فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۴۱ تا ۴٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش اهمیت توسعه پایدار در دهه های اخیر و رعایت شاخص های آن در توسعه شهرها با عنوان توسعه پایدار شهری، نقش سیستم های حمل و نقل به خصوص حمل و نقل عمومی در رسیدن به پایداری، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی در کشورهای جهان سوم، غیرقابل انکار و از اهداف مهم تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری است که از آن با عنوان حمل و نقل پایدار یاد می شود. در پژوهش حاضر با بررسی مشکلات موجود در حمل و نقل عمومی در شهر همدان، ضرورت این مسئله آشکارتر می گردد. در این پژوهش اطلاعات با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و پس از شناسایی معیارها به وسیله مصاحبه از متخصصان امور شهری با استفاده از روش AHP راهکار متناسب با سیستم حمل و نقل پایدار اولویت دهی و انتخاب شده است. از میان سیستم های حمل و نقل نوین، با توجه به معیارها و زیرمعیارهای ارزیابی به دست آمده، سیستم اتوبوس سریع رتبه اول را کسب کرد. نکته قابل توجه وجود فاصله کم در برتری گزینه های مطرح شده است و ارائه یک سیستم چندگزینه ای از سیستم حمل و نقل پایدار که هدف اصلی پژوهش است، پیشنهاد می گردد.
اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی نواحی شهری مطالعه موردی: منطقه6 شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راه حل های کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه می کند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینه های حمل ونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینه های خدمات رسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که می تواند راهبردها و سیاست های توسعه میان افزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنه بندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، می تواند به عنوان یکی از روش های منطقه بندی از رویکرد توسعه میان افزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری داده ها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزن دهی معیارهای پهنه بندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربری ها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنه بندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تی زون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دسته بندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میان افزا برای تی -زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر نرخ شهرنشینی در استان های ایران: روش اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
در مراحل مختلف تاریخی، کشورها اشکال مختلفی از شهرنشینی را با توجه به تأثیرات مختلف سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و شرایط فرهنگی و سیستم های اجتماعی توسعه داده اند. مطاالعات تجربی در زمینه فاکتورهای مؤثر بر نرخ شهرنشینی، به منظور درک میزان، روند و الگوی شهرنشینی و همچنین پیامدهای آن در زمینه های اجتماعی و اقتصادی برای هدایتِ توسعه سالم و پایدارِ آینده شهرنشینی اهمیت دارد. راهبرد های رشد و توسعه نوین، با تمرکز بر شهرها، راه را برای تغییرات ساختاری- عملکردی هموار کرده است. امروزه شهرها با توجه به توسعه زیرساخت های اقتصاد شهری، نقشی برجسته در اقتصاد جهانی و منطقه ای بازی می کنند. با توجه به رشد سریع شهرنشینی در ایران طی سال های اخیر، بررسی عوامل مؤثر بر شهرنشینی از جنبه سیاست گذاری در زمینه شهری مهم و ضروری است. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل مؤثر بر شهرنشینی در استان های ایران با رویکردی اقتصادی طی دوره زمانی 1396-1385 با روش اقتصادسنجی فضایی ترکیبی است. نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی فضایی و همچنین تأیید مدل دوربین فضایی (SDM) در برابر سایر روش های فضایی است. سایر نتایج نشان داد که ارزش افزوده بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات و نرخ بیکاری مناطق روستایی، اثرات مثبت و معنی داری بر نرخ شهرنشینی در هر استان و استان های مجاور داشته است. همچنین شاخص قیمت مناطق و مساحت زمین های کشاورزی در مناطق روستایی اثر منفی و معنی دار بر نرخ شهرنشینی داشته است. مطالعات آینده در این زمینه می توانند به بررسی مقایسه ای تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ شهرنشینی در استان های مختلف به صورت انفرادی پرداخته و تفاوت های منطقه ای در نرخ شهرنشینی در مناطق مختلف را توضیح دهند.
نقش مؤلفه های کالبدی در حس مکان مجموعه های مسکونی: مقایسه دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و وابسته می شود. جایگاه عوامل کالبدی به واسطه گریزناپذیر بودن امر کالبد در معماری سبب شکل گیری پایگاه وجودی در افراد می گردد. هدف از این مطالعه تأثیر مؤلفه های کالبدی بر دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز و مشخص کردن تأثیر سهم هریک از این مؤلفه ها بر القای حس مکان توسط مخاطبین است. این تحقیق با روش ترکیبی کیفی در کمی، ابتدا به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با تکنیک اسنادی پرداخته و سپس از تکنیک دلفی برای صحت سنجی مؤلفه های استخراج شده از متون بهره گرفته است. مؤلفه ها در پرسشنامه با طیف لیکرت بین ساکنین توزیع شده است. نتایج با نرم افزار SPSS و با استفاده از آماره های مختلف تحلیل استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که در مجموعه مسکونی کوی استادان بیشترین سهم مربوط به مؤلفه های تنوع، نورپردازی، با مقدار(000/1)، حضور نیمکت ها با مقدار (946/0) و کمترین سهم مربوط به سهولت دسترسی با مقدار (383/0) است. در واقع در ایجاد حس تعلق، عامل نورپردازی دارای تأثیر بسزایی است. تنوع فضایی در این مجموعه مسکونی و وجود نیمکت ها موجب افزایش زمان حضور در فضا شده است و همین امر موجب افزایش دل بستگی و ایجاد حس مکان می شود. در مجموعه مسکونی نیوساید بیشترین همبستگی بین متغیر فضای سبز با دیگر متغیرهاست و بیشترین به صورت موردی بین خوانایی و تنوع با مقدار (955/0) و سپس فضای سبز با معنادهی (921/0) و کمترین بین نما و کف سازی با مقدار (104/0) است. در مجموعه مسکونی نیوساید، تنوع فضایی را به وسیله مکان عرضه می کند و میزان خوانایی آن موجب ایجاد فهم یا درک مکان می شود. همچنین فضای سبز، امکان حضور پذیری و استفاده از فضا را افزایش داده است.
تحلیل عوامل جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی باعث پیدایش آشوب های شهری و چالش میان گروه های اقلیت می شود. نظریه «حق به شهر» هنجاری جهت کاهش گسست های شهری است. هدف پژوهش حاضر تبیین میزان و شدت جدایی گزینی اجتماعی-فضایی در شهر اصفهان است. این پژوهش از روش کمی کمک گرفته است و با استفاده از فرمول دونکن و نرم افزار جی.آی.اس و با شاخص های شغل، مهاجرت و سواد، به شناسایی میزان جدایی گزینی اجتماعی-فضایی و محل های بروز آن در شهر پرداخته است. جدایی گزینی متغیری وابسته به طرد اجتماعی است و سنجش آن از طریق طرد اجتماعی انجام می شود. برای این سنجش از شاخص های اقتصادی (شغل)، فرهنگی (زبان) و سیاسی (تمایلات سیاسی) و نیز شاخص های جایگزین استفاده می شود. در پژوهش حاضر این سنجش با استفاده از آمار سرشماری سال 85 و 90 مرکز آمار و در مقیاس حوزه بلوک در محدوده رسمی شهر اصفهان انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که پارامترهایی چون بی سوادی، بیکاری و مهاجرت از عوامل جدایی گزینی در برخی محلات (همچون طوقچی، خیابان لاله، زینبیه و عاشق اصفهانی) است و همچنین ساکنان ده ساله و بیشتر در مرکز شهر و محلات ثروتمندتر مستقر هستند. در گام بعدی از روش قیاس استفاده شده است و نتایج به دست آمده از فرمول دونکن با مطالعه مشابه در پاریس مقایسه شده است. نتایج حاکی است که شهر اصفهان ساختار فضایی نسبتا منسجمی دارد و در نسبت با پاریس کمتر دچار گسست اجتماعی-فضایی است. گام سوم پیشنهاد استراتژی های طراحی شهری است که با توجه به وضعیت گسست اجتماعی-فضایی اصفهان ماهیتی پیش گیرانه دارند و در راستای کاهش جدایی گزینی در شهر عمل می کنند.
سنجش و اولویت بندی عوامل مؤثر در پیدایش هویت بخشی محلات شهری (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
13-24
حوزههای تخصصی:
احیاء هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت مطلوب و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. بررسی و شناخت عوامل مداخله گر و تأثیرگذار بر احساس هویتمندی محله ای می تواند در جهت حل معضل بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد. شهروندان ساکن در محلات کلان شهرهای امروزی با فضای محله خود مأنوس نیستند و در تصویر ذهنی آن ها محله بخشی از شهر محسوب شده است. محله ویژگی های سنتی خود را از دست داده و همواره احساس بی هویتی و سرگردانی را بر انسان ساکن در آن القاء کرده است. تلاش اصلی در این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر هویت بخشی در محلات شهری و اولویت بندی عوامل صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه به کمک تکنیک های تلفیق آزمون آماری کوکران و مدل مجموع وزنی ساده 1 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان داده است که بیشترین عامل تأثیرگذار در هویت بخشی به محلات شهر جیرفت، احساس تعلق و وابستگی به محله با وزن 301/0 بوده است و کمترین عامل، میزان مشارکت در تصمیم گیری های مربوط به محله با وزن 175/0 می باشد.
ارزیابی مخاطرات لرزه ای در مناطق آبرفتی غرب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تعیین محدوده های آسیب پذیر و مقاوم مناطق آبرفتی غرب شهر تهران در مقابل مخاطرات لرزه ای بوده است. روش تحقیق شامل بررسی شکستگی های مهم، گسل های مؤثر، استفاده از دیاگرام های رسوبی گمانه های حفاری شده و داده های ژئوتکنیکی است. نمونه ها از دو جنبه تراکم و آزمون نفوذ استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت نقشه پهنه بندی آبرفتی مناطق غربی شهر تهران در مقابل مخاطرات لرزه ای ترسیم شد. در این تحقیق برای اولین بار تأتیر امواج لرزه ای بر اساس ارتباطات زیر سطحی گسل ها با مناطق آبرفتی در غرب شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. طبق یافته های تحقیق بخش های جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه، از نظر تشدید شدت امواج لرزه ای، دارای بیشترین تأتیر و ناحیه شمالی آن فاقد هرگونه تشدید است. علاوه بر این با توجه به کیفیت خاک، امکان وقوع روان گرایی نیز در منطقه مورد مطالعه، دارای اهمیت است. از آن جا که شهر تهران بر روی سازند های آبرفتی بنا شده است، بررسی نوع و گسترش آبرفت ها و عکس العمل آبرفت ها در مقابل مخاطرات لرزه ای در شهر تهران برای طراحان و سازندگان پروژه های عمرانی بسیار ضروری خواهد بود؛ زیرا این داده ها در برنامه ریز ی های لازم برای تقویت مناطق مختلف شهری و کاهش مخاطرات لرزه ای کاربرد دارد.
مدل سازی پذیرش فناوری از سوی کاربران برای دستیابی به شهر هوشمند مطالعه موردی: مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
27 - 42
حوزههای تخصصی:
تکوین فناوری های دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکان پذیر نموده است. سنسورهای جمع آوری داده های شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانه های اطلاعات مکانی و گوشی های هوشمند از جمله فناوری هایی اند که به جمع آوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک می نمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوری ها، تحقیق های فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمان های شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدل سازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها با به کارگیری مدل ساختار یافته می باشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه می پردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس داده های 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با داده های حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهره برداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استان ها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت داده ها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیت ترین ها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها، ابزاری مهم برای پیش بینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله می تواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینه های بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله می تواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
مدل سازی تأثیرگذاری اقدامات مدیریت شهری بر زیست پذیری شهر مشهد (نمونه موردی: منطقه ۶ و ۹)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شهرها نقاط کانونی بسیاری از نگرانی هایی هستند که پایداری آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد، زیست پذیری شهری باکیفیت زندگی، پایداری، کیفیت مکان و اجتماعات سالم در ارتباط است. زیست پذیری شهرها بسیار متأثر از اقدامات مدیریت شهری به عنوان متولی اصلی در امور شهر هست و تعادل بین این دو بخش باعث ارتقاء زیست پذیری شهری می شود. داده و روش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ماهیتی توصیفی -پیمایشی دارد و با روش کمی و توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از شهروندان دو منطقه 6 و 9 کلان شهر مشهد صورت گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تست و همچنین مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با نرم افزار آموس (AMOS) مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که در وضعیت موجود بعد زیست پذیری در منطقه 9 با میانگین 3/97 در سطح مطلوبی قرار دارد. میانگین ابعاد مدیریت شهری نیز در منطقه 9، با میانگین 3/14 وضعیتی بالاتر از متوسط را نشان می دهد. میانگین ابعاد زیست پذیری در منطقه 6، برابر با 3/034، وضعیتی بالاتر از متوسط و ابعاد مدیریت شهری برابر 2/40 که نامطلوب می باشد به دست آمده است. همچنین از جهت نحوه تأثیرگذاری اقدامات مدیریت شهری بر زیست پذیری، در منطقه 6 شاخص خدمات بر زیست پذیری (دسترسی، محیط زیست، مسکن، بهداشت و درمان) تأثیر زیاد و دارای رابطه مستقیم است. در منطقه 9 شاخص سرمایه گذاری با هر پنج شاخص زیست پذیری (دسترسی، محیط زیست، مسکن، بهداشت-درمان، امنیت) دارای تأثیر قوی و رابطه مستقیم می باشد. نتیجه گیری : هر دو بعد و شاخص های مدیریت شهری و زیست پذیری در دو منطقه یادشده در وضع موجود نیاز به بهبود دارند و همچنین با توجه به تأثیرگذاری شاخص های مدیریت شهری بر زیست پذیری کلان شهر مشهد، این دو مقوله و ارتباط آن ها لازم است در اولویت برنامه ریزی شهری قرار گیرد.
تأثیر الگوی توزیع بارش و معادله نفوذ در شبیه سازی سیلاب شهری مطالعه موردی: حوضه عبدالسلام کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
179 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از پرکاربردترین مدل های شبیه سازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدل های جامع، در برگیرنده دامنه گسترده ای از داده ها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد به دلیل عدم دسترسی به داده های واقعی یا پایین بودن دقت اندازه گیری آنها، نتایج مدل چندان قابل اطمینان نباشند. میزان این عدم قطعیت بسته به حساسیت مدل به داده های ورودی متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی حساسیت مدل SWMM به الگوها و زیرمدل های مورد استفاده در آن می باشد. بدین ترتیب که ضمن بررسی تاثیر 5 تیپ توزیع مصنوعی الگوی بارندگی، 4 طول گام زمانی تعریف داده های بارش، 3 مدل نفوذپذیری و نهایتا 2 روش روندیابی هیدرولیکی بر دبی حداکثر سیلاب، حساسیت مدل به این الگوها و زیرمدل ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور تحلیل حساسیت مدل، از دو روش گرافیکی و آنالیز همبستگی استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل به طول گام های زمانی بارندگی تشخیص داده شد که در آن با تغییر گام زمانی از 15 دقیقه به 90 دقیقه، دامنه تغییرات نسبی دبی اوج به 5/26 % و 5/37 % هم رسید. بعد از آن مدل، با ضرایب اسپیرمن حدود 1، نسبت به معادله نفوذ انتخابی، از بیشترین حساسیت برخوردار بود اما میزان حساسیت مدل به تیپ الگوی توزیع بارندگی، بسته به شرایط تعریف شده برای شبیه سازی، متغیر تشخیص داده شد.
آینده پژوهی تقاضای مسکن در شرکت های تعاونی مسکن در ایران (مطالعه موردی: مسکن کارمندی و کارگری شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله مسکن یکی از بخش های پیشرو در هر اقتصادی است که توجه به آن علاوه بر تأثیرات ژرف اجتماعی، فرهنگی، به لحاظ اقتصادی نیز حائز اهمیت بوده وهمانند موتور رشد و توسعه عمل می کند. این بخش با ایجاد رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در بخش ساختمان و بخش های وابسته، از طریق تاثیر بر مخارج مصرفی و سرمایه گذاری تغییرات در تولید ناخالص داخلی و نوسانات اقتصادی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. در این راستا، تعاونی های مسکن هم از مؤلفه های سیاست های مسکن اجتماعی به شمار می روند و در بعضی از کشورهای صنعتی در بهبود و ارتقاء وضعیت مسکن موفق بوده اند، اما در کشورهای در حال توسعه، تعاونی ها نقش مهمی در بخش مسکن ایفا نمی کنند. بنابراین، این پژوهش حاضر با هدف شناخت آینده های محتمل و مطلوب پیش روی تقاضای مسکن از طریق شرکت های تعاونی مسکن کارمندی و کارگری در شهر سنندج انجام گرفته است. روش این پژوهش برحسب هدف گذاری کاربردی و برحسب نوع، توصیفی- اکتشافی است. جمع آوری اطلاعات و داده ها با استفاده از روش پایش محیطی و تکنیک دلفی انجام شده و نمونه گیری به شیوه غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در نهایت دو عدم قطعیت کلیدی شناسایی و به صورت ماتریس چهار سناریو (سناریو بهشت تعاونی، سناریو فرصت سوزی، سناریو بازار کساد، سناریو چراغ نیم سوز) برای وضعیت تقاضای مسکن از طریق شرکت های تعاونی مسکن کارمندی و کارگری شهر سنندج در آینده تقریبا نه ساله قابل فرض و تصور است.
ارزیابی توان اکوتوریسم و برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری نمونه موردی: پارک جنگلی آبیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
13 - 23
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی گردشگری طبیعی نخستین اقدام در مدیریت مناطق طبیعی با رویکرد گردشگری است که در آن عرصه های مستعد طرح ریزی تفرجی، پهنه بندی می شود. در این مطالعه با هدف شناسایی و پهنه بندی گونه های مختلف گردشگری طبیعی در پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج، از روش تجزیه و تحلیل سیستمیک استفاده شد. با استفاده از مدل تجزیه و تحلیل سیستمی در سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه توان تفرجی حاصل از این مدل تهیه شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که منطقه ی مورد مطالعه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. و بیشترین مساحت منطقه را مناطقی با توان گسترده طبقه دو تشکیل می دهند. به منظور بررسی تأثیر فاکتور اثرگذار گردشگران ،450 پرسش نامه در بین گردشگران منطقه توزیع شد. نتایج این بررسی نشان داد که اکثر گردشگران نیز دلایل انتخاب منطقه تفرجی مورد مطالعه را دسترسی به منابع آبی معرفی می کنند. جهت ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی و بررسی تأثیر فاکتور منابع آبی بر طبقات مختلف تفرج حاصل از مدل سیستمی، نقشه ی بافر منابع آبی تهیه شد و با نقشه ی توان تفرجی حاصل از مدل سیستمی تلفیق و نقشه ی توان تفرجی نهایی به دست آمد. نتایج این ارزیابی نشان داد که 6 درصد از مساحت منطقه، توان تفرج متمرکز طبقه یک، 28 درصد از مساحت منطقه توان تفرج متمرکز طبقه دو، 35 درصد مساحت منطقه توان تفرج گسترده طبقه یک و توان تفرج گسترده طبقه دو 31 درصد مساحت منطقه را در بر می گیرد. مقایسه بین دو نقشه توان تفرجی نشان داد که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، منطقه فاقد تفرج متمرکز طبقه یک است. با دخالت دادن فاکتور منابع آبی 6 درصد (320/160هکتار) از مساحت منطقه دارای توان تفرج متمرکز طبقه یک شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که فاکتور منابع آبی، پوشش گیاهی، راههای دسترسی، فاکتورهای فیزیکی (شیب و جهت) به ترتیب بیشترین تأثیررا بر فرایند ارزیابی توان تفرجی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. در صورتی که در مدل تجزیه و تحلیل سیستمی، پارامترهای مؤثر در ارزیابی توان تفرجی به ترتیب شیب، خاک، جهت، آب، گیاه و اقلیم ذکر شده است. با توجه به نتایج مشخص شد که فعالیت های تفرجی مورد انتظار در زون های گسترده، شامل مواردی همچون پیاده روی، کوه پیمایی، بازدید از چشم اندازها و اسکیت روی برف و غیره است که نیاز به هیچ گونه استقرار و خدمات تفرجی به جز طراحی مسیرهای پیاده روی آن هم در شرایط خاص ندارد. اما در مناطق با زون تفرج متمرکز فعالیت های اردو زدن، پیکنیک های خانوادگی وغیره نیازمند استقرار امکانات و تسهیلات مناسب گردشگری است.
مدلسازی جریان عرضه و تقاضای بهینه برق شهری با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
82 - 91
حوزههای تخصصی:
گسترش استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر در کشور و عدم قطعیتهای همراه آن، لزوم برنامهریزی و مدلسازی انرژی را پررنگ میکند. استان فارس یکی از استانهای پهناور و پرجمعیت کشور است که پتانسیل مناسبی برای بهرهگیری از منابع تجدیدپذیر دارد، اما قیمت سطح پایین سوختهای فسیلی در کشور، باعث محدود کردن سهم منابع تجدیدپذیر در تأمین برق این استان شده است. در این پژوهش با استفاده از نرمافزار EnergyPLAN سیستم عرضه تقاضای برق استان را تا سال 1399 مدل کرده و با تعریف سناریوهای مختلف برای منابع تجدیدپذیر و با در نظر گرفتن پارامترهای محیط زیستی، گاز طبیعی مصرفی و درصد منابع تجدیدپذیر به مقایسه حالتهای مختلف سیستم عرضه تقاضا پرداخته میشود. در ادامه، با مدلسازی سیستم عرضه تقاضا برای 4 سال آینده، میزان رشد منابع تجدیدپذیر در سیستم تخمین زده شده و پارامترهای یادشده مورد بررسی قرار میگیرند. نتایج مدلسازی برای حال نشان میدهد در صورت نبود نیروگاههای تجدیدپذیر در این استان، سالانه 280 هزار تن دیاکسید کربن بیشتری منتشر میشد. همچنین، نتایج شبیهسازی برای آینده بیانگر آن است که در صورت احداث نیروگاههای جدید، میزان نفوذ تجدیدپذیر به عدد 8/14 درصد خواهد رسید که سبب جلوگیری از انتشار 930 هزار تن دیاکسید کربن نسبت به حالت پایه (عدم احداث نیروگاه جدید) تا سال 1403 خواهد شد.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزههای تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
تحلیلی بر تغییرات نظام شبکه شهری استان ایلام طی دوره های 1365 تا 1390
حوزههای تخصصی:
شبکه ی شهری به مجموعه ای از شهرها گفته می شود که از فضای جغرافیایی نواحی مانند حلقه های زنجیره ای به هم پیوسته، شکل گرفته اند و به علت رشد ناهماهنگ، پرتوافشانی متفاوتی روی ناحیه دارند. بنابراین ازآنجاکه شبکه شهری هم به مفهوم فضایی و هم به مفهوم اقتصادی از نظام مبادله و دادوستد شهرها بر اساس عملکرد پایه ای آن ها حاصل شده و علت بسیاری از مشکلات را در برمی گیرد. شناخت چگونگی این شبکه و تغییرات آن در یک منطقه می تواند روشنگر حداقل بخشی از مسائل باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ساختار سلسله مراتبی و تغییرات شبکه شهری در استان ایلام است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. قلمرو مکانی پژوهش21 شهر استان ایلام و قلمرو زمانی پژوهش دوره 1365 تا 1390 بوده است. ازاین رو روش بکار رفته در این تحقیق توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مدل های رتبه- اندازه، ضریب آنتروپی و حد اختلاف طبقه ای جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردیده است. همچنین از نرم افزارهای EXCEL و ARC GIS، به عنوان ابزارهای داده پردازی و تحلیل نقشه ای استفاده شده اس ت. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که شبکه شهری استان ایلام نامتعادل بوده و با پدیده نخست شهری مواجه است و این نظام با پایداری بسیار اندک، تغییرات کمی و کیفی شتابانی را پشت سر گذاشته است. همچنین یافته های مربوط به ضریب آنتروپی نواحی شهری استان ایلام حاکی از وجود نوعی گرایش به تعادل در سازمان فضایی نواحی شهری استان و پراکنش مناسب جمعیت در فضای نواحی شهری با توجه به افزایش تعداد مراکز شهری است، که توانسته است در سطح نواحی شهری استان نظام خدمات رسانی بهتری را فراهم آورد.
بررسی میزان رضایتمندی مسافران شهری از کیفیت خدمات رسانی حمل و نقل عمومی شهری در کلان شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
گسترش حمل و نقل عمومی می تواند به بهبود وضعیت ترافیک کمک کند اما اگر کیفیت حمل و نقل عمومی پایین باشد و نتواند اعتماد مردم را جلب کند باعث شلوغی و ازدحام ترافیک می شود. هدف انجام این پژوهش بررسی میزان رضایتمندی مسافران شهری از کیفیت خدمات حمل و نقل شهری در کلانشهر اهواز می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات برحسب مقتضیات پژوهش از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری موردمطالعه شامل کل شهروندان مناطق ۷ گانه شهر اهواز می باشد. حجم نمونه بدست آمده براساس فرمول کوکران در جامعه مورد مطالعه 350 نفر از مسافرانی بودند که در مسیر حرکت و داخل اتوبوس به صورت تصادفی ساده در طول ساعات اولیه صبح، بعد از ظهر و شب انتخاب شده اند و سپس برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه از نرم افزار آماریSPSS استفاده گردیده است. نتایج توصیفی به دست آمده نشان می دهد که 4 درصد افراد مورد پرسش کیفیت خدمات حمل و نقل عمومی شهری را خیلی خوب، 9/26 درصد افراد خوب، 7/42 درصد کیفیت این نوع خدمات را متوسط، 18 درصد ضعیف و 3/8 درصد مسافران کیفیت خدمات عمومی شهری در شهر اهواز را خیلی ضعیف توصیف کرده اند. بنابراین نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای گویای آن است که رضایت شهروندان اهوازی از کیفیت خدمات حمل و نقل عمومی با میانگین(1/3) در سطح متوسط به بالایی قرار دارد. همچنین این آزمون نشان می دهد که بین مناطق 7 گانه شهر اهواز از لحاظ رضایتمندی تفاوت وجود دارد. با توجه به میانگین به دست آمده می توان گفت که شهروندان مناطق1، 6، 7 و 2 به ترتیب بیشترین رضایت را از کیفیت خدمات حمل و نقل عمومی شهری دارند، و کمترین رضایت نیز مربوط به منطقه 8شهری اهواز می باشد. و در نهایت نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون حکایت از آن دارد که بین متغیرهای مستقل(سن، جنس، تحصیلات، درآمد، شغل) و متغیر وابسته(رضایتمندی) رابطه مثبتی وجود دارد. اما در این بین، مؤلفه درآمد با میزان همبستگی 573/0 و سطح معنی داری 034/0 و مؤلفه شغل با ضریب 562/0 و سطح معنی داری 036/0 رابطه مثبت و معنی داری با متغیر وابسته داشته اند.
فرآیند بازآفرینی منظر میادین شهر تهران با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
3 - 14
حوزههای تخصصی:
مهاجرت، تفاوت، جابجایی دائمی و رشد سریع جمعیت در تهران مانع از شکل گیری روابط اجتماعی در محلات آن شده است. این در حالی است که کنش های متقابل اجتماعی می توانند به عنوان یکی از مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی شهر، نقش مهمی در بازآفرینی شهری به مثابه رویکردی مداخله گر در مرمت شهری تلقی گردند. موضوع بازآفرینی شهری با توجه به ماهیت و راهبرد های آن می تواند تنها پاسخ مناسب پیش ِروی برنامه ریزان شهری در تهران معاصر باشد. در این میان بازآفرینی منظر میادین شهر تهران می تواند به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در ارتقای میزان تعاملات اجتماعی رودرروی شهروندان دانسته شود. در این نوشتار از راهبرد کیفی در رویکردی استنتاجی استفاده شده و از مورد پژوهشی، در بررسی 10 نمونه از میادین شهر بهره گرفته شده است. از آنجا که تعاملات اجتماعی دارای مؤلفه های زمانی _ مکانی هستند، عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری آنها مورد مداقه قرار گرفته و مؤلفه های عینی (طبیعی و کالبدی) و ذهنی (خاطرات و روابط انسانی) منظر این نواحی مورد بررسی قرار گرفته اند. در نتیجه مجموعه ای از راهبردها و راهکارهای اصلاح منظر این میادین شامل ساماندهی عناصر طبیعی و مبلمان شهری میادین، ساماندهی جریان پیاده و سواره، ایجاد و تقویت فعالیت های انتخابی و در نهایت احیا و تداوم جریان خاطرات میادین پیشنهاد شده است. اصول بازآفرینی منظر میادین شهری حاصل از این پژوهش، در قالب نموداری شامل تحلیل مؤلفه های طبیعی، انسان ساخت و انسانی می باشد که هر مؤلفه به تبیین راهبردهای طبیعی، انسان ساخت و اجتماعی با هدف ارتقای تعاملات اجتماعی منتهی می شود. ترکیب همزمان هر سه راهبرد، مجموعه اصول بازآفرینی هر میدان را متناسب با ویژگی های اجتماعی، کالبدی، تاریخی و طبیعی آن شکل خواهد داد.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.
جایگاه بوم گردی در توسعه روستایی با استفاده از تکنیک ترکیبی SWOT و WASPAS (مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فعالیت های گردشگری روستایی مربوط به بوم گردی و بهره مندی از طبیعت روستاست و از آنجا که این بخش از گردشگری روستایی در پی رسیدن به ایده های توسعه ای پایدار است، می تواند به عنوان یک استراتژی مناسب عملکردی درجهت توسعه همه جانبه روستا مد نظر قرار بگیرد؛ از این رو، پژوهش حاضر به منظور مطالعه و شناسایی جایگاه بوم گردی در توسعه دهستان های بخش مرکزی شهرستان دامغان انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی- پیمایشی است. مقایسه حد متوسط گویه ها و میانگین وضع موجود نشان می دهد که در بین شاخص های تحقیق، شاخص ارتقای سطح درآمد و رفاه مردم در مطلوب ترین وضعیت و شاخص افزایش سرمایه گذاری در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد. براساس تکنیک WASPAS، بوم گردی در دهستان تویه دروار دارای بیشترین تأثیر در روند توسعه روستاهای این دهستان بوده و دهستان رودبار کمترین تأثیر را داشته است. نتیجه حاصل از مدل تحلیلی سوآت نشان می دهد که نقاط قوّت و فرصت ها بر نقاط ضعف و تهدیدها برتری دارند؛ ازاین رو استراتژی تهاجمی به منظور توسعه بوم گردی روستایی در این منطقه انتخاب می شود.