فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
95 - 110
حوزههای تخصصی:
فرض بنیادین گردشگری به مثابه پدیده ای در زندگی شهری و برگرفته از نظم های مدرن در طی چند دهه اخیر رشد چشمگیری یافته است. توسعه نظریه ها در این زمینه به حدی قابل توجه بوده است که نظریه پردازان این حوزه، تئوری های موجود را رقیبی قدرتمند برای بنیان های کلاسیک نظریه های علوم اجتماعی در شناخت امر اجتماعی ارزیابی می کنند. مقاله حاضر از نوع مقالات مروری است. نوع تحقیق نظری است که با استفاده از روش اسنادی، به ارزیابی مفاهیم اصلی و جاافتاده اندیشه اجتماعی در متون مربوط به گردشگری پرداخته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد، گردشگری صرفاً در پرتو نظام مدرنیته و زایش های مثبت و منفی و یا وجوه تاریک و روشن آن در زندگی شهرنشینان قابل تبیین است. از یک سو زایش اجتماعی گردشگری جاذبه مدرنیته است؛ لذا ظهور گردشگر با بالندگی شرایط مدرنیته و مظاهرش همچون تعطیلات سازی، سبک زندگیِ شهری مبتنی بر جدایی کار از اوقات فراغت، جهانی شدن، ارضای اروس به واسطه نهادهای نظم شهری، مصرف، ارضای کنجکاوی در فضای دور از شهر و اگزوتیسم مصادف است؛ از سوی دیگر، گردشگری نوعی فرار ازخودبیگانگیِ مدرنیته، رهایی از نظم لوگوسی، زیست افسون زدوده شهری و کشف اصالت و خود اصیل در جهان غیرشهری درک می شود.
تحلیل تطبیقی الگوهای فضایی و ویژگی های شناختی بازار ایرانی با استفاده از تئوری های" چیدمان فضا" و "گشتالت" مطالعه موردی: مجموعه بازار قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رفتار فضایی انسان ها در محیط های گوناگون از یک سو متأثر از ویژگی های عینی محیط و از سوی دیگر تحت تأثیر شرایط ذهنیِ آنها قرار دارد. بنابراین نحوه ادراک آنها از یک فضا، تا حد زیادی به ویژگی های عینی محیط و شرایط ذهنی آنها در شناخت عناصر محیط بستگی دارد. از آنجا که چگونگی انطباق ویژگی های عینی محیط با شیوه های ادراک ذهن افراد، یکی از مهمترین چالش های مطرح در حوزه طراحی محیط است، پژوهش حاضر این موضوع را در بستر یک فضای عمومی شهری نسبتاً پیچیده با عنوان بازار بررسی نموده و با ارزیابی کیفیت ادراکی محیط با استفاده از تئوری روان شناسی گشتالت و نیز تحلیل نظام پیکره بندی فضایی بازار با استفاده از روش چیدمان فضا، به تحلیل جنبه شناختی و ادراکی در ارتباط با فضای بازار پرداخته است. پس از معرفی شاخص های مورد نظر در هر دو تئوری، فرایند تحلیل آغاز گردید. در بخش تحلیل چیدمانی، نقشه بازار در محیط نرم افزار فراخوانی شد و با استفاده از خروجیِ شاخص هایی چون مخروط دید، عمق و یکپارچگی فضایی و قابلیت دسترسی و کیفیت فضایی بازار تحلیل شد. از بُعد شناختی نیز به منظور استخراج شاخص های گشتالتی، از روش ترسیم نقشه های شناختی استفاده شد. بنابراین از جامعه آماری مد نظر تحقیق خواسته شد از یک ورودی مشخص وارد بازار شده و پس از طی مسیر 30 دقیقه ای در بازار، تصاویر ذهنی خود از ساختار فضایی بازار را در قالب یک کروکی ترسیم نمایند. پس از گردآوری اطلاعات از هر دو روش، یافته های به دست آمده مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راه یابی صحیح فضا مؤثر هستند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل های چیدمانی یک محیط در بعضی موارد همسو با نتایج تحلیل شناختی آن محیط و در بعضی موارد نیز در تناقض با آن قرار دارد که این موضوع تا حد زیادی متأثر از ویژگی های فضایی محیط مورد نظر و عناصر به کار رفته در آن است.
تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز، مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر همگام با رشد سریع شهرنشینی، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهرداری تهران است. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و مشاهدات میدانی است. ابتدا با استفاده از داده های جرائم سرقت به کمک نرم افزار ArcGIS از طریق اکستنشن تخمین تراکم کرنل، کانون های جرم خیز مشخص گردید، سپس از بین جامعه آماری 400 پرسشنامه به شیوه تصادفی در کانون های جرم خیز تکمیل گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متوسط میانگین رضایتمندی ساکنین در ابعاد اجتماعی- فرهنگی 63/2، اقتصادی 98/1، امنیت 56/2، دسترسی به مراکز خرید روزانه 86/2، دسترسی به مراکز تفریحی 65/2، دسترسی به مراکز آموزشی 43/2، زیست محیطی 33/2، زیرساخت های شهری 83/2، مسکن 37/2، حمل ونقل و ترافیک 58/2 و حکمروایی شهری 24/2 در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین برای بررسی ضرایب همبستگی ابعاد کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری از همبستگی پیرسون استفاد شد. این آزمون نشان داد که ابعاد یازده گانه کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری رابطه ی مستقیم و معناداری دارد، یعنی با افزایش هر یک از ابعاد کیفیت زندگی بر میزان کل کیفیت زندگی شهری نیز افزوده می شود. در نهایت نتایج نشان داد که مطلوبیت کیفیت زندگی شهری در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهر تهران با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفه ها خیلی ضعیف بوده است، بنابراین این بخش از شهر تهران از کیفیت زندگی پایینی برخوردار است.
جستاری در هنجارهای کیفیت ادراک مکان در تجربه بازآفرینی فضای شهری مطالعه موردی: مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فضای شهری عرصه بروز حیات جمعی و گفتمان اجتماعی در بستری واجد مؤلفه های پاسخ دهندگی به کیفیات مکان است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بُعد اجتماعی فضا و زمینه ساز تحقق الگوی طراحی شهری ادراکی خواهد بود. کاربست این الگو در ساماندهی و احیای هر محیط شهری امکان توجه توأمان به محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا و طراحان بر فضا را در برداشت کیفیات ادراک شده از مکان فراهم می سازد. این امر ضرورت مشارکت فعال شهروند در اقدامات مداخله در عرصه های شهری را مطرح می کند. این مقاله سعی دارد مؤلفه های مرتبط با هر یک از ابعاد کیفیت محیط شهری، هنجارها و سنجه های ابعاد طراحی شهری و به عنوان زیربنای پژوهشی این مقاله، زیرسنجه ها و سیاست های ابعاد ادراکی و معنایی طراحی شهری را به دست دهد. گفتنی است در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش- مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش- داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبان از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. بنابراین رویکرد پژوهش، روش تحقیق "پیمایشی" نتایج حاصل از اطلاعات پژوهش،"تحلیل محتوا" و"مطالعه موردی" است. ارزیابی ادراک فضای شهری، مؤلفه های دخیل در ادراک فضایی را از طریق شیوه انتظام سنجه ها با کلاسه هنجارهای کیفی ادراکی "ادراک بصری"، "تعامل ذهنی با محیط"، "نظم"، و "کیفیت دید و منظر" در بُعد ادراکی و هنجارهای کیفی ادراکی "خوانش"، "معناداری ارتباطی" و "هویت" در بُعد معنایی فضای شهری به دست می دهد. نتیجه این امر در بازآفرینی مجموعه شهری، "تصور آینده"محدوده پژوهشی منطبق بر هنجارهای ادراکی- معنایی مکان، ما را به بیان مجموعه ای از اهداف در راستای سنجه های هنجارهای کیفی ابعاد ادراکی- معنایی پاسخ دهندگی محیطی، تدوین اصول طراحی، اهداف طراحی و سیاست های اجرایی طراحی رهنمون می سازد. در این راستا این مقاله بدین سئوالات پاسخ می گوید: سنجه ها و هنجارهای کیفی مطرح در ارزیابی ابعاد ادراکی- معنایی مکان کدامند؟ کدامین سیاست های طراحی امکان حصول به سنجه ها و هنجارهای ادراکی- معنایی مکان را به صورت عام مقدور می سازد؟ چگونه سنجه های ادراکی- معنایی در"تصور آینده"محدوده پژوهش، و بیان اهداف کلان آن و از آن ره در تدوین اصول طراحی، اهداف (خُرد) طراحی و سیاست های اجرایی فرآورده طراحی لحاظ می شود.
ارزیابی آلودگی صوتی ناشی از ترافیک شهری و تأثیر آن برسطح اضطراب شهروندان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 127
حوزههای تخصصی:
آلودگی صوتی یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در شهرهاست که در ابعاد مختلف، سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین آلودگی صوتی در شهر سنندج و ارتباط آن با سطح اضطراب افراد است. در این مطالعه، 50 ایستگاه با کاربری های مسکونی، تجاری، مسکونی _ تجاری و فضای سبز انتخاب و تراز معادل صدا به وسیله دستگاه صوت سنج اندازه گیری و با میزان استاندارد آلودگی صوتی مقایسه شد. در مرحله بعد داده های یاد شده با استفاده از روش زمین آمار IDW به دلیل خطای کمتر، توسط نرم افزار ARCGIS10.4 درونیابی شدند. سپس برای بررسی نقش آلودگی صوتی در سطح اضطراب شهروندان از پرسشنامه هامیلتون استفاده شد. تعداد پرسشنامه های توزیع شده 400 عدد بود که از بین آنها 351 پرسشنامه قابل استناد بود. نتایج مبین این مطلب است که میانگین تراز معادل صوت در کل ایستگاه های اندازه گیری شده 71/621 دسی بل مشخص گردید. در این تحقیق به طور میانگین بیشترین آلودگی صوتی متعلق به کاربری تجاری و سپس مسکونی _ تجاری با تراز معادل صوت به ترتیب 73.70 و 71.32 دسیبل بود که در مقایسه با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (60 دسی بل)، بالاتر از حد مجاز است. نتایج پهنه بندی نشان داد که قسمت های مرکزی شهر دارای میزان بالایی از آلودگی هستند. نتایج آماری نشان داد که بین کلیه کاربری ها اختلاف معنادار بین تراز معادل صدا دیده شد. نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه نشان داد که ارتباط معناداری بین متغیرهای جمعیت شناسی و سطح اضطراب وجود دارد. افرادی که در معرض آلودگی صوتی قرار داشتند، از نظر افزایش سطح اضطراب بالاترین گروه آسیب پذیر بودند. پاسخگویان 54.42درصد میانگین سطح اضطراب شهروندان را بالا، ۲۱٫۴۶درصد متوسط و ۲۶٫۸۲درصد پایین گزارش نموده اند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین این متغیرها وجود دارد؛ به طوری که هرچه آلودگی صوتی ناشی از ترافیک افزایش پیدا کند، میزان سطح اضطراب افراد بیشتر می شود. این مطالعه نشان داد که میانگین تراز فشار صوت بالاتر از حد مجاز است بنابراین ضرورت برنامه ریزی به منظور کاهش تراز آلودگی صوتی و به تبع آن کاهش سطح اضطراب شهروندان و افزایش سلامت پیشنهاد می گردد.
نقش ویژگی های کالبدی در پیش بینی شاخص های روانی و اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محیط و فضا، از اساسی ترین بسترهای پشتیبانِ نیازهای چندبعدی انسان هستند. ازاین رو، مسکن که در آن معماری، جامعه و فرهنگ با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند، تأثیر رفتاری مهمی را بر روی روانِ ساکنان و تعاملات اجتماعی آنها در سطوح مختلف جامعه بر جای می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کالبدیِ مجتمع های مسکونی بر بهبود شاخص های روانی_اجتماعی ساکنان در مقیاس واحد همسایگی است. روش تحقیقِ جستار پیش ِ رو، از نوع توصیفی_همبستگی بوده و تحلیل داده های آن با استفاده از روش آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه صورت گرفته است. به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده با استفاده از تکنیک دلفی، پرسشنامه برای 18 نفر از متخصصان معماری و روان شناسی فرستاده شد که درنهایت، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. آزمودنی های تحقیق، شامل 186 خانوار در دسترس از 439 خانوار ساکن، در چهار مجتمع مسکونی واقع در شهر رشت است. ضریب همبستگی نشان می دهد که تمامی متغیرهای کالبدی تأیید شده به وسیله متخصصان، رابطه معناداری با شاخص اجتماعی_روانی دارد و 2/61 درصد از واریانس شاخص های روانی، به وسیله متغیرهای ویژگی فضا، انعطاف پذیری و نور تبیین شده و همچنین 59درصد از واریانس شاخص های اجتماعی به وسیله متغیرهای محرمیت، گونه مسکن، انعطاف پذیری، خدمات و امکانات عمومی، زمان و دوره تکرار، نور، جغرافیای فضا، دسترسی به امکانات و فاصله عملکردی پیش بینی گردید. نتایج تحقیق حاکی از نقش تعیین کننده ویژگی های کالبدی در ارتقای شاخص های روانی_اجتماعی بوده و بیانگر آن است که افراد ضمن امکان کنترل زندگی خود، قابلیت تعامل مؤثر با دیگران را چه در زندگی خصوصی و چه عمومی، در محیط و فضاهای انسجام یافته و سازگار با طبیعت خویش، کسب می نمایند.
قومیت، جنسیت و عملکرد فضاهای شهری در شهرهای چند قومیتی (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش عمکرد فضاهای عمومی شهر زاهدان را به صورت عام و مشکلات شهروندان زن را بر مبنای عنصر قومیت شهروندان مورد بازکاوی قرار می دهد. چراکه جمعیت زن در زاهدان به مثاله شهری چند قومی، اساساً با دو گونه محدودیت مواجه اند که اولی ریشه در جنسیت و دومی ریشه در الگوها و انگاره های خرده فرهنگ قومی دارد. هدف پژوهش تبیین رابطه عنصر قومیت شهروندان و عنصرجنسیت آنها با میزان حضور و استفاده از فضاهای شهری است. این مقاله، پژوهشی، کاربردی، تحلیلی توصیفی، پیمایشی، با پرسشنامه محقق ساخته و حجم نمونه 388 واحد، با روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای، در منطقه یک و دو شهرداری زاهدان انجام شده است. مدل های تحلیل عبارتند از کای دو، مدلT، مدل Phi. یافته ها نشان می دهد، عملکرد فضاهای شهری زاهدان به صورت معنی داری پایین است. همچنین جنسیت شهروندان بر استفاده آنها از فضاهای شهری دارای اثر بازدارنده معنی داری می باشد. مضافاً که عنصر قومیت شهروندان به گونه ای معنی دار، ادراک امنیت و میزان حضور و استفاده شهروندان زن به ویژه زنان دارای خرده فرهنگ قومی را از فضاهای شهری متأثر و محدود میکند. شاخص ادراک ناامنی (ناشی از فقدان فضای شهری زنانه) تابع قومیت شهروندان هست، زیرا 50 درصد شهروندان بلوچ و در مقابل فقط 33 درصد شهروندان فارس، فقدان فضای شهری زنانه را عامل ادراک ناامنی فضاهای شهری می دانند که سبب فقدان یا تضعیف مشارکت اجتماعی، کم رنگ بودن هویت اجتماعی، مشکلات سلامتی و آسیب های روانی می گردد. پیشنهاد می شود جهت اجتناب و کاهش پیامدهای آسیب زا، اولاً احداث فضاهای شهری زنانه مانند پارک بانوان، ثانیاً ایجاد، تجهیز و ایمن سازی فضاهای شهری موجود، مورد تاکید و برنامه ریزی قرار گیرد.
سنجش میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از شاخص های شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و منطقه های خلاق رشد اقتصاد کشور را باعث می شوند. شهرهای خلّاق ب ه عنوان مراک ز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این پژوهش با هدف رتبه بندی مناطق شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق انجام شده است، روش بررسی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از نظرات کارشناسان با استفاده از پرسشنامه و همچنین آمارنامه شهر اهواز استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق از مدل تصمیم گیری واسپاس و جهت وزن دهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. در پژوهش حاضر مناطق شهری اهواز بر اساس 14 معیار از شاخص های شهر خلاق سطح بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است میزان برخورداری مناطق شهری اهواز از لحاظ شاخص های شهر خلاق متفاوت است و شکاف بسیاری بین مناطق وجود دارد. بهترین وضعیت از لحاظ شاخص های شهر خلاق بر اساس الگوی واسپاس را منطقه یک با وزن 416/0 دارد، به عبارتی در منطقه یک که معیارها در سطح بالا هستند، زمینه تحقق شهر خلاق به مراتب بالاتر است. در مقابل کمترین میزان برخورداری مربوط به منطقه هشت با وزن 224/0 است. بنابراین مناطق هشت گانه شهر اهواز به لحاظ برخورداری از شاخص های شهر خلاق از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند.
تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهری رشت با استفاده از مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
157 - 170
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت در شهرها و روستاها و تمایل به زندگی شهری بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی شهری به وقوع می پیوندد. توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای تغییرات کاربری اراضی و شبیه سازی رشد و توسعه شهر رشت به کمک مدل شبکه عصبی و سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام گرفت. برای این منظور از تصاویر سال های 2000، 2008 و 2017 ماهواره لندست استفاده گردید. پس از پیش پردازش تصویر و انتخاب بهترین ترکیب باندی، تصاویر با روش شبکه عصبی طبقه بندی شد. سپس تصاویر طبقه بندی شده در مدل ساز تغییرات زمین وارد گردید و نقشه های خروجی مدل ساز با روش CA-MARCOVE</em> برای سال 2027 پیش بینی شد. نتایج بدست آمده در فاصله زمانی 2000 تا 2017 نشان می دهد که تغییرات مساحت در اراضی شهری، شالیزار و جنگل به ترتیب به میزان 87/9041، 03/7841 و 78/55 هکتار بوده که میزان آن در شهر رشت مثبت و در شالیزار و جنگل منفی می باشد و نقشه پیش بینی سال 2027 با روش CA-</em> MARCOVE</em> نیز موید افزایش قابل توجه کاربری شهری به مقدار 04/14105هکتار در سال های آتی است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی- اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
توسعه شهری دانش بنیان؛ تدوین نقشه راهبردی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
151 - 170
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و الگویی از توسعه است که بنیادهای رقابت و پایداری را در ویژگی های مولد، زایشی و افزایشی اقتصاد دانش بنیان شهر جست وجو می کند. شهرها و در رأس آن ها کلان شهرها به دلایل مختلف مکان های بهینه ای برای تعامل شهر و دانش با هدف توسعه شهری دانش بنیان هستند. این مقاله با دیدگاه مبتنی بر منابع و تفکر راهبردی در تحلیل منابع و موانع، جایگاه و مزیت رقابتی و ارزیابی تناسب راهبردی منابع را تبیین می سازد و نقشه راهبردی توسعه شهری دانش بنیان تهران را تدوین و پیشنهاد می کند. روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و به دلیل داشتن ماهیت راهبردی، دستاورد (هدف) کاربردی دارد. داده های نظری به روش اسنادی و داده های تجربی به روش پیمایشی تهیه شده اند. در پردازش اطلاعات و تدوین نقشه راهبردی نیز از مدل Meta-SWOT و تحلیل PESTEL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منابع داخلی تهران اهمیت یکسانی در KBUD ندارند. تهران در مقایسه با سایر منابع داخلی قابلیت هایی دارد که در توسعه دانش بنیان شهر باارزش، تقلیدنشدنی، غیرقابل جایگزین و دارای تناسب راهبردی هستند و همچنین جایگاه رقابتی تهران در میان سایر کلان شهرها و مزیت رقابتی آن در KBUD نشان می دهند. این عوامل عبارت اند از: پیشتازی دیجیتال، پارک های علم و فناوری، ساختار صنعتی، چشم انداز دانش بنیان و جمعیت فعال و متخصص. در مقابل، ضعف تحقیق و پژوهش، تحریم و رکود اقتصادی، نبود اقتصاد دانش بنیان و مخاطرات محیطی هستند که موانع و تهدیدهای اصلی KBUD به شمار می روند. احتمال وقوع این ضعف ها بسیار زیاد است و از نظر درجه اضطرار در رده بسیار فوری قرار دارند. منابع و موانع یادشده باید در شالوده خط مشی KBUD پذیرفته شوند و در تدوین نقشه و پیشنهاد برنامه راهبردی تهران به عنوان اولویت های اقدام یا ضرورت های مهار و کنترل تبیین شوند تا چرخه اقتصاد دانش بنیان شهر را فعال کنند. با این همه، نباید فراموش کرد که گذار به توسعه شهری دانش بنیان، بدون تغییر و بازنگری در سرچشمه های رانتی اقتصاد ملی و رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی در درون شهرها بسیار دشوار خواهد بود.
بررسی شاخص های توسعه پایدار در محلات شهری با تأکید بر نظریه واحد همسایگی (مطالعه موردی: محله اسدی منطقه 13 تهران)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
76-91
حوزههای تخصصی:
بسیاری از محلات قدیمی شهرها که شکلی از همبستگی بر مبنای سکونت در آن ها وجود داشته است، اکنون به دلیل عدم باز زنده سازی کالبد و فعالیت از رونق افتاده اند. از طرفی، با گذشت زمان و بروز تحولات اجتماعی در جوامع، بسیاری از پژوهشگران مسکن نسبت به تکرار الگوی سنتی محلات مسکونی در شهرهای جدید دچار تردید هستند. آنچه که این پژوهش در پی دستیابی به آن است، بررسی وضعیت شاخص های توسعه پایدار محله ای با تأکید بر نظریه واحد همسایگی است که به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه، محله اسدی منطقه 13 شهر تهران است که 384 نفر از ساکنین آن با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و بین آنها پرسشنامه به روش تصادفی خوشه ای توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 781/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های T تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن انجام شده است. نتایج حاکی از آن داشت که شاخص های توسعه پایدار محله ای در محله اسدی در وضعیت نامناسبی هستند (میانگین =739/2). از بین شاخص های توسعه پایدار محله ای شاخص ایمنی و امنیت (975/4=T) دارای بهترین وضعیت و شاخص هویت و سرزندگی(293/27-=T) بدترین وضعیت را دارا هستند. همچنین، اولویت بندی شاخص های توسعه پایدار محله ای نشان داد که در این محله مؤلفه ایمنی و امنیت اولویت اول و مؤلفه زیست محیطی اولویت آخر را دارا هستند.
مدلسازی و اولویت بندی عوامل کلیدی در دستیابی به شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
93-105
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان مکان هندسی ممتاز برای شکوفایی، بهترین مکان برای برخورد عملی با برخی از چالش های پسابحرانی جدید شناخته می شود. امروزه شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقاء سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها بسوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی است. هدف اصلی تحقیق مشخص کردن کلیدی ترین شاخص های دستیابی به شکوفایی شهری در شهر سنندج می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SmartPLS به تحلیل مؤلفه های شکوفایی شهری در شهر سنندج پرداخته است. جامعه آماری خبرگان متشکل از 30 نفر مدیران فعال اجرایی استان، اعضای هیئت علمی و کارشناسان برنامه ریزی در سطوح مختلف بوده است. نتایج نشان دهنده آن است که یک نوع همبستگی و ارتباط منطقی و معنادار در ارتباط مؤلفه ها نسبت به یکدیگر ایجاد شده است. مؤلفه حکمروایی و قانون گذاری شهری با مقدار 875/0، مؤلفه پایداری زیست محیطی با مقدار 847/0، مؤلفه کیفیت زندگی با مقدار 767/0، مؤلفه توسعه زیرساخت با مقدار 721/0، مؤلفه عدالت و مشارکت اجتماعی با مقدار 477/0 و مؤلفه بهره وری با مقدار 439/0 به ترتیب بیشترین نقش را در دستیابی به شکوفایی شهری سنندج، دارا هستند.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
شناسایی و سنجش عوامل مؤثر بر سیر تحولات روستا به شهر در پهنه های اقلیمی متفاوت (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشکال سکونتگاه های انسانی در ادوار مختلف تاریخی تحت تأثیر عوامل مختلف، همواره در حال تغییر بوده اند. یکی از مهم ترین این تغییرات، که در دهه های گذشته در کشور ایران به صورت ملموس قابل مشاهده بوده، تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر است. در این تغییر شکل سکونتگاهی، همواره عوامل مختلفی دخیل بوده اند. بسترهای متفاوت جغرافیایی و بویژه اقلیم، این عوامل را تحت تأثیر قرار داده و درجه اهمیت آن ها تابعی از شرایط متفاوت محیطی و جغرافیایی بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار مختلف در تبدیل روستاها به شهر در اقلیم های متفاوتِ استان خوزستان است. در همین راستا سعی بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر روستاهایی که در سه پهنه بندی دشت، کوهپایه و ساحلی استان خوزستان واقع شده اند و به مرور زمان به شهر تبدیل گشته اند مورد شناسایی قرارگرفته و میزان نقش هر یک از این عوامل در هر یک از این سه پهنه مورد سنجش کمی قرار گیرد. جهت دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و روش تحلیل عاملی (Factor Analysis) و ترسیم نقشه ها نیز با نرم افزار ArcGIS Desktop 10.3 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بجز عامل زیرساختی- نهادی که در هر چهار پهنه اقلیمی به بعنوان عاملی که بیشترین تأثیر را در تبدیل روستا به شهر داشته و نیز به عنوان مهم ترین عامل در تبدیل در روستا شناسایی شده است، چهار عامل دیگر (اقتصادی، خدمات آموزشی- فرهنگی، خدمات خصوصی، خدمات اجتماعی) در پهنه های اقلیمی متفاوت، تأثیرات متفاوتی داشته و میزان اثرگذاری آن ها نیز با توجه به بار عاملی شاخص ها متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده می تواند در آمایش آتی استان و سکونتگاه های آن مورداستفاده قرار گیرد.
اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های توریستی بر اساس ترجیحات گردشگران مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
17 - 31
حوزههای تخصصی:
شهرها با گردشگران مختلف دارای اماکن جاذب گردشگری تاریخی، فرهنگی، تفریحی و ... فراوانی هستند، در شهرها برخی اماکن جاذب غالباً تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می نمایند. شناسایی این اماکن و اولویت بندی و دسته بندی آن ها بر اساس رفتار ترجیحی گردشگران به منظور مدیریت توسعه گردشگری امری ضروری است. به گونه ای که، مطالعات ترجیحات رفتاری گردشگران از مکان های جاذب به نوعی، بخشی از فرآیند برنامه ریزی فضایی شهرها است که اخیراً این دسته مطالعات به دلیل ماهیت رفتار-مکانی موردتوجه محققان جغرافیا رفتاری-فضایی قرارگرفته است. به همین منظور در این مقاله با در نظر گرفتن متغیرهای مختلف رفتاری گردشگران به اولویت بندی و دسته بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر اساس ترجیحات گردشگران پرداخته شده است. داده ها آماری با روش میدانی و پرسشنامه با توجه به جامعه آماری سالانه گردشگران شهر یزد به خصوص در سه سال اخیر از 360 نمونه موردمطالعه با مقیاس امتیازی لیکرت جمع آوری شده است. در بخش یافته های پژوهش ابتدا به بررسی خصوصیات اجتماعی و دموگرافیک گردشگران شهر یزد پرداخته شده است در مرحله بعد با پذیرش سه متغیر پژوهش شامل: میزان تجربه و وفاداری گردشگران از جاذبه ها، رضایت و استفاده گردشگران از جاذبه ها و طول زمان اقامت گردشگران برای بازید از جاذبه ها. به دلیل تأثیر متغیرهای رفتاری مختلف گردشگران در شناسایی ترجیحات آنان، برای به دست آوردن اوزان نهایی اولویت بندی و دسته بندی اماکن جاذب گردشگری؛ از روش تحلیل چند متغیر Co-plot استفاده شده است و درنهایت با ترکیب اوزان نهایی به دست آمده از مدل Co-plot با GIS الگوی فضایی پراکنش جاذبه های مورد ترجیح گردشگران در نقشه شهر یزد به نمایش گذاشته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گردشگران شهر یزد شامل افراد با تحصیلات مختلف با سنین بالا و درآمد بالا می باشند که باهدف سیاحت میراث فرهنگی از مناطق دور و نزدیک به مقصد شهر یزد سفرکرده اند و جاذبه های مورد ترجیحات این گردشگران اکثراً شامل جاذبه های تاریخی-فرهنگی چون: مجموعه امیر چخماق، مجموعه زندان اسکندر، باغ دولت آباد، ... است که این ترجیحات جاذب ازنظر پراکنش فضایی بیشتر در مرکز شهر یزد متمرکزشده اند.
تحلیلی بر وضعیت فضای سبز با رویکرد توسعه پایدار شهری مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز در محیط شهری به عنوان یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری جوامع مطرح بوده و درعین حال معیاری برای ارتقای کیفیت فضای زندگی محسوب می شوند. ازاین رو توزیع و پراکنش متعادل آن در سطح شهر اهمیتی بسیار دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد «توصیفی-کمی و تحلیلی» تلاش شده است که ضمن ارزیابی وضعیت موجود، اولویت های توسعه این فضاها در سطح مناطق شهر مشخص شود. نتیجه بررسی ها نشان داد که طی یک دهه گذشته سرانه فضای سبز شهری شهر اصفهان از 5/15 مترمربع در سال 1382 به 4/27 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. ولی هم زمان با این افزایش سرانه، اختلاف سرانه بین نواحی برخوردار و محروم از فضای سبز نیز به نحو چشمگیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. جامعه آماری پژوهش، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان را شامل می شود که بر اساس 12 شاخص رتبه بندی شده اند. ازاین جهت شاخص های موردمطالعه با استفاده از مدل TOPSIS به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه مورداستفاده قرارگرفته و درنهایت با بهره گیری از GIS نقشه سطوح توسعه مناطق در پنج سطح (بسیار توسعه یافته، توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته، محروم، بسیار محروم) ترسیم گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توزیع کاربری فضاهای سبز در مناطق شهری اصفهان متعادل نمی باشد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پراکندگی (یکی از عناصر اصلی پدافند غیرعامل)، جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور با رویکرد پدافند غیرعامل است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است. در این پژوهش برای سنجش وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های نیمه شرقی کشور (پدافند غیرعامل)، از مدل های مقایسه ی درصد جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت شهری سایر شهرستان های استان (برای سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان)، قانون رتبه - اندازه زیپف و الگوی نخست شهری، استفاده شده است. نتایج مدل سنجش میزان تمرکز جمعیت در شهر مرکز استان نشان داد که استان های خراسان رضوی و کرمان به ترتیب با تجمع 07/64 و 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد و کرمان بدترین وضعیت (رتبه پنجم)، و بهترین وضعیت (رتبه اول)، را در بین پنج استان بررسی شده دارند. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که همه ی استان های بررسی شده با پدیده نخست شهری مواجه می باشند که در این بین شهر مشهد بدترین حالت را در بین استان های بررسی شده دارد. نتایج مدل رتبه – اندازه زیپف نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و کرمان، نسبت به مدل رتبه - اندازه زیپف فاصله داشته؛ که به ترتیب با 25/51 -، 03/36-، 20/26-، 78 /23- و 26/21-، درصد از بدترین تا بهترین وضعیت قرار دارند که در این بین وضعیت استان های خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان از سایر استان ها بدتر است. بنا بر نتایج به دست آمده از مدل های مختلف این پژوهش به این نتیجه می رسیم که استان خراسان رضوی با تجمع 07/64، درصد جمعیت شهری استان در شهر مشهد، 25/10 برابر بودن جمعیت شهر مشهد نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 25/51 - ، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بدترین حالت (عدم رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است و استان کرمان با تجمع 01/34، درصد جمعیت شهری استان در شهر کرمان، 57/2 برابر بودن جمعیت شهر کرمان نسبت به جمعیت شهری دومین شهرستان استان و کمبود 26/21-، درصدی جمعیت شهری استان با جمعیت ایده آل، بهترین حالت (رعایت پدافند غیرعامل جمعیتی)، را در بین استان های موردبررسی دارا است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مرتبط با بعد اقتصادی زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
127 - 149
حوزههای تخصصی:
از پیش شرط های اساسی برنامه ریزی به منظور ارتقای کیفیت زندگی و افزایش سطح پایداری در جوامع گوناگون، شناسایی عوامل و عناصر تأمین کننده و مؤثر بر زیست پذیری شهری است که نقش بسیاری در برنامه ریزی های راهبردی دولت دارند. یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر تمام جنبه های زندگی شهری، به ویژه زیست پذیری شهری عوامل اقتصادی مانند شغل مناسب، درآمد مناسب، مسکن مناسب و... است؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی –تحلیلی و به کمک تکنیک مدل سازی ساختاری–تفسیری (ISM) در پی آن است که شاخص های اقتصادی مؤثر بر زیست پذیری کلان شهر تبریز را شناسایی، سطح بندی کند. درنهایت نیز مدلی مناسب با وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز ارائه شود. در ابتدا شاخص های مورد نیاز پژوهش به کمک روش تحلیل محتوا، روش دلفی و مصاحبه با خبرگان در قالب 12 شاخص شناسایی شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری – تفسیری وضعیت شاخص ها و سطح بندی آن ها انجام شد و درنهایت به کمک تکنیک میک مک نوع شاخص ها در قالب چهار نوع شاخص مستقل، وابسته، پیوندی و کلیدی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد پنج شاخص وضعیت امنیت شغلی، درآمد مناسب و کافی، داشتن شغل مناسب، فرصت های شغلی مناسب و فرصت های درآمدزایی در منطقه با میزان تأثیرگذاری 12، مؤثرترین شاخص های اقتصادی در زمینه بهبود وضعیت زیست پذیری کلان شهر تبریز هستند؛ بنابراین بهره برداری از اقتصاد قوی بازار در راستای ایجاد شغل مناسب و سرمایه گذاری در منطقه پیشنهاد می شود.
نقشه برداری ذهنی از فضای اول-مادی شهر، مطالعه ای تطبیقی از ساکنان سکونتگاه های رسمی و غیررسمی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای اول شهر، همان فضای مادی (فیزیکی) شهر یا در مطالعات نقشه های ذهنی، فضای ادراکی شهر است. این فضا نخستین بعد در مطالعات نقشه های ذهنی به شمار می آید که از دهه 1960 نظر پژوهشگران شهری را به خود جلب کرده است. تحلیل فضای ادراکی ساکنان شهر رویکردی مهم در مطالعات فضامندی نقشه های ذهنی است. در مطالعه حاضر شهر رشت از نظر دو طبقه اجتماعی شهری شامل ساکنان رسمی منطقه 1 و ساکنان غیررسمی منطقه 4 شهری تحلیل شده است. در این پژوهش، حجم نمونه 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های رسمی منطقه 1 و 60 نفر از ساکنان سکونتگاه های غیررسمی منطقه 4 شهر رشت را شامل شده است. نمونه گیری به روش نظری و برداشت داده ها با استفاده از «مصاحبه و مشاهده» صورت گرفت. داده ها شامل نقشه برداری کروکی، یادداشت برداری و عکس برداری بود و تجزیه و تحلیل آن ها به روش ژئو تجسم تراکم سطوح در جی آی اس کیفی (QGIS) انجام شد. براساس نتایج پژوهش، در تحلیل فضای اول-مادی شهر رشت در نقشه ذهنی دوطبقه اجتماعی مورد مطالعه، فضا پاسخگوی نیازهای شهروندان طبقه متوسط شهری است. همچنین شکل گیری فضاهای جدید فیزیکی، تجاری، تفریحی، فرهنگی و... از الزامات شرایط زندگی مدرن این طبقه محسوب می شود. در این میان، ساکنان کم درآمد شهر در شکل گیری، تداوم و افول این فضاها نقشی ندارند.
ارزیابی ردپای کربن ناشی از خودروهای شخصی در سفرهای بین شهری (مورد شناسی: مازندران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات تغییر سیستم های شهری از سطح درون شهری به مقیاس های بین شهری می توان انتظار داشت، بسیاری از مسائلی که در مقیاس شهر خود را بروز می دادند، امروزه در سطح منطقه پدید آیند. یکی از مرتبط ترین مسائل در این راستا، تغییر در سازمان فضایی منطقه ای و الگوهای جابه جایی و به تبع هزینه های اجتماعی سفر با خودروهای شخصی است. یکی از مهم ترین هزینه های اجتماعی، هزینه های ناشی از انتشار گازهای گلخانه ای و به ویژه دی اکسیدکربن به عنوان مهم ترین گاز گلخانه ای وابسته به فعالیت انسانی است. بر این اساس، مقاله حاضر سعی دارد با محاسبه ردپای کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از کربن در سفرهای بین شهری منطقه مازندران مرکزی، تبعات اهمال و نادیده گرفتن این امر را در طول زمان روشن کند. روش شناسی پژوهش براساس روش پیشنهادی IPCC و بهره گیری از فاکتورهای انتشار دپارتمان محیط زیست، تغذیه و امور روستایی کشور انگلستان انجام شده است. علاوه بر این، برای تبدیل هزینه اجتماعی کربن به صورت مالی از برآوردهای بانک های مهم دنیا نظیر بانک توسعه آسیایی و بانک جهانی بهره گرفته شده است. همچنین با استفاده از آمار سازمان حمل ونقل و راهداری جاده های کشور، میزان انتشار دی اکسیدکربن، هزینه های اجتماعی آن و میزان کاهش انتشار دی اکسیدکربن با اجرای سیاست هایی نظیرِ راه اندازی حمل ونقل سامانه حمل ونقل ریلی سبک، سامانه اتوبوس های تندرو، جایگزینی سوخت و کاشت درختان در محورهای بین شهری منطقه آمل- بابل- قائمشهر و ساری محاسبه شد. نتایج پژوهش در مازندران مرکزی نشان می دهد، به ترتیب در سال های 1387، 1392 و 1397 از جابه جایی مردم و کالا حدود 223، 270 و 365 هزار تُن دی اکسیدکربن تولید شده است که هزینه اجتماعی آن را می توان حدود 5/12 تا 6/18 میلیون دلار برآورد کرد. محاسبه میزان انتشار دی اکسیدکربن، سناریو های پیشنهادی در منطقه نشان می دهد؛ به ترتیب LRT، جایگزینی خودروهای هیبریدی با خودروهای بنزینی، BRT و جایگزینی خودروهای گازسوز با سوخت بنزین می توانند بیشترین تاثیر را بر کاهش کربن و هزینه های اجتماعی ناشی از آن داشته باشند. با این همه استفاده از سیاست های ترکیبی و مکمل کارایی آن ها را افزایش می دهد. علاوه بر این، طراحی و کاشت درختان در محورهای بین شهری و جنگل کاری های شهری نیز می تواند مکمل گزینه های بالا باشد. با این وجود، هیچ یک از شهرهای استان به تنهایی قادر به تأمین هزینه های طراحی، ساخت و راه اندازی زیرساخت های حمل ونقل سامانه حمل ونقل عمومی نخواهند بود؛ از این رو هم افزایی و همکاری این شهرها برای اجرای این سیاست ها ضروری است.