فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
توزیع عادلانه و مناسب سرمایه ها، امکانات و خدمات در هرکشور معمولا در روندهای متفاوتی صورت گرفته و با پیچیدگی های مختلفی مواجه است. برای رفع این پیچیدگی ها، دولت ها با اعطای مزیت های ساختاری و نسبی در برطرف کردن مشکلات و توزیع عادلانه ثروت، سرمایه ها و امکانات مالی و غیر مالی اقدام می کنند. ناتوانی های بالقوه طبیعی- اقتصادی مناطق کشور و دوری از کانون های قدرت سیاسی- اقتصادی و تصمیم گیری، باعث انزوا، توسعه نیافتگی و ایجاد تفاوت بین نواحی مرزی با دیگر نواحی کشور می شود. ایجاد بازارچه مرزی یکی از راهبردهای توسعه اقتصادی- فضایی برای رفع تبعیض و توزیع عادلانه ثروت در نواحی مرزی است که موجب اشتغال، کاهش مهاجرت جمعیت از مرزها، قانونمند کردن ترددها، کاهش قاچاق کالا، استفاده از منابع مشترک کشورهای همسایه، توسعه اقتصادی و درنهایت، توسعه وامنیت پایدار منطقه و کاهش تنش های ژئوپلتیکی دو کشور با افزایش مبادلات کالا و کم کردن فاصله مرکز- پیرامون و استفاده بهتر از اقتصاد فضا می شود. هدف این تحقیق، تحلیل مکانیابی بهینه بازارچه مرزی روستایی در شهرستان گنبد کاووس بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. برای انجام آن، از روش تصمیم گیری تاپسیس استفاده گردیده و اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و مشاهده میدانی تهیه شده است. جامعه تحقیق، مشتمل بر روستاهای مرزی استان گلستان در شهرستان گنبد کاووس بوده است. نتایج نشان داد در بین روستاهای کلیجه، ترشکلی، کرند، داشلی برون و خیرخوجه، روستای مرزی داشلی برون با شاخص شباهت 596/0 از اولویت برتری برای ایجاد بازارچه مرزی برخوردار است و پس از آن، به ترتیب روستاهای ترشکلی،کلیجه،کرند و خیر خوجه قرار دارد. همچنین شاخص های امکانات سکونتگاه ها و فاصله بازارچه تا مرز، نقش مؤثری در مکانیابی بازارچه های مرزی روستایی داشته که این امر در بالا بردن گردش مالی منطقه و شکل گیری مدل مطلوب اقتصاد فضا و نیز افزایش امنیت مناطق مرزی موثر بوده است.
تحلیل فضایی توسعه نواحی مرزی شرق کشور مورد: دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی یا ساماندهی همگن توسعه ی فضا، یکی از دغدغه های بنیادی سیاست مداران و برنامه ریزان در مقیاس های گوناگون ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای است. برنامه ریزی، ارتباط و جریان های میان سکونتگاه ها به ویژه در مناطق مرزی، نیاز به سازماندهی فضایی را برای نواحی روستایی به وجود می آورد تا مسائل کلان و ملی، همچون موضوعات امنیتی را بتوان دقیق تر و کارآمدتر سامان دهی کرد. با توجه به چنین اهمیتی، پژوهش پیش روی، کوشیده است تا سطح توسعه ی فضایی دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی را مطالعه کند. در پژوهش پیش رو، 23 شاخص از شاخص های توسعه ی فضایی واکاوی شده است. پژوهش، از لحاظ روشی علی- مقایسه ای است و با بهره گیری از روش شباهت به گزینه ی ایده آل (تاپسیس) و روش آنتروپی به بررسی آمایشی 11 دهستان از مجموع دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی پرداخته است. نتایج این پژوهش، نشان از آن دارد که دهستان ""مود""، در بالاترین سطح برخورداری نسبت به دیگر دهستان های مورد مطالعه قرار دارد. از لحاظ توسعه ی شاخص های اقتصادی- اجتماعی، آموزشی- فرهنگی، بهداشتی- درمانی و شاخص های زیربنایی، 6 دهستان شامل درح، مومن آباد، میغان، بندان، شوسف و گزیک بعنوان دهستان های نیمه برخوردار و چهار دهستان به ترتیب شامل قهستان، میاندشت، نهارنجان و عرب خانه به عنوان دهستان های محروم شناسایی شدند. از این رو، به نظر می رسد که سازمان فضایی در میان دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی، به شدت نامتوازن و نامتجانس است.
اولویت بندی استقرار صنایع روستایی در شهرستان مرودشت با استفاده از شاخص مرکزیت و مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مناطق روستایی درکشورهای درحال توسعه با چالش ها و مشکلات متعددی مانند گسترش فقر و تخریب فزآینده منابع طبیعی روبرو می باشند. از این رو بسیاری صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که یکی از مهم ترین راهکارهای مبارزه با فقرو جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، استراتژی صنعتی شدن روستاها می باشد. در واقع صنعتی شدن روستاها می تواند سنگ بنای توسعه در مناطق روستایی کشورهای درحال توسعه باشد. شهرستان مرودشت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جمعیت روستایی در سطح استان فارس می باشد. عدم وجود برنامه های مناسب درحوزه توسعه روستایی باعث شده این شهرستان با مسائل و مشکلات روبرو باشد و همین مشکلات زمینه را برای مهاجرت های روستایی فراهم نموده است. در این مقاله کوشش است که با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و AHP نسبت به مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع در سطح مناطق روستایی این شهرستان اقدام شود. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج، سیزده روستای محمدآباد، سیوند، بیدگل، فتح آباد سفلی، زنگی آباد، کوشک، کوه سبز، احمدآباد کته، حصار دشتک، خانمین، مهجن آباد، شول بزی و مجدآباد به عنوان سایت های مورد نظر انتخاب شدندکه از بین روستاهای مذکور، روستای فتح آباد سفلی با امتیاز نهایی 2402/0 به عنوان مساعدترین سایت برای استقرار صنایع روستایی در شهرستان انتخاب شد.
برآورد ارزش گذاری اقتصادی- تفرجگاهی آبشار و محوطه تفریحی خفر و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرح های مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاه های متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. آبشار و محوطه تفریحی خفر به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان فارس، از مناطق مهم گردشگری می باشد. لذا مطالعه ارزش اکوتوریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 226 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ٧۵ درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از آبشار مذکور می باشند. همچنین متغیرهای سن، اندازه خانوار، میزان تحصیلات، تمایلات زیست محیطی، درآمد و قیمت پپیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد دارند، ولی متغیرهای جنسیت و فاصله از لحاظ آماری معنی دار نبوده ولی علائم مورد انتظار را دارا بوده اند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 6758.8 ریال و ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی خفرسالانه حدود 540704000 ریال برآورد گردید.
ارزیابی و مقایسه سطوح پایداری در نظام تولید برنج شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، ارزیابی و مقایسه سطح پایداری در نظام تولید برنج شهرستان ساری بوده است. 22 شاخص منفرد مربوط به جنبه های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پایداری انتخاب شده است و پس از تعیین مناسبت آن با شرایط محلی کشت برنج در شهرستان ساری، به بررسی 287 نفر از کشاورزان برنج کار پرداخته شد. پرسشنامه ای برای گردآوری داده ها درباره عملیات کنونی کشاورزی در سه بخش الف) عملیات مدیریت زراعی؛ ب) عملکرد اقتصادی و ج) ویژگی های اجتماعی هر مزرعه طراحی شد. روش شناسی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن با توجه به اهمیت نسبی و تأثیر شاخص های اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی بر پایداری کل، از طریق بررسی دیدگاه کارشناسان به کار گرفته شده است. سپس از طریق ادغام شاخص های ترکیبی مربوط به سه مؤلفه پایداری، شاخص ترکیبی نهایی پایداری ساخته شد. نتایج نشان داد که 77/17% و 66/53% نظام تولید برنج به ترتیب در وضعیت ناپایدار و بالقوه ناپایدار است. با وجود اینکه مؤلفه اجتماعی پایداری در سطح رضایت بخشی قرار داشت اما جنبه های اقتصادی و اکولوژیکی هنوز در وضعیت ضعیف پایداری قرار دارند. به علاوه، پایداری مزرعه در بین کشاورزان استفاده کننده از روش مبارزه بیولوژیک، بذر کم محصول، عملیات مدیریت اگرواکولوژیک، دارنده زمین های یکپارچه و شرکت کننده در برنامه های آموزشی-ترویجی بیشتر بوده است. تحصیلات، نیروی کار خانوادگی، میزان خودمصرفی برنج، رابطه مثبت و مقدار برنج تولیدی، رابطه منفی معنی داری با پایداری اکولوژیکی داشته است. سن، تجربه کشاورزی، تحصیلات و میزان خودمصرفی، رابطه مثبت معنی دار با پایداری اجتماعی داشته است. همچنین تحصیلات، اندازه زمین، خودمصرفی، مقدار برنج تولیدی و شاخص بهره وری نیز با پایداری اقتصادی دارای رابطه مثبت معنی داری بوده است.
اولویت بندی سرمایه گذاری برای توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش دلفی (مطالعه موردی شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق ازنظر ماهیت یک تحقیق کاربردی است و هدف اصلی آن تعیین اولویت بندی سرمایه گذاری در پروژه های مختلف درزمینه صنایع تبدیلی کشاورزی در شهرستان همدان می باشد. قطعاً با تعیین اولویت های مختلف سرمایه گذاری درزمینه صنایع تبدیلی برنامه ریزی جهت توسعه این صنعت تسهیل و هدف دار گردیده و مانع از هدر رفت عامل سرمایه خواهد شد.
روش: تحقیق حاضر باهدف اولویت بندی سرمایه گذاری برای توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با استفاده از رهیافت دلفی صورت پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق متخصصین صنایع تبدیلی در شهرستان همدان بوده و جمع آوری داده های تحقیق بر اساس مراجعه حضوری و میدانی صورت گرفته است. پس از طراحی پرسشنامه ها توسط تیم طراح و تحلیل گر، اطلاعات و داده های تحقیق از طریق گروه دلفی این تحقیق که مجموعه ای مرکب از 39 نفر بوده که همگی از متخصصان و کارشناسان و افراد صاحب نظر درزمینه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی منطقه بوده اند، تدارک گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهند که تمامی فرآوری های محصول سیب زمینی در این اولویت بندی جزء اولویت های اصلی قرارگرفته اند، که این نشان دهنده استراتژیک بودن این محصول به دلیل تولید بالای سیب زمینی و وابسته بودن درصد زیادی از جمعیت کشاورز ساکن در شهرستان به این محصول می باشد. همچنین بر اساس نتایج تحقیق، صنایعی همچون تولید روغن آفتابگردان، تولید الکل و شربت ذرت و مارمالاد میوه ای با در نظر گرفتن همه شاخص ها از اولویت پایینی برخوردار بوده و کمتر ضروری به نظر می رسند.
محدودیت ها/ راهبردها: بررسی اولویت بندی سرمایه گذاری صنایع تبدیلی با بهره گیری از روش های محاسباتی و اقتصادی از پیشنهاد ها این تحقیق می باشد.
راهکارهای عملی: توجه به معیارهای مدت زمان بازگشت سرمایه، نرخ بازگشت اقتصادی و سرمایه اولیه پروژه در اولویت بندی سرمایه گذاری و همچنین در اولویت قرار دادن سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی محصولات سیر و سیب زمینی در منطقه مورد مطالعه.
اصالت و ارزش: نوآوری این مقاله اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی با بهره گیری از روش دلفی و در نظر گرفتن نظرات متخصصین این صنعت می باشد که نتایج حاصل از آن به طور گسترده و مؤثر قابل استفاده توسط سازمان های زی ربط در استان و حتی در مورد برخی نتایج در سطح کشور می باشد.
بررسی نگرش والدین به ادامة تحصیل دختران روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان سنقروکلیایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع آموزش دختران روستایی برای برنامه ریزی و توسعة روستایی امری ضروری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر ادامة تحصیل دختران روستایی (روستاهای شهرستان سنقروکلیایی) است. جامعة آماری این پژوهش، خانواده هایی بودند که دانش آموز دختر داشتند (2269N=). با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 360 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب توزیع شد و در نهایت 349 پرسشنامه تکمیل و تجزیه و تحلیل شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمع متخصصان و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ تأیید کرد. نتایج نشان دادند که دیدگاه والدین به تحصیل دختران منفی است. آزمون ناپارامتری من ویتنی مشخص کرد که نگرش والدین به ادامة تحصیل دختران در روستاهایی که دارای مدرسة راهنمایی دخترانه و دبیرستان دخترانه هستند، مثبت و در روستاهایی که فاقد این مدرسه ها هستند، منفی است. نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان دادند، والدین با تحصیلات بالاتر، نگرش مثبتی به ادامة تحصیل فرزندان دختر خود دارند. نتایج این پژوهش می تواند کمک شایانی به برنامه ریزان روستایی برای توسعة انسانی و روستایی و آموزش روستاییان کند.
اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی مشاغل خانگی زنان روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب پرداخته شده است. جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از زنان صاحب کسب وکار در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب بود که از بین آنها با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 140 نفر به عنوان نمونه تعیین و به طور تصادفی انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین، بررسی و تأیید شد و جهت تعیین پایایی پرسشنامه نیز تعداد 30 پرسشنامه توسط زنان روستایی در فرآیند پیش آزمون تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مذکور محاسبه شد که در نهایت مقدار88/0= &alpha به طور میانگین برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. بر مبنای نتایج تحلیل عاملی، مهم ترین تأثیرات اقتصادی مشاغل خانگی بر زندگی زنان روستایی را می توان در چهار دسته کلی شامل بهبود وضعیت اقتصادی خانواده، افزایش آگاهی های اقتصادی، افزایش استقلال مالی و ارتقاء قدرت ریسک پذیری و نوآوری تقسیم بندی نمود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل، 45/65درصد می باشد. همچنین مهم ترین اثرات اجتماعی این گونه مشاغل بر زندگی زنان روستایی نیز شامل پنج مؤلفه اصلی (افزایش سطح مهارت های فنی و اجتماعی، علاقمندی به کسب اطلاعات، توسعه ارتباطات نهادی، توسعه ارتباطات اجتماعی و افزایش سطح مشارکت گروهی) بود که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این پنج عامل نیز 44/68 می باشد.
تحلیل جنسیتی در فرآیند پخش کارآفرینی در مناطق روستایی مورد: دهستان سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه انسانی پایدار جز از رهگذر رعایت عدالت بین دو جنس میسر نمی شود و تا زمانی که زنان خارج از گردونه توسعه قرار دارند، توسعه همچنان ابتر و ناتوان خواهد ماند. کارآفرینی روستایی راهکار جدیدی در نظریه های توسعه برای توانمندسازی و ظرفیت سازی افراد، به خصوص زنان در مناطق روستایی در راستای دستیابی به توسعه پایدار است. این مقاله در نظر دارد شرایط پذیرش و پخش کارآفرینی را با هدف بازیابی مجدد جایگاه زنان در فعالیت های اقتصادی و توسعه عدالت گرا، بین زنان و مردان، تحلیل نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به روش توصیفی انجام شده است. جهت گردآوری داده ها، از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری پژوهش، زنان و مردان 82 خانوار پذیرنده کارآفرینی در دهستان سولقان بوده است که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های به دست آمده در محیط نرم افزاری SPSS با استفاده از آزمون های ناپارامتریک و پارامتریک، مورد تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان داد فرآیند پخش کارآفرینی در بین زنان و مردان تحت تأثیر عوامل درونی مانند نقش (مسئولیت های خانه و خانواده) و شرایط فردی و شخصیتی و همچنین عوامل بیرونی مثل وضعیت مالی و اقتصادی متفاوت است. علاوه بر این، عوامل نهادی و سازمانی و عوامل قانونی و حقوقی نیز بر این فرآیند تأثیر می گذارد و به همین ترتیب ویژگی های خانوادگی، ویژگی های اجتماعی- فرهنگی جامعه و عوامل جغرافیایی و محیطی، نیز فرآیند پخش کارآفرینی را در بین زنان و مردان متفاوت می سازد.
تحلیل عاملی متغیرهای مؤثر بر رضایت شغلی مدیران دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات روستایی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های زیادی پیرامون تأثیرات دفاتر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) روستایی از دیدگاه روستاییان انجام شده است؛ اما کمتر تحقیقی به بررسی دیدگاه و دغدغه مدیران دفاتر پرداخته است. هدف مطالعه حاضر شناسایی متغیرهای مؤثر بر ارائه خدمات توسط مدیران دفاتر ICT روستایی گیلان می باشد.
روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی- همبستگی تلاش دارد متغیرهای مرتبط با رضایت را اولویت بندی، عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را با تحلیل عاملی تعیین و نقش هر عامل را در تبیین رضایت شغلی محاسبه نماید. برای این منظور 223 دفتر ICT روستایی با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری از جامعه 553 دفتر ICT روستایی گیلان انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای اعتبار اجتماعی دفاتر بین روستاییان، مهارت انجام وظایف دفتری، تناسب کار با توانایی فردی و تأثیر مثبت دفاتر در روستا بالاترین میانگین را داشتند و در انتهای جدول رتبه بندی، رضایتمندی مدیران از درآمد دفتر و بیمه پایین ترین میانگین را به خود اختصاص دادند. بر اساس یافته های تحقیق، بیش از 80 درصد نگرانی شغلی مدیران دفاتر در ارتباط با درآمد کم (60 درصد) و امنیت شغلی (20 درصد) می باشد. همچنین هفت عامل مؤثر بر رضایت شغلی خلاصه شدند که در مجموع توانستند 88 درصد از واریانس رضایتمندی را تبیین کنند که شامل عامل اجتماعی، شخصیتی، اقتصادی، پست بانک، امکانات روستا، ستادی و جغرافیایی بودند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که الویت نارضایتی شغلی مدیران دفاتر روستایی مربوط بیمه بازنشستگی هست، تشکیل صندوق بیمه دفاتر توسط کارگروه های هر بخش از شهرستان ها و توافق به همکاری در واریز مبلغ بیمه خود اختیاری، به همراه ارائه وکالت به نماینده کارگروه جهت پیگیری، یکی از گزینه های پیش رو در شرایط فعلی است.
اصالت و ارزش: دفاتر ICT روستایی نقش مهمی در کاهش شکاف دیجیتال ایفا می کنند و یافته های این تحقیق می تواند موردتوجه مسئولین و برنامه-ریزان ICT روستایی کشور قرار گیرد.
ارزیابی پیامدها و رتبه بندی سکونتگاههای روستایی متأثر از واگذاری اراضی مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش به مدیریت کاربری زمین و به ویژه واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه سنتی و قدیمی توسعه، به بروز بسیاری از پیامدهای نامطلوب انجامیده است؛ بنابراین، امروزه مسئله واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه پایداری بررسی می شود. در ایران نیز از 1358، دولت به تملک اراضی موات و ملی، و واگذاری آن ها در قالب اراضی مسکونی به روستاییان مبادرت کرده است. در این زمینه، تاکنون ارزیابی علمی برای رتبه بندی سکونتگاه های روستایی متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی روستایی انجام نگرفته است. به تازگی، روشِ اُرسته ORESTE[1] به عنوان یکی از کاربردی ترین روش های رتبه بندی معرفی شده است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر درپی معرفی و به کارگیری این روش جهت رتبه بندی سکونتگاه های روستاییِ متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی است. بر این اساس، روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسش نامه، نظر 264 نفر خانوار روستایی در شش استان منتخب و پانزده متخصص علمی به منظور وزن دهی به شاخص ها دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص های بیست گانه نشان می دهد روستاهای چاه کوتاه، آب طویل و ملک آباد در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط مطلوبی را در فرایند واگذاری اراضی مسکونی به کمک روش ارسته داشته اند. همچنین در این تحقیق، روش ارسته به عنوان معیاری برای رتبه بندی پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی، روشی مناسب و با کمترین خطا ارزیابی شده است.
تحلیل نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهترین راه درجهت پی بردن به ویژگی های طبیعی سکونتگاه های باستانی در زمان برپایی آنها، بررسی های زمین باستان شناسی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین بوده است. پس از مطالعه ی شرایط محیطی دشت ورامین، هشت مولفه ی محیطی از جمله فاصله از آبراهه، ویژگی های زمین شناختی، آب وهوا، شیب، خاک، پوشش گیاهی، کاربری راضی و ارتفاع منطقه مورد بررسی قرار گرفتند و منطق فازی به عنوان روش مورد مطالعه در جهت دستیابی به نقشه ی پهنه بندی قابلیت های محیطی منطقه مورد استفاده قرار گرفت. سپس مشخص شد، قسمت های میانی مخروط افکنه ی جاجرود، دارای بهترین شرایط محیطی در جهت ایجاد سکونتگاه هستند. این مناطق، بر روی رسوبات آبرفتی دشت قرار گرفته اند که از نظر زمین-شناسی، شرایط مناسب را برای ایجاد سکونتگاه فراهم کرده است. وجود خاک مناسب برای کشاورزی و سفال سازی (خصوصاً وجود رسوبات ریزدانه برای سفال سازی)، شیب بسیار ملایم، دسترسی مطلوب به آبراهه ها، داشتن فاصله ی مناسب از رأس مخروط افکنه و تا حدی مصون بودن از خطر سیلاب و داشتن آب وهوای مناسب تر نسبت به قسمت های جنوبی مخروط افکنه، از جمله عواملی است که باعث ایجاد شرایط محیطی مناسب در این مناطق شده است و قرار گیری غالب سکونتگاه ها در این منطقه و استمرار سکونت آنها، خود این امرا را تأیید میکند.
سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در مناطق روستایی اسکان عشایری (مطالعه موردی: مناطق اسکان عشایری استان های فارس و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، سنجش و تحلیل شاخص های سلامت در 4 بعد (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) خانوارهای اسکان یافته در مناطق روستایی اسکان عشایری است که در توسعه پایدار جامعه عشایری نقش حیاتی دارد؛ چرا که راه دست یابی به بسیاری از اهداف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را هموار می کند.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. 4496 جمعیت ساکن در پنج منطقه اسکان عشایری در استان اصفهان و فارس، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند و با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه-گیری استفاده شد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر در روستاهای اسکان عشایری به عنوان نمونه بررسی و نتایج به جامعه آماری تعمیم داده شد. در این راستا، با توجه به ابعاد و شاخص های توسعه، داده های مورد نیاز با استفاده از روش میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شد و با استفاده از میانگین رتبه هر شاخص و آزمون های T.test، رگرسیون گام به گام و مدل تاپسیس استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از نظر تعیین وضعیت شاخص های سلامت (بهداشتی، اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی وکالبدی) در روستاهای اسکان عشایری، شاخص های اقتصادی و بهداشتی اسکان از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، به ویژه در زمینه اقتصادی، وضعیت این عشایر بدتر شده و اشتغال پایدار خود را از دست داده و به مشاغل ناپایدار وابسته شده اند. میانگین بعد اقتصادی و بهداشتی در وضعیت نامطلوب قرار دارد؛ اما در بعد اجتماعی- فرهنگی مطلوب و در بعد زیست محیطی– کالبدی وضعیت در بعضی از شاخص ها نسبتاً نامطلوب است.
راهکارهای عملی: طبق یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در روستاهای عشایری مناطق مورد مطالعه از نظر شاخص های سلامت به بعد زیست محیطی، دسترسی به ویژه بعد اقتصادی، توجه بیشتری شود.
تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان بر اساس متغیرهای اجتماعی: کاربردی از مدل لجستیک دو وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد تخریب محیط زیست به چنان حجمی رسیده است که بشر امروزی بدون دگرگونی در تفکر و رفتار خویش هرگز قادر نخواهد بود برای مشکلات زیست محیطی خود، راه حلی را بیابد. افزایش مشکلات و بحران های زیست محیطی در جهان از یک طرف و درک پیامدهای موضوعات زیست محیطی در زندگی انسان ها از سوی دیگر، باعث شده است تا اهمیت بحث در مورد محیط زیست و مسایل زیست محیطی افزایش یابد. از این رو افزایش نگرانی روستاییان در مورد مسائل زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان براساس متغیرهای اجتماعی انجام شد. حجم جامعه برابر 109679 خانوار روستایی می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 250 خانوار انتخاب و اطلاعات لازم از آن ها گردآوری شد. این تحقیق توصیفی به شیوه پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. روایی پرسشنامه به وسیله اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق انجام مطالعه راهنما، آزمون آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS win18انجام شد. یافته ها نشان داد که اکثر روستاییان نگرانی زیست محیطی مطلوبی دارند. همچنین از بین متغیرهای اجتماعی (انسجام اجتماعی، رفاه اجتماعی، تعامل اجتماعی، پایگاه اجتماعی، رضایت شغلی، آموزش زیست محیطی، عضویت در گروه ها و تشکلها، شرکت در برنامه های حفاظتی و رفتار اطلاع یابی)، به ترتیب متغیرهای رفاه اجتماعی و عضویت در گروه ها و تشکلها قدرت بالایی در تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان را دارند.
تبیین الگوی راهبردی مناسب بر ماندگاری جمعیت در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی دهستان سلوک شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از روستا به شهر همواره وجود داشته و دارد و این از پویایی جامعه حکایت دارد. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره مورد توجه اندیشمندان علوم مختلف است. اما مهاجرت بی رویه و تخلیه روستاها از نیروی کارامد امروزه یکی از نارسایی های اجتماعی- اقتصادی جامعه روستایی کشورمان است. ادبیات توسعه در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که مهاجرت های روستا- شهری تأثیرات منفی بسیاری بر ناحیه مبدأ و مقصد نهاده است. هرچند در طی دهه های گذشته تلاش های بسیاری در جهت شناخت این پیامدها و یافتن راهکارهایی جهت کاهش این معضل صورت گرفته است با این حال این تلاش ها به دلیل فقدان دیدگاه راهبردی و یکپارچه چندان با موفقیت همراه نبوده است. در دیدگاه راهبردی با تأکید بر توسعه پایدار یکی از راه های ماندگاری جمعیت در روستاها پایدار نمودن کیفیت زندگی روستاییان شامل دست یابی به برابری و حفظ تنوع فرهنگی، افزایش حس جمعی و شهروندی، دست یابی به کیفیت و بهتر نمودن کیفیت زندگی و هر نوع تغییر در فعالیت های اقتصادی که موجب ارتقاء و بهکرد کیفیت زندگی شود معرفی شده است.در این مقاله با استفاده از تکنیک SWOT نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصت ها و تهدیدهای خارج از عرصه سکونتگاه های روستایی دهستان سلوک بخش مرکزی شهرستان هشترود بادید یکپارچه تبیین گردیده و اقدامات راهبردی جهت حل مسائل مربوط به ماندگاری جمعیت در روستاهای مورد مطالعه ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف و ماهیت بر روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استوار است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که با آگاهی از جنبه های داخلی (قوت ها و ضعف ها) و خارجی (فرصت ها و تهدیدها) راهبرد تهاجمی موثرترین راهکار پیش روی منطقه جهت ماندگاری جمعیت در مناطق روستایی است.
تحلیل مهم ترین عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی خانوارهای روستایی (مورد مطالعه: دهستان نوبندگان، شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون تردید، احساس امنیت از جمله مقولات مهم و لازم برای حیات جوامع بشری است و تأثیر شگرفی بر توسعه آنها دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی خانوارهای روستایی صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای روستایی دهستان نوبندگان شهرستان فسا هستند که طبق سرشماری آماری سال 1390 دارای 2417 خانوار می باشند. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 255 خانوار تعیین شد که به منظور افزایش دقت، حجم نمونه به 288 مورد افزایش یافت. روایی صوری پرسش نامه با کمک اساتید و کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت و پس از اعمال اصلاحاتی مورد تأیید واقع شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد که مقدار آن برابر با 761/0 به دست آمد که نشان دهنده مناسب بودن پایایی ابزار پژوهش است. به منظور تحلیل عوامل مؤثر بر احساس امنیت از آزمون آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عامل امنیت کالبدی، اجتماعی و اقتصادی با مقدار ویژه 686/5 و تبیین 078/27 درصد واریانس، مهم ترین عامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در بین خانوارهای روستایی است.
تحلیلی بر تأثیرات حذف قاچاق کالا بر تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: روستاهای مرزی شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق کالا به عنوان فعالیتی غیررسمی در کیفیت زندگی روستاهای مرزی کشور که به دلیل حاشیه ای بودن در نظام برنامه ریزی مرکز پیرامون در رنج و فشار هستند؛ جایگاه ویژه ای دارد. با توجه به لزوم حذف قاچاق کالا جهت پویایی اقتصادی کشور، قدر مسلم کاهش و حذف این فعالیت سودآور غیررسمی اقتصادی به صورت یک باره و بدون برنامه ریزی جهت تدارک راهکارهای جایگزین از روستاهای مرزی که به دلیل ضعف ساختارهای اقتصادی، وابستگی بسیاری به قاچاق کالا دارند؛ تغییرات عمده ای را در کیفیت زندگی روستاییان مرزنشین به همراه دارد. لذا در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات سطح کیفیت زندگی روستاییان روستاهای مرزی شهرستان مریوان به دنبال کاهش چشمگیر قاچاق کالا و حذف آن پرداخته ایم تا رهیافت این امر شناخت جامع وضع موجود جهت ارائه راهکارهای کاربردی به منظور بهبود سطح کیفیت زندگی روستاییان این منطقه به دنبال حذف قاچاق کالا باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است که جهت گردآوری اطلاعات آن از دو روش کتابخانه ای و میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را خانوارهای ساکن در دو دهستان مرزی خاو و میرآباد و زریوار در برمی گیرند که با بهره گیری از فرمول کوکران از میان 5223 خانوار تعداد 360 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به روش طبقه ای و سپس تصادفی ساده در میان روستاهای منتخب و روستاییان آن ها توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین) و آزمون های آمار استنباطی (زوجی، رتبه ای فریدمن، همگونی کای دو، کروسکال والیس و آزمون دوجمله ای) استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که قاچاق کالا به عنوان پدیده ای غیرقابل قبول از منطقه حذف شده است اما در مقابل کیفیت زندگی روستاییان در ابعاد اجتماعی و اقتصادی کاهش یافته است و تنها در بعد کالبدی شاهد ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان هستیم. همچنین بین میزان رضایت افراد از کیفیت زندگی شان بافاصله از مرز و وابستگی شغلی به قاچاق ارتباط معنی داری وجود دارد و درنهایت اینکه بازارچه های مرزی تأسیس شده نیز به عنوان راهکارهای جایگزین توانایی ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را به مانند قاچاق کالا نداشته اند.
تحلیلی بر عملکرد ترویج و آموزش کشاورزی در استان های کشور با استفاده از مدل موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترویج و آموزش کشاورزی شامل فعالیت هایی است که از طریق روش های آموزشی، به کشاورزان در بهبود روش ها و فنون کشاورزی، افزایش کارآیی تولید و درآمد، بهبود سطح زندگی خود و ارتقای استانداردهای اجتماعی زندگی روستایی یاری می رساند و می تواند نقشی مؤثر در توسعه کشاورزی و بهبود وضعیت روستاهای کشور داشته باشد. در پژوهش حاضر، با استفاده از 26 شاخص در قالب شش گروه و با بهره گیری از مدل موریس، عملکرد ترویج و آموزش کشاورزی در استان های کشور بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که ضریب توسعه یافتگی خدمات ترویج و آموزش کشاورزی در استان ها از 58/2 تا 69/39 در نوسان است که در این میان، استان های مرکزی، یزد و کرمانشاه بالاترین و سیستان و بلوچستان، تهران و هرمزگان پایین ترین ضریب را داشتند؛ همچنین، وضعیت بیشتر استان های کشور به لحاظ برخورداری از خدمات ترویج و آموزش کشاورزی مناسب نبود، به گونه ای که ضریب برخورداری هیچ استانی در سطح خیلی خوب قرار نداشت، هفت استان در سطح خوب، پانزده استان در سطح متوسط و هشت استان نیز در سطح ضعیف قرار گرفتند.
ارزیابی و اولویّت بندی مناطق روستایی براساس شاخص های روستای سالم (مطالعة موردی: دهستان قراولان شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعة سلامت روستاییان هدف اصلی این تحقیق است، همچنین شناخت تفاوت های روستاها از نظر سلامت، یکی دیگر از اهداف تحقیق است.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و طراحی شاخص ها در مقولة روستای سالم تنظیم شده است و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. روستاهای شهرستان مینودشت به عنوان نمونه برای این پژوهش انتخاب شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی و نمونه گیری، 22 روستا و 257 خانوار در دهستان قراولان از بخش گالیکش شهرستان مینودشت براساس آمار سال 1385 به عنوان جامعة نمونه انتخاب شده اند و از طریق اجرای مدل الکتره به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
یافته ها/ نتایج: در نهایت پس از اجرای مدل، بر اساس شاخص های روستای سالم، روستاهای پاسنگ بالا و صادق آباد، بالاترین و روستاهای گوگل بزرگ و منجلو، پایین ترین میزان سلامت در بین روستاهای نمونه را دارند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان می دهد که روستاها به لحاظ برخورداری از سطح سلامت، متفاوت هستند؛ بنابراین نیاز است برای تحقق کلیة شرایط لازم برای سلامت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاها، برنامه ریزی جدی تری صورت گیرد.
نقش شهر های میانی در توسعة نقاط روستایی (نمونة موردی: شهر ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین استراتژی های توسعة فضایی و نشت آثار این توسعه به نقاط روستایی توجّه به تقویت شهرهای اندازه متوسّط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکة سکونت گاهی است. این سیاست بر این فرض استوار است که شهرهای میانی در فرایند توسعة فضایی سرزمین نقش مثبتی داشته و می توانند در توسعة نقاط روستایی راه-گشا باشند.
روش : در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با نگرش سیستمی نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعة نقاط روستایی شهرستان ایرانشهر با استفاده از روش ها و مدل های کمّی مانند مدل توسعه یافتگی سکونت گاهی موریس، تحلیل جریان ها و پرسش نامه بررسی شده و تعداد 30 نقطة روستایی از لحاظ متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، زیربنایی و فضایی تجزیه و تحلیل شده است. اطّلاعات مورد نظر نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است.
یافته ها/ نتایج: در بررسی صورت گرفته نتایج مدل موریس نشان می دهد که توسعه یافتگی در سطح نقاط روستایی ناموزون است و از بین هفت دهستان فقط یک دهستان توسعه-یافته است. نتایج تحلیل جریان ها نشان دهندة این است که نقاط روستایی به ایرانشهر وابستگی زیاد دارند، به طوری که حدود 70 درصد روستائیان برای تأمین خدمات و امکانات به ایرانشهر مراجعه می کنند. نتایج پرسش نامه نیز با استفاده از آزمون های T و رگرسیون گویای آن است که شهر ایرانشهر در توسعة ساختار های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی تأثیر زیادی نداشته است.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که نقاط روستایی ایرانشهر توسعه یافته نیستند و نیازمند توجّه بیشتری به لحاظ خدمات و امکانات هستند.