فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمایل به شهر نشینی و افزایش سریع جمعیت شهرها، منجر به توسعه فیزیکی و کالبدی شهرها گردیده است. از آنجا که پدیده های طبیعی، اثر بسزایی در توسعه فیزیکی شهر دارند، مطالعه دینامیسم محیط طبیعی و خصوصیات زمین می تواند از خسارات جبران ناپذیری که در نتیجه توسعه فیزیکی بی برنامه شهر به وجود می آید، جلوگیری کند. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار، جهات بهینه و راهبردی آینده توسعه فیزیکی شهر کرمان مشخص شود. بدین منظور از معیارهای شیب، ارتفاع، کاربری زمین، خطر زمین لرزه، خاک، فاصله از جاده، فاصله از رود، فاصله از شهر، فاصله از روستا و لایه های اقلیمی دما و بارش استفاده شده است. هر کدام از معیارها با توجه به توابع فازی و سپس عملگر های ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی (۰/۵ ، ۰/۷، ۰/۹) روی آن ها اجرا شده است. در نهایت جهت انتخاب گامای بهینه فازی، با توجه به بازدید میدانی و شناخت منطقه و با به کارگیری تصاویر ماهواره ای مشخص شد که گامای ۰/۹ ، مناسب ترین همخوانی را دارد. نقشه نهایی به پنج کلاس، تناسب بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم طبقه بندی گردید و نتایج نشان داد که سطوح با تناسب بسیار زیاد در شمال شرقی شهر کرمان، بهترین ناحیه و بخش های دیگری در جنوب،غرب و شمال غرب، نواحی مناسب دیگری را برای توسعه شهری تشکیل می دهند.
سنجش نابرابری در کلانشهر شیراز با استفاده از شاخص پاندی و نتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری درآمدی محاسبه شده با استفاده از ضریب جینی دیدگاه محدودی از نابرابری رایج در جامعه را نشان می دهد. این پژوهش به سنجش نابرابری در شهرها با استفاده از شاخصی ترکیبی که از نابرابری های درآمدی، مرگ و میر و استانداردهای زندگی مشتق شده می پردازد و ضمن نقد ضریب جینی روش جدیدی برای اندازه گیری نابرابری اقتصادی- اجتماعی با استفاده از شاخص ترکیبی کیفیت زندگی ارائه می دهد. ضریب جینی توزیع درآمد تنظیم شده ی کیفی به عنوان معیار نابرابری اقتصادی- اجتماعی معرفی می شود. الگوی پیشنهادی با استفاده از داده های امید به زندگی دهک های درآمدی در مناطق شهری توضیح داده می شود. پژوهش از نوع کمّی- تحلیلی بوده و قلمرو پژوهش را مناطق نه گانه ی شهر شیراز در سال 1390 تشکیل می دهند. با استفاده از داده های میدانی که از سرپرستان خانوار (384 خانوار) جمع آوری شده، وضعیت دهک های درآمدی در مناطق کلانشهر شیراز مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه ی آماری از خانوارهای شهر شیراز که تعداد آنها طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 برابر با 344533 خانوار بوده است، تشکیل می شود. حجم نمونه ی پژوهش با توجه به دهک های درآمدی محاسبه شده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی و متناسب با حجم خانوارها در مناطق نه گانه ی شیراز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص نابرابری در منطقه ی مورد مطالعه از آنچه با معیار سنتی ضریب جینی و دیگر شاخص های نابرابری درآمدی نشان داده می شود، بیشتر است.
پهنه بندی کاربری توسعة شهری با استفاده از منطق فازی (fuzzy) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعة موردی: گرگان، گنبد و علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین، منبعی محدود و آسیب پذیر است، اما اگر از سودمندی های آن به درستی استفاده شود، این منبع، ابدی و قابل تجدید خواهد بود. برای بهره برداری از سرزمین، با صرفة اقتصادی و مستمر باید روند بهره برداری را در چارچوبی برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت اجرا کرد. چنین تفکری، مقدمه ای برای آمایش سرزمین یا برنامه ریزی برای استفاده از اراضی شده است. ایجاد و به کار گیری سامانه های اطلاعات جغرافیای (GIS)، در بسیاری از زمینه ها از جمله آمایش سرزمین، محیط زیست و توسعة شهری، به بروز تغییرها و جهش های عظیمی منجر شد. این پژوهش، تلاش می کند بخشی از نیازهای اطلاعاتی در مورد امکان توسعة شهری و تخمین قابلیت اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی شهرستان های علی آباد، گنبد و گرگان در استان گلستان را تأمین کند و مناطق مستعد توسعة شهری را بیابد. در این تحقیق، برای جمع آوری داده های مورد نیاز در سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نقشة تناسب اراضی برای کاربری توسعة شهری از روش ارزیابی چندمعیاره (MCE) و فازی سازی (Fuzzy) استفاده شد و عوامل مورد بررسی با توجه به روش وزن دهی سلسله مراتبی (AHP)، در محیط نرم افزار IDRISI Kilimanjaro و ArcGIS آماده شد. نتایج نشان می دهد که 3،845،306،130 متر مربع از مساحت منطقه با توان بالا، 36،553،066 متر مربع با توان متوسط و 5،067،405،586 متر مربع نیز با توان ضعیف است.
بررسی میزان اثربخشی سیستم اتوبوس های تندرو در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالان عرصه حمل و نقل و ترافیک و کارشناسان یکی از راه های برقراری عدالت اجتماعی و سرعت دادن به ظرفیت های حمل و نقل ع مومی در کلان شهرها را توس عه مسیرهای ویژه اتوبوس رانی می دانند، اتوبوس های تندرو یکی از راهکارهای موقتی, کوتاه مدت و کم هزینه برای حل مشکلات ترافیک کلان شهرهای جهان سوم می باشد. کلانشهر مشهد سالیانه پذیرای حدود 15 میلیون زائر و گردشگر خارجی است و در این صورت فشار بر زیرساخت ها و به ویژه سیستم حمل و نقل و ترافیک چندین برابر می شود بنابراین به کارگیری سیستم بی آرتی از سال 1387 برای حل مشکل ترافیک شهر مشهد مطرح شده است. این پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی می باشد و هدف از آن ارزیابی میزان اثربخشی سیستم بی.آر.تی در شهر مشهد می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت میدانی بوده و ابتدا عوامل مؤثر در میزان اثربخشی اتوبوس های تندرو جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی میزان کارایی هر یک از مسیرهای بی آرتی در شهر مشهد مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده اثربخشی بالای مسیر 1013 که شرق به غرب کلانشهر مشهد را پوشش می دهد می باشد.
تحلیل نشانه شناختی از فرهنگ «معماری خانه» در عصر جهانی شدن با تأکید بر معماری پساساختارگرایی؛ از «خانه تا ناخانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۳۲۲-۲۹۹
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش و جایگاه ICT بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش و جایگاه ICT به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری اصفهان می باشد. روش تحقیق این پژوهش، بر اساس هدف تحقیق از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شهروندان 20 تا 49 ساله ساکن در شهر اصفهان و برای حجم نمونه تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده اند. ضریب پایایی گویه ها برای تمامی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق مقدار بالای 7/0 را نشان می دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مشارکت الکترونیکی شهروندان بسیار پایین است. در مدل معادله ساختاری تأثیر هر سه عامل مزایای الکترونیک شدن، اعتماد الکترونیکی و سواد اطلاعاتی بر مشارکت الکترونیکی معنادار بودند. در این میان ضریب تأثیر مزایای الکترونیک شدن منفی و ضعیف و ضریب دو عامل دیگر مثبت و متوسط بودند. سواد اطلاعاتی با 57 درصد بیشترین تأثیر را بر مشارکت الکترونیکی داشت. کلیه شاخص های کلی و جزئی مدل در سطح قابل قبول قرار داشتند؛ لذا داده های جمع آوری شده تا حد زیادی مدل نظری تدوین شده را حمایت کردند. در مجموع نقش ICT بر مشارکت شهروندان با توجه به پیش بینی 48 درصدی مشارکت الکترونیکی و تبیین 23 درصد واریانس متغیر وابسته توسط عوامل مورد استفاده در تحقیق مناسب بوده است؛ اما جایگاه ICT در امر مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و در قالب مشارکت الکترونیکی وضعیت مناسبی را نشان نمی دهد.
بررسی تطبیقی نمونه هایی از بافت شهری سنندج با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
33 - 42
حوزههای تخصصی:
ابزارهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تلاش هایی هستند که در سال های اخیر در جهت بیان کمی و قابل اندازه گیری کیفیت فضایی شده اند و با وجود عدم بلوغ و تکامل، توسط محققان با دید ابزارهای آینده تحلیل فضا نگریسته می شوند. این تحقیق با هدف آشنایی عملی با این ابزارها به بررسی بافت شهری سنندج به وسیله آنها می پردازد. در این پژوهش منطقه هایی از چهار بافت شهری متفاوت از شهر سنندج انتخاب شدند و پس از آماده سازی در نرم افزارها، با استفاده از آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. سپس نمودارها و آمارهای به دست آمده از این بافت ها بررسی گردیده و با هم مقایسه شدند. تفسیر یافته های تحلیل ایزوویست و گراف دید نشان می دهد که بافت قدیم در عین اینکه بدون وجود نقشه های شهرسازی مدرن به وجود آمده، با این حال مردم سازنده این بافت از نوعی استاندارد ذاتی و جمعی برای اندازه ها استفاده کرده اند. همچنین این بافت در میان چهار گونه بافت شهری سنندج، واجد بیشترین غنای بصری و تنوع آن است و تحلیل شاخص فضای همسایگی مخصوص، زیبایی ناشی از هارمونی و تعادل در این بافت را نشان می دهد. در نهایت، نتایج به دست آمده درخصوص چهار گونه کلی بافت در شهر سنندج نشان می دهد که شاخص های آنالیزهای ایزوویست و تحلیل گراف دید تفاوت ها و شباهت های میان این بافت ها را از نظر خصوصیات فضایی و کیفیت بصری، به خوبی آشکار می کنند، بنابراین در تصمیم گیری های مربوط به طراحی شهری، توجه به نتایج استفاده از این ابزارها می تواند به ارتقای کیفیت بصری بافت های شهری کمک شایانی نماید.
ارزیابی عملکرد سرای محلات در راستای توسعه مدیریت محلی نمونه موردی: سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۴۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
امروزه سیاست های پایداری شهری بیش از پیش اهمیت واحدهای همسایگی و اجتماعات محلی را در چارچوب مفهوم توسعه پایدار روشن ساخته است. از اینرو توجه مدیریت شهری در برنامه ریزی به سوی سطح خرد گرایش یافته است. در کشور ما توجه به سطح خرد در شهرها از سابقه طولانی برخوردار نیست اما در سالهای اخیر مدیریت شهری تهران با تشکیل شورایاری ها و بعد از آن ایجاد سرای محلات به عنوان محلی برای فعالیت مدیریت محله گامی جهت محقق شدن آن صورت گرفته است. در این مقاله حکمروایی خوب شهری، برنامه ریزی محله محور، اهمیت و ضرورت توسعه مدیریت محله در راستای مشارکت شهروندان و توجه به توانایی ها و ظرفیت های محلات مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی عملکرد سرای محلات در راستای مدیریت محلی می باشد که در این ارتباط سرای محله های اوین، تجریش و نیاوران در منطقه یک شهرداری تهران به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته و سه محور اطلاع رسانی و آگاهی، مشارکت شهروندان در اداره امور محله و استفاده از ظرفیت ها و توانایی های محلات از طریق پرسشنامه و مصاحبه استخراج گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد، هر سه سرای محله در این محورها دارای تفاوت عملکردی هستند. در محور اطلاع رسانی- آگاهی بخشی و مشارکت ساکنین، سرای محله اوین نسبت به سرای محله تجریش و نیاوران عملکرد بهتری داشته است. در زمینه محور سوم توانمندسازی، استفاده از پتانسیلها و ظرفیت های محلات هم با وجود تفاوت در ویژگی های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی محله ها، مدیریت شهری در تعریف محورهای فعالیت مدیریت محله(خانه های چهارده گانه) به این ظرفیت ها و توانایی های ویژه محلات توجهی نکرده است و هنوز مدیریت محله از اصول برنامه ریزی محله محور و حکمروایی خوب شهری فاصله زیادی دارد.
تبیین نقش شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اصلی رویدادها، کنش ها، واکنش ها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی اند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده مدرن معرف جایگاه و نقش ملت ها در روند توسعه تعاملات و مناسبات مذکور محسوب می شوند؛ بدین معنی که شکل گیری شهر و توسعه شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیم گیری های عمدتاً سیاسی است، خود نیز پیامدهای فوق العاده ای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی، منطقه ای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعه فرهنگ سیاسی است. در این راستا برای استخراج مؤلفه، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنین سنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روش شناسی آمیخته بهره گرفته شده است. فرایند کلی پژوهش نیز به دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میزان تأثیرگذاری شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی تقسیم می گردد. در گام اول پژوهش، برای ترسیم اولیه مدل از روش دلفی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسش نامه بهره گرفته شده است. به منظور سنجش روابط بین مؤلفه های پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه ها بر توسعه سیاسی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفه های زیربنایی توسعه فرهنگ سیاسی به طور اخص و توسعه سیاسی به طور اعم است. همچنین مؤلفه های مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی، نهاد سازی و تضعیف بنیان های عشیره ای، قومی و جنسیتی هر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. نیز متغیرهای بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. از بین متغیرهای شهرنشینی، تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با میزان ارتباط کل ۸۵۳/۱ بیشترین و بسیج اجتماعی با ۶۵۴/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است. از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنوان یکی از متغیرهای مؤلفه های توسعه فرهنگ سیاسی، با ۱۳۹/۱ بیشترین و دموکراسی با ۸۷۹/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است.
ارزیابی مکان های آسیب پذیر کلان شهرها در برابر حملات تروریستی ، نمونه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.
سنجش و بررسی کیفیت زندگی ذهنی بر اساس ادراک ساکنان (نمونه موردی محله هاشمی در منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران هم اکنون، از لحاظ کیفیت زندگی با انواع مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی مواجه است. بنابراین شناخت کیفیت زندگی، تصمیم گیران را در درک بهتر پیچیدگی مشکلات و شناسایی پتانسیل های بهبود کیفیت زندگی در نقاط مختلف شهر، یاری می کند. بهبود کیفیت زندگی، یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی در شهرها است. از این رو برنامه ریزان علاقه مند هستند که موثرترین عوامل در بهبود کیفیت زندگی افراد را شناسایی کنند. بنابراین در این مقاله سعی برآن است که برای بررسی کیفیت زندگی ذهنی بر اساس ادراک ساکنان در محیط سکونتی مدلی ارائه گردد. این مدل کیفیت زندگی را در دو بعد مورد بررسی قرار می دهد .براساس مطالعات اسنادی و کتابخانه ای دو بعد محله و مسکن برای سنجش کیفیت زندگی ذهنی انتخاب شده است. برای بررسی های آماری از آزمون های T تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده این موضوع است که کیفیت زندگی ذهنی در محدوده مورد مطالعه در سطح پایینی قرار دارد.
فضاهای بی دفاع در شهر و حسّ ترس؛ پدیدارشناسی تجربه عبور از پل های زیرگذر در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای بی دفاع از جمله فضاهایی با ضریب آسیب پذیری بالا هستند که امروزه در شهرها به دلیل رشد و گسترش فیزیکی و جمعیتی از یک سو و فرسودگی و تخریب مناطق قدیمی، بسیار افزایش یافته اند. هدف نوشتار حاضر تصریح ابعاد مفهومی فضاهای بی دفاع شهری و تحلیل معنایی تجارب حضور در فضاهای بی دفاع شهر مشهد و آشکار ساختن حسّ ترس و ناامنی موجود در این تجارب است که حول سه محور فضاهای بی دفاع، فضاهای قابل دفاع، اثر بی دفاعی فضا بر حسّ ترس و ناامنی بررسی شده است. تحلیل پدیدارشناختی تجربه عبور 12 مشارکت کننده از سه پل زیرگذر شهر مشهد که دارای حداکثر نوسان از لحاظ خصوصیات بی دفاعی بوده اند نشان داد که اولاً در این تجارب 12 واحد معنایی شامل ترس از خشونت، ترس از مزاحمت، احساس خلأ، احساس ناامنی و... نهفته است که آن ها را می توان در ذیل یک مقوله معنایی کلی تر با عنوان حس ترس و ناامنی دسته بندی نمود؛ ثانیاً در این تجارب، خصوصیات وقوع مزاحمت، وحشت و تاریکی جزء وجوه تعمیمی در زیرگذرهایی که مشخصات فضاهای بی دفاع را داشتند و وجود نور مناسب- وجود نگهبانی- شلوغی و تردد زیاد جزء وجوه تعمیمی زیرگذر منتخب که فاقد ویژگی های فضای بی دفاع بود، می باشند و میزان استفاده از زیرگذرها و شدت ترس نیز جزء وجوه تفریدی محسوب می شود. ثالثاً ضعف نظارت، رؤیت پذیری، خلوتی و تاریکی، آشفتگی و فرسودگی از مهم ترین عناصر بی دفاعی فضاهای شهری (پل های زیرگذر) هستند.
بررسی عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان ممتاز در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری که به عنوان عمومی ترین فضاهای باز شهری می تواند، کانون و بستر بروز حیات مدنی و شهرگرایی باشد با وجود سادگی ناشناخته است، با این حال موضوع فضای شهری را می توان این چنین تعریف کرد : فضای شهری یکی از عناصر ساخت فضایی شهر است که همواره با تاریخ یک ملت که در ادوار مختلف به وجود می آید شکل می گیرد و دگرگون می شود. این عنصر که فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همواره در آن جریان داشته همیشه به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار شهر اهمیت داشته است. خیابان های شهری نیز به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری از دیر باز بستر تعاملات اجتماعی بوده که بیش تر برخوردها و کنش ها میان افراد در آن ها به وقوع می پیوندد. بنابراین اهمیت خیابان ها در فضاهای شهری باعث شکل گیری این پژوهش شد هدف کلی از پژوهش حاضر، تببین عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان های ممتاز شهری و میزان اهمیت هر یک از این عوامل می باشد. مبانی نظری تحقیق و عوامل و مولفه های تاثیرگذار براساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. مدل ارزیابی عوامل تاثیر گذار در قالب چهار معیار اجتماعی و فرهنگی، خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیباشناسی به صورت سلسله مراتبی ایجاد گردید. روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است و به منظور ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) بهره گرفته شد. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس تکمیل پرسشنامه از متخصصان و کارشناسان بوده است. ارزیابی و نتایج تحلیل داده ها نشان از آن دارند که معیار اجتماعی و فرهنگی با وزن 0.370 بیش ترین اهمیت را برای دستیابی به خیابان های ممتاز دارند و معیارهای خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیبا شناسی با وزن های 0.345، 0.185 و 0.100 در اولویت های بعدی قرار دارند.
تحلیل مؤلفه های مؤثر بر مشارکت زنان در چرخه ی مدیریت بحران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروه های گوناگون جامعه می توانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیب پذیریِ کمتری خواهند داشت که قشر های مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیت های کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندی های خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفه ها و تحلیل بر این امر می تواند زمینه ساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفه ها می تواند زمینه ساز تبدیل گروه از قشری آسیب پذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوه ی پیمایشی با تکمیل پرسش نامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل داده ها از روش نمونه گیری تناسبی استفاده شد و داده ها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش داده ها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییر پذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییر پذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است
سنجش میزان احساس امنیت اجتماعی در فضاهای سبز عمومی موردپژوهی: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در فضاهای سبز شهری یکی از مهمترین شاخص های کیفیت فضا محسوب میشود. وجود امنیت اجتماعی موجبات پویایی اقتصادی-اجتماعی را فراهم خواهد ساخت. برقراری امنیت اجتماعی در فضاهای سبز عمومی که افراد با پایگاهها و طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی در آن حضور دارند از الزامات اساسی جوامع محسوب می شود. در همین راستا، نویسندگان با انتخاب پارک ملت، که دارای کارکرد منطقه ای می باشد، میزان امنیت اجتماعی در آن را مورد بررسی قراردادند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. داده ها و اطلاعات به دو صورت کتابخانهای(اسناد فرادست) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. حجم نمونه 100 نفر انتخاب گردیده و روش نمونه-گیری نیز بهصورت غیراحتمالی-اتفاقی میباشد. داده ها پس از واردشدن به نرم افزار spss با آزمونهای ANOVA، T دو نمونهای مستقل و همچنین آزمون پیرسون مورد تحلیل قرارگرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای پژوهش آزار لسانی با مقدار میانگین 2.78 بیشترین سهم را در کاهش امنیت در پارک ملت دارد. پس از آن به ترتیب شاخص آزار بصری با مقدار 2.74 و آزار فیزیکی با مقدار 2.26 باعث کاهش امنیت میباشند.همچنین عدم امنیت در میان زنان بیشتر از مردان است. در ادامه براساس آزمون پیرسون مشخص گردید که بین سن و عدم امنیت مقدار همبستگی 0.811- است. این امر گویای رابطه معکوس این دو متغیر است به طوری که با افزایش سن عدم امنیت کاهش و با کاهش سن امنیت نیز افزایش می یابد. مقدار همبستگی بین تحصیلات و عدم امنیت 0.867- است که در مقایسه با متغیر سن همبستگی بیشتری با متغیر عدم امنیت دارد. در ادامه نیز پیشنهادهایی به منظور افزایش امنیت اجتماعی در پارک ملت ارایه شده است.
تحلیل فضایی رابطه نوع کاربری زمین با ارتکاب بزهکاری با استفاده از مدل آنتروپی محلی (مطالعه موردی: رابطه کاربری های مسکونی، تجاری و بانک با وقوع بزه شرارت در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع و میزان کاربری اراضی و نحوه استفاده از زمین در سطح شهرها تأثیر غیرقابل انکاری در شکل گیری الگوهای رفتاری هنجار و نابهنجار دارد. در بسیاری از موارد کمبود یا نبود یک کاربری خاص تسهیل کننده یا مانع بروز بزهکاری است. بنابراین، شناسایی ارتباط نوع و میزان کاربری با وقوع جرایم نقش تعیین کننده ای در فرایند برنامه ریزی پیشگیری از جرم دارد. در پژوهش حاضر با هدف تحلیل نوع کاربری اراضی در فضاهای شهری و وقوع بزهکاری ارتباط بین نوع و میزان وجود کاربری های مسکونی، تجاری و بانک ها با ارتکاب بزه شرارت مورد سنجش قرارگرفتهاست. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست. داده های پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی گردآوری و به منظور تحلیل مکانی ارتباط بین متغیرهای مورد بررسی از مدل آنتروپی محلی استفاده شده است. نتایج حاصل از خودهمبستگی مکانی متغیرهای پژوهش نشان دهنده الگوهای خوشه ای معنادار درزمینه وقوع بزه شرارت در شهر تهران است. با توجه به تراکم بزهکاری در مناطق خاصی از شهر تهران انطباق و ارتباط معنادار جرایم و کاربری های مورد پژوهش در برخی از محدوده ها بسیار قوی است و بیانگر معناداری بسیار بالایی(در سطح بونفرونی) است. هرچند تمامی کاربری ها تأثیر یکسانی بر وقوع بزه -شرارت- ندارد. یافته های پژوهش بر ضرورت انجام پژوهش های بیشتر به منظور تشخیص عوامل بروز بزهکاری تحتتأثیر نوع کاربری های خاص تنها در محدوده لکه های شناسایی شده و سعی در کاهش تأثیر این عوامل به منظور پیشگیری و کنترل بزهکاری در این محدوده های خاص را نشانمی دهد.
جایگاه برنامه ریز در فرآیند برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
19 - 32
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان به عنوان میانجی گران بین شناخت و کنش، جایگاه مهمی در به ثمر رسیدن مطلوبها در فرایند برنامه ریزی هر جامعه ای دارند. روند رویکردهای اخیر که مبتنی بر اجتماع و سیاسی شدن فرایند برنامه ریزی و بالطبع، دور شدن از فرایند برنامه ریزی صرفاً فنی، کالبدی و عقلانی بوده است، ذهنیت تغییر در بسیاری از راهبردهای برنامه ریزی را سبب شده است. برنامه ریزان در رویکردهای جدیدتر ترغیب شده اند تمامی تلاششان را معطوف به استفاده از تمامی نیروها، جهت پیشبرد اهداف، برای خلق جهانی بهتر کنند. رسیدن به این وضعیت، اصلاً روندی ساده و در دسترسی نبوده است. هنوز در بسیاری از کشورها (و ازجمله در کشور ما)، بخش عمده ای از تلاش برنامه ریزان در فرایند برنامه ریزی به سبب تعریف ناقص و ناکارآمد، و همچنین دخالت های دولتی، عملاً بی نتیجه مانده است. این مقاله می کوشد با نگاهی انتقادی، فرایند برنامه ریزی و جایگاه برنامه ریزانِ علم گرا و فن گرای کنونی کشور را بررسی و ضرورت تغییر روش برنامه ریزی، به روشهای اجتماع محور و سیاست محور را یادآوری کند و برنامه ریزان را به بازتعریف جایگاه خود در برنامه ریزی دعوت نماید. در این مقاله تلاش شده است ابتدا از طریق مطالعات اسنادی انتقادهای اصلی واردشده بر برنامه ریزی فنی و سنتی که برنامه ریزی غالب در کشور است، بررسی شود و سپس این انتقادها در روند مطالعات کشور مورد کنکاش قرار گیرند. ازآنجایی که بخش عمده ای از مطالعات کشور توسط شرکت های مهندسان مشاور، صورت می گیرد؛ از طریق مصاحبه با مدیران عامل بزرگترین شرکت های مهندسین مشاور کشور، چالشهای پییش روی برنامه ریزان مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. این مطالعه نشان می دهد نقش برنامه ریزان در بین اضلاع اصلی جامعه یعنی دولت و اجتماع جانبدارانه، ناقص و پرایراد است، برداشتهای برنامه ریزان از برنامه ریزی نیز بسیار ناپخته، یخ زده و تغییرنیافته است و برنامه ریزی به واسطه ویژگی جانبدارانه و درونی شده در درون ساختار دولت یک طرفه و کاسب کارانه شکل گرفته است.
ارزیابی آسیب پذیری شهرها از گسل های پیرامونی با استفاده از روش TOPSIS در محیط GISمطالعه ی موردی: (شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر تدوین یک برنامه ی زیر بنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. ویژگی های زمین ساخت کشور، زلزله را به عنوان یکی از مخرب ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. وجود سازندهای زمین شناسی، با مقاومت ناهمگن، استقرار شهر روی یک دشت آبرفتی با مقاومت کمتر نسبت به سنگ بستر ضخیم لایه، احاطه شدن توسط گسل های متعدد و وقوع زلزله های تاریخی و باستانی مخرب فراوان، شرایط آسیب زایی در برابر نیروهای ارتعاشی حاصل از زلزله برای محدوده مورد مطالعه به وجود آورده است. در این تحقیق کاربرد مدل TOPSIS به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم چند معیاری(MCDM) در ارزیابی آسیب پذیری مد نظر بوده است. در این تحقیق آسیب پذیری شهر اردبیل، در برابر خطر زلزله، از ناحیه پنج گسل مهم پیرامون شهر، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتبر اساس نتایج به دست آمده به طور میانگین 69 هکتار از محدوده شهر در اثر زلزله ایجاد شده از ناحیه گسل های مورد بررسی دارای رتبه آسیب پذیری بسیار زیاد، 408 هکتار از مساحت شهر به طور میانگین در محدوده ی آسیب پذیری زیاد قرار خواهد داشت. در کل براساس بررسی های انجام گرفته، سناریوی گسل دویل بیشترین آسیب را برای منطقه به دنبال خواهد داشت و سناریوی گسل سرعین کمترین میزان آسیب را وارد خواهد کرد.
ارزیابی روش های استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله و ارائه ی الگوریتمی بر پایه لایه های GIS و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ها از بلایای ویرانگر طبیعی تهدید کننده بشر می باشند. از جمله مشکلات بعد از وقوع یک زمین لرزه می توان به موضوع ارزیابی خسارت اشاره کرد. ناحیه، میزان، نرخ و نوع آسیب، اطلاعات ارزشمندی را به منظور فعالیت های بشردوستانه، امداد و بازسازی در منطقه آسیب دیده در اختیار قرار می دهد. عوامل اصلی تعیین کننده هزینه کلی یک بحران، هم به لحاظ آسیب های اقتصادی و هم به لحاظ تلفات جانی، روشن شدن این مسئله است که با چه سرعتی رویداد مورد پاسخ قرار گرفته و با چه کیفیتی اقدامات واکنشی سازماندهی می گردد. تکنیک های سنجش از دور بدلیل دارا بودن قابلیت هایی از جمله واکنش سریع، عدم تماس فیزیکی، هزینه پایین و دید وسیع، نقش ارزشمندی را در استخراج اطلاعات فیزیکی ساختمان ها دارا می باشند. امروزه بدلیل دسترسی به انواع داده های سنجش از دور، روش های متعددی برای ارزیابی خسارت ساختمان ها طراحی و گزارش شده است. هدف از این تحقیق، مروری بر این روش ها بر مبنای بکارگیری تصاویر نوری در سه دسته: رویکرد تصاویر تک زمانه، چند زمانه و تلفیق داده های بُرداری و تصاویر و همچنین ارائه و پیاده سازی یک روش خودکار به منظور تعیین ساختمان های تخریب شده ناشی از زلزله با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک بالا و لایه های GIS می باشد. در روش پیشنهادی، پس از استخراج توصیفگرهای بافتی از تصاویر قبل و بعد از زلزله برای هر ساختمان و تعیین توصیفگرهای بهینه، یک سیستم استنتاج فازی عصبی برای تعیین وضعیت ساختمان ها در چهار کلاس «سالم تا تخریب ناچیز»، «تخریب متوسط»، «تخریب سنگین» و «ویران» طراحی شد. نتایج نشان می دهد که این سیستم، صحت کلی 89%در دسته بندی ساختمان ها به 4 کلاس تخریب را دارا می باشد.
سنجش سطوح توسعه یافتگی محلات و تعیین محلات نابسامان شهری با استفاده از تکنیک های کمی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات نظری و چارچوب شناختیِ متحول در علوم اجتماعی، مفهوم توسعه ابتدا در واکنشی انتقادی به مفهوم رشد اقتصادی و مفهوم توسعه پایدار در برابر مفهوم توسعه بوجود آمد. این مقاله ی به بررسی، شناخت و تحلیل ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- فضایی و زیربنایی محلات شهر بناب و سنجش میزان برخورداری آنها با استفاده از تکنیکهای کمی مختلف مانند تکنیکهای توسعه یافتگی موریس، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، تاپسیس می پردازد. طوری که هر تکنیک نتایج تکنیک متفاوت دیگر را کنترل می نماید. اهداف تحقیق؛ تحلیل عوامل موثر در توسعه شهر بناب، سنجش سطوح توسعه یافتگی محلات با استفاده از تکنیکهای کمی و تعیین اولویتهای اقدام و برنامه ریزی محلاتاست. این تحقیق از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی- توصیفی است. نوع تحقیق کاربردی بوده و جامعه آماری تحقیق محدوده ی مکانی محلات شهر بناب است. با استفاده از فرمول عمومی کوکران حجم نمونه 400 نفر انتخاب شده است. جهت نمایش فضایی محلات و یافته های پژوهش از نرم افزار Arc GIS بهره مند شده ایم. یافته های تحقیق نشان می دهد که گسستی آشکار بین محلات مختلف شهر بناب به لحاظ برخورداری درانواع شاخصهای مورد بررسی وجود دارد.