فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
تحلیل ملزومات فرایندیِ مدیریتی در هوشمندسازی شهر (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: اگرچه تحقیقات زیادی در خصوص شهر هوشمند، در دنیا و حتی در ایران صورت گرفته؛ اما همچنان پروژه های هوشمندسازی شهرها در برخی از این کشورها و از جمله ایران عقیم مانده است. هنگامی که این تعاریف در یک ظرف واحد مورد بررسی مجدد قرار می گیرند، وجود خلأ هایی در آنها به نظر می رسد. از آنجا که این تعاریف و بررسی هایِ دارای خلأ، مبنای نظری بسیاری از کارهای عملیاتی در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم قرار گرفته، لذا خود، عامل بسیاری از عقیم سازی این پروژه هاست. روش: این تحقیق توسعه ای که با نگاهی آینده نگارانه با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه ای) انجام شده است. یافته های آن به دو بخش مروری و تحلیلی – توصیفی تقسیم بندی می شود. یافته ها: در ایران یکی از مسائل مبتلابه هوشمندسازی شهرها، نبود فرآیند و غیرسیستماتیک عمل کردن در مسیر هوشمندسازی است. در این تحقیق نیز از نگاه کارشناسان، هیچکدام از الزامات فرایندهای اساسی ده گانه در مدیریت هوشمند شهر کرمان در نظر گرفته نشده است. فرآیندهایی که ضمانت سیستماتیک عمل کردن در اجرای پروژه های هوشمندسازی دنیاست. نتایج: بنابراین لازم است مدیریت شهری کرمان با هدف کمک به تسریع هوشمندسازی با دعوت از متخصصان امر در بخش های دولتی و خصوصی فرآیندسازی را در سرلوحه اقدامات هوشمندسازی خود قرار دهند. توجه به نقش های اصلیِ کارکردی شهر در ارائه فرآیندهای مدیریتی هوشمندسازی آن بسیار مؤثر خواهد بود که این مهم نیز، نیازمند مطالعات عمیق تر است.
شناسایی مؤلفه های شهروندی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117 - 132
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می شود و همواره گردشگران جهت بازدید از جاذبه های مادی و غیرمادی شهرها قصد سفر می کنند. گردشگری بر اساس وجود جاذبه های تاریخی، فرهنگی–هنری و غیره شکل می گیرد و یکی از پرجاذبه ترین مکان های گردشگری شهرها همین امکانات و سازه ها می باشند لذا توسعه گردشگری شهری و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی می باشد. در این میان شهروندان تأثیر بسزایی در این توسعه دارند به این دلیل که در بیشتر کلان شهرهای جهان در ساختارهای سیاست گذاری و مدیریت، همسو با فرآیندهای جهانی سازی، خواهان مشارکت و حضور بیشتر شهروندان می باشند. این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه های مؤثر شهروندی بر توسعه گردشگری شهری در شهر یزد انجام شده است. با اجرای این پیمایش میان نمونه منتخب از شهروندان یزد، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی/تائیدی اقدام به استخراج مؤلفه های شهروندی گردید. با نام گذاری مؤلفه ها و اعتبارسنجی مدل ساختاری، نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان مؤلفه های شهروندی را در پنج عامل دسته بندی کرد که این پنج عامل 056/59 درصد از واریانس کل را تبیین می نمایند. اهمیت عامل وظایف شهروندی با 579/31 درصد واریانس نسبت به دیگر عامل ها چشم گیرتر است به این دلیل که از دید شهروندان شهر یزد مؤلفه های وظایف شهروندی می تواند بیشترین تأثیر را در پیشبرد اهداف شهری به سوی توسعه گردشگری شهری داشته باشند. عوامل سواد فناوری، تفکر هدفمند، مشارکت اجتماعی و آگاهی جهانی از دیگر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شخصیت شهروندی هستند.
رشد هوشمند شهری با تأکید بر روش TDR درجهت تأمین زمین خدمات شهری (مورد شناسی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین تأمین زمین خدمات شهری که از تلفیق رشد هوشمند شهری و پایداری شهری حاصل شده، روش انتقال حق توسعه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ارسال و دریافت حق توسعه و همچنین شناسایی نواحی دارای پتانسیل بالای حق توسعه و شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر در اجرای الگوی TDR است. جامعه آماری پژوهش شهر یاسوج و حوزه نفوذ مستقیم (حریم) آن است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و وزن دهی شاخص های پژوهش از مدل GRA و نرم افزار Arc GIS و برای طراحی نقشه های نهایی پژوهش از نرم افزار IDRISI Selva و شناسایی پیشران های کلیدی از مدل روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر یاسوج به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مناطق ارسال، پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش با وزن 7246/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مشارکت شهروندان و اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم با وزن 6279/0 و 5403/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق دریافت نیز پارامتر مشارکت با وزن 9471/0 و تمایل به افزایش تراکم و ساخت و ساز با امتیاز 3241/ 0 در اولویت دوم قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، ناحیه 2 و 3 از پتانسیل بسیار بالایی در ارسال حق توسعه و همچنین ناحیه 4 پتانسیل بسیار بالایی برای دریافت حق توسعه دارد. درنهایت نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن بوده که 4 پیشران کلیدی از جمله شاخص های تمایل به افزایش تراکم و ساخت وساز، برخورداری از شبکه معابر، آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش، اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم از میان 15 عامل شناسایی شده، بیشترین تأثیر و همچنین شاخص مشارکت، ضمانت حقوقی و قانونی بالا، وجود ساختار و سازمان اداری منسجم به عنوان عوامل تنظیم کننده بین عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بیشترین شدت را در شناسایی و توسعه تأمین زمین خدمات شهری یاسوج دارند. درنتیجه این پیشران ها باید به عنوان عوامل پایه اصلی در روش TDR در آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
تبیین و ارزیابی شاخص های مؤثر بر ارتقای کارایی سیستم مدیریت پسماند مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
19 - 33
حوزههای تخصصی:
مدیریت مناسب مواد زائد جامد شهری به عنوان یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی در سراسر جهان مطرح می باشد. مشکلات زیست محیطی و بهداشتی به وجود آمده بر اثر عدم مدیریت صحیح پسماند شامل افزایش بیماری، ازدیاد حیوانات ولگرد، آلودگی هوا، آب، زمین و غیره است. ازاین رو شناسایی شاخص ها و ارتقای کارایی سیستم مدیریت پسماند اهمیتی بسیار دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش شده است که ضمن تبیین و ارزیابی شاخص های مؤثر در دو بعد تولید- تفکیک و جمع آوری - حمل ونقل راهکارهای ارتقای کارایی سیستم مشخص شود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری سؤالات مرتبط با شهروندان، کلیه زنان شهر یزد و جامعه آماری سؤالات مرتبط با کارشناسان، کارشناسان سازمان پسماند، حوزه خدمات شهری و سازمان محیط زیست می باشند. تعداد 70 پرسشنامه توسط کارشناسان و 70 پرسشنامه توسط زنان خانوار تکمیل شده است. نتایج نشان می دهد آگاهی اجتماعی بر روی میزان تولید پسماند شهر یزد تأثیر داشته است؛ اما بر روی جداسازی و تفکیک پسماند مؤثر نبوده است. همچنین میزان درآمد و تعداد اعضای خانواده بر روی میزان تولید پسماند شهر یزد تأثیرگذار بوده است. استفاده از تکنولوژی مناسب و به کارگیری بخش خصوصی بر کارایی سیستم تأثیرگذار بوده است. تعداد دفعات و زمان جمع آوری پسماند در شهر یزد بر بعد جمع آوری و حمل ونقل تأثیری نداشته است. دلیل عدم تأثیرگذاری را می توان در کمبود تعداد دفعات و نامناسب بودن زمان جمع آوری پسماند خشک (یک روز در هفته) و همچنین جمع آوری پسماند تر به صورت روزهای زوج یا فرد هرماه و درنتیجه عدم رضایت شهروندان از نحوه جمع آوری برشمرد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ادراک ساکنین از کیفیت های محیطی محله مطالعه موردی: کوی گلشهر و پرواز تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
29 - 40
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ابزار سنجش ادراک ساکنان از کیفیت محلات شهری را ارائه می کند. این ابزار شامل یازده مقیاس سنجش ادراک کیفیت، در چهار معیار شامل جنبه های فضایی، اجتماعی، عملکردی و زمینه ای طبقه بندی شده است. هدف مقاله، سنجش ادراک کیفیت محلات مسکونی جدید، شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر بر این کیفیت و ارتقای کیفیت های روان سنجی در قالب دیدگاه «شناختی_روان شناسی» است و در پی پاسخ به سئوالات زیر است: میزان کیفیت ادراک شده ساکنان از محلات جدید کوی گلشهر و پرواز تبریز در چه سطحی قرار دارد؟ و چه عوامل و شاخص هایی با چه میزان بر این کیفیت مؤثر هستند؟ روش تحقیق، توصیفی_تجربی با ابزار پرسشنامه است که به صورت نمونه گیری تصادفی_خوشه ای بین 250 نفر از ساکنان دو کوی گلشهر و پرواز شهر تبریز توزیع شدند. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، مقایسه زوجی و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج تحقیق، ساختار عاملی مقیاس ها را تأیید می کند و نشان می دهد که از میان عوامل فردی، عامل جنسیت و مالکیت بر کیفیت ادراکی ساکنان از محله اثرگذار است، از میان چهار مؤلفه اصلی، مؤلفه اجتماعی و سپس زمینه ای بر کیفیت ادراکی ساکنان تأثیر بیشتری دارند؛ در حالی که این دو بعد کمترین امتیاز را در بین ساکنان محلات دارا هستند. در میان شاخص های ابعاد، شاخص مناطق سبز از بعد معماری، شاخص قضاوت از بعد اجتماعی، خدمات حمل و نقل از بعد عملکردی و شاخص نگهداری و مراقبت از بعد زمینه ای بیشترین اثرگذاری را بر کیفیت ادراکی محله دارند. بنابراین با حرکت از فضای فیزیکی_جسمی به طرف فضای اجتماعی_روانی_ذهنی، میزان اثرگذاری بر کیفیت ادراک شده از محله بیشتر می شود، اما اساس و تأکید تصمیمات متخصصان شهرسازی بیشتر بر ابعاد فضایی و عملکردی است. نتیجه جالب دیگر این است که برای ارتقای کیفیت ادراکی ساکنان علاوه بر بعد اجتماعی باید به بعد زمینه ای محلات نیز توجه و تأکید گردد. در انتها راهکارها و پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محلات مسکونی جدید به ویژه در بعد اجتماعی و زمینه ای ارائه می شود.
ارزیابی شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو در بافت تاریخی شهر تهران مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
39 - 50
حوزههای تخصصی:
تراکم جمعیتی و ازدحام کاربری های اداری و خدماتی در بافت تاریخی و فرسوده شهر تهران، دسترسی به سیستم حمل ونقل آسان و ایمن همچون مترو را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل نموده است. در میان شاخص های مختلف طراحی مترو، عنصر ورودی که وظیفه برقراری ارتباط فضای داخلی و بیرونی ایستگاه را بر عهده دارد، شاخص مهمی است که از مکانیابی تا طراحی آن، از ظرافت و درعین حال پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و نیازمند پیش بینی های دقیقی است. ایستگاه های مترو به عنوان یکی از مراکز جمعی شهری با اهمیت که در پهنه بافت تاریخی تهران گسترده شده، این امکان را فراهم می کنند که بتوان در مواقع بروز حوادث از آنها برای اسکان موقت و امدادرسانی اضطراری استفاده نمود. به کارگیری الزامات پدافند غیرعامل در طراحی اجزای ایستگاه مترو یکی از مهم ترین راه های تأمین امنیت مترو در شرایط بحران است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ورودی ایستگاه های مترو در هسته تاریخی شهر تهران مبتنی بر استانداردها و تعیین شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و از نوع کاربردی است. ابتدا با بررسی آیین نامه ها، شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو با توجه به ملاحظات پدافند غیرعامل استخراج گردیده است. شاخص های استخراج شده با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی AHP در منطقه دوازده تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و درجه اهمیت (وزن) هریک از معیارها و گزینه ها با توجه به آیین نامه های یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و اولویت بندی شاخص ها مبتنی بر روش تحلیل حساسیت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که دو معیار «فاصله ساختمان ورودی» تا شریان های اصلی و «نحوه دسترسی به ورودی ها» با وزن نسبی 205/0 و 027/0 به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را در طراحی ورودی ایستگاه مترو دارا هستند و بر این اساس، ورودی ایستگاه مترو دروازه دولت با دارا بودن پنج شاخص از نه شاخص استاندارد، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و به عنوان برترین ورودی ایستگاه تعیین گردیده است.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های جلگه خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
147 - 160
حوزههای تخصصی:
زمانی که مفهوم فضا به صورت جدّی در بین جغرافی دانان و معماران مطرح شد، همواره این پرسش ذهن کنجکاو بسیاری را به خود مشغول داشت که چیدمان پدیده ها در صحنه ای که فضا را به وجود می آورد، از چه قواعدی پیروی می کند؟ کنکاش در زمینه چیدمان در فضا به مثابه نحو در زبان تعریف می شود؛ همان گونه که بر ساختارهای زبانی دستور خاصی حاکم است، می توان سازمندی فضا را تابع قوانین و قواعدی مشابه زبان قلمداد کرد. در این پژوهش، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ارتفاع رقومی منطقه به کار رفت. پژوهش با روش پدیدارشناسی انجام شد. آرایش سکونتگاه های جلگه ای در نگاره سرزمینی خوزستان با مدل تحلیلی چیدمان فضا و قاعده مئاندری تبیین و تحلیل شد. روش پدیدارشناسی، سه نگاره سرزمینی را برای جلگه خوزستان تعریف کرده است. هویت مکانیِ هر نگاره، حاکی از حافظه تاریخِ طبیعی آن نگاره است که در بینش مردم این سرزمین و در شکل سکونتگاه ها نقش اساسی داشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: 1- رفتار رودخانه های نگاره خوزستان در تعامل با مواریث پادگانه های دریایی خلیجِ فارس، قاعده سکونتگاهی شهری در این فضا را تعریف می کند؛ 2- اَشکال مئاندری رودخانه ای، تبیین کننده قاعده سکونتگاه های روستایی در این فضاست؛ 3- ژئونورون ها یا هورها تعریف کننده هویت مکانی با نام هورنشینی است.
تحلیل کیفیت و تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی کاشان و نقش آن در رضایتمندی گردشگران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطلوبیت اقامتگاه های سنتی شهر کاشان و تأثیر آن بر رضایتمندی گردشگران شهری انجام شده است. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل و با استفاده از Amos مدل سازی شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 310 نفر محاسبه و به صورت تصادفی بین گردشگرانی که در اقامتگاه های سنتی کاشان اقامت داشته و یا از آن ها بازدید به عمل آورده اند، توزیع گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد شش شاخص تأثیرگذار بر مطلوبیت اقامتگاه ها به ترتیب عبارتند از: امکانات و تجهیزات، دسترسی و زیرساخت ها، مدیریتی- خدماتی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی. شاخص امکانات و تجهیزات موجود در اقامتگاه های سنتی با بار عاملی 99/0 بیشترین اثر را در تبیین مطلوبیت اقامتگاه های سنتی داشته است. در نهایت مدل تحقیق نشان می دهد معناداری اثر مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر میزان رضایتمندی گردشگران با بار عاملی 64/0 و سطح معناداری صفر مورد تأیید قرار می گیرد. می توان چنین بیان کرد بین متغیر مستقل مطلوبیت اقامتگاه های سنتی و رضایتمندی گردشگران ارتباط مثبت مستقیم و معناداری مشاهده می گردد به نحوی که با افزایش مطلوبیت اقامتگاه های سنتی بر رضایتمندی گردشگران نیز افزوده می شود.
آینده نگاری بهبود عملکرد کمسیون ماده100 با ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT- QSPM (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلف ساخت و سازشهری از ضوابط و استانداردهای کیفی، فنی و شهرسازی در شهرهای ایران واقعیتی است ریشه دار و در عین حال گسترده که همسو با رشد شهرنشینی و افزایش تقاضای موثر در صنعت ساخت و ساز، به گونه ای تصاعدی در حال افزایش است. این قانون گریزی ساختمانی دیر زمانی است در کلانشهرهای مواجه با محدودیت فضایی، عینیت بیشتری نیز یافته است. داده های مرتبط با تخلفات ساختمانی در شهر یزد نیز نشان دهنده افزایش تخلفات ساختمانی در سال های اخیر بوده است. هدف این پژوهش ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT QSPM- در تدوین راهبردهای بهبود عملکرد ماده 100 برای کاستن تأثیرات منفی و افزایش پایداری شهر بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و آینده نگاری بر مبنای سناریو (اکتشافی) بوده است. مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کمسیون ماده 100 ابتدا با استفاده روش دلفی با نظر خواهی از کارشناسان مورد کاوش قرار گرفت که 46 عامل به عنوان عامل های تاثیر گذار انتخاب شدند. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار میک مک 15 عامل به عنوان مهمترین عامل های تأثیر گذار انتخاب شده اند. در مرحله سوم با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد مهمترین سناریو های پیش روی بهبود عملکرد ماده 100 استخراج شد .در نهایت راهبرد های آن با استفاده از برنامه ریزی راهبردی (SWOT) وQSPM طراحی شد.
بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی منطقه یک شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی باز آفرینی بافت تاریخی منطقه یک شهرداری اهواز در راستای توسعه گردشگری ب ا رویک رد آینده نگاری است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق براساس روش گلوله برفی 50 نفر انتخاب شده اند. و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری منطقه یک اهواز از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تایید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که در نهایت سناریوهای براساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق بیانگر 14 سناریو با ضریب احتمال تحقق متنفاوت بوده است. در این میان 10 سناریو با حالت کاملا مطلوب تا مطلوب، 3 سناریو با وضعیت ایستا(بیانگر ادامه روند موجود) و 1 سناریو با وضعیت بحرانی قرار داشته اند. ارزیابی ها بیانگر دو وضعیت (سناریوهای طلایی، سناریوهای بحرانی) بوده است که با توجه به نظر کارشناسان، تحقق سناریو طلایی بیش از دیگر سناریوهای برای بازآفرینی بافت های فرسوده جهت توسعه گردشگری وجود داشته که بیانگر امنیت اجتماعی، علاقمند سازی ساکنان به بافت های تاریخی، بهبود دسترسی به حمل و نقل، توجه بیش از پیش به بافت های تاریخی، نظارت بر بازآفرینی، توجه به هسته مرکزی شهر بوده است. در نهایت جهت تحقق هرچه بیشتر سناریوهای طلایی پیشنهادهای ایراد شده اند.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت محیطی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
1 - 12
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری به عنوان بخشی از کیفیت زندگی، از مباحث کلیدی در حوزه ی مطالعات شهری است که با رشد سریع شهرها و تمرکز جمعیت و فعالیت دست خوش تغییر قرار گرفته است. در رابطه با بافت های تاریخی شهرها این امر از اهمیت بیشتری برخوردار است و در این نوع بافت، بسیاری از فضاها دچار فرسایش شده و مؤلفه های کیفی آن دچار نقصان است. بنابراین توجه به کیفیات محیطی بافت های تاریخی یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی محدوده ها هدف جهت مداخله در آن هاست. تحقیق حاضر نیز تبیین مؤلفه های موثر بر ارتفاء سطح کیفی بافت های تاریخی در محدوده منطقه 8 کلانشهر شیراز می باشد. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق ساکنین منطقه هشت شهر شیراز می باشد، جمعیت این منطقه بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن برابر 9767 نفر و حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران برابر 369 نفر محاسبه شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه ای از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی تأئیدی و آزمون فریدمن کمک گرفته شد. نتایج بررسی میزان رضایت شهروندان از کیفیت زندگی در منطقه هشت کلانشهر شیراز نشان داد در بیشتر شاخص های مورد بررسی میانگین رضایتمندی ساکنین کمتر از میانگین متوسط (3.5) می باشد. محاسبه بار عاملی متغیرهای و شاخص های تحقیق با کمک روش دلفی و نرم افزار SPSS نیز نشان داد؛ پنج عامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و بصری دارای بار عاملی بر روی کیفیت محیط می باشند. بارهای عامل محاسبه شده برای بیشتر عامل های فوق بیشتر از 6 محاسبه شده که نشان دهنده بالا بودن بار عاملی این شاخص ها در سنجش کیفیت محیطی بافت قدیم شیراز می باشند.
بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در توسعه معماری امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایران که در دوره معاصر تحت غرب زدگی و انحطاط، اصول خود را که یکی از مکاتب مهم معماری جهان محسوب می گردد، فراموش کرده است. همچنین عدم توجه به فرهنگ که سال ها تلاش پیشینیان بوده است، مسئله ایست که گریبانگیر وضعیت فعلی معماری معاصر ایران است. این پژوهش به بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در راستای توسعه معماری ایران می پردازد. هدف اصلی؛ اولویت بندی اصول معماری ایران تحت شاخصه های منطقه گرایی انتقادی است. ابتدا به بیان مسئله و هدف پژوهش سپس به بیان مفاهیم نظری ادبیات پژوهش در قالب پیشینه پژوهشی پرداخته شده است. از نرم افزار SPSS در روش تحقیق استفاده شده است. درآخر، اصول معماری ایران از رتبه یک به آخر؛ بترتیب عبارت است از: خودبسندگی، درون گرایی، مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش. در بخش نتیجه با رتبه بندی اصول و ارزیابی رویکرد منطقه گرایی انتقادی مشخص گردید؛ خودبسندگی و درونگرایی بیشترین تأثیر و نیارش کمترین تأثیر را داشتند. این بدان معناست که دخالت منطقه گرایی انتقادی در بافت های تاریخی کمترین تأثیر و مانع از دیده منطقه گرایی انتقادی بوده و می توان با حفظ اصول فرهنگی و منطقه ای نگاهی جهانی داشت بدون اینکه سنت را به فراموشی سپرد.
برنامه ریزی پابرجا مبتنی بر سناریونویسی در حوزه گردشگری اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد سریع صنعت گردشگری که ناشی از رشد شتابنده درآمد در این حوزه در دهه های اخیر از یک سو و تغییر مستمر و عدم قطعیت بالای حوادث مؤثر در این بخش از سوی دیگر، لزوم بهره گیری از روش های نوین آینده پژوهی و برنامه ریزی کلان و بلندمدت را بیش از پیش نمایان ساخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریوهای آینده گردشگری میبد و آزمون پابرجایی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار می باشد. روش: در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش های دلفی، پویش محیطی PEST و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. پارامترهای کلیدی گردشگری اجتماعی پایدار تجمیع شده و با استفاده از پرسشنامه تحلیل اثرات متقابل با نظر خبرگان عدم قطعیت های کلیدی شناسایی شدند. سپس با استفاده از عدم قطعیت های کلیدی سه سناریو با نام های میبد طلایی (خوشبینانه)، آینده قابل پیش بینی (مناسب) و رکود (بدبینانه) تدوین گردید. یافته ها: پیشینه تاریخی و جاذبه های منحصر به فرد، مدیریت تخصصی، برنامه ریزی سیستمی و سیاست خارجی و روابط بین الملل از تأثیرگذارترین پارامترها و شهر جهانی زیلو، امکانات خدماتی و رفاهی قابل رقابت، کیفیت شبکه راههای زمینی و هوایی و ارتقاء فناوری در گردشگری، از تأثیرپذیرترین پارامترها، تغییرات نرخ ارز متغیر اهرمی ثانویه، کنترل بازار وآداب و رسوم و مراسمات آیینی متغیر مستقل، سرمایه گذاری در بخش گردشگری به عنوان متغیر هدف شناخته شده است. همچنین ظرفیت سازی برای گردشگری در عصر ارتباطات و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای تنظیمی در گردشگری اجتماعی پایدار میبد شمار می رود. نتیجه گیری: نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار بیانگر این موضوع است که تعدادی از راهبردها تنها در یک یا دو سناریو، مفید و قوی ملحوظ می شوند و در بقیه دچار ضعف هستند. بنابراین لحاظ کردن راهبردهای چند وجهی که بتواند در موقعیت های متفاوت، پاسخگوی موقعیت باشند، لازم و ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی فضایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهرهای استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه مناطق ساحلی و شهرهای واقع در آن به عنوان مهم ترین اجزا و عناصر تشکیل دهنده نظام شهری محسوب می گردند. شهرهای ساحلی همواره در معرض آسیب های ناشی از مخاطرات محیطی و انسانی قرار دارند و بی توجهی به آن ها، مشکل ساز خواهد بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است که مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و آماری انجام گرفته است. ابتدا عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرها مشخص گردید و سپس تمام شهرهای مورد در گروه های همگن طبقه بندی شدند و از طریق مدل GWR مورد ارزیابی فضایی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب عوامل عدم دسترسی به منابع انرژی و سوخت، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، جمعیت وابسته، عدم دسترسی به منابع آب آشامیدنی سالم و شناوری جمعیت دارای بیشترین تأثیر بر آسیب پذیری اجتماعی شهرهای مورد مطالعه بودند. همچنین نتایج مدل تحلیل خوشه ای مشخص نمود که شهرها در پنج خوشه طبقه بندی می شوند. نتایج: می توان گفت که عوامل به دست آمده تقریبا تمام دلایل زیربنایی آسیب پذیری اجتماعی را پوشش می دهد. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده باید بیشترین سرمایه گذاری برای رفع مشکل آسیب پذیری در زمینه عدم دسترسی به انرژی و منابع سوخت صورت پذیرد، زیرا آسیب پذیری خانوارها بیشتر در این زمینه است. همچنین به دلیل وضعیت اجتماعی – اقتصادی مشابه خانوارهای شهرهای استان بوشهر، میزان آسیب پذیری اجتماعی اکثر شهرهای این استان نزدیک به هم می باشد. در نهایت می توان این گونه نتیجه گیری کرد به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی و اجتماعی خانوارهای ساکن در شهرهای ساحلی و همچنین وقوع مخاطرات طبیعی پر تعداد در این ناحیه، افراد ساکن این شهرها آسیب پذیری اجتماعی زیادی دارند.
آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
135 - 148
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از صنایع رو به رشد در آینده خواهد بود. بر خلاف بسیاری از صنایع دیگر که متاثر از پیشرفت فناوری ممکن است کاملا تغییر ماهیت دهند، گردشگری حتی به شکل موجود هم می تواند سهم بزرگتری از اقتصاد کشورها و شهرها داشته باشد. اما پتانسیل بالای گردشگری در اقتصاد شهری مانند شهر تهران، مملو از عدم قطعیت هایی است که برای فهم بهتر آینده ی آن باید از روش های آینده نگاری استفاده کرد. در این راستا پژوهش حاضر می کوشد تا به آینده نگاری صنعت گردشگری در شهر تهران بپردازد. محوریت مقاله حاضر بر روی گردشگران خارجی است. از منظر روش تحقیق این پژوهش کاربردی و توصیفی – تحلیلی است و از روش های کارگاه آینده، پانل خبرگان و سناریونگاری بر اساس عدم قطعیت های بحرانی بهره می برد و شش پیشران کلیدی با عناوین افزایش تقاضا برای سفر در کل دنیا، روابط خارجی، کسب و کارهای نوآفرین، آزادی های گردشگر، اقتصادی دولتی و زیرساخت های شهر تهران شناسایی شد که دو پیشران با عناوین اقتصاد دولتی و روابط خارجی به عنوان عدم قطعیت های کلیدی شناخته شدند. در نهایت، تحقیق حاضر به چهار سناریوی مستقل برای آینده گردشگری شهر تهران رسید که به ترتیب: تهرانِ مخوف، تهران: میزبان مهمانان سرزده، تهرانِ چشم انتظار و تهران: بازدید برای عموم آزاد نام گذاری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که جز در سناریوی تهران: بازدید برای عموم آزاد، وضعیت گردشگری تهران خوب نیست و این صنعت نمی تواند کمکی به اقتصاد شهری تهران داشته باشد.
تفاوت های حافظه و هویت مکانی آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
بررسی نقش حق به شهر بر احساس تعلق در میان گروه های جنسیتی (مطالعه موردی: فضاهای عمومی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که احساس تعلق به شهر در میان شهروندان با توجه به تفاوت جنسیتی آنان بررسی و به مفهوم حق به شهر به عنوان رویکردی جدید در شکل گیری این احساس پرداخته شود. جنسیت مانند محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی-اقتصادی و قومیت، بر ادراک و تعلق به محیط تأثیر می گذارد. آنچه اهمیت دارد شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد احساس تعلق با توجه به شاخص های برگرفته از حق به شهر است؛ بنابراین در این نوشتار با بهره گرفتن از چارچوب نظری ارائه شده از سوی هانری لوفور و عملیاتی کردن ایده حق به شهر او، رابطه مؤلفه حق به شهر و حس تعلق در فضاهای عمومی شهری و تفاوت حس تعلق گروه های جنسیتی بررسی می شود. پژوهش حاضر پیمایشی و ابزار سنجش در آن پرسشنامه پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. به منظور سنجش روایی پرسش ها از اعتبار عاملی استفاده شده است. در تحلیل عاملی اکتشافی متغیر حق به شهر و احساس تعلق، مقدار KMO به ترتیب 85/0 و 83/0 است که این امر کفایت نمونه گیری را برای متغیرهای پژوهش نشان می دهد و از آنجا که ضریب معناداری آزمون بارتلت صفر بود، تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مناسب تشخیص داده شد. همچنین پس از تأیید مدل فرضی، برای صحت مدل های اندازه گیری از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. براساس نتایج، تمام بارهای عاملی بیشتر از 5/0 بوده که بیانگر روایی همگراست. در بحث پایایی ابزار سنجش، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقیاس مورد اشاره برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد که در حد مطلوبی قرار دارد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر است که با استفاده از ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و شیوه طبقه بندی متناسب انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS 24 صورت گرفت. نتایج بخش تبیین و مدل سازی به منظور تحلیل تأثیر مؤلفه های حق به شهر بر احساس تعلق در میان ساکنان ارومیه، نشان دهنده الگوی رابطه معنا دار و مستقیم شاخص های متغیرهای مستقل حق به شهر با متغیر وابسته تعلق شهری است. همچنین اختلاف معنا داری در احساس تعلق زنان و مردان وجود دارد؛ زیرا معنا داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.