فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با بحرانی شدن هرچه بیشتر وضعیت خشکسالی دریاچه ارومیه و آسیب پذیری روزافزون سکونتگاه های روستایی در برابر این بلای طبیعی، اهمیت رویکرد مقابله با این تهدید را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تنوع معیشتی به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنار آمدن با شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کمی پیمایش بوده است، بنابراین از روش های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. برای این منظور 43 روستا از مناطق مختلف شش شهرستان واقع در کرانه شرقی دریاچه ارومیه با درجات مختلفی از در معرض خشکسالی بودن و همچنین در سطوح مختلف از نظر برخورداری از امکانات توسعه با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید و سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که اتخاذ رویکرد معیشتی منجر به تاب آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بوده است. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی درزمینه راهکاری عملی تنوع معیشتی و تاب آوری روستایی ارائه شده است.
تحلیل اثرات تالاب زریوار مریوان بر دارایی های معیشتی خانوارهای روستایی حاشیه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مشارکت در توسعه روستایی بخش خشکبیجار شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه روستایی، ارتباطی تنگاتنگ با مشارکت روستاییان دارد؛ چرا که مشارکت در واقع کارآیی برنامه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی را افزایش می دهد. ضعف مشارکت مردمی در جامعه روستایی، از پویایی روستاها می کاهد و رشد و شکوفایی روستاها را با دشواری مواجه می سازد. در این مقاله تلاش شده است تا به تحلیل نقش مشارکت های مردمی در توسعه روستاهای بخش خشکبیجار شهرستان رشت پرداخته شود. بر روی 400 نفر از روستاییان در 18 روستای نمونه بخش خشکبیجار شهرستان رشت مطالعه شده است و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. پس از تهیه پرسشنامه و بررسی اعتبار روایی و پایایی آن با مقدار آلفای کرونباخ (81/0)، پرسشنامه ها در بین روستاهای نمونه در بین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها با استفاده از مؤلفه های سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی خانوارها، میزان رضایت و میزان مشارکت روستاییان، در فرآیند توسعه روستایی از طریق آزمون های ویلکاکسون، همبستگی اسپیرمن و کروسکال والیس اقدام شده است. نتایج نشان داد میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی محدوده مورد مطالعه ایفا می کند و متناسب با اندازه جمعیت روستاها، میزان مشارکت روستاییان بیشتر می شود. میل به مشارکت به ویژه مشارکت فکری، مشورتی،کاری و فیزیکی در میان روستاییان در حد مطلوبی است و با افزایش توان اقتصادی روستاییان بخش خشکبیجار، میزان مشارکت مردم در طرح ها و پروژه های توسعه ای روستاها افزوده خواهد شد. بی شک انگیزه ی مشارکت در بین روستاییان بیش از هر چیزی به اقدامات فرهنگی و آگاهی بخشی به آن ها بستگی دارد.
سنجش و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان های کشور طی برنامه چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایلی که برای تبیین مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری و به خصوص در مراحل گذار اقتصادی در کشورهای درحال توسعه ارائه گردیده، دستیابی به شغل و شغل بهتر است. این موضوع بر اساس داده های اقتصاد ایران نیز مصداق دارد و با مدل های ارائه شده برای مهاجرت و به ویژه مدل هریس و تودارو، که دلیل عمده مهاجرت از روستا را دستیابی به شغل بهتر و درنتیجه درآمد انتظاری بالاتر در مناطق شهری می داند، تطابق دارد. بر این اساس، تفاوت سطح توسعه بازار کار در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری و روند تغییرات آن می تواند شاخصی از روند و شدت مهاجرت بین این مناطق را به دست دهد و از این رو، شناخت و رتبه بندی مناطق روستایی از حیث توسعه بازار کار اهمیت می یابد. تعیین و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی به تفکیک استان های کشور، هدف اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. برای تعیین سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی، از چهار شاخص اساسی نرخ بیکاری، سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص، سهم اشتغال در بخش خصوصی و سهم اشتغال در بخش صنعت استفاده گردیده و برای تلفیق آنها از روش های تحلیل چندمتغیرة تحلیل عاملی و برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل (TOPSIS) در دوره زمانی برنامه چهارم توسعه استفاده شده است. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان ها در طول برنامه چهارم توسعه تغییر چندانی نیافته و این درحالی است که همان تغییرات اندک در میزان توسعه یافتگی مناطق نیز به روش تعیین آن بستگی داشته است.
مدیریت مواد زاید محیط زیست روستا و نقش آن در توسعه پایدار؛ با تأکید بر مشارکت های مردمی
حوزههای تخصصی:
سنجش درجة اثرگذاری کارخانة ذوب آهن کردستان بر توسعة نواحی روستایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسع? صنعتی در نواحی روستایی دربردارندة پیامدهایی است که بی توجهی به آنها، نتایج ناگواری را به بار می آورد. در پژوهش حاضر به سنجش درج? تأثیرگذاری کارخان? ذوب آهن کردستان بر توسع? نواحی روستایی پیرامون پرداخته می شود. بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد مقایسه ای بهره گرفته شده است. جامع? آماری پژوهش، روستاهای پیرامون کارخانه اند که بر اساس فاصله، در سه لای? 5، 10 و 15کیلومتری از کارخانه طبقه بندی گردیده اند. سپس، با هدف تعیین محدود? احتمالی تأثیرگذاری، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و در مجموع 20 روستا شناسایی شدند. در هر روستا، با انتخاب 15 درصد از روستاییان (نخبگان روستایی)، به بررسی و مطالعه پرداخته شد. برای جمع آوری داده ها، پرسش نام? محقق ساخته به کار رفت. برای تعیین اعتبار ابزار پژوهش نیز از روش تحلیل عاملی، و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. آمار? KMO (510/0 تا 690/0) و ضریب آلفای کرونباخ (610/0 تا 864/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تعیین درج? تأثیرگذاری کارخان? ذوب آهن بر روستاهای پیرامون روش ترکیبی تاپسیس و آنتروپی به کار رفت، و در مدل سازی درج? تأثیرگذاری، نرم افزار Arc-GIS 9.3 راهگشا گردید. یافته ها نشان داد که محدود? واقعی تأثیر کارخان? مورد مطالعه، در هشت روستای پیرامون خلاصه می گردد. کارخانه بیشترین تأثیر کاهشی را بر مشارکت روستاییان در پروژه های توسع? روستایی گذاشته، در حالی که بیشترین تأثیر افزایشی در بخش زیرساختی رخ نموده است. ن نتایج حاصل از تاپسیس و آنتروپی مشخص می ساخت، لیکن بیشین? تأثیر آن بر دو روستای کریم آبادعلی-وردی و یالغوزآغاج متمرکز بوده است.
تحلیل رهیافت مشارکت سازمانهای سنتی تولید گروهی در بهره برداری بهینه از منابع آب، خاک و توسعه روستایی (بر اساس مطالعات میدانی در استان زنجان و خراسان)
حوزههای تخصصی:
واکاوی سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های شرکت های تعاونی که نقش مهمی در زندگی مردم، به ویژه روستاییان و کشاورزان دارد، شرکت تعاونی تولید روستایی است، که همواره به عنوان یکی از راه های اساسی برای فائق آمدن بر مشکلات کشاورزی مطرح بوده است. بنابراین، توجه به رشد و توسعة شرکت های تعاونی به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، که در سایة شناخت مفاهیم موفقیت تعاونی ها شکل می گیرد، بسیار ضروری است. پژوهش حاضر به تحلیل سازه های اجتماعی مؤثر بر موفقیت تعاونی های تولید روستایی پرداخته است. بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی با رویکرد مقایسه ای بهره گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد بودند که جمعاً 1809 نفر عضو دارند و با استفاده از جدول پاتن و روش نمونه گیری طبقه ای به صورت متناسب 317 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از روش تحلیل عاملی، و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای کمّی کردن داده های کیفی که به صورت طیف 7گزینه ای سنجیده شده بود، از نظریة مجموعه های فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل مسیر (نرم افزار AMOSver20) استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تعاونی های تولید روستایی شهرستان بویراحمد ازلحاظ دستیابی به اهداف ازپیش تعیین شده (389/0 دامنة میانگین 012/0 تا 975/0) چندان موفق نبودند و تا رسیدن به حد موفقیت مطلوب فاصلة زیادی دارند. در این میان تعاونی تولید کاکان ازلحاظ میانگین (471/0) دستیابی به اهداف تفاوت معناداری با سایر تعاونی های مطالعه شده دارد و موفق تر عمل کرده است.
تحلیل جغرافیایی پراکنش شاخص های کالبدی مسکن روستایی ایران با رویکرد توزیع مطلوب فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل جغرافیایی و در رأس آن بحث سامان د هی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. تحقیق حاضر سعی دارد تا با گردآوری سنجه های مطلوب در بعد شاخص کالبدی مسکن، میزان برخورداری مناطق روستایی ایران از این شاخص ها را مشخص کرده و به کمک تکنیک های رایج، به رتبه بندی و سطح بندی این مناطق جهت تحلیل موضوع توزیع مطلوب فضایی در بعد کالبدی مسکن بپردازد و راه کارهای توسعة متعادل و برون رفت از حالت افتراق فضایی را پیشنهاد دهد.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. به این منظور داده های آماری مورد نظر، از سازمان مرکز آمار ایران، اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسش نامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران که شامل ۲۰ کارشناس و متخصص صاحب نظر در این زمینه است، استفاده شده است. جهت تحلیل و وزن گذاری داده های پژوهش نیز از مدل تأپسیس فازی و ویکور استفاده شده است. سپس، نتایج حاصل از این مدل ها با استفاده از تکنیک-های (میانگین رتبه ها، روش بردا و کپ لند) ادغام شده است و جهت روشن شدن ارتباط بین شاخص های کالبدی روستایی مسکن با عامل جمعیت روستایی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده به روشنی بیان گر نوعی ناهماهنگی بین موضوع پژوهش با رویکرد توزیع فضایی است؛ به طوری که تحلیل فضایی شاخص های مسکن، نشان دهندة این واقعیت است که بین استان های ایران از لحاظ شاخص های مسکن روستایی تفاوت معناداری وجود دارد.؛ به طوری که در استان های مرکزی و شمالی شاهد وزن مطلوبی تری نسبت به اغلب استان های جنوب و جنوب شرقی که به طور نسبی کم ترین ضریب شاخص های مسکن روستایی را از آن خود کرده اند، هستیم. این مسأله به نوعی گرایش به سمت عدم تعادل را نشان می دهد.
اصالت و ارزش: شایان ذکر است که مطالعة کمّی در زمینة شاخص های کالبدی مسکن روستایی با رویکرد و تکنیک به کاررفته صورت گرفته است و اگر پژوهشی صورت گرفته است، بر روی مناطق شهری بوده که همین مسأله می تواند باعث تمایز پژوهش حاضر از سایر تحقیقات شود.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی و شهری ایران در بخش های عمده فعالیت با استفاده از ضریب FLQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت فعالیت پایه ای اشتغال زنان روستایی و شهری در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و شهری و همچنین، توزیع فضایی آنها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور را دربر می گرفت، که آمار و اطلاعات آنها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شد و با استفاده از ضریب FLQ ، بخش های پایه صادرکننده نیروی کار مشخص شدند. نتایج نشان داد که در بخش کشاورزی، نواحی شمال، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای در اشتغال زنان روستایی و بخش هایی از استان های قم، لرستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، خراسان جنوبی یزد و کرمان از نواحی پایه و صادرکننده نیروی کار زنان شهری به شمار می روند؛ در بخش صنعت نیز نواحی شمال غرب، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه اشتغال زنان روستایی و شمال و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری محسوب می شوند؛ و در بخش خدمات نیز نواحی شمال و شمال غربی کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان روستایی و نواحی شمال کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری است.
بررسی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی (مورد مطالعه: بخش دهدز شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، دو نهاد دهیاری و شورای اسلامی، نهادهای محلی مشارکت کننده در مدیریت و توسعه روستایی بوده اند. نکته مهم در این زمینه، تعاملات این دو نهاد با یکدیگر در راستای توسعه نواحی روستایی است؛ زیرا دهیاری، نهادی اجرایی است که در راستای تصمیمات و مشارکت شورای اسلامی اقدام می کند؛ بنابراین، ارزیابی تعاملات دهیاران و شورای اسلامی در مدیریت و توسعه نواحی روستایی برای مشخص کردن مسائل و مشکلات در این زمینه و بهبود شرایط کنونی اهمیت دارد. پژوهش حاضر، بررسی کمّی و از نوع توصیفی - تحلیلی است. روش پژوهش نیز پیمایشی (میدانی) است. جامعه بررسی شده شامل افراد ساکن در روستاهای دارای دهیاری و شورای اسلامی در بخش دهدز شهرستان ایذه، بالغ بر 13021 نفر است. براساس رابطه کوکران، حجم نمونه بالغ بر 373 نفر محاسبه شد. نتایج نشان دادند به طور کلی تعاملات بین دهیاران و شوراهای اسلامی چندان مطلوب نیستند. بررسی آزمون تی تک نمونه ای و الگوی معادلات ساختاری، بیان می کند شاخص اجتماعی، از نظر تعاملات دهیاران و شوراهای اسلامی وضعیتی مناسب، اما از نظر شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی وضعیت ضعیف تری داشته اند و تعاملات و روابط، نامطلوب بوده اند. نوع روابط دهیاران و شوراهای اسلامی بایستی زمینه ساز توسعه پایدار شود؛ درحالی که نتایج، چنین وضعیتی را نشان نمی دهند؛ بنابراین، دهیاران و شوراهای اسلامی باید همه شاخص های توسعه را به صورت یکپارچه دنبال کنند و با ایجاد تعاملات در همه شاخص ها، مدیریت و توسعه روستاها را محقق کنند.
اولویت بندی دهستان های شهرستان مشگین شهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربیات جهانی نشان میدهد بخش کشاورزی به لحاظ تامین مواد غذایی، اشتغالزایی، تأمین ارز و نیز تأمین نیازهای سایر بخشهای اقتصادی من جمله بخش صنعت و نیز سهمی که در تولید ناخالص ملی بر عهده دارد قابل توجه است. از آنجایی که قابلیتها و مزیتهای نسبی محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی اعم از امکانات و شرایط جمعیتی، تولیدی، جغرافیایی، اقلیمی، زیرساختی و... همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پارهای از مناطق روستایی به لحاظ توسعه کشاورزی به مناطق دیگر میشود. بدین منظور شناخت مزیتها و توانهای محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی، از اصول بنیادین برنامهریزیهای توسعه روستایی و کشاورزی محسوب گردیده و راهکارهای عملی نیز با تبیین وضع موجود معنا مییابد. هدف این مقاله، اولویتبندی دهستانهای شهرستان مشگینشهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی میباشد. تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد نظر را کلیه بهرهبرداران کشاورزی در شهرستان مشگینشهر تشکیل دادند. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 185 نفر تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحبنظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. هم چنین پس از انجام یک مطالعه راهنما و آزمون پایایی پرسشنامه ضریب کرونباخ آلفا 82/0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از تکنیک TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در این تکنیک، فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص به طور یکنواخت افزایشی (یا کاهشی) است. بدان صورت که بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشاندهنده ایده آل مثبت بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل منفی برای آن خواهد بود. هم چنین شاخص ها مستقل از هم هستند. در نهایت، نتایج مدل تصمیمگیری چند معیاره بر اساس وزنهای محاسبه شده نشان داد که در بین دهستانهای شهرستان مورد مطالعه دهستانهای مشگین شرقی و قرهسو از حیث توسعه کشاورزی به ترتیب در رتبه اول و دوم و دهستان نقدی در رده آخر قرار دارد. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهاداتی کاربردی ارائه شده است.
بررسى تطبیقى مشارکت هاى سنتى با مشارکت هاى نوین در جامعه ی روستایى ایران
حوزههای تخصصی:
رتبه بندی خشکسالی روستاها با رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به معنای کمبود بارش در یک مدت زمان طولانی و کاهش منابع آبی است. از پیامدهای خشکسالی محدودیت های مؤثر بر امنیت غذایی و امرار معاش بیش از دو میلیارد نفر از مردم ساکنان نواحی خشک، به ویژه ساکنان روستایی می باشد. در این راستا تبیین میزان ادراک محیطی روستائیان در مواجه با پدیده خشکسالی و آمادگی مواجه با پیامدهای آن بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی خشکسالی با توجه به رویکرد ادراک محیطی از نظر ساکنان روستایی است. با توجه به هدف تحقیق و موضوع مورد مطالعه، فرضیه مقاله به صورت کاربست ذیل تبیین شده است: به نظر می رسد میزان ادراک محیطی ساکنان نواحی روستایی از پدیده خشکسالی متفاوت است. روش شناسی مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای شیوه پیمایشی است. در این مسیر از تکنیک مپک، جهت رتبه بندی فضایی ادراک محیطی روستائیان در برابر پدیده خشکسالی استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با تکیه بر مطالعات عمیق میدانی و با استفاده از مدل های کمی، به رتبه بندی سکونتگاه های روستایی محدوده مورد مطالعه پرداخته است؛ بدین صورت که ابتدا وزن هر کدام از معیارها پس از تکمیل پرسشنامه و ورود داده ها به Spss با آنتروپی شانون تعیین مشخص گردید و از تکنیک (MAPPAC) جهت رتبه بندی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساکنان نواحی روستایی نظیر رضی آباد دلفارد و میجان رتبه اول، فتح آباد رتبه دوم خاردان رتبه سوم را به دست آوردند و نسبت به سایر روستاها از رتبه بالاتری در ادراک محیطی خشکسالی برخوردارند و توانسته اند سازگاری بیشتری به سبب شناخت از محیط و درک آن با فضای پیرامونی و جوامع روستایی خود داشته باشند.
برآورد میزان تأثیرپذیری الگوی مسکن روستایی از تغییرات فرهنگی در زندگی روستاییان در شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی به عنوان عنصری مادی و فرهنگی در دهه های اخیر از تغییرات و دگرگونی هایی وسیعی برخوردار شده است. در این میان، عده ای خواهان حفظ چهره سنتی مساکن روستایی و گروهی نیز چنین تحولاتی را اجتناب ناپذیر و نتیجه فرایند جهانی شدن می دانند. در این مقاله تلاش شد تا تأثیر تغییرات فرهنگی در زندگی روستاییان بر الگوی مسکن روستایی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 232 خانوار نمونه ی منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتاً قوی با ضریب 473/0 بین شاخص های تغییرات فرهنگی و الگوی مسکن روستایی وجود دارد، به نحوی که شاخص های تغییرات فرهنگی حدود 1/35 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نماید. رواج فرهنگ مصرف گرایی به تنهایی 4/37 درصد بر تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه می نماید و بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های پلان معماری و کیفیت مسکن با ضرایب 36/0 و 23/0 بر جای گذاشته است. در توزیع فضایی رابطه بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در هفت روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل استفاده صحیح از مصالح بومی و تعمیر ساختمانهای قدیمی با وسایل رفاهی مدرن و امروزی، کوشش در حفظ و نگهداری از خانه های قدیمی و سنتی در روستاها، تدوین سند چشم انداز توسعه ای مسکن روستایی و غیره پیشنهاد شده است.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی با استفاده از مدل آمیخته بازاریابی (7p) (مورد مطالعه: دهستان جوزان، شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از فعالیت های اقتصادی پربازده و کارآفرین در دهستان جوزان شهرستان ملایر است. رونق این بخش از فعالیت اقتصادی می تواند منابع درآمدی را متحول کند و به پایداری درآمد روستاییان منجر شود. به منظور توسعه و گسترش این فعالیت اقتصادی به تمهیدات ویژه ای ازجمله بازاریابی نیاز است که مطابق با اصول علم بازاریابی باشد. هدف این مقاله ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش های کمّی و مدل آمیخته بازاریابی p7 است. در این پژوهش، آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، ترویج، مردم، قیمت و محصول است. جامعه آماری، کارکنان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان ملایر، گردشگران و دهیاران روستاهای دهستان بودند که از بین آن ها 93 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که چهار نفر کارشناس، هفت نفر دهیار و 82 نفر گردشگر آزموده شدند. بر اساس پرسش نامه محقق ساخت به گردآوری داده ها پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss و روش تحلیل عاملی و آزمون های رتبه بندی فریدمن و t صورت گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی و اولویت بندی عامل های بازاریابی گردشگری دهستان حاکی از اهمیت زیاد دو عامل مردم و مکان است. نتایج مدل تحلیل عاملی نشان داد که از بین این هفت عامل، دو عامل مکان و برنامه ریزی بیشترین درصد از واریانس مجموعه گویه ها را دارند.
تحلیل عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی مورد مطالعاتی: (دهستان مهروئیه- شهرستان فاریاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به آسیب پذیری شدید مساکن روستایی، پرداخت اعتبارات ارزان قیمت به روستاییان به عنوان یکی از مهم ترین راهبردهای بهسازی مسکن در کشور، به ویژه در دهه اخیر بوده است. بنابر این مطالعه و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به دریافت این تسهیلات، یکی از مهم ترین مسائلی است که می تواند در اجرای موفق این راهبرد نقش مؤثری ایفا نماید. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستائیان به دریافت تسهیلات بهسازی مسکن روستایی و بر اساس روش میدانی در دهستان مهروئیه شهرستان فاریاب استان کرمان انجام شده است. روش تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و میدانی بوده و داده های میدانی با پرسشنامه جمع آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS ، استفاده شده است. همچنین سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 73/0 است. جامعه آماری این تحقیق را خانوارهای دهستان مهروئیه تشکیل می دهند که در بین سال های 1392-1386 از تسهیلات بهسازی مسکن استفاده نموده اند. تعداد این خانوارها شامل 1078 واحد می باشد و حجم نمونه با روش نمونه گیری کوکران 200 خانوار محاسبه شد که با استفاده از روش طبقه ای با انتساب متناسب در بین روستاهای دهستان مهروئیه توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین دریافت تسهیلات بهسازی و فقدان مسکن ملکی ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین وضعیت اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی بر ایجاد گرایش به دریافت تسهیلات مسکن روستایی نقش تعیین کننده ای دارند، و با بررسی مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و اداری- اجرایی مشخص گردید که مؤلفه اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته است.
تحلیل رضایت مندی روستاییان از عملکرد دهیاران در مدیریت نوین روستایی شهرستان اسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة همه جانبه و پایدار روستایی، هنگامی محقق می شود که روستاییان، از عملکرد دهیاران به عنوان بازوی اجرایی مدیریت روستایی رضایت مطلوب داشته باشند؛ زیرا رضایتمندی مطلوب روستاییان از عملکرد دهیار، عامل اصلی بهبود مستمر در افزایش کارایی و بهبود کیفیت مدیریت جامع روستایی به شمار می رود. در این مقاله، رضایتمندی ساکنان روستاها از ابعاد مختلف عملکرد دهیاران، به روش توصیفی- تحلیلی ارزیابی می شود و درادامه، عوامل مؤثر بر آن تحلیل می شوند. این پژوهش، به روش توصیفی و با پیمایش میدانی صورت گرفته است. جامعة آماری این پژوهش، شامل تمامی ساکنان روستاهای دارای دهیاری (40,752 نفر) در شهرستان اسکوست که 220 نفر از ساکنان به عنوان نمونه، با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارspss18و از آماره های میانگین، انحراف معیار، ضریب تغییرات و رگرسیون لجستیک ترتیبی استفاده شد. رضایت روستاییان از عملکرد دهیاران، در پنج بعد شامل اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، ایمنی و زیست محیطی بررسی شد. مطابق یافته ها، 3/63 درصد از پاسخگویان، از عملکرد دهیار در روستاهایشان رضایت متوسط و بالاتر دارند. همچنین براساس نتایج رگرسیون لجستیک ترتیبی، عملکرد اجتماعی دهیاران در مقایسه با سایر ابعاد، بیشترین تأثیر را بر سطح رضایتمندی روستاییان داشته است.
اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی مورد: شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت غذایی جامعه روستایی یکی از اهداف اساسی در برنامه های توسعه روستایی است. در همین راستا با توجه به روند رو به گسترش شهرنشینی در کشورمان و تأثیرات آن بر روی سکونتگاه های روستایی، در تحقیق حاضر به بررسی اثرات روابط اقتصادی شهر و روستا بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستاهای شهرستان زنجان بوده است. شهرستان زنجان در سال 1390، دارای 97225 نفر جمعیت روستانشین، 26429 خانوار، 13 دهستان و 248 روستای دارای سکنه بوده است. 54 روستا با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( آزمون یومن ویتنی و تی دوگروهی) و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی و سبد غذایی استاندارد و محاسبه روابط اقتصادی شهر و روستا از شاخص های مرتبط و به صورت طیف لیکرت استفاده شده است. طبقه بندی وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی نشان داد 31.73 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 43.1 درصد دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 15.52 درصد دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 9.65 درصد خانوارها نیز دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین روابط اقتصادی بین روستا و شهر در محدوده مورد مطالعه، در مجموع اثرات مثبتی بر روی امنیت غذایی خانوارهای روستایی نداشته است.