فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
125 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک می پردازد. ازآنجاکه رقابت پذیری در مقصد گردشگری به عنوان یک مفهوم نسبی، پیچیده، و چندبعدی که بر پایه نظریه پورتر قرار دارد، در حال تبدیل شدن به یک علاقه رو به رشد در میان پژوهش گران گردشگری می باشد و دارای مفاهیم مهم برای سیاست گذاران می باشد، هدف پژوهش، شناخت و اولویت بندی زیرساخت هایی است که بر رقابت مکانی مقصد تأثیر می گذارند. روش پژوهش کمی می باشد که پرسشنامه ای بر اساس مقیاس 5 گزینه ای لیکرت تنظیم و با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل می شود. نوآوری پژوهش در این است که رقابت پذیری در مقصد گردشگریکویرها به علت دیرتر آغاز شدن آن ها جدیدتر می باشد و اهمیت مطالعه بر روی آن ها واضح است. نتیجه پژوهش این است که زیرساخت های اقامتی، امنیتی و حمل ونقل بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته (رقابت مکانی) دارند، ازاین رو کیفیت زیرساخت حمل ونقل بر رقابت مکانی تأثیر مثبت دارد و فرضیه پژوهش تائید می گردد. پیشنهاد پژوهش این است که به این مسئله که عوامل رقابت پذیری مکانی به لحاظ تصمیم و اهمیت مختلف هستند و وابسته به مقصد خاص می باشند توجه شود و بر اساس آن برنامه ریزی صورت پذیرد.
ارزیابی عدالت محیط زیست شهری مبتنی بر توزیع فضایی خدمات اکوسیستم گردشگری مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
35 - 52
حوزههای تخصصی:
عدالت محیط زیست شهری به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار شهری جهت بهبود کیفیت زندگی، آزادی، رفاه و امنیت برای همه شهروندان به شمار می رود. هدف از این مطالعه ارزیابی توزیع عادلانه خدمت اکوسیستمی گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین خدمات اکوسیستم شهری است. روش تحقیق در این مطالعه ارزیابی- تحلیلی است و وضع موجود توزیع خدمات اکوسیستم گردشگری را با استفاده از تحلیل عرضه، تقاضا و دسترسی جهت ارزیابی توزیع عادلانه خدمت اکوسیستم گردشگری بررسی می کند. در مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی جریان، عرضه و دسترسی به این خدمت از سه مدل گردشگری اینوست، ژئوکش و طیف فرصت گردشگری بهره گرفته شد. همچنین از شاخص های منزلت اجتماعی برای تحلیل تقاضا در تمامی مناطق تهران استفاده شد. یافته های هر سه مدل نشان داد که عرضه و جریان خدمت اکوسیستم در هر سه مدل، در مناطق شمالی شهر به ویژه مناطق یک الی چهار بیشتر از سایر مناطق بوده درحالی که تقاضا برای این خدمت در مناطق جنوبی و مرکزی بیشتر بوده است. علی رغم نتایج تقریباً مشابه در خروجی هر سه مدل، مدل طیف فرصت گردشگری نتایج بهتری جهت ارزیابی خدمات اکوسیستم گردشگری ارائه داد. یافته اصلی این تحقیق ناعادلانه بودن توزیع خدمت اکوسیستمی گردشگری در شهر تهران را تائید کرد به گونه ای که مناطق جنوبی و مرکزی تهران به دلیل فاصله و عدم دسترسی مناسب همچنین وضعیت پایین تر اقتصادی و اجتماعی بهره متناسبی از این خدمت اکوسیستمی نمی برند.
رابطه ارتفاع ساختمان های بلند با سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مجتمع سعیدیه همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
51 - 62
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، بلندمرتبه سازی به عنوان یک شیوه ساختمان سازی، بسیار موردتوجه قرار گرفت و جایگزین رشد افقی شهرها شد. اما به نظر می رسد که در طرح توسعه عمودی شهرها، به روان شهروندان در فضاهای شهری توجه کافی نشده است. ارتفاع، جزء ذاتی ساختمان های بلند و مهم ترین ویژگی فرم این ابنیه است که تأثیر چشمگیری در ارتباط با شهروندان و برآیند ادراکات و احساسات آنان دارد؛ بنابراین ضروری است که جوانب تأثیر ارتفاع به صورتی موشکافانه بررسی شود. یکی از مهم ترین جوانب، اثرات آنها بر سلامت روان شهروندان است. استرس و تنش های روانی دائماً سلامت روان انسان را تهدید می کنند و یکی از دلایل آنها، محیط نابسامان شهرها و سکونتگاه های ماست. این امر بر اهمیت بررسی محیط شهری برای کاهش تنش های موجود می افزاید. هدف این نوشتار، علاوه بر دستیابی به چگونگی اثرگذاری ارتفاع ساختمان های بلند بر سلامت روان شهروندان، روش های بهتری برای طراحی این ابنیه با رویکرد تأثیر بر سلامت روان است. در پژوهش حاضر از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای (Grounded Theory) استفاده شده است. پس از مصاحبه عمیق با شهروندان در محیط واقعی، متن پیاده شده مصاحبات، خلاصه و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، کدگذاری شد و نهایتاً به وسیله نرم افزار تحلیل داده های MAXQDA مدل زمینه ای آن استخراج گردید. یافته ها نشان داد که ارتفاعِ ساختمان های بلند به واسطه بروز مقولاتی چون محصوریت نامناسب، تبعات کالبدی_بصری، خرداقلیم، محدودیت های چشم انداز، معضلات اجتماعی، اشراف، ناهمگنی در بافت شهری و آثار سوء زیست محیطی، فشار روانی ایجاد می کند و درگیری درازمدت شهروندان با واکنش های هیجانی ناشی از فشارهای روانی، باعث آسیب دیدن سلامت روان آنان می شود.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
بررسی تأثیر مؤلفه های محیطی بر استقبال شهروندان از پیاده راه های سلامت محور شهری مطالعه موردی: پیاده راه سلامت شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
127 - 142
حوزههای تخصصی:
کاهش فعالیت بدنی و عوارض ناشی از آن، ازجمله مسائلی است که در سال های اخیر متخصصان حوزه سلامت را به خود مشغول کرده است. یکی از جنبه های موردتوجه در این موضوع، بررسی راهکارهای ارتقاء فعالیت های سلامت محور در کمترین زمان و با حداقل هزینه ممکن، حین زندگی روزمره است. «پیاده راه های سلامت محور» مسیرهای جذاب شهری هستند که ضمن برقراری یک «اتصال فعال» میان مقاصد روزانه شهری، امکان فعالیت بدنی ورزش را به طور رایگان در فضاهای باز و عمومی برای مردم فراهم می آورند. توسعه این گونه فضاها، علاوه بر جنبه «کارکردی» و «زیست محیطی» آن، به ارتقاء سلامت عمومی ساکنان شهر، کمک قابل توجهی می کند.هدف از این مقاله، بررسی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر استقبال مردم از پیاده راه های سلامت محور شهری است. این مقاله، به لحاظ هدف، کاربردی بوده، رویکرد آن، تحلیلی – تفسیری است و از راهبرد کمّی و ابزار «پرسشنامه» به منظور جمع آوری داده ها و از آزمون «رگرسیون خطی» به منظور تحلیل آن ها استفاده نموده است. به این منظور ضمن انتخاب «پیاده راه سلامت شیراز» به عنوان نمونه موردی، پس از مرور ادبیات، شاخص های محیطی مؤثر بر ارتقاء کیفی پیاده راه های سلامت محور شهری استخراج گردیده و در چهار دسته؛ عملکردی، زیست محیطی، کالبدی- زیبا شناسانه و اجتماعی دسته بندی شده اند. سپس به کمک تدوین پرسشنامه ای در 21 گویه، تأثیر شاخص های محیطی موردنظر به عنوان متغیرهای مستقل بر استقبال از این دسته فضاها توسط 380 نفر از استفاده کنندگان از پیاده راه موردنظر، ارزیابی گردید.. نتایج حاصل از تحلیل داده ها به کمک آزمون رگرسیون خطی چندگانه، نشان می دهد «ایمنی»، «همه شمولی» و «کیفیت های بصری» بیشترین تأثیر را بر استقبال شهروندان از پیاده راه های سلامت محور شهری داراست.
پیاده راه سازی خیابان های اصلی با هدف ایجاد فضای جمعی و عمومی (مطالعه موردی پیاده راه بازار تهران)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
46-75
حوزههای تخصصی:
پیاده راه نقش اجتماعی فراوانی دارد که امروزه این معابر سنگفرش شده و خالی از اتوموبیل با رستورانهای روباز و نیمکت های فراوان بهترین بستر برای گذراندن اوقات فراغت در کشورهای مدرن درآمده اند. لذا به عنوان نمونه موردی پیاده راه بازار تهران که در منطقه 12 شهرداری تهران با جمعیت شناور روزانه بین 1-5/1 میلیون نفر است را مورد مطالعه قرار دادیم. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از جهت هدف کاربردی با شیوه پیمایشی است. جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران 380 به دست آمد که 260 پرسشنامه توسط عابرین و 120 پرسشنامه توسط شاغلین محدوده پر شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSpss تحلیل شد تمامی شاخص ها در آزمون معناداری T-test با اطمینان 95درصد و در سطح کمتر از 01/0درصد معنادار هستند و چون در تمامی شاخص ها مقدار ضریب همبستگی r ( پیرسون ) بین (1و1-) قرار دارند، شدت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته مثبت و در حد متوسط است. 72درصد از شاغلین برگزاری فعالیت ها را مناسب می دانستند و 28درصد آنها فضای پیاده راه را به دلیل اخلال در کار کسبه مناسب فعالیت ها نمی دانستند. اما 93درصد از عابرین پیاده راه برگزاری این فعالیت ها را مناسب می دانستند و تنها 7درصد آنها تمایل به برگزاری هیچ فعالیتی نداشتند و صرفاً به دلیل خرید از بازار تهران از این پیاده راه استفاده می کنند. با توجه به این نتایج ثابت شد که در بستر پیاده راه دارای بافت با ارزش، امکان یا فرصت ایجاد تسهیلات و فعالیت هایی که باعث ایجاد فضای جمعی و عمومی گردد، وجود دارد. از نظر شهروندان ایجاد فضای جمعی مناسب در پیاده راه موجود، به وجود آمده است و پیاده راه بازار فرصت ایجاد فضای جمعی و عمومی را داراست.
نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی و سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی: مناطق 11 گانه شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
83 - 96
حوزههای تخصصی:
امروزه نبود مبلمان شهری مناسب و چیدمان آراسته و هماهنگ آن، در تمام شهرهای ایران باعث معضلی بنام به هم ریختگی و عدم شادابی و روحیه ی متناسب برای استفاده کنندگان از محیط شهری شده است. شهر شیراز به عنوان مهم ترین شهر جنوب کشور و گردشگرپذیر، لازم است که به سنجش میزان چیدمان متناسب مبلمان شهری خود پرداخته تا بتواند فضای متناسب شاد را در شهر ایجاد نماید. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش و جایگاه چیدمان مبلمان شهری در شادابی فضای شهری در شیراز است. پژوهش از نوع کاربردی و روش مطالعه، پیمایشی- تحلیلی است. به منظور تعیین نقش مبلمان شهری در شادابی شهری از آزمون رگرسیون استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل جمعیت شهر شیراز در سال 1395 به تعداد 1712745 نفر در نظر گرفته شده است و تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته 35 سؤالی است که روایی آن به تأیید کارشناسان مربوط رسیده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تأیید قرار گرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که نحوه ی چیدمان مبلمان شهری بر شادابی فضای شهری در سطح معناداری 0.000 تأثیر دارد. همچنین این امر در بین سایر متغیرهای مبلمان شهری (تفریحی-فراغتی، خدماتی، زیست محیطی، بهداشتی، ترافیکی و تجهیزات و تأسیسات) در سطح معناداری 0.000 توانسته است بر شادابی فضای شهری تأثیرگذار باشد. بر این اساس می توان بیان داشت که بهره گیری متخصصان شهری در داخل و خارج از کشور در زمینه ی طراحی مبلمان شهری چه در بحث ابزارها و چه در بحث محیطی می تواند زمینه ساز ساختار نظام مند آن شده، به شادابی بیشتر شهری منجر شود.
تحلیل و اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی در توسعه گردشگری شهری مورد: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
آمیخته بازاریابی، یکی از مباحث مهم در بازاریابی گردشگری است و در فرآیند برنامه ریزی و توسعه مقاصد و تأسیسات گردشگری مورد توجه است. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر، بررسی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در بازاریابی گردشگری شهر شیراز است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مدل آمیخته بازاریابی با ارزیابی هفت مؤلفه اساسی این مدل یعنی مؤلفه های قیمت، تبلیغات، مکان، شواهد و امکانات فیزیکی، مردم، محصول و برنامه ریزی است. گردآوری داده ها بر اساس تدوین یک پرسشنامه محقق ساخت با توجه به شرایط ساختاری گردشگری شهر شیراز بر مبنای مؤلفه های هفت گانه مدل آمیخته بازاریابی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران، مدیران هتل و راهنمایان گردشگری است که در مجموع تعداد 163 پرسشنامه توسط آنها تکمیل گردید. برای پردازش و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن و کروسکال والیس) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین دیدگاه سه جامعه آماری، در خصوص مؤلفه های مؤثر آمیخته بازاریابی گردشگری در شهر شیراز تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی مؤلفه های آمیخته بازاریابی گردشگری در این مقصد گردشگری، بر اساس آزمون فریدمن بیانگر آن است که مؤلفه های برنامه ریزی و مدیریت (میانیگن برابر 38/5)، قیمت (میانگین برایر 94/4) و مردم (میانگین برابر72/3) به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین مؤلفه ها در اولویت های اول تا سوم قرار دارند. تدوین یک برنامه راهبردی توسعه پایداری گردشگری با تأکید بر کاهش ناکارآمدی های فرآیندهای بازار گردشگری می تواند زمینه ساز پایداری اقتصادی گردشگری در شهر شیراز باشد.
سنجش و تحلیل شاخص های زیست پذیری شهر مشهد از دیدگاه زائران و گردشگران (نمونه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو، شناسایی و سنجش شاخص های زیست پذیری منطقه ثامن به عنوان قلب مذهبی و اقتصادی شهر مشهد از دیدگاه گردشگران ساکن در این منطقه می باشد. لذا در این مطالعه به شناسایی و تحلیل شاخص های زیست پذیری این منطقه پرداخته شد. جامعه آماری شامل دو گروه می باشد: الف) خبرگان شهرداری منطقه ثامن مشهد اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی (25 N= ) جهت شناسایی شاخص های زیست پذیری و ب) گردشگران و زائران جهت بررسی عوامل مؤثر بر زیست پذیری منطقه که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 291 بصورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص های نهایی مؤثر بر زیست پذیری منطقه مشتمل بر 27 شاخص می باشد که در 4 گروه: اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی دسته بندی شد. همچنین، شاخص های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب از بیشترین و کمترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. علاوه براین، در میان زیرشاخص های اجتماعی، امنیت عمومی (89/0)، در میان زیرشاخص های فرهنگی، کیفیت خدمات زیارتی (84/0)، در میان زیرشاخص های اقتصادی، محل اقامت مناسب (87/0) و در میان زیرشاخص های زیست محیطی، وضعیت ترافیک (98/0) از بیشترین تأثیر بر زیست پذیری منطقه برخوردار می باشند. در نهایت راهکارهایی که در ادامه به ان اشاره خواهد شد و در جهت بهبود وضعیت زیست پذیری منطقه و افزایش تعداد روزهای اقامت زائر و گردشگر ارائه شده است.
قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده مداری در بافت تاریخی شهری (مورد شناسی: خیابان خواجه نصیر شهر گز بُرخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش روز افزون بشر به زندگی ماشینی و توأم با آن، استفاده بی رویه از اتومبیل شخصی، عدم استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی، افزایش آلودگی های محیطی و در نهایت حرکت جامعه به سمت زندگی انفرادی، باعث تیره شدن تعاملات اجتماعی و دور شدن انسان ها از یکدیگر شده است. رویکرد تبدیل برخی خیابان ها به پیاده راه که با حذف یا کاهش تردد اتومبیل ها در بخش مرکزی شهرها همراه است، باعث ارتقای کیفیت محیط و افزایش سرزندگی در این فضاها می شود. مطالعه حاضر به بررسی قابلیت سنجی اجرای طرح پیاده محوری در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت تاریخی شهر گز بُرخوار پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، رویکردی توصیفی- تحلیلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان است. تحلیل متغیّرهای مورد استفاده، با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos انجام گرفت. در فرضیه اول، اجرای طرح پیاده محوری از نظر ابعاد حمل و نقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه اول، نشان دهنده رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد بررسی بود و فرضیه اول تأیید شد. در فرضیه دوم به بررسی قابلیت سنجی پذیرش اجرایی طرح از دید کسبه و شهروندان پرداخته شد. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه دوم نیز وجود رابطه معنادار بین متغیّرهای مورد سنجش را نشان داد و فرضیه دوم نیز تأیید شد. همچنین نتایج مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که عامل اقتصادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی 86/0 به خود اختصاص داده است. پس از آن عامل اجتماعی و کالبدی با وزن رگرسیونی 82/0 و عامل زیست محیطی با وزن رگرسیونی 74/0 در رتبه بعدی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده این است که اجرای طرح پیاده مداری در خیابان خواجه نصیر مورد پذیرش شهروندان و کسبه است و ازنظر ابعاد ترافیکی و تردد مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
تحلیل ساختار فضایی شهر با تأکید بر خصلت همپیوندی و اتصال فضایی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
25 - 40
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی حاکم بر شهرها به روابط متقابل و عوامل مختلفی بستگی دارد و این روابط در مقیاس شهری بزرگ، دارای پیچیدگی و درهم تنیدگی خاصی است. لذا اهمیت نگرش به ساختار فضایی شهر، دارای اهمیتی زیادی است. کلان شهر تبریز همچون سایر کلان شهرهای ایران با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگی های کالبدی و فضایی و در نتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن شده است؛ هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت ساختار فضایی کلان شهر تبریز با روش چیدمان یا پیکره بندی فضایی است. روش پژوهش به صورت کمی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. محدوده مورد مطالعه کلان شهر تبریز و واحد تحلیل محورهای اصلی و شریان های درجه یک و درجه دو شهر بوده است. داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. روش تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک تحلیل چیدمان فضا و تحلیل اصول هم پیوندی، اتصال و انتخاب بوده است. همچنین بعد دیگر روش تحلیل توجه به ابعاد عملکردی فضا در قالب پراکندگی کاربری های تجاری و خدماتی و همچنین نظریه حرکت طبیعی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هم پیوندی مسیرهای منتهی به مرکز شهر و بخصوص بازار مرکزی شهر به میزان 85/0، بیشتر از سایر بخش های شهر است و این هم پیوندی در محور امام خمینی (ره) و محورهای منتهی به آن از میزان بیشتری برخوردار بوده است. از نظر اصل اتصال و انتخاب نیز دو محور امام خمینی (ره) و 22 بهمن با مقدار 21 و 2/1 از میزان بالاتری برخوردار است. در نتیجه انتقال عملکرد و تمرکز حرکت از مرکز شهر به طرف غرب در امتداد مسیرهای اصلی و امکان شکل گیری هسته های عملکردی در طول این محورها پیش بینی می شود.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت های فرسوده در مقابل مخاطرات طبیعی مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
در پی تغییرات سریع شهرها بخشی از بافت های شهری به علت فرسودگی نتوانسته اند با محیط خود و خدمات دهی به ساکنین ارتباط برقرار کنند. امروز آسیب پذیری بافت های فرسوده در برابر سوانح طبیعی به عنوان مسئله ای جهانی پیش روی مدیران شهری قرارگرفته است. با توجه به شرایط و موقعیت بافت فرسوده شهر سمنان و توجه نکردن و رسیدگی نامناسب شرایط تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی در وضعیت نابسامانی قرار دارد. این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در برابر حوادث طبیعی با توجه به کاستی هایی که در زمینه های کالبدی، نهادی، زیست محیطی، اقتصادی و... می پردازد. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نظر روش بررسی توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی ابعاد مختلف تاب آوری محدوده موردنظر از روش دیمتل فازی برای میزان ارتباط معیارها و از روش ANP فازی برای اولویت بندی نقاط ضعف موجود در بافت فرسوده شهر سمنان در مبحث تاب آوری بهره گرفته شده است و پس از سنجش ابعاد تاب آوری در هفت معیار و زیر معیارها نتایج نشان داد که معیار اقتصادی با وزن (213/0) رتبه اول را کسب کرده و معیار جمعیتی و کالبدی نیز به ترتیب با اوزان (209/0) و (172/0) رتبه های دوم و سوم را کسب کرده اند. بنابراین مشخص شد اهمیت این مؤلفه ها در بین مؤلفه های دیگر بیشتر است. همچنین با توجه به یافته ها و مشاهدات پژوهش مشخص شد تاب آوری بافت فرسوده شهر سمنان در وضعیت مطلوبی نیست و نیاز به توجه ویژه مدیران شهری دارد.
نوزایی شهری رویکردی نوین جهت احیا و ارتقا کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: محدوده میدان امام علی (ع) شهر اصفهان و بافت پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
141 - 154
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر رشد بی رویه و ناهماهنگ محیط شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری، بافت های تاریخی و ارزشمند و انسان تأثیرگذار بوده است.÷ وسعت زیاد بافت های قدیمی و فرسوده و معضلات پیچیده آن ها و تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی شهری، مسئولان شهری را وادار به اتخاذ رویکردهای جدید در جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی درگذر زمان تکامل یافته اند که از جدیدترین رویکردها می توان به نوزایی شهری اشاره نمود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی شهری در محدوده پیرامونی بافت تاریخی میدان امام علی (ع) اصفهان بر اساس سه معیار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با رویکرد نوزایی شهری می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری ساکنین محدوده موردمطالعه و متخصصین شهری می باشند که 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها بین آن ها توزیع شده است. از طریق روش سوات به تحلیل وضعیت موجود پرداخته و زیرمعیارهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و همچنین گزینه های نوزایی شهری از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی گردیده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین معیار در جهت ارتقا کیفیت زندگی، معیار اقتصادی با وزن 41/0 و در رده بعد معیار کالبدی با وزن 31/0 و درنهایت معیار اجتماعی با وزن 25/0 می باشد. در زیر معیار اجتماعی میزان رضایت از محله، در زیر معیار اقتصادی بازار مسکن و زمین، در زیر معیار کالبدی نظارت بر ساخت وساز جدید و در گزینه های نوزایی شهری برنامه های توسعه مناسب و انعطاف پذیر از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند. بر این مبنا راهکارهایی همچون برقراری تعادل بین عملکردهای بافت از طریق تزریق فعالیت های تجاری و گردشگری، تدوین ضوابط شهرسازی با در نظر گرفتن اقتصاد زمین، نظارت بر نظام انسانی در ساخت وسازهای جدید برای جلوگیری از کم ارزش شدن بناهای باارزش جهت احیا مجدد این محدوده می تواند ارائه گردد.
مؤلفه های ارتقاء کیفیت فضای آموزشی از منظر کودکان بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان نسبت به آنچه در محیط زندگی خود می بینند هوشیارند. اغلب پژوهش گران معتقدند کودکی که تجربه مطلوبی در فضاهای آموزشی داشته باشد، فرایندهای شناختی و رفتاری متعاقب آن، موجب افزایش خلاقیت او شده و به تثبیت یادگیری او کمک می کند. امروزه مکان مناسبی برای آموزش کودکان به گونه ای که پاسخگوی نیازهای آنان باشد، وجود ندارد و اغلب مکان ها هم برای چنین منظوری احداث نگردیده و بر حسب ضرورت و اضطرار مورد استفاده کودکان هستند. هدف اساسی این پژوهش، دست یابی به مؤلفه های طراحی فضای آموزشی است که در آن کودک احساس یگانگی با فضا داشته باشد. پیداست این امر احساس خلاقیت کودک را برمی انگیزد و فعالیت و تحرک متناظر با آن در محیط بیشتر می شود. روش پژوهش در این مسیر با اتخاذ رویکرد کمی، استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است که بر مبنای روایت محوری شناختی با استفاده از تکنیک ترجیحات بصری صورت گرفته است. مصاحبه عمیق در جامعه نمونه متشکل از ده نفر از کودکان 8 تا 10 سال انجام گرفته که مبنای آماری آن آزمون کفایت معنی گذاشته شده است. یافته های تحقیق مؤید آن است که در معماری فضای یادگیری کودکان، عواملی همچون تداعی کنندگی، تنوع پذیری، تحرک پذیری، انعطاف پذیری، فضای بینابین و شفافیت مهم ترین شاخص های ارتقاء کیفیت فضا از منظر مخاطبان کودک است.
ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرداری تهران به تهیه و اجرای طرح هایی در ابعاد محله و ناحیه پرداخته است تا امکانات شهری راحت تر در اختیار شهروندان قرار بگیرد. یکی از مهم ترین این طرح ها، طرح مدیریت ناحیه محوری شهرداری تهران است. زمانی که این طرح اجرا شد (1387)، استقرار شهرداری الکترونیک از اهداف آن بود. درواقع ناحیه محوری مهم ترین طرح مدیریت پایین به بالا، تمرکززدا و مشارکتی است که برای رفع نابسامانی ها و مشکلات توسعه اجتماعی و فضایی شهر تهران طرح ریزی شد. هدف مقاله کاربردی حاضر ارزیابی طرح مدیریت ناحیه محوری مبتنی بر معیارهای شهرداری الکترونیک با مدل ویکور است. در تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مهم از روش دلفی فازی و نظر خبرگان استفاده شد. سپس بررسی شاخص های پژوهش از نظر اهمیت و تأثیر، به کمک تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری صورت گرفت و مدل مفهومی این مقاله ارائه شد. با استفاده از مدل ویکور، نواحی شهرداری مناطق 6 و 15 از نظر شاخص های پژوهش رتبه بندی و مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای آماری SPSS، SPLS و ترسیم نقشه ها در نرم افزار ArcMap صورت گرفت. نتایج تحلیل براساس مدل ویکور نشان می دهد وضعیت نواحی منطقه 6 از منطقه 15 بهتر است و بالاترین رتبه ها برای نواحی 1 و 5 شهرداری منطقه 6 با امتیاز Q 957/0 و 1000 است. همچنین با استفاده از SPLS در این پژوهش، برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح نمونه مورد مطالعه تأیید شد؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای یکسان همه ابعاد (منابع انسانی، اقتصادی، جغرافیایی و...) مدیریت همه جانبه شهرداری ناحیه عملی شود که تحقق این مهم مستلزم تعاملات دائمی، کارآمد و مستمر با نهادهای بالادستی و پایین دستی است.
ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن با حس مکان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
533 - 552
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حس مکان و احساس تعلق به آن، از محورهای مهم در ارز ش بخشی به بافت های شهری و معماری بناها، به ویژه ابنیه تاریخی است. عامل مؤثر دیگر آسایش بصری است که در مکان و فضا وجود دارد و یکی از مؤلفه های مهم برای سکونت و زندگی در شهرها، به ویژه در شهرهای ایرانی از جمله شهر یزد به شمار می آید. طی سال های اخیر، آلودگی بصری یکی از دلایل اصلی کاهش ارتباط انسان با محیط شهری و افت راندمان کاری در میان شهروندان بوده است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی حاضر، ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن ها با حس مکان در شهر یزد است. جمع آوری اطلاعات به کمک 400 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در میان ساکنان منطقه 2 شهر یزد صورت گرفت. به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک رتبه بندی MAPPAC و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج، تکنیک MAPPAC و وزن دهی مؤلفه های مربوط که به روش سلسله مراتبی فولر انجام شد، مؤلفه کیفیت معماری بناها با وزن 381/0 مهم ترین عامل اثرگذار بر آسایش بصری مردم و مؤلفه امنیت اجتماعی با وزن 291/0 مهم ترین عامل تأثیرگذار بر حس مکان شهروندان شهر یزد است. همچنین مؤلفه پوشش گیاهی با وزن 069/0 کمترین عامل اثرگذاری بر آسایش بصری مردم و مؤلفه ایمنی عناصر کالبدی با وزن 033/0 کمترین عامل اثرگذاری بر حس مکان شهروندان شهر یزد محسوب می َشوند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنا دار میان مؤلفه های آسایش بصری و مؤلفه های حس مکان در شهر یزد (در سطح 95 درصد) است.
کارایی شاخص های راداری در استخراج سطوح نفوذناپذیر شهری با استفاده از تصویر رادار تمام پلاریمتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
837 - 854
حوزههای تخصصی:
تفکیک سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری و بررسی روند تغییرات آن، اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا امروزه این مقوله شاخصی از گسترش شهر به شمار می آید. سطوح نفوذناپذیر در مناطق شهری، شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری و صنعتی، پارکینگ ها و سطح معابر و شبکه خیابان هاست. انواع سطوح نفوذناپذیر و تنوع بسیار آن ها از نظر شکل، اندازه و مواد تشکیل دهنده سبب پیچیدگی تفکیک این سطوح در مناطق شهری می شود. در این پژوهش از تصویر سار تمام پولاریمتریک سنجنده آلوس/ پالسار برای تشخیص سطوح نفوذناپذیر در سطح شهر تهران استفاده شده است. کارایی شاخص های راداری مختلف و ترکیب دوگانه باندهای پولاریمتریک در تفکیک سطوح نفوذناپذیر از سایر کلاس های متفاوت پوشش زمین، ارزیابی شده است. برای شناسایی کلاس های پوشش زمین از الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، استفاده از شاخص های راداری همراه با تمام باندهای پولاریمتریک، سبب استخراج انواع سطوح نفوذناپذیر با صحت 95 درصد می شود. همچنین در صورت استفاده از دو باند پولاریمتریک با قطب عمودی اش به همراه شاخص های راداری، صحت طبقه بندی 90 درصد است. براساس یافته های این پژوهش، تصاویر سار جایگزین مناسبی برای تصاویر نوری در تفکیک سطوح نفوذناپذیر شهری هستند. همچنین در صورت دسترسی نداشتن به تصاویر تمام پولاریمتریک، استفاده از دو باند پولاریمتریک به همراه شاخص های راداری، برای استخراج سطوح نفوذناپذیر در مناطق پیچیده شهری مناسب است.
تحلیل ساختاری موانع توانمندسازی اجتماع محور در مناطق اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله بان برز شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
22 - 32
حوزههای تخصصی:
پدیده اسکان غیررسمی به عنوان یک مسئله ساختاری-کارکردی در عرصه مدیریت شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه مطرح است. با توجه به علل متعدد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی-فضایی در ایجاد این مشکل، برخی بر عوامل اجتماعی به عنوان ظرفیت سازی و توانمندسازی محلات تأکید می کنند. از این رو مقاله حاضر نیز با روش توصیفی-تحلیلی، عوامل و موانع اصلی در توانمندسازی ساختاری اسکان غیررسمی در محله بان برز شهر ایلام را مورد بررسی قرار می دهد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 38 شاخص در چهار حوزه آموزش، مشارکت، ظرفت سازی و هم افزایی نهادی برای تحلیل موانع ساختاری توانمندسازی محله بان برز استخراج گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون نیکوئی برازش، تحلیل عاملی و مدل تحلیلی اثرات متقابل/ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS و Mic Mac استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت محله بان برز از یک سیستم پایدار تبعیت می کند. از طرفی 41 درصد از توانمندسازی محله بان برز از طریق مؤلفه های ظرفیت سازی، هم افزایی نهادی، آموزش و مشارکت، قابل تبیین است. در این میان، مؤلفه «ظرفیت سازی» با مقدار ویژه 289/2 بالاترین واریانس (893/22) و بیشترین سهم را در تبیین توانمندسازی محله بان برز داشته است. بر اساس روش تحلیل اث رات متقابل/ساختاری، مولفه های امنیت(4064843)، اعتماد (4809443)، طولانی بودن فرآیند اداری تهیه و اجرای طرح ها (4957464)، و آموزش جوانان(4814855) مهم ترین موانع توانمندسازی اسکان غیررسمی هستند. در نتیجه، جهت توانمندسازی محلات اسکان غیررسمی، توسعه امنیت، آموزش ساکنین و تسریع در اجرای پروژه های عمرانی و اجتماعی در محله بان برز شهر ایلام ضروری است.
بررسی و تحلیل توسعه درون زا در نواحی شهری (مطالعه موردی: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی شهرها، در دستیابی به شکلی پایدار از کالبد شهر با چالش مواجه شده است. نظریه توسعه درونی که از اصول ده گانه رشد هوشمند می باشد، در راستای اهداف توسعه پایداراست. به موجب این رویکرد اراضی بایر و ناکارآمد به عنوان سازوکار تحقق سیاست های توسعه درونی شهر می باشد. بنابراین چنانچه در یک محدوده زیستی پراکنده روی کالبدی اتفاق بیافتد یعنی مازاد بر نیاز کالبدی، جمعیت ساکن، فضا اشغال گردد می توان به این نتیجه رسید که درون شهر فضاهای بلا استفاده، رها شده و ناکارآمد و فرسوده وجود دارند که برنامه ریزی جهت استفاده مناسب از آن ها اهمیت پیدا می کند. روش: در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت نواحی شاهین شهر از لحاظ توسعه با تأکید بر ویژگی های مسکن، شاخص های مرتبط با آن و میزان برخورداری می باشد. جهت بررسی روابط بین متغییرها، با نرم افزار AMOS و روش معادلات ساختاری مورد تجزیه قرارگرفت . یافته ها: نتایج نشان داد طرح های توسعه شهر و ایجاد مسکن در آینده در تمام ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی به جز بعد دسترسی، عامل اصلی گسترش کالبدی شهر است.سپس با تکنیک Antropi و VIKORجهت وزن دهی و رتبه بندی نواحی استفاده شد. نتایج: نتایج تکنیک ویکور نشان داد که نواحی شهری از نظر شاخص های پژوهش و به لحاظ توسعه درونی، به ترتیب ناحیه فردوسی در رتبه اول برخورداری و ناحیه گلدیس در رتبه آخر قرار گرفته است.
تحلیل پدیده ترس از جرم در الگوهای جابه جایی روزمره زنان (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که تحرک و جابه جایی در شهر بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره شهروندان است، احساس ترس از به خطر افتادن امنیت فردی در محیط های حمل ونقل به تجربه روزانه بسیاری از افراد به ویژه شهروندان زن بدل شده است. ترس از جرم پدیده ای پیچیده، غیرملموس و چندلایه است که وجود و تداوم آن می تواند در تجربه های جابه جایی افراد سبب محرومیت فضایی و به تبع آن محرومیت اجتماعی گسترده برای گروه های آسیب پذیر در دستیابی به امکانات و فرصت های ارائه شده در شهر شود. براین اساس پژوهش کمی حاضر به دنبال بررسی انواع الگوهای جابه جایی زنان و ترس برخاسته از این الگوها هنگام جابه جایی در منطقه 6 شهرداری تهران است؛ از این رو براساس نمونه گیری تصادفی، 320 نفر از زنان ساکن در منطقه مورد پژوهش، حجم نمونه را تشکیل داده اند. نتایج نشان می دهد 95 درصد پاسخ دهندگان پس از تاریکی، هنگام جابه جایی احساس ترس می کنند که میزان این ترس در 52 درصد آن ها فراتر از حد متوسط و در میان زنان جوان مجرد بیش از سایر گروه هاست. بیشترین میزان ترس در انواع الگوهای جابه جایی متعلق به جابه جایی افراد پیاده در مقایسه با سواره و موتوری، حمل ونقل همگانی در مقایسه با حمل ونقل خصوصی، سفر مستقل در مقایسه با سفرهای مشایعت شده و مراجعه به مقصد از پیش ناشناخته است.