فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعاونی های کشاورزی اهرمی مناسب برای توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و ابزاری برای گردآوری نیروها و منابع توسعه به شمار می آیند. هدف اصلی این مطالعه تدوین یک مدل ساختاری به منظور تحلیل اثرات عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی بر توسعه ی پایدار تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان نقده می باشد. برای دستیابی به این هدف یک مدل ساختاری با پنج متغیر نهفته و 22 شاخص آشکار تدوین شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه و جامعه ی آماری نیز شامل اعضای تعاونی های تولید کشاورزی شهرستان نقده به تعداد 778 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 260 نفر انتخاب شد. برای تعیین روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه ها از پانل متخصصان گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس استفاده شد. همچنین به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای قسمت های مختلف پرسشنامه بین 78/0 تا 81/0 محاسبه شد. به منظور بررسی و برازش متغیرهای نهفته و آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار LISREL8.80 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته ی پژوهش را تأیید کردند. مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (84/0= , γ24/2=t)، اقتصادی (36/0= , γ04/3=t)، زیست محیطی (52/0= , γ14/3=t) و نهادی (35/0= , γ96/2=t) تبیین کننده ی 63 درصد از تغییرات پراکنش توسعه ی پایدار تعاونی های تولید کشاورزی بودند و شاخص های برازش مدل در وضعیت خوبی قرار داشتند.
مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلّی تحقیق حاضر، بررسی سازوکارهای مؤثّر بر مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی در شهرستان اصفهان است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، زنان روستایی شهرستان اصفهان می باشند (93593 = N) که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 195 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری نظیر ضریب هم بستگی، آزمون T و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل هم بستگی اسپیرمن نشان می دهد که، متغیّرهای سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، سطح تحصیلات شوهر، میزان همکاری با تشکّل های روستایی، نگرش نسبت به دوره های آموزشی، دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی، دیدگاه افراد در مورد کیفیت دوره های آموزشی قبلی، دیدگاه افراد در مورد مفیدبودن دوره های آموزشی قبلی و میزان ارتباط با جوامع شهری ارتباط معنی دار و مثبت با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته و متغیّرهای سن و تعداد فرزندان، ارتباط منفی معنی داری با مشارکت زنان روستایی در دوره های آموزشی ترویجی داشته است، همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین متغیّرهایی که وارد مدل رگرسیونی شدند، متغیّر دیدگاه اهالی روستا نسبت به مشارکت زنان در برنامه های آموزشی تأثیرگذارترین متغیّر می باشد.
محدودیت ها: دسترسی به زنان روستایی و جمع آوری داده ها با توجه به سطح تحصیلات پایین پاسخ گویان، از عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق، برگزاری کلاس های آموزشی؛ نظیر نهضت سوادآموزی، ایجاد شرایط محلّی مناسب از طریق اجرای برنامه های مناسب و مراقبت از فرزندان خردسال زنان در زمان اجرای برنامه های آموزشی، می تواند مشارکت زنان را افزایش دهد.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات اندکی با این موضوع در این سطح از تحلیل عوامل و نیز به کارگیری روش های آماری پیشرفته صورت گرفته است.
اثرات خانه های دوم بر مناطق روستا شهری مورد: منطقه شهری فیرروق در شهرستان خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش گردشگری از جمله پدیده های مهم اواخر قرن بیستم بوده که با سرعت در عصر حاضر نیز ادامه دارد. نواحی روستایی و کوهستانی مهم ترین عرصه هایی هستند که در زمینه گردشگری و فعالیت های وابسته به آن به شدت مورد بهره برداری قرارگرفته و با تحولات مستمر در زمینه کاربری اراضی و پیامدهای حاصل از آن مواجه شده اند. در تحقیق حاضر سعی شده به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که آیا گسترش گردشگری خانه های دوم در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در منطقه شهری فیرروق تأثیری داشته است؟ ازآنجایی که پدیده گردشگری و به ویژه گردشگری خانه های دوم در اثر ارتباط دو جامعه شهری و روستایی شکل می گیرد، تأثیرات این پدیده به صورت طیف در این دو گروه قابل بررسی است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده و داده های موردنیاز از طریق روش های اسناد، و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده های میدانی ترکیبی از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بوده است. جامعه آماری شامل 2500خانوار ساکن در منطقه شهری فیرروق از توابع شهرستان خوی، استان آذربایجان غربی بوده که بر اساس فرمول کوکران 337 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شده و به همین تعداد پرسشنامه در بین خانوار توزیع شده است. نتایج نشان داد گردشگری خانه های دوم در حوزه اقتصادی بر وضعیت درآمد و پس انداز، در حوزه اجتماعی فرهنگی سبب رشد و بلوغ فرهنگی و در زمینه زیست محیطی و کالبدی سبب تغییر در ساختار سکونتگاهی و تغییر در بافت و چهره طبیعی منطقه شده است.
بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی اسکان عشایر بر خانوارهای اسکان یافته در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته، روند اسکان خودجوش عشایر در استان لرستان نسبت به کل کشور از سرعت بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که موفقیت و پایداری طرح های اسکان در گرو توجه به شاخص های اقتصادی- اجتماعی جامعه عشایری و ارتقای سطح آنهاست، هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی اسکان عشایر در وضعیت خانوارهای اسکان یافته استان لرستان بود. نوع تحقیق، ارزشیابی تأثیر به روش پیمایشی بوده، جامعه آماری آن 2925 خانوار عشایری اسکان یافته (هدایتی و خودجوش) و 14638 خانوار عشایر کوچنده لرستان را دربرمی گرفت. حجم نمونه برای عشایر اسکان یافته و عشایر کوچنده (گروه شاهد) هر کدام 180 خانوار تعیین و نمونه گیری به روش تصادفی طبقه بندی شده منظم در سال 1391 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اسکان عشایر بر نرخ باسوادی، میزان زمین زراعی، تعداد واحد دامی، نوع شغل، سطح برخورداری از امکانات فرهنگی- اجتماعی، سطح برخورداری از امکانات بهداشتی– درمانی، سطح برخورداری از امکانات رفاهی و خدمات بیمه ای خانوارهای عشایر اسکان یافته تأثیر مثبت و بر وضعیت اشتغال و میزان درآمد آنها تأثیر منفی داشته است.
سنجش عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی مطالعه موردی شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، از بنیادی ترین نیازهای انسان در هر محیطی است که آرامش، رشد، شکوفایی، بروز استعدادها و خلاقیت ها و نیل به همه کمالات انسانی در سایه آن محقق می شود. به تعبیر برخی دانشمندان، مسئله امنیت اجتماعی (جمعی) از دلایل اصلی چشم پوشی بشر از آزادی و حیات طبیعی و قبول کردن زندگی جمعی است. هدف مقاله حاضر، سنجش عوامل مؤثر بر احساس امنیت در مناطق روستایی بخش امامزاده شهرستان نطنز است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و نوع آن کاربردی - توسعه ای است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 5556 نفر از 6 روستا در بخش امامزاده شهرستان نطنز هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 320 نفر محاسبه و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش های آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن انجام شد. نتایج تحلیل نشان می دهند که میزان احساس امنیت در نواحی روستایی مطالعه شده در سطح پایینی قرار دارد و از نظر میزان احساس امنیت بین روستاهای مطالعه شده تفاوت وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهند که بین دو متغیر احساس امنیت و میزان اعتماد اجتماعی و میزان امنیت و رضایتمندی رابطه معناداری وجود دارد. مجاورت با کاربری های ترس آور در روستاهای مطالعه شده بر میزان احساس امنیت ساکنان در روستاها تأثیر می گذارد و بنابراین، موقعیت سکونتگاه به ویژه در نواحی روستایی در ایجاد احساس امنیت تأثیرگذار است.
تحلیل ردپای بوم شناختی گردشگری در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستای وشنوه- شهرستان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی اثرات فعالیت انسانی بر روی محیط زیست، سالیان متمادی است که کانون توجه محقّقان، کارشناسان، برنامه ریزان قرار گرفته است. بنابراین، ارزیابی اثرات فعالیت های گردشگران بر روی محیط طبیعی با استفاده از شاخص ردپای بوم شناختی، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش: ردپای بوم شناختی، شاخصی است که با ارزیابی و محاسبه انرژی و مواد کاربردی در یک شهر، منطقه و یا کشور، فشاری را که جمعیت و فرآیندهای صنعتی بر اکوسیستم وارد می سازند، برآورد می کند. مؤلّفه های اصلی مورد نیاز در این روش، شامل حمل و نقل، الکتریسیته، سوخت (نفت و گاز)، آب، غذا و زباله می باشد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، بیان گر آن است که ردپای بوم شناختی گردشگری روستای وشنوه در گروه های مصرف غذایی، حمل و نقل، گرمایش، آب، برق و نیز تولید زباله برابر با 08/1 هکتار (سرانه هر گردش گر) بوده است. مقایسه این مقدار با فضای پشتیبان آن، حاکی از آن است که گردشگری در روستای وشنوه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری زیست محیطی خود، متّکی به منطقه ای فراتر از این روستا می باشد.
محدودیت ها: پراکندگی اطلاعات مربوط تعداد گردشگران واردشده به روستا، مهم ترین چالش پیش روی تحقیق حاضر بود. از این رو، داده های مورد نیاز از جمع بندی اطلاعات ثبت شده در مراکز اقامتی روستا و اطلاعات ارائه شده توسط شورای اسلامی و دهیاری روستا به دست آمد.
راهکارهای عملی: توسعه سیستم حمل و نقل عمومی جهت مراجعه گردشگران به روستا، آموزش همگانی در خصوص نحوه مصرف و رعایت بهداشت محیط، گازرسانی به روستا و جای گزینی آن با نفت و گازوئیل که آلایندگی بالاتری دارند، برخی از مهم ترین رهیافت های کاهش اثرات فعالیت های گردشگری در این روستا به شمار می آید.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعدّدی پیرامون تحلیل ردپای بوم شناختی در حوزه مطالعات شهری و روستایی صورت گرفته است. با این حال، پژوهش حاضر به این دلیل حائز ارزش و اعتبار است که به بررسی اثرات فعالیت های گردشگری بر روی محیط زیست پرداخته است و با توجّه به این که این مدل انتخابی، قابلیت ارزیابی از مقیاس محلّی تا مقیاس جهانی را دارد، بنابراین، یکی از روستاهای هدف گردشگری استان قم (روستای وشنوه) به عنوان محدوده مورد مطالعه، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.
واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مؤثّر بر آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پایش امنیت غذایی و مقابله با ناامنی غذایی و گرسنگی در جامعه لازم و ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مرتبط با آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آبادغرب می باشد.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، غیرآزمایشی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری عبارت است از کلّیه زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب که 200 نفر می باشند و با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 39/0 درصد، تعداد 107 نفر از آن ها به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه تهیه شده است. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن در گویه های مربوط به سنجش ناامنی غذایی 92 درصد می باشد. برای سنجش سطح امنیت غذایی از شاخص HFIAS استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 2/25 درصد خانوارها در طبقه امن غذایی قرار داشتند. ناامن خفیف، متوسط و شدید غذایی به ترتیب، در 4/51 درصد، 5/21 درصد و 9/1 درصد در خانوارها مشاهده شد. در پاسخ به سؤالات پرسش نامه HFIAS، بیش ترین مورد تجربه ناامنی غذایی خانوارها، مصرف غذایی که اعضا خانوار دوست ندارند، به خاطر نبودن امکان تهیه غذاهای دیگر بود. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، 4 عامل دانشی، سازمان حمایت کننده، تعداد افراد تحت سرپرستی و درآمد شناسایی شد که در کل، 62 درصد از واریانس ناامنی غذایی را تبیین کردند. همچنین، براساس یافته های پژوهش، این چهار گروه از ناامنی غذایی زنان مورد مطالعه در تابع تشخیص پژوهشی با مطلوبیتی قابل ملاحظه، طبقه بندی شده اند.
راهبردها: براساس یافته های تحقیق، می توان گفت بهترین راهبرد برای رفع ناامنی غذایی، توان مندسازی زنان سرپرست خانوار است و وابسته کردن آن ها به حمایت های مداوم دولتی غیرمنطقی است.
راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثّر در کاهش بروز مشکلات زنان روستایی سرپرست خانوار اشاره کرد: ایجاد امکانات و دسترسی به شغل مناسب، سازوکارهای لازم و مناسب حمایتی از سوی دولت و دستگاه های اجرایی، فرهنگ سازی و آموزش خانواده ها جهت حمایت از این قشر و در نهایت، لزوم شناسایی و آموزش مشاغل خانگی درآمدزا.
اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنش گران این عرصه قرار گیرد.
ارایه مدلی برای ارزیابی کیفیت محیط طبیعی نواحی روستایی به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال ارایه الگویی دانش بنیان برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت محیطی در مناطق روستایی است و مناطق روستایی شهرستان های قوچان- فاروج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
روش: در این تحقیق نواحی روستایی شهرستان های قوچان- فاروج مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 15 شاخص، در قالب 4 مؤلفه استفاده شده است. برای ارزیابی کیفیت محیطی از سیستم دانش بنیان بر اساس سیستم استنباط فازی به کارگرفته شده است.
یافته ها: زندگی انسان به شدت وابسته به محیط و خدماتی است که از سوی محیط ارایه می شود. کیفیت محیطی، با مجموعه ای از خصوصیات و صفات مشخص می شود که به کمک آن ها می توان به ارزیابی شرایط محیط پرداخت. مناطقی که دارای شرایط محیطی بهتری هستند بستر و زمینه مناسبت تری برای زندگی و فعالیت های بشر فراهم می آورند. یافته های تحقیق دو بخش می باشد: یک بخش پایگاه دانش است که به کمک آن امکان ارزیابی کیفیت محیطی وجود دارد و همچنین، قوانین و شرایط حاکم برای ارزیابی کیفیت محیطی مشخص می شود و دیگر، پهنه بندی منطقه است. بسط این مدل می تواند در تحقیقات بعدی با تلفیق آن روش های کشف دانش و شبکه های عصبی مصنوعی باشد.
راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، کیفیت محیطی برتصمیم گیری ها اثر مستقیم داشته و می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. ارزیابی کیفیت محیط، یکی از ابزارهای مهم در زمینه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی محیطی است و مدل ارایه شده در این جا می تواند راهکاری عملی در زمینه سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی محسوب شود.
اثرات دانش بومی بر توسعه دهستان میانکوه شرقی با تأکید بر اقتصاد دامداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی و دامداری بزرگترین منبع اشتغال در دهستان میانکوه شرقی است. امرار معاش اکثر خانوارهای منطقه نیز وابسته به کشاورزی و دامداری، و عمدتا به طور سنتی است. این منطقه دارای یک میراث بسیار غنی از کنترل سلامت سنتی و پرورش حیوانات است که از زمان بسیار قدیم کاربرد زیادی داشته و هنوز هم مورد استفاده قرارمی گیرد. دانش بومی و شیوه های سنتی مختلف در این زمینه در تولید لبنیات، پرورش گوسفند، بز و گاو کاربرد زیادی دارد. این دانش شامل مجموعه ای از تجربه ها و دانش یک گروه قومی مشخص است که پایه و اساس تصمیم گیری در رابطه با مشکلات و چالش های مردم محلی است. هدف این مطالعه، بررسی اثرات دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی با تأکید بر اقتصاد دامداری است. جامعه آماری شامل خانوارهای دامدار دهستان میانکوه شرقی (514 N=) است. 103 سرپرست خانوار با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، مدل رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان داد، میزان بهره گیری، اعتماد و آشنایی به دانش بومی از سوی دامدارن در سطح مطلوبی قرار دارد. در رابطه با تأثیر دانش بومی بر توسعه پایدار بومی- محلی، با توجه به سطح معنی داری 000/0، می توان گفت که دانش بومی اثرات مثبت و معنی داری بر کلیه ابعاد مورد نظر داشته است. از بین ابعاد توسعه پایدار بومی- محلی، بعد ساختار اقتصادی با ضریب 450/0 بیشترین اثر کلی را داشته است. به طوری که در اثر کاربرد دانش بومی دامداران در زمینه اقتصاد دامداری از طریق تغذیه طبیعی دام، نگهداری از نوزادان دام، جلوگیری از بیماری دام ها و کاهش تلفات دام باعث استحکام و تقویت اقتصاد دامداری شده و زمینه ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و افزایش تولیدات دامی را فراهم کرده است. کمترین اثر کلی مربوط به بعد محیطی با ضریب 056/0 است. بنابراین می توان گفت که بیشترین میزان کاربرد و استفاد از دانش بومی از سوی دامداران نمونه در زمینه های اقتصادی بوده است.
عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان و اطمینان از برابری جنسیتی و اقتصادی، صندوق اعتباری خُرد ساختار مناسبی است که در سراسر جهان به زنان به عنوان مشتریان خود تکیه می کند. رضایت مشتری از عوامل مهم حفظ مشتری است و اثری بسیار قوی بر سودآوری دارد. همچنین رضایت مشتری ابزاری اکتشافی است که مدیران، سیاست گذاران و دیگر ذی نفعان می توانند با استفاده از آن عملکرد فعلی و آینده خود را بررسی کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز است. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 200 نفر از اعضای صندوق های اعتباری خُرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد وفاداری پاسخ گویان مرودشتی به صندوق های اعتباری خُرد بیشتر از وفاداری پاسخ گویان رامهرمزی است. متغیرهای انتظارات و کیفیت خدمات دریافتی 27 درصد از تغییرات متغیر ارزش درک شده و متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت خدمات دریافتی درمجموع 65 درصد از رضایت را پیش بینی می کنند. همچنین متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده، وجهه و رضایت درمجموع 42 درصد از تغییرات وفاداری نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد را پیش بینی می کنند.
تحلیل سرمایه اجتماعی اعضای صندوق های اعتبارات خرد روستایی مورد: روستای بسطاق در شهرستان سرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش اساسی پایداری اجتماعی و اقتصادی در تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی و همچنین اهمیت سرمایه اجتماعی در پایداری ساختارها و تشکل های اقتصادی، ارزیابی اجتماعی پروژه های توانمندسازی جوامع محلی، حائز اهمیت است. در این تحقیق، میزان سرمایه اجتماعی بر اساس روش تحلیل شبکه ای در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDLدر روستای بسطاق شهرستان سرایان که بر بسیج منابع مالی از طریق ساختارسازی صندوق اعتبارات خرد تأکید دارد، سنجش و ارزیابی شده است. ابتدا با تکمیل پرسشنامه و مصاحبه مستقیم با ذی نفعان محلی (اعضای صندوق اعتبارات خرد روستایی(، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. سپس پیوند های اعتماد و مشارکت با استفاده از شاخص های کمی - ریاضی سطح کلان شبکه (تراکم، دوسویگی پیوندها، انتقال یافتگی و فاصله ژئودزیک) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر افزایش تمام شاخص های سطح کلان شبکه در مرحله بعد از اجرای پرروژه است. تراکم در پیوند اعتماد و مشارکت به میزان بالایی افزایش یافته و این بدان معناست که سرمایه اجتماعی درون گروهی و برون گروهی شبکه، افزایش یافته است. پایداری، توازن و تعادل شبکه در قبل از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و بعد از اجرا این شاخص ها، تا حد متوسط تا زیاد افزایش یافته اند. میزان اتحاد و همبستگی اجتماعی افراد نیز تا حد زیادی ارتقاء یافته که این میزان در پیوند اعتماد، افزایش چشمگیری داشته است. بنابراین به دنبال اجرای پروژه RFLDL، اعتمادسازی و تقویت روحیه مشارکت و همکاری جمعی در بین اعضای صندوق اعتبارت خرد و سرمایه اجتماعی درون و برون گروهی تقویت شده است.
ارزیابی عدالت فضایی در توزیع خدمات روستایی شهرستان های استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی با آموزه های انسانی و علمی، در حقیقت موجب بروز ضعف ها و توان های نواحی مختلف می شود. از آنجا که بیشتر سیاست های تخصیص و توزیع منابع ملی و منطقه ای در کشور از طریق برنامه ریزی متمرکز انجام می گیرد، پژوهش حاضر در پی تحلیل عدالت فضایی خدمات روستایی در استان اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با روش اسنادی گردآوری شد. این پژوهش با به کارگیری 8 شاخص خدمات روستایی متشکل از 77 معرف، انجام گرفت. داده ها با نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه وتحلیل شد. روایی شاخص ها با تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. سپس، به عنوان ورودی مدل تاکسونومی عددی با نرم افزار GIS به صورت نقشة طراحی شد. در این پژوهش شهرستان ها از نظر توزیع خدمات روستایی به سه گروه عادلانه، نسبتاً عادلانه و ناعادلانه تقسیم شد. نتایج نشان دهندة وجود نابرابری در پراکنش خدمات بود و نشان داد خدمات روستایی به طور عادلانه در سطح شهرستان های استان اصفهان توزیع نشده است. به عبارت دیگر، در نقاط کم جمعیت تمرکز مراکز خدماتی و در نقاط پرجمعیت تر کمبود خدمات رسانی مشهود است و در توزیع خدمات روستایی در استان اصفهان هیچ توجهی به عامل بسیار مهم جمعیتی نشده است.
تحلیل فضایی تأثیر یارانه های نقدی برتغییرالگوی مصرف خانوارهای روستایی دهستان های مرکزی شهرستان نورآباد ممسنی با استفاده از تابع تراکم کرنل و تحلیل هات اسپات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای عدالت اجتماعی، تخصیص بهینه ی منابع، تثبیت قیمت و بهبود توزیع درآمد از اهداف اصلی و فلسفه ی وجودی پرداخت یارانه در همه ی کشورهای جهان است.در برنامه ی پنجم و ششم توسعه ی اقتصادی- اجتماعی ایران نیز هدف این است که دولت با هدفمند سازی یارانه های آشکار و نهان، منابع حاصل از این سیاست را به صورت هدفمند در اختیار گروه های هدف قرار دهد. هدف پژوهش، شناخت تأثیر اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بر زندگی روستاییان دهستان های مرکزی شهرستان نورآباد ممسنی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی است که اطلاعات لازم با استفاده از توزیع وتحلیل پرسشنامه بین گروه های هدف به دست آمد. جامعه ی آماری مورد مطالعه شامل 4494 خانوار روستایی درسه دهستان از شهرستان نورآباد می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران353خانوار تعیین گردید.با توجه به شاخص های مربوط به موضوع، 7 پرسش از15 سؤال پرسشنامه های مربوط به تأثیر یارانه ها برتغییر الگوی مصرف خانوارهای روستایی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون Tتک نمونه ای حاکی از آن است که با اجرای سیاست هدفمندی یارانه ها، روندی مطلوب در الگوی مصرف خانوارهای روستایی ایجاد شده و این بهبود درمناطق فقیر و کم درآمد روستایی نمود بیشتری داشته است. یافته های حاصل از برداشت های میدانی و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه وتحلیل فضایی- مکانی با استفاده ازتابع تراکم کرنل و تحلیل هات اسپات در محیط GIS نشان می دهد که بهبود الگوی مصرف و افزایش سطح رفاهی خانوارهای روستایی در دهستان جوزار به دلیل تولیدی بودن روستاهای آن و وابستگی کمتر به مناطق شهری معنی دار می باشد و در دهستان های جاوید ماهوری و بکش یک، به دلایل وابستگی و نزدیکی خانوارهای روستایی به شهرستان نورآباد و افزایش هزینه ها، بهبود الگوی مصرف چندان معنی دار نیست و متوسط ارزیابی می شود. همچنین مشخص گردید که یارانه های نقدی در دهستان های مورد مطالعه برای اقشار نیازمند و دهک های پایین جامعه ی روستایی مفید و تأثیرگذار بوده اما برای دهک های درآمدی بالا متوسط ارزیابی می شود.
واکاوی وضعیت اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی در ارتباط با کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و سنجش گزیده ای از مهم ترین شاخص های اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی شهرستان چابهار در راستای تحلیل کیفیت زندگی روستانشینان انجام گرفته است. نتایج حاکی است میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان چابهار در شرایط مناسبی نیست؛ چرا که براساس شاخص های اقتصادی ضریب برخورداری از درآمد مناسب، تأمین نیازهای اولیه زندگی، پس انداز سالیانه و وضعیت اشتغال در روستاها نامناسب بوده است. در خصوص سطح کیفیت زیرساخت ها، نسبت برخورداری از برق، تلفن و آنتن دهی رادیو و تلویزیون در شرایط مساعدی بوده و سایر شاخص ها مانند دسترسی به راه ارتباطی، وسایل حمل و نقل عمومی، برخورداری از آب آشامیدنی سالم، جایگاه توزیع مواد سوختی و دسترسی به خدمات مالی و اعتباری ضعیف ارزیابی شده است. همچنین به لحاظ کیفیت محیط سکونتی، تنها وضعیت واحد مسکونی از حیث اندازه و زیربنا مناسب بوده و سایر شاخص ها مانند مقاوم بودن در مقابل خطرات طبیعی، استفاده از مواد و مصالح مقاوم، شکل و فرم زیبایی، جدا بودن محل نگهداری دام، روش های جمع آوری زباله، داشتن جایگاه دفن زباله و شبکه فاضلاب دارای شرایط مساعدی نبوده است.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی جوانان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تبیین الگوی ارتباطی میان ارکان سرمایه اجتماعی با ریسک پذیری جوانان در راستای برپایی و توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان تنکابن بوده است. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی– تحلیلی و هم بستگی است. داده ها با دو روش مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان تنکابن بوده که از میان آن ها تعداد ۳۶۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با انجام معادلات ساختاری به کمک دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر با ضریب ۴۸ درصد نشان داد که تا حدودی ریسک پذیری جوانان روستایی در محدوده مورد مطالعه متأثّر از مؤلفه های سرمایه اجتماعی بوده و هم چنین، مؤلفه های سرمایه اجتماعی علاوه بر اثر مستقیم در ریسک پذیری جوانان روستایی، دارای اثر غیرمستقیم نیز بوده است. در میان مؤلفه های مورد بررسی، بیش ترین میزان اثرگذاری به ترتیب، مشارکت با میزان ۲۲/۰، اعتماد اجتماعی با میزان ۱۹۵/۰، تعلّق مکانی با میزان ۱۰۶/۰ و هم بستگی و انسجام اجتماعی با میزان ۱۰/۰ بوده است. محدودیت ها: پراکندگی روستاها و بالابودن هزینه های مراجعه به روستاهای نمونه تحقیق از مهم ترین محدودیت ها بوده است. راه کارهای عملی: افزایش میزان تعامل و ارتباط مؤثّر و سطح اعتماد بین کارآفرینان جوان روستایی با ایجاد شبکه های اجتماعی بین کارآفرینان، گسترش فرهنگ کارآفرینی در میان جوانان روستایی، حمایت از ریسک و خلّاقیت های جوانان در جوامع روستایی و فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مدیران و سایر اقشار جوامع نسبت به مزایای کارآفرینی. اصالت و ارزش: نقطه قوت تحقیق حاضر، توجّه به نقش سرمایه اجتماعی در ریسک پذیری و کارآفرینی در میان جوانان روستایی است که تا کنون تحقیقات کم تری پیرامون این موضوع انجام شده است.
تحلیلی بر اثرگذاری رسانه های جمعی و مطبوعات از دیدگاه ساکنان نواحی روستاییِ شهرستان کنارک (مطالعه موردی: دهستان زرآباد غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات در نواحی روستایی کشورهای کمتر توسعه یافته در صورتی که هدف دار و متناسب با شرایط بومی و سنتی جوامع، مورد توجه و استفاده قرار گیرند، نقش مثبت و تعیین کننده ای در فرآیند توسعه روستایی ایفا خواهند کرد. نواحی روستایی به دلیل پراکندگی جغرافیایی، دسترسی دشوار و تفاوت های فردی و گروهی که باید در آن بر برخی از مشکلات مانند فاصله، ارتباطات متقابل و انتقال سریع دانش و اطلاعات فائق آمد، یکی از بهترین عرصه ها برای استفاده مؤثر از فن آوری های ارتباطی هستند. از این رو پژوهش حاضر مبتنی بر نگرش روستاییان، نقش رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاهای دهستان زرآباد غربیِ شهرستان کنارک بررسی نموده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و به کمک روش های آماری تحت نرم افزار SPSS پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد که میزان دسترسی به رسانه ها بسیار ضعیف، میزان استفاده نسبتاً مطلوب، میزان نقش آفرینی آنها در ارتقای آگاهی عمومی نسبتاً مطلوب و به طور کلی نقش آفرینی رسانه ها در مسیر توسعه نواحی روستایی بسیار ضعیف است. در این راستا تلویزیون بیشترین و رسانه های کوچک، کمترین نقش را به خود اختصاص داده اند. وضعیت شاخص های مختلف از لحاظ میزان تأثیرپذیری به استثنای شاخص ارتقای آگاهی عمومی، در حد نامطلوبی است. تفاوت معنی داری بین شاخص ها از لحاظ میزان تأثیرپذیری از طرف رسانه ها مشاهده می گردد. شاخص ارتقای آگاهی عمومی بیشترین و شاخص مشارکت در طرح های توسعه روستایی کمترین تأثیرپذیری از رسانه ها را نشان می دهند.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
تحلیل وضعیت شهر اشنویه به لحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبرد توسعه شهری (حکمروایی خوب، بانکی بودن، قابل زیست بودن، رقابتی بودن) در شهر اشنویه از دیدگاه سه گروه مسئولین، شهروندان و نخبگان شهری است که توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده اند. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی - تحلیلی است. در این راستا، 355 پرسشنامه بین شهروندان، 50 پرسشنامه بین نخبگان شهری و 50 پرسشنامه بین مسئولین و کارشناسان ادارات و سازمان های شهر اشنویه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس چند متغییره MANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میانگین کلی شاخص های CDS در شهر اشنویه از دیدگاه مسئولین برابر با 80/2 و از دیدگاه هر دو گروه شهروندان و نخبگان شهری برابر با 46/2 است. از نظر هر سه گروه، میانگین تمامی شاخص های CDS در شهر اشنویه از میانگین نظری پرسشنامه ها که (3) است، کمتر بوده است. در کل میانگین نظرات دو گروه نخبگان شهری و شهروندان نسبت به وضعیت شاخص های CDS در شهر اشنویه بسیار به هم نزدیک است و وضعیت شهر را به لحاظ شاخص ها نامناسب توصیف کرده اند؛ اما میانگین نظرات مسئولین در مقایسه با دو گروه دیگر متفاوت است و از دیدگاه مسئولین، میانگین شاخص ها به حد متوسط، بسیار نزدیک است. نتایج حاصل از آزمون مانوآ نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری به لحاظ شاخص های CDS تفاوت معناداری وجود دارد و فقط در شاخص بانکی بودن با رویکرد فناوری اطلاعات است که بین میانگین نظرات گروه ها تفاوتی دیده نمی شود؛ در حالی که در سایر شاخص ها بین دیدگاه های گروه ها نسبت به شاخص ها تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل معیارهای شناسایی روستای خوب از دیدگاه کارشناسان و مدیران روستایی در شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سکونت گزینی بشر در فضاهای مطلوب و مناسب یا به عبارتی، مدینه فاضله از دیرباز دغدغة او بوده است؛ امّا در جهان واقعی، سکونت و زیستن بر روی کره خاکی، قاعده و نظم و ترتیب دیگری را طلب می کند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، تلاش شد تا معیارها و شاخص هایی که بیش ترین تأثیر را در شناسایی یک سکونت گاه به عنوان «روستای خوب» دارند، از نظر کارشناسان و مدیران روستایی در منطقه مورد مطالعه، بررسی شود.
روش: روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن براساس مطالعات میدانی و از طریق مصاحبه و تنظیم پرسش نامه از 30 نفر از کارشناسان فعّال و دهیاران در سطح ناحیه، جمع آوری شده است.
یافته ها: یافته های مطالعه براساس نتایج به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی، نشان می دهد در بین شاخص های شناسایی شده برای روستای خوب، بعد اقتصادی با ضریب 349/0 بیش ترین رتبه و شاخص زیست محیطی کم ترین رتبه را با ضریب 076/0 به خود اختصاص دادند. براساس آزمون تی دونمونه ای برمبنای تحلیل واریانس ها، مشاهده شد که از بین معیارهای شش گانه، در معیارهای اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیست محیطی، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است؛ یعنی بین کارشناسان و مدیران روستایی، اختلاف معناداری در معیارهای شناسایی یک سکونت گاه به عنوان روستای خوب وجود دارد. در شاخص های 36 گانه فقط در 6 شاخص سرمایه های اجتماعی، نبود انواع بزهکاری و مشکلات اجتماعی، احترام به ارزش های دینی و سایر ارزش ها، وجود امکانات تفریحی مناسب، قانون مداری، شایسته سالاری و توجه به مشکلات مردم روستایی و مشارکت دادن آن ها در تصمیم گیری، فرض عدم برابری واریانس ها تأیید شده است. بنابراین، در اکثر قریب به اتفّاق شاخص ها، اختلاف معناداری بین نظرات دو گروه کارشناسان وجود ندارد.