فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
116 - 150
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to draw scenarios for the future of the Middle East regional system, and considers the actors in the Middle East regional system as: 1. regional powers; 2. failed states in the region; in this paper the three failed states are mentioned: Iraq, Syria and Yemen, 3. active groups inside the failed states, and 4. interventionist powers, such as the United States and Russia, which intervene from an international level in the regional system of the Middle East. In this regard, the constructive variables of the regional system of the Middle East has been studied which include: the problematic, the boundary, the pole, the anarchy, the interaction pattern, the individual and the structure of the international system. The paper argues that every regional system has the problematic and based on the data obtained, the current problematic at the regional level is the existence of the failed states of Yemen, Iraq and Syria. Hence, it is about examining and identifying other variables surrounding the problematic, and ultimately on whether the objectives and actions of the poles of power in the region on the one hand, and the goals and actions of the superpowers on the international level are in line with the resolution of the problematic or conflicting and contradictory to the problematic, provides scenarios for the variables that shape the regional system, and in particular the regional interaction pattern. Based on these scenarios, the future of Iran's foreign policy can be explained.
مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
85 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و نقش آن در امنیت پایدار مناطق مرزی کرمانشاه است که در قالب فرضیه؛ بین مؤلفه های فرهنگی مرزنشینان و امنیت پایدار مناطق مرزی رابطه معنادار وجود دارد، مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی (کمی و کیفی) انجام شد؛ به نحوی که برای بعد کمی از پیمایش و برای بعد کیفی آن از روش گرند تئوری استفاده به عمل آمد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل صاحب نظران و متخصصین آگاه به موضوع پژوهش بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند از نوع گلوله برفی بود، که با تعداد 30 نخبه و صاحب نظر به اجماع نظری رسید. در بخش کمی جامعه آماری شامل شهروندان مناطق مرزی استان کرمانشاه بودند. که تعداد این افراد بر اساس برآوردهای اولیه 540 نفر بودند. ابزار گردآوری اطلاعات؛ مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه های محقق ساخته بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها بعد از انجام مصاحبه ها از روش تحلیل کدگذاری برای شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های فرهنگی و امنیت پایدار مرزی استفاده شد. همچنین در قسمت کمی مطالعه از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل نشان می دهد که امنیت پایدار مرزی از دیدگاه پاسخگویان دارای 19 واحد معنایی می باشد که در شش مقوله مشترک «امنیت اقتصادی»، «امنیت اجتماعی»، «امنیت سیاسی»، «امنیت زیست محیطی»، «امنیت نظامی» و «امنیت فرهنگی» قرار گرفتند. از طرفی ابعاد فرهنگی مرزنشینان مشتمل بر شش بُعد «مشارکت و تعاون»، «انسجام فرهنگی»، «تعامل دوطرفه»، «بصیرت و آگاهی»، «ایدئولوژی» و «غیرت و جوانمردی» قرار گرفتند. ماتریس همبستگی بین مقوله های فرهنگی و امنیت پایدار مرزی نشان می دهند که ارتباط معنادار و مستقیمی بین هر یک از مؤلفه های این ماتریس وجود دارد. می توان گفت دو مقوله هسته ای امنیت پایدار مرزی و مؤلفه های فرهنگی شش گانه مرزنشینان در یک رابطه متقابل با هم قرار دارند؛ به نحوی که در تعامل دوطرفه این مؤلفه ها، سامان اجتماعی در مرزها شکل می گیرد و مرزنشینان شاهد نوعی امنیت پایدار می باشند.
تحلیل عوامل موثر بر مکان یابی پاسگاه های مرزی با استفاده از سیستم استنتاج فازی (نمونه موردی مناطق مرزی استان خراسان رضوی و افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
106 - 127
حوزههای تخصصی:
امنیت مرزی به معنای جلوگیری از هرگونه اعمال خلاف قانون در طول مرزهای یک کشور و قانونی کردن تردد اشخاص و حمل ونقل کالا و حیوانات اهلی با رعایت ضوابط قانونی و از طریق دروازه های مجاز مرزی است. تلاش همه حکومت ها این است تاحد امکان مرزهای آن ها جز در برخی گذرگاه های توافق شده و مجاز غیرقابل نفوذ باشد. عوامل متعددی بر امنیت مرزهای یک کشور تأثیر می گذارند، از مهم ترین عوامل مؤثر بر کارکرد امنیتی مرزها، طرح ها و سیاست هایی است که کشورها در مورد کنترل مطلوب و مؤثر مرزهای خود به کار می برند. دراین بین، مکان گزینی دقیق پاسگاه ها و مراکز انتظامی مرزی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در کنترل و مدیریت مطلوب مرز و استقرار امنیت در مرز و مناطق مرزی می باشد. این پژوهش درصدد بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر مکان گزینی پاسگاه های مرزی با استفاده از نرم افزارهای سنجش ازدور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. جهت استخراج، بررسی و تحلیل اطلاعات موردنیاز از تصاویر ماهواره لندست، سنجنده OLI در سال2018، نرم افزار ENVI5.3 و فنون سنجش ازدور و همچنین نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سیستم استنتاج فازی و ahp استفاده شده است. درنهایت نقشه خروجی در سه کلاس کاربری های مناسب، متوسط و نامناسب طبقه بندی گردیده است. شایان ذکر است برای انجام تحلیل ها از 13 معیار؛ کاربری اراضی، شیب، حریم خط مرزی، حریم پاسگاه های موجود، حریم مناطق حفاظت شده، دسترسی به جاده ها، حریم شهر، حریم روستا، خطوط انتقال نیرو، پهنه های آبی، آبراهه ها، خط آهن و گسل استفاده گردیده است.
تبیین روند شکل گیری گفتمان مقاومت در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
115 - 133
حوزههای تخصصی:
شهر، صحنه استراتژیک فهم روندهای بازپیکربندی نظم اجتماعی است. ازنظر لوفور، این فضا همچون ابزار هژمونیک طبقه مسلط، برای بازتولید سلطه خود است. در این صحنه همواره شاهد کشمکش های دو گفتمان مسلط و مقاومت برای تسلط بر فضای جغرافیایی هستیم. شکل گیری گفتمان مقاومت در فضای شهری روندی را طی می کند که هدف اصلی این مقاله تبیین این روند است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مقالات پژوهشی منتشرشده در سایت ها می باشد. نتایج نشان می دهد که اولین جرقه شروع گفتمان مقاومت از نقد سیاست ها و بیان مسئله شروع می شود و تا بحران سیاسی ادامه پیدا می کند. نارضایتی های محلی موجب خروج شهروندان متفاوت از دنیای خصوصی خود و تبادل نظر با دیگران در مورد مسائل موردعلاقه مشترک، ایجاد ایده ها و روایات مشترک در مورد فضای زندگی می شود. جابه جایی و محروم سازی سیستماتیک از فضای زندگی روزانه، موجب تسریع در تجمیع قدرت ساکنان شهر برای دفاع از تولید فضا می شود. مشارکت در مبارزات مکرر حس عاطفی را ایجاد می کند که از طریق آن وابستگی های فردی به جنبش های اجتماعی و جمعی بیشتر می شود. این بسیج محلی عملکردهای حیاتی را به کار می گیرد، زیرا این عملکردها افراد متفاوت را به عرصه عمومی می کشاند و دارایی ها و ابزارهای ارتباطی و عاطفی را ایجاد می کند که فعالان جدید را قادر می سازد تا وقت و منابع خود را برای مبارزه ای با ریسک بالا به کار بگیرند.
پویایی شناسی تاثیر عوامل منتخب امنیت غذایی بر امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
256 - 288
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ های جهانی اول و دوم باعث گردید قدرت نظامی به عنوان امنیت ملی به کشورهای جهان القاء شود، اما با فروپاشی ابرقدرت شرق سطوح گوناگی برای امنیت ملی مطرح شد که این برداشت را تحت الشعاع قرار داد. پژوهشگران علوم سیاسی معاصر، ابعاد مختلفی را برای امنیت ملی برشمرده اند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور ایران و اهمیت تقویت امنیت ملی، شناسایی عوامل موثر بر آن ضروری است. یکی از این عوامل، امنیت غذایی است که چگونگی تاثیر آن بر امنیت ملی در این تحقیق بررسی شده است. عوامل امنیت غذایی و معیارهای امنیت ملی در پژوهش های انجام شده، شناسایی شد. با استفاده از پرسشنامه فازی چگونگی تاثیر هریک از عوامل امنیت غذایی بر امنیت ملی، از دیدگاه خبرگان منتخب اخذ شد. با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی، عوامل امنیت غذایی به ترتیب تاثیر بر امنیت ملی مرتب شدند. از یک مدل پویایی سیستم برای شبیه سازی تاثیر عوامل منتخب امنیت غذایی بر امنیت ملی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر مثبت سلامت و کیفیت مواد غذایی و سرعت پاسخگویی و تاثیر منفی قیمت واحد بر امنیت ملی است، همچنین متغیر سرانه مصرف تا رسیدن به حد تعادل دارای تاثیر مثبت و بیشتر از حد تعادل دارای تاثیری منفی بر آن است.
منطقه گرایی انرژی؛ مطالعه موردی مدیترانه شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
43 - 62
حوزههای تخصصی:
کشف ذخایر گاز، تاثیر قابل ملاحظه ای بر موازنه اقتصادی، ژئوپلیتیکی و سیاسی در منطقه مدیترانه شرقی داشته است. توسعه میادین و انگیزه بازیگران دولتی برای استخراج و صادرات احتمالی باعث شده تا منطقه انرژی در مدیترانه شرقی شکل بگیرد. اگرچه در نظریات کلاسیک منطقه گرایی، تشکیل منطقه با قرابت جغرافیایی و انگیزه امنیتی بازیگران دولتی گره خورده و عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به عنوان عناصر وابسته و فرعی در نظر گرفته می شوند اما در این پژوهش تلاش شده تا عامل انرژی را به مثابه عاملی مستقل در شکل گیری منطقه در نظر گرفته شود. این مساله باعث شده تا نقش بازیگران و عوامل دیگری در نظم منطقه ای مدیترانه شرقی مورد تاکید واقع شود. سوال اصلی مقاله آن است که فاکتورها و عوامل دخیل در شکل گیری یک منطقه انرژی کدامند و چه تاثیری روی امنیت و نظم منطقه ای به ویژه در منطقه مدیترانه شرقی داشته اند؟ فرضیه این مقاله آن است اکتشاف انرژی و ظهور منطقه انرژی در مدیترانه شرقی باعث شده تا بازیگران مختلفی از جمله بازار، شرکت ها و تنظیم کننده های ملی و بین المللی با فشار روی دولت های منطقه از درگیری ها و منازعات مستقیم ژئوپلیتیک جلوگیری کرده و بسترهای همکاری و به تعبیر بهتر رقابت غیر مستقیم را فراهم آوردند.
The Role of the Great Game in the Inefficiency of the Formality System of the Iranian Court from 1796 to 1896(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
226 - 249
حوزههای تخصصی:
Historically, formalities and diplomatic protocols, as one of the pillars of successful international diplomacy, have played a crucial role in shaping the political currents of the time. This study examines and studies the role and effect of British-Russian rivalries regarding the inefficiency of the Iranian formality system, as well as analyzing the function of these formalities in the relations of this power triangle during the Qajar era, and by means of a historical method and a descriptive-analytical view which is based on documents, travelogues and historical resources of the Qajar era, it seeks to answer the questions of to what extent diplomatic rituals and ceremonies have been effective in the rivalry and emulation of Russian and British governments in Iran? What were the factors that led to the structural weakness of Iran's formalities and its becoming a buffer state in the great game between Russia and Britain? What role did the performance of the Russian and British ambassadors play in Iran's formality relations? It seems that factors such as imitation and competition of the British and Russian ambassadors for Formalities respect caused the role of Formalities in Iran's relations with the Russian and British governments to be not positive and effective. Meanwhile, the performance of the Russian and British ambassadors, the establishment of Formality agreements and the negligence of the Iranian government were not ineffective in shaping formality actions and reactions between the governments
بررسی نقش ترانزیت ریلی در ارتقای منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
70 - 100
حوزههای تخصصی:
بندر چابهار با توجه به توانمندی های ممتاز محیطی و نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی و شرقی در منطقه ی جنوب شرق در مقوله ی کشتیرانی و ترابری دریایی، پیوند با راهگذر شمال- جنوب و مسیر ترانزیتی شرق- غرب موقعیت خاص جغرافیایی را دارد. علی رغم ارزش حیاتی این منطقه، مسئله اصلی این است که اتصال این شبکه به ترانزیت حمل ونقل ریلی داخل و خارج کشور و کریدور شمال-جنوب چه تأثیری بر منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار خواهد داشت؟روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای گردآوری و انجام گردید. برقراری ترانزیت ریلی بندر چابهار موجب افزایش تعامل دولت جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها، جذب سرمایه های خارجی، رونق اقتصادی و افزایش اشتغال و مهاجرت معکوس با تقویت چشم گیر شهرسازی، ایجاد امنیت و ثبات سیاسی در منطقه ی شکننده خاورمیانه، تسریع در احیای راه ابریشم دریایی و اتصال این بندر به هارتلند "مکیندر" و بهره مندی از مزیت ژئوپلیتیکی آن خواهد شد
فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
57 - 84
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سیاسی یکی از شاخه های دانش جغرافیا است. علم جغرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه اول و فلسفه علم جفرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه دوم شناخته می شود. در این پژوهش به بررسی فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام پرداخته شده است. بنابراین با مفروض قرار دادن این که اولاً اسلام در تمامی زمینه های سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری قابل دفاعی برخوردار بوده و ثانیاً، به دلیل خلأ موجود در حوزه فلسفه جغرافیای سیاسی از منظر تفکر اسلامی، چنین تحقیقی انجام شده است. بر این اساس، ضمن مراجعه به متون و منابع اسلامی از جمله قرآن کریم، منابع روایی، متون فقه سیاسی، تاریخی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان در این رابطه، صورتبندی لازم با محتوایی مُستدل از جغرافیای سیاسی اسلامی تدوین گردیده است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به ویژه تحلیل محتوا انجام گرفته و نتایج حاصله نشان می دهد که اندیشه اسلامی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص در رشته جغرافیای سیاسی، مبتنی بر رهیافتی موسوم به رهیافت عقلانیّت وحیانی است.
چالش های همکاری دولت ها در نظام حکمرانی زیست محیط جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
110 - 140
حوزههای تخصصی:
گستردگی و ماهیت مرزگذر مسائل زیست محیطی از یک سو و اجماع معرفتی مبنی بر فوریت تهدیدهای ناشی از تخریب محیط زیست از سویی دیگر، کشورها را در چند دهه اخیر به این واداشته تا در چارچوب موافقت نامه های چندجانبه، رژیم های متعددی برای تدبیر مسائل زیست محیطی تعبیه کنند. با این حال عملکرد این رژیم ها از لحاظ میزان انطباق پذیری و رعایت پذیری به استثنای چند مورد، چندان کارآمد و مؤثر نبوده است. هدف مقاله حاضر پاسخ گویی به این سؤال است که چرا با وجود آگاهی فزاینده جامعه جهانی در مورد تهدیدات ناشی از تخریب محیط زیست، همکاری دولت ها در عمل با چالش روبرو بوده است؟ یافته های پژوهش گویای این موضوع است که جایگاه متفاوت کشورها در نظام بین الملل، موجب شکل گیری نظام هایی مختلف از همبستگی های شناختی و هویت های جمعی در میان کشورها شده که نتیجه آن تفاوت در ارجحیت های آن هاست. در حالی که در نزد کشورهای توسعه یافته مشکلاتی مثل آلودگی هوا، کاهش لایه اوزون و خطر از بین رفتن تنوع زیستی در اولویت است، دغدغه کشورهای درحال توسعه دست یابی به توسعه پایدار و ریشه کنی فقر است. چنین وضعیتی موجب کاهش در میزان نهادینگی ارزش های زیست محیطی و به تبع آن ناکارآمدی رژیم های بین المللی برای رفع این تهدیدات شده است. روش تحقیق مبتنی بر استدلال شرطی خلاف واقع یا برهان خلف است. نتیجه کلی مقاله این است که با تغییر انگاره های مربوط به طبیعت و محیط زیست و نیز اعمال اصلاحاتی در سازوکارها و روندهای حاکم بر نظام تصمیم گیری می توان به بهبود کارآمدی رژیم های زیست محیطی کمک کرد.
چشم انداز خروج آمریکا از غرب آسیا در پرتو سیاست راهبردی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
174 - 224
حوزههای تخصصی:
آمریکا به عنوان مهم ترین کنشگر فرامنطقه ای نفوذ زیادی در غرب آسیا پیدا کرده و ائتلاف های نظامی و امنیتی متعددی با دولت های درون منطقه ای منعقد ساخته است. روندهای نوظهوری نظیر افزایش روز افزون قدرت چین و شکوفایی نفت شیل در آمریکا منتج به تولید فرض کاهش اهمیت غرب آسیا برای این کشور و متعاقباً تشدید روند خروج شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی پنداره خروج آمریکا از غرب آسیا در سپهر اهداف و راهبردهای منطقه ای است. هدف محوری پاسخگویی به این سوال است که آیا آمریکا در پرتو سیاست راهبردی منطقه ای، قصد خروج از غرب آسیا را دارد؟ فرضیه پژوهش این است که اهداف آمریکا در غرب آسیا از قاعده پابرجایی پیروی کرده و تغییر محسوسی نیافته است، اما راهبرد جنگ پیاده نظام و دخالت مستقیم به دلیل فرسایشی بودن، هزینه زیاد و فرجام نامشخص، به سمت راهبرد هوابرد و عملیات نقطه ای، مداخله غیرمستقیم و درگیر ساختن بازیگرن منطقه ای سوق پیدا کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اهداف آمریکا از جمله امنیت اسرائیل، کنترل قیمت و کریدورهای انرژی، سد نفوذ چین و روسیه، تجارت جنگ و تسلیحات و سد نفوذ ایران و جستارگشایی از راهبردهایی نظیر موازنه سازی فراکرانه ای، شبکه سازی پایگاهی، طعمه گذاری، آتش بیاری معرکه، عملیات پهپادی، تشکیل ناتوی عربی و تجزیه و تسخیر نه تنها نشانگر قصد خروج نیست، بلکه حاکی از تلاش جهت حضور بلندمدت است. روش پژوهش کیفی بوده و از رویکرد تحلیل اسنادی بهره برده شده است.
قزاقستان و کمربند اقتصادی جاده ابریشم؛ فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
199 - 227
حوزههای تخصصی:
قزاقستان در قلب اوراسیا بوده و به دلیل داشتن منابع انرژی و مزیت ترانزیتی و لجستیکی از نقاط مهم ارتباطی جهان و دارای اهمیت ویژه در محاسبات استراتژیک قدرت های بزرگ است. همچنین در مسیر اصلی کمربند اقتصادی جاده ابریشم جدید چین قرار دارد. این مقاله به بررسی مزایا و چالش های این طرح برای کشور قزاقستان و نوع مواجهه این کشور در قالب برنامه «راه روشن» می پردازد. این مقاله با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از تحلیل کیفی به بررسی تاثیر متغیرها بر یکدیگر می پردازد. یافته ها نشان می دهد توسعه و تعمیق روابط تجاری اقتصادی با منطقه، توسعه خطوط انرژی و ترانزیت از فرصت هایی است که طرح مذکور برای قزاقستان ایجاد می نماید. از سوی دیگر تشدید رقابت روسیه، هند، آمریکا در منطقه، افزایش حساسیت های ناسیونالیسیتی ناشی از نفوذ فرهنگی چین، عدم تعادل بخش تجاری و خطر بدهی خارجی از چالش های اساسی همکاری در قالب این طرح برای قزاقستان است.
بررسی روابط ایران و تاجیکستان از منظر هیدروپلیتیک و ژئوکالچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
35 - 56
حوزههای تخصصی:
آسیای مرکزی به واسطه اهمیت ژئواستراتژیک خود، در نظر قدرت های منطقه ای و جهانی جایگاه بسیار مهمی دارد و این قدرت ها همواره در تلاش برای حضور در این منطقه بوده اند. بگونه ای که از سده نوزده به بعد یکی از مناطق حساس ژئوپلیتیک جهان بوده است. در میان ویژگی کلان راهبردی این منطقه در نظام ژئوپلیتیک جهانی در درون نیز این منطقه دارای برخی ویژگی ها و عناصر جغرافیایی است که آن را واجد برخی چالش های ژئوپلیتیک قرار داده است که از جمله مهم ترین آنها موضوع آب است. در این میان کشور تاجیکستان به دلیل دارا بودن بخش مهمی از منابع آب منطقه از موقعیت فرادستی در آسیای مرکزی برخوردار است. بنابراین آسیای مرکزی و به ویژه تاجیکستان به واسطه داشتن اشتراکات فراوان فرهنگی با ایران، واجد اهمیت استراتژیک برای ایران است. با توجه به چنین امری مساله پژوهش حاضر این است که ضرورت ژئوپلیتیک حضور ایران در تاجیکستان چیست و فرصت ها و ابزارهای موجود در این میان دربرگیرنده چه مواردی است، همچنین عرصه بازیگری ایران در ژئوپلیتیک این منطقه چیست؟ یافته های پژوهش گویای آن است که با توجه به موقعیت برتر هیدروپلیتیک تاجیکستان در آسیای مرکزی به نظر می رسد سرمایه گذاری ایران در پروژه های آبی تاجیکستان در کنار پیوندهای فرهنگی دو کشور می تواند راهکار مناسب و کم هزینه ای برای پیشبرد علایق ژئوپلیتیک ایران در راستای گسترش حوزه نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بوده و به دست بالای ژئوپلیتیک ایران نسبت به رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه ژئوپلیتیک منجر شود.
بازنمایی چالش های ژئوپلیتیکی پیش روی طرح ابتکاری یک کمربند یک جاده چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
1 - 34
حوزههای تخصصی:
در چارچوب دکترین ظهور مسالمت آمیز که برای تهدیدزدایی از قدرت یابی چین در نظم جهانی قرن بیست و یکم مطرح شد، شی جینپینگ، رییس جمهور چین، جهت احیای جاده ابریشم، طرحی را اعلام داشت که از دو مؤلفه تشکیل شده بود و با نام "ابتکار یک کمربند، یک جاده" معروف شد. به تحقق رساندن این ابتکار، مستلزم عبور از چالش های فراوانی است که مهم ترین آنها را می توان چالش های ژئوپلیتیکی دانست. پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به منظور بازنمایی چالش های ژئوپلیتیکی پیش روی دولت چین برای تحقق بخشیدن به"ابتکار یک کمربند یک جاده" انجام گرفته است. پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که چه چالش های ژئوپلیتکی بر سر راه این ابتکار وجود دارد و فرض مقاله مبتنی بر ارائه چالش های 12گانه ای است که عملی شدن این ابتکار را مورد تردید قرار می دهد. در نتیجه یافته های تحقیق، فرضیه ما را تایید می نماید.
Sino-ASEAN Geopolitical Relations through International Student Mobility: Manifestations of Soft Power through Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
412 - 429
حوزههای تخصصی:
China has become a competitive player in the global higher education landscape with a growing number of Chinese universities being part of the global rankings. With the significant improvement in the quality of some Chinese universities, education as a soft power was deployed by China toward ASEAN countries. This strategy was particularly evident in PRC Ministry of Education’s appeal to Chinese universities to serve the nation’s diplomatic strategies. This paper puts into perspective Sino-ASEAN people-to-people exchange and institutional linkages in the aspect of education. Overall, the article examines the intersections of soft power, geopolitics, and student mobility as situated in the Sino-ASEAN context. Through secondary data analysis, the trend of student mobility from ASEAN countries to China was traced. The results reveal that the ASEAN student outflows to China have been gradually increasing. By strategically accepting more ASEAN students to Chinese universities, China assists in the development of ASEAN’s human resources and continues to be perceived as a partner in the region’s development.
بازنمایی نقش ایالات متحده در نظریه های ژئوپلیتیک سه دوره کلاسیک، مدرن و پست مدرن (1890 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
25 - 42
حوزههای تخصصی:
قسمت اعظمی از فرایند توسعه ژئوپلیتیک، مرهون نظریه هایی بوده است که در دو قرن اخیر توسط دانشمندان جهانی اندیش مطرح شده است. نظریه های ژئوپلیتیکی با ماهیت پیش بینی وقایع نظام آینده جهانی، عموماً با مرکزیت موقعیت های جغرافیایی مختلف در عرصه رقابت قدرت جهانی مطرح شده اند. هدف اصلی این پژوهش، با روش جمع آوری داده به شکل اسنادی و کتابخانه ای و شیوۀ تحلیل اطلاعات توصیفی – تحلیلی، واکاوی نقش ایالات متحده در نظریه های ژئوپلیتیک سه دوره کلاسیک، مدرن و پست مدرن با رجوع به منابع معتبر بین المللی بر اساس دو طیف ازنظریه پردازان آمریکایی و غیر آمریکایی می باشد. در این مقاله با بررسی 30 نظریه از تئوریسین های ژئوپلیتیک استدلال شده است که هر کدام از این اندیشمندان سعی دارند که با توجه به استراتژی و منافع کشور خود، به نوعی نقش ایالات متحده را در نظم جهانی به عنوان تهدید یا فرصت در نظام ژئوپلیتیک جهانی، به دولتمردان کشور خود یا جهانیان بازنمایی کنند؛ بنابراین، از سرآغازنظریه پردازی ژئوپلیتیکی در اواخر قرن نوزدهم تا سال 2020، ردپای هژمونیک ایالات متحده همواره به چشم می خورد.
تبیین دکترین پیرامونی رژیم صهیونیستی اسرائیل در قفقاز و آسیای مرکزی (با تاکید بر آذربایجان و قزاقستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
25 - 46
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی اسرائیل از دهه 1960 سعی کرد که با دکترین اتحاد پیرامونی از انزوای ژئوپلیتیکی خارج شده و به ارتباط با سایر کشورها اقدام کند. در این میان مناطقی نظیر مدیترانه، شمال آفریقا، قفقاز و آسیای مرکزی در اولویت اسرائیل قرار گرفت. در این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی دکترین پیرامونی اسرائیل در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان دو حوزه ی ژئوپلیتیکی مهم در شمال ایران پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش که اکثرا از متون و وب سایت های معتبر خارجی استخراج شده است نشان می دهد که دکترین پیرامونی اسرائیل علی رغم شروع خوب، نتوانست مشارکت های منطقه ای پایدار با پنج کشور (قرقیزستان، تاجیکستان، ارمنستان، ازبکستان و ترکمنستان) ایجاد کند. در نقطه مقابل دکترین پیرامونی اسرائیل در آذربایجان و قزاقستان نسبت به این پنج کشور تا حدودی موفقیت آمیز بوده است. در این راستا محرک های اصلی رژیم اسرائیل برای روابط با آذربایجان و قزاقستان نشان دهنده نتایج یکسانی می باشد نظیر تامین منابع انرژی (40 درصد از آذربایجان و 15-25 درصد از قزاقستان)، وجود دو کشور با جمعیت اکثریت مسلمان و ساختار لائیک و استفاده از این اهرم، استفاده از کشور ایالات متحده آمریکا و لابی های خود در کنگره این کشور برای روابط با آذربایجان و قزاقستان، فروش تسلیحات و همچنین هم مرز بودن این کشورها با ایران و استفاده نظامی و سایبریک از این ظرفیت در راستای استراق سمع.
Geopolitical Power Balancing in Biden’s Strategic Policy Making(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
26 - 46
حوزههای تخصصی:
The balance of geopolitical power of the United States during the last decades was changed. Biden tries to examine US security policy in the third decade of the 21st century by providing a “geopolitical balancing”. The geopolitical balance of the main axis of strategic policy-making should be in the regional security approaches. The main axes of the geopolitical balance of strategic policy- making in regional environments should be the power limitation, containment and balancing the power of the China, Russia, and Iran. Understanding the US security policy in the geopolitical field has generally been accompanied by the signs of change. Barack Obama took advantage of the geopolitical balance of power. Donald Trump policy making was based on the regional and international hegemony. The strategic hegemonic policy system has put regional hegemony on the agenda and need to be addressed in order to make US policy strategic and enforce it. Each US president has adopted a specific form of security policy making in the regional environment. The main question of the article is “Should a strategic policy making of Joe Biden be in a regional environment?” The hypothesis of the article is based on the view that “Biden uses strategic policy making threat of balancing to counter the various rival actors as so China, Russia and Iran.” Threat balancing theory has been used in compiling the article. Threat balancing theory was a special form of US strategic behavior of the power equation to limit and containing the rise of others as so emerging actors. The methodology of article based on data analysis and content analysis.
How can Geopolitical Agents Restrain an Emerging Power’s Global and Regional Leadership? Evidence from Brazil(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
268 - 298
حوزههای تخصصی:
The investigation of the content and circumstances of domestic influences on foreign policy outcomes constitutes part of the challenge of conceptualization in foreign policy analyses. This paper contributes to that research agenda, aiming to isolate and to analyze the crucial causal forces of Brazil’s international power projection (or lack thereof). To achieve these objectives, the paper uses the model of neoclassical geopolitics, emphasizing geopolitical agents’ perceptions and capacities as pivotal domestic variables, and undertakes an empirical test on a single case study of Brazilian geopolitical design (2003-2018). The paper adopts a qualitative phenomenological approach, operationalized by techniques of process tracing and discourse analysis. Results show that the deterioration of Brazil’s relative potential and the lack of improvement of Brazil’s position in foreign affairs are most likely explained by (a) geopolitical agents’ choices, which have made (b) South American integration a top priority with respect to Brazil’s geopolitical design
بررسی و تحلیل جایگاه توانمندی نظامی در قدرت نرم کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
44 - 71
حوزههای تخصصی:
حدود سه دهه است که از طرح اصطلاح قدرت نرم توسط جوزف نای می گذرد. وی در این مفهوم، فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی را به عنوان منابع قدرت نرم و توان نظامی و مشوق های اقتصادی را در طیف قدرت سخت و نقطه مقابل قدرت نرم قرار می دهد. این در حالی است که شواهد و مستندات علمی حاکی از این دارند که برخلاف دیدگاه رایج، ظرفیت نظامی نیز می تواند به شرط تبعیت از هستی شناسی قدرت نرم، در این قدرت ایفای نقش نماید. به همین منظور این پژوهش با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این مسئله پاسخ دهد که توانمندی نظامی یک کشور چگونه و بر اساس چه مولفه هایی می تواند بر قدرت نرم کشور موثر باشد. در همین راستا یافته های پژوهش حاکی از این دارد با توجه به اینکه ماهیت قدرت نرم بر بنیاد جذابیت استوار می باشد لذا منابع مختلفی از یک دولت-ملت، قادر به نقش آفرینی در این شیوه قدرت خواهند بود. از همین رو ظرفیت نظامی یک کشور نیز می تواند به کمک شیوه هایی چون: کمک به آموزش نیروهای نظامی کشورهای خارجی، مشارکت در اعزام نیروهای حافظ صلح در مناطق تحت درگیری و منازعه، کمک به حفظ امنیت بین الملل در چارچوب چند جانبه گرایی، برگزاری یا حضور موثر در آخرین نمایشگاه های تجهیزات نظامی، حفظ و ارتقا روابط نظامی صلح آمیز با کشورهای نظام بین الملل و.. در قدرت نرم نقش فعالی را ایفا نماید.