فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
75 - 88
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی در جهان شناخته می شود. چراکه علاوه بر ارتقاء ابعاد اقتصادی بر گسترش عدالت اجتماعی و تقویت هویت ملی نیز تأثیرگذار است. دراین بین گردشگری شهری یکی از گرایش های اساسی صنعت گردشگری است که به دلیل وجود جاذبه های تاریخی و فرهنگی متنوع و ارزشمند شهرها از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر باهدف تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 12 شهر تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری - تفسیری می باشد. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار (منطقه 12 شهر تهران) با استفاده ازنظرات خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی عوامل تعیین شناسایی شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی تفسیری- ساختاری ISM بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری در استان تهران تشکیل می دهند و از 18 نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که عامل های تدوین سیاست های کلی و منطقه ای روشن در حوزه گردشگری جهت جذب گردشگر، ارتقاء سطح فرهنگ مردم در راستای برخورد و پذیرش گردشگر، افزایش سطح امنیت عمومی جامعه از تأثیرگذارترین عوامل توسعه گردشگری پایدار در منطقه به حساب می آیند.
تبیین نقش نماهای شهری در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان (نمونه موردی: نماهای مسکونی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
217 - 232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نماهای مسکونی منتخب مسابقات معماری و تبیین نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان در بین شهروندان تهران می پردازد. هدف اصلی تحقیق، بررسی و شناسایی عناصر نما با تأکید بر معانی و ادراکات ذهنی شهروندان و نقش نما در ایجاد دلبستگی به مکان می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و جهت ارزیابی مؤلفه های تدوین شده در مدل مفهومی از ترکیب روش های پژوهش پیمایشی و روش توصیفی تحلیلی (تحلیل محتوا) استفاده شده است. نتایج تحلیل های کمی و کیفی نمایانگر آن است که نماهای ساختمانی را می توان در قالب ابعاد کالبدی (بتا:322/0)، ادراکی-احساسی (بتا: 284/0) و عملکردی- فعالیتی (بتا: 217/0) بررسی نمود. همچنین، عامل کالبدی با ضریب بتا 322/0 مهم ترین اثرگذاری را بر احساس دلبستگی به مکان ایفا می کند. مبتنی بر یافته های آزمون فریدمن مؤلفه های نوع مصالح با میانگین رتبه 98/16، رنگ نما با میانگین رتبه 88/16، هماهنگی با ابعاد بومی و زمینه ای 64/16، وجود سطوح پر و خالی 28/16 مهم ترین معیارهای کالبدی، تعامل با بنا با میانگین رتبه 63/16 و تناسب فرم و عملکرد 76/15 و مشارکت مردم 55/15 در مکان مهم ترین عوامل عملکردی- فعالیتی و خاطره انگیزی بنا با میانگین رتبه 60/16 و دلبستگی به بنا 28/16 و تجارب و انباشت ذهنی 13/15 دارای بالاترین میانگین رتبه در عامل ادراکی- احساسی در بین شهروندان مورد مطالعه می باشند.
بررسی تاثیر رنگ کلاس درس بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
۱۰۵-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتبی پنهان میان محیط های کالبدی، روان شناختی و رفتاری موجود است، این تسلسل برآمده از تکمیل نیازهای انسانی است که هرچه تکامل می یابد سبب می شود سلامت روان فرد و جامعه بیشتر تضمین گردد. اهمیت این موضوع در این امر مستتر است که فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی کودکان است، باعث رشد جسمی و ذهنی بیشتر و بهتر دانش آموزان می گردد. مدارس ابتدایی از مهم ترین مکان هایی هستند که کودکان در آن ها تأثیر پذیرفته و برای ورود به جامعه آماده می شوند. این مطالعه از نوع مداخله ای است. وضعیت سلامت روان دانش آموزان قبل از رنگ آمیزی از طریق پرسشنامه استاندارد SDQ اندازه گیری شده است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی_کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است.کلاس های درس کاملاً شبیه هم، به 5 رنگ آبی، زرد، سبز، صورتی و سفید رنگ آمیزی شده است. در پایان سال یعنی حدود شش ماه بعد دوباره وضعیت سلامت روان دانش آموزان کلاس های اول و دوم دبستان های مهر و معرفت (پسرانه و دخترانه) کرمان از طریق همان پرسشنامه اندازه گیری شده و از مقایسه جواب های پس آزمون با جواب های پیش آزمون نتایج ذیل حاصل گردیده است. رنگ های، آبی، سبز، صورتی، زرد و سفید به ترتیب بر سلامت
رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی مطالعه موردی: شهرهای مرزی بانه و سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
45 - 58
حوزههای تخصصی:
شواهد زیادی وجود دارد که با گذشت زمان، مرزهای سیاسی بخش عظیمی از کارکردشان را به عنوان مانع از دست داده و تعاملات و همکاری های میان مرزی به طور روزافزون از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند. در این حالت مرز به عنوان منطقه تماس، به فضایی کارکردی برای تبادلات و تعاملات اقتصادی_ اجتماعی فرامرزی تبدیل می شود و اثرات مثبت خود را در مناطق و شهرهای مجاور بر جای می گذارد. بنابراین این تحقیق با هدف تحلیل رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی بانه و سقز شکل گرفته است. بررسی این رابطه با استفاده از روش های کمی_ پیمایشی و از دیدگاه دو گروه شامل فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی انجام شده است. گفتنی است که برای وارد کردن بُعد زمان در مطالعه، در مرحله گردآوری اطلاعات میدانی براساس طرح پانل واپس نگر اقدام شد. براساس یافته های توصیفی تحقیق، کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه هم از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و هم از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی، متحول شده است. نتایج آزمون t تک نمونه ای نیز تأیید کننده همین مطلب است. در ادامه در بررسی متغیر وضعیت پیرامونی شهری، یافته های تحقیق حاکی از بهبود و ارتقای شاخص های وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی به ویژه از دیدگاه خبرگان و مسئولان محلی است. در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق و بررسی رابطه تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مورد مطالعه، یافته های تحلیلی تحقیق منتج از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ارتباط معناداری بین تحول کارکرد مرز با ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی مورد مطالعه وجود دارد. به طوری که ارتقای وضعیت پیرامونی شهرهای مرزی با تحول کارکرد مرز از دیدگاه فعالان تجارت میان مرزی و خبرگان و مسئولان محلی به ترتبب دارای 50 و 51 درصد همبستگی است. علاوه بر این با استفاده از رتبه بندی میانگین شاخص ها در آزمون فریدمن مشخص شد که از میان شاخص های سازنده تحول کارکرد مرز، توسعه زیرساخت های ارتباطی و کاهش فاصله اجتماعی_ فرهنگی با ساکنان آن سوی مرز مهمترین تأثیر را در تحول کارکرد مرز در منطقه مورد مطالعه داشته اند.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه 8 مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق 2 و 3 نیز پس از منطقه 8 در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق 5 و 6 و 7 نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
ارزیابی اثرات زیست محیطی به روش ماتریس لئوپولد (منطقه ویژه اقتصادی دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های بهره برداری از سرزمین، از جمله احداث مناطق ویژه و توسعه صنایع، مستلزم بررسی استعداد طبیعی سرزمین برای توسعه مورد نظر می باشد. در همین راستا انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی، از جمله روش های مطلوب جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار است. مطالعات ارزیابی اثرات بهداشت محیطی احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان، پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات با هدف بررسی آثار مثبت و منفی حاصل از احداث منطقه ویژه اقتصادی و ارائه راهکارهای مدیریتی کاهش اثرات سوء بهداشت محیطی با بهره گیری از روش ماتریس لئوپولد ایرانی با انجام تغییرات در آن انجام شده است. در این مطالعه ابتدا وضعیت موجود بهداشت محیط منطقه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با تعیین گزینه های ارزیابی با توجه به نوع آلاینده های پیش بینی شده جهت منطقه ویژه مذکور به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری، اثرات احداث منطقه ویژه اقتصادی دامغان بر مؤلفه های بهداشت محیطی در سه مولفه فیزیکی شیمیایی، بیولوژیکی . اقتصادی اجتماعی فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و دستاوردهای این مطالعه در دو گزینه عدم اجرا (اجرای پروژه بدون ملاحظات بهداشت محیطی) و گزینه اجرا (اجرای پروژه با اعمال روش های کاهش اثرات سوء) به تفکیک فاز ساختمانی و بهره برداری بررسی و ارائه گردیده است که برآیند اثرات در گزینه عدم اجرای پروژه ( 23 -) برآورد شده است و اجرای پروژه از لحاظ زیست محیطی مردود اعلام می گردد.
تحلیلی بر وضعیت پایداری محلات اسکان غیررسمی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ﺷﻬﺮی ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺮ اﯾﻦ اﺻﻞ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﻀﺎی ﯾﮏ ﺷﻬﺮ درون ﻣﺤﻠﻪ ﺷﮑﻞ می گیرد و بر پایه آن ﺗﺪاوم می یابد؛ ازاین رو، ﺗﻮسعه ﻣﺤﻠﻪ ای اﻗﺪاﻣﯽ ﮐﻠﯿﺪی درﺟﻬﺖ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺗﻮسعه ﭘﺎﯾﺪار ﻗﻠﻤﺪاد می شود. ازجمله مهم ترین بازتاب شهرنشینی معاصر، پیدایش و گسترش محلات آسیب پذیر (اسکان غیررسمی) در مرکز یا پیرامون شهرهاست که شهر اردبیل نیز در زمره این شهرها قرار می گیرد. در این شهر محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای در مقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ پایداری بسیارشکننده هستند . بااینکه ناپایداری به عنوان مشکل دیرینه و امر بدیهی در محلات اسکان غیررسمی است؛ اما مدیریت و بهبود وضعیت این محلات در یک برهه زمانی و به صورت هم زمان ممکن نیست؛ بدین منظور شناخت میزان شدت و ضعف ناپایداری به واسطه مقایسه تطبیقی و با تکیه بر مدل های مختلف تصمیم گیری بین مجموع محلات مزبور می تواند به عملکرد و تصمیم گیری بهتر مدیران شهری متناسب با اولویت مداخله در سطح این محلات به منظور توانمندسازی در راستای توسعه پایدار شهری کمک شایانی کند؛ از این رو ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، واکاوی و مقایسه تطبیقی وضعیت ناپایداری در محلات 15گانه اسکان غیررسمی شهر اردبیل با تأکیدبر معیارهای پایداری محله ای و اولویت بندی آن ها درجهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. داده های موردنیاز ازطریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل است. به منظور سنجش پایداری محلات مورد مطالعه، شاخص های مربوط با استفاده از روش آنتروپی، وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری، رتبه بندی شدند و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد و درنهایت برای بازنمایی بهتر با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه ها ترسیم شدند. براساس سنجه های به کاررفته و نتایج به دست آمده از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری به لحاظ معیارهای پایدار محله ای، محله «سلمان آباد» در رتبه نخست و محله «ایران آباد» با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر قرار گرفتند؛ بنابراین برنامه ریزی های توسعه محور متناسب با نقاط ضعف و قوّت و اولویت هر محله ضروری به نظر می رسد.
ارائه الگوی توسعه طبیعت گردی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری بر رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها مؤثر است. طبیعت گردی از شاخه های صنعت گردشگری است که درآمد حاصل از آن، فرصتی برای مناطق گردشگری به منظور حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی فراهم آورده است. طبیعت گردی در ایران با دارابودن شرایط اقلیمی و طبیعیِ کم نظیر و مناطق بسیار جذاب طبیعی، از ظرفیت بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. این پژوهش با هدف تعیین الگوی توسعه طبیعت گردی ایران صورت گرفته است. ابزار اصلی پژوهش، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با افراد متخصص در حیطه موضوع مورد مطالعه بود. با استفاده از نظریه داده بنیاد، عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدهای توسعه طبیعت گردی کشور ایران در شش مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که الگوی توسعه طبیعت گردی کشور ایران از این عوامل تشکیل شده است: مقوله های علّی (وجود جاذبه های طبیعت گردی، گسترش تقاضای طبیعت گردی تنوع فرهنگی، تنوع اقلیمی) که بر پدیده محوری، یعنی توسعه طبیعت گردی (بهره وری اقتصادی طبیعت گردی، توسعه متوازن مناطق شهری و روستایی، توسعه پایدار طبیعت گردی) تأثیر می گذارند؛ عوامل زمینه ای (مشارکت ذی نفعان گردشگری، حفاظت و نگهداری از منابع طبیعی، آموزش و پژوهش ویژه طبیعت گردی)؛ عوامل مداخله گر (ایمنی و امنیت مناطق طبیعی، سرمایه گذاری دولتی و بخش خصوصی، پشتیبانی حاکمیت از طبیعت گردی، تبلیغات منفی خارجی) که بر راهبردها اثرگذارند؛ راهبردها (ترویج فرهنگ طبیعت گردی، بهره برداری متوازن از مناطق طبیعت گردی، مدیریت یکپارچه بازاریابی طبیعت گردی، کارآمدسازی مدیریت طبیعت گردی، توسعه زیرساخت های طبیعت گردی، متنوع سازی فعالیت های طبیعت گردی با تمرکز بر ویژگی های محیطی) هستند؛ پیامدها (توسعه اجتماعی-فرهنگی، توسعه اقتصادی آسیب رسانی منابع طبیعی) که ناشی از به کارگیری راهبردهای توسعه طبیعت گردی هستند.
رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و میزان خسارات تصادفات درون شهری و برون شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توسعه یافتگی با میزان تصادفات برون شهری و درون شهری در استان های ایران پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و برای وزن دهی ۳۹ شاخص، از روش آنتروپی شانون و برای محاسبه توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شده است و با روش تحلیل خوشه ای در پنج خوشه رتبه بندی شده است. نتایج، نشان دهندة رابطه معکوس بین توسعه یافتگی و تعداد مصدومان و جان باختگان است. به گونه ای که استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ضریب ،(۰٫۴۷۳)، (۰٫۳۸۸) و (۰٫۳۰۷)، توسعه یافته ترین و به ترتیب با دارا بودن ۳۷۴۴۲۳، ۳۰۰۷۰۲ و ۲۱۸۹۸۲ نفر، مصدوم و متوفی بیشترین تلفات را دارند. به نظر می رسد، چنین رابطه ای در نتیجة عدم توازن بین این سطح از توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در استان های توسعه یافته ایران است که در صورت برقراری تعادل و توازن بین وضعیت توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در این استان ها این رابطه مستقیم خواهد بود.
تحلیلی بر شاخص های مؤثر بر احساس عدم امنیت در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: امنیت یکی از ارکان اساسی دست یابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. از جمله تبعات فضاهای فرسوده در شهرها، کاهش امنیت و مهم تر از آن کاهش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد، بررسی این فضاها و ارزیابی اثرات آنان بر احساس امنیت شهروندان ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در بافت محلات فرسوده شهر دوگنبدان می باشد. روش: نوع تحقیق، کاربردی و توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. حجم نمونه شهروندان بر اساس جدول کرجشس و مورگان 389 نفر بدست آمده است و برای جامعه کارمندان ادارات 120 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به شیوه پیمایشی بااستفاده از پرسش نامه جمع آوری و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی) با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از داده های بدست آمده از جامعه آماری کارمندان حاکی از نقش برجسته عامل مدیریت شهری که بالاترین میزان میانگین 4.54 را به خود اختصاص داده و کمترین میزان میانگین 4 و 4.20 که به ترتیب متعلق به ضعف عدالت اجتماعی و قوانین موجود در جامعه می باشند. همچنین اطلاعات بدست آمده از شهروندان در این منطقه حاکی از نقش مؤثر عامل ضعف عدالت اجتماعی دارای بالاترین میزان میانگین 4.14 و در رتبه بعدی نقاط کور و غیرقابل تردد با امتیاز 4.07 و کمترین میزان میانگین 3.45 که متعلق به قوانین موحود در جامعه می باشند. نتایج: مقایسه بین پژوهش های گذشته و پژوهش حاضر نشان می دهد که، از بین پژوهش های صورت گرفته درباره موضوع امنیت اجتماعی در فضاهای شهری، نتایج پژوهش کیانی و همکاران (1392) که تحلیل و اولویت بندی راهبردهای امنیت محیطی فضاهای شهر زابل می باشد هم راستا می باشد. بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل امنیت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به کارکرد فرهنگی اجتماعی (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه عملکردی / کارکردی مؤثر بر امنیت فضاهای شهری) فشردگی بافت با امتیاز نرمال شده 0.353 در هر خوشه می باشد.
تحلیلی بر فرایند تولید فضای شهری در ایران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
387 - 415
حوزههای تخصصی:
بین شهرنشینی و تولید فضا رابطه دیالکتیکی و چندمقیاس وجود دارد. از یک سو شهرنشینی سریع نه فقط فضای فیزیکی از جمله محیط ساخته شده کاربری اراضی و چشم اندازها را تغییر می دهد، بلکه فضای تخیلی و ذهنی و فضای تولیدشده کل فرایند شهرنشینی را نیز تغییر می دهد. هدف این مطالعه تحلیل فرایند تولید فضای شهری در دوره ایران مدرن است. شهر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، مهم ترین اقدامات شهرسازی، نیروهای تأثیرگذار، اهداف و نتایج اقدامات صورت گرفته در شهر تهران تجزیه وتحلیل شده است. روش تحقیق توصیفی- پس رویدادی بوده است. ابزار گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اهداف تغییر و تولید فضای جدید شهری متفاوت بوده و در سه دوره مهم اتفاق افتاده است. در دوره اول مهم ترین هدف از تغییر فضای شهری، کنترل فضا و درنهایت بسط سرمایه داری بوده است. دولت به شکل هوسمانیسم به دنبال تغییر فیزیکی و ذهنی فضا بوده است. در دوره دوم مهم ترین هدف در تولید فضای شهری، انباشت سرمایه بوده است که دولت و ارکان دیگر یعنی سرمایه و حکومت محلی، با کاهش موانع فضایی بسترهای لازم را برای انباشت سرمایه در شهر تهران فراهم آورده اند. دولت با تزریق پول های نفتی، با سرمایه گذاری در بخش صنعت مونتاژ و تا حدودی در زمین و مسکن و شهرداری نیز با تخریب فضاهای قدیمی و ایجاد خیابان ها، بزرگ راه ها و اتوبان ها در تلاش برای به رسیدن به این هدف بودند. در دوره سوم دولت با هدف کاهش هزینه ها، از تأمین بودجه شهرداری عقب نشینی و قانون خودکفایی شهرداری را تصویب کرد که شهر را در اختیار بورژوازی مستغلات و شهرداری گذاشت. توافق بین بورژوازی مستغلات و شهرداری سبب شد فضا برای مبادله و کسب سود ایجاد شود و شهرداری به صورت مستقیم و غیرمستقیم اقدام به حذف موانع فضایی برای انباشت بیشتر سرمایه و افزایش ارزش افزوده کند. درنهایت نیز بورژوازی مستغلات شهر تهران را به یک کالای ارزشمند حجیم تبدیل کرده است.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز همگانی با تأکید بر تقویت مناسبات اجتماعی در محله های شهری(مطالعه موردی: کوی قدس، زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز همگانی در محلات مسکونی شهرها، یکی از بسترهای شکل گیری تعاملات اجتماعی می باشد. از این رو، مشخصه های اقلیمی و هندسی فضا های باز شهری می بایست همسو و شکل گیری روابط اجتماعی در محلات شهری را تسهیل نمایند. این مقوله، به ویژه در محیط های گرم و خشک اهمیت دوچندان پیدا می کند. هدف این مقاله، بررسی آسایش حرارتی فضای باز شهری و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن در شکل گیری مناسبات اجتماعی در محله قدیمی قدس (کوی قدس) در شهر زاهدان است.روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تجربی- همبستگی می باشد. برای سنجش آسایش حرارتی فضای باز از شاخص های دمای معادل فیزیولوژیک و متوسط آراء پیش بینی شده بر پایه مدل ریمن و شاخص اقلیم حرارتی جهانی بر پایه مدل بیوکلیما استفاده شده است. سپس یک مدل ریاضی جدید بر اساس همبستگی متغیرهای محیطی و واکنش های شخصی در محیط نرم افزار متلب توسعه داده شده است. مطالعات میدانی شامل اندازه گیری پارامترهای هواشناسی، سنجش ادراک شهروندان و بررسی هندسه فضای باز شهری، بخش تکمیلی این پژوهش را شامل می گردد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که محدوده زمانی آسایش حرارتی فضای باز شهری در محله قدس زاهدان در ساعات بعدازظهر در فصل تابستان به فراوانی موجود است. میکرواقلیم عصرگاهی محله تابعی از کالبد آن بوده و پتانسیل بالقوه شکل گیری زمینه های تعاملات اجتماعی را دارا می باشد. مدل ریاضی پیشنهادی برآورد آسایش حرارتی در محیط های گرم و خشک بر مبنای همبستگی متغیرهای محیطی و احساس های واقعی افراد به خوبی قادر به بیان احساس های حرارتی واقعی از آسایش در فضای باز می باشد.نتایج: بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور توسعه و ترویج تعاملات اجتماعی محله می بایست، زیرساخت های فیزیکی همانند مبلمان فضای باز توسعه و نهادهای اجتماعی محله تقویت گردد. نتایج این اقدامات می تواند از آسیب های اجتماعی شهر بکاهد.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر مصرف آب به منظور جلوگیری از بحران آب شهری در مقیاس محلّه (مطالعه موردی: محله الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت و تغییر شرایط آب و هوایی بر منابع آب تأثیر می گذارد. دو راهبرد برنامه ریزی برای تأمین منابع آب شهری وجود دارد: نخست تأمین منابع تمیز و قابل اطمینان و دوم، مدیریت تقاضای آب. گزینه دوم به دنبال کاهش مصرف آب است. به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها دخیل نبوده اند. درحالی که نحوه ساخت شهرها به طور مستقیم بر استفاده و تامین آب تأثیر می گذارد. رو ش: هدف این مقاله شناخت رابطه بین شاخص های محیط شهری با چگونگی بهره مندی از آب در سطح محله برای ارتقاء حفاظت از آب شهری است، بر این اساس، 9 شاخص در این زمینه به عنوان عوامل شهرسازانه تأثیرگذار در میزان مدیریت مصرف آب شناسایی گردید، سپس متوسط مصرف آب در هر دسته استخراج شد. همچنین، داده های دسته بندی شده در گروه های مختلف بر حسب شاخص مورد نظر برای تحلیل آماری وارد نرم افزارSPSS گردید. در فرایند تحلیل از روش ANOVA و مقایسه چندگانه برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها و سپس آزمون فریدمن برای مشخص کردن میزان تأثیر شاخص ها بر محله الغدیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که به ترتیب شاخص های نسبت محیط بر مساحت و چرخش بلوک با بیشترین میزان تأثیر در مصرف آب و شاخص شکل، پیوستگی و مساحت توانسته اند کمترین میزان تأثیر در مصرف آب را در محله الغدیر داشته باشند. نتایج: نتایج نشان می دهد برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، سبب ارتقای حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیر گذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آنها و نیز توسعه فراگیر آنها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرهاست.
نقش حکمروایی خوب شهری در افزایش جذب گردشگر در شهر طالقان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد و نقش بالقوه ای در اقتصاد محلی و بومی دارد. جذب گردشگر و توسعه گردشگری در یک مکان منجر به ارزآوری، افزایش درآمد و توسعه اشتغال در آن مکان می شود. از سوی دیگر حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن همچون امنیت و مشارکت که در این پژوهش موردبررسی قرار گرفتند نقش بسزایی در فراهم آوری امکان افزایش گردشگری در این منطقه و شهرستان دارند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب در افزایش گردشگری در شهر طالقان است. پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی با استفاده از کتاب ها، مقالات و پرسشنامه انجام شده و درنهایت به وسیله نرم افزار تحلیلی آماری spss و شاخص های آمار توصیفی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ، رگرسیون و ... استفاده شده است تعداد جامعه آماری پژوهش384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد جذب گردشگر در یک منطقه جدا از وجود جاذبه ها و پتانسیل های توریستی نیازمند وجود تسهیلات و امکانات برای گردشگران نیز هست. زیرا گردشگران با توجه به ماهیت گردشگری و جدا از آن، به دنبال تفریح و گذران اوقات فراغت توأم با لذت نیز می باشند. مسئله ای که حکمروایی خوب شهری می تواند به خوبی آن را تأمین نماید. از سوی دیگر امنیت محیطی و افزایش آن و نیز مشارکت مردمی سهم زیادی در افزایش و جذب گردشگران به شهرستان طالقان به عنوان یک مقصد گردشگری دارد.
تحلیلی بر وضعیت تاب آوری محلات شهر سنندج (مطالعه موردی: محلات سرتپوله، شالمان و حاجی آباد)
حوزههای تخصصی:
سوانح و مخاطرات طبیعی به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری بر اجتماعات بشری تبدیل به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده اند، به همین منظور تقویت اجتماع ساکن در یک محیط نقشی تأثیرگذار در کاهش خطرات دارد و این مهم تنها از طریق آموزش، آمادگی و پذیرش شرایط پس از بحران، از سوی شهروندان به دست می آید. در این میان، تاب آوری، به عنوان رویکرد و روشی مناسب در جهت کاهش خطرات حاصل از بحران ها و مخاطرات، به عنوان رویکرد پژوهش حاضر انتخاب شده است. هدف اصلی این پژوهش پس از معرفی تاب آوری و تعیین سهم عوامل مؤثر بر تقویت آن، اندازه گیری میزان تاب آوری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی به منظور مقابله با اثرات سوانح طبیعی در شهر سنندج است. در همین ارتباط جامعه آماری این تحقیق خانوارهای ساکن در سه محله شهر سنندج است که با استفاده از سرشماری سال 1390، مصاحبه با مسئولان ذی ربط و توزیع پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران 383 خانوار به بررسی وضعیت این شاخص ها در محلات موردمطالعه پرداخته شده است. در تحلیل اطلاعات نیز از روش های کمی- پیمایشی استفاده گردیده است، با توجه به تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS و همچنین تحلیل شبکه ای ANP با استفاده از نرم افزار Super Decisions برای تعیین درجه اهمیت هرکدام از مؤلفه های تاب آوری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین تاب آوری موجود در محلات نمونه و سطح تاب آوری آن ها در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و با تغییر هر یک از آن ها، میزان تاب آوری خانوارها نیز تغییر می یابد. لذا با توجه به میزان تاب آوری به دست آمده در محدوده موردمطالعه شهر سنندج می توان گفت تاب آوری در این مناطق در سطح مناسبی قرار دارد. همچنین در بین آن ها محله حاجی آباد در مقایسه با محلات شالمان و سرتپوله از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
واکاوی نقش پروژه های محرک توسعه در تحقق سیاست های بازآفرینی (مورد مطالعه: محدوده ی مرکزی شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
196 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های نوین در توسعه شهری به طور عام و در بازآفرینی بافت های ناکارآمد و نابسامان به طور خاص، اجرای پروژه های محرک توسعه با هدف تسریع و تسهیل فرایند تحول در این بافت ها با بهره گیری از ظرفیت های محلی است. در این بین پروژه های محرک و توسعه بازآفرینی شهری مولدهایی هستند در جهت بازگرداندن رونق و توسعه به مناطق مورد نظر، تا چرخه فعالیتِ زنده و پویا را در این مناطق به راه اندازند. هدف این تحقیق بررسی نقش پروژه های محرک توسعه اجرا شده در دستیابی به اهداف و سیاست های بازآفرینی در ناحیه ی مرکزی شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت تحقیق، در رده تحقیقات کاربردی قرار دارد و از روش کیفی و کمی (آمیخته) به منظور گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کرده است. از نرم افزار MAXQDA برای تجزیه و تحلیل کیفی (استخراج شاخص ها) و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب ابعاد فرهنگی – اجتماعی با ارزش عددی (38/3)؛ اقتصادی با ارزش عددی (95/2)؛ کالبدی - فضایی با ارزش عددی (9/2)؛ زیست محیطی با ارزش عددی (35/2) و مدیریتی با ارزش عددی (02/2) بیشترین تاثیرگذاری پروژه های محرک توسعه را بر تحقق سیاست های بازآفرینی محدوده مرکزی شهر سنندج داشته اند. همچنین رضایت مندی ساکنان از اثرات پروژه های محرک توسعه بر تحقق اهداف بازآفرینی ارزیابی گردید، که در برخی ابعاد نگرشی مثبت و در برخی ابعاد نیز نگرشی ضعیف داشتند.
طیف بندی کمی آسیب پذیری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
393 - 409
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مدنظر برنامه ریزان شهری «برنامه ریزی ایمنی» شهرهاست که یکی از اساسی ترین پیش فرض های جامعه جهانی برای برنامه ریزی انسان محور محسوب می ِشود. تحلیل و کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی به حوزه مهم و گسترده ای در برنامه ریزی و مدیریت بحران تبدیل شده است. براساس ضرورت موضوع پژوهش حاضر با استفاده از آمار فضایی COPRAS، مدل سازی معادلات ساختاری و شبیه سازی بوت استرپ آسیب پذیری شهری در شهر یزد بررسی شد. پژوهش حاضر رویکرد توسعه ای-کاربردی دارد و ترکیبی از روش های پژوهش (کتابخانه ای، میدانی و توصیفی-تحلیلی) است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه های EQS، PLS، Grafer، Excel و GIS استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، در مجموعه متغیرهای ساختمانی از نظر مساحت در آسیب پذیری فیزیکی-کالبدی متغیر ساختمان هایی با مساحت زیر 100 تا 200 مترمربع هیچ گونه توزیع و پراکندگی ندارند. میانگین آن ها نیز بیانگر وضعیت آسیب پذیری این شاخص در شهر یزد است. در مجموعه متغیرهای نوع سکونت در آسیب پذیری اجتماعی، کمترین ضریب پراکندگی به متغیرهای سکونت گاه های گروهی مربوط است. همچنین نتایج وزن داده ها درباره مناطق با استفاده از شبیه سازی ضریب اطمینان 95 درصد است. همچنین نتایج تکنیک کوپراس در مناطق سه گانه شهر یزد به ترتیب 85/0، 0/0، و 87/0 درصد است که به ترتیب در رتبه دو، سه و یک آسیب پذیری قرار دارند.
تحلیل اثر مقیاس در برنامه ریزی ساختارهای سبز شهری با رویکرد ارزیابی سیمای سرزمین؛ مطالعه موردی: منطقه یک و سه کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
71 - 86
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر شناسایی مشکلات و شناخت الگوی کالبدی شهر و فرم شهری در مقیاس های مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین برنامه ریزی ساختار شهری مستلزم استفاده از داده مکان دار در مقیاس مناسب می باشد. انتخاب مقیاس بهینه و منطبق نمودن مطالعات بر اساس مقیاس مناسب یکی از اصولی است که می تواند نتایج مطالعات را تدقیق کرده و برای اجرا، کاربردی نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر مقیاس در مطالعات فضایی شهر و محیط زیست در مناطق یک و سه شهر تهران می باشد. رویکرد تحقیق حاضر بیان اثرات مقیاس در مطالعات سیمای سرزمین شهری با بهره گیری از الگوی اکولوژی سیمای سرزمین و ارزیابی تصاویر ماهواره در دو مقیاس میانی (landsat) و خرد (quick bird) می باشد. مقایسه نتایج حاصل از کمی سازی سیمای سرزمین در دو مقیاس خرد و میانی در مناطق یک و سه شهر تهران بیانگر اختلاف نتایج در مقیاس مطالعات می باشد. در مقیاس میانی 1747 لکه سبز ولی در مقیاس خرد 36516 لکه سبز قابل تفکیک بود که هر دو نتیجه قابل استفاده می باشد. به همین تناسب در اندازه لبه و تراکم لبه و همچنین شکل لکه ها در دو مقیاس مطالعه اختلاف وجود دارد. نتایج نشان داد ویژگی لکه های مقیاس خرد مناطق یک و سه شهر تهران به حالت طبیعی فضای سبز این مناطق نزدیک تر بوده و در برنامه ریزی های شهری و محلی کاربرد بیشتری دارد، ولی از نظم کمتری در لبه ها برخوردار می باشد که این نظم کمتر هیچ گونه ارتباطی با تخریب این گونه فضا ندارد. اهمیت نظم لکه ها در مطالعات منطقه ای موردتوجه بوده که در این سطح، مطالعات تصاویر مقیاس میانی توصیه می گردد. به طورکلی با جهت دهی مطالعات بر اساس اصول مقیاس می توان عدم قطعیت نتایج را به حداقل کاهش و فضای تصمیم گیری را بهبود بخشید.
تحلیلی بر پتانسیل های اقلیم گردشگری در شهرهای دامنه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناسب، منبع طبیعی و ثروت عظیم اقتصادی برای گردشگری است و عنصری است که جاذبه هایی را برای گردشگران فراهم می آورد و از این طریق موجب رضایتمندی و افزایش گردشگران می شود. همه عناصر اقلیمی در سلامتی، آسایش، تفریح مردم و جلب گردشگر نقش دارند، ولی برخی عناصر از جمله دما، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی و باد اهمیت بیشتری دارند که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته اند، تا تاثیر آسایش گرمایی در جذب توریسم شهرهای دامنه سبلان را که با توجه به موقعیت جغرافیایی آن که از پتانسیل های ارزشمندی برای توسعه ی توریسم برخوردار است، نشان داده شود. روش تحقیق به کار رفته در این تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. در این تحقیق ابتدا آمار و اطلاعات اقلیمی منطقه در طول دوره آماری( 1981-2010) به منظور مطالعه توان های اقلیم توریسم شهرهای دامنه سبلان گرد آوری شد و با شاخص اقلیم توریسم TCI «میک ژوسکی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که اقلیم توریسم را برای هر ماه از سال به صورت شاخص عددی و توصیفی نشان می دهد. نتایج تحقیق نشان داد که ماههای ژوئن، ژوئیه، اوت و سپتامبر در طبقه ایده آل و عالی که بهترین شرایط آسایشی را برای گردشگری دارا می باشند. اما ماههای ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، نوامبر و دسامبر در طبقه کم اهمیت و قابل قبول، شرایط چندان مطلوبی را برای گردشگران ندارد و ماههای می و اکتبر دارای شرایط متوسط برای فعالیت گردشگری است. روی هم رفته، بهترین ماههای سال، ژوئن (خرداد) و سپتامبر (شهریور) و بدترین ماهها دسامبر (آذر ماه)، ژانویه (دی ماه)، فوریه (بهمن ماه) برای فعالیت گردشگری برای شهرهای اطراف سبلان شناخته می شود.