فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۴۱ تا ۴٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
73 - 89
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از پردرآمدترین صنایع جهان می تواند، نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها ایفا کند. گردشگری شامل خدماتی است که تأثیر زیادی بر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی دارد. در این راستا،با وجودمطرح شدنرژیم های ارزی به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر جریان گردشگری، پژوهش های چندانی در رابطه با اثر رژیم های ارزی بر جریان توریسم انجام نگرفته است. پیشرفت های اخیر در طبقه بندی نظام های ارزی، محرکی شده است که در این مطالعه به بررسی اثرات رژیم های ارزی بر جریان توریسم بین الملل پرداخته شود. این پژوهش، از روش جاذبه (gravity) و داده های تابلویی برای تخمین تعداد گردشگران واردشده از کل جهان به کشورهای منتخب اسلامی (14 کشور) شامل بحرین، ایران، عراق، مصر، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، یمن، سوریه، لبنان، اردن و عمان طی دوره زمانی 2013-1993 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که رژیم ارزی ثابت بر روند گردشگری اثر مثبت و معنی دار دارد و حفظ ثبات نرخ ارز برای جذب گردشگران بین الملل بسیار اهمیت دارد.همچنین تجارت، تولید ناخالص داخلی، مسافت، جمعیت، داشتن زبان مشترک و مستعمره بودن، اثر مثبت بر جریان گردشگری دارد و متغیر نرخ ارز مؤثر، نرخ ارز اسمی، داشتن تفاهم نامه تجاری مشترک اثر منفی بر جریان گردشگری دارد. تمام ضرایب به غیر از متغیرهای مستعمره بودن و داشتن تفاهم نامه تجاری مشترک به لحاظ آماری معنی دار هستند.
تحلیلی بر تاب آوری اقتصادی و نهادی در برابر سیلاب (موردشناسی: محلات شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مخاطرات رخ داده در سراسر جهان، آسیب پذیری محیط ساخته شده ما را منعکس می کند و نمایان گر نتایج تأسف آور فجایع هستند؛ به همین دلیل با افزایش بحران ها، تاب آوری شهری و هوشمندی استراتژیک مورد توجه و دقت نظر مدیران شهری قرار گرفته است. به عنوان هدف پژوهش، ابعاد تاب آوری اقتصادی و نهادی در سطح محلات اکبرآباد و بهشت آباد شهر ایذه در برابر سیلاب سنجیده شدند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص هایی در دو بخش و 11 دسته، شامل: «آگاهی و دانش، مهارت، عملکرد سازمان، اعتماد، بستر نهادی، روابط نهادی، عملکرد نهادی، میزان خسارت، توانایی جبران خسارت، بازگشت به شرایط عادی و بیمه بلایا» استخراج شد. برای کشف روند الگو درجهت طبقه بندی شاخص های تاب آوری در برابر سیل، از آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل و آزمون فریدمن استفاده شده است. جامعه مطالعاتی در سطح 2 محله موجود مصوب مورد خطر سیل با روش نمونه گیری تصادفی ساده 384 نفر از سرپرستان خانوار ساکن این محلات برگزیده و پرسشنامه استاندارد بین آن ها توزیع شد. در ادامه نیز برای بررسی وضعیت اثرات تاب آوری سیل در محلات موردمطالعه، از تحلیل رگرسیون و شاخص های درمانی، بیمارستانی، راه شریانی، آتش نشانی و نوع ساخت وساز استفاده و همچنین برای وزن دهی به شاخص های موردمطالعه و داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی ابزار Weights Manager موجود در نرم افزار Geoda و محیط نرم افزار ArcGis استفاده شد. نتایج نشان می دهد که قسمت های قابل توجهی از این بافت دو محله مصوب سیل خیز در شهر ایذه در بازه های تاب آوری خیلی ضعیف و ضعیف قرار دارند. نتایج تحلیلی محلات مصوب نشان می دهد دسترسی به مراکز آتش نشانی و مدیریت بحران، مراکزی درمانی و بیمارستانی و همچنین نحوه قرارگیری بافت شهر ایذه و به ویژه محلات اکبرآباد و بهشت آباد نیازمند بازنگری در اولویت های بررسی است.
تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز، مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر همگام با رشد سریع شهرنشینی، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهرداری تهران است. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و مشاهدات میدانی است. ابتدا با استفاده از داده های جرائم سرقت به کمک نرم افزار ArcGIS از طریق اکستنشن تخمین تراکم کرنل، کانون های جرم خیز مشخص گردید، سپس از بین جامعه آماری 400 پرسشنامه به شیوه تصادفی در کانون های جرم خیز تکمیل گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متوسط میانگین رضایتمندی ساکنین در ابعاد اجتماعی- فرهنگی 63/2، اقتصادی 98/1، امنیت 56/2، دسترسی به مراکز خرید روزانه 86/2، دسترسی به مراکز تفریحی 65/2، دسترسی به مراکز آموزشی 43/2، زیست محیطی 33/2، زیرساخت های شهری 83/2، مسکن 37/2، حمل ونقل و ترافیک 58/2 و حکمروایی شهری 24/2 در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین برای بررسی ضرایب همبستگی ابعاد کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری از همبستگی پیرسون استفاد شد. این آزمون نشان داد که ابعاد یازده گانه کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری رابطه ی مستقیم و معناداری دارد، یعنی با افزایش هر یک از ابعاد کیفیت زندگی بر میزان کل کیفیت زندگی شهری نیز افزوده می شود. در نهایت نتایج نشان داد که مطلوبیت کیفیت زندگی شهری در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهر تهران با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفه ها خیلی ضعیف بوده است، بنابراین این بخش از شهر تهران از کیفیت زندگی پایینی برخوردار است.
اثر تصویر و شخصیت برند شهری و تأثیر آن ها بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیرات تصویر و شخصیت مقصد بر نگرش و قصد انتخاب مقصد گردشگری پرداخته است. ازآنجاکه مهم ترین هدف در صنعت گردشگری جذب هرچه بیشتر گردشگران برای دیدن کشور، منطقه یا محل ی خ اص است، بنابراین باید مؤلفه های مؤثر در جذب گردشگران به خوبی شناسایی شوند. ازجمله مهم ترین این مؤلفه ها، می توان به تصویر و شخصیت مقصد اشاره کرد که بازاریابان صنعت گردشگری از طریق ترکیب این دو با مفهوم برند در پی تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر نگرش گردشگران هستند، تا بدین وسیله بر قصد رفتاری آن ها اثر گذاشته و گردشگران را به بازدید مجدد از مقصد ترغیب کنند. جامعه آماری این پژوهش متشکل از گردشگران داخلی شهر تهران است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار آموس و SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات تحقیق و روابط بین متغیرهای تحقیق (تصویر مقصد، شخصیت مقصد، نگرش و قصد رفتاری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تصویر مقصد بر شخصیت مقصد و نگرش به مقصد اثر مثبت دارد. همچنین، یافته های پژوهش اثر شخصیت مقصد بر تصویر مقصد و نگرش به مقصد را نیز تائید کرد و درنهایت اینکه تأثیر نگرش به مقصد بر قصد رفتاری و انتخاب مقصد گردشگری نیز مورد تائید قرار گرفت.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
سنجش کمی قابلیت برنامه ریزی محور های پیاده در بافت مرکزی همدان (نمونه موردی: خیابان های اکباتان، شهدا، تختی و بوعلی)
حوزههای تخصصی:
پدیده خودروگرایی یا شهرهای وابسته به خودرو، چالشی است که امروزه در جوامع شهری نمود بیشتری پیدا کرده است. بهبود استانداردهای زندگی و تمایل به رفاه فردی، زمینه ساز پدیده خودرو گرایی است. این امر در کنار فقدان زیرساخت های لازم حمل و نقل و گزینه های حمل و نقل عمومی در کشورهای در حال توسعه، بیش از پیش رو به وخامت گذاشته و هزینه های بسیاری را از جمله، اتلاف منابع طبیعی، مخاطرات زیست محیطی و مشکلات سلامت شهروندان را در پی داشته است. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران که شهری شدن پیش از صنعتی شدن رخ داده است، پس از ورود اتومبیل، از همان ابتدا مسئله اولویت دادن سواره ها وجود داشته است. تجربیات پیاده راه سازی به ویژه در بافت های مرکزی شهرها نه تنها سیمای کالبدی مراکز شهری را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی را در ارتقای کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی مردم به وجود آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، از طریق مطالعه و تحلیل تجربیات داخلی و خارجی و همچنین با استناد به مطالعات و بررسی های میدانی، با هدف سنجش قابلیت جهت تبدیل به پیاده راه، به عنوان بستر کالبدی حیات مدنی، تعاملات اجتماعی و ساماندهی بافت مرکزی شهر همدان به رشته تحریر درآمده است. بر این اساس با استفاده از منابع اسنادی و تجربیات عملی، معیارها و شاخص های ارزیابی جهت تحلیل استخراج شده و پس از معرفی و شناخت محدوده و تحلیل آن با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به سنجش وضع موجود محورهای مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که محور بوعلی و اکباتان واجد بالاترین اولویت جهت تبدیل به پیاده راه می باشند .در نهایت در همین راستا اهداف ، راهبرد ها و سیاست ها استخراج و ارائه شده است.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
نقش مؤلفه های منظر حسی در کیفیت محورهای مجهز محلی مطالعه موردی: محور علیقلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر و فضاهای شهری افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های محسوس دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و شکل گیری خاطرات گردند. در گذشته کیفیت های ناشی از محرک های حسی مانند بوی نان تازه، ادویه و عطر، صدای سم اسب و چرخ گاری، صدای چکش مسگرها در محلات و بازارهای تاریخی به کالبد فضاهای شهری روح می بخشیدند. درحالی که منظر حسی در کالبد بی جان شهرهای امروزی متأثر از بوی دود و صدای بوق خودروها و مدرنیته شهری رنگ باخته است. از طرفی به دلیل تسلط و تفوق حس بینایی در فرایند ادراک، دریافت های ناشی از دیگر محرک های حسی همچون صداها، بوها، مزه ها و نمودهای حس زمان با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، کمتر مورد توجه برنامه ریزان و طراحان قرار می گیرند؛ در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول می باشد. این مقاله ضمن تبیین رویکرد منظر حسی، تأثیر مؤلفه های آن را بر کیفیت محورهای مجهز محلی مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق از نوع مطالعه موردی است که با راهبرد همبستگی انجام شده است. محور علیقلی آقا از جمله محورهای تاریخی و مراکز محله ای فعال در شهر اصفهان می باشد که از دیرباز به دلیل دارا بودن عناصری چون مادی، بازارچه، مسجد و حمام، محوری پویا و سرزنده، دارای کیفیت های فضایی و نسبتاً پاسخگو به نیازها و حواس مختلف ساکنان بوده؛ هرچند امروزه این کیفیت ها رو به افول هستند. در این مقاله پس از تبیین عناصر و کیفیت های منظر حسی، معیارهای ارزیابی کیفیت محورهای محلی با رویکرد منظر حسی در چهار سطح استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای سطح چهارم (شاخص ها)، پرسشنامه طبق طیف هفت گزینه ای لیکرت تنظیم گردید و با استفاده از تکنیک های مشاهده میدانی، نقشه برداری رفتاری، مطالعات حس گردی، صدا گردی، مصاحبه و عکسبرداری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی کیفیت مؤلفه ها در محور علیقلی آقا مورد برداشت، ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های منظر حسی و معیارهای کیفیت محور محلی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه های منظر حسی بر کیفیت های محور، اهمیت شاخص حس زمان بیش از دیگر شاخص ها می باشد و پس از آن به ترتیب مناظر بساوایی، بویایی، چشایی، صوتی و منظر بصری قرار دارند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کاربری های آموزشی با استفاده از مدل ردپای اکولوژیکی مطالعه موردی: دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
77 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهایی که با دقت بالا اثرات زیست محیطی کاربری های شهری را ارزیابی می کند و تأثیرات فعالیت های انسانی را بر محیط زیست اندازه گیری می کند، مدل ردپای اکولوژیکی (Ecological Footprint) است. این مدل مقدار بار وارد شده از سوی یک کاربری مشخص بر محیط زیست را برآورد کرده و سطح زمین موردنیاز برای ارائه خدمات پایدار به جمعیت استفاده کننده از آن کاربری را نیز تعیین می کند. امروزه کاربرد این مدل در مطالعات شهری و منطقه ای فراگیر شده و به همین خاطر در این تحقیق با استفاده از روش مؤلفه ای (یکی از دو روش محاسبه ردپای اکولوژیکی) و با اندازه گیری داده های واقعی، پنج شاخص تأثیرگذار بر محیط زیست (از جمله گاز طبیعی، برق، آب، غذا و زباله)، اثرات زیست محیطی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 2015-2014 ارزیابی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی یاد شده برابر با 56/0 - است که نشانگر عملکرد ناپایدار است. مقدار ردپای اکولوژیکی دانشگاه کردستان برابر 16 هزار و 675 هکتار جهانی است، بدین معنی که برای جبران مقدار منابع طبیعی مصرف شده و زباله های ناشی از آن به زمینی برابر با 165 برابر وسعت دانشگاه کردستان نیاز است. همچنین شاخص های انرژی (گاز طبیعی و برق) و آب با 03/72 و 97/0 درصد کل ردپای اکولوژیکی به ترتیب بیشترین و کمترین اثر زیست محیطی را در این دانشگاه بر محیط پیرامون داشته است. بنابراین می بایست در این دانشگاه برنامه جامعی به منظور اصلاح الگوی مصرف و در نتیجه کاهش اثرات زیست محیطی این دانشگاه بر محیط پیرامونی ارائه گردد.
بررسی نقش و عملکرد شهر قورچی باشی به عنوان مدلی از UFRD در توسعه روستاهای پیرامون (مطالعه موردی: دهستان چهار چشمه)
حوزههای تخصصی:
شهر قورچی باشی در شهرستان خمین از روستاهایی بوده که در سال 1382 تبدیل به شهر شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش و عملکرد این شهر به عنوان یک مکان مرکزی جدید در توسعه روستاهای پیرامون آن انجام گرفته است. به این منظور 35 متغیر در قالب 6 عملکرد در نظر گرفته شده و با بهره گیری از روش تحلیل گراف به بررسی و مقایسه جریانات و روابط موجود در سطح منطقه در دو مقطع قبل و بعد از شهر شدن قورچی باشی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش گردآوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که شهر قورچی باشی نتوانسته آن گونه که راندینلی انتظار دارد، به عنوان یک مکان مرکزی نقش کلیدی در خدمات رسانی به نواحی پیرامون خود ایفا نماید و به تبع آن نتوانسته موجب کاهش وابستگی نواحی روستایی پیرامون به مرکز شهرستان گردد.
نقش الگوی فضایی و پوشش گیاهی فضاهای باز محلی بر میزان آسایش حرارتی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
15 - 26
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسان ها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف می تواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی شهر همدان با اقلیم سرد و کوهستانی تبیین و تحلیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسه فضاهای باز محلی بر آسایش حرارتی در فصل زمستان در این بافت شهری است. در این راستا نُه مرکز محله تاریخی در شهر همدان به عنوان بستر تحلیل پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از نرم افزار Envi-met، شبیه سازی و با ورود داده های اقلیمی و فضایی، تحلیل های مورد نظر انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در نظر گرفتن الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسی فضاهای باز به طور توأمان نقش مهمی در آسایش حرارتی در این اقلیم دارد. علاوه براین از میان متغیرهای محیطی آسایش حرارتی، سرعت باد بیشترین تأثیر را بر آسایش حرارتی در فصل زمستان داشته است. همچنین وجود پوشش های گیاهی برگ ریز ضمن آن که در تابستان با ایجاد سایه اندازی مناسب شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را برای کاربران فراهم می نماید، در زمستان هم مانع تابش نور خورشید بر فضاهای باز گشته ( ضمن آن که در این گونه اقلیم ها شاهد وزش بادهای سرد و کمبود رطوبت به خصوص در ایام زمستان هستیم)، وجود این نوع الگوها و درختان باعث جذب رطوبت از زمین و انعکاس آن به محیط های اطراف می گردد.
بررسی علل وقوع تخلفات ساختمانی در شهرهای ایران با تأکید بر نقش شهرداری مطالعه موردی: محدوده منطقه 3 شهریزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در دهه ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪیﺮیﺖ و برﻧﺎمه ریﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸ ﻌﺎع ﺧ ﻮد ﻗ ﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎخت وﺳﺎزﻫﺎی ﻏیﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشه دار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎیﻰ کﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔیﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍیﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته ها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سال های 95-1370 مربوط به ساخت وسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمده ترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامه های آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساخت وساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» می دانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
ارزیابی توزیع فضایی زیر ساخت های اولیه گردشگری با تأکید بر تحرک محورگردشگری_تاریخی در محدوده بافت تاریخی –فرهنگی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
گردشگری پدیده مهم قرن بیستم است که در چارچوب الگوهای فضایی خاصی عمل می کند. یکی از این الگوهای فضایی گردشگری شهری است. چگونگی پراکنش و توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری در شهر، موجب تقویت تحرک گردشگر در این الگوی فضایی می شود. به صورتی که تحرک گردشگری، نقشی اساسی در پیش بینی مسیر احتمالی تحرکات گردشگران، مدیریت و طراحی مقصد، برنامه ریزی سفر و بازاریابی جاذبه ها دارد. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی توزیع فضایی زیرساخت های اولیه با توجه به تحرک محور گردشگری تاریخی می باشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی-تحلیلی بر آن است که با استفاده از روش مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تحلیل تصمیم گیری چند معیارِ فازی FUZZY به تجزیه وتحلیل تحرک گردشگران در بافت تاریخی ارومیه پرداخته و اهمیت اثرات فضایی زیرساخت های گردشگری را جهت تقویت تحرک گردشگران، برجسته نماید. شاخص های کمی نشان دهنده وضعیت متعادل و مطلوب الگوی پراکنش زیرساخت ها در هسته تاریخی شهر می باشند، چراکه زیرساخت های گردشگری در محدوده خیابان امام که مرکز اصلی محور گردشگری-تاریخی شهر است، متمرکزشده اند. همچنین با استفاده از اطلاعات موجود می توان نتیجه گرفت که اماکن تاریخی، مراکز تجاری_ خدماتی و هتل ها، بیشترین تأثیر را در تحقق تحرک پذیری گردشگران در این محور داشته اند. طی این تحقیق، فرضیه پژوهش، مبنی بر توزیع مناسب و متوازن زیرساخت های گردشگری در بافت مرکزی شهر ارومیه، مورد اثبات و تأیید قرار می گیرد.
ارزیابی میزان تحقق سیاست های شهر سالم بر اساس نیازهای محلی و منطقه ای، نمونه موردی: استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان تحقق سیاست های شهر سالم براساس نیازهای محلی و منطقه ای در استان خراسان جنوبی اجرا گردید تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی بوده است داده های مورد نیاز از سرشماری های عمومی، نمونه گیری مرکز آمار و 300 خانوار نمونه از 11 شهرستان استان، گردآوری گردید. شاخص های بهداشتی، اجتماعی، سکونتی منطقه، در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل اطلاعات از SPSS و ArcView استفاده شد. نوآوری تحقیق در استفاده از شاخص های متنوع و اولویت دادن به شاخص های بهداشت و سلامت بوده است. نتایج نشان داد که خراسان جنوبی در شمار یکی از محروم ترین استان های کشور می باشد و امکانات اندک، در بخش های محدودی متمرکز شده و سایر مناطق در شرایط نامطلوبی به سر می برند. این مناطق علاوه بر آن که فقیرترین گروه های جمعیتی را در خود جای داده اند، اغلب با مناطق مرزی همجوار بوده و بیش تر در معرض آلودگی های ویروسی و میکروبی شایع در کشورهای افغانستان و پاکستان قرار دارند.
بررسی خطرپذیری ساختمان های حساس در شهر همدان با نگاه پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
به کارگیری ملاحظات پدافند غیرعامل در ساخت شهرها و فضاهای شهری، با توجه به پیشرفت فنّاوری و تأثیر آن در گسترش سلاح های کشتارجمعی در کاهش تلفات جنگ ها بیش ازپیش احساس می گردد. در این مقاله، ساختمان های حساس و مهم شهر همدان ازنظر به کارگیری اصول پدافند غیرعامل موردبررسی قرارگرفته اند که متغیرهای موردبررسی شامل وسعت و ارتفاع ساختمان ها، اهمیت سیاسی، نظامی، امدادرسانی و اجتماعی و فرهنگی ساختمان ها و موقعیت قرارگیری آن ها در شهر همدان و ساکنان این ساختمان ها است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده عمدتاً کتابخانه ای بوده و از مطالعات میدانی نیز بهره گرفته شده است. این مقاله ابتدا به شناسایی پهنه بندی خطر در قلمرو کشور و همچنین شناسایی ساختمان های حیاتی و حساس در شهر همدان پرداخته است؛ بدین طریق می توان اقدامات پیشگیرانه ای را قبل از وقوع جنگ ها برای کاهش خسارات مالی و جانی مهم ترین ساختمان های شهر، جایی که این تلفات از بقیه نقاط شهر بیشتر است را انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر عدم به کارگیری اصول پدافند غیرعامل در ساختمان های حیاتی و حساس شهر همدان است.
ارزیابی کیفیت طرح های توسعه و عمران شهرهای میانی و بزرگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
133 - 145
حوزههای تخصصی:
جایگاه و اهمیت طرح ها در برنامه ریزی و ارزیابی آنها در جهات مختلف، همچنان موضوعی داغ، مورد توجه و قلمروی چالش برانگیز در محافل علمی و حرفه ای است. یکی از رویکردهای رو به گسترش ارزیابی طرح ها، بررسی "کیفیت طرح ها" برای بررسی مطلوبیت طرح ها، کاربرد روش ها و تئوری های برنامه ریزی و نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به وضعیت آرمانی است. هدف اصلی این مطالعه نیز ارزیابی کیفیت طرح های توسعه شهری (طرح جامع) در ایران برای شناسایی و تحلیل نقاط قوت و ضعف درونی طرح ها در زمینه های یاد شده است. روش تحقیق، ترکیبی از رویکردهای پژوهشی تحلیلی و تبیینی است. بدین روی طرح ها براساس چارچوب نظری و مدل مفهومی طراحی شده کیفیت طرح های جامع شامل هفت مؤلفه پایه (مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، طرح و برنامه، اجرا، هماهنگی سازمانی، سازمان دهی و ارائه، روش برنامه ریزی) و سه مؤلفه پیشرو (مشارکت، نظارت و ارزیابی و توسعه پایدار) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این مطالعه، طرح های شهرهای میانی (29 طرح) و بزرگ (پنج طرح) در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، امتیاز کلی کیفیت طرح های جامع در هر دو گروه شهرهای میانی و بزرگ در حد متوسط (میانگین نمره 4.95 از 10) قرار دارد. از میان هفت مؤلفه پایه کیفیت طرح، مؤلفه های مبنای واقعی، تجزیه وتحلیل، سازمان دهی و ارائه، وضعیت مطلوبی داشته و مؤلفه های طرح و برنامه، هماهنگی سازمانی، اجرا و روش برنامه ریزی دارای وضعیت مطلوبی نیستند. مؤلفه های پیشرو توسعه پایدار نیز علی رغم نمره پایین، وضعیت مستعد و قابل پیشرفت دارند و مؤلفه های "مشارکت" و "نظارت و ارزیابی" به صورت عمومی در طرح ها مورد توجه قرار نمی گیرند. در بین طرح مورد بررسی طرح جامع شهر رشت و پس از آن چهار طرح مهاباد، بجنورد، آمل، سبزوار، کرمان و بیرجند به عنوان بهترین طرح ها شناسایی شدند و می توان از آنها به عنوان طرح های پیشرو یاد کرد. در بررسی همبستگی درونی اجزای طرح نیز مشخص شد، مؤلفه "طرح و برنامه" مهم ترین و تأثیرگذارترین مؤلفه کیفیت طرح است و آن را می توان به عنوان شاخص اصلی و نمایانگر کیفیت طرح های جامع برشمرد. همچنین بین کیفیت طرح های شهرهای بزرگ و شهرهای میانی تفاوت معنی داری وجود ندارد و طرح ها به صورت عمومی دارای وضعیت مشابه هم هستند. با این حال کیفیت طرح ها طی دو دهه گذشته افزایش یافته است.
تحلیل وضعیت و رابطه رضایت و حس تعلق مکانی در محله های شهری، مطالعه موردی: محله فردوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
149 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حس تعلق مکانی، از مفاهیمی است که در ارتباط انسان و محیط شهر شکل می گیرد. پایین بودن سطح کیفیت محیط شهر، ضعیف شدن پیوند های اجتماعی و کاهش میزان رضایت از مطلوبیت محیط در وضعیت و میزان حس تعلق به مکان تاثیر گذار است. هدف از این پژوهش تحلیل وضعیت و بررسی رابطه رضایت و حس تعلق مکانی در محله فردوان شهر اصفهان است. محله فردوان در نتیجه رشد شتابان شهر اصفهان در 6 دهه اخیر در بخش شمالی شهر اصفهان به صورت خودرو و غیررسمی شکل گرفته است. روش: از نظر روش شناسی براساس ماهیت هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت روش از نوع توصیفی_ موردی و تحلیلی است در گردآوری داده ها از روش میدانی به شکل پرسش نامه، و در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی چون آزمون های، رگرسیون، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون یک دنباله راست میانگین و یک دنباله چپ میانگین در نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد میزان رضایت از شاخص های دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین 2.11 و شاخص کیفیت محله با میانگین 2.02 در وضعیت نامناسبی و نامطلوبی در محله فردوان قرار دارند، هم چنین، وضعیت شاخص حس تعلق با میانگن 2.52 نیز در وضعیت نامناسب و نامطلوبی قرار دارد. با توجه به مقدار سطح معناداری تحلیل آزمون تی تک نمونه ای که کم تر از 0.05 شده است تفاوت میانگین ها با وضعیت مطلوب در شاخص های بررسی شده معنادار می باشد. تحلیل رابطه بین رضایت محله و تعلق مکانی در محله فردوان با مقدار 0.142 در مقدار کمینه و به شدت ضعیف بوده است. نتیجه گیری: تطبیق نتایج پژوهش با نظریه تعلق مکانی نیز نشان داد که پایین بودن میزان رضایت در محله نتواسته است در میزان حس تعلق مکانی در محله تاثیری داشته باشد.
ارزیابی اثرات پراکنده رویی در تغییر کاربری اراضی شهری مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
107 - 121
حوزههای تخصصی:
افزایش شتابان جمعیت، الگوهای مکانی نواحی شهری را به شیوه ای پیچیده تغییر داده و منجر به گسترش در نواحی روستایی و پراکنده رویی شهری در مناطق اطراف و به خصوص این مناطق شده است، در این میان شناخت چگونگی این رشد و توسعه کالبدی شهرها از ارزش بسیار فراوانی برخوردار است، تا در برنامه ریزی گسترش های آتی یا حتی درون بافتی استفاده مطلوب شود،. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی پراکنده رویی و تغییرات کاربری اراضی کلان شهر تهران در دوره های مختلف و تغییر کاربری نسبت به همدیگر می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و مراجعه به سازمان های مربوطه و مراکز پژوهشی پیرامون موضوع موردمطالعه می باشد. برای به دست آوردن نقشه میزان تخریب اراضی پوشش گیاهی از مدل های Fuzzy Artmap،Lcm، جدول متناوب و نرم افزارهای Idrisi Selva، ARC GIS 10.4 و Google Earth استفاده شده و جهت سنجش پیش بینی گسترش آتی شهر مدل CA- Markov بکار رفته است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان می دهد تغییر کاربری طبیعی به کاربری های ساخته شده روند رو به گسترشی داشته، به طوری که این اراضی در سال 1353 از 9 درصد به 54 درصد در سال 1397 افزایش یافته است و با توجه پیش بینی در سال 1410، اراضی ساخته شده به 62 درصد از کل مساحت می رسد، که شدت بحران زیست محیطی نشان را می دهد همچنین کاربری بایر با 71 درصد و پوشش گیاهی با 28 درصد بیشترین کاهش را به سمت کاربری ساخته شده داشتند و بیشترین درصد تغییرات را در زمین های مفید شهر تهران (اراضی آبی و اراضی پوشش گیاهی) می باشد، و اراضی دیگر با رشد منفی کندتری نسبت به این دو کاربری شاهد تغییر هستند که نشان از شدت بحران های زیست محیطی در آینده دارد.
مؤلفه های ارتقاء کیفیت فضای آموزشی از منظر کودکان بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان نسبت به آنچه در محیط زندگی خود می بینند هوشیارند. اغلب پژوهش گران معتقدند کودکی که تجربه مطلوبی در فضاهای آموزشی داشته باشد، فرایندهای شناختی و رفتاری متعاقب آن، موجب افزایش خلاقیت او شده و به تثبیت یادگیری او کمک می کند. امروزه مکان مناسبی برای آموزش کودکان به گونه ای که پاسخگوی نیازهای آنان باشد، وجود ندارد و اغلب مکان ها هم برای چنین منظوری احداث نگردیده و بر حسب ضرورت و اضطرار مورد استفاده کودکان هستند. هدف اساسی این پژوهش، دست یابی به مؤلفه های طراحی فضای آموزشی است که در آن کودک احساس یگانگی با فضا داشته باشد. پیداست این امر احساس خلاقیت کودک را برمی انگیزد و فعالیت و تحرک متناظر با آن در محیط بیشتر می شود. روش پژوهش در این مسیر با اتخاذ رویکرد کمی، استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است که بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری صورت گرفته است. مصاحبه عمیق در جامعه نمونه متشکل از ده نفر از کودکان 8 تا 10 سال انجام گرفته که مبنای آماری آن آزمون کفایت معنی گذاشته شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که در معماری فضای یادگیری کودکان، عواملی همچون تداعی کنندگی، تنوع پذیری، تحرک پذیری، انعطاف پذیری، فضای بینابین و شفافیت مهم ترین شاخص های ارتقاء کیفیت فضا از منظر مخاطبان کودک است.
ارزیابی و تحلیل، مؤلفه های استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقای عملکرد حرارتی مجتمع های مسکونی در آینده نزدیک، تبدیل به اصل مهمی در توسعه پایدار اقلیمی شهرها می شود؛ لذا این مطالعه باهدف بررسی مؤلفه ها و شاخص های هندسی استقرار کالبدی مؤثر بر عملکرد حرارتی، برای مرحله طراحی انجام پذیرفت. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی (توصیفی، تحلیلی و مشاهده ی میدانی) و کمی (داده های شبیه سازی انرژی) است. در تحلیل داده ها، از روش آماری؛ آزمون همبستگی، تحلیل واریانس، آزمون تفاوت میانگین و مقایسه با مدل مرجع بهره گرفته شده است. متغیر مستقل؛ مؤلفه های استقرار کالبدی (جهت قرارگیری، هم نشینی توده-فضا و ارتفاع) و متغیر وابسته (میزان مصرف انرژی سالانه) است. با شناسایی 4 گونه اصلی و زیرگونه های آن ها، درنهایت 15 گونه ی مجتمع های مسکونی در شهر همدان شبیه سازی انرژی انجام پذیرفت. یافته ها نشان می دهد که مؤلفه های استقرار کالبدی بر میزان مصرف انرژی به شدت تأثیرگذار است؛ به طوری که انتخاب جهت مناسب (شرقی – غربی) صرفه جویی مؤثری در اکثر الگوها بخصوص الگوی خطی دارد. تحلیل همبستگی بین شاخص های هندسی متأثر از شکل قرارگیری فرم توده -فضا و میزان مصرف انرژی، رابطه مستقیم و با شدت بسیار زیادی را نشان می دهد؛ بر این اساس، با مقایسه الگوها با مدل مرجع، الگوهای خطی با میانگین صرفه جویی انرژی 05/13% بهینه ترین و مجموعه الگوهای پراکنده با میانگین افزایش انرژی 86/5% ناکارآمدترین و الگوهای متمرکز و ترکیبی در میانه قرار دارد. تحلیل همبستگی بین متغیر ارتفاع (افزایش سطح هوای آزاد و H/W) و میزان مصرف انرژی نشان می دهد که؛ در 2 الگو از 6 الگوی موردمطالعه، افزایش مصرف و در 4 الگوی دیگر کاهش مصرف انرژی وجود دارد.