فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
19-28
حوزههای تخصصی:
کشور ایران دارای فرهنگی غنی با پیشینه ی تاریخی و عمیق است که وظیفه پاسداری و حفاظت از آن علاوه بر سازمان ها و نهادهای دولتی به دوش تک تک ایرانیان است. این میراث سینه به سینه به ارث رسیده است و باید از کودک تا بزرگ سال در حفظ این گنجینه گران بها کوشا بود. از این میان کودکان به عنوان راویان سال های آینده نیازمند آشنایی بیشتر با اصالت خود و نیاکانشان هستند، بنابراین آشنا کردن آن ها با میراث فرهنگی گامی مهم و ارزشمند جهت آشنایی آن ها با میراث کهن سرزمین است. از آن جا که آموزش از ارکان اصلی توسعه فرهنگی پایدار است، ضرورت دارد که راه های آموزش ب ه کودکا ن ر ا شناسایی کنی م و هوشمندانه راه مناسب جهت برقراری ارتباطی عمیق میان کودکان و تاریخ به کار بسته شود تا بتوان همیارانی را برای میراث گران بهای کشور تربیت نمود. این مقاله تلاش دارد با رویکردی توصیفی – تحلیلی به تعریفی از میراث فرهنگی بپردازد و اهمیت حفظ این میراث ارزشمند را بررسی نماید و همچنین به بررسی نقش کودکان در حفظ میراث گران بها و راه های آموزشی مؤثر به آن ها در این راه بپردازد. با توجه به ماهیت تحقیق، از روش تحقیق کیفی با نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و از تکنیک های گردآوری داده ها از طریق مطالب کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این است که میراث فرهنگی دستاوردهایی از نیاکان است که هویت جامعه را می سازد و برای نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از این میراث گران بها، کودکان سهم بیشتری خواهند داشت چراکه آن ها سرمایه داران آینده هستند و باتربیت کودکان در این زمینه می توان افراد مرتبط با آن ها را نیز در اجرای این امر مهم سهیم نمود و با شناساندن هرچه بیشتر این میراث گران بها و ارزش وجودی آن ها به کودکان، می توان پاسدارانی وفادار را جهت حفظ این دستاوردها تربیت نمود.
سنجش سطح پایداری محلات شهر اردبیل با تأکید بر محلات با هسته های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
49 - 62
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل همانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مسائل متعددی از جمله ناپایداری توسعه مواجه است و این مسئله در سطح برخی از محلات به بالاترین حد می رسد. با وجود اینکه محلات، هسته های اصلی زندگی شهری به شمار می روند، ولی در نظام رسمی برنامه ریزی فضایی جایگاهی ندارند. این مسئله به تشدید ناپایداری توسعه در آنها، منتهی شده است. این پژوهش در سال 1393 و با هدف سنجش میزان پایداری محلات شهر اردبیل با استفاده از روش میدانی تهیه شده است. در سنجش میزان پایداری از 20 معیار و بیش از 50 زیرمعیار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، پنج محله منتخب از شهر با جمعیتی در حدود 23 هزار و 700نفر است که با استفاده از روش کوکران، 378 نمونه برای انجام پرسشگری استخراج شده اند. ضمن تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای و واریانس یک طرفه یا آنوا (و آزمون تعقیبی شفه) و رتبه بندی کروسکال والیس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که وضعیت محلات از نظر خوانایی و تعلق خاطر بهتر و از نظر معیارهای هویت، سرمایه اجتماعی و تراکم بدتر است. از بین پنج محله مورد بررسی، محلات کلخوران و مُلاباشی به ترتیب با مجموع میانگین های 3.22 و 3.28 در وضعیت کاملاً ناپایدار و محلات گل مغان، مُلایوسف و نیار به ترتیب با مجموع میانگین های 3.79، 3.84 و 4.01 در وضعیت ناپایدار قرار دارند. در نتیجه این پژوهش نشان می دهد که از نظر معیارهای پژوهش، محله های منتخب در وضعیت ناپایداری قرار دارند و شدت ناپایداری در آنها متفاوت است. در پایان پیشنهادهایی برای توسعه و پایداری محلات ارائه شده اند.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
تدقیق انگاره های حاکم بر حضور زنان مسلمان در عرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
71 - 85
حوزههای تخصصی:
فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهری و عدم توجه طراحان شهری به ویژگی ها، نیاز های گروه های مختلف اجتماعی موجب گشته تا این عرصه ها هویت متعالی خویش را از دست بدهند. در این بین به نظر می رسد زنان از جمله گروه هایی باشند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گرو ها نادیده انگاشته شده است. از این رو پژوهش حاضر، با هدف ارایه انگاره های مؤثر بر حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهری و با تأکید بر ترجیحات آنان شکل گرفته است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق پیمایشی در بستر مطالعات میدانی و از شیوه های تحقیق مرور متون و منابع، مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. همچنین از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، از نرم افزار های SPSS و LISRER به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی به عنوان روش تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که وجود انگاره های دسترسی، امنیت، آسایش، هم آوایی با طبیعت، پویایی و جذابیت، رویداد پذیری و رمز گرایی در عرصه های عمومی شهری، بر انگیزش حضور زنان در این عرصه ها موثر هستند.
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی از دیدگاه تعاملات اجتماعی در ارزیابی عملکرد فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
توجه به فضای شهری به عنوان یک ضرورت در برنامه های توسعه شهری قرار داده شده است. شناسایی محیطی سرزنده ملزم به برقراری ارتباط منطقی و در مسیری هدایت شده بین افراد است. بدون لحاظ نمودن عوامل اجتماعی در هر جامعه، استراتژی های توسعه شهری پایدار نخواهد توانست در برنامه ریزی فضایی محقق شود. یکی از مؤلفه های اصلی پایداری اجتماعی، حضور شهروندان در فضاهای شهری به منظور انجام فعالیت های اجتماعی انتخابی آنان است که اساسی ترین رکن سرزندگی اجتماعی نیز محسوب می شود. ایجاد سرزندگی اجتماعی در فضاهای شهری موضوعی است که در اغلب شهرهای کشورمان نادیده گرفته می شود. فضاهای عمومی شهری بدون هیچ گونه بار معنایی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و این امر باعث تشدید بحران هویت آن ها شده است. مقاله حاضر تلاشی است در جهت بررسی و شناسایی جنبه های مختلف سرزندگی اجتماعی در فضاهای عمومی در قالب تحلیل یک بستر شهری. متد پژوهش از نوع ترکیبی است که در آن بامطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، به چارچوب نظری تحقیق در قالب مدلی جامع رسیدیم. در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورداستفاده قرارگرفته، به مطالعه محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها از فن پرسشنامه در باب تدقیق ارتباط بین مفهوم تعاملات اجتماعی و فراهم آوردن شرایط سرزندگی در یک بستر شهری سود جسته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این مدعاست که محیط موردبررسی، تا حدودی زنده است اما کیفیت لازمه برای سرزندگی را دارا نیست. در ادامه شاخصه های به دست آمده از پژوهش را در محدوده ی مطالعاتی مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهیم.
رویکرد مشارکت جویانه در ساماندهی بافت فرسوده شهری (نمونه مورد مطالعه محله نادر کاظمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 318
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند مشکل بافت های فرسوده در شهرهاست که هر کشوری سعی در رفع آن بر اساس امکانات و توانایی های بومی خویش و برپایه آراء نظریه پردازان گوناگون دارد. تحقق چنین هدفی مستلزم انجام مطالعات گسترده، شناخت جنبه های محیطی – کالبدی و بررسی ابعاد اقتصادی – اجتماعی، بافت های فرسوده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش به سازی و نوسازی بافت فرسوده محله نادرکاظمی به منظور حیات دوباره بافت است. اهداف فرعی در چارچوب هدف کلی پژوهش عبارت است از: شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان، وضعیت کالبدی مجموعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده نادرکاظمی و ارائه راهبردها و راهکارهای علمی و عملی در این زمینه است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله نادرکاظمی شیراز با جمعیت 2302 نفر و نمونه قابل تعمیم 329 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل آماری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که کمبود امکانات، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی سبب مهاجرت بیش تر ساکنان بومی این منطقه به مناطق دیگر شهر شده است، از سوی دیگر، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ساکنان بافت سبب شده تا روند به سازی و نوسازی درون بافت کند و سرعت فرسوده شدن و تخریب بافت افزایش یابد. بر اساس یافته ها پاسخ گویان بیش ترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کم ترین گرایش را به مشارکت مالی داشتند؛ نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مردمی در روند ساماندهی بافت فرسوده با مولفه های دسترسی به خدمات و امکانات شهری و اعتماد سازی رابطه ای معنادار وجود دارد.
معیارهای تاثیر گذار منظر بر هویت شهرک نفت خیز امیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
37 - 50
حوزههای تخصصی:
منظر شهر بر زندگی مردم تاثیر بسیار دارد از نظم روحی تا فضاهای عمومی شهر جهت نیازهای مردم و از نیازهای روانی و زیباشناسانه شهر تا خلق محیط مورد نیاز گسترش ارتباطات جمعی، تسهیل فعالیت ها و مشارکت های جمعی تاثیر می گذارد. منظر شهرهای امروز اکثرا فاقد هویت اند. افزایش ساخت و سازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت و ساز شهری، تقلیدهای کورکورانه از سبک های معماری، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است که نمای بسیاری از شهرها دچار بی هویتی و یکسانی می شود. در میان شهرهایی که واجد مناظر با هویت ویژه بوده اما به مرور زمان از میان رفته است شهرک نفت خیز امیدیه را می توان نام برد که به علت نقشی که در شکل دادن تصویر ذهنی شهروندان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش شناسایی معیارهای تاثیرگذار منظر شهر در مناطق مسکونی متعلق به شرکت نفت امیدیه جهت ارتقاء هویت این محدوده می باشد. جهت دستیابی به هدف این پژوهش ابتدا به بررسی نظریات مطرح در زمینه منظر و هویت پرداخته و سپس با استفاده از روش دلفی و نظریات متخصصان رشته شهرسازی و معماری منظر ، بررسی های میدانی و تحلیل های بدست آمده به بیان مدلی مفهومی (بومی شده) در راستای ارتقا هویت از طریق معیارهای مرتبط با منظر پرداخته شده است. در نهایت با ارائه پرسشنامه و تحلیل آن با استفاده از نرم افزار Excelبیشترین میزان به مولفه مصنوع منظر و معیار زیباشناختانه آن جهت ارتقا هویت اختصاص داده شده و در نتیجه می توان بیان توجه به مصالح، رنگ، تناسبات، عناصر تزیینی، بازشوها، محصوریت و دیگر شاخص ها سبب ارتقا هویت این محدوده خواهد شد.
شناسایی و سنجش عوامل مؤثر بر سیر تحولات روستا به شهر در پهنه های اقلیمی متفاوت (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکال سکونتگاه های انسانی در ادوار مختلف تاریخی تحت تأثیر عوامل مختلف، همواره در حال تغییر بوده اند. یکی از مهم ترین این تغییرات، که در دهه های گذشته در کشور ایران به صورت ملموس قابل مشاهده بوده، تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر است. در این تغییر شکل سکونتگاهی، همواره عوامل مختلفی دخیل بوده اند. بسترهای متفاوت جغرافیایی و بویژه اقلیم، این عوامل را تحت تأثیر قرار داده و درجه اهمیت آن ها تابعی از شرایط متفاوت محیطی و جغرافیایی بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار مختلف در تبدیل روستاها به شهر در اقلیم های متفاوتِ استان خوزستان است. در همین راستا سعی بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر روستاهایی که در سه پهنه بندی دشت، کوهپایه و ساحلی استان خوزستان واقع شده اند و به مرور زمان به شهر تبدیل گشته اند مورد شناسایی قرارگرفته و میزان نقش هر یک از این عوامل در هر یک از این سه پهنه مورد سنجش کمی قرار گیرد. جهت دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و روش تحلیل عاملی (Factor Analysis) و ترسیم نقشه ها نیز با نرم افزار ArcGIS Desktop 10.3 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بجز عامل زیرساختی- نهادی که در هر چهار پهنه اقلیمی به بعنوان عاملی که بیشترین تأثیر را در تبدیل روستا به شهر داشته و نیز به عنوان مهم ترین عامل در تبدیل در روستا شناسایی شده است، چهار عامل دیگر (اقتصادی، خدمات آموزشی- فرهنگی، خدمات خصوصی، خدمات اجتماعی) در پهنه های اقلیمی متفاوت، تأثیرات متفاوتی داشته و میزان اثرگذاری آن ها نیز با توجه به بار عاملی شاخص ها متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده می تواند در آمایش آتی استان و سکونتگاه های آن مورداستفاده قرار گیرد.
عوامل مؤثر در الگوی مدیریت راهبردی شهرهای مذهبی مورد: شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 110
حوزههای تخصصی:
ویژگی مذهبی در کلانشهر قم، مؤلفه ای است که بر کلیه ابعاد محیطی و زمینه ای این شهر سایه انداخته و مدیریت آن را با سایر شهرها متفاوت ساخته است. به همین جهت توجه به کنشگران متعدد و متکثر و عوامل خاص و متنوع مؤثر بر فرآیند مدیریت راهبردی کلانشهر مذکور و توجه به روابط بین آنها مشتمل بر همکاری و هم رأیی میان کنشگران و هماهنگی میان عوامل؛ در کنار در نظر گرفتن مسایل رَویه ای و ارتباطی فرآیند مدیریت راهبردی، کمک شایانی به افزایش کارایی و اثربخشی الگوی مدیریت راهبردی کلانشهر یاد شده خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و با بهره مندی از ابزار پرسشنامه، به اعتبار سنجی الگوی طراحی شده بخش کیفی تحقیق، پرداخته است. تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 255 نفر از افراد ذیربط؛ مشتمل بر مدیران و متخصصین مدیریت شهری به عنوان نمونه پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون های T و فریدمن و با کمک نرم افزار SPSS، 6 عامل اصلی در قالب 22 عامل فرعی مؤثر بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، تاثیر معنادار محیط و زمینه نهادی مدیریتی شهر، کنشگران و بازیگران محیطی شهر، عوامل محیطی شهر، روابط بین بازیگران و کنشگران محیطی شهر، روابط بین عوامل محیطی شهر و همچنین عوامل فرآیندی مدیریت راهبردی شهر بر مدیریت راهبردی شهر قم مورد تایید قرار گرفته که روابط بین عوامل محیطی شهر دارای میانگین رتبه بالاتری نسبت به سایر عوامل در تاثیر گذاری بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم می باشد.
تحلیل سازمان فضایی و سطح بندی نظام شهری استان کردستان و ارائه الگوی توسعه نظام شهری
حوزههای تخصصی:
نابسامانی در سازمان فضایی کشورهای جهان سوم که در اثر عوامل گوناگون تحت تأثیر مکانیسم های حاکم بر ساختارهای اقتصادی – اجتماعی و سیاسی پدید آمده است، موجب گسستگی روابط بین شهرها شده و عدم تعادل های منطقه ای را به وجود آورده است. یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی و منطقه ای در استان کردستان، گسیختگی سازمان فضایی و عدم سلسله مراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضای استان کردستان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بر همین اساس پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی استان کردستان و تغییرات صورت گرفته طی 7 دوره سرشماری (1390- 1335) کشور می پردازد. دراین راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه ها که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، فعالیت ها، خدمات و کارکردها در سطوح مختلف باشد ضروری است. هدف از این تحقیق، مطالعه سازمان فضایی، نظام شهری، نحوه توزیع جمعیت در پهنه سرزمین است. روش تحقیق در این پژوهش بنا بر ماهیت موضوع از دو روش توصیفی و تحلیلی به صورت توأمان استفاده شده است. روش تحلیلی که هدف از آن دستیابی به میزان تعادل فضایی هر ناحیه با استفاده از شاخص ها و مدل های موجود (مدل های رشد، اندازه و ساختار فضایی شهر، قانون رتبه- اندازه، شاخص های نخست شهری، ضریب آنتروپی، شاخص عدم تمرکز هندرسون، منحنی لورنز و ضریب جینی، تحلیل SWOT و...) است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نظام شهری و سازمان فضایی استان کردستان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات و فرصت های مناسب برای شهرهای استان در مراتب مختلف می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.
آمیخته پژوهی مولفه های موثر بر ادراک حس زمان در مکان شهری مطالعه موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
39 - 54
حوزههای تخصصی:
زمان در طراحی شهری از مباحثی است که در موارد اندکی بدان پرداخته شده است. بعد زمان به ناچار بخش مهمی از فرآیند ادراک در شهر است و در سطوح مختلف از جمله شیوه ادراک شخص در فضا قابل تعمیم و بررسی است. تجربه ذهنی از زمان، متأثر از برخی متغیرهای مکان است. پس از ارائه ایده اولیه پژوهش با اتکا به حوزه های نظری موجود در باب ادراک زمان، هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ادراک زمان در مکان شهری و بررسی ارتباط، میان عناصری است که تحت زمان در مکان تغییر می کنند. برای دستیابی به این هدف پژوهش، میدان نقش جهان اصفهان به صورت موردپژوهی با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (آمیخته پژوهی اکتشافی) مورد بررسی قرار گرفته است. آمیخته پژوهی به دلیل بهره مندی توأمان از روش های کمی و کیفی و رفع کاستی های آنها امکان درک همه جانبه از موضوع را فراهم می کند. از این رو نوشتار پیشِ رو دو هدف عمده را پیگیری می کند. نخست، سعی نموده تا تجارب زیسته افراد از ادراک حس زمان در شهر را با استفاده از روش پدیدارشناسی(روش پایه پژوهش) که یک رویکرد کیفی است، مورد شناخت و تبیین قرار دهد که براساس آن سه مفهوم(تم) اصلی استخراج شده که در مجموع، ادراک پدیده حس زمان براساس آنها در ذهن مردم شکل می گیرد. این سه مفهوم عبارتند از: «حس آهنگین بودن (ریتم)»، «حس ضرب آهنگ مکان» و«حس تغییر» که تحت تأثیر مضامین و زیرمضمون ها، مؤید مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش اند. دوم، برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، روش کمی پیش گرفته شده است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.
بازشناسی ضرورت مدیریت اجتماع محور بحران جهت کاهش آسیب پذیری در بحران زلزله (مطالعه موردی: محله ی یوسف آباد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران و نگرشهای جاری در این زمینه تنها متوجه آسیب پذیری های کالبدی در این حوزه بوده، که این چالش آسیب پذیری سکونتگاههای شهری و ساکنین آن را در مقابل وقوع بحران به ویژه زلزله به شدت بالا می برد. از طرف دیگر اقدامات تبعی جهت کاهش آسیب پذیری نیز مقاوم سازی کالبدی و ارتقاء آمادگی ناچیز سازمانی در حین وقوع بحران را شامل می شود و توانمندی ها و ظرفیت های ساکنین را جهت کاهش آسیب پذیری ها و به تبع آن کاهش تلفات و خسارات نادیده می انگارند. حال آنکه نگرشهای اخیر که در حوزه مدیریت بحران وارد شده اند، اهمیت آسیب شناسی در مواجهه با بحران را نسبت به آسیب پذیری های کالبدی مطرح می کنند. این نگرش ها بر این واقعیت تکیه دارند که آسیب پذیری ها رابطه معکوس و نسبتاَ کاملی با توانمندی ساکنین در مواجهه با بحران دارند. از اینرو بر پایه نگرش مدیریت اجتماع محور خطر بحران، ضرورت بازشناسی شاخصهای آسیب پذیری و توانمندی ساکنین ضروری به نظر می رسهدف از پژوهش حاضر از سنجش رابطه میان توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های اجتماعی است. از آنجایی که جنس شاخصها، متغیرها و گویه ها صرفاَ سنجش از طریق پرسشنامه نبوده و طیف گسترده ای از گویه های کالبدی، آماری و پرسشنامه ای را در بر گرفته است. در این پژوهش نرم افزارهای آماری و تحلیل زمین محور SPSS و GIS مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله بازشناسی سنجه های توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های آنان در مقابل بحران در محله ی یوسف آباد تهران مورد پژوهش واقع شد. نتایج حاکی از آنست که صرف توجه به مسائل کالبدی نمی تواند آسیب پذیری ها در حوزه بحران را به حداقل رساند. بنابراین باید نگرشهای نوین مدیریت بحران با لایه های اجتماعی خرد مورد توجه قرار گرفته و بر توان افزایی و ظرفیت سازی ساکنین تاکید شود. در نهایت با توجه به میزان تاثیر هریک از شاخصها، راهکارهای کلی جهت کاهش آسیب پذیری زلزله ارائه شده است.
ارزیابی و تحلیل پارامترهای مؤثر بر ناتعادلی فضایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ترجمان صحیح مفهوم عدالت در حوزه دانش جغرافیا تحت عنوان تعادل در فضا است و به عنوان یک اصل در دانش فضایی همواره مورد تأکید بوده است. در همین راستا، پژوهش حاضر سعی دارد ضمن تعریف متغیرهای مؤثر بر تعادل فضایی، آن ها را مقدار پذیر و با تدوین روابط ریاضی، داده پردازی، پردازش، مدل سازی و ارزیابی رقومی کند.روش: موضوع این پژوهش در حوزه مطالعات آمایش سرزمینی و مبانی آن بر روش پدیدار شناسی استوار است. لذا برای دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا به مستندسازی بنیادهای نظری آن مبادرت شده است. در مرحله دوم، نسبت به تعریف مفهوم تعادل فضایی اقدام و با ایجاد شبکه ای از مؤلفه هایی که تعریف کننده تعادل در فضاست بازیابی گردید. در مرحله سوم، مؤلفه های تعریف کننده مفهوم فوق واحدگذاری و در چهارچوبه منطق ریاضی برای مناطق گوناگون احصاء شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آنست که، ضریب دسترسی (TC) در دامنه زمانی 25 تا 35 دقیقه و ضریب شکل (FC) در دامنه طلایی 1/6 تا 1/8 در حالت تعادلی قرار می گیرد. همچنین در صورتی که مقدار ضریب سطح-جمعیت (AE) صفر باشد، حالت تعادل ایجاد شده است. عدم تعادل این ضریب زمانی است که مقدار آن بزرگتر از صفر باشد. اما اگر مقدار این ضریب کوچکتر از صفر باشد بدان معناست که شهر مورد نظر امکان گسترش را دارد.نتایج: مقدار TC برای شهرهای مورد مطالعه در سال 1335 نشان می دهد که دو شهر مشهد و ری با ضرایب دسترسی 25/52 و 25/75 به لحاظ دسترسی در دامنه تعادلی قرار دارند و بقیه شهرها امکان گسترش تا میل به دامنه تعادلی را دارا می باشند. از طرفی مقدار ضریب دسترسی شهرهای نمونه در سال 1390 حاکی از آن است که تنها شهر بم با ضریب دسترسی 15 امکان گسترش تا رسیدن به دامنه تعادلی را دارد و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی هستند. همچنین مقدار ضریب شکل شهرهای نمونه در سال 1335 نشان می دهد که این ضریب برای شهرهای کرمان (2/17) و کاشان (3/77)، فراتر از دامنه تعادلی آن ها هست اما برای بقیه شهرها در دامنه تعادلی واقع نشده و امکان گسترش تا دستیابی به این مقدار را دارا هستند. همچنین تحلیل این ضریب برای سال 1390 حاکی از آن است که شهرهای سبزوار، دامغان و بم با ضریب 1/7، در دامنه تعادلی (1/6 تا 1/8) قرار داشته و بقیه شهرها در خارج از دامنه تعادلی قرار دارند. از طرفی ضریب AE بدست آمده برای شهرهای مورد مطالعه در سال 90 حاکی از آن است که تنها شهر مشهد با ضریب 0/5- دارای تعادل بوده و قابلیت گسترش دارد و بقیه شهرها با دارا بودن ضرایب بیشتر از صفر در حالت عدم تعادل قرار دارند. افزایش بی رویه جمعیت این شهرها در سال های اخیر موجب عدم تعادل آن ها شده است.
تحلیل ابعاد اقتصادی – اجتماعی توسعه پایدار مبتنی بر گردشگری خلاق (موردمطالعه: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
85 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهایی که شرایط لازم را برای پرورش خلاقیت و جذب عناصر خلاق ایجاد نموده اند، می توانند در دستیابی به ابعاد توسعه پایدار موفق باشند، لذا استعداد خلاق مبنایی برای مزیت رقابتی شهرها است و ترکیب مفاهیم خلاقیت و گردشگری برای رشد این چنین استعدادهایی ضروری است. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل ابعاد اقتصادی – اجتماعی توسعه پایدار مبتنی بر گردشگری خلاق در شهر زابل می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش تحقیق روش کمی و پیمایشی است. داده های موردنیاز تحقیق با روش اسنادی-پرسشنامه ای گردآوری شد، به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل های ترکیبی (F-SORA and F-KOPRAS) و F-ARAS استفاده شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت شاخص های گردشگری خلاق در شهر زابل، متوسط رو به مطلوب می باشد. همچنین نتایج آزمون همبستگی گویای ارتباط معنادار و مثبت بین توسعه پایدار شهر زابل و گردشگری خلاق، می باشد. نتایج مدل های ترکیبی (سورا فازی و کوپراس فازی)، جهت اولویت بندی شاخص های گردشگری خلاق نشان داد که شاخص طبقه خلاق در اولویت قرار دارد، درنهایت نتایج مدل آراس فازی نشان داد، در بین مؤلفه های اقتصادی متأثر از گردشگری خلاق، اشتغال و در بین مؤلفه های اجتماعی، مشارکت، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل روند و الگوی فضایی پراکنده رویی منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
857 - 879
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی پدیده پیچیده و پویایی است که شامل تغییرات بزرگ مقیاس در کاربری اراضی در سطح محلی است. منطقه 22 بزرگ ترین منطقه شهر تهران است و در سال های اخیر شاهد افزایش ساخت وساز در این منطقه هستیم. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تحلیل رشد پراکنده شهری در منطقه 22 تهران بود. بدین منظور، شاخص های کمی مورداستفاده در این پژوهش شامل آنتروپی نسبی، شاخص موران، ضریب جینی، مدل و شاخص نسبت رشد عمودی به افقی بودند. روش تحقیق کنونی تحلیلی-تطبیقی و از نظر نوع، کاربردی – توسعه ای بود. مقدار آنتروپی جمعیت در سال 1397، 96/0 بوده و نسبت به سال 1390 افزایش یافته و به یک نزدیک تر شده است؛ بنابراین مقایسه آنتروپی سال 1397 نسبت به سال 1390 نشان دهنده پراکندگی بیشتر جمعیت در سال 1397 بود. ضریب موران منطقه موردمطالعه در دو مقطع زمانی 1390 و 1397 نشانگر الگوی تجمع خوشه ای است. با توجه به مجموع ضرایب محاسبه شده می توان گفت منطقه 22 شهر تهران دارای الگوی پراکنده است و الگوی پراکندگی آن تک قطبی کامل نیست. میزان تراکم در ناحیه یک بیشتر از سایر نواحی و در سایر نواحی (2، 3 و 4) الگوی پراکندگی غالب تر است. مطابق نتایج مدل هلدرن، در منطقه موردمطالعه به جز ناحیه 4، رشد شهری بیشتر در ارتباط با رشد جمعیت بوده است. نتایج شاخص VHG ، نشان دهنده غالب بودن رشد عمودی در منطقه موردمطالعه است. به منظور کنترل مؤثر پراکندگی شهری، باید برنامه یکپارچه برای استفاده از اراضی شهری تدوین و استراتژی های توسعه فشرده تدوین شود.
تاثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته در محله باغ شاطر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
کیفیت ادراک محیط سکونتی به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به منظور ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهم کردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای کنش متقابل اجتماعی را دارند. وظایف واحدهای همسایگی و محلات را می توان ابزاری برای افزایش تعاملات اجتماعی، مکانی برای رویارویی شهروندان با یکدیگر و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز محله باغ شاطر در شهر تهران است. ابتدا به شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر در ارزیابی شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی پرداخته شد و با استفاده از پرسشنامه شاخص کیفیت ادراک محیط سکونتی به وسیله بونیتو، فورنارا و بونز در سال 2003، تأثیر مؤلفه های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته با استفاده از رگرسیون دوگانه تبیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی توانسته نزدیک به نیمی از تغییرات کنش متقابل اجتماعی را تبیین کند. به طوری که در میان شاخص ها، بیشترین ضریب تأثیر به ترتیب متعلق به نگهداری و مراقبت از محیط، تعلق خاطر و راه شهری است. با توجه به نتایج حاصل شده، به نظر می رسد تقویت ظرفیت اجتماعات محلی مبتنی بر توانمندسازی افراد برای حفظ و مراقبت از محل زندگی شان و تشریک مساعی با سایر اهالی برای رفع مشکلات محیطی می تواند به نحو معناداری کنش متقابل اجتماعی پیوسته را نیز تقویت کند.
ارزیابی معابر پیاده از منظر تخلیه اضطراری مطالعه موردی: مجموعه اداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
5 - 14
حوزههای تخصصی:
افزایش تراکم جمعیت مناطق شهری در کنار فراهم آوردن مزایایی همچون کوتاه نمودن فاصله ها، باعث آسیب پذیری بیشترِ ساختارهای شهری در هنگام بروز حوادث می شود. ازجمله، تخلیه اضطراریِ مجتمع های ساختمانی شهری با دشواری های زیادی روبرو است که عمدتا به علت تلاش شمار زیاد افراد برای خروج به موقع با استفاده از راهرو، دستگاه پله ها و خروجی های کم عرض است. بر این اساس، بررسی چگونگی رفتار جریان پیاده ها در شرایط تخلیه اضطراری از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی معابر پیاده مجموعه اداری شهر اصفهان -به عنوان نمونه ای از مجتمع های ساختمانی پر جمعیت و با اهمیت- با استفاده از شبیه سازی تردد در شرایط تخلیه اضطراری است. دلیل استفاده از روش شبیه سازی نیز آن است که گردآوری داده های پیشینی رفتاری و بازتولید شرایط واقعی تخلیه با دقت مناسب، در مواردی غیرممکن و یا اغلب پرهزینه و زمان بر است. درنتیجه امروزه پژوهش های زیادی مرتبط با موضوع تخلیه، با روش شبیه سازی شرایط تخلیه، به تحلیل رفتارها و سناریوهای محتمل می پردازند. در این مقاله، ضمن توصیف روش های موجودِ شبیه سازی تردد پیاده ها، روش مورد استفاده (رویکرد عامل مبنا) شرح داده شده است. سپس نرم افزار مورد استفاده معرفی و روش تحلیل آن ارائه شده است. در ادامه کلیه تهدیدات و مخاطرات برای مجموعه اداری شهر اصفهان بررسی شده و به منظور تعیین محتمل ترین آن ها، از نظر کارشناسان این حوزه استفاده شده است. سپس هفت سناریو متناسب با مخاطرات محتمل تر تعریف و در نرم افزار، شبیه سازی شده است. از نتایج اصلی این پژوهش، شناسایی شش معبر بحرانی (گلوگاه تخلیه)، ارزیابی خروجی های فعلی و تعیین مکان دقیق احداث یک خروجی جدید در ضلع شرقی مجموعه اداری شهر اصفهان می باشد.
مرور نظام مند روند مطالعات حوزه شهر هوشمند در مجامع علمی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از کشورها در مراحل مختلفی از فرآیند گذار به شهری هوشمند، سعی در ارزیابی مطالعات انجام یافته در ارتباط با شهرهای خود، از جمله رصد مجامع علمی، دارند؛ که در این رهگذر، قادر باشند نقاط ضعف و به عبارتی حوزه های مغفول ماند شناسایی گردد. اما مسئله این است که تاکنون، مطالعات انجام یافته در مجامع علمی کشور مورد ارزیابی و واکاوی واقع نگردیده است. لذا هدف اصلی این پژوهش، واکاوی روند مطالعات حوزه شهر هوشمند در مجامع علمی کشور ایران می باشد؛ تا با شناسایی زمینه های کم کار و ضروری، بر این حوزه ها تمرکز شود. این پژوهش از نوع کاربردی علم سنجی بوده؛ و روش تحلیل محتوا انجام شد. اطلاعات 310 مقاله که در پایگاه استنادی سیویلیکا در بازه زمانی ده ساله 1399-1389 نمایه شده است، گردآوری شد؛ و سپس از سه بعد موضوع، زمان و جغرافیا مطالعه گردیدند. بر اساس یافته های تحقیق، نزدیک به 83 درصد از مقاله ها، بدون مورد مطالعه و با روشی مروری و به صورت توصیفی قرار گرفتند؛ که در این میان، بیش از یک سوم مقاله ها بر رویکردی فناورانه متمرکز بوده اند؛ و در مقاله هایی که دارای مورد مطالعه بودند؛ بیش از 35 درصد مقاله ها بر تهران متمرکز بوده اند. بر مبنای نتایج تحقیق، به لحاظ موضوعی و جغرافیایی؛ و نیز مشارکت در تولید مقاله ها در استان های کشور توزیع یکنواختی وجود ندارد. ضمن این که با توجه به بازه زمانی ده ساله و تحولات پرشتاب جهانی، تکامل از مقاله های مروری به مقاله های کاربردی در مجامع علمی کشور مشاهده نمی گردد.
تحلیل فضایی ابعاد مسکن پایدار شهری مبتنی بر رویکرد اقتصاد سیاسی فضا، مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 79
حوزههای تخصصی:
فرآیند رشد و توسعه شهرنشینی کشور به شدت متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی است که این توسعه به عنوان یک پدیده برون زا و بر پایه رشد خدمات شکل گرفته است که به هیچ وجه ادامه شهرنشینی تاریخی آن نیست. در این پژوهش با تحلیل فضایی ابعاد مسکن پایدار شهری، وضعیت کمی و کیفی مسکن در سطح کلان شهر کرمانشاه بررسی خواهد شد. این پژوهش با توجه به ماهیت داده ها و عدم امکان کنترل رفتار متغیرهای مؤثر در م سئله، از ن وع غیرتجرب ی ب وده و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. به منظور تحلیل الگوی مسکن پایدار در سطح شهر و مناطق 8 گانه شهر کرمانشاه از تکنیک پیمایش بلوک آماری و ابزار پرسشنامه در ۳ بعد پایداری کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مشتمل بر ۴۰ گویه استفاده شده است. نتایج پایداری ابعاد سه گانه بر اساس آزمون t نشان می دهد که از میان 5 مؤلفه مورد ارزیابی بعد کالبدی، 2 مؤلفه ناپایدار و ۳ مؤلفه تا حدی پایدار بوده اند. همچنین از میان 6 مؤلفه بعد اقتصادی، 2 مؤلفه ناپایدار و 4 مؤلفه دارای وضعیت تا حدی پایدار بوده اند. و درنهایت از میان 5 مؤلفه مورد ارزیابی بعد اجتماعی، ۲ مؤلفه پایدار، ۲ مؤلفه تا حدی پایدار و ۱ مورد ناپایدار بوده است. مقدار شاخص Z-score در توزیع خوشه های کم زیاد (163751/2-) منفی و مقدار شاخص موران (031042/0) مثبت است؛ نشان می دهد که شکاف آشکاری میان مناطق شهری کرمانشاه ازلحاظ پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن وجود دارد که می توان به سه بافت جدید، میانی و قدیم تقسیم بندی کرد. با توجه به روند گسترش کالبدی شهر کرمانشاه به صورت شمال شرقی جنوب غربی، و دو محور شرقی غربی، مناطق نیمه شرقی شهر با بافت نسبتاً جدید محل زندگی طبقات متوسط، بالا و نواحی منطبق با محلات قدیم و بافت میانی با امتیازات اجتماعی و کالبدی خاص که نسبت به نیمه جنوبی و شمال غربی از طیف وسیعی برخوردار است. همچنین تفاوت های فضایی الگوی مسکن پایدار حاکی از آن است که مناطق 1، 2، 8 و 6 دارای وضعیت ناپایدار، مناطق 7 و 5 وضعیت تا حدی پایدار و مناطق ۳ و ۴ دارای وضعیت پایدار بوده اند.
بررسی عوامل اجتماعی– فرهنگی موثر بر فرایند توسعه پایدار در شهرهای صنعتی، مورد: شهر عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
137 - 152
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی روند اجتماعی برجسته ای است که بیشتر موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با محیط و با انسان های دیگر شده است. این کانون سکونتگاهی در گذر زمان با توجه به متقضیات محیطی و شرایط اجتماعی- اقتصادی حاکم رشد، گسترش و توسعه یافته است. انچه که در دهه فعلی حائز اهمیت است، بحث پایداری در ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهروندان در شهرهای مختلف می باشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی– فرهنگی موثر بر روند توسعه پایدار در شهر عسلویه صورت گرفته است. این پژوهش؛ نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی و همبستگی بوده است و جامعه آماری آن را کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن عسلویه تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب شده است که در نهایت از تعداد 397 پرسشنامه صحیح، برای تحلیل نهایی استفاده شد و روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی بود. ابزار اندازه گیری در این پژوهش نیز پرسشنامه بود. و با کمک نرم افزار Spss داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست امده نشان می دهد در شهر مورد مطالعه متغیرهای مستقل همچون استفاده از رسانه های جمعی دارای ضرایب (215/5T=)، استفاده از کتاب و مجله (29/6T=)، تخصص و مهارت (07/3T=)، حکمرانی خوب (65/6T=)، رفتارهای زیست محیط (44/4T=)، تمایل به مشارکت (56/4T=)،حقوق شهروندی (02/9T=) و اوقات فراغت (74/4T=) بوده اند. بنابراین تغیرات درونی متغیر توسعه پایدار شهری را پیش بینی کرده اند و بیشترین نقش را عوامل اقتصادی بر عهده داشته اند.