فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
تحلیل رضایتمندی از شاخص های کیفیت محیط در شهرهای جدید (مطالعه موردی: شهر جدید پرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اهداف عمده برنامه ریزی شهرهای جدید، دستیابی به بیشترین مطلوبیت و رضایتمندی ساکنان در ابعاد گوناگون در این شهرها است. چرا که شهرهای جدید از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبوده و نیستند و همین امر سبب به وجودآمدن تفاوت های آشکاری در کیفیت محیط زندگی آنها و مادرشهرها شده است. هدف از تحقیق حاضر سنجش شاخص های ذهنی و رضایتمندی از کیفیت محیط در شهر جدید پرند، به عنوان یکی از چهار شهر جدید پیرامون کلان شهر تهران و ارائه راهکارهای مناسب برای ارتقای شرایط کیفی سکونت در این شهر جدید است که تا به امروز کمترین میزان موفقیت را در جذب جمعیت کلان شهر تهران داشته است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، یک پیمایش میدانی از 370 نفر از ساکنان شهر جدید پرند انجام گرفت. شاخص های تحقیق با نگاه ذهنی به ابعاد کیفیت زندگی در 5 بعد محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، کیفیت مسکن، ارائه خدمات شهری و کیفیت دسترسی و حمل ونقل طبقه بندی و با استفاده از آزمون T-test تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره، ضریب هم بستگی اسپیرمن (Spearman) و ضریب هم بستگی وی کرامر (Cramer’s V) در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت محیط سکونت از دیدگاه ساکنان شهر جدید پرند در همه شاخص ها در سطح پایینی قرار دارد. فقط شاخص دسترسی و حمل ونقل را نزدیک به متوسط ارزیابی کرده اند و از دیگر شاخص ها به طور کلی اظهار نارضایتی کرده اند. کمترین میانگین به ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شهر پرند تعلق دارد. در سطح دوم مدل، شاخص کیفیت دسترسی و حمل ونقل تأثیر بیشتری بر شاخص سطح بالاتر خود، یعنی رضایت ساکنان از کیفیت محیط و سکونت در شهر جدید پرند دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که ویژگی های اقتصادی و اجتماعی افراد نقش مؤثری در نحوه نگرش و ادراک آنها نسبت به مقوله کیفیت زندگی دارد. در این میان شاخص های اجتماعی و اقتصادی کیفیت زندگی بیشترین تأثیرپذیری را از ویژگی های فردی داشته است. شناخت ارتباط میان کیفیت محیط شهر جدید پرند و تأثیر آن بر سطوح مختلف رفتاری، احساسی و ادراکی ساکنان اهمیت خاصی دارد. بی تردید، جذب جمعیت در پرند هر چند بر مبنای اصولی ترین قواعد علمی پیاده شود، اگر بر مبنای درک محیطی نباشد، رضایت چندانی را کسب نخواهد کرد.
مبانی و چهارچوب نظری تاثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و شناخت تحلیلی نقش وقف در تشکیل فضاهای عمومی شهری ضمن ریشه یابی مفهوم وقف، چهارچوب مناسبی را برای بررسی نقش وقف و یک مجموعه وقفی نمونه در تشکیل فضاهای عمومی شهری فراهم آورده است. برخی فضاهای وقفی از جمله اصلی ترین و مهم ترین اجزا و عناصر کالبدی یک شهر هستند و روابط بسیار نزدیکی بین ماندگاری و موقوفه بودن آنها وجود دارد. سوای ارزش های بسیار والای مذهبی، اجتماعی و اقتصادی نهفته در فرهنگ غنی وقف، تاثیر آن در تشکیل و تولید فضاهای عمومی و کالبدی شهری، یکی از موضوعات مهم درپژوهش شهرسازی می باشد.هدف اصلی این تحقیق ایجاد یک چهارچوب نظری به منظور فراهم ساختن یک روش تحقیق مناسب جهت بررسی نقش وقف درتشکیل فضاهای عمومی شهری از طریق مطالعات نظری و تعمیق بخشیدن به آن با انجام مطالعه مجموعه های وقفی است.
ارزیابی کاربری اراضی شهری با رویکرد توسعة پایدار (مورد مطالعه: پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع زمین و چگونگی به کارگیری آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده است و ارزیابی و ساماندهی فضایی- مکانی کاربری ها و عملکرد های شهری، از مهم ترین و تأثیرگذارترین محورهای توسعة پایدار شهری است. هدف این پژوهش ارزیابی کمی و کیفی کاربری اراضی شهری با رویکرد توسعة پایدار در شهر پیرانشهر است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است. بدین منظور سه شاخص ظرفیت، سازگاری و عدالت اجتماعی در راستای توسعة پایدار به کار گرفته شده است. در مرحلة اول ارزیابی کمی کاربری های موجود و تحلیل شاخص ظرفیت، در مرحله دوم، ارزیابی کیفی کاربری ها از لحاظ سازگاری با به کارگیری ماتریس سازگاری و تحلیل شاخص عدالت اجتماعی با مدل نزدیکترین همسایه و مدل SWOT انجام گرفت. نتایج تحلیل کمی و کیفی، نشان می دهد اغلب کاربری ها با کمبود مواجهند. این کمبود معادل 5/175 هکتار است. همچنین، بیشترین میزان ناسازگاری در کاربری کارگاهی و بعد از آن، اداری، مسکونی و آموزشی است. این وضعیت بیان کنندة بی تعادلی و ناهماهنگی بین کاربری هاست که از عدم دقت نظر کافی برنامه ریزان شهری ناشی می شود.
بررسی آسیب پذیری شهر از منظر پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مستمر کشورهای همسایه و غیرهمسایه، متأسفانه پروژه ها و تأسیسات اقتصادی و زیر بنایی بدون ملاحظات دفاعی و امنیتی در شهرها به صورت یک هدف تهدیدی قابل دسترس دشمن و هر تهاجمی استقرار یافته اند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی آسیب پذیری شهرها از منظر پدافند غیرعامل با مورد نمونه شهر اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی – توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. در چارچوب مباحث پدافند غیر عامل داده های 18 شاخص در قالب 5 مؤلفه شریان های حیاتی، مراکز مدیریت بحران، مراکز نظامی و انتظامی، تجهیزات شهری و مراکز پشتیبانی با سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی تهیه شد. داده های گردآوری شده در نرم افزار SuperDecision (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GISنقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی هانشان می دهد، در سطح اردبیل شش پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آن ها خروجی شمال شرقی اردبیل (میدان جهاد منتهی به دروازه آستارا)، جهت جنوبغربی اردبیل (از ایستگاه سرعین منتهی به میدان بسیج و به طرف روستای شاماسبی) ودر نهایت بخش هایی از شمال و شمال غربی اردبیل (میدان وحدت) با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های سطح شهر بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده که علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و تمرکز نهادهای مدیریتی، سازمانی، نظامی و استانی در این مناطق از شهر اردبیل می باشد.
ارزیابی و مقایسه الگوریتم های بهینه سازی فرا ابتکاری در مکانیابی تسهیلات مطالعه موردی: بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مکانیابی بانک ها به فاکتورهای زیادی نیاز داشته و جزء مسایل NP - HARD طبقه بندی می شود. استفاده از روش های فراابتکاری برای حل مسایل NP - HARD علیرغم تقریبی بودن، مناسب ترین راه حل به نظر می رسد. در این تحقیق از روش های بهینه سازی گرگ خاکستری، علف های هرز، ژنتیک، اجتماع ذرات و الگوریتم فرهنگی در حل مسأله مکانیابی بانک ها استفاده شده است. برای این کار هدف به صورت جذب مشتری بیشتر و محدودیت در تعداد نفرات جذب شده به بانک جدیدالتأسیس تعریف شد. روش ها به طوری آماده شدند که قابلیت پیدا نمودن مکان بانک جدید با وجود بانک های دیگر در منطقه را دارند و مکان بانک جدید باید از بانک های هم نوع خودش تا حد ممکن دورتر شده (هدف بازاریابی) و همچنین در مجموع کل مشتریان این نوع بانک نبایستی از یک حدی کمتر شده و میزان جذب مشتری شعبه جدیدالتأسیس بانک از یک تعدادی کمتر نشود (محدودیت ها). بدین منظور قسمتی از کلان شهر تبریز جهت پیاده سازی انتخاب شد. به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتم ها از تست تکرارپذیری و مقایسه اعداد همگرایی برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی داده ها اجرا شد. همچنین نتایج الگوریتم ها با آزمون آماری ویلکاکسون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمون ها عملکرد دقیق تر، الگوریتم علف های هرز نسبت به روش های بهینه سازی مذکور در مکانیابی بانک ها را نشان می دهد.
تاثیرات برج سازی در محیط شهری :محله الهیه – تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انگارههای رفتار اطلاعیابی کشاورزان گوجهفرنگیکار (مطالعه موردی منطقه بادوله در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای راهبرد پیمایش و با هدف بررسی انگارههای مرتبط با رفتار اطلاعیابی کشاورزان گوجهفرنگی کار بخش بادوله (از توابع شهرستان دشتی در استان بوشهر) به انجام رسیده است. روایی پرسشنامه پژوهش به عنوان ابزار گردآوری داده از سوی کارشناسان امر تایید شده است و پایایی آن نیز بر مبنای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بین 68/. تا 75/. برای بخشهای مختلف پرسشنامه) مناسب تشخیص داده شده است. تمامی کشاورزان گوجه فرنگیکار منطقه بادوله مشمول جامعه آماری این پژوهش بوده (780 N=) و از بین آنها بر مبنای فرمول کوکران یک نمونه 95 تایی از کشاورزان انتخاب و طرف مطالعه قرار گرفتند. تحلیل دادهها، با کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از روشهای آماری مقتضی صورت پذیرفت. در بخش توصیفی، اولویتبندی مقولهها برحسب ضریب تغییرات، و چند شاخص تدوین شده نظیر دسترسی به اطلاعات، رضامندی اطلاعاتی، رفتار اطلاعیابی و مناسبت اطلاعاتی ارایه شده است. در بخش تحلیلی نیز محاسبه ضرایب همبستگی پیرسون وجود رابطه معنیدار بین برخی متغیرهای پیشبین نظیر سن کشاورزان، سابقه کشاورزان در کشت گوجهفرنگی، شرکت کشاورزان در کلاسهای ترویجی، دسترسی اطلاعاتی کشاورزان، دریافت وام، عضویت در نهادهای محلی، رضامندی اطلاعاتی و مناسبت اطلاعاتی از یکسو و پیگیری برای کسب اطلاعات از سوی کشاورزان (متغیر ملاک) از سوی دیگر، را نشان داده است. یک معادله خط رگرسیونی، شامل متغیرهای سن کشاورزان، سابقه کشاورزان در کشت گوجهفرنگی، شرکت کشاورزان در کلاسهای ترویجی، دسترسی اطلاعاتی کشاورزان، دریافت وام، عضویت در نهادهای محلی، رضامندی اطلاعاتی و مناسبت اطلاعاتی بدست آمده است. ضریب تعیین تعدیلشده (R2ad) نشان داده است که ترکیب خطی این متغیرها حدود 72 درصد از واریانس متغیر وابسته را برآورد مینماید.
جدایی گزینی اجتماعی شهر کامیاران؛ تحلیلی بر شاخص های ناهمسانی و انزواگرایی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش الگوها و روندهای جدایی گزینی شهری، اغلب با استناد به شاخص هایی صورت می پذیرد که الگویابی فضایی توزیع افراد ساکن در یک شهر را به خوبی نشان نمی دهد. در این مقاله رویکرد جدید سنجش میزان جدایی گزینی فضایی بین چندین گروه ارائه شده است. این رویکرد این امکان را برای محققان فراهم می سازد تا جدایی گزینی در هر مقیاسی را محاسبه نمایند. این پژوهش از نظر اهداف، کاربردی و از نظر شیوه انجام، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای جمع آوری شده است. در این مقاله جدایی گزینی اجتماعی شهرکامیاران در قالب سه متغیر درآمد، زبان و مذهب با استفاده از شاخص های معرفی شده محاسبه شده است. نتایج شاخص ها با استفاده از آزمون P-Value نشان دهنده سطح اطمینان بالای سنجش جدایی گزینی در این مطالعه است. بر اساس نتایج نمونه موردی، با افزایش در مقیاس مطالعه، میزان شاخص های جدایی گزینی کاهش می یابد. شدت جدایی گزینی در سه محدوده شاخص (شمال شرقی، شمال غربی و جنوب شهر) در هر سه متغیر مورد مطالعه بیشتر از سایر نقاط شهر است. همچنین، میزان ناهمسانی متغیر مذهب در مقیاس محلی بیشتر از سایر متغیرها است و سه گروه درآمدی متوسط، گروه زبانی سوران و گروه مذهبی اهل سنت بیشترین میزان انزواگرایی فضایی را دارا هستند.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در نوسازی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسازی شهری به عنوان یکی از راهکارهای تدبیری در مواجه با فرسودگی پهنه بافتهای فرسوده میباشد که در پی نگاه صرفاً کالبدی نتایج کمابیش مشابه با سایر طرحهای توسعه شهری را حاصل مینماید. بر این اساس سرمایه اجتماعی با شامل شدن ارزشهایی چون اعتماد و مشارکت و همبستگی در پهنه سکونتی، مفهومی است که در فرآیند نوسازی شهری در دهههای اخیر اهمیتی ویژه یافته است. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی با الگوی مداخلات کالبدی و انگیزه تداوم سکونت از یک سو و نوع و میزان رابطه میان سرمایه اجتماعی با افزایش مشارکت و سرعت در اجرای طرحهای نوسازی شهری میباشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر مبنای راهبرد پیمایشی میباشد. اطلاعات حاصله از طریق پرسشنامه در بین 143 خانوار ساکن در کردمحله شهر جویبار گردآوری و با آزمونهای آماری کای اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون و کای دو (دو طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که مداخلات کالبدی در محیطهای زندگی عاملی در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی ساکنان است که با مقدار کای اسکوئر 056/63 در سطح معناداری 99 درصد رابطه مورد تأیید قرار گرفته و همچنین انگیزه تداوم سکونت نیز موجب افزایش سرمایه اجتماعی در بافت خواهد گردید که این رابطه با مقدار کای اسکوئر 083/67 در سطح معناداری 99 درصد به اثبات رسیده است. در این راستا پیشنهاد میگردد که متناسب با پتانسیلها و نیازهای محله، الگوهای مداخلات کالبدی اولیه و تقویت انگیزه تداوم سکونت صورت گیرد و در پی آن ارتقاء سرمایه اجتماعی که منجر به افزایش مشارکت و سرعت عمل در طرحهای نوسازی شهری میگردد، استفاده نمود.
تحلیل میزان ریسک پذیری سکونتگاه های شهری استان لرستان از خطر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه از جمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی به دنبال داشته است. پراکنش جغرافیایی زلزله ها در کشور ما نشانگر آن است که 66 درصد از سرزمین ایران در معرض خطر زمین لرزه قرار دارد و 90 درصد از جمعیت کشور در این مناطق زندگی می کنند. این در حالی است که شهرهای کشور ما در برابر زمین لرزه 5/5 و 6 ریشتری به طور جدی آسیب پذیرند. استان لرستان بخشی از رشته کوه زاگرس را تشکیل داده است و 83/50 درصد از کل زلزله های ایران در این رشته کوه اتفاق افتاده است. به همین دلیل این استان شاهد وقوع زلزله های مخرب با تلفات زیاد بوده است. این ناحیه جزو مناطقی از ایران طبقه بندی شده که از توان زلزله خیزی شدیدی برخوردار است. همچنین به ثبت رسیدن تعداد زیادی کانون زلزله طی صد سال اخیر و وقوع زلزله های مخرب در این استان، نشانگر فعال بودن گسلهای آن می باشد. این استان با تراکم جمعیتی62 نفر در هر کیلومتر مربع، حدود 65/2 درصد جمعیت کشور را در خود جای داده و جزو نواحی پر جمعیت نیز محسوب میشود. اهداف پژوهش حاضر شامل بررسی چگونگی پراکنش فضایی جمعیت و الگوی پراکنش شهرهای استان لرستان و بررسی پراکنش فضایی شهرها و جمعیت شهری استان لرستان در ارتباط با خطر زلزله میباشد. در این مقاله جهت بررسی الگوی پراکنش شهرهای مهم استان مدل« جاذبه یا تعیین نقطه جدایی» مورد استفاده قرار گرفته و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مراکز شهری مهم استان تقریباً به صورت ارگانیک پراکنده شدهاند. از طرفی فراوانی منابع آب در حاشیه گسلها عامل اصلی مکان گزینی شهرها و روستاها در این استان بوده است. بنابراین بسیاری از مناطق مسکونی در حریم گسلها استقرار یافته، در معرض خطر و آسیب پذیری بالایی قرار دارند. نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی تهیه شده نشان میدهد حدود 6 درصد جمعیت استان در پهنه خطر بسیار بالا، 23 درصد جمعیت در پهنه پر خطر و 56 درصد در پهنه متوسط قرار دارند.
ارزیابی پراکنش فضاهای گردشگری تاریخی ـ فرهنگی و خدمات جانبی آن در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر موضوع توریسم درحوزههای مختلف علمی مورد بررسی قرار گرفته است، یکی از بخشهای مهم آن توریسم فرهنگی میباشد که عبارتست از: بازدید و شناخت مکانهای تاریخی ـ فرهنگی، جلوههای معماری، موسیقی، چشماندازهای زیبا، که مجموعاً به «میراث» مربوط میگردد.
این مقاله دو موضوع را مورد بررسی قرار داده است، ابتدا پراکنش فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی «عناصر اولیه» توریستی، یعنی عواملی که یک گردشگر در مرحله نخست برای مشاهده، شناخت و لذت بردن از آنها مسافرت میکند، و بعد ارتباط فیزیکی و فضایی مکانهای تاریخی ـ فرهنگی نسبت به «عناصر ثانویه» گردشگری هتلها، مسافرخانهها که با استفاده از «تحلیل همپوشانی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. میتوان گفت، سادهترین شکل تحلیل در Arc GIS تحلیل همپوشانی است که میتواند به تولید اطلاعات جدید بیانجامد؛ در این تحلیل لایههای مختلف با انـواع عوارض در محیط GIS روی هم قـرار گرفته و نـقشههای جدیـدی با اطلاعات تازه ارائه میگردد؛ تا با شناخت موضوع که قدم اول در هر برنامهریزی است، به ساماندهی مکانی و فضایی فعالیتها و عملکردهای شهری، در جهت حذف و یا حداقّل کاهش آثار منفی، توسعه آثار مثبت، همچنین به حفظ و نگهداری میراث شهر کمک کند.
تحلیل عوامل اصلی افزایش بی رویه قیمت مسکن در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مسکن عرصه ظهور مشکلات متعددی بوده است که اغلب از سایر بخش های جامعه به آن تحمیل گردیده و موجبات برهم خوردن تعادل در آن را فراهم نموده است. یکی از مسائلی که همواره در بخش مسکن مطرح و با توالی نامنظم تکرار گردیده است، موج افزایش بی رویه قیمت مسکن بوده، که به دنبال خود مسائل عدیدهای به همراه آورده است. به نظر می رسد عوامل متعددی در افزایش بی رویه قیمت مسکن و شکل گیری موج های افزایشی آن نقش داشته است. این پژوهش کنکاشی در این موضوع بوده که به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه و استادی اطلاعات مورد نیاز تحقیق جمعآوری شده است، در بخش تحلیلی جهت بررسی عوامل اصلی و همچنین تعیین آثار و پیامدهای افزایش بی رویه قیمت مسکن، پیمایش و تحلیل های آماری صورت گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه تحلیل آماری از داده های تحقیق، که از نظرات نخبگان و کارشناسان بخش مسکن استفاده گردیده، نشان داده است که مؤلفه متغیرهای اجتماعی (Social) به عنوان تبیینکننده اثر متغیرهای اجتماعی - فرهنگی با ضریب همبستگی (84/0) بیشترین تأثیر را بر افزایش بیرویه قیمت مسکن در منطقه مورد مطالعه داشته است. همچنین متغیرهای فیزیکی- کالبدی و اجرایی به ترتیب با ضرایب همبستگی (66/0 و 61/0) در رتبه های بعدی قرار داشته است. برخلاف انتظار، مولفه متغیرهای اقتصادی (Economic) از منظر خبرگان و کارشناسان بخش مسکن کمترین تأثیر را بر افزایش قیمت مسکن در کلان شهر تهران بر عهده داشته است. بنابراین این متغییر علیرغم آنکه با ضریب همبستگی (45/0) را به خود اختصاص داده است هنوز نقش آن، تأثیر ضعیفی تلقی نشده است، و در افزایش بیرویه قیمت مسکن به همراه سایر عوامل نقش بسزایی داشته است.
آسیب شناسی شهرهای جدید در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل تاثیر پراکنده رویی بر تغییر کاربری زمین در منطقه شهری ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی به اراضی ساخته شده از دهه 1340 رو به افزایش بوده و منجر به عدم تعادل میان کاربری اراضی شهری و طبیعی در مناطق شهری ایران شده است. منتج از روند مذکور، الگوی کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی مازندران از جمله منطقه شهری ساری نیز تحت تأثیر روند شهرنشینی، گسترش جمعیت و افزایش مهاجرت، به سمت و سویی جدید رفته و تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در اراضی پیرامون شهر را سبب شده است. تداوم این فرایند منجر به الگوی توسعه ناپیوسته و غیرمتمرکز شده و در نهایت پراکنده رویی را پدید آورده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر پراکنده رویی بر تغییر کاربری اراضی مناطق شهری، و پیش بینی روند تحولات توسعه اراضی و کاربری اراضی تا سال 1410 اختصاص دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و تلاش شده تا ابتدا با استفاده از روش GEOMOD اراضی ساخته شده پیش بینی شود و سپس بر پایه مدل زنجیره مارکوف روند تغییرات کاربری اراضی احتمالی منطقه شهری ساری تخمین زده شود. در مرحله نهایی با استفاده از GIS با تلفیق مدل های مذکور، بر هم کنش اراضی ساخته شده و کاربری اراضی تحلیل شد تا پراکنش و توزیع فضایی کاربری زمین در چشم انداز تحقیق مشخص گردد. نتایج یافته ها نشان می دهد تغییر کاربری اراضی کشاورزی، باغی و مراتع در سال 1410 با نرخ رشد 43/1- درصدی کاهش خواهد یافت و هم راستا با این روند، اراضی ساخته شده با نرخ رشد 85/4 درصدی افزایش می یابد. توزیع فضایی اراضی ساخته شده در شمال منطقه شهری مطالعاتی تمرکز داشته، اما در نواحی شرق و غرب این منطقه نیز افزایش یافته است. دلیل این توزیع فضایی را می توان در گرایش های فضایی افراد به سکونت با الگوی تک خانواری در اراضی پیرامون شهر که قیمت کمی دارند، سراغ گرفت. چنین روندی مبتنی بر شدت یافتن پراکنده رویی در منطقه شهری ساری بوده و نیازمند جهت دهی مناسب در برنامه ریزی های آتی توسعه شهری و منطقه ای است.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: کلان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نگاه متفاوت به آینده باعث شده که انسان هوشمند به دنبال یافتن آینده نباشد، بلکه با بهره گیری از ابزارهای گوناگون آینده مطلوب خود را بسازد. از سوی دیگر الگوی جدید اسکان بشر، مناطق کلان شهری، به واسطه ویژگی ها و پیچیدگی های چندوجهی، شرایطی ایجاد نموده که عمدتاً معایب این گونه از سکونت گاه ها بر محاسن آن پیشی می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است، با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل مؤلفه های توسعه کلان شهر کرج پرداخته است. بدین منظور ابتدا ۳۷ مؤلفه از میان اسناد فرادست استخراج شده و با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. سپس با استفاده از میانگین گیری ۱۵ ماتریس به دست آمده، ماتریس نهایی تشکیل شده و از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل آن اقدام شده است. بر اساس نتایج مدل، کلان شهر کرج سیستمی ناپایدار بوده و «ساماندهی محورهای ویژه گردشگری با استفاده از کیفیت های محیطی و کریدورهای دید و منظر» و تا حدودی «توسعه مجموعه های کارکردی مختلط پیرامون ایستگاه های مترو و قطار شهری» به عنوان عوامل تنظیم کننده عمل می نمایند. هیچکدام از مؤلفه های توسعه کرج از نگاه مدیران، به عنوان عامل هدف قابل تعریف نمی باشد. این مسئله نشانگر چندجانبه بودن مسئله توسعه کلان شهر کرج از نگاه مدیران است. «توسعه زیرساخت های الکترونیک شهری» و «ایمن سازی شهر در مقابل حوادث غیرمترقبه» در وضعیت بسیار نزدیک به محور مخاطره (ریسک) قرار دارند. «توسعه صنعت گردشگری» و «توسعه درونی (میان افزا) شهر» بیشترین میزان تأثیرگذاری بر فرآیند توسعه کلان شهر کرج را خواهند داشت.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.