عصبی، اتوماتای سلولی- مارکوف و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۰۰
زمین لغزش از عمده مخاطرات طبیعی است که هرساله باعث خسارت های جانی و مالی فراوانی می شود؛ بدین دلیل پرداختن به موضوع شناسایی علل و دلایل ایجاد آن و ارائه راهکار جهت کاهش این خسارت ها از اهمیت خاص برخوردار است. منطقه شمال قوچان در ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، ویژگی های طبیعی و زمین شناختی و همچنین تغییر کاربری شدید زمین یکی از مناطق مستعد بروز زمین لغزش است. به منظور شناسایی و تعیین مناطق حساس به لغزش با کمک گرفتن از عوامل مؤثر در آن با استفاده از روش شبکه عصبی، روش آماری مارکوف و رگرسیون لجستیک این پژوهش انجام شد. نقشه زمین لغزش موجود با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث برای سال های 2004،2010 و 2016 تهیه شد و به دو کلاس، محل های لغزش رخ داده و رخ نداده طبقه بندی شد. مقایسه نقشه شبیه سازی شده سال 2016 هر یک از مدل ها با نقشه طبقه بندی شده واقعی نشان داد که شاخص کاپا در نقشه های حساسیت لغزش ایجادشده توسط مدل شبکه عصبی چند لایه پرسپترون، مدل مارکوف و مدل رگرسیون لجستیک به ترتیب برابر 0.96، 0.72 و 0.86 است. این بدان معنی است که مدل شبکه عصبی پرسپترون مدل مناسبی برای پیش بینی تغییرات زمین لغزش در این منطقه است. نتایج نشان داد، با سست شدن سازندها، تغییر کاربری اراضی به سمت مراتع فقیر و اراضی کشاورزی دیم، افزایش شیب خطر رخداد زمین لغزش زیاد شده است.
۸۴۶.

تعیین آغاز و پایان فصول دمایی با رویکرد دقیق سازی فصول طبیعی (مطالعه موردی: نواحی مختلف استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دمای میانگین فصول دمایی دقیق سازی فصول طبیعی ماتریس پنجکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۶۶
 با توجه به تنوع آب و هوایی در نواحی مختلف استان پهناور کرمان و از طرفی اهمیت دما در مخاطرات اقلیمی نظیر سرمازدگی، سرماهای دیر رس بهاره و گرمازدگی، استخراج تقویم دوره های دمایی با رویکرد دقیق سازی فصول طبیعی این استان ضرورت دارد. به همین منظور پس از تهیه پایگاه داده های روزانه، برای تهیه ماتریسِ پنجکی 73 سطری و 12 ستونه در طول سال، از داده های دمایِ میانگین ایستگاه های همدید لاله زار، بافت، شهربابک، کرمان، سیرجان، زرند، انار، رفسنجان، بم، میانده جیرفت، کهنوج و شهداد استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل های آماری و روش دستی، آغاز و پایان دوره های دمایی در نواحی مختلف استان کرمان تعیین و فصول دمایی این نواحی استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد به استثنای ناحیه لاله زار که دارای سه فصل دماییِ منطبق با فصول طبیعیِ زمستان، بهار و پاییز است، بقیه نواحی استان کرمان دارای چهار فصل دمایی مجزاست. این در حالی است که به لحاظ زمانی، آغاز و پایان فصل ها در نواحی مختلف استان کرمان متفاوت است. طولانی ترین تابستان های طبیعی را شهداد و کهنوج و بلندترین زمستان های طبیعی را لاله زار داراست. در کنار وجود ظرفیت تنوع دمایی در نواحی مختلف استان، رخدادهایی از مخاطرات اقلیمی نظیر سرماهای دیر رس بهاره انار قابل تشخیص است.
۸۴۷.

استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی تغییرات ساختار چشم انداز حوزه آبخیز قره سو کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۸ تعداد دانلود : ۳۸۰
امروزه تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی به مشکلات حاد زیست محیطی تبدیل شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات ساختار چشم انداز حوزه آبخیز قره سو به کمک سنجش از دور و با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 24 ساله، برای برنامه ریزی های فعلی و آتی استفاده از سرزمین در جهت توسعه پایدار حائز اهمیت است. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست 5 سال 1991 و لندست 8 سال 2015 استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی در این بازه زمانی از سنجه های تعداد لکّه، تراکم لکّه، درصد پوشش سیمای سرزمین، بزرگ ترین لکّه در سطح کلاس و از سنجه های تعداد لکّه ها، تراکم لکّه، تنوع شانون و پیوستگی در سطح سیمای سرزمین در نرم افزار Fragstats استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در سطح کلاس با استفاده از سنجه های درصد پوشش، تعداد لکّه ها، تراکم لکّه و مساحت بزرگ ترین اندازه لکّه کاربری انسان ساخت افزایش یافته که این موضوع موجب کاهش شدید اندازه بزرگ ترین لکّه مرتعی (از 2/15 درصد به 82/0) شده است که زمانی به هم پیوسته و دارای یکپارچگی زیادی بوده اند. این فرایند تغییرات در سیمای سرزمین منجر به کاهش بازدهی و کوچک شدن قطعات کلاس اراضی مرتعی (نزول 36 درصدی) گردیده است. نتایج در سطح سیمای سرزمین نیز به طور کلی نشان داد سیمای سرزمین تکه تکه تر و از نظر میزان یکپارچگی عناصر ساختاری، ناپیوسته تر (از 27/48 درصد به 45/41) و از نظر نوع کاربری پوشش موجود در واحد سطح متنوع تر (از 11/1 به 20/1) شده است .
۸۴۸.

ارزیابی کمی رسوب زایی زمین لغزش ها در حوضه آبخیز سدایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی حوضه آبخیز سد ایلام رسوب زایی زمین لغزش دبی آب - دبی رسوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۶۴۷
ارزیابی کمی رسوب زایی زمین لغزش ازمباحث جدید و مسائل پیچیده حوضه آبخیز می باشد. داشتن معلومات کافی از حجم دقیق زمین لغزش ها، میزان رسوب زایی زمین لغزش ها به ویژه در حوضه سد ایلام که حیات شهر ایلام و توابع آن به عمرسد ایلام وابسته است اهمیت و ضررورت تحقیق می باشد، با این فرض، که بخش عمده ای از رسوب تجمع یافته در سد ایلام مربوط به زمین لغزش های سطح حوضه است. بنایراین در این تحقیق ابتدا نقاط زمین لغزش با عملیات میدانی، تصاویر ماهواره ای ETM + و Google Erth شناسایی شد. استفاده از مدل خود همبستگی فضایی موران نشان داد که زمین لغزش ها از الگوی خوشه ای برخوردارند بنابراین روابط متغیر وابسته زمین لغزش به متغیرهای مستقل در مدل منطق فازی ، تحلیل شده تا علت الگوی خوشه ای زمین لغزش ها در سطح حوضه تبیین شود. جهت تدقیق نتایج کمی رسوب زایی زمین لغزش ها از مدل های تجربی برآورد فرسایش رسوب، مدل هیدرولوژیکی منحنی سنجه دبی و رسوب، آمار مشاهده ای رسوب در طول دوره آماری، زمان رخداد زمین لغزش در تطبیق با پیک رسوب ایستگاه هیدرومتری در طول نشان داد که در زیرحوضه چاویز 2/38 درصد معادل 6/4 تن در هر هکتار در سال افزایش رسوب مربوط به رخدادهای زمین لغزش ذکر شده است در نتیجه به میزان 4/15 تن رسوب در هرهکتار دریک سال وارد سد ایلام شده است. در زیر حوضه اما (ملکشاهی) بدون رخداد زمین لغزش فعال افزایش رسوب در طول دوره مشاهده نشد. در مجموع 1237314 تن رسوب دهی زمین لغزش ها وارد سد ایلام شده است. جهت کنترل این مخاطره اقدام مناسب توسط دستگاه اجرایی برای توسعه پایدار بکار گرفته شود.
۸۴۹.

بررسی و پیش بینی اثرات مخاطره ای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران (استان های گلستان، گیلان و مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطره دمای فرین محصولات باغی و کشاورزی شمال ایران .ANFIS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۴۴۴
با توجه به اهمیت فرین دما در بخش تولیدات کشاورزی و باغی که هر ساله خسارات قابل توجه ی را در این بخش به بار می آورد. برای جلوگیری از خسارات وارده در این بخش باید پژوهش های دقیق انجام گرفته و سپس با مدیریت و برنامه ریزی بر این مساله فایل آمد. هدف پژوهش حاضر بررسی و پیش بینی اثرات مخاطره ای دمای فرین ماهانه بر روی محصولات باغی و کشاورزی در نوار شمالی ایران می باشد. برای این منظور ابتدا داده های فرین دمای تمامی ایستگاه در بازه زمانی 30 ساله اخذ شد و سپس با استفاده از مدل شبکه عصبی تطبیقی Anfis داده ها برای خطاسنجی و پیش بینی برای 6 سال آینده انجام شد سپس برای سنجش تناسب اراضی نوار شمالی ایران برای کشت براساس داده های پیش بینی شده با به کارگیری دو مدل Vikor و Topsis اقدام شد. براساس یافته های پژوهش با توجه به مدل سازی خطایابی فرین دمای حداکثر کم ترین خطایابی را نسبت به حداقل دما نشان داد. در استان گلستان فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی ضعیف می باشد ولی استان گیلان فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداکثر دما شدت بیش تری را دارا می باشد. استان مازندران فرین های دمای حداکثر و حداقل هر دو در حالت افزایشی و حداقل دما شدت بیش تری را نشان داد. هر دو مدل تصمیم گیری چند متغیره تاپسیس و ویکور تلفیق داده ها، حداقل دما ایستگاه ها را به خوبی منعکس کردند ولی در دمای حداکثر در ایستگاه های با اولویت بدتر را به خوبی منعکس نکردند.
۸۵۰.

بررسی فراسنجه های مرفولوژی گیاه، مرفومتری، کانی شناسی و دانه بندی رسوبات بادی نبکاهای منطقه سرخس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۶۸
در مناطق غربی و جنوبی شهرستان سرخس نبکاهای زیادی گسترش دارند که نشان دهنده فعالیت بادی و حمل رسوبات است که توسط پوشش گیاهی کنترل شده اند. ریخت شناسی و کانی های رسوبات نبکاها جدا از اینکه به خصوصیات گیاهان تشکیل دهنده آن ارتباط دارند می تواند اطلاعات مناسبی از محیط شکل گیری و منشأ رسوبات فراهم کند. نبکاها باعث به وجود آوردن جزایر حاصلخیزی در یک منطقه می گردند. برای سنجش و رصد عملکرد نبکاها و همچنین بررسی روند تغییرات شاخص های مرفولوژی گیاهان به وجود آورنده نبکا و نحوه تغییرات دانه بندی رسوبات بادی نبکا، تعداد 120 عدد نبکا در 3 سایت از شمال تا جنوب نبکازارهای غرب شهرستان سرخس مورد بررسی قرار گرفت. برای هر نبکا پارامتر های مرفولوژی گیاه و مرفومتری نبکا مورد نیاز از قبیل ارتفاع، طول و حجم نبکا و ارتفاع، قطر بزرگ، حجم و محیط گیاه مورد ارزیابی قرار گرفت و بررسی ضریب همبستگی و تبیین بین شاخص-های مرفولوژی گیاه با شاخص های مرفومتری نبکا صورت پذیرفت. همچنین رسوبات نبکاهای بررسی شده مورد آزمایش های تعیین بافت رسوب، کانی شناسی، pH، EC و دانه بندی قرار گرفتند و نتایج آزمایش ها با روند تغییرات پارامترهای بررسی شده از گیاه، نبکا و رسوبات مورد بررسی قرار گرفتند. بر طبق نتایج آزمایش های دانه بندی و کانی شناسی و جهت باد غالب، محل برداشت رسوبات از فاصله حدود 50 کیلومتری در جنوب کشور ترکمنستان است. همچنین مشخص گردید در منطقه با افزایش مسافت حمل رسوب میزان EC کاهش و بر میزان pH رسوبات افزوده می گردد. از میان شاخص های مرفولوژی گیاهی بررسی شده شاخص های حجم گیاه تأثیر بیشتری بر روی حجم نبکا ی به وجود آمده دارند. همچنین تأثیر حجم و ارتفاع گیاه بر شاخص های D10، D50، D90 و میانگین قطر رسوبات بیشتر از تأثیر شاخص مسافت حمل رسوب است؛ اما بر روی شاخص کشیدگی رسوبات بیشترین عامل مؤثر مسافت حمل رسوب می باشد.
۸۵۱.

واکاوی و ردیابی پدیده گردوغبار در جنوب و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل HYSPLIT و اصول سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران سنجش ازدور گردوغبار همدید HYSPLIT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۵۶۶
گردوغبار یکی از مخاطرات محیطی و از پدیده های جوی آشنا برای ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور است. که هر ساله خسارات فراوانی را به بخش های مختلف وارد می سازد. لذا در این پژوهش به بررسی و شناسایی منابع گردوغبار منطقه، شدت و فرکانس گردوغبار، الگوهای حاکم بر آن و مناطق تحت سیطره گردوغبار در طول دوره آماری 30 ساله (2013-1984) پرداخته شد . بدین منظور از ترکیب تحلیل های آماری، همدیدی و سنجش ازدوری و داده های GDAS ، داده های دما، سمت و سرعت باد و ارتفاع ژئوپتانسیل، تصاویر MODIS و داده های ساعتی ایستگاه های هواشناسی بهره گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که ماه های ژوئن، جولای ، اوت و می به ترتیب از نظر فراوانی و شدت با دید کمتر از 1000 متر بیشترین رخداد و ماه دسامبر کمترین رخداد گردوغبار را دارند و دریاچه خشک شده هامون، بیابان های افغانستان، حاشیه ها جنوبی و شرقی لوت، بیابان ربع الخالی، مناطق مرکزی و شمال شرقی عربستان و جنوب عراق، منابع اصلی و مولد گرد وغبار منطقه مورد مطالعه هستند. همچنین مسیر شمال – شمال غربی و شمال غربی - جنوب شرقی و در موارد محدودی غربی- شرقی مسیرهای اصلی ورود این پدیده به منطقه مورد مطالعه هستند. نتایج واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در دوره گرم سال کم فشار موسمی و کم فشار جنوب شرق ایران با هم تلفیق شده و در نهایت در تقابل با پرفشار مستقر بر دریای خزر و شمال ایران سبب شیو فشار شدید و ایجاد بادهای پرسرعت بر روی جنوب شرق ایران می شود که با توجه به نبود رطوبت و خشکی منطقه، هسته گردوغبار شکل می گیرد و موقعیت مکانی کم فشار سبب مکش شدید هوا و انتقال این پدیده به جنوب شرق ایران می شود. در دوره سرد سال نیز با ورود بادهای غربی ناوه عمیقی بر روی مدیترانه در تراز میانی و پیرو آن ایجاد همگرایی سطحی و فعالیت بین دو مرکز واگرایی بالایی و همگرایی سطحی سبب ناپایداری شدید و صعود هوا روی عراق و عربستان می شود. نتیجه چنین سازوکاری ایجاد جریان های پر سرعت باد و در صورت کم بودن رطوبت، هسته گردوغبار بر روی منطقه شکل می گیرد.
۸۵۲.

بررسی تغییرات خطر آتش سوزی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از مدل حداکثر بی نظمی، مطالعه موردی: جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۴
آتش سوزی در عرصه های طبیعی نه فقط از دیدگاه محیط زیست، بلکه از نظر اقتصادی، اجتماعی و امنیتی ازجمله اصلی ترین نگرانی ها و چالش های موجود در بسیاری از نقاط جهان است. ازجمله معضلات پیش روی مدیریت جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی، آتش سوزی هایی است که سالانه خسارات زیست محیطی و مالی زیادی را به استان وارد می کند؛ ازاین رو بررسی و تحلیل تغییرات وضعیت منطقه از نظر خطر آتش سوزی و همچنین پارامترهای مؤثر بر آن در زمینه رویکرد های مدیریتی و کنترلی بحران آتش سوزی بسیار کاربردی خواهد بود. فرآیند پژوهش حاضر در سه بخش به انجام رسیده است؛ نخست با مطالعه مبانی نظری موضوع، 12 پارامتر (تراکم مراکز سکونتی، فاصله از مراکز سکونتی، تراکم شبکه ارتباطی، فاصله از شبکه ارتباطی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، حداکثر دمای ماهانه، حداقل دمای ماهانه، میانگین دمای ماهانه، بارندگی سالیانه و پوشش گیاهی) به عنوان عوامل مؤثر در تحلیل خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع شناسایی و با استفاده از منابع اطلاعاتی موجود و تکنیک های مختلف و متناسب مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، نقشه های مربوط به معیارهای موردنظر تولید گردیده است. در ادامه با استفاده از داده های مربوط به آتش سوزی های صورت گرفته و عوامل زیست محیطی- انسانی ایجادشده، در بستر مدل حداکثر بی نظمی به مدل سازی خطر آتش سوزی در جنگل ها و مراتع استان آذربایجان شرقی در سه دوره زمانی (1386-1388، 1389-1391 و 1392-1394) پرداخته شد. نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از تکنیک مساحت سطح زیر منحنی ویژگی عامل دریافت کننده، حاکی از کارایی بسیار بالا و مناسب مدل های اجراشده (91/0، 82/0 و 83/0) می-باشد. در مرحله پایانی پژوهش، بر اساس نتایج حاصل بیشترین میزان تغییرات مربوط به کاهش مساحت پهنه های با خطر بسیار کم و افزایش مساحت اراضی واقع در پهنه های با خطر متوسط و بسیار پرخطر است. همچنین بررسی عوامل مؤثر بر وقوع آتش سوزی نشان دهنده تغییرات گسترده در تأثیرگذاری این عوامل و افزایش نقش عوامل انسانی در طی دوره مورد بررسی می باشد؛ به صورتی که در دوره سوم عوامل تراکم مراکز سکونتی و فاصله از شبکه ارتباطی بیشترین تأثیر را بر وقوع آتش سوزی ها داشته اند.
۸۵۳.

بررسی تغییرات شروع و خاتمه یخبندان ها و سرماهای مؤثر در کشاورزی تحت شرایط تغییر اقلیم در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم سرما یخبندان LARS-WG

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۴۵۹
مبسوط بیان مسئله: سرما و یخبندان از مهم ترین پارامترهای اقلیمی در زمینه اقلیم کشاورزی می باشد که آسیب های ناشی از آن ها، امکان تولید بسیاری از محصولات کشاورزی و باغی را در مناطق آسیب پذیر کاهش می دهد. سرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارت در فعالیت های مختلف می گردد. مهم ترین بخشی که آسیب جدی و بیشترین خسارت را از یخبندان می بیند، بخش کشاورزی است . سرما و یخبندان های شدید برای بسیاری از گیاهان زراعی و باغی نتایج زیان بار و نابود کننده ای را در پی دارد، به طوری که در برخی سال ها میلیاردها ریال خسارت به باغداران، زارعین و در نهایت منافع ملی کشور وارد می شود . با توجه به اینکه منطقه شمال غرب ایران هر ساله خسارات مالی زیادی را در اثر رخداد مخاطرات جوی بخصوص سرما و یخبندان متحمل می شود. شناسایی و پهنه بندی فضایی مناطق دارای پتانسیل بالای مخاطره سرما و یخبندان و پیش بینی زمان وقوع آن ها، می تواند اطلاعات مناسب و با ارزشی را در جهت پیشگیری و کاهش خسارات فراهم آورد که در این پژوهش با استفاده مدل جهانی HadCM3 تحت دو سناریوی A2 و B1 و مدل ریزمقیاس گردانی LARS-WG به این امر پرداخته می شود. روش تحقیق: بررسی زمان وقوع و پیش بینی تغییرات آن ها در آینده از اهمیت زیادی برخوردار است. بدین منظور مدل های گردش عمومی جو ( GCM ) طراحی شده اند که می توانند پارامترهای اقلیمی را در آینده شبیه سازی کنند. لذا در این پژوهش داده های خروجی مدل گردش عمومی HadCM3 تحت دو سناریوی انتشار A2 و B1 توسط مدل آماری LARS - WG در 21 ایستگاه سینوپتیک واقع در شمال غرب ایران ریز گردانی شد و نتایج حاصل از آن در دوره پایه (2010-1980) و دهه 2020 (2030-2011) برای دو متغیر اقلیمی دمای کمینه و دمای بیشینه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تاریخ وقوع اولین و آخرین یخبندان و سرمای پاییزه و بهاره استخراج و تاریخ وقوع آن ها در آینده محاسبه شد. نتابج و بحث: بررسی میانگین ماهانه دمای حداقل ایستگاه های مورد مطالعه در دهه 2020 و دوره پایه نشان می دهد که میزان دما بر اساس هر دو سناریوی مورد بررسی و در همه ماه ها و در بیشتر ایستگاه های مطالعاتی نسبت به دوره پایه افزایش یافته است. بیشترین تغییرات دمای کمینه در منطقه مورد مطالعه بر اساس متوسط سناریوهای مورد بررسی در این دهه مربوط به ایستگاه های ابهر، اردبیل، خوی و ارومیه به میزان 8/0 درجه سلسیوس می باشد؛ در واقع دماهای کمینه ای که در این ایستگاه ها در دوره پایه اتفاق افتاده است در دوره آینده مشاهده نشده و روند گرمایشی از خود نشان داده است که میزان آن در دوره آتی در سطح منطقه مورد مطالعه در دهه 2020 بین 4/0 تا 8/0 نسبت به دوره پایه خواهد بود. نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. نتایج حاصل از بررسی اولین و آخرین یخبندان در دهه 2020 نشان می دهد که در سطح منطقه مورد مطالعه اولین یخبندان زودرس پاییزه بین 2 تا 9 روز دیرتر اتفاق می افتد که کمترین تغییرات در تاریخ شروع یخبندان ها نیز مربوط به دو ایستگاه قزوین و مشکین شهر هر کدام با 2 روز تغییر نسبت به دوره پایه می باشد. آخرین یخبندان دیررس بهاره نیز بین 3 تا 10 روز زودتر در سطح منطقه به پایان می رسد که با این وصف طول دوره یخبندان ها در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه کاهش خواهد که یافت که بیشترین کاهش مربوط به ایستگاه خوی با 16 روز و سپس ایستگاه های ارومیه و اردبیل هر دو با 14 روز و کمترین کاهش مربوط به ایستگاه مشکین شهر به 6 روز می باشد. بر اساس نتایج حاصل تغییرات در تاریخ شروع یخبندان های زودرس کمتر از تغییرات نسبت به یخبندان های دیررس می باشد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندان ها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که اولین سرما و یخبندان های پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندان های بهاره نیز زودتر به پایان می رسند. کمترین تغییرات مربوط به جنوب شرق منطقه مورد مطالعه و مناطق مشکین شهر و سراب و بیشترین تغییرات طول دوره یخبندان مربوط به مناطق خوی، ارومیه، تبریز و اهر می باشد با توجه به نتایج حاصل بیشتر مناطق مورد مطالعه به طور متوسط بین 10 تا 12 روز کاهش در طول دوره یخبندان را نسبت به دوره پایه تجربه خواهند کرد. نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان از افزایش در میانگین ماهانه حداقل و حداکثر دمای روزانه در دوره آتی تا حدود 8/0 درجه سلسیوس دارد. بر این اساس بررسی وضعیت یخبندان ها و سرماها نیز در بیشتر ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که اولین سرما و یخبندان های پاییزه در دوره آتی دیرتر از قبل آغاز شده و سرما و یخبندان های بهاره نیز زودتر به پایان می رسند. ه
۸۵۴.

بحران آب در حوضه آبریز گاوخونی و چگونگی سازش با آن از طریق استقرار نظام جامع نرخ گذاری آب (مطالعه موردی :آخرین تاسیسات تامین آب- سد و تونل سوم کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نرخ گذاری آب رودخانه زاینده رود قیمت آب ارزش فعلی خالص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۵۶۱
بحران آب یکی از مسائل مهم جهانی است که در منطقه جنوب غرب آسیا نمود بیشتری دارد. ایران به عنوان یکی از کشورهای خشک این منطقه چالش های فراوانی در این حوزه دارد. استان اصفهان یکی از خشک ترین استان های ایران است که به لحاظ مراکز صنعتی و کشاورزی نیاز آبی بالایی دارد. به دلیل مصرف بی رویه از آب رودخانه زاینده رود بیلان آب منفی شده است. هدف از این تحقیق مدیریت بحران آب و تعادل بخشی استفاده از مقدار آب زاینده رود با استقرار نظام جامع نرخ گذاری آب به عنوان ابزار مدیریت تقاضا در حوضه آبریز گاوخونی است. بر این اساس ابتدا نرخ واقعی قیمت آب به مترمکعب از دو تاسیسات جدیداً برای تامین آب رودخانه به بهره برداری رسیده یکی تاسیسات سد مخزنی سوم کوهرنگ و دیگری تونل سوم کوهرنگ به صورت قیمت تمام شده بهای هر مترمکعب آب استحصالی محاسبه گردید. سپس برآورد قیمت اصلی آب با قیمت تعیین شده آب از طرف وزارت نیرو مقایسه گردید. روش تحقیق با استفاده از روش قیمت تمام شده "ارزش فعلی خالص" بر اساس روابط موجود در علم اقتصاد مهندسی و با نسبت فایده به هزینه برابر یک، می باشد. پس از انجام محاسبات نهایی در بخش سد و تونل قیمت تمام شده آب 10298 ریال به دست آمد. در نتیجه شکاف بزرگ بین قیمت تمام شده واقعی آب و تعرفه های ابلاغی وزارت نیرو مشاهده می شود. هم چنین محاسبات نشان داد هزینه پرداختی توسط مصرف کنندگان برای تأمین آب و آب بهاء، هیچ گونه نسبتی با آب مصرفی نداشته و نقطه سربسر اقتصادی در ارتباط با مصرف آب به سمت صفر میل می نماید.
۸۵۵.

بررسی کارایی مدل سیستم استنتاج عصبی-فازی تطبیقی در تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سردارآباد استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۳۷۹
زمین لغزش ازجمله بلایای طبیعی است که بیشتر در مناطق کوهستانی رخ می دهد و مورفولوژی را به طور ناگهانی تغییر داده و خسارت های عمده ای به مناطق مسکونی، جاده ها زمین های کشاورزی و غیره وارد می سازد. هدف از تحقیق حاضر تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از سیستم استنتاج عصبی-فازی تطبیقی در حوزه آبخیز سردارآباد واقع در استان لرستان است. به این منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی، 109 پهنه لغزشی شناسایی و نقشه پراکنش زمین لغزش های منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. لایه های اطلاعاتی ارتفاع، سنگ شناسی، درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، بارندگی و کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های مذکور در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و رقومی گردیدند. به منظور وزن دهی کلاس های هر یک از عوامل از روش نسبت فراوانی استفاده گردید؛ سپس وزن های به دست آمده نرمال سازی شده و به محیط نرم افزار Matlab2015a منتقل گردید. در تحقیق حاضر از ساختار سیستم استنتاج فازی خوشه بندی (کلاسترینگ) برای پهنه بندی حساسیت زمین لغزش استفاده گردید. به منظور ارزیابی مدل ها از منحنی راک استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که دقت مدل تهیه شده با استفاده از سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی در منطقه موردمطالعه 11/89 درصد (خیلی خوب) برآورد شده است. نقشه حساسیت لغزش نیز نشان داد که مساحت مناطق با حساسیت متوسط 29درصد، حساسیت زیاد 23درصد و حساسیت خیلی زیاد 12درصد است. در مجموع مساحت مناطق متوسط، زیاد و خیلی زیاد 64درصد بوده که نشان دهنده پتانسیل خطرپذیری بالای حوزه آبخیز سردارآباد در بروز لغزش ها است.
۸۵۶.

ارزیابی ریسک مخاطره آتش سوزی درجنگل با استفاده از WLC و ANP (مطالعه موردی: حوضه آبخیز 33 و 34 شمال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پهنه بندی ریسک آتش سوزی دلفی فرایند تحلیل شبکه ای منطق فازی ترکیب خطی وزنی شمال ایران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۱۱۸۶ تعداد دانلود : ۷۶۵
آتش سوزی جنگل یک مسئله عمده محیط زیست می باشد که منجر به آسیب های اقتصادی و زیست محیطی می شود. آتش سوزی جنگل ها یکی از مخاطرات محیطی طبیعی در ایران می باشد. کنترل این آتش سوزی ها بصورت طبیعی غیر ممکن است اما با استفاده از  نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل می توان مناطق دارای ریسک بیشتر را شناسایی و آتش سوزی را به حداقل رساند. بنابراین تهیه نقشه مناطق خطر آتش سوزی جنگل به عنوان یک راهکار مناسب برای حفاظت از جنگل در برابر آتش سوزی ضروری به نظر می رسد. در این مقاله به منظور پهنه بندی ریسک آتش سوزی جنگل ابتدا معیارها و شاخص های موثر به روش دلفی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد. سپس نقشه معیارها در سامانه اطلاعات جغرافیایی( GIS ) رقومی و کلیه معیارها و شاخص ها به روش فازی کمی و نرمال گردید . سپس با استفاده از GIS و تلفیق آن با روش های ترکیب خطی وزنی ( WLC ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) به پهنه بندی ریسک آتش سوزی در جنگل های منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. در نهایت نقشه ی پتانسیل آتش سوزی منطقه از روی هم گذاری وزنی همه نقشه ها تهیه شد. به منظور بررسی صحت ارزیابی، نتایج به دست آمده از تحقیق از طریق مقایسه با حوادث آتش سوزی سال های گذشته به روش ضریب کاپا صحت سنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت نشان داد که نقشه پهنه بندی دارای ضریب کاپای 0.87 و دقت کلی 90% می باشد که نشان دهنده دقت بالای ارزیابی می باشد.
۸۵۷.

ارزیابی و سنجش شرایط اقلیمی برای فعالیت های گردشگری با رویکرد گردشگرمحور (مطالعه موردی: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
با توجه به اهمیت عامل اقلیم در سنجش وضعیت مقصدهای گردشگری، توجه و ارزیابی به این عامل از طریق ارائه شاخص ها و دیدگاه های مختلف افزایش یافته است و در این میان تأکید بر داده ها و ارزیابی های میدانی مبتنی بر سنجش دیدگاه ها و رضایتمندی های گردشگران، در کنار توجه به شاخص های استاندارد اقلیم گردشگری و دیدگاه های کارشناسانه، می تواند تصویر واقع بینانه تری را از شرایط اقلیمی برای گردشگری ارائه دهد. با توجه به تفاوت های طبیعی و انسانی بین مقاصد گردشگری و بین گردشگران، هدف این پژوهش، سنجش شرایط اقلیمی برای گردشگران با ترکیب رضایتمندی گردشگران با داده های کارشناسی و اصلاح و بازبینی در شاخص های قبلی است و برای این منظور، جزیره قشم به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور ارزیابی شرایط اقلیمی، شاخص های PMV، PET و CIT به صورت ترکیبی برای ایستگاه ساحلی جزیره قشم و در دوره آماری 2003-2014 مورد سنجش قرار گرفت. نتایج ارزیابی ها، نشانگر نکته قابل توجهی بود. با وجود مطلوبیت اقلیم گردشگری برای ماه های سرد سال و ساعات شبانه در جزیره قشم، از منظر شاخص CIT، کلیه ماه های سال و همچنین کلیه مقاطع شبانه روز (به جز ساعات روزانه ماه های تابستان) از شرایط مطلوب یا قابل قبول برای گردشگری برخوردار بودند که کمی با شرایط منطقه ناسازگار به نظر می رسید. با توجه به تفاوت های طبیعی و انسانی بین مقصدها و بین گردشگران، بازبینی مختصری در شاخص CIT صورت گرفت و با ترکیب نتایج شاخص PMV و میزان رضایتمندی گردشگران از شرایط حرارتی مختلف، نتایج جدیدی برای اقلیم گردشگری جزیره حاصل شد که نشان می دهد جزیره قشم در نیمی از سال (از ماه می تا اکتبر) و کلیه ساعات شبانه روز در همین بازه زمانی، از شرایط مطلوب یا قابل قبول فاصله دارد. علت متفاوت بودن نتایج فعلی، دخالت دادن مستقیم رضایتمندی گردشگران در داده های اقلیمی است.
۸۵۸.

جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران با استفاده از تکنیک AHP و GIS؛ (مطالعه موردی: شهربابک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه پشتیبان مدیریت بحران مکانیابی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) همپوشانی شاخص (IO) سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) شهربابک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۶۷۵
برای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر بحران هایی نظیر زلزله، سیل و سایر بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی تنها توجه به ایمنی و مقاومت ساختمان و رعایت اصول مهندسی ساختمان، کفایت نمی کند بلکه لازم است مدیریت بحران به عنوان یکی از حیاتی ترین سطوح مدیریت، وارد امور شهری گردد. از آنجا که مکانیابی در چهارچوب کاربری زمین معنا پیدا می کند و در حقیقت عملی است جهت گزینش علمی و اصولی مکانی برای کاربری مورد نظر، ضروری است تا با تأکید بر نحوه  استقرار و همجواری کاربری های شهری، گامی مؤثر در جهت کنترل و مهار بحران برداشت. منظور از این پژوهش جانمایی پایگاه های پشتیبانی مدیریت بحران شهر بابک با در نظر گرفتن پارامترها و عوامل موثر مکانی شهر بابک  می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. از اینرو مکان یابی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک، با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) جهت وزندهی معیارها، همپوشانی شاخص (IO) جهت تلفیق لایه ها و سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) الگوی مکانیابی بهینه پایگاه پشتیبان مدیریت بحران را در تحقیق حاضر ارائه نموده است. ماهیت تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی- تجربی است. در این مسیر معیارهای بکار گرفته شامل کارایی، سازگاری، ایمنی و ویژگی های محیطی شهربابک می باشد. نتایج عمومی این پژوهش نشان می دهد 16.9 درصد از کل مساحت شهربابک شامل اراضی کاملا نامطلوب جهت احداث پایگاه پشتیبان مدیریت بحران ، 41.7 درصد اراضی با مطلوبیت ضعیف، 18.6 درصد اراضی با کیفیت بی تفاوت، 21.2 درصد اراضی نسبتا مطلوب و 1.6 درصد طبقه کاملا مطلوب را به خود اختصاص داده است. همچنین نقشه پیشنهادی جانمایی پایگاه پشتیبان مدیریت بحران شهربابک و کاربری های ضروری مجاور این کاربری در نقشه کاربری اراضی پیشنهادی آمده است.
۸۵۹.

مدل سازی و روندیابی شاخص های حدی دما و بارش حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های حدی مدل CLIMGENT نرم افزار RClimDex حوضه دریاچه ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۵۸۸
دما و بارش از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه مدت و درازمدت آن می تواند ساختار آب و هوای هر محل را دگرگون سازد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی روند شاخص های حدی اقلیمی با استفاده از روش های آماری ریز مقیاس نمایی و تولید داده های مصنوعی می باشد. در این تحقیق به منظور دست یابی به این اهداف، ابتدا داده های اقلیمی دما، بارش، ساعات آفتابی و ... طی دوره 1981 تا 2010 از سازمان هواشناسی اخذ گردید. سپس با استفاده از مدل آماری CLIMGEN و داده های مشاهداتی دما، بارش و... سه ایستگاه منتخب حوضه، داده های دوره 2050-2020 تولید شد. با استفاده از نرم افزار RClimDex شاخص های حدی دما و بارش شامل روزهای یخبندان، روزهای تابستانی، روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی استخراج گردید. در نهایت با استفاده از MINITAB و مدل سری های زمانی روند شاخص های اقلیمی در ایستگاه های منتخب حوضه دریاچه ارومیه ترسیم شد. برای صحت سنجی و ارزیابی مدل، توسط داده های مشاهداتی دوره 1981 تا 2000 به پیش بینی داده های دوره 2010-2001 بوسیله مدل پرداخته شد. سپس همبستگی و میزان خطای 1MAE و 2RMSE بین داده های تولید شده با داده های مشاهداتی توسط SPSS و EXCEL بدست آمد. بیش ترین میانگین خطای مطلق بارش در ایستگاه ارومیه با 69/4 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز با 07/3 میلیمتر اندازه گیری شد. بیشترین میزان مجذور میانگین مربعات خطای بارش در ایستگاه تکاب با 4/6 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز 01/4 میلیمتر بدست آمد. نتایج نشان دهنده افزایش رویدادهای حدی دما و بارش از جمله افزایش روند روزهای تابستان(روزهای گرم)، افزایش روزهای خیلی مرطوب(بارش سنگین) و روزهای خشک متوالی در ایستگاه های منتخب واقع در غرب و شرق حوضه می باشد؛ و افزایش روند روزهای یخبندان و کاهش روند روزهای تابستان، کاهش روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی در ایستگاه منتخب جنوب حوضه مشاهده می گردد.
۸۶۰.

نواحی همگن آلودگی هوای شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آلودگی هوای مشهد ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون تحلیل خوشه ای نواحی همگن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۵۰۲
آلودگی هوا تنها یک عامل تهدید کننده سلامت نیست، بلکه یک عامل عقب کشاندن کشورها است. آلودگی هوا با افزایش میزان مرگ و میر و بروز بیماری های متعدد منجر به کاهش کیفیت زندگی خواهد شد. در نتیجه آلودگی هوا کاهش نیروی کار، سطح درآمد، بازدهی و اقتصاد را در این کشورها کاهش می دهد. در تحقیق حاضر توزیع فضایی غلظت ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون به عنوان آلاینده اصلی شهر مشهد با استفاده از روش تحلیل خوشه ای مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 24 نقشه ماهانه مربوط به سال های 1393 و1394 برای سطح شهر مشهد تهیه گردید. نقاط گره گاهی این نقشه ها با استفاه از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استخراج و در ماتریسی با آرایش T تنظیم گردید. سپس جهت تعیین نواحی همگن یک تحلیل خوشه ای به روش ادغام وارد (WARD) بر روی ماتریس داده ها صورت گرفت. نتایج بدست آمده سه ناحیه مجزا از یکدیگر را برای سطح مشهد نشان می دهد.  ناحیه اول که نواحی شمالغرب شهر مشهد را در برگرفته است کمترین بار آلودگی هوا را داراست. این ناحیه 2/18 درصد مساحت شهر مشهد را شامل می شود. ناحیه دوم که 5/56 درصد مساحت شهر را در برگرفته است نواحی مرکزی شهر را شامل می شود. و سومین ناحیه تعیین شده که آلودترین منطقه شهر مشهد می باشد مناطق شرقی شهر مشهد را در برگرفته است این ناحیه 3/25 درصد از مساحت شهر مشهد را شامل می شود. متوسط غلظت ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون در این ناحیه 4/32 میگروگرم بر متر مکعب می باشد که در بین نواحی تعیین شده بالاترین است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان