فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (مطالعه مورد: شهر ساری)، نوع گسترش شهر ساری و سپس ویژگی های نواحی حرارتی شهر را بررسی می کند و رابطه آن با تشکیل جزایر حرارتی شهری را شناسایی می کند . گسترش بی برنامه و روزافزون شهرها در طول نیم قرن گذشته، موجب پدید آمدن مشکلات محیط زیستی شده است. این مشکلات محیط زیستی می تواند کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه سلامت آن ها را به خطر بیندازد. یکی از این مشکلات پدیده جزایر حرارتی شهری می باشد. جزایر حرارتی شهری پدیده ای است که در آن دمای برخی مناطق بیشتر از سایر مناطق همجوار می گردد. این پدیده می تواند حاصل رشد پراکنده شهرها و همچنین رشد بی برنامه و عمودی برخی نواحی شهری باشد. جزایر حرارتی شهری در حوزه های مختلف می تواند پیامدهای منفی داشته باشد؛ اول موضوع سلامت انسان است که وجود جزایر حرارتی در شهرها موجب پدیده ی نبود آسایش دمایی آنها می شود همچنین موجب تشدید آلودگی هوا می شود، پدیده ای که در شهرهای ایران زیاد با آن درگیر هستیم. این تحقیق از نوع تحلیلی است، اما باید افزود که از نظر هدف کاربردی خواهد بود. در بعد کاربردی نیز می توان از نتایج در تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری استفاده کرد. برای این تحقیق از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. در این راستا ابتدا پس از تهیه تصاویر، نقشه دمایی شهر ساری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و نرم افزار GIS تهیه و سپس جزایر حرارتی استخراج می شود. به همین ترتیب نقشه پوشش گیاهی و اراضی تهیه و ضریب آنتروپی شانون و تراکم ساختمان و جمعیت محاسبه و با جزایر حرارتی شهری مقایسه خواهد شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شکل گیری جزایر حرارتی در شهر ساری وابسته به هر دو نوع رشد شهر می باشد و ایجاد نواحی حرارتی با نوع پوشش زمین، تراکم جمعیتی و ساختمانی رابطه معناداری دارد. همچنین اکثر نواحی حرارتی فعلی شهر ساری شامل نواحی می باشد که در دهه های گذشته به شهر اضافه شده اند. همچنین به منظور جلوگیری از شکل گیری نواحی حرارتی جدید و کنترل رشد نواحی حرارتی فعلی، با توجه به ویژگی های حرارتی هر ناحیه، پیشنهاداتی ارائه می گردد.
تحلیل و ارزیابی شهر شاد در شهر جدید فولادشهر در راستای پایداری محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
19 - 34
حوزههای تخصصی:
توجه به شادی و ابعاد آن نقش اساسی در مطلوبیت کیفیت محیطی محلات دارد که امروزه یکی از چالش های پیش روی شهرها به ویژه شهرهای جدید است. فولادشهر یکی از اولین شهرهای جدید در ایران است که در سال 1347 با تصویب طرح جامع و طرح تفصیلی آن آغاز به کارکرده است. این شهر طی دهه های اخیر با توسعه جدید و قدیمی دست خوش تغییرات بوده و محله هایی با سطح کیفی نامطلوب، با مشکلات و معضلات فراوانی همچون کمبود فضاهای عمومی، ناامنی، عدم زیبایی بصری، کمبود امکانات محله ای، آلودگی محیطی و... ایجادشده است که با شاخص های شهر شاد در تناقض بوده و از میزان شادی و نشاط شهر کاسته است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های شهر شاد در فولادشهر جهت شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. در این راستا جهت گردآوری اطلاعات و ارزیابی شاخص های شهر شاد از پرسشنامه استفاده شده و رتبه بندی محلات به کمک تحلیل تصمیم گیری چند معیاره TOPSIS انجام شده است. نتایج ارزیابی 19 محله فولادشهر بر اساس 4 بعد زیست محیطی، کالبدی- عملکردی، اجتماعی و اقتصادی و زیرمعیارهای آن نشان می دهد محله 2 A در رتبه اول و محله 7 C در رتبه 19 ام قرارگرفته اند که می توان عواملی همچون توسعه بدون برنامه فولادشهر و کم توجهی به فضاهای شهری در محلات جدید تأسیس شده، عدم توجه به هویت در محلات، عدم وجود کاربری های موردنیاز شهروندان، عدم توجه مدیران شهری به زیباسازی محلات، ایمنی پایین معابر، میزان درآمد پایین شهروندان، نبود شغل در شهر، نبود فضاهای تفریحی و... مؤثر در کاهش میزان شادی و نشاط شهروندان محلاتی که در رتبه های پایین قرار دارند، دانست. پیشنهاد ارائه شده جهت ارتقاء کیفیت شهر شاد برای دستیابی به پایداری محلات فولادشهر، تقویت زیرساخت ها و پتانسیل اقتصادی برای افزایش ظرفیت مالی خانوارها برای رفع نیازهای اساسی، ارتقای کیفیت فضاهای آبی، ایجاد تنوع فعالیت های اختیاری و اجتماعی و ایجاد زندگی فعال خیابانی با ایجاد فضاهای شاد با استفاده عناصر هویتی شهر، ایجاد زمینه مشارکت در امور مربوط به محل سکونت از طریق ایجاد شوراهای محله و عرصه های عمومی است.
تحلیلی بر انگیزه گردشگران و تأثیر عامل جنسیت و درآمد بر آن، مطالعه موردی؛ گردشگران نوروزی شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
13 - 22
حوزههای تخصصی:
توجه به دیدگاه ها و انگیزه های گردشگران برای سفر به یک مقصد، به عنوان یک ضرورت بازاریابی و برنامه ریزی توسعه گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است. تحت تأثیر انگیزه ها، گردشگران انتظارات متفاوتی از محصولات سفر دارند و نتایج آن در تعیین راهبردهای توسعه ای مقصد بسیار قابل توجه بوده و به برنامه ریزان و سیاست گذاران این شناخت را می دهد که مقصدهای عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. بر اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان محلات(که بر اساس نظریه لومسدن انجام گرفته) و با توجه به عوامل تأثیرگذار بر انگیزه های گردشگران، دو عامل جنسیت و درآمد در این مقاله مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 185 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با بهره گیری از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.در پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 83 درصد بسیار مناسب بوده است. نتایج تحلیلی حاصله بیانگر آن است که در انگیزه های گردشگران، تنها چهار عامل می توانند 1/58 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین نمایند و با لحاظ کردن سایر عامل ها این نسبت به بیش از 90 درصد هم می رسد؛ از این میان عامل آرامشی_ تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون فرضیات نیز حاکی از تفاوت معنادار درآمد بر گونه های انگیزشی گردشگران بوده است.
بررسی وضعیت اشتغال تعاونی محور زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت با تأکید بر شهر خلاق خوراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
125 - 145
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان اثرات مختلفی در فرایند رشد و توسعه جوامع به طور اعم و شهرها به طور اخص دارد. بنابراین شناسایی فرصت های اشتغال زایی با توجه به فرصت های احتمالی ازجمله وظایف برنامه ریزان و پژوهشگران به شمار می رود. شهر رشت یکی از شهرهای بسیار با اهمیت در شمال کشور ازجمله شهرهایی است که بخش قابل توجهی از آن را بافت های فرسوده شهری به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر این شهر به عنوان شهر خلاق خوراک شناسی از طرف یونسکو انتخاب شده است. ازاین رو به نظر می رسد فرصتی برای اشتغال زنان ساکن در بافت های فرسوده شهر رشت در بخش خوراک ایجادشده است. بر این اساس در این پژوهش سعی شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، موضوع اشتغال تعاونی محور زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت با تأکید بر شهر خلاق خوراک مطالعه شود. جامعه آماری پژوهش، زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت می باشد. جامعه نمونه با استفاده از روش کوکران، 384 نفر محاسبه شده است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و پیمایشی بوده و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های آماری دوجمله ای و فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان ساکن در بافت فرسوده شهر رشت تمایل بالایی برای فعالیت در تعاونی های خوراک دارند اما تنها 27 درصد آن ها شرایط لازم اجتماعی و اقتصادی را برای این کار دارند. از بانوانی که این شرایط را دارند نیز 66 درصد معادل 67 نفر امکان فعالیت در تعاونی خوراک شهر رشت را دارند. این تحلیل ها نشان دهنده تمایل بالای زنان برای فعالیت در بخش تعاونی خوراک و شکل گیری زمینه های اشتغال زنان در بافت های فرسوده شهر رشت است که با رفع موانع اقتصادی و همچنین آموزش به زنان می توان شاهد شکل گیری و توسعه تعاونی های موردنظر و اثرات مثبت آن ها بود.
نگرش پدیدارشناسانه به بررسی نقش مرز در مکان های طبیعی و مکان های انسان ساخت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی موضوع مرز در مکان های انسان ساخت و مکان های طبیعی و بررسی موضوع میان فرد با زیست - جهانش هست. با توجه به نقش کلیدی مرز در مکان ها ابتدا به شناخت این پدیده (مرز) و سپس به بررسی آن در مکان ها پرداخته شده، همچنین در پی آن کیفیت مکان های حاصل از وجود این پدیده موردبررسی قرار خواهد گرفت. شیوه پژوهش به طریق مطالعات و کتابخانه ای هست و با استناد به مطالعات موجود توسط پیشگامان رویکرد پدیدارشناسی، این پژوهش در خصوص مرز شکل گرفته است. تا از این طریق فرد به شناخت نسبی از مکان و جهان اطرافش نائل آمده و در مداخلات محیطی اش موفق تر بوده و مکان هایی ایجاد کند که حس مکان و هویت در آن ها حفظ شود. تا شاید این گونه در کنترل زیست - جهانش موفق تر بوده و از پیشرفت مکان های بی هویت و بدون حس مکان حاصل از معماری مدرن پیش گیری کند و مکان هایی را باکیفیت و هویت مشخص ایجاد نماید.
به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا در پژوهش های برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
چارچوب فرایند پژوهش برنامه ریزی برای به کارگیری روش نظریه مبنایی برساخت گرا، پیوستار عناصر هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و روش را چگونه تعریف می کند؟ این مقاله با هدف تمهید پایه منطقی برای کاربرد روش نظریه مبنایی برساخت گرا در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای به نگارش درآمده است. نظریه مبنایی با قرار گرفتن در چارچوب رهیافت اِمیک در پژوهش های برنامه ریزی، آن را از نقطه نظر مشارکت کننده توصیف کرده و دیدگاهی از این که مشارکت کنندگان چگونه آن را به مثابه امری واقعی و معنادار درک و قبول می کنند، تولید می کند. با تشخیص اهمیت داستان ها و روایت های عاملان درگیر در فرایندهای برنامه ریزی، رمزگشایی از ارزش های زیرکار و ادراکات مشترک در کاربست های برنامه ریزی ممکن می شود. در این روش رویکرد پژوهشگر صراحتاً مبتنی بر این فرض است که هر گونه تفسیر نظری، یک تصویر تفسیری از جهان مورد مطالعه را پیشنهاد می دهد نه یک تصویر دقیق از آن. در همین راستا، کاربست این روش مطابق با فرایند پیشنهادی چارمز توصیف و تحلیل شده است. داده های تحلیل عناصر ذهنی پژوهش شوندگان به واسطه روش مصاحبه های عمیق نیمه_ساختار یافته فراهم شده و پس از انجام مراحل پیش کدگذاری اعم از گردآوری داده ها و پیاده سازی آنها ، مرحله تحلیل داده ها و طیف های سه گانه کدگذاری( کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و کدگذاری نظری) تشریح شده اند. افزون بر آن، فرایندهای انگاشت پردازی نظریه مبنایی برساخت گرا با به کار بردن یادداشت نگاری و اشباع نظری نیز مورد تأکید قرار گرفته اند. شناخت این رویکرد در میان سایر رویکردهای نظریه مبنایی و فرایند متواتر قابل کاربرد آن در پژوهش های برنامه ریزی به واسطه روش توصیفی_تحلیلی برخاسته از مطالعات گسترده نظری و تجربه عملی به کارگیری این فرایند با روش پیمایشی بوده است.این مهم در انتظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ردیابی درک برنامه ریزان از برآمدهای برنامه ریزی، محیط برنامه ریزی و بستر اجتماعی و نیز با توجه به ماهیت مکان مند نظریه برنامه ریزی، در عمل آوری نظریه برنامه ریزی محتوایی و میانی مرتبط با موقعیت خاص قابلیت کاربرد دارد.
طراحی مدل جامع نگر در مطالعه پدیده افتراق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
79 - 91
حوزههای تخصصی:
جدایی اجتماعی_فضایی در شهرها(یا افتراق شهری)، پدیده ای چند بُعدی است که در فضا و زمان حادث می شود. این پدیده تنها به واسطه فضاهای تکه تکه شده یا تمایزات و اختلافات اجتماعی_اقتصادی مشخص نمی شود بلکه در بیشتر مواقع مرزهای تقسیم از برهم کنش جمیع موارد و تمایزات شکل می گیرند؛ اما تاکنون نگرش به این پدیده و مواجهه با آن به صورت جامع صورت نگرفته است. افتراق شهری به طور ابتدایی مسئله اجتماعی شناخته شده ای است اما به فضا به عنوان عاملی مؤثر در شکل گیری و گسترش آن توجه چندانی نشده است. به همین دلیل نیز برای رفع این پدیده، نام و نشانی از شیوه های تحلیلی توأمان فضایی و اجتماعی_اقتصادی دیده نمی شود. در مقاله حاضر با استفاده از شیوه خط سیر «توسعه نظریه» که مبتنی بر مرور ادبیات موضوع به منظور توسعه و تکامل نظریه های موجود است، مفهوم افتراق شهری، به گونه ای که شرح دهنده دقیق و همه جانبه ای از واقعیت بوده و از قابلیت بالای پیش بینی در اجرا برخوردار باشد، بسط داده شده است. در فرایند بسط مفهومی، این پدیده به دلیل حمل معانی فضایی نهفته، پدیده ای فضایی و اجتماعی_اقتصادی معرفی شده و با توجه به سهم هریک از ابعاد در ظهور افتراق شهری، مدل بررسی و مطالعه جامع نگر، مشتمل بر چهار بخش (محدوده های دارای ویژگی افتراق فضایی، محدوده های دارای ویژگی جداافتادگی (افتراق کامل)، محدوده های دارای افتراق اجتماعی_اقتصادی و محدوده های فاقد جدایی اجتماعی_فضایی(یا محدوده های یکپارچه)) طراحی و پیشنهاد شده است. به منظور آزمون مدل، محلات شهر اصفهان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سنجش وضعیت هر یک از 188 محله شهر و جایگاه آنها در مدل، حکایت از انطباق بالای نتایج با واقعیت و کارایی مدل در توصیف شرایط و جایگاه عرصه های شهری دارد. قرارگیری محلات محرومی مانند علیقلی آقا، زینبه، وحید، همت آباد، مارچین، جویباره، کوجان، بابوکان، شهشهان، اطشاران و قائمیه در محدوده افتراق کامل(جداافتادگی) و همچنین واقع شدن محلاتی مانند ملک، محدوده دانشگاه اصفهان، باغ نگار(آئینه خانه)، آبشار، سعادت آباد، هزار جریب، برازنده و شیخ اشراق (که از شرایط مطلوبی در هر دو بعد برخوردارند) در بخش فاقد افتراق مدل، گویای این واقعیت است. بر این اساس مدل جامع نگر پیشنهادی به واسطه ارائه تصویری واقعی از وضعیت افتراق محلات شهری می تواند به عنوان ابزاری در تصمیم سازی ها به کار رفته و با توجه به موقعیت قرارگیری محلات در هر یک از بخش های مدل، پایه ای برای تعریف اولویت ها و نوع اقدامات در برقراری توازن و برابری شهر به شمار آید.
ارزیابی و سنجش اقتصادی حوضه گرمسیری غرب کشور و پیش بینی اشتغال آن با مدل تغییر سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بخش های سه گانه اقتصادی در هر منطقه بیانگر پیشرفت و توسعه اقتصادی آن منطقه است. رشد و توسعه اقتصادی هر منطقه زمانی محقق می گردد که به هر بخش در جایگاه خود توجه شود. بنابراین تدوین یک برنامه اقتصادی مناسب برای اشتغال زایی و توسعه پایدار منطقه، مستلزم شناخت کافی از موقعیت و مزیت های اقتصادی آن منطقه می باشد. بر این اساس تحقیق حاضر قصد دارد تا با استفاده از مدل تغییر سهم به بررسی و تحلیل وضعیت اقتصادی حوضه گرمسیری غرب کشور در جهت تعیین نقش غالب اقتصادی و پیش بینی وضعیت آینده اشتغال حوضه به عنوان هدف اصلی تحقیق بپردازد. ضمن اینکه ورود و خروج نیروی شاغل را از طریق روش ضریب مکانی مورد برسی قرار می دهد. تحقیق حاضر از نظر نوع تحقیق جزء تحقیق های کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و ابزارهای مانند نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در مجموع در دوره 90-1385 بخش های صنعت و خدمات سهم خود را در مقابل بخش کشاورزی از دست داده اند. نقش غالب اقتصادی حوضه در این دوره با کشاورزی بوده است که در صورت ادامه چنین روندی با توجه به قابلیت های بالقوه حوضه در زمینه کشاورزی و به تبع آن صنعت (صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی)، می توان انتظار آن را داشت که مسئله اشتغال در حوضه و به تبع آن استان های کرمانشاه و ایلام با توجه به بالا بودن نرخ بیکاری برطرف گردد. این در حالیست که تحقق این امر مستلزم تدوین استراتژی ها و سیاست های توسعه ای مناسب در راستای سرمایه گذاری در فعالیت های پایه و اصلی حوضه گرمسیری است.
بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
سنجش شاخص های زیست پذیری در شهر های ایران (نمونه موردی: شهر بابل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر شهر ها با چالش های بسیاری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه می باشند. در پی رشد شهرنشینی، پیامد های زیان باری برای شهر ها به وجود آمده است. تداوم این گونه رشد جمعیت، شهرنشینی در شهر های امروز را با بحران های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی روبرو ساخته است. بنابراین ضرورت توجه به مقوله زیست پذیری در شهر های امروزی اهمیت فراوانی یافته است. هدف مورد مطالعه این پژوهش شناسایی و سنجش شاخص های زیست پذیری در شهر بابل است. روش بررسی: روش انجام تحقیق با توجه به ماهیت کار روش توصیفی - تحلیلی است و با توجه به همین روش به بررسی ارزیابی زیست پذیری شهر بابل پرداخته می شود. در این پژوهش از روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و انجام مصاحبه و مشاهدات می دانی و پرسشنامه نیز بهره گرفته می شود. پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 382 نفر از شهروندان بابل به طور مجزا بر اساس فرمول کوکران، تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS، از طریق تحلیل عاملی و آزمون t تک نمونه ای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. عرصه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شهر بابل می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که معیار های اقتصادی، اجتماعی و محیطی هر کدام با مقادیری متفاوت بر زیست پذیری شهر بابل اثرگذار می باشند و از آنجایی که زیست پذیری در شهر بابل بر مبنای سه معیار کلی سنجیده شده است، می توان ادعا کرد که شهر بابل فاصله زیادی با شاخص های زیست پذیری دارد. نتایج نشان داده است که زیست پذیری در بابل باید در بعد اقتصادی در اولویت قرار گیرد. بدین ترتیب که جهت زیست پذیرتر کردن شهر بابل ابتدا به مقوله اقتصاد توجه کرده و سپس به معیار های اجتماعی و زیست محیطی توجه شود .
رتبه بندی مناطق کلان شهر تهران بر اساس شاخص های زندگی سالمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
57-70
حوزههای تخصصی:
روند رو به افزایش جمعیت سالمندی در ایران و همراه بودن پدیده سالمندی با بروز اختلالات جسمی و روحی ضرورت تعیین کیفیت زندگی این قشر را افزایش داده است. کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری به لحاظ آسیب پذیری تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله شرایط محیط طبیعی و اجتماعی است، بنابراین همه مناطق کلان شهر تهران از نظر شرایط مناسب برای گذراندن دوره ی زندگی دوره ی زندگی سالمندی وضعیت متعادلی ندارند. از این رو این تحقیق به بررسی وضعیت مناطق کلان شهر تهران بر اساس شاخص سلامت و « و » رفاهی- تفریحی « ،» اجتماعی- فرهنگی « های زندگی سالمندی پرداخته است. شاخص های اصلیا ین تحقیق در ابعاد می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارها اکسل و )سیستم اطلاعات جغرافیایی( و نیز از مدل تاپسیس 3 جهت رتبه » حمل ونقل 2گانه شهر تهران در 5 طیف )کاملاً بندی مناطق 2گا2نه استفاده شده است. نتایج این پژوهش به صورت رتبه بندی مناطق 2 مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب، کاملاً نامناسب( ارائه گردیده است. نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که منطقه ی دو، رتبه ی اول برای زندگی سالمندی و منطقه 17 رتبه آخر در بین مناطق 22 گانه شهر تهران را داراست.ن تایج حاصل از این تحقیق نشان داد که باید به وضعیت سالمندان توجه بیشتری شود، خصوصاً آن دسته از سالمندان که در شرق )مناطق 8 و 13 ( و جنوب تهران )مناطق 10،17 و 19 ( ساکن هستند.
تحلیل نقش جنسیت در الگوی رفت و آمد شهری مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها به دلایلی از جمله ساختار مکانی، روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فضایی به سرعت در حال تغییر و تحول اند. این موضوع بیانگر توجه اساسی به نگرش های جدید در مدیریت شهری است. از سویی فضاهای شهری به عنوان تجلیگاه کالبدی شهر باید بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازند و از دگر سو شرایطی را ایجاد کنند تا همه استفاده کنندگان و شهروندان (اعم از مرد و زن) به گونه ای عادلانه از فضا بهره جویند. در همین راستا هدف پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار یا الگوی سفر زنان در سطح شهر زنجان است. روش مطالعه توصیفی_تحلیلی و دارای ماهیتی کاربردی است. جامعه آماری تحقیق زنان 50- 15 ساله شهر و حجم نمونه 383 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی اطلاعات برداشت شده است. پردازش داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون کروسکال_والیس، تحلیل واریانس صورت گرفته است. به منظور آزمون پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اطلاعات مستخرج از پرسشنامه نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین مالکیت خودرو، اشتغال، ساختار خانوار و رفتار سفر است. نتایج نشان می دهد، ضریب بالای مالکیت اتومبیل شخصی سبب تحرک بیشتر زنان شاغل در سطح شهر شده است. در این میان زنان دارای فرزند بیش از مردان در طول روز رانندگی می کنند و به منظور انجام امور روزانه وابستگی بیشتری به اتومبیل شخصی دارند؛ چرا که حمل ونقل عمومی نتوانسته پاسخگوی نیازهای جابه جایی و دسترسی سریع زنان در جامعه شهری باشد.
بررسی میزان تاثیرگذاری عوامل محیطی بر افزایش فعالیت دختران و پسران نوجوان در فضاهای شهری مطالعه موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
17 - 27
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا بر فعالیت گروه سنی نوجوان، به عنوان یکی از گروه های از قلم افتاده در مطالعات شهری کشورمان، در فضاهای شهری مورد علاقه شان تمرکز شود. زیرا این گروه سنی از یک سو به صورت بالقوه بخش بسیار مهمی از استفاده کنندگان از فضاهای شهری به حساب می آیند و از سوی دیگر برای رشد به عنوان فردی با هویت جمعی، نیازمند حضور در فضاهای شهری، تجربه تنوعی از نقش های اجتماعی و محک زدن توانایی های خود در این بستر هستند. در همین راستا خیابان آزادی، مرکز محله رجایی شهر کرج به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و نظرات 250 نفر از نوجوانان 12 تا 19 ساله درباره میزان فعالیت و سطح رضایت آنها از کیفیت های محیطی در این خیابان، از طریق پرسشنامه بررسی شده است. داده ها نیز به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t مستقل و رگرسیون چندمتغیره) تحلیل شده اند. نتایج این بررسی حاکی از مراجعه 85درصد از نوجوانان به صورت هفتگی یا روزانه به خیابان بوده که غالباً در ساعات عصر، همراه با دوستانشان و به منظور تماشای مغازه ها، نشستن در پارک و تماشای مردم صورت می گیرد. بیشترین تا کمترین سطح رضایت نوجوانان از مؤلفه های کیفیت محیطی خیابان نیز به ترتیب مربوط به امنیت، دسترسی، جذابیت، راحتی و آسایش است که به جز جذابیت، در رابطه با رضایت از سایر مؤلفه ها، بین دختران و پسران تفاوت معنی داری به دست آمده است. نتایج مدل رگرسیونی نیز نمایانگر قابلیت پیش بینی 43درصد از فعالیت پسران و 75درصد از فعالیت دختران به وسیله مؤلفه های کیفیت محیطی بوده که برای پسران، جذابیت و راحتی خیابان و برای دختران، جذابیت، امنیت، راحتی و آسایش خیابان از اهمیت و تأثیرگذاری قابل توجهی برخوردارند.
ارزیابی تناسب اراضی میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا با استفاده ترکیبی از AHP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
69 - 80
حوزههای تخصصی:
زمین مهم ترین عامل توسعه و گسترش فیزیکی شهرها می باشد؛ و مقوله مدیریت زمین در حال حاضر به یکی از مهم ترین بحث ها و دغدغه های دولت های محلی تبدیل گردیده است. همچنین رشد و توسعه پراکنده شهرها، موجب تخریب محیط زیست و منابع طبیعی پیرامون شهرها شده است. در این بین، بر اثر تصمیم گیری های نامناسب و شتاب زده، برخی از ظرفیت های اراضی درونی و میان بافتی شهرها برای توسعه و یا توسعه مجدد، از سوی مدیران شهری نادیده گرفته شده است. از این رو هدف از این تحقیق، تشخیص و شناسایی اراضی مناسب میان بافتی شهر گرگان برای توسعه میان افزا و مجدد می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی_ تحلیلی است. بدین منظور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان یک مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، به منظور اولویت بندی، وزن دهی و تعیین نسبت پایندگی معیارها و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری نیرومند در تصمیم گیری و مدیریت محیط، برای تولید، پردازش و همپوشانی لایه ها استفاده گردید. طی این فرآیند، 14 معیار و شاخصِ تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لغزش، حریم گسل، حریم رودخانه، کاربری اراضی شهری، دانه بندی قطعات، تعداد طبقات ساختمان ها، تراکم واحد مسکونی، منطقه بندی ساختمانی، تراکم جمعیت، قیمت اراضی و بافت فرسوده، در قالب شاخص های طبیعی، کالبدی و اجتماعی شناسایی، تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. در پایان با تولید نقشه نهایی، با جمع معیارها و زیرمعیارهای (لایه های) وزن دار به وسیله عملیاتِ ریاضی و همپوشانیِ موزون در محیط نرم افزار ArcGIS، اراضی سازگار و مناسب برای توسعه درونی شهر گرگان، به منظور پاسخ به تقاضای شهروندان برای زمین و مسکن، تعیین گردید. نقشه نهایی بیانگر آن است که، بیشترین اراضی میان بافتی سازگار و مناسب برای توسعه مجدد و میان افزا، در بافت شمال شرقی و شمال و کم ترین سازگاری و تناسب اراضی در بافت جنوب غربی، جنوب و حریم رودخانه ها قرار گرفته اند.
تحلیلی بر اولویت های اجرایی در ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 57
حوزههای تخصصی:
شهر یزد پتانسیل های بسیاری در زمینه گردشگری دارد. اما شواهد حاکی از آن است که استقبال گردشگران داخلی و خارجی از جاذبه های گردشگری شهر مذکور به خوبی صورت نمی گیرد. مسئله اصلی این است که برای جذب گردشگر باید کیفیت فضاهای گردشگری ارتقاء یابد. لذا این پژوهش باهدف اصلی شناسایی اولویت های اجرایی در راستای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد انجام می شود. برای رسیدن به این هدف، 15 جاذبه گردشگری به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس 34 شاخص در پنج بعد (عملکردی، ادراکی، زیرساختی، محیطی و مدیریتی) با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مدل AHP و تحلیل های دوبعدی، اولویت های اجرایی مشخص شدند. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد بود. بر اساس فرمول کوکران بیشترین تعداد پرسشنامه (400 پرسشنامه) میان گردشگران داخلی و خارجی در فضاهای گردشگری موردمطالعه توزیع شد. درنهایت تعداد 390 پرسشنامه بدون خطا جمع آوری و تحلیل شد. همچنین در بخش دیگری از پرسشنامه ها، وزن نسبی شاخص ها با استفاده از مدل AHP تعیین شد. درنهایت با تلفیق نتایج دو پرسشنامه، شاخص های پژوهش از دو بعد (درجه اهمیت در شرایط فعلی و وزن نسبی) تحلیل شدند. اولویت های اجرایی در پژوهش، به صورت شاخص هایی تعریف شده اند که در شرایط فعلی وضعیت مناسبی ندارند و درعین حال از وزن نسبی بالایی برخوردار هستند. نتایج نشان داد کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد، با نمره میانگین 85/2 پایین تر از حد متوسط است. از مجموع 34 شاخص موردمطالعه، 19 شاخص نمره کمتر از حد متوسط را کسب کرده اند. نتایج تحلیل دوبعدی نشان داد که 12 شاخص همچون شاخص های جذابیت فضا، فعالیت های متنوع، مراکز پذیرایی، قابلیت دسترسی به فضا، امکان توقف اتومبیل، جذابیت و تنوع کالبدی، آسایش اقلیمی، فاصله از هتل و اقامتگاه ها، تبلیغات و معرفی فضاها، نیروی انسانی آموزش دیده، کیفیت علائم راهنمایی و کنترل بر قیمت اجناس، اولویت های اجرایی برای ارتقاء کیفیت فضاهای گردشگری شهر یزد هستند.
مفهوم «روش تحقیق» در ادبیات روان شناسی محیطی (مروری تحلیلی بر روش های تحقیق در دانش روان شناسی محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
137-154
حوزههای تخصصی:
روان شناسی محیط، دانشی تجربی است؛ بنیان این رشته بر پژوهش استوار است که طی آن فرضیه ها از راه مشاهدات تجربی مورد آزمون قرار می گیرند. مطالعات پژوهشی در باب روان شناسی محیط، از پرسش های پژوهشی متنوع سرمشق می گیرند. بررسی و تحلیل ادبیات موضوع و پیشینه مطالعات در حوزه روان شناسی محیطی در کشورمان، بیان کننده این موضوع بود که نیاز به پژوهش جامع در زمینه معرفی و تحلیل طرح ها و روش های اصلی پژوهش در این حوزه احساس می شود. لذا در پژوهش حاضر، «روش تحقیق» مورد استفاده در مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات نیز مبتنی بر روش شناسی تحلیلی- تبیینی به بررسی، تحلیل و تبیین متون تخصصی روان شناسی محیطی در گرایش روش های تحقیق و پژوهش، در بستر مطالعات کتابخانه ای می پردازد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل متون تخصصی، سه نوع عمده طرح های پژوهشی حوزه روان شناسی محیطی تحت عنوان «مطالعات تجربی (آزمایشگاهی)، نیمه تجربی (شبه آزمایشگاهی)، همبستگی» بیان می شوند و روش های جامع پژوهش در روان شناسی محیطی، شامل پژوهش های «پرسش نامه ای»، «تجربه های آزمایشگاهی»، «مطالعات شبیه سازی شده»، «مطالعات میدانی» و «نمونه های موردی» هستند.
بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری، نمونه موردی: خیابان عاشوری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل کاربری های مزاحم شهری در محدوده خیابان عاشوری با طول حدود 2100 متر، واقع در منطقه یک شهر بوشهر انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی – توسعه ای می باشد و روش آن توصیفی- تحلیلی و برداشت به صورت میدانی و چک لیست مشاغل بود. در این پژوهش، ابتدا کلیه اصناف آلاینده و مزاحم تقسیم بندی، سپس نوع آلایندگی و مزاحمت های آن تعیین و سپس ارزیابی های کمی و کیفی مربوط به آن ها انجام شده است. بررسی های کمی نشان داد که 28 نوع کاربری مزاحم و آلاینده شهری که تعداد آن ها بالغ بر 60 واحد فعال یود، در این خیابان وجود دارد. در تحلیل کیفی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS، تراکم کاربری های مزاحم و سپس سازگاری کاربری ها و همچنین مطلوبیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که کاربری ها از لحاظ سازگاری، در حد نسبتاً سازگار و در ماتریس مطلوبیت شرایط آن ها نسبتاً نامطلوب می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر وضعیت نامناسب کاربری ها می باشد؛ در این محدوده بایستی به توسعه درون بافتی اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک و باز توزیع فضایی- مکانی کاربری ها پرداخت.
تحلیل فضای کالبد شهری با تأکید بر کاربری های ناکارآمد ناحیه هشت شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امروزه با توجه به توسعه روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها، ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. حال با توجه به اینکه همه شهرها از کاربری های متفاوت تشکیل شده است، لذا باید تمام این کاربری ها از نظر الگوی استقرار مطابق با قوانین و اصول برنامه ریزی شهری باشند. در عمده شهرهای جهان، تهیه برنام های کاربری زمین شهری به منظور ایجاد تعادل و تعامل در توسعه بخش های مختلف شهر امری ضروری به حساب می آید. چگونگی مواجهه با این چالش های کاربری شهری بخش مهمی از برنامه ریزی توسعه فضایی را تشکیل می دهد. برخی از این چالش ها الزامات اعمال تغییراتی را در برنامه های مصوب، به ویژه در ارتباط با کاربری زمین مشخص می کنند. روش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل سازمان فضایی کالبدی با تأکید بر کاربری های ناکارآمد شهر در ناحیه هشت شهر کرمان می باشد. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. یافته ها: با توجه به شرایط ناحیه هشت شهری کرمان عمده ترین چالش های ناشی از کاربری های ناکارآمد به شرح زیر شناسایی شدند: بروز انواع آلودگی ها و آسیب رسانی بالقوه به سلامت انسان و محیط زیست، کاهش کیفیت کالبدی ناحیه و به وجود آمدن سیمای شهری نامطلوب در ناحیه، کاهش سرانه های ناحیه و عدم دستیابی به سرانه های استاندارد، کاهش امنیت و به وجود آمدن نا امنی و برخی از ناهنجاری های اجتماعی و رشد پراکنده و توسعه افقی شهر و عدم ایجاد توسعه درونزا در شهر کرمان می باشد نتایج: در محدوده ناحیه هشت شهری کرمان، درصد قابل توجهی کاربری های ناکارآمدی وجود دارد که در کنار چالش های اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی دارای قابلیت های زیادی هستند که م ی توانند مورد استفاده بهینه قرار گیرند از جمله، اراضی بایر و متروکه در این فضاها که از نظر سازگاری، مطلوبیت و وابستگی در سطح بسیار پایینی قرار دارند، می تواند بخش مهمی از نیاز به زمین ناشی از افزایش جمعیت در شهر را در طول زمان فراهم نماید و با توسعه درونزا در شهر از رشد افقی شهر کرمان که مشکلات عدیده ای را به وجود آورده است جلوگیری شود.
تبیین عوامل طراحانه موثر بر شکل گیری بستر زندگی شبانه در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: خیابان کاشانی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونی اند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهره گیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوب تر از زمان در زندگی شهری در این فضاها می تواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیت های روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیب کننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانی تر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های مدیریت شهری است را ارتقا می بخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را می طلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهره گیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویت بندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویت بندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمون های کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیک های ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبه های باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینه ساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دسته بندی می شوند. عوامل زمینه ساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت می شوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه می شوند.
ارزیابی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم
حوزههای تخصصی:
پیداکردن راهی برای مقاوم کردن جوامع و افراد برای مقابله با بلایای طبیعی، ضرورت تعریف و ارزیابی تاب آوری در حوزه سوانح طبیعی را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم بوده است. این پژوهش، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی مولفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر زلزله زده بم پرداخته است. با توجه به ناهمگن بودن جامعه و واحد های نمونه گیری، از روش نمونه گیری چند مرحله ای، استفاده شد. حجم نمونه در این تحقیق، با استفاده از فرمول کوکران، 330 خانوار تعیین شدهاست. جهت تجزبه و تحلیل داده ها، از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی از جمله تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی چندگانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که خانوارهای ساکن در شهر بم، از نظر مولفه های میزان دانش و مهارت در سطح نامطلوب و از حیث مولفه های آگاهی، نگرش و سرمایه اجتماعی در سطح مطلوبی قراردارند. در مجموع، بعد تاب آوری اجتماعی از سطح مطلوبی برخودار بوده است. از حیث وضعیت تاب آوری اقتصادی و مولفه های سه گانه آن شامل: میزان و شدت خسارت، توانایی جبران خسارت و بازگشت به شرایط شغلی و مالی مناسب، در وضعیت نسبتا بد و نامطلوبی قراردارند.