فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حملات تروریستی یکی از بزرگترین چالش های جهان در قرن 21 محسوب می شود. سالانه هزاران نفر در سرتاسر جهان بر اثر حملات تروریستی جان خود را از دست می دهند. در این میان کلان شهرها یکی از مهمترین فضاهایی هستند که اکثر حملات تروریستی در آن سازماندهی و انجام می شود ، به طوری که می توان تروریسم را پدیده ای اساساً شهری دانست. کشور ایران و شهرهای بزرگ آن نیز به دلیل ویژگیهای منطقه ای و وجود گروهک های تروریستی و معارض با نظام در خطر حملات تروریستی قرار دارند. در کلان شیراز زیر ساخت های حیاتی، مکان های عمومی و مراکز قدرت سیاسی آن از مکان های بالقوه آسیب پذیر در مقابل حملات تروریستی محسوب می شوند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد اسنادی و قیاسی انجام شده ،ضمن بررسی کانون های جغرافیایی حملات تروریستی در کلان شهرهای جهان، مهم ترین مکان های این نوع حملات و میزان آسیب پذیری مناطق 9 گانه شهر شیراز در برابر حملات تروریستی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق1، 2 و 8 شهر شیراز به دلیل ویژگی های کالبدی- فضایی، تمرکز جمعیتی و تعدد زیر ساخت ها؛ آسیب پذیرترین مناطق در مقابل حملات تروریستی هستند.
قوم طوارق در شمال مالی (بررسی علل شورش طوارق در غرب آفریقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفریقا در دهه گذشته شاهد بحران ها، درگیری ها، کودتاها و نزاع هایی بود که برخی از آنها خسارات فراوانی برجای نهاندند. در اوایل دهه 1990 قوم طواراق در شمال مالی به دلیل انزوای سیاسی و عمرانی منطقه دست به شورش زد. طی پنج سال، شورش در آستانه تبدیل شدن به یک جنگ داخلی بود اما به دلیل اینکه شورش حمایت خارجی مهمی نیافت و شرایط منطقه برقراری صلح را ایجاب می نمود دولت و قوم طوارق بر مبنای مذاکره و گفتگوی سازنده به توافق رسیدند و موافقتنامه صلح (در سال 1995) به امضا رساندند. طی مراسمی (درسال 1996) هزاران سلاح متعلق به شورشیان در آتش سوزانده شد و صلح و آرامش در منطقه برقرار گردید. در این تحقیق نگارنده به بررسی زمینه سیاسی جغرافیایی بروز این شورش پرداخته وسپس با بررسی آداب، سنن و فرهنگ قوم طوارق و نقش قدرتهای خارجی در بحران و تداوم آن، زمینه ها و علل پایان یافتن بحران را بیان می دارد.
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
ارزیابی عملکرد شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی عملکرد شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان در سال زراعی 89-1388 است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران عامل شرکت های خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی کشاورزی استان های کرمانشاه و زنجان (جمعاً 166 نفر)، که با سرشماری بررسی شده اند، تشکیل می دهند. برای ارزیابی عملکرد این شرکت ها، 33 شاخص با بهره گیری از دیدگاه های کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، سازمان نظام مهندسی، مدیران عامل شرکت ها، استادان دانشگاه ها و مطالعات کتابخانه ای تهیه شد و روایی آنها در پانل متخصصان تأیید گردید. این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-پیمایشی است، و از جنبة هدف در زمرة مطالعات کاربردی طبقه بندی می شود. بر اساس نتایج به دست آمده، شرکت های فعال خدمات مشاوره ای و فنی و مهندسی در این استان ها در زمینه فعالیت های آموزشی-ترویجی عملکرد بهتری داشته اند ولی عملکرد میدانی و فنی شان چندان مناسب نبوده است. دیگر اینکه عملکرد شرکت های استان زنجان در اجرای برخی فعالیت های خصوصی در مقایسه با شرکت های استان کرمانشاه به طور معنی داری مطلوب تر است، و رضایت شغلی مدیران عامل شرکت های این استان نیز بیش از استان کرمانشاه است.
توزیع خدمات و امکانات شهری با رویکرد عدالت اجتماعی مورد شناسی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها بویژه در کشورهای در حال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی نیازمند توجه به برقراری عدالت اجتماعی و فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات و امکانات مختلف شهری هستند؛ اما موضوع خدمات رسانی نامناسب به مناطق و کاستی های موجود در تأمین این خدمات و امکانات با مفهوم عدالت در تضاد است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه توزیع خدمات شهری در محلات شهر پیرانشهر است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی است و بدین منظور از مدل های AHP، میانگین نزدیک ترین همسایه، تکنیک TOPSISو مدل تحلیل شبکه بهره گرفته شده است. برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC GIS، SuperDecisionاستفاده شدهاست. بدین صورت که نحوه توزیع خدمات شهری در سطح شهر نشان داده شد و محلات شهری از نظر میزان برخورداری سطح بندی شده ؛ سپس نتایج در قالب نمودار و نقشه GISترسیم گردیده اند. نتایج تحقیق بیانگر وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشم گیر بین محلات شهر پیرانشهر است؛ به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 58/0 فاصله زیادی با محروم ترین محله با درجه برخورداری 04/0 دارد.
سنجش رضایتمندی گردشگران از شهر مهاباد با تأکید بر گردشگری خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه خرید، حدود 70 درصد از هزینه های گردشگران را به خود اختصاص می دهد و رضایتمندی گردشگران از محیط خرید، زمینه بازگشت مجدد آنها را به مقصد گردشگری، فراهم می کند. شهر مهاباد، به دلیل نزدیکی به مرز و حوزه نفوذ تجاری مناسب، به یکی از کانون های گردشگری خرید و فعالیت بازارچه های مرزی، تبدیل شده است. در این راستا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی میزان رضایتمندی گردشگران وارد شده به شهر مهاباد مبتنی بر گردشگری خرید می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد و از روش های اسنادی و پیمایشی نیز استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل گردشگران ورودی به شهر مهاباد در نوروز سال 1393 به تعداد 58000 نفر می باشد. داده های تحقیق، براساس 120 پرسشنامه از گردشگرانی که در مهاباد اقامت داشته اند، گردآوری شدند که با نرم افزار SPSS و مدل تحلیل عاملی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این پرسشنامه، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا نسبت به 46 متغیر در مورد کیفیت و میزان رضایتشان از سفر به شهر مهاباد و جاذبه های آن با استفاده از طیف لیکرت، اظهارنظر نمایند. نتایج تحقیق نشان دادند دو عامل رفتار جامعه میزبان و کیفیت اسکان و نیز کیفیت محیط و جاذبه های آن، بیش از 56 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین کرده اند که بیشترین تأثیر را در میزان رضایت گردشگران ورودی به شهر، داشته اند. در نهایت، با توجه به رابطه بین رضایتمندی گردشگران و بازگشت مجدد به منظور خرید، راهکارهایی برای افزایش میزان رضایت گردشگران ارائه شد
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی مراکز شهری با ملاحظات اکولوژیکی(مطالعه موردی:آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که تعیین توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف دارای شرایط مبهم و نادقیق است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای مبهم می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح شده در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. هدف از این تحقیق ترکیب فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به عنوان روشی برای رفع ابهام در عدم قطعیت معیارهای اکولوژیکی به منظور اولویت بندی مراکز شهری استان آذربایجان غربی با ملاحظات اکولوژیکی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. با توجه به اینکه اهمیت و ارزش هر یک از معیارهای اکولوژیکی در مناطق مختلف دارای اولویت تأثیر گذاری گوناگونی هستند، در این تحقیق یک مدل تصمیم گیری چند معیاره در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) جهت انتخاب مناسبترین مناطق برای توسعه شهری با ملاحظات اکولوژیکی اجرا شده است. برای این منظور ابتدا معیارهای ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری(پایداری با حفاظت و یا بهبود سیستم های یکپارچه طبیعی) بر اساس مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه در قالب تحلیل سلسله مراتبی، نظرخواهی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان شناسایی شدند. سپس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(روش چانگ) برای تعیین وزن معیارها، زیر معیارها و گزینه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع امتیاز شهرهای خوی، ماکو، چالدران، چایباره و پلدشت برای توسعه بیشتر است. این اولویت بندی مبتنی بر ویژگی های اکولوژیکی محیط این شهرها و با توجه به انطباق آنها با محتویات نقشه های منابع طبیعی به واقعیت نزدیک تر است.
توزیع بار جمعیتی ایران
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مدل سازی مکان های مناسب دفن زباله با استفاده از روش های AHP، منطق فازی، شاخص همپوشانی وزنی و منطق بولین (مطالعه موردی شهراردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل که در شرق منطقه آذربایجان واقع شده است، بهعنوان سومین شهر پرجمعیت آذربایجان از دیرباز یکی از کانونهای عمده جمعیتی بوده و از سال 1372 به عنوان مرکز استان اردبیل شناخته شده است، تعدادی شهرک صنعتی در اطراف آن احداث شده است و همچنین رشد روزافزون جمعیت در این شهر، بیشک باعث تولید مواد زائد زیادی شده است. هدف نخست در تحقیق حاضر که برگرفته از طرح پژوهشی یک ساله است، شناسایی مکان مناسب جهت دفن زباله در شهرستان اردبیل میباشد. برای نیل به این هدف از روشهای همپوشانی وزنی، تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، منطق فازی و منطق بولین استفاده شده است. هدف دوم این پژوهش مقایسه روشهای فوق و شناخت روش مناسب جهت مکانیابی دفن زبالههای جامد شهر اردبیل میباشد. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز، از نقشههای زمینشناسی، توپوگرافی، هیدرولوژی، کاربری اراضی، عناصر اقلیمی موثر در محل دفن زباله و همچنین تیپ اراضی بهره گرفته شد. دادههای مورد نیاز برای مکانیابی دفن زباله در نرم افزارهای IDRISI و ArcGIS9/3 پردازش شده و در نهایت نقشه نهایی ترسیم گردید. نتایج مکانیابی برای دفن زبالههای شهر اردبیل زمینی به مساحت 45 هکتار است که در 17 کیلومتری شمال شهر اردبیل (سمت چپ جاده اردبیل ـ مغان) قرار دارد. مشاهدات میدانی نیز موید مناسب بودن منطقه فوق برای دفن زباله میباشد. همچنین نتایج حاکی از کاربرد موثر روشهای AHP، شاخص همپوشانی وزنی و منطق فازی است که به ترتیب بیشترین تناسب را برای مکانیابی دفن زباله در شهر اردبیل دارا میباشند. در این بین روش بولین با ارائه مکانیابی نادرست، جزو روشهای نامناسب محسوب میشود.
ارزیابی عملکرد و سنجش میزان رضایتمندی از سیستم اتوبوسرانی سریع السیر(BRT) در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رشد لجام گسیخته شهرها و کلانشهرها، بویژه در کشورهای درحال توسعه به اوج خود رسیده است. از یک سو سیستمهای حمل و نقل عمومی متناسب با رشد جمعیت و تغییر کاربریها، توسعه نیافته و از سوی دیگر با بالا رفتن سطح زندگی و رفاه، استفاده از خودروهای شخصی افزایش یافته است. نتیجه آن ایجاد مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها بوده است. از جمله این معضلات «ترافیک» و مسائل مرتبط با آن (آلودگی صوتی و هوا، حوادث رانندگی، مصرف فزاینده انرژی و...) می باشد. در این میان شهرهای ایران و از جمله کلانشهر اصفهان از این قاعده مستثنی نبوده و با معضلات فوق الذکر روبرو است. این درحالی است که دسترسی آسان، سریع و ایمن از شاخصهای مهم توسعه پایدار شهری بوده و یکی از راه حلهای اساسی در این زمینه، توسعه حمل و نقل عمومی می باشد. حمل و نقلی که بتواند طیف گسترده ای از توقعات شهروند امروزی(سرعت، ایمنی، صرفه اقتصادی و مسائل زیست محیطی) را در بر گیرد. در این پژوهش که از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی، پیمایشی است، سعی گردید به روش اسنادی - میدانی به بررسی نقش سامانهBRT درحمل و نقل و ترافیک کلانشهراصفهان (کریدور آزادی- پل یزد آباد) پرداخته شود و از طرفی نیز میزان رضایتمندی شهروندان و استفاده کنندگان از آن مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از کاربرد آزمونهای ناپارامتری خی 2 ، کولموگورف – اسمیرنوف یک بعدی و ... نشان می دهد که، سامانه BRT در حمل و نقل و ترافیک کلانشهر اصفهان نقش مثبت و مطلوب داشته است و به لحاظ رضایتمندی استفاده کنندگان، در تمامی پارامترها، رضایت وجود داشته با این تفاوت که میزان آن متغیر بوده است.
شناسایی و اولویت بندی بافت فرسوده شهری با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مشکل های عمده ی شهرها در ایران که همیشه برنامه ریزان و مسئولان شهری را به فکر چاره اندیشی واداشته است، افت فیزیکی بخش های قدیمی و بافت های مسأله دار شهری و یا بافت های فاقد کیفیت در فضای شهری است، لذا یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان و طراحان شهری، برنامه ریزی، بهسازی، نوسازی و ساماندهی این قبیل بافت ها در کنار بافت های جدیدتر بوده است. لذا این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده ی منطقه دو شهر سقز با بهره گیری از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) در سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته است. باتوجه به هدف پژوهش، این تحقیق از نوع نظری کاربردی و روش مطالعه و بررسی اطلاعات و داده های مورد نیاز از نوع توصیفی پیمایشی می باشد. براساس بررسی های اولیه، بافت فرسوده محدوده مطالعه معمولا ً دارای الگوی توسعه نامشخص و خودرو و همچنین سازمان فضایی مبهمی است. نتیجه به صورت نقشه ای در سه کلاس اولویت اول ، اولویت کم و فاقد اولویت برای بهسازی و نوسازی ارائه شده که بیانگر کارایی مدل سلسله مراتبی فازی در شناسایی مناطق بالقوه برای توسعه می باشد.
«مکزیکوسیتی» کلانشهری با مشکلات جغرافیایی بسیار
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: «حاشیه نشینی و حاشیه نشینان از گذشته تا امروز»
حوزههای تخصصی:
ارزیابی زیست محیطی و اقتصادی توسعه پایدار در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر عسلویه)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی مرتبط با اکتشاف، استخراج، پالایش می باشد که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط شهری این نوع شهرها، به وجود آورده یا تشدید نماید. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ابعاد زیست محیطی و اقتصادی توسعه شهری پایدار در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آنست که فعالیت های استخراجی – معدنی در شهر ساحلی عسلویه نه تنها منجر به پایداری این شهر نشده است که به ناپایداری بیشتر آن نیز انجامیده است. در بعد پایداری زیست محیطی،مولفه کنترل آلودگی ها به عنوان یکی از مهم ترین پارامتر ها در مسئله وجود یا عدم وجود پایداری در سطح شهر عسلویه،دارای کمترین رتبه و امتیاز (05/1) در بین مولفه های این بعد می باشد. همچنین در بعد پایداری اقتصادی، مولفه های فعالیت و اشتغال(2.03) و سرمایه گذاری(1.41) در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
کنش ارتباطی زمینه ساز تحقق مشارکت شهروندان در فرایند توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییر رویکرد به مقوله توسعه باعث شده است که مقولات انسانی نظیر مشارکت به عنوان عامل اصلی برای دستیابی به توسعه شهرها مطرح گردد. این تحولات ادبیات برنامه ریزی شهری در کشورهای در حال توسعه (از جمله ایران) را دچار تحول کرده است، به طوری که بیشتر کارشناسان در این کشورها بر لزوم مشارکت در راستای تحقق توسعه شهری تأکید دارند. با وجود این تأکید و حتی تغییر ساختار مدیریت شهری در ایران (تشکیل شوراهای شهر)، هنوز عدم تحقق مشارکت به عنوان یکی از موانع مهم دستیابی به توسعه مطرح است. تحقیق حاضر نیز به دنبال بررسی این موضوع در شهر گرگان است. تحقیق در سه مرحله توصیف، تبیین و تحلیل به انجام می رسد. نتایج تحقیق در مرحله توصیف نشان می دهد که در فضای موجود شهر گرگان، شهروندان به طور بالقوه تمایل زیادی برای مشارکت دارند، منتها این ذهنیت در عرصه عمل به فعلیت نمی رسد و میزان مشارکت نهادی این افراد پایین است. همچنین آنها آشنایی چندانی با مفهوم شورای شهر به عنوان تجلی جامعه مدنی و فلسفه پیدایش آن ندارند و بیشتر مراجعات آنها به شورای شهر نشان دهنده این ناآگاهی است. نتایج تحقیق در مرحله تبیین بر طبق نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس نیز نشان می دهد که آراسته نبودن فضای شهر گرگان با اصول مورد نظر نظریه کنش ارتباطی سبب فاصله ارکان اصلی شهر (شهروندان، شورای شهر به عنوان عالی ترین نمود جامعه مدنی و شهرداری به عنوان مهم ترین نهاد اداره کننده شهر) از یکدیگر شده است. فضایی که مشخصه اصلی آن ضعف اعتماد است. این فضا مانع مهمی برای تحقیق مشارکت در بعد رسمی و نهادی شده است. نتایج تحقیق در مرحله تحلیل نیز نشان می دهد که تقدم مدرنیسم و مدرنیزاسیون بر مدرنیته (بدون فراهم بودن زمینه های فکری مدرنیته) سبب شده است که نمودهای حاصل از مدرنیسم و مدرنیزاسیون (شوراهای شهر) در این شهر در انتقال معنای خویش ناکام باشند. همچنین در قسمت پیشنهادها نیز تأکید می گردد آراسته شدن فضای شهر گرگان با اصول نظریه کنش ارتباطی می تواند زمینه مناسبی برای نزدیکی ارکان اصلی شهر به یکدیگر، افزایش اعتماد و همچنین فراهم آمدن بسترهای لازم برای انتقال معنای شورای شهر به عنوان تجلی جامعه مدنی گردد.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
اولویت بندی الگو و شاخص های مدیریت و توسعه بخش مرکزی در شهرهای میانی (مطالعه موردی: شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهر پهنه ای چندکارکردی است که عمده عملکردهای مهم و برتر شهری را در خود جای داده است و از این نظر نسبت به سایر قسمتهای شهر نقش مهم تر و بیشتری را در عرصه کارکردی شهر ایفا می کند. مقاله حاضر با هدف اولویت بندی الگو و شاخص های مدیریت و توسعه بخش مرکزی در شهر بوکان تدوین شده است. روش پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی میباشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تکنیک TOPSISاستفاده شده است. جامعه آماری دو گروه یعنی مسئولین شهری و خانوارها و صاحبان واحدهای تجاری داخل بخش مرکزی شهر بوکان می باشد. یافته ها نشان می دهد که برآیند مجموعه عوامل(تاریخی، اقتصادی، جمعیتی- اجتماعی، اداری، ترافیکی، کالبدی- فضایی و فعالیتهای شاخص بخش مرکزی)، شکلگیری محدودهای مشخص در سطح شهر میباشد که میتوان از آن به بخش مرکزی شهر یاد کرد. هر کدام از عوامل ذکر شده به نوعی در شکلگیری بخش مرکزی شهر بوکان نقش داشتهاند. نتایج نهایی حاصل از تجزیه و تحلیل دادها با استفاده از تکنیک TOPSIS در ارزیابی شاخص های مدیریت و توسعه بخش مرکزی شهر بوکان نشان می دهد که در محاسبه اندازه انفکاک مشخص شد که تنوع فعالیت های اقتصادی دارای کمترین فاصله از ایده آل مثبت و فعالیت موسسات مالی دارای بیشترین فاصله از ایده آل مثبت می باشد. همچنین فاصله از حد ضد ایده آل معیار الگو و ترکیب کاربری اراضی دارای بیشترین فاصله و تراکم جمعیت در ساعات خاصی از روز دارای کمترین فاصله تا ضد ایده آل می باشد. در رتبه بندی نهایی بدست آمده شاخص الگو و ترکیب کاربری اراضی در رتبه و اولویت اول قرار گرفته است. همچنین معیار عناصر شاخص و نمادین شهری در رتبه بندی اولویت 25 را کسب کرده اند که کم اهمیت ترین شاخص در بین سایر شاخصها می باشد
تحلیلی بر آمایش فضایی– مکانی فضاهای درمانی مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم آمایش به تنظیم و تنسیق رابطة سه عنصر انسان، فضا و فعالیت های انسان در مقیاس های مختلف جغرافیایی (محله، ناحیه، منطقه، شهر، کشور و جز آن) با تأکید بر نقش نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری اشاره می کند. جایگاه مهم مدیریت و تصمیم گیری، وجه اشتراکی است که آمایش را با موضوع پدافند غیرعامل پیوند می دهد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی توزیع فضایی و مکانی کاربری های درمانی (بیمارستان های مهم) مشهد با رویکرد پدافند غیرعامل است. هر چند تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل است، به دلیل ارتباط نزدیک این موضوع با موضوع آمایش (در مقیاس شهری)، یافته های تحقیق می تواند در برنامه ریزی فضایی و آمایشی شهر نیز مؤثر باشد. محدودة مورد مطالعه، مشهد است که با توجه به تنوع و تعدد کاربری های درمانی، بیمارستان های مهم و اصلی شهر برای بررسی نهایی انتخاب شد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد بخش عمده ای از بیمارستاهای مهم مشهد در محدودة بخش مرکزی شهر و در محدودة با خطر بالا از منظر پدافند غیرعامل قرار دارد و توزیع فضایی آن ها بر اساس تراکم جمعیت، به شدت نامتوازن است. در نهایت، با بررسی نتایج پژوهش پیشنهادهایی برای کاهش مخاطرات مراکز درمانی در زمان بحران بیان شد.
ارزیابی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرودشت در برابر زلزله با استفاده از (AHP) و (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زیستگاه متراکم انسانی است که به دلیل حضور انسان، نیازمند امنیت و ایمنی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. موقعیت جغرافیایی شهر مرودشت به گونه ای است که هم از نظر توپوگرافی و هم از نظر زمین شناسی درونی زمین، خطر وقوع زلزله این شهر را تهدید می نماید. وجود گسل های درونی زمین در منطقه مرودشت و اطراف آن، سابقه فعالیت این گسل ها، دوره بازگشت زلزله و پهنه بندی خطر لزره ای در کنار بافت فرسوده، وسعت، نوع و میزان فرسودگی، امکان تخریب پذیری بالا و. .. از مهمترین تهدیدات برای این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی / تحلیلی و بر اساس هدف پژوهش کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با ساکنین و استفاده از کتب و مقالات است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط ویژه بافت فرسوده شهر مرودشت و همچنین پس از بررسی و مطالعات تحقیقات پیشین تعداد 9 شاخص از قبیل جنس سازه، قدمت بنا، کیفیت ساختمانها، عرض معابر، تراکم جمعیت، فاصله از آتشنشانی، دسترسی به فضای باز و نزدیکی به مراکز درمانی تعریف شد و برای هریک از شاخص ها، زیر شاخص هایی در نظر گرفته شده است و سپس به تدوین و توزیع 30 پرسشنامه بین کارشناسان و متخصصان شهر پرداخته شد و پس از آن به وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert choict) پرداخته می شود. و در انتها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نقشه های آسیب پذیری بافت فرسوده مرودشت تهیه می شود. نتایج تحقیق نشانگر این است که در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص کیفیت ساختمانها با وزن 0.328 دارای بالاترین وزن نهایی و شاخص فاصله از آتش نشانی با وزن 0.017 کمترین وزن نهایی را دارند و با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشاهده می گردد که توزیع مناطق با آسیب پذیری بالا حدود 32 درصد از مساحت بافت را در بر گرفته است، 31 درصد از بافت دارای آسیب پذیری متوسط و بقیه مساحت بافت را فضاهای دارای آسیب پذیری کم به خود اختصاص داده است.
بررسی ابزارهای مدیریت سرزمین در سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال
حوزههای تخصصی:
آرایش نظام های برنامه ریزی یک کشور، نظام برنامه ریزی فضایی آن محسوب میشود. آشنایی با نظام برنامه ریزی فضایی کشورها و تجربیات آن ها امکان مقایسه وتطبیق را فراهم آورده و در نتیجه تصمیم گیری و تعیین سیستم برنامه ریزی مناسب میّسر میشود. این مقاله به مطالعه سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال پرداخته و به علت متأثر بودن سیستم از عوامل متعدد، نخست وضعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی آن بررسی شده و سپس تاریخچه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زمان حاضر به همراه انواع طرح ها و قوانین مربوط به تفصیل مشخص شده است. علت انتخاب این کشور، رشد سریع اقتصادی و به تبع تغییرات بسیار درسال های اخیردر برنامه ریزی فضایی آن است. آرایش نظام های برنامه ریزی یک کشور، نظام برنامه ریزی فضایی آن محسوب میشود. آشنایی با نظام برنامه ریزی فضایی کشورها و تجربیات آن ها امکان مقایسه وتطبیق را فراهم آورده و در نتیجه تصمیم گیری و تعیین سیستم برنامه ریزی مناسب میّسر میشود. این مقاله به مطالعه سیستم برنامه ریزی فضایی کشور پرتغال پرداخته و به علت متأثر بودن سیستم از عوامل متعدد، نخست وضعیت جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی، تاریخی و سیاسی آن بررسی شده و سپس تاریخچه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی زمان حاضر به همراه انواع طرح ها و قوانین مربوط به تفصیل مشخص شده است. علت انتخاب این کشور، رشد سریع اقتصادی و به تبع تغییرات بسیار درسال های اخیردر برنامه ریزی فضایی آن است.