فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها می توانند با اقدامات علمی، فرهنگی و کارآفرینی، نقش مؤثری در بازآفرینی بافت های قدیمی و تاریخی شهری داشته باشند. این پژوهش به بررسی نقش دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی بخش تاریخی مرکزی شهر تهران پرداخته است. محدوده مکانی این پژوهش، محدوده داخلی «حصار ناصری» به مساحت حدود 2250 هکتار می باشد که به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده و در مناطق 11 و 12 شهرداری تهران واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش، 289 نفر از اعضاء هیئت علمی رشته های شهرسازی، معماری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیریت شهری و برنامه ریزی گردشگری پنج دانشگاه دولتی مهم واقع در لبه شمالی محدوده مطالعه (دانشگاه خوارزمی، دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه هنر، دانشگاه تهران و دانشگاه امام علی (ع) است. حجم نمونه این پژوهش، 35 نفر از اعضای هیئت علمی و متخصصان حوزه شهری این دانشگاه ها بوده که بر مبنای اشباع نظر در خصوص تکراری بودن پاسخ ها تعیین شده است. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. گویه های این پرسشنامه با استفاده از مبنای نظری بازآفرینی فرهنگی و وظایف و مأموریت دانشگاه های نسل سوم و چهارم تعیین شده و با محدوده و جامعه موردمطالعه منطبق و بازنویسی شده اند. جهت بررسی روایی متغیرها و پرسشنامه از روش روایی صوری استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و آزمون T-Test) و روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دانشگاه های موردمطالعه با تغییر رویه و انجام اقداماتی مرتبط با وظایف و اهداف آموزشی خود، می توانند به بازآفرینی فرهنگی بخش تاریخی مرکزی شهر تهران کمک کنند، اما این دانشگاه ها در این مسیر هنوز در مرحله ابتدایی و اولیه قرار دارند.
ارزیابی و پایش سیاست های تأمین مسکن گروه های کم درآمد شهری از منظر شاخص های پایداری مسکن (مطالعه موردی: مسکن مهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
723 - 741
حوزههای تخصصی:
مقوله مسکن بسیار گسترده است و ابعاد مختلف مکانی، معماری، کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی دارد. برای تأمین این کالا دولت ها سیاست های مختلفی را در پیش گرفته اند؛ به گونه ای که دوره پس از انقلاب سیاست های متنوعی در حوزه تأمین مسکن به منظور حمایت از اقشار و گروه های کم درآمد در کشور مدنظر قرار گرفت. یکی از مهم ترین و پرهزینه ترین سیاست های تأمین مسکن اقشار کم درآمد در کشور ایران، سیاست مسکن مهر است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش طرح مسکن مهر زیتون شهر گرگان از منظر شاخص های پایداری مسکن شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که در قالب چهار شاخص پایداری کالبدی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست بوم سنجیده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به کمک نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن، الگوی ضریب هم بستگی پیرسون و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفته است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد پایین ترین وضعیت شاخص های پایداری مسکن در میان مؤلفه های بعد کالبدی به نوع مصالح برمی گردد. بیشتر سطح جنبه های اقتصادی مسکن مهر نیز به قیمت تمام شده مسکن مربوط است. در ابعاد اجتماعی- فرهنگی حفظ حریم خصوصی خانوارها، پایین ترین میزان را دارد. از مؤلفه های زیست محیطی کمترین میزان با نبود فضای پارک و فضای سبز مرتبط است. بیشترین میزان هم بستگی میان ابعاد فرهنگی و کالبدی مسکن است که نوع هم بستگی مثبت و ضریب هم بستگی 46/0 است. این عدد نشان می دهد که با افزایش میزان نارضایتی از وضعیت مؤلفه های پایداری کالبدی مسکن، سطح نارضایتی از شاخص های پایداری فرهنگی مسکن مهر نیز بیشتر می شود؛ به طوری که شیوه ساخت و طراحی، نحوه فضاسازی و معماری و ابزار و وسایل استفاده شده با شرایط اقلیمی و بومی مردم سازگار نیست و به فضای خصوصی خانواده توجهی نکرده است.
موانع مؤثر در مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی (مورد شناسی: دهستان بناجوی شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی با توجه به نقش پذیری و ایفای نقش ساکنان روستایی در برنامه های اقتصادی- اجتماعی به ویژه در طرح های عمرانی برای دستیابی به اهداف جمعی به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این میان، موانعی در ارزیابی مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی وجود دارد؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مهم ترین موانع مشارکت اجتماعی روستاییان در فعالیت های عمرانی روستایی در دهستان بناجوی شمالی شهرستان بناب است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، روش نمونه گیری تصادفی بوده است و با فرمول کوکران 320 خانوار در سطح محدوده مورد مطالعه، به عنوان حجم نمونه تعیین شد. بخشی از داده ها براساس مطالعات میدانی (پرسشنامه) و مشاهده (شاخص های انتخابی و محقق ساخته) و بخشی دیگر با استفاده از مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب روایی پرسشنامه نیز برابر با 81/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ANPو نرم افزار Super Decisions،SPSSاستفاده شده است. نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان داد که از بین عوامل مختلف مؤثر مشارکت اجتماعی روستاییان در طرح های عمرانی، به ترتیب عامل اجتماعی (470/31)، آموزشی- ترویجی (269/29)، نهادهای دولتی (925/26)، اقتصادی (351/20)، نهادهای روستایی (721/18) و درنهایت عامل نهاد حقوقی- قانونی (231/14) به ترتیب در رتبه های یک تا شش قرار دارند. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده با تأکید بیشتر بر عوامل اجتماعی، استراتژی های رفع این موانع و راهکارهای پیاده سازی این استراتژی ها تدوین شده است.
تحلیلی انتقادی بر سیاست شهری آب از منظر ظرفیت نهادی (مورد شناسی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب گنجینه مشترک انسان ها و تخریب منابع آبی به منزله تخریب پایه های توسعه است. نگاهی نقادانه به سند چشم انداز و برنامه های فرادست شهری و منطقه ای، گویای این مهم است که نشانه هایی از تغییر تفکر سنتی به نگاه سیستمی در حوزه آب در حال تکوین است. با توجه به استانداردهای بین المللی، شهر بیرجند در زمره شهرهای حساس به آب قرار داشته است و بررسی ظرفیت نهادی آب درجهت بهبود عملکرد مدیریتی در محدوده مورد مطالعه حیاتی به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ظرفیت نهادی شهر بیرجند درخصوص مدیریت بهینه و یکپارچه منابع آب و همچنین ایجاد نظام حکمروایی شایسته آب و با نگاه کمّی- کیفی، به لحاظ روش، تحلیلی- توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. به منظور گردآوری اطلاعات موردنیاز علاوه بر مطالعات اسنادی، تعداد 50 پرسشنامه نیز از سوی صاحب نظران حوزه شهری، آب، اعم از سیاست گذاران، مدیران و کارشناسان مجرّب فنی و حقوقی آب در شهر بیرجند تکمیل شد. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماریSpss و Amos، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل یافته ها حاکی از آن است که رابطه سیاست و قوانین به صورت معناداری بر تقویت ظرفیت نهادی مؤثر است؛ در عین حال تقویت ظرفیت نهادی آب به بهبود و توسعه توان عملیاتی مدیریت آب وابسته است؛ بنابراین تشویق مشارکت بخش خصوصی، مشارکت کاربران و نظم در پاسخگویی و ذی حسابی کم ترین تأثیر و تمرکززدایی قوانین و استفاده از علوم و فناوری های جدید بیشترین تأثیر را درجهت تقویت ظرفیت نهادی آب در محدوده مورد مطالعه دارند؛ از این رو انجام اصلاحات نهادی آب درجهت افزایش کارآیی، بهره وری و توسعه عدالت توزیعی آب در شهر بیرجند ضروری بوده و راهبرد نهایی تحول مدیریت آب، تحریک اراده جمعی کنشگران در جهتی واحد برای دستیابی به حکمروایی شایسته آب است.
تبیین و تحلیل توسعه پایدار شهری با تأکید بر مؤلفه های محیطی (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
75 - 86
حوزههای تخصصی:
تجسم یک بحران شهری حاصل از سناریوی جمعیت در افق نزدیک، تصوری دور از واقعیت نمی باشد. با شروع هزاره سوم، تخمین زده می شود که تقریباً نیمی از جمعیت جهان در مناطق شهری سکونت یافته باشند یعنی جاهایی که بیشترین منابع را مصرف و بیشترین ضایعات و آلودگی ها را تولید می کنند. توسعه پایدار، مفهوم جدیدی است که از طریق پیوند ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) و توجه خاص به ملاحظات زیست محیطی و حفظ محیط زیست از دهه 80 به طور گسترده ای مطرح گردید. بر این اساس توسعه پایدار شهری توسعه انسانی پایدار را نیز به همراه می آورد که به شکل گیری سرمایه اجتماعی و ایجاد عدالت اجتماعی مدد می رساند. این پژوهش از نظر روش تحقیق بصورت توصیفی– تحلیلی بوده و با هدف کاربردی تدوین شده است. در این مقاله، ساختار زیست محیطی شهر سنندج با استفاده از تکنیکSWOT در چهار مرحله مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافته ها با استفاده از روشAHP نشان می دهد که کل امتیاز و وزن دهی جدول ماتریس عوامل داخلی 319/0 و در جدول ماتریس عوامل خارجی 321/0 است که عدد حاصله پایین تر از میانگین بوده، در واقع از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدها استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند. بالاترین مقدار میانگین پایداری توسعه شهری مربوط (92/2) و مقدار میانگین مربوط به شاخص های محیطی (97/2) می باشد. در نهایت راهبردهایی برای توسعه پایداری محیطی شهر سنندج معرفی شده است، توجه به مدیریت یکپارچه محیط زیست و ارزیابی اثرات زیست محیطی به عنوان یکی از مهم ترین ابزار دستیابی به توسعه پایدار شهری مورد بررسی قرار گیرد و در واقع کوششی در جهت یافتن راه حل هایی است که تغییرات لازم در این جهت ترسیم نماید.
ارزیابی توزیع فضایی زیر ساخت های اولیه گردشگری با تأکید بر تحرک محورگردشگری_تاریخی در محدوده بافت تاریخی –فرهنگی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
111 - 128
حوزههای تخصصی:
گردشگری پدیده مهم قرن بیستم است که در چارچوب الگوهای فضایی خاصی عمل می کند. یکی از این الگوهای فضایی گردشگری شهری است. چگونگی پراکنش و توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری در شهر، موجب تقویت تحرک گردشگر در این الگوی فضایی می شود. به صورتی که تحرک گردشگری، نقشی اساسی در پیش بینی مسیر احتمالی تحرکات گردشگران، مدیریت و طراحی مقصد، برنامه ریزی سفر و بازاریابی جاذبه ها دارد. هدف پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی توزیع فضایی زیرساخت های اولیه با توجه به تحرک محور گردشگری تاریخی می باشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی-تحلیلی بر آن است که با استفاده از روش مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و تحلیل تصمیم گیری چند معیارِ فازی FUZZY به تجزیه وتحلیل تحرک گردشگران در بافت تاریخی ارومیه پرداخته و اهمیت اثرات فضایی زیرساخت های گردشگری را جهت تقویت تحرک گردشگران، برجسته نماید. شاخص های کمی نشان دهنده وضعیت متعادل و مطلوب الگوی پراکنش زیرساخت ها در هسته تاریخی شهر می باشند، چراکه زیرساخت های گردشگری در محدوده خیابان امام که مرکز اصلی محور گردشگری-تاریخی شهر است، متمرکزشده اند. همچنین با استفاده از اطلاعات موجود می توان نتیجه گرفت که اماکن تاریخی، مراکز تجاری_ خدماتی و هتل ها، بیشترین تأثیر را در تحقق تحرک پذیری گردشگران در این محور داشته اند. طی این تحقیق، فرضیه پژوهش، مبنی بر توزیع مناسب و متوازن زیرساخت های گردشگری در بافت مرکزی شهر ارومیه، مورد اثبات و تأیید قرار می گیرد.
بررسی ابعاد اثرگذار بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان در تبدیل شهر مشهد به شهر دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پدیده جهانی شدن و اهمیت یافتن دانش به عنوان مزیت رقابتی برای کشورها و شهرها، توسعه شهری دانش بنیان و تبدیل شهرها به شهرهای دانش بنیان مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. یکی از سازوکارهای این تغییر، توسعه پارک های علم و فناوری به عنوان یکی از ساختارهای فضایی شهرهای دانش می باشد. در کشورهای در حال توسعه به دلیل عدم نقش آفرینی موثر این پارک ها، حرکت به سمت توسعه شهرهای دانش بنیان کند می باشد. این پژوهش قصد دارد ابعاد موثر بر کارکرد پارک علم و فناوری خراسان را مطالعه کرده و با شناسایی اولویت های برنامه ریزی، گامی در جهت بهبود توسعه شهر مشهد به عنوان شهر دانش بنیان بردارد. با این هدف ابتدا به شناسایی عوامل پرداخته و مدلی مفهومی را به وجود آورده است. سپس از طریق پرسشنامه نظرات ذی نفعان پارک علم و فناوری خراسان جمع آوری شده است. با استفاده از نرم افزار Smart PLS اطلاعات جمع آوری شده، تحت مدل مفهومی مورد آزمون قرار گرفته است. در نهایت عامل سازمانی و پس از آن عامل فرهنگی به عنوان عواملی با اثرگذاری بیشتر شناسایی شدند. همچنین اثرگذاری عامل سیاست گذاری در این مرحله از رشد پارک علم و فناوری خراسان مورد قبول واقع نشد.
تحلیل سناریوهای احیاء منطقه شهری قلعه آبکوه در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بکارگیری رویکردهای آینده نگاری در احیاء بافت فرسوده، لزوم توجه به مقوله برنامه ریزی سناریو را امری ضروری جلوه می دهد. سناریونگاری روش بسیار مؤثر و مفیدی برای برنامه ریزی میان مدت و بلندمدت در شرایط با عدم قطعیت است. هدف این پژوهش بررسی سناریوهای احیاء قلعه آبکوه مشهد است. نوع تحقیق بر مبنای هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی _تحلیلی، از لحاظ جمع آوری اطلاعات و داده ها ترکیبی از کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور تدوین سناریوها تعداد 25 پرسشنامه بین نخبگان اجرایی و دانشگاهی توزیع گردیده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شده است. براساس نتایج ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار میک مک، نداشتن سند مالکیت با 75 امتیاز، بیشترین تأثیرگذاری را دارد و آشفته بودن سیمای شهری با 86 امتیاز، بیشترین تأثیرپذیری را دارد. براساس میزان عدم قطعیت، عوامل نداشتن سند مالکیت، عدم وجود ضوابط و مقررات خاص بافت های مسئله دار، پایین بودن نسبی قیمت اراضی در مقایسه با محدوده های بلافصل و فراگیر و سطح اقتصادی پایین ساکنین به عنوان مهم ترین نیروهای پیشران در احیاء قلعه آبکوه در آینده دارای نقش مؤثری می باشند. از تلفیق این محورها چهار سناریو حیات طلایی، حیات نقره ای، حیات برنزی و حیات خاکستری تشکیل شد. در سناریو اول که حیات طلایی نامیده می شود، قوانین کارآمد و اقتصاد مطلوب ساکنین، افق روشن حیات قلعه آبکوه را می سازند و برای احیاء مناسب بافت مطلوب ترین سناریو، سناریوی حیات طلایی است.
تحلیلی بر عدالت فضایی و تأثیر آن بر بوم شناسی سیاسی شهرها نمونه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
89 - 100
حوزههای تخصصی:
مفهوم بوم شناسی سیاسی شهر بامعادل سازی مفاهیم زیستی در ارتباط با شهر، به مطالعه و بررسی روابط متقابل فرآیندهای سیاسی، زیست محیطی و اقتصادی و نقش کمبود منابع در فضای داخلی شهر می پردازد و در قالب آن می توان اثر ساختار اجتماعی بر محیط زیست شهری را درک کرد. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل توسعه فضایی مناطق 22 گانه شهر تهران و تأثیر آن بر شرایط زیست محیطی مناطق می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. تعداد شاخص ها برای بررسی توسعه فضایی 42 مورد بوده است. این شاخص ها در 6 بعد اصلی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیربنایی، امنیتی، فرهنگی گنجانده شده است و 4 شاخص نیز برای ارزیابی شرایط زیست محیطی در سطح مناطق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برای تحلیل داده ها و ارزیابی شرایط توسعه فضایی و زیست محیطی کلانشهر تهران از مدل AHP و تحلیل عاملی استفاده شده است. در سنجش میزان تأثیرگذاری توسعه فضایی بر شرایط زیست محیطی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. برای مدلسازی فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین مناطق شهر تهران شکاف فضایی شدیدی وجود دارد، همچنین شرایط زیستی محیطی با شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی همبستگی فضایی بالایی دارد. به طوری که متغیر اجتماعی با مقدار 0.63 و متغیرهای کالبدی و فرهنگی با مقدار 0.37 و 0.36 بیشترین تأثیرگذاری را در کیفیت زیست محیطی مناطق دارند.
تحلیل زیست پذیری در محله های بخش مرکزی شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
3 - 16
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی به اصلی ترین مکان برای کار و زندگی انسان ها تبدیل شده اند؛ از این رو با چالش های بسیاری در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی مواجه هستند. تداوم این روند، کاهش کیفیت زندگی و به دنبال آن کاهش زیست پذیری شهرها را در پی خواهد داشت. این پژوهش بر آن است تا میزان زیست پذیری بخش مرکزی شهر بروجرد را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر از حیث هدف از جمله تحقیقات اکتشافی_شناختی، از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی_تحلیلی و از نظر داده، از جمله تحقیقات کمی_کیفی است. برای دستیابی به اهداف از دو بخش مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده گردید. واحد تحلیل، 230 نفر از سکنه بخش مرکزی شهر بروجرد است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS وSPSS (آزمون های تی تک نمونه ای، آنووا و فریدمن) و در ترسیم مدل تحلیلی ساختارها از مدل معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد و شاخص های زیست پذیری در بخش مرکزی شهر بروجرد از مطلوبیت بالایی برخوردار است. همچنین در مقایسه بین محلات بخش مرکزی از نظر میانگین شاخص ها و ابعاد مشخص گردید که زیست پذیرترین محله، محله صوفیان است و دودانگه از کمترین میزان زیست پذیری نسبت به سایر محلات برخوردار است. در اولویت بندی فریدمن، بعد خدمات، فعالیت ها و امکانات شهری در رتبه نخست و بعد اقتصاد شهری در رتبه آخر قرارگرفته است. در مدل معادلات ساختاری که به وسیله نرم افزار ایموس ترسیم شد، در بین ابعاد، بعد اقتصاد شهری بیشترین تأثیر بر عوامل محیطی و زیست محیطی را داشته است.
گرداب رسمیت و غیررسمیت؛ واقعیت دنیای برنامه ریزی در مواجهه با بافت های ناکارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ارتباط با تحولات شهرنشینی کشور باوجود تلاش های انجام داده در حوزه تئوری و عمل (اما در قالب رسمی) نتوانسته از روند رو به افزایش مشکلات و معضلات شهری جلوگیری کند. در حالی که زندگی برای شهروندانی نزدیک به یک سوم جمعیت شهری کشور در شرایطی نابسامان است، ولی منفعت های رشد شهری نصیب نقوش غیررسمیِ باقدرت یا نقوش رسمیِ استفاده کننده از رسوم غیررسمی می شود. ازاین رو نظام برنامه ریزی در واقعیت، با رسوم و نقوش غیررسمی تداخلی دارد که شفاف و آگاهانه نیست و در مطالعات انجام شده نیز کمتر به آن پرداخته شده است. با توجه به تمرکز کنونی رسوم و نقوش رسمی و غیررسمی به بافت های ناکارآمد، هدف این تحقق بررسی چگونگی برخورد این رسوم و نقوش باهمدیگر و ارائه یک چارچوب مفهومی برای مواجهه برنامه ریزی رسمی با غیررسمیت ها در این محدوده است. بدین منظور روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی، تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه و تجربیات اندیشمندان در ارتباط با این مسئله و زمینه برنامه ریزی و عوامل تحت تأثیر در این مواجهه با توجه به شرایط شهرنشینی کشور و به طور ویژه تجربیات و نتایج مطالعات صورت گرفته در بافت فرسوده، تحلیل شده است. در نهایت برای برون رفت از این شرایط، چارچوبی مفهومی متناسب با شرایط حاکم بر کشور با تأکید بر پرداختن جدی تر به ابعاد اجتماعی و تأثیرپذیری سایر ابعاد از آن در برنامه ریزی، پیشنهاد شده است.
اثرات پیکره بندی فضایی بر جدایی گزینی اجتماعی در بافت فرسوده گلستان، سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 46
حوزههای تخصصی:
جدایی گزینی که به معنی جداشدن قسمتی از افراد یک مجموعه از دیگر افراد آن مجموعه است، یکی از معضلات بزرگ شهری است که یکپارچگی آن را به مخاطره می اندازد و مانع سازوکار درست شهر به عنوان کلیتی واحد می شود. برای مقابله با جدایی گزینی، رویکردهای مختلفی به اجرا در آمده است. آنچه که این پژوهش به عنوان رویکردی تحلیلی برگزیده، بررسی این معضل شهری از منظر محیطی، کالبدی و فضایی است. پشتوانه نظری این پژوهش برای بررسی جدایی گزینی، استفاده از تئوری نحو فضایی و مطالعه آن از دیدگاه پیکره بندی فضایی شهر است. این تئوری بر این عقیده استوار است که ساخت فیزیکی شهر و ساخت اجتماعی آن بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند. درهمین راستا محدوده کوی گلستان در شهر سبزوار به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و هدف از این مطالعه کاهش جدایی گزینی اجتماعی با کمک درک ساختار فیزیکی این منطقه و ارائه راهکار برای بهبود آن است. همچنین این بررسی به دنبال درک شدت اثر متغیرهای نحوی بر پارامترهای غیرنحوی است تا از این طریق بتوان به دسته بندی مشخص از عواملی که بیشترین سطح تأثیر بر ساخت فیزیکی را دارا هستند، دست یافت. پژوهش از نوع اکتشافی و روش آن تلفیقی است و از هر دو روش کمی و کیفی برای پاسخ به سئوالات پژوهش استفاده شده است. روش کیفی به صورت میدانی با تکنیک مشاهده و ابزار چک لیست انجام شد و روش کمی با تحلیل فضایی خطوط محوری در محیط نرم افزار UCL Depthmap صورت گرفت. در این مطالعه متغیرهای نحوی به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای غیر نحوی به عنوان متغیرهای وابسته مورد سنجش قرارگرفتند و در نهایت با کمک تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره در نرم افزار SPSS، روابط آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نور و روشنایی، دید و منظر، گوشه های قابل دید، چگونگی دسترسی، عناصر دارای ارزش، ورودی ها و گشودگی ها، کیفیت ابنیه، قدمت بنا با متغیرهای نحوی دارای رابطه معنادار بوده و به ترتیب از بیشترین اولویت برخوردارند. براساس نتایج تحقیق، انتظار می رود با اعمال تغییرات بر روی این متغیرها بتوان به حداکثر تغییرات در ساخت فیزیکی و در نهایت به تغییر در ساخت اجتماعی دست یافت.
ارائه مدل مفهومی تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران بر مبنای نظریات فوکو و هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 84
حوزههای تخصصی:
همزمان با رشد شتابان شهرنشینی و شکل گیری طرح های توسعه شهری، طراحی شهری از جمله تخصص هایی است که سعی در ارتقای کیفیت محیط دارد. با این حال رشته طراحی شهری در جهان، رشته جوان و نوظهوری است و این قضیه در ایران به مراتب بیشتر و پررنگ تر بوده و می توان گفت رشته نوپایی تلقی می شود. این قبیل پروژه ها در ایران از دهه هشتاد شمسی مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته و در این مدت تجاربی حاصل شده است که از حیث موفقیت و تحقق پذیری، قابل تأمل و توجه است. از این رو بنا به ضرورت، مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحقق پذیری پروژه های طراحی شهری ایران است که به منظور رسیدن به اهداف، از طریق مرور ادبیات تخصصی به بازخوانی مفهوم تحقق پذیری پرداخته و با بهره گیری از روش توصیفی_تحلیلی و توصیفی_تطبیقی، یافته های تحقیقات پیشین را به عنوان داده و اطلاعات پایه مورد بررسی قرار می دهد تا از طریق کشف ساختارها و روابط جدید در متون مزبور، پاسخ های لازم برای پرسش های تحقیق فراهم آمده و زمینه مناسبی برای شکل گیری چارچوب نظری و شناخت معیارهای مهم در امر تحقق پذیری و وضعیت آن در ایران ایجاد شود. از سویی مصاحبه با بازیگران اصلی تحقق این قبیل از پروژه ها و استفاده از پرسشنامه، راهگشای تحقیق بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرایط موجود ایران، معیارهای مرتبط با قدرت( سیاسی_مدیریتی، اقتصادی و دانش)، دارای بیشترین میزان توجه و معیارهای مرتبط با گفتمان، مشارکت و تعامل(مشارکت عمومی، تعامل حقوقی و قانونی) دارای کمترین میزان توجه هستند. در نهایت مدلی تعاملی مبتنی بر توازنی منطقی میان رویکرد از بالا به پایین و از پایین به بالا، بر پایه نظریه قدرت فوکو و نظریه کنش ارتباطی هابرماس برای تحقق بهتر پروژه های طراحی شهری در ایران پیشنهاد می گردد.
ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پروژه های متفاوت، پیامدهای متفاوتی بر زندگی مردم دارند که این پیامدها باید بررسی و مشخص شوند. مطالعات تأثیرات فرهنگی پروژه ها، به منظور تحلیل پیامدهای یک طرح توسعه ای جهت تعدیل و تخفیف پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت صورت می پذیرد و در عین حال چارچوبی برای مدیریت تغییرات فرهنگی و ابزاری برای تصمیم سازی درباره این عوامل است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی شاخص ها، ابعاد و مؤلفه ها، برای ارائه الگوی تدوین پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان می باشد. در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی در بخش کیفی، و روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی در بخش کمی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس یافته ها، ابعاد پیوست فرهنگی پروژه های عمرانی شهر اصفهان، ذیل هشت موضوع اصلی دسته بندی شدند: روابط اجتماعی (تنوع قومی و گروهی، و تعاملات اجتماعی)، خلاقیت (زیرساخت های شهری نوآورانه)، آینده نگری (شهر آینده، و شهر هوشمند)، هویت (هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت انقلابی و مزیت رقابتی شهر اصفهان «گردشگری»)، امنیت (امنیت فیزیکی، و امنیت ذهنی)، عدالت، جذابیت (عناصر طبیعی و عناصر غیر طبیعی) و نمادها و نشانه ها (تأثیر عناصر عینی، و الهام پذیری از فرهنگ غالب). مقادیر آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای همه متغیرها بزرگ تر از 7/0 بود و همچنین مقدار روایی همگرا نیز برای همه متغیرها بزرگ تر از 5/0 محاسبه شد، و در نهایت بر اساس شاخص های برازش، الگوی نهایی تأیید شد. با توجه به اهمیت مفهوم پیوست فرهنگی در زمینه آکادمیک و همچنین به کارگیری آن در زمینه های مدیریت و برنامه ریزی شهری، نتایج پژوهش حاضر، بستری نظری و شناختی برای پژوهشگران علاقه مند به این حوزه مطالعاتی فراهم می آورد.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزههای تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
تحلیل فضایی تاب آوری منطقه ای در برابر بلایای طبیعی (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بروز سوانح طبیعی در نقاط مختلف جهان موجب گردیده تا ایمن تر نمودن مناطق، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود. در این میان، تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن هاست. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تاب آوری شهرستان های استان آذربایجان شرقی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. منطقه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، استان آذربایجان شرقی می باشد و شیوه جمع آوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای می باشد که از سالنامه آماری 1395 استان آذربایجان شرقی استخراج شده اند. داده ها شامل 25 گویه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و درمانی، خدماتی-زیرساختی و محیطی می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کریجینگ در GIS، جهت تحلیل فضایی شاخص ها و از روش همپوشانی فازی جهت تلفیق نقشه های حاصل از روش کریجینگ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان 20 شهرستان استان آذربایجان شرقی، شهرستان های مرند، جلفا، شبستر و تبریز دارای تاب آوری بالایی در برابر مخاطرات طبیعی می باشد، این در حالی است که شهرستان های ملکان، بناب، عجب شیر، آذرشهر و اهر به لحاظ تاب آوری در شرایط نامناسبی قرار دارند و هنگام مواجه با بحران های طبیعی با مشکلات و تلفات جانی و مالی زیادی روبرو می گردند.
ارزیابی نقش ساختار شهر کودک در تحقق پذیری توسعه محلات مطالعه موردی: محلات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
31 - 45
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی شهری و شهرسازی رویکردهای نوینی در زمینه بررسی ادراک کودک از شهر و شناخت نیازهای او در شهر شکل گرفته است. هدف عمده این تلاش ها ایجاد شهرهای دوستدار کودک می باشد که در کنار ایجاد فضایی امن برای زندگی، فضایی نوآورانه برای پرورش خلاقیت کودکان ایجاد گردد از همین روی، شهرها بیشتر برای بزرگ سالان ساخته و پرداخته می شود. بنابراین شهر موردنیاز کودکان باید بازنمایی از حقوق آن ها باشد، شهری که بتواند تعالی تربیتی و منش کودک را زمینه سازی کند و کودکان را برای فردایی بهتر و سالم جامعه پذیر کند. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی و رتبه بندی کردن محلات شهر یزد ازلحاظ معیارهای شهر دوستدار کودک است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش محلات شهر یزد را شامل می شود. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای - میدانی بهره گرفته شد. در تحقیق حاضر با استفاده از روش نمونه گیری دلفی، حجم نمونه به تعداد 20 نفر از کارشناسان و متخصصین شهری در نظر گرفته شده است؛ درواقع روش دلفی، روشی نظام یافته است که بر آراء هیئتی از کارشناسان مستقل متکی می باشد و تعداد نمونه از فرمول خاصی پیروی نمی کند. به منظور رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر یزد 10 شاخص مورد ارزیابی قرارگرفته شده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شهر یزد و ازنظر قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1395 دانست. برای تحلیل ابتدا شاخص های شهر دوستدار کودک را ازلحاظ اهمیت با استفاده از مدل ANP ارزش گذاری کرده و سپس با استفاده از مدل Vikor اقدام به سطح بندی محلات شهر یزد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر یزد ازلحاظ شاخص های شهر دوستدار کودک کاملاً متفاوت بوده، به طوری که برخی محلات در سطح بالای برخورداری و برخی دیگر در سطح خیلی پایین قرارگرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله صفائیه برخوردارترین محله و در رتبه اول این شهر قرارگرفته است و محلات فهادان، مهدی آباد، سجادیه، امیرآباد، کشتارگاه کم برخوردارترین محلات و در رتبه 7 سطح بندی قرارگرفته اند.
بررسی عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری درکلانشهر تبریز با استفاده از مدل های سنجش توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین فرم شهر و میزان پایداری رابطه معناداری وجود دارد و شناخت مورفولوژی و تبیین الگوی رشد آن، قدمی مهم در تحقّق پایداری شهر به شمار می رود. بر همین اساس، سیاست ها و راهبردهای برنامه ریزی و طرّاحی باید به گونه ای باشند که به شکل گیری فرم مطلوب منجر شود. از میان الگوهای پایداری که از اواخر قرن بیستم میلادی مطرح گردیده است، اجماع بیشتری بر فرم شهر متراکم (فشرده) وجود دارد. به طوری که این الگو توانسته است طرفداران زیادی را به خود اختصاص دهد و در صدر مباحث مربوط به فرم پایدار شهری قرار بگیرد. لذا این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز و ارائه مدل مناسب جهت کنترل آن به عنوان نظریه پایه ای و هدایت گر تحقیق انتخاب شده است. با توجه به گستردگی موضوع رشد هوشمند شهری، تصمیم بر این شد تا از میان ابعاد مختلفی که می توان این الگو را مورد بحث و تحلیل قرارداد، شاخص های تراکمی انتخاب و به عنوان مسیر مشخص گردید. جهت تحلیل و ارزیابی علل و عوامل مؤثر بر رشد پراکنده شهری در منطقه شهری تبریز از مدل ها و رو ش های متناسب در این زمینه استفاده گردید که طبق بررسی های انجام شده مشخص شد، در ابتدا رشد اولیه شهر به دلیل موقعیت ارتباطی و افزایش طبیعی جمعیت بوده است و این رشد و گسترش از ویژگی های طبیعی و اقلیمی تبعیت می نموده است. با گذشت زمان، گسترش شهر تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل اقتصادی، سیاست ها، طر ح ها و برنامه ها و عاملین و گروه های مختلف قرار گرفته است. موارد ذکر شده در نهایت موجب پراکنده رویی (اسپرال) در شهر تبریز شده اند و از مهم ترین دلایل آن می توان به افزایش قیمت زمین و مسکن در محدوده مرکزی شهر، رانت خواری، بورس بازی و معاملات زمین، عدم توسعه محدوده قانونی شهر در طرح جامع، وارد کردن کلیه سطوح با حداقل ده درصد ساخت و ساز به محدوده قانونی در طرح تفضیلی )ازجمله روستاهای گوجوار، اوغلی، الوار علیا، کندرود،خلجان، آناخاتون) و تقاضا برای افزایش فضای زندگی بیشتر اشاره نمود.
فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 104
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیتی که بحث عدالت، به طور بازفزاینده ای در سطح جامعه، عرصه سیاسی و حوزه شهرسازی دارد، بازشناسایی این موضوع دارای اهمیت بسیاری است. زندگی در شهرها براثر تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی افراد، به پدیدآمدن تفاوت های فضایی منجر شده است که این تفاوت های فضایی در طبقه بندی و جدایی گزینی افراد در شهرها نقش کلیدی و مهمی دارند. مقاله پیشِ رو مبتنی بر راهبرد فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش را 49 مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در بازه زمانی 1386-1397 تشکیل می دهد. روش گردآوری داده ها برطبق پروتکل PRISMA[1] که استانداردی برای مطالعات فراتحلیل است، صورت گرفت. با بررسی های به دست آمده از نتایج مقالات مشخص شد که در اکثر مناطق بررسی شده، توزیع خدمات عمومی شهری به صورت عادلانه صورت نگرفته است. همچنین با وجود اهمیت بسیار زیاد بحث عدالت فضایی و تأثیرگذاری بسیار زیاد آن از یک سو و مبتلابودن تقریباً همه کلان شهرهای ایران به مسائل ناشی از عدم تعادل های فضایی از سوی دیگر، متأسفانه این مسئله در میان جامعه علمی اعم از مراکز دانشگاهی و پژوهشی فعال در مطالعات شهری، در اولویت مطالعات و تحقیقات قرار ندارد. نتایج پژوهش، بیانگر پایین بودن مطالعات از حیث کمّی، عمقِ کم مطالعات در مقیاس شهری ایران و تعمیم پذیری نتایج مطالعات است؛ بنابراین پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت موضوع عدالت، جامعه علمی توجه ویژه ای به چالش های نظری و ریشه یابی بی عدالتی در این زمینه داشته باشند تا امکان ارائه راه حل های نظری در این زمینه فراهم شود.
بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در توسعه معماری امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایران که در دوره معاصر تحت غرب زدگی و انحطاط، اصول خود را که یکی از مکاتب مهم معماری جهان محسوب می گردد، فراموش کرده است. همچنین عدم توجه به فرهنگ که سال ها تلاش پیشینیان بوده است، مسئله ایست که گریبانگیر وضعیت فعلی معماری معاصر ایران است. این پژوهش به بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در راستای توسعه معماری ایران می پردازد. هدف اصلی؛ اولویت بندی اصول معماری ایران تحت شاخصه های منطقه گرایی انتقادی است. ابتدا به بیان مسئله و هدف پژوهش سپس به بیان مفاهیم نظری ادبیات پژوهش در قالب پیشینه پژوهشی پرداخته شده است. از نرم افزار SPSS در روش تحقیق استفاده شده است. درآخر، اصول معماری ایران از رتبه یک به آخر؛ بترتیب عبارت است از: خودبسندگی، درون گرایی، مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش. در بخش نتیجه با رتبه بندی اصول و ارزیابی رویکرد منطقه گرایی انتقادی مشخص گردید؛ خودبسندگی و درونگرایی بیشترین تأثیر و نیارش کمترین تأثیر را داشتند. این بدان معناست که دخالت منطقه گرایی انتقادی در بافت های تاریخی کمترین تأثیر و مانع از دیده منطقه گرایی انتقادی بوده و می توان با حفظ اصول فرهنگی و منطقه ای نگاهی جهانی داشت بدون اینکه سنت را به فراموشی سپرد.