فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
روند افزایش جمعیت و فعالیت در شهرها، منجر به افزایش تراکم ساختمانى و متراکم شدن توده های ساختمانى گردیده است. ساخت وسازها و شکل گیری فضاهاى مسکونى همواره نیازمند زمین است. عرضه زمین به واسطه ثابت بودن، همواره محدودیتی را بر تقاضا ایجاد می نماید؛ اما با شدت گرفتن تقاضا برای سکونت، از یک سو، افزایش شدید قیمت زمین و از سوی دیگر افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحقیق در مورد ارتباط بین متغیر تراکم ساختمانی با قیمت زمین است. اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش از بنگاه های املاک در سطح منطقه 1 کلان شهر تبریز در سال 1394 جمع آوری شده است. پس ازآن پراکنش قیمت زمین و همچنین تراکم ساختمانی منطقه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) بر روی نقشه مشخص شده است. بنابرین روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی، اکتشافی و بر اساس مطالعات میدانی است و ابزار مطالعاتی تحقیق مبتنی بر روش پیرسون می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است؛ بین قیمت زمین و تراکم ساختمانی در هر محله و در هردوره زمانی، همبستگی مثبت بالا ومستقیمی وجود دارد؛ چنانچه برای دوره اول(85-90) این ضریب برابر(697.) و دوره دوم(90-94) مساوی با (724.) می باشد؛ بنابرین افزایش شدید قیمت زمین درمنطقه مورد مطالعه، افزایش ارتفاع بناها و رشد بلندمرتبه سازی را در پی خواهد داشت.
سواد اخلاقی به عنوان یکی از رهیافت های سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۷۲-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
دریافت های اخلاقی از پیامها، با تاکید بر روابط شخصی و اخلاق مراقبت می تواند به ارزشمند بودن روابط انسانی و مسئولیت پذیری اجتماعی افراد جامعه بینجامد. رشد اخلاق انسانی بویژه اخلاق مراقبت، می تواند با خصایصی چون مراقبت، دلسوزی، خیرخواهی، پرورش دادن مهرورزی و مسئولیت پذیری در قبال هم نوع همراه باشد. ابعاد سواد اخلاقی معطوف به قضاوت اخلاقی و پذیرش مسئولیت اخلاقی و اجتماعی فرد در قبال جامعه است. ازآنجا که مولفه های سواد رسانه ای شامل بعدشناختی، احساسی، زیبایی شناسی و اخلاقی است؛ لذا رابطه میان اخلاق و مسئولیت اجتماعی در ذیل بعد اخلاقی سواد رسانه ای جای می گیرد. چرا که اخلاق یکی از ابعاد سازنده مسئولیت اجتماعی محسوب می گردد. اخلاق بدون در نظر گرفتن انسان و کنش هایش بی معناست و قضاوت اخلاقی نوعی کنش انسانی نسبت به پیام هایی است که فرد از محیط پیرامونش کسب می کند. زمانی که صحبت از رسانه می شود به زعم نویسنده؛ رسانه و پیام صرفاً به یکسری رسانه های خاص مانند مطبوعات، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، فضای مجازی و پیام هایشان اطلاق نمی گردد، بلکه هر آنچه که در اطراف ما وجود دارد می تواند همانند یک رسانه عمل کرد، کما اینکه هر فردی خود می تواند یک رسانه باشد. هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی سه مولفه سواد رسانه ای، سواد اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و ارتباط میان آنها در کنار الزامات عاملیت انسانی به عنوان رسانه در بستر جامعه است؛ تا بتوان با تحلیل منطقی برخی از زوایا، افق ها و چالش های پیش روی این مفاهیم را نشان داد. قاعده اساسی این بحث توجه به امنیت، سلامت و آسایش همگان که همان مسئولیت اجتماعی و توانایی مدیریت مناسب آن است، می باشد. با در نظر داشتن این موضوع که مفهوم اخلاق با فهم و دانش مسئولیت اجتماعی، تحت عنوان سواد اخلاقی و به عنوان یکی از اضلاع سواد رسانه ای (حوزه شناختی، عاطفی، زیبایی شناختی و اخلاقی) می توان هم طراز با سایر نیازهای انسان قرن بیست و یکم برای زندگی فرض کرد. همان طور که اخلاق به بعد شخصی و فردی تصمیمات و رفتارهای ارتباطی توجه دارد. در مقابل، مسئولیت اجتماعی به جنبه اجتماعی و مسائل فراشخصی مرتبط می باشد؛ و سواد رسانه ای در این میان به هر دو رویکرد نیازمند است.
تاثیر تکنولوژی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن اقوام ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۶۴-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه چگونگی ساخت مسکن بر الگوهای زیستی و نحوه زندگی مردم تاثیر عمده ای داشته و تغییرات و تطورات مختلف فرهنگی را بوجود آورده است که با نگاه به معماری قدیم نواحی مختلف، ابعاد این تاثیرات بیشتر درک و فهم می شود. از سویی دیگر، «مسکن» پدیده ای است که منطبق با کلیت «نظام اجتماعیِ» حاکم بر فرهنگ در هر قوم یا ملتی شکل می گیرد و در واقع با توجه به مجموعه ای از ارزش ها، معانی و هنجارهایی که در «فرهنگ» رایج است؛ و با توجه به سنت و آداب و رسومی که بر ساختار فرهنگی یک قوم یا ملت حاکم می باشد، شکل مادی و معنوی فضاهای زندگی را بوجود می آورد. از سویی دیگر، امروزه تکنولوژی و چگونگی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن تاثیر داشته و دارد، چنانچه باعث تغییر مفهوم «خانه» به «مسکن» شده است و باعث تغییرات گوناگون سبک زندگی و الگوهای زیستی بالاخص در اقوام ترکمن شده است که این موارد در تغییر روابط و الگوهای زیستی در خانه های بومی ترکمنها خود را نمایان کرده است. لذا، در این مقاله با ماهیت تحقیق بنیادی از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است؛ و از روش تحلیل ساختار کالبدی برای بررسی تاثیر تکنولوژی ساخت و موارد مشابه بر الگوهای زیستی ترکمن بهره گرفته است. در پایان نیز ضمن تحلیل چگونگی این تاثیرات و تاثرات، به مجموعه تغییرات خانه بومی ترکمنها (اوی، تام و موارد دیگر) و تبدیل آنها به مساکن فعلی یا آپارتمانهای جدید در این منطقه اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل ظرفیت های توسعه هوشمند شهر مراغه با به کارگیری اصل توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق استفاده از رویکرد توسعه میان افزا به منظور توسعه آتی شهر مراغه و به دست آوردن پتانسیل های هر یک از محلات می باشد که از چندین شاخص از جمله نرخ فضای باز، کیفیت ابنیه، دسترسی و نفوذناپذیری، فشردگی و ریزدانگی و ... استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شهر مراغه می باشد. روش تحقیق میدانی-اکتشافی می باشد که از روش های دیگر از جمله توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد شهر مراغه 867 هکتار زمین بایر دارد. 56 درصد ساختمان های موجود در وضعیت تعمیری و تخریبی قرار دارند. هم چنین 70درصد از کل ساختمان ها به صورت یک طبقه می باشد. در نتیجه شهر مراغه دارای پتانسیل های زیادی در امر توسعه میان افزا می باشد. این ظرفیت بالقوه با استفاده از اصول رشد هوشمند شهری و علی الخصوص توسعه میان افزا می تواند در توسعه پایدار شهر موثر باشد.
روش ترکیبی ELECTRE-FAHP برای ارزیابی تناسب اراضی با رویکرد مکان یابی دفن پسماند در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله دفن مواد زائد همواره از سال های دور گریبان گیر بشر بوده است. مسائل و مشکلات ناشی از دفن زباله ها سبب شده است تا در برخی از کشورهای جهان زباله دان های روباز جای خود را به محل دفن بهداشتی بدهند. به همین دلیل، موضوع دفن مواد زائد یکی از بحث های مهم در زمینه مهندسی محیط زیست است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی یافتن محل مناسب دفن پسماندهای شهری اهواز، طی دو مرحله، با استفاده از تکنیک GIS و روش ترکیبی FAHP- ELECTRE است. در مرحله اول، داده های معیارهای (23 معیار) مؤثر در انتخاب محل دفن پسماند از سازمان های مربوطه جمع آوری شد و با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی تجزیه و تحلیل و استانداردسازی شدند. سپس با ارائه نظر کارشناسی و به کارگیری روش FAHP هریک از معیارها وزن دهی و 17 معیار در این مرحله همپوشانی شدند و حاصل آن 5 مکان مناسب دفن بود که در شمال شرقی و شرق شهرستان اهواز واقع شده اند. در مرحله دوم 5 گزینه به دست آمده با به کارگیری 6 معیار باقی مانده در روش ELECTRE اولویت بندی و در نهایت 3 گزینه با ارزش یکسان به عنوان بهترین مکان های دفن انتخاب شدند. نتایج نشان داد گزینه های انتخابی در مقایسه با مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) که در جنوب و جنوب شرقی، در مسیر بادهای شرجی و مناطق با سطح ایستابی بالا قرارگرفته اند، در مکان بهتری واقع شده اند. همچنین، رویکرد ترکیبی FAHP و ELECTRE به دلیل لحاظ کردن ماهیت نادقیق پدیده ها در وزن دهی و رتبه بندی گزینه ها، کارایی بهتری نسبت به روش های پیشین انتخاب مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) دارد.
ژئوتوریسم: شاه کلید حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی با نمونه هایی از شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه شواهد و قرائن درباره روستاها و جوامع محلی ایران، حاکی از نابودی تدریجی توانمندی های آنهاست؛ پدیده ای که مهاجرت بیش از پیش ساکنان این مناطق را به سوی شهرها به دنبال داشته است. ژئوتوریسم که بر نگاهداری و حمایت از ابعاد پنج گانه اساسی ویژگی های جغرافیایی یک ناحیه، یعنی محیط، فرهنگ، زیبایی، علم، آموزش و بهزیستی مردم محلی تأکید دارد، نقش ویژه ای در حفظ توانمندی های جوامع محلی ایفا می کند. این پژوهش سعی دارد با معرفی بعضی ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت های شمال غرب ایران، نقش توسعه یا نابودی محوطه های ژئوتوریستی را در حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی تبیین کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر بررسی ادبیات موضوع، بهره گیری از تجارب ارزنده سایر کشورها و پژوهشگران عرصه گردشگری، شناسایی و تحلیل مسائل ژئوتوریستی بعضی محوطه های ژئوتوریستی شمال غرب ایران با بهره گیری از تکنیک های تحلیل چشم انداز و درنهایت تبیین جایگاه ژئوتوریسم در حفاظت و ساماندهی محوطه های ژئوتوریستی است. بررسی وابستگی های جوامع محلی در محوطه های بررسی شده به تغییرات محیطی و تأثیرپذیری پایایی یا نابودی سرمایه های ژئوتوریستی از این تغییرات، نشان داد ویژگی های ذاتی ژئوتوریسم، همانند محیط محوری، بهره وری، حفظ منابع، احترام به سنن و فرهنگ محلی، کیفی نگری، هم افزایی، مشارکت، آگاهی بخشی، نفع اقتصادی، حفظ تمامیت و درنهایت رضایتمندی، همگی بر حفاظت محوری آن و بهره برداری همراه با توسعه پایدار دلالت دارند.
بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری (مطالعه موردی: محله بازار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد توانمند کردن در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 در کشورهای آمریکا و هلند مطرح شد و در باززنده سازی محلات فرسوده تاریخی برای ارتقای کیفیت سکونت استفاده شد. در دهه های گذشته، بافت های مرکزی قدیمی شهرها به حال خود رها و براثر بی توجهی و رسیدگی نشدن، به مسائل متعددی دچار شده اند. ارزش های نهفته در این بافت ها شامل بناها و گذرهای تاریخی و سازمان فضایی کالبدی آن ها که در واقع یادگارهای گذشتگان و زنده کننده خاطرات جمعی مردم شهر هستند، بر اثر این مشکلات فرسوده شده اند یا از بین رفته اند. محدوده های تاریخی به دلیل معاصرنشدن و ناکارآمدی برای زندگی روزمره نیازمند توجه جدی است؛ زیرا شناسنامه هویتی و ارزش های فراوان فرهنگی دارند. محله قدیمی بازار در بافت مرکزی شهر کاشان واقع شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معیارهای اجتماعی و کالبدی بر توانمند کردن محلات شهری و نیز بررسی نمونه موردی محله بازار کاشان است. پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 4633 نفر جمعیت ساکن در محله بازار است که با حجم نمونه 150 نفر بررسی شد. برای جمع آوری اطلاعات وداده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. برای پردازش داده ها از نرم افزارهای Spss و Amos استفاده شد. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محله بازار کاشان نقش بسزایی دارند. بعد کالبدی با سطح معناداری 78/0، نقش بسزایی در توانمندکردن محله بازار نسبت به بعد اجتماعی با مقدار سطخ معناداری 43/0 دارد؛ بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محله در گرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
تأثیر اقلیت های فضایی بر قدرت ملی (با تأکید بر اقلیت های قومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم قدرت ملی بعد از پیدایش و شکل گیری دولت های ملی از اروپا به سایر نقاط گسترش یافت و اکنون دستیابی به آن برای همه کشورها، مهم ترین سازوکار تحقق منافع و اهداف ملی محسوب می شود. قدرت ملی با منشأ و مبادی گوناگون نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناورانه، جغرافیایی و... در یک کارکرد جمعی حاصل می شود، درحالی که عوامل مختلفی دولت ها را در حصول و تحقق آن مرتب با تهدید روبه رو می سازد. درنتیجه، گسترش کشمکش های قومی و افزایش اهمیت آن در سیاست بین الملل، وجود قومیت ها و به تبع آن تصور تضعیف قدرت ملی به فرضیه ای تعمیم پذیر در تحلیل مناسبات قومیت و چالش حاکمیت سیاسی تبدیل شده است. در همین راستا، «ترکیب ملت»، «کمیت اقلیت» و «مشارکت سیاسی مردم (اقلیت)» از نظر اینکه نشان دهنده میزان همگونی یا ناهمگونی جمعیت کشور و میزان مشارکت سیاسی مردم جامعه در مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم است، همواره به عنوان عاملی قدرت آفرین مدنظر دولت هاست. براساس استدلال پژوهش حاضر، روابط متقابل گروه های اقلیت (قومی، مذهبی و...) و حاکمیت کشورها بر افزایش یا کاهش قدرت ملی نقشی مؤثر دارد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج آن نشان می دهد تلفیقی از خواست اقلیت ها، ضعف حاکمیت ملی و همچنین حمایت های عوامل خارجی ممکن است نقش اقلیت ها را در کاهش قدرت ملی کشورها افزایش دهد.
تحلیلی بر جایگاه مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای آن بستر یا ظرفی برای وقوع انواع فعالیّت های فردی یا گروهی شهروندان است که پذیرای فعالیّت های گوناگون می باشد. فعالیّت شهروندان در فضاهای شهری باعث پدید آمدن ارتباطات و تعاملات انسانی گشته و حس مکان را به وجود می آورند. از طرفی حضور شهروندان در فضاهای شهری باعث افزایش سرزندگی آن می گردد. یکی از عوامل مؤثر در ترغیب حضور شهروندان در فضاهای شهری و افزایش سرزندگی در آن ایجاد مبلمان ورزشی در این فضاها می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش مبلمان ورزشی در افزایش سرزندگی فضاهای شهری در شهر نورآباد ممسنی می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی– پیمایشی و قیاسی– استقرایی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین شاخص ها و معیارهای مورد بررسی، بیشترین تأثیر مبلمان ورزشی بر سرزندگی شهری بر روی مؤلفه های افزایش سلامتی روحی- جسمی در بین افراد، ایجاد تعامل اجتماعی و حس تعلق به مکان در بین افراد، و برخورداری از لوازم ورزشی در ساعات مختلف می باشد که به ترتیب میانگین آنها عبارت است از: 27/4، 13/4 و 07/4. همچنین نتایج آزمون تی نشان می دهد که در بین مؤلفه های مورد بررسی به جز دو معیار تنوع فعالیّت ها در پارک و شکل گیری عناصر مختلف زیبایی در آن و در دسترس بودن لوازم ورزشی و کاهش موارد انحرافی در بین جوانان با ارزش تی 81/1- و 65/0، مبلمان ورزشی توانسته باعث افزایش در 11 معیار سرزندگی فضاهای شهری مورد بررسی شود.
مکان گزینی مسکن اجتماعی (مطالعه موردی: مسکن مهر شهر کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
امروزه انتخاب مکان مناسب جهت احداث مکان های مسکونی، صنعتی و ... در زمره مسائل بسیار مهم در برنامه ریزی شهری می باشد. با توجه به اهمیّت موضوع، در این پژوهش مکان گزینی و استقرار پروژه مسکن مهر در شهر کازرون از دیدگاه برنامه ریزی شهری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی– تحلیلی است. تکنیک مورد استفاده، فرایند تحلیل سلسله مراتبی تحلیل ها در محیط نرم افزاری ArcGIS صورت پذیرفته است. بر همین اساس، فرضیه پژوهش بیان می دارد که مکان گزینی و استقرار این پروژه در شهر کازرون با معیارهای برنامه ریزی شهری مطابقت دارد. برای انجام پژوهش ابتدا سایت ها و گزینه های 16گانه پیشنهادی برای اجرای پروژه در این شهر بر روی نقشه مشخص شدند. سپس معیارها و زیرمعیارهای مکانیابی مسکونی با استفاده از نظرات متخصّصان، تعیین و وزن دهی شدند. پس از مقایسه هر یک از سایت های 16 گانه بر اساس معیارهای وزن داده شده، وزن هر یک از سایت ها محاسبه شد. سپس وزن اولویّت ترکیبی هر یک از سایت ها به دست آمد و در نهایت، امتیاز نهایی هر یک از آنها حساب شد. به این ترتیب سایت هایی که بیشترین امتیاز را از نظر برنامه ریزی شهری کسب کردند، شناسایی شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سایت های شماره ده (اراضی دشتک) و همچنین دوازده (اراضی جنب دانشکده) دارای بیشترین امتیاز، جهت احداث مسکن مهر کازرون می باشند.
کاربرد مدل تصمیم گیری چند معیارة کوپراس در تعیین نقش طراحی محیطی پیشگیری از جرم موردمطالعه: منطقه سه شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اصل پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی درصدد است تا با به کارگیری درست فضا و طراحی مناسب محیط، از فرصت های مجرمانه که معلول طراحی نامناسب فضاست کاسته و درنهایت از وقوع جرم پیشگیری کند. در این راستا پژوهش حاضر باهدف شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر محیطی و تأثیر آن بر پیشگیری از جرم، به بررسی آن در فضاهای عمومی منطقة سه شهر ساری پرداخته است. نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده و در تدوین تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزار SPSS و با روش های آماری (آزمون T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون) و برای رتبه بندی محله های منطقة مورد مطالعه از مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحلیل آزمون پیرسون، مثبت و بین مؤلفه های کیفیت محیط و فرم در منطقه سه شهر ساری همبستگی معناداری را نشان می دهد. درعین حال یافته های آماری بر اساس آزمون T حاکی از آن است که شاخص های منتخب برای منطقه سه شهر ساری در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و نیازمند به برنامه ریزی اصولی برای ارتقاء معیارهای محیطی جهت پیشگیری از جرم می باشند. درنهایت نتایج مدل کوپراس نشان داد که محله سروبنه باغ بیشترین رضایتمندی و محله چمران کمترین رضایتمندی در عدم وقوع جرم را ازنظر ساکنان در منطقة مورد مطالعه دارا می باشند.
توسعه چارچوب انگاشتی از فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری: کرانه جنوبی دریای کاسپین از شهرستان ساری تا محمود آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فشار نیروهای متنوع برای مکان گزینی و پیچیدگی فضای متأثر از منافع متضاد و متعارض، رویکردهای نوین مدیریت عمومی فضای ساحلی را با همکاری بخش خصوصی پشتیبانی می کند. این مسئله آغازی بود برای اختصاصی شدن فضاهای ساحلی. بازبینی نظریه ها و تجارب دیگر اجتماعات نشان از وجود چارچوبی از گفتمان های اصلی در ظهور فضاهای انحصاری ساحلی دارد که شامل سه گفتمان امنیت، مصرف و فرهنگ است. هدف از نوشتار حاضر، کشف گونه شناسانه فضاهای انحصاری در ناحیه مورد مطالعه و قیاس آن با گفتمان های جاری، به منظور توسعه چارچوب انگاشتی است. با استفاده از راهبرد موردکاوی و رویکرد روش شناسی کیفی، ضمن به کارگیری روش تحلیل اَسنادی و فن کدگذاری برای تحلیل داده ها و فن تلفیقی برای ارزیابی اعتبار یافته ها، دو گونه انگاشتی از فضاهای انحصاری در این محدوده شناسایی شدند که شامل انحصاری شدن فضا با اتکا به قدرت سرمایه ای و قدرت سیاسی بوده است. ضمن قیاس یافته های تحلیل با چارچوب از پیش موجود جهانی، مشخص شد که در ناحیه مورد مطالعه، گفتمان های امنیت و فرهنگ در ظهور فضاهای انحصاری نقش ایفا نمی کنند. اما در گفتمان مصرف، نوع جدیدی از گفتمان مصرف انحصاری کالای عمومی شناسایی شده است که آن، انحصار دولتی-حکومتی فضاهای ساحلی است.
بررسی نقش ساختاری حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهرهای هوشمند (نمونه مورد مطالعه: شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب ICT با برنامه ریزی شهری، تئوری شهر هوشمند را مطرح می کند. اما آنچه که در توسعه زیرساخت و ایجاد چنین شهری نقش سازنده دارد حکمروایی خوب شهری است. شهرداری تبریز علی رغم صرف هزینه بسیار در اجرای فناوری های جدید به دلیل اینکه ساختار مدیریت و برنامه ریزی مناسبی برای انتخاب فناوری و نحوه اجرای آن ندارد موفقیت چندانی به دست نیاورده و نتوانسته است گامهای اولیه بسوی ایجاد یک شهر هوشمند را بردارد. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند تبریز به عنوان یک تئوری جدید و سنجش اولویت و تأثیر این مؤلفه ها می باشد. این پژوهش در 3 مرحله انجام یافته است. در مرحله اول برای شناسایی مؤلفه های اصلی، روش تحلیل سلسله مراتبی مبتنی بر نظر 10 خبره از کارشناسان شهرداری تبریز بکار گرفته شده که منجر به شناسایی 8 مؤلفه اصلی شده است. در مرحله دوم جهت سنجش اهمیت مؤلفه ها در ایجاد حکمروایی خوب شهری، گویه هایی تعریف و با استفاده از مدل ANP مبتنی بر نظر 20 خبره اهمیت هر یک از مؤلفه ها شناسایی شده است. نتایج نشان می دهد در بین مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، مؤلفه پاسخگویی با مقدار 0.269، قانونمندی با مقدار 0.206، مسئولیت پذیری با مقدار 0.118، اثربخشی با مقدار 0.114، شفافیت با مقدار 0.093، مشارکت با مقدار 0.073، اجماع گرایی با مقدار 0.064، عدالت با مقدار 0.059 به ترتیب بیشترین نقش را در حکمروایی خوب شهری دارا هستند. در مرحله سوم جهت تحلیل تأثیر مؤلفه های حکمروایی خوب در ایجاد شهر هوشمند، 376 نفر از کارمندان شهرداری تبریز پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند و مدلسازی ساختاری (LISREL) انجام یافته است. برحسب آزمون T-Value در بین متغیرهای مکنون درونی، مؤلفه پاسخگویی با اثر مستقیم 0.78، شفاف سازی با اثر مستقیم 0.76، اثربخشی 0.69، مشارکت با اثر مستقیم0.63، مسئولیت پذیری با اثر مستقیم0.60، عدالت با اثر مستقیم0.56، اجماع گرایی با اثر مستقیم0.52، قانون مندی با اثر مستقیم 0.50 به ترتیب بیشترین تأثیرات را در متغیر مکنون بیرونی شهر هوشمند دارند. نتایج نشانگر تأثیر بسیار بالای حکمروایی خوب شهری در ایجاد شهر هوشمند است زیرا معنی داری اعداد (t-value) از 96/1 بزرگ تر است.
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
پیش بینی آلودگی PM10 هوای شهر مشهد با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی MLP و مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ذرات معلق یکی از موارد مهم در کنترل آلودگی شهرها محسوب می شود. این ذرات باعث ایجاد و توسعه بیماری های قلبی و تنفسی مختلف در افراد می گردد. شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای اصلی و پرجمعیت ایران با توجه به شرایط اقلیمی و همچنین توریستی بودن، بیش از هر چیزی در معرض خطر این نوع آلودگی قرار دارد. در این تحقیق سعی شده با استفاده از مدل های پرسپترون شبکه های عصبی مصنوعی و مدل زنجیره مارکوف غلظت PM10 پیش بینی و تحلیل گردد. برای این منظور از داده های ساعتی CO، SO2، PM2.5 و دما برای دو ماه فروردین و اردیبهشت در سال 1394 استفاده شد. از مجموع 1488 سری داده، 1300 داده برای آموزش شبکه و 188 داده جهت صحت سنجی استفاده گردید. نتایج نشان دهنده عملکرد مطلوب این روش ها در پیش بینی میزان آلاینده و همچنین احتمال وقوع ساعات با کیفیت های مختلف آلودگی بود. بهترین مدل پرسپترون میزان آلاینده ذرات معلق را با ضریب همبستگی 88/0، شاخص تطابق 91/0، میانگین بایاس خطای 0874/0 و جذر میانگین مربعات خطای 26/2 پیش بینی نمود، همچنین مدل مارکوف با خطای مطلق متوسط حدود 1/0 درصد احتمالات انتقال وضعیت و تداوم وضعیت های مختلف آلودگی هوای ناشی از ذرات معلق را پیش بینی نمود.
تبیین تاثیرشاخص های پیاده مداری برتوسعه گردشگری شهری (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابجایی انسان در فضاست و شهرها از دیرباز بر اساس حرکت پیاده بنا شده اند. گردشگری پیاده شهری از آنجا که موجب پیدایش تعامل اجتماعی بین شهروندان می شود بسیار مهم می باشد. همزمان در حال حاضر گردشگری شهری یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه مناطق و کشورها تبدیل شده است و بسیاری از گردشگران تمایل دارند که جذابیتهای تاریخی یک محدوده را از نزدیک درک کرده و آن را لمس نمایند که نقش پیاده روها در این زمینه بسیار مهم می باشد. به خصوص در مناطق فرهنگی- تاریخی می تواند زمینه مطلوبیت بیننده و گردشگری پیاده فراهم نماید. هدف پژوهش حاضرتبیین تاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای کسب نظر شهروندان استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه ساکنان شهر خرم آباد تشکیل می دهند، که به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSpss و Lisrelاستفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط بین شاخص های پیاده مداری و توسعه گردشگری شهری مستقیم (مثبت) است. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری بیانگر این است کهتاثیر شاخص های پیاده مداری بر توسعه گردشگری شهری در شهر خرم آباد معنی دار می باشد و مقدار بارهای عاملی در تمام شاخص ها بالای 30/0 است. بطوریکه مقدار بار عاملی برای شاخص پویایی و جذابیت 67/0، دسترسی81/0، ایمنی 71/0، راحتی 34/0، امنیت 82/0، پیوستگی 64/0و تنوع کاربری 59/0می-باشد. در این بین شاخص امنیت و دسترسی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر گردشگری پیاده شهری دارند. همچنین با توجه به ضرایب استاندارد مشخص شد شاخص های پیاده مداری 61/0 از واریانس گردشگری شهری در شهر خرم آباد را تبیین می کنند.
تحلیل ارتباط شاخص های منطقه ای محرومیت با پایداری محیطی(مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل ارتباط ابعاد محرومیت روستایی با پایداری محیطی پرداخته شد. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه با مردم محلی، سالنامه آماری استان لرستان و داده های معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر می باشد (10619N=). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت شناسایی مهم ترین ابعاد محرومیت از آزمون رتبه ای هم انباشتگی اکتشافی، برای بررسی عوامل پایداری محیطی از آزمون t تک نمونه ای و نهایتا برای بررسی ارتباط ابعاد محرومیت روستایی و پایداری محیطی از مدل توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان محرومیت مربوط به محرومیت اقتصادی و فرهنگی بود. در زمینه عوامل پایداری محیطی نتایج نشان داد که هیچ کدام از عوامل مورد نظر در شرایط پایداری قرار ندارند. منابع آب، درختان و مراتع در وضعیت ناپایداری قرار دارند و تنها عاملی که وضعیتی نسبتاً پایدار داشته خاک می باشد. بررسی ارتباط بین ابعاد محرومیت و ناپایداری محیطی نشان داد که محرومیت اقتصادی (418/0) و محرومیت اجتماعی با ضریب (308/0) بیشترین اثر و رابطه را با ناپایداری محیطی داشته در حالی که محرومیت فرهنگی منطقه در سطح بالایی قرار داشته، ولی با ضریب (039/0) کمترین رابطه را با ناپایداری محیطی دارا بوده است. لذا برای کاهش ناپایداری محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست توجه به ابعاد محرومیت و برنامه ریزی برای کاهش آن باید در اولویت قرار گیرد.
بررسی سیاست های نوسازی بافت فرسوده شهری (مورد مطالعه: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، مشکلاز شهری بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشزور شزده اسزت. ایزن مشکلاز بر تمامی جنبه های شهرنشینی تأثیر گذاشته و کیفیت کلی زندگی در شهرها را به شدز کاهش داده است. یکی از این مشکلاز، بافت های فرسوده شهری است که موضوع نوسازی و بهسازی آنها در دهه های اخیزر توجزه برنامه ریزان و مدیران شهری را به خود جلب کرده است. سیاست های متفاوز و گزاهی متضزاد، یکزی از موانزع در مسیر نوسازی بافت های فرسوده شهری است. این پژوهش با اسزتفاده از روش کتابخانزه ای و میزدانی بزه د نبزال بررسی و اولویت بندی و شناسایی سیاست های مهزم تأثیرگزذار بزر نوسزازی بافزت فرسزوده شزهر کزرج و نیزز سیاست های تأثیرپذیر از آن است. سیاست های تحت بررسی در این تحقیق عیناً از طرح های تفصیلی شزهر کزرج استخراج شده است. پرسش نامه ها با روش خبره سنجی تکمیل و داده های آن با استفاده از نرم افزارهزای Micmac و Superdecisions ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 11 سیاست برگزیده و با توجزه بزه چهزار معیار هزینه، سرعت اجرا، قابلیت اجرا و حجم اثرگذاری با ترسیم مدل ANP ، سیاست های مهم نوسازی به ترتیزب اسزتفاده از ررفیزت « ،» سیاست اجرای پروژه های محر توسعه، پشتیبان و زیربنایی در محلاز فرسوده « : اولویت است. همچنزین عوامزل مزؤثر بزر » بسترسازی مدیریت یکپارچه در محدوده بافت فرسوده « و » فکری و مالی مردم ساده سازی فرایندها و مراحل اقدام برای نوسازی سزاختم ان هزا در محزلاز « : سیاست های نوسازی عبارز است از سزازوکارهای حمزایتی بزرای تسزریع در « به علاوه .» حمایت از تشکیل دفاتر خدماز نوسازی محلاز « و » فرسوده » استفاده از تشکل های مردم نهاد در محدوده و محزلاز فرسزوده « و » فرایند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به عنوان عوامل تأثیرپذیر بر موضوع نوسازی مشخص شدند.
ارزیابی، ظرفیت سنجی و پهنه بندی مناطق مستعد گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تعیین اولویت پهنه های مستعد گردشگری در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و براساس تجزیه و تحلیل سیستمی است. در این تحقیق به منظور ارزیابی براساس تعداد جاذبه، سطوح عملکرد (ملی، محلی، بین المللی) و سطوح دسترسی (پیاده، سواره) نسبت به جاذبه های گردشگری امتیاز داده شده است. پژوهش صورت گرفته در ظرفیت سنجی استان اصفهان به دلیل توسعة گردشگری نشان می دهد عمده ترین پتانسیل های موجود گردشگری انسان ساخت در شهرهای اصفهان و مبارکه است. طبق امتیازات داده شده 32 و 66/14 درصد پتانسیل های گردشگری انسان ساخت مربوط به این دو شهرستان است و از این جهت موقعیت خوبی در سطح استان دارند. در ارزیابی ظرفیت گردشگری تاریخی– فرهنگی استان مشاهده شد بیشترین ظرفیت در مرکز به مرکزیت شهر اصفهان و در شمال شرق به مرکزیت شهر کاشان است. تقریباً 07/34 و 55/22 درصد جاذبه های گردشگری تاریخی- فرهنگی منطقه براساس امتیازات داده شده متعلق به این دو شهرستان است که 49/76 درصد از جاذبه های تاریخی– فرهنگی شهرستان اصفهان متعلق به شهر اصفهان است. بیشترین ظرفیت گردشگری طبیعی استان اصفهان در دو پهنة جنوب و غرب استان است که براساس امتیازات داده شده به پنج گروه طبقه بندی شده اند و بیشترین امتیازات به شهرستان های سمیرم و فریدون شهر مربوط است و این مناطق برای توسعة گردشگری طبیعت محور مناسب اند.
کاربرد مدل شاخص محور (PTVA) در ارزیابی آسیب پذیری مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله) در منطقه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری بسیاری به وسیله مخاطرات مرکب مورد تهدید قرار می گیرند که منجر به ایجاد آسیب های جدی به انسان ها ، ساختمان ها و زیر ساخت ها می گردد. این مسأله متأثر از تحولات مرتبط مانند شهرنشینی، ساخت و سازها در مناطق با آسیب پذیری بالا می باشد. مهمترین هدف در این مطالعه، توسعه رویکردی شاخص محور می باشد که بستری را برای ارزیابی آسیب پذیری در خصوص مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله )فراهم می نماید. مدل شاخص محور ارائه شده، بر اساس انتخاب مشخصات رتبه هایی می باشد که شاخص های آسیب پذیری کالبدی و انسانی را در محدوده مورد مطالعه مطرح می نماید. کاربرد مدل PTVA [1] ، در محدوده ای از شهر شیراز می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بر اساس نوع و هدف مطالعه با توجه به روش های آماری و مبتنی بر مشخصات ارزیابی ریسک کمی با استفاده از نرم افزارهای HAZUS & GIS و تجزیه و تحلیل آسیب پذیری معیار محور ( RVI [2] ) می باشد، یافته ها در برآورد سطوح آسیب پذیری کالبدی و انسانی(تلفات) نهایی حاکی از این می باشد که 69 ساختمان با مساحتی برابر 47523.64متر مربع از محدوده مورد مطالعه دارای سطح ریسک گسترده و کامل می باشند. [1]- Papathoma Tsunami Vulnerability Assessment [2]- Relative Vulnerability Index (RVI)