فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۶۱ تا ۵٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزو پنج کشور برتر محسوب می شود، لذا آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی بویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این پژوهش جهت بررسی پتانسیل های اقلیم توریستی استان سمنان با به کارگیری شاخص (PET) از پارامترهای اقلیمی متوسط دمای خشک، متوسط رطوبت نسبی، متوسط سرعت باد، متوسط فشار بخار و میزان ابرناکی ایستگاه های سینوپتیک سمنان، گرمسار، شاهرود و بیارجمند طی دوره آماری (2004-1992) استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که ماه می همه ایستگاه ها و ماه اکتبر، ایستگاه های سمنان، شاهرود و گرمسار، ماه سپتامبر، شاهرود و بیارجمند، ماه آوریل در گرمسار و ماه ژوئن در بیارجمند از ماه هایی هستند که دارای بهترین شرایط از نقطه نظر اقلیم آسایش هستند و از اقلیم بسیار مناسبی برای توریسم برخوردارند. همه ایستگاه ها، در ماه های جولای و آگوست درجه ی متفاوتی از تنش گرمایی اندک تا متوسط حاکم است. همچنین همه ایستگاه ها طی ماه های ژانویه، فوریه، مارس و نوامبر از تنش سرمایی بسیار شدید تا متوسط برخوردار هستند.
بررسی تغییرات درجه حرارت سطح و پوشش ـ کاربری زمین شهری با استفاده از داده های سنجندة ETM+ (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درجه حرارت سطح زمین (LST) فاکتور مهمی در مطالعات تغییرات دمایی، تخمین مقادیر تابشی، مطالعات تعادل گرمایی و همچنین ابزاری کنترلی برای مدل های آب و هوایی و اقلیم شهری است. در این تحقیق، کوشش شده است که درجه حرارت سطح شهر تهران با استفاده از تصویر سنجندة ETM+، برگرفته در تاریخ 3 ژوئن سال 2001 تخمین زده شود. تغییرات درجه حرارت سطح به دست آمده نسبت به انواع پوشش ـ کاربری زمین، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دقت طبقه بندی انواع پوشش ـ کاربری زمین، ارزیابی شد و مشخص گردید که دقت طبقه بندی با استفاده از مؤلفه های MNF افزایش می یابد. مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح با به کارگیری روش SEBAL بر روی دادة ماهواره ای تخمین زده شد. علاوه بر این، ارتباط درجه حرارت سطح با مقادیر NDVI و کسر پوشش گیاهی ارزیابی گردیدند. به علاوه، رابطه رگرسیون درجه حرارت سطح و پوشش گیاهی به تفکیک انواع مختلف پوشش گیاهی محاسبه و ارائه شد. نتایج به دست آمده از بررسی ها، نشان دهندة وابستگی شدید بین درجه حرارت سطح و مقادیر NDVI و FVC برای انواع پوشش ـ کاربری زمین است. نتایج حاصل از انجام تحلیل رگرسیون بین پارامترهای تعیین مقادیر پوشش گیاهی و درجه حرارت سطح، حاکی از آن است که روش به کار رفته، برای تخمین مقادیر گسیل مندی و درجه حرارت سطح، در مناطق شهری غیریکنواخت با دقت مناسب و پذیرفتنی عملی است و می تواند به منظور برآورد میزان توسعه و تغییرات دمایی شهری در دوره زمانی معین مورد استفاده قرار گیرد.
کاربرد تکنیک تاپسیس در تحلیل و اولویت بندی توسعه پایدار مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ، ظهور مسایل گوناگون و پیچیده اجتماعی- اقتصادی در داخل شهرها و ورود شهرهای بزرگ جهان سوم به سیستم اقتصادی جهان، برنامه ریزی شهری به ابعاد تازه ای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. برای شناخت توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی مناطق، به بررسی الگوی نابرابری های ناحیه ای، تفاوت های میان نواحی و بررسی میزان برتری یک مکان نسبت به ساختار مکان های مشابه در سطح شهر نیاز است . هدف از این مقاله، به کارگیری مکانیسم فرصت های برابر و دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق شهری اصفهان، از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برابر تحلیل صورت گرفته، مناطق سیزده گانه شهرداری اصفهان در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار(متوسط) و(محروم)یا فروبرخوردار جای گرفته اند. برای شناخت سطوح برخورداری مناطق شهر اصفهان، 21 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است و در نهایت، با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS ، نقشه سطوح برخورداری مناطق شهر ترسیم گردیده است. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده ، نشان می دهد که در میان مناطق شهری اصفهان ، شش منطقه محروم با ضریب اولویت 22/0 تا 34/0 در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده اند. دومین سطح ، شامل: چهار منطقه شهر است که دارای ضریب اولویت 42/0 تا47/0 است و سطح دوم اولویت توسعه مناطق را در بر می گیرد. سطح یک، سه منطقه برخوردار از لحاظ 21 شاخص مورد بررسی را شامل می شود، با ضریب اولویت 53/0 تا 64/0و آخرین اولویت توسعه را در بر دارد.
تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها نظام های اجتماعی- فضایی هستند که از ابعاد مختلف طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و نهادی تشکیل شده اند. در این بین، بعد سیاسی و نهادی به دلیل داشتن قدرت و سازوکار کنترل دیگر ابعاد حیاتی شهر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، مناسبات سیاسی و قدرت و تاثیر آن در توسعه فضایی شهر، همیشه مورد توجه جغرافیدانان بوده است.در همین راستا، مسایل شهری در قالب انگاره های حاکم بر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز مورد توجه قرار گرفته است. جغرافیای سیاسی با رویکرد غالبا درون شهری، نقش رویکردها و تصمیم گیری های سیاسی را در پیدایش و حل مشکلات شهری عمدتا در قالب مدیریت سیاسی شهر بررسی می کند. جغرافیای سیاسی شهر پدیده های سیاسی- فضایی شهر را در کانون مطالعات خود قرار داده و نقش فرایندهای سیاسی و تصمیمات ذی مدخلان اداره امور شهر را در هدایت، کنترل و شکل دهی فضا و سازمان فضایی شهر مورد توجه قرار می دهد. همچنین در ژئوپلیتیک، تاثیر و تاثرات ناشی از تعاملات، ارتباطات و کارکردهای فراشهری از جنبه اثرگذاری بر جریان قدرت سیاسی مورد مطالعه قرار می گیرد. البته این امر به معنی کم توجهی به نقش تعیین کننده پدیده ها و عوامل درون شهری در قدرت سیاسی در سطوح ملی و شهری نیست. در ژئوپلیتیک، شهر به عنوان یک کانون قدرت با قابلیت اثرگذاری گسترده در سطوح مختلف سرزمینی، مورد توجه است. بازیگران سیاسی همواره در راستای کسب قدرت سیاسی به شهر نظر ویژه دارند. از این رو مدیران شهری به عنوان بخشی از بازیگران سیاسی شهر، بدون آشنایی و یا توجه کافی به جغرافیای سیاسی و عوامل ژئوپلیتیکی شهر نمی توانند موجبات توسعه و اداره مطلوب شهر را فراهم نمایند.هدف مقاله حاضر تبیین فلسفی – مفهومی جغرافیای سیاسی شهر و فراهم نمودن چارچوب مناسبی برای مطالعه اهمیت و جایگاه شهر در مباحث جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک و نقش آن در توسعه مدیریت شهری است. روش تحقیق مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. یافته های این تحقیق نشان م یدهد که مطالعه شهر از منظر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک می تواند راهگشای بسیاری از مسایل توسعه شهری، بویژه در کشورهای جهان سوم باشد. از این رو در این مقاله شکل گیری فضاهای شهری تحت تاثیر ساختار و تصمیم گیری های سیاسی و عوامل مختلف طبیعی و انسانی درون و برون شهری در تولید قدرت سیاسی مورد توجه واقع شده است.
تحلیلی بر سازمان یابی فضایی سیستم شهرهای نواحی ساحلی جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که با بررسی و تحلیل نحوه توزیع فضایی جمعیت در نظام شهرهای نواحی ساحلی جنوب ایران، روند تحولات آنها را در چهل سال گذشته با کاربرد الگوها و تکنیک های رایج در این زمینه شناسایی کند. این پژوهش قصد اثبات ارتباط مستقیم بین مطلوبیت شاخص های به کار رفته و نیروهای اقتصادی - اجتماعی را ندارد، بلکه کاربرد الگوهای رایج در زمینه تحلیل نظام سکونتگاهها در راستای توصیف و تحلیل شرایط و روند تغییرات شبکه شهری ساحل جنوب کشور، مورد توجه است. الگوهای به کار رفته در این پژوهش مشتمل بر سه دسته شاخص های نخست شهری (شاخص نخست شهری جفرسون، شاخص دو شهر، شاخص چهار شهر کینزبرگ، شاخص چهار شهر مهتا و شاخص موماو و الوصابی)، شاخص های تمرکز (شاخص تمرکز هرفیندال، هندرسون، و شاخص تقوایی) و در پایان شاخص های توزیع متعادل (منحنی لورنز و ضریب جینی فضایی، ضریب آنتروپی، توزیع رتبه - اندازه و ضریب پارتو وروش کرنل) است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل شهرهای ساحلی استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. نتایج به دست آمده این پژوهش نشان می دهد شاخص های نخست شهری و تمرکز هر دو در سال 1355 در بیشترین مقدار خود در مقایسه با هر زمان دیگری بوده اند. در مقابل، شاخص های تعادل در این سال بیانگر نامتوازن ترین وضعیت اند. شاخص های نخست شهری از سال 1355 تا سال 1375 همواره رو به کاهش بوده، اما در سال 1385 افزایش داشته اند. شاخص های تمرکز و تعادل به طور مشابه طی سال های 75-1365 نشان دهنده کاهش تمرکز و افزایش تعادل هستند، اما در سال 1385با شدت بسیار کمتری در مقایسه با شاخص های نخست شهری از افزایش تمرکز و کاهش توزیع متوازن جمعیت در منطقه حکایت دارند، که نشان دهنده ظهور مجدد قطبی شدن در منطقه است.
مکان یابی نوشهرها در ایران با تاکید بر بهارستان
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثرپذیری مناطق مرزی و مرکزی کشور از مواد مخدر و تأثیر آن بر اقتصاد خانوار(مطالعه موردی تایباد و تهران)
حوزههای تخصصی:
امروزه پدیده مواد مخدر به یکی از مهم ترین مشکلات جوامع بشری تبدیل شده است و ابعاد این مشکل به حدی است که به صورت تهدیدی برای سلامت بشری و رفاه ملی، استقلال و امنیت و ساختار اجتماعی کشورها در آمده است هدف اصلی این پژوهش به جغرافیای کشت و راه های ورودی ترانزیت موادمخدر از مرزهای شرقی و چگونکی تأثیر آن بر اقتصاد خانوارها می باشد که نزدیکی به مرزهای شرقی براقتصاد و معتادکردن سرپرست خانوارها تأثیر بیشتری دارد. در پی اثبات فرضیه مقاله می¬باشیم که به نظر می¬رسد هر چه از مناطق مرکزی به نواحی مرزی کشور نزدیک شویم مواد مخدر تأثیر بیشتری بر اقتصاد خانوار دارد.این پژوهش با روش کتابخانه¬ای و مقایسه¬ای انجام شده است. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که مردان معتاد در مقایسه شهر تهران و شهرستان تایباد از نظر نزدیکی به مناطق کشت و تولید موادمخدر، فقر و محرومیت، تهیه آسان مواد، کمبود امکانات اجتماعی، وجود پدر معتاد در خانواده دارای تفاوت های معناداری بوده اند. بیکاری، استعمال تفننی مواد، نداشتن سواد، مشکلات و درگیری در خانواده، ازدواج زودرس، از دست دادن امکانات مالی، استعمال مواد مخدر در جهت بالا بردن انرژی معنادار نبوده است. نتیجه گیری: نزدیکی جغرافیای به مرزهای شرقی بیشترین تأثیر را بر اقتصاد سرپرست خانواده¬های مرزنشین (تایباد) دارد
نمادهای فرهنگی در مناظر شهری: بیان معنا، حس هویت و آرامش روحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای کهن ایران به زیباترین وجه بیانگر هویت کالبدی و بصری برای درک کارکردهای شان بوده اند؛ لیکن امروزه منظر شهرها فاقد چنین هویتی اند. به عبارت دیگر، سیمای بیرونی عناصر شهرهای معاصر انعکاس دهنده هویت ساکنان آنها نیست و چنین به نظر می رسد که هیچ تلاش آگاهانه و هدفداری به منظور هویت بخشی به آنها صورت نپذیرفته است. در این شهرها، بسیاری از نشان ها و نمادهای هویت فرهنگی یا به کلی از بین رفته اند و یا به شدت کمرنگ شده اند و کاربرد این علایم بر پیشانی تعداد اندکی از بناها، تنها تلاشی انفرادی از سوی معدودی از کارفرمایان و معماران و یا گاه صرفا تقلیدی ناموزن است. چنانچه کاربرد این عناصر نمادین تلاشی باشد برای هویت بخشی به شهرهای ایران، و در صورتی که کاربرد نشان ها و نمادهای اسلامی در بناهای تازه احداث شده میسر گردد، بایستی راهکارهای استفاده بجا و محتوایی از آنها و نیز فرایند انجام این امر را مطالعه و معین کرد. در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا ضمن بررسی نقش ارتباطی نمادها و نشان ها در شهرهای کهن، فلسفه و چگونگی کاربرد این علایم مورد بحث قرار گیرد و راهکارهای اجرایی استفاده از آنها در شهرهای نوبنیاد مشخص گردد. در نتیجه این پژوهش، روشن گردید که کاهش روند استفاده از نشان های بیگانه در نماد فضاهای شهری و تقویت هویت بصری شهرها با بهره گیری از نمادهایی که انعکاس دهنده فرهنگ و اعتقادات ساکنان آنها باشند و در تعدیل روحیات اجتماعی شهرنشینان سودمند گردند، امکان پذیر است. بدین منظور و در جهت تشخیص کاربری بجا و محتوایی نمادها و نشانه ها، تعیین ضوابط و مقررات ذی ربط و توقف کلیه برنامه های مخرب به وسیله واحدهای نامتجانس، پیشنهاد گردیده است تا کمیسیونی با عنوان «کمیسیون نمادها و نشانه های فرهنگی» در وزارت مسکن و شهرسازی تشکیل گردد تا به انجام این امر مهم مبادرت ورزد.
طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.
ارتقای کیفیت محیط شهری بااستفاده از رویکرد برنامه ریزی طراحی محور: (تئاتر شهر و پهنه پیرامون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی طراحی محور رویکردی میانی بین برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب میشود. این رویکرد به دنبال عدم پاسخ گویی مناسب طرح های سنتی توسعه شهری به مسائل کیفی موجود در محیط های شهری مطرح شده است. به دلیل توجه این رویکرد به موضوع کیفیت محیط شهری و همین طور سنجش اثربخشی آن در نظام مدیریت فضاهای شهری،این مقاله ضمن بازشناسی مفهوم نظری این رویکرد، کاربست برنامه ای آن در ارتقای کیفیت محیط شهری در یک محدوده نمونه(فضای فرهنگی و هنری شهرتهران- تئاترشهر و پهنه پیرامون) را مد نظر قرار میدهد و « دستور کار توسعه» را به عنوان یکی از ابزارهای عملیاتیکردن برنامه های پیشنهادی این رویکرد بهکار میگیرد.
نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که به دلیل ماهیت اجرا محور این رویکرد و به ویژه با توجه به محتوای محصول نهایی آن (دستورکار توسعه) به کار بردن این رویکرد در کاهش گسستگی فرایندهای شهرسازی و تدوین فرایندی عام برای اتصال حلقه برنامه ریزی به طراحی مؤثر بوده و میتواند در ارتقای کیفیت حاصل از طرح ها مؤثر باشد.
نتایج نشان میدهد که از منظر مخاطبان، توجه به ملاحظات طراحانه و ورود مباحث کیفی در تمامی سطوح طرح های توسعه شهری که در ابتدا ممکن است با توجه به ملاحظات صرف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شروع شود و به سند برنامه ای توسعه فضاهای شهری برسد، بسیار ضروری به نظر میرسد.
بررسی نظری مفهوم محله و بازتعریف آن با تاکید بر شرایط محله های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند کنونی برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری، استفاده از راهبردهای مشارکتی و رویکرد برنامه ریزی از پایین به بالا به تدریج مورد اجماع نظر برنامه ریزان قرار گرفته است. تحقق این رویکرد، نیازمند تعریف نظام تقسیمات فضایی خردتری است که می توان «محله» را به عنوان واحد پایه و محور برنامه ریزی مشارکتی در عرصه همگانی در شهرها قلمداد کرد. این مقاله می کوشد با توجه به برداشت های گوناگون از محله، مبتنی بر دیدگاه های مختلف علمی و با تاکید بر زمینه های حقوقی و تاریخی در شهرهای ایران به اصول مشترک در تعریف محله دست یابد. مطالعه حاضر به لحاظ روش تحقیق بر اساس رویکرد کیفی، و تحلیل اسناد مطالعه به دو شیوه «تحلیل درونی» و «تحلیل برونی» انجام شد. یافته های نظری خاص خود، به تعریف و کاربست آن پرداخته اند. دارابودن مرز و محدوده مشخص، حس همبستگی و روابط متقابل میان ساکنان، هویت جمعی و اشتراکت اهداف، یکپارچگی فضا و فعالیت، خودکفایی نسبی و جمعیت متناسب از مضامین مشترک در تعریف محله بوده است. بر مبنای ویژگی ها و معیارهای مورد انتظار، مفاهیم جمعیتی، زیرساختی، سیاسی، حسی، اجتماعی و محیطی به عنوان اصول پایه در تعریف محله محسوب می شود. مفهوم شناسی محله در شهرهای ایران نشان می دهد که در گذشته ویژگی ها و معیارهای قومی، مذهبی، نژادی و نظایر اینها، و در زمان حاضر اصول رسمی و قراردادی در تعریف مفهوم و تعیین حدود محله نقش تعیین کننده ای دارند. در مجموع محدوده فضایی یکپارچه، وجود مرزهای کالبدی مبتنی بر درک ذهنی و یا نشانه عینی، حس تعلق مکانی و همبستگی اجتماعی، امکان شناخت رو در رو و وجود تسهیلات و خدمات محلی از جمله نکاتی است که در مفهوم شناسی محله اهمیت می یابند.
شبیه سازی رشد شهری در تهران، با استفاده از مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع شهرها در کشورهای در حال توسعه، نیاز به مدیریت و برنامه ریزی مناسب، به پرهیز از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی ـ اقتصادی آن، همواره احساس می شود. در این زمینه، طراحان و برنامه ریزان شهری به اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگو و میزان رشد، به منظور درک بهتر فرایند رشد شهری و تأثیرات آن نیاز دارند. تلفیق سامانه های اطلاعات مکانی و سنجش از دور، ابزار مؤثری را برای جمع آوری و آنالیز اطلاعات زمانی ـ مکانی فراهم می سازد. این تحقیق، ضمن بررسی و مدل سازی توسعة شهری در دو دهة گذشته، به پیش بینی توسعة شهر تهران طی دو دهة آینده می پردازد تا پایه و اساسی را برای مدیریت شهری فراهم سازد. در این تحقیق، مدل شبیه سازی و پیش بینی رشد شهری CA-Markov به کار برده شد و این مدل با استفاده از داده های تاریخیِ به دست آمده از مجموعه های زمانی تصاویر ماهواره ای لندست ـ مربوط به سال های 1988، 2000 و 2006 ـ کالیبره گردید. با توجه به نقشه های پوشش / کاربری زمین به دست آمده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، منطقة شهری در این مدت با 11 درصد (حدود 56 کیلومترمربع) افزایش مواجه شده است. همچنین مدل CA-Markov به منظور شبیه سازی رشد شهری برای سال های 2015 و 2025 اجرا گردید و نتایج به دست آمده بیانگر رشد 3 درصدی (حدود 15 کیلومترمربع) در مناطق شهری از سال 2006 تا 2025 است. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Markov در پایش روند توسعة شهر در سال های گذشته و پیش بینی رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی رشد سال های گذشته است. همچنین کاربرد روش تصمیم گیری چندمعیاره در محیط نرم افزار Idrisi برای در نظر گرفتن پارامترهای توسعه و رشد شهری، از دیگر ویژگی های این تحقیق است.
نقد، تحلیل و ارزیابی تحقق طرح های هادی شهری
حوزههای تخصصی:
نقش شهرهای مرزی در فرایند جهانی شدن و توسعه منطقه ای ایران مطالعه موردی: شهرهای مرزی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهری شدن جهان و جهانی شدن شهرها مهمترین مساله هزاره سوم میلادی است. صرف نظر از تبعات منفی جهانی شدن، کلیه شهرها، در صدد پیوند به شبکه شهرهای جهانی، به منظور بهره گیری از مزایای جهانی شدن می باشند. شهرهای ایران نیز به دلیل تاخیر در پیوند با اقتصاد جهانی، ضعف ادبیات علمی جهانی کردن شهرها، سیاست خارجی متغیر و مشاجرات سیاسی بین ایران و آمریکا، تحریم یکجانبه آمریکا و به تبع آن مشکلات ناشی از عدم سرمایه گذاری خارجی در کشور، محدودیتهای اطلاعاتی (اینترنت) و ارتباطی، ضعف زیرساختهای مالی و بانکی و حمل و نقل و ضعف در قوانین با مشکلات بسیاری در روند جهانی شدن مواجه اند که این وضعیت در شهرهای مرزی کشور به دلیل شرایط ژئوپلیتیک خاص آنها دو چندان شده است.بسیاری از شهرهای مرزی که در گذشته در انزوای جغرافیایی شدیدی قرارداشتند، بعد از آغاز عصر تحولات اطلاعات (1970) به سوی پذیرش نقش قطب یا نقاط گره ای انتقال امواج توسعه به سایر نقاط یک کشور حرکت کرده اند. لذا چنین شهرهایی درصدد حل مشکلات زیرساختی، مدیریتی، خلا های قانونی، و فرهنگی، به منظور سازگاری با معیارهای فرایند جهانی شدن می باشند.هدف این مقاله ارایه راهکارهای مناسب استفاده از فرصتهای موجود در فراسوی مرزهای ملی (8336 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان و ترکمنستان) مانند بازار مصرف کشورهای آسیای مرکزی با جمعیت بیش از 50 میلیون نفر و افغانستان است. به منظور تحقیق در راستای این هدف، ابتدا مساله جهانی شدن شهرهای مرزی ایران در استان خراسان (چهار شهر باجگیران، لطف آباد، سرخس و تایباد) با توجه به تئوریهای موجود تحلیل شد. همچنین با استفاده از تکنیکهای پرسشنامه و مصاحبه، چشم انداز مناسبی ازتوانایی ها و پتانسیل های محلی درباره کارکرد دروازه ها و نقاط گره ای شهری در توسعه منطقه ای گردآوری شد و در نهایت پیشنهاداتی ارایه شد که عبارتند از: اصلاح قوانین، ارتقا نقش سیستم مدیریت، اصلاح و بهبود قوانین و حقوق گمرکی، سرمایه گذاری در زمینه زیرساختهای شهری و ارایه بستر قضایی و فرهنگی مناسب برای هدایت سرمایه گذاری خارجی بیشتر در این مناطق
بازشناسی قابلیت های نوسازی در بافت های فرسوده بخش میانی بر پایه ویژگی های اجتماع و فضا مطالعه موردی: محله 19 از منطقه 17 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وسعت بالای بافت های فرسوده شهری از یک سو و آسیب پذیر بودن این فضاها در قبال سوانح طبیعی (به ویژه زلزله) از دیگر سو، نوسازی آنها را به یکی از مسائل اساسی در حوزه شهرسازی تبدیل کرده است. مقاله حاضر در پی آن است تا محله 19 از منطقه 17 شهرداری تهران را به عنوان یکی از بافت های فرسوده در بخش میانی شهری با رویکردی ترکیبی و بر پایه ویژگی اجتماع از یک سو مورد مطالعه قرار دهد، و ویژگی فضا و نحوه برخورد با این بافت ها را با تکیه بر نظم درونی آنها از سوی دیگر، با رویکردی منطقی به دست دهد. نظام کالبدی محدوده مورد مطالعه برگرفته از شهرسازی معاصر است و نظام اجتماعی آن از جوامعی مهاجر با خرده فرهنگ های متفاوت اما همبسته، به ودیعه گرفته شده است که در ترکیب های طایفه ای ـ زبانی، انسجام اجتماعی شان را به طور نسبی تا به امروز حفظ کرده اند. چنین امری ارزش زیست و سکونت این بافت را به طور نسبی ـ به رغم فرسودگی آن ـ به همراه داشته است. از سوی دیگر، فضا دارای ویژگی تجانس در حوزه های مسکن و سکونت است که این عامل نیز تنوع پذیری را کاهش دارد و انسجام کالبدی آن را به طور نسبی تضعیف کرده است. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از شیوه پیمایش میدانی (مشاهده و پرسشنامه) انجام شده است، نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و فضا در مراحل تکوین و بهره برداری با گذشت زمان موجبات تضعیف و فرسودگی ساختار اجتماعی ـ کالبدی را فراهم می آورد. بازخوانی این فضای تحقیق به روش علمی می تواند درک قابلیت و ضعف ها را در این دو حوزه (اجتماع و فضا) به دست دهد و زمینه را برای به کارگیری یافته ها در مرحله نوسازی فراهم سازد.
تحلیل فضایی تعامل تخلفات ساختمانی و آسیب پذیری ناشی از زلزله: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلفات ساختمانی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فضایی بسیار زیادی دارند. عمدة پیامدهای کالبدی ـ فضایی را میتوان در توسعة بیرویه و بیقاعدة شهری، رشد ساختمان های ناامن، اسکان های غیر رسمی، ناموزونی و زشتی در سیمای شهری، تغییر چشم انداز و سیمای بصری شهر، نبود تناسب بین تراکم ارتفاعی، تراکم جمعیتی و ... را نام برد.
این پژوهش به بررسی ساخت و سازهای سال های اخیر و وضعیت تخلفات ساختمانی در مناطق شهر اصفهان پرداخته است و به دنبال این پرسش است که تخلفات ساختمانی چرا و چگونه در شهر اصفهان صورت میگیرد و تا چه اندازه آسیب پذیری شهر را در برابر خطر زلزله افزایش میدهد.
روش تحلیل استفاده از تحلیل های مقایسه ای (بین مناطق یازده گانه شهر اصفهان)، تحلیل انتروپی شانون و تحلیل همبستگی دو متغیره برای آزمون فرضیه است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که 1- بیش ترین تخلفات ساختمانی در شهر اصفهان و در مناطق حاشیه ای آن صورت میگیرد؛ 2- گونه های تخلف ساختمانی در شهر اصفهان به شکلی است که آسیب پذیری لرزه ای را افزایش میدهد؛ 3- با توجه به نوع بافت در هر منطقه، میزان آسیب پذیری لرزه ای مناطق شهر نیز در حال افزایش است.
ارزیابی کاربری اراضی شهر دهدشت ( استان کهگیلویه وبویر احمد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموماً ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری، منعکس کننده ی تصویری گویا از نظر سیمای شهری و همچنین تخصیص فضای شهری به کاربردهای مختلف موردنیاز در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه ی شهری است. در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاه های نظری و روند عملی چگونگی کاربری اراضی شهری در ایران، مشخصا به تحلیل و ارزیابی این مهم در شهر دهدشت، به روش تحلیلی - تطبیقی پرداخته شده است. نتایج حاصله، نشان می دهد که توسعه ی فیزیکی و کالبدی شهر دهدشت در 15 سال اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است. بنابر این برای جلوگیری از گسترش شهر و حفظ اراضی پیرامون آن، تعادل در کاربری اراضی و تعیین راهکارهای مناسب ضروری است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن، با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت و مطلوبیت، وابستگی و تحلیل علمی آن در این پ ژوهش نشان می دهد که بسیاری از کاربری های موجود به لحاظ کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی غیر منطبق و نامتعادل بوده است. چگونگی تعادل بخشی و ساماندهی کاربری های اراضی شهری در متن اصلی مقاله به تفصیل بیان شده است.