فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.
تحلیل فضایی کانون های جرم خیز در بافت کالبدی شهر پاکدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 122
حوزههای تخصصی:
بزهکاری ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروزی است و تحلیل فضایی جرائم شهری به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمانه، کشف کانون های جرم خیز و درنهایت به تغییر شرایط نابهنجار کمک می نماید. شهر پاکدشت با توجه به آمار وقوع جرائم سرقت رشد نسبتاً بالایی را داشته است لذا به عنوان محدوده موردپژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. جامعه آماری این پژوهش 302 فقره جرائم سرقت بوده است که در دوره زمانی 26/12/1392 تا 16/1/1395 (جرائم سرقت تعطیلات عید نوروز سال های 1392 تا 1395) در محدوده قانونی شهر پاکدشت رخ داده است. برای کشف روند الگوی جرم خیزی از شاخص های کالبدی با 9 شاخص اعم از (عرض معبر، عمر بنا، کیفیت ساختمانی، اندازه قطعات تفکیکی، نور و روشنایی معابر، پوشش معابر، وجود ساختمان های مخروبه، کیفیت کالبدی و مصالح ساختمان) با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است. میزان ضریب تعیین محلی (Local R2) در مورد مدل تأثیر شاخص های کالبدی بر رخداد جرائم عددی بین (39/0- 000/0) را نشان می دهد. نتایج یافته ها درواقع به صورت محلی و فضایی نشان می دهد که میزان اثرگذاری شاخص های کالبدی در وقوع جرائم مثبت است و در قسمت هایی از شهر که میزان روشنایی و نورپردازی نامناسب بوده، میزان وقوع جرائم نیز بالا بوده است.
تحلیل نقش قابلیت پیاده روی در ارتقای سرمایه اجتماعی محله های شهری (مطالعه موردی: محله های کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
279 - 297
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری عرصه های زندگی اجتماعی و مکانی برای فعالیت های شهری، وابستگی اجتماعی، مبادله اجتماعی و برخورد رسمی با دیگران است. این فضاها با درنظرگرفتن ویژگی ها و کارکردهایشان و با توجه به میزان کیفیت خود، توانایی گسترش حوزه عمومی را دارند و قادرند بر شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی، اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی (مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی) تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. در این میان، یکی از عواملی که می تواند سبب افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضاهای شهری است. پژوهش حاضر با هدف کشف و تحلیل تأثیر قابلیت پیاده روی بر ارتقای سرمایه اجتماعی محله های نمونه کلان شهر تهران انجام شده است. در این پژوهش برای تعیین میزان این قابلیت از نرم افزار ArcGis و مدل های ویکور، آنتروپی شانون و AHP و برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ضریب هم بستگی کم (144/0) میان دو متغیر قابلیت پیاده روی و سرمایه اجتماعی در هشت محله مورد بررسی رابطه معناداری وجود ندارد. درنتیجه فرضیه پژوهش رد می شود. هرچند نمی توان به صورت قاطع بیان کرد که به کمک فضاهایی با قابلیت پیاده روی موجود می توان به تقویت و افزایش سرمایه اجتماعی دست یافت، شاید بتوان گفت فضاهای موجود کیفیت لازم را ندارند؛ از این رو با ایجاد فضاهای پیاده مداری که کیفیت منطبق بر اصول طراحی شهری دارند، یا با بهبود کیفیت فضاهای موجود می توان به این مهم دست یافت.
تخمین قیمت آپارتمان با استفاده از رگرسیون خطی و وزن دار جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
347 - 369
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اصلی بشر در برآوردن آسایش و آرامش است. در سال های اخیر، به دلیل تغییرات شدید قیمت مسکن، به ویژه در شهر تهران، تخمین قیمت آپارتمان به یکی از موضوعات جذاب در میان شهروندان تبدیل شده است. هدف این مطالعه بررسی چگونگی تغییرات قیمت مسکن براساس پارامترهای مختلف واحدهای مسکونی و درنهایت ارائه یک مدل برای تخمین قیمت یک آپارتمان است. در ابتدا هم بستگی میان پارامترهای مؤثر در قیمت آپارتمان ها در سال 1397 بررسی شد. سپس با استفاده از داده های قیمت و روش های رگرسیون خطی و جغرافیایی، قیمت آپارتمان های منطقه 6 شهر تهران تخمین زده شد. برای تعیین قیمت آپارتمان ها از متغیرهای سن بنا، روز سال، زیربنا، آسانسور و طبقه، داشتن یا نداشتن پارکینگ، انباری و آدرس و موقعیت جغرافیایی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد روش رگرسیون جغرافیایی نتایج دقیق تری از رگرسیون معمولی دارد و می تواند دقت مدل را نیز در هر نقطه بیان کند. براساس روش رگرسیون جغرافیایی، مدل در برخی نقاط دقتی بیش از 95 درصد دارد؛ درحالی که برای برخی نقاط کمتر از 55 درصد و نشان دهنده وابستگی شدید قیمت آپارتمان به موقعیت آن است. به عبارت دیگر، در نواحی مختلف عوامل متفاوتی در تعیین قیمت آپارتمان اهمیت دارند. درنهایت مدلی سنتی برای تخمین قیمت ارائه شده است که بیش از 90 درصد تغییرات قیمت در منطقه را بیان می کند که از روابط رگرسیونی عادی ساده تر است و با نتایج پژوهش های میدانی از مشاوران املاک هم خوانی کامل دارد.
تبیین اصول، ابعاد و مؤلفه های رویکرد شهر اکولوژیک (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
391 - 413
حوزههای تخصصی:
ترویج رویکردهای جدید که افقی نو به روی برنامه ریزان شهری نمایان کرده است، نگاه به شهر را به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب می کند و روابط اکولوژیکی-اجتماعی مؤثر بر شهر را در جهت رفع مسائل شهری در اولویت قرار می دهد. رویکرد شهر اکولوژیک، به عنوان یکی از رویکردهای نوظهور توسعه پایدار، از جمله آن هاست. شهر اکولوژیک، شهر هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این میان، رشد و توسعه شتابان شهرها با قابلیت های اجتماعی، اقتصادی و محیطی آن هماهنگی و سازگاری لازم را ندارد و این تطابق نداشتن موجب بروز مشکلات جدی در وضعیت موجود، ابهام در توسعه آتی آن ها، توسعه ناپایدار و آسیب پذیری این شهرها می شود. بجنورد از جمله شهرهایی است که به دلیل رشد سریع، پراکنده و نامتعادل پیرو برعهده گرفتن نقش های جدید سیاسی و اداری و افزایش یکباره جمعیت شهری، با مشکلات جدی در ابعاد مختلف به ویژه پایداری در وضع موجود و آینده روبه رو است. از این رو باید با اتخاذ رویکرد مناسب در جهت توسعه متعادل و پایدار آتی آن، سیاست گذاری و برنامه ریزی لازم صورت گیرد. این شهر با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار بازمانده است؛ بنابراین، رویکرد شهر اکولوژیک نسخه مناسبی برای توسعه پایدار شهر بجنورد است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و اکتشافی مؤلفه های اصلی شهر اکولوژیک را شناسایی و در ابعاد مختلف سطح بندی می کند و درنهایت با ارائه مدلی، بومی سازی رویکرد شهر اکولوژیک در شهر بجنورد را محقق می سازد. در این پژوهش، ابتدا مؤلفه های شهر اکولوژیک در پنج دسته زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی در قالب 88 مؤلفه طی مراحل مصاحبه دلفی طبقه بندی، و 16 مؤلفه دارای اولویت برای بومی سازی در شهر بجنورد شناسایی شدند. در گام دوم، بار دیگر اولویت بندی مؤلفه ها به روش گروه اسمی انجام گرفت و با مقایسه نتیجه آن با نتیجه دلفی و میزان انطباق پذیری آن ها، مؤلفه ها در سه دسته طبقه بندی شدند. طبقه اول شامل مؤلفه هایی با بالاترین انطباق پذیری است که عبارت اند از: بهبود وضعیت پسماند و زباله و فاضلاب شهری، هوشمندسازی شهری، بهره گیری از حمل ونقل عمومی و انرژی های پاک، تدوین قوانین جامع، مدون و یکپارچه در زمینه پهنه اکولوژیک، فرهنگ و سبک زندگی شهروندی، وجود کالبدهای ارزشمند فرهنگی در بافت قدیم شهر بجنورد، کنترل و مدیریت حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی. از این رو، پیشنهاد می شود نقش این عوامل در تحقق شهر اکولوژیک، بررسی و در برنامه های آتی به آن توجه شود.
الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص جایگاه مقصد گردشگری در چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
شناخت وضع موجود در فرآیند توسعه، تأثیر تعیین کننده ای در شناخت مسیر صحیح برنامه ریزی برای توسعه گردشگری دارد و مدل یا نظریه باتلر در خصوص چرخه حیات مقصد گردشگری یکی از بهترین ابزارها در این زمینه است که از انتشار اولیه در ابتدای دهه هشتاد میلادی تاکنون در فاصله زمانی بیش از چهل سال به عنوان یک نظریه معتبر علمی مورد پذیرش متخصصین حوزه گردشگری بوده است. از آغاز تا اکنون روش های بسیاری برای تشخیص مراحل مختلف چرخه حیات صورت گرفته و تلاش های بسیاری انجام یافته است که نظریه به شکل عملیاتی تبیین گردد که مقاله حاضر نیز یکی از این تلاش هاست. تعیین جایگاه هر مقصد در چرخه حیات مقصد گردشگری منطقاً از فرایندی سه مرحله ای تبعیت می کند. ابتدا بایستی ویژگی های مراحل مختلف چرخه حیات تعیین شود، شرایط این شاخص ها در مراحل شش گانه چرخه حیات باتلر تدقیق و درنهایت برای تعیین جایگاه مقصد، شرایط فعلی آن با شاخصه ای مربوط به هر مرحله تطبیق داده شود. در این راستا عوامل متغیر مراحل مختلف چرخه حیات در قالب بیست شاخص از مطالعات نظری استخراج شده است که آن ها می توان در قالب سه گروه کمیت گردشگران، شیوه سفر و وضعیت مقصد طبقه بندی کرد. سپس وضعیت این شاخص ها در هر مرحله از چرخه تدقیق شده اند. ازآنجایی که یکی از مشکلات اصلی مدل باتلر نبود مرز دقیقی بین مراحل مختلف است به جای انتساب دقیق گزینه ها و مراحل به یکدیگر کرانه پایین و بالا برای هر گزینه تعیین گردیده است. بر اساس الگوریتم نهایی قرارگیری مقصد در مرحله خاصی از تکامل خود به اثبات می رسد اگر و فقط اگر گزینه مربوط به آن مرحله در تمام شاخص ها دارای ارزش درست باشد.
تأثیر مؤلفه های اقتصادی و جمعیتی شهر بر سفرهای درون شهری با دوچرخه (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
111 - 124
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر سفر با دوچرخه به عنوان شیوه سفر سبز و پایدار مورد توجه مدیران شهری و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این راستا افزایش تسهیلات و امکانات برای افزایش ایمنی، راحتی و محبوبیت دوچرخه در صدر برنامه های شهری بوده است؛ این در حالی است که ویژگی های جمعیتی و مولفه های اقتصادی تأثیر بسزایی در افزایش و کاهش بردارهای سفر با دوچرخه دارند. این نوشتار مطالعه ای کاربردی با هدف شناسایی مولفه های اقتصادی و جمعیتی موثر بر سفر با دوچرخه و با روش توصیفی - تحلیلی است. به منظور آماده سازی داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی وتجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار متلب استفاده شده است. تمامی محاسبات آماری این نوشتار زمین آمار بوده؛ سطح معناداری و ضریب همبستگی به تفکیک 150 ناحیه ترافیکی محاسبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین مولفه های اقتصادی و جمعیتی با بردارهای سفردوچرخه در شهر زنجان وجود دارد. متغیر تراکم جمعیت دانش آموزان و سکونت شاغل در محل (46/0) و (42/0) دارای بالاترین ضریب همبستگی است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که با افزایش جمعیت زنان و جمعیت بیکار بردارهای سفر با دوچرخه در شهر زنجان کاهش می یابد.
تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
469 - 488
حوزههای تخصصی:
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
تحلیلی بر زیست پذیری مسکن شهر کرج با رویکرد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه بوده که شناخت و بررسی وضعیت و برخورداری آن درقالب عدالت اجتماعی منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار می باشد. همچنین ارتقا مسکن قابل استطاعت و افزایش انتخاب گزینه های مسکن مناسب برای تمامی افراد نیز یکی از اهداف عمده زیست پذیری می باشد. روش: از اینرو هدف تحقیق بررسی زیست پذیری مسکن برای رسیدن به زیست پذیری شهرها در سایه عدالت اجتماعی می باشد. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و شاخص های مورد بررسی تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مناطق شهر کرج می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره TODIM و در نهایت تلفیق شاخص ها در مدل مربوطه و تشکیل لایه های آن ها در نرم افزار ArcGIS و نقشه برخورداری مناطق به نمایش درآمده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که منطقه 8 شهرداری کرج نسبت به سایر مناطق از نظر شاخص های زیست پذیری مسکن در رتبه اول و سایر مناطق با اختلاف کمی در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشانگر سطوح زیست پذیری متفاوت در درون هر منطقه می باشد که نشان از عدم پیوستگی میان محلات موجود در مناطق است. نتایج: این عدم پیوستگی نشان از عدم برخورداری محلات از تسهیلات و امکانات برابر می باشد که عدالت اجتماعی را در آنها کم رنگ کرده است.
ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در شهرداری های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 85
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش یکی از حیاتی ترین عوامل بهبود عملکرد کارکنان، موفقیت یا شکست مدیران و مزیت رقابتی سازمان ها در هزاره سوم توسعه است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش در مناطق شهرداری های شهر یزد است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات «کاربردی» است و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های موردبررسی، رویکرد حاکم بر آن مجموعه ای از روش های «توصیفی – تحلیلی و همبستگی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه)» انجام پذیرفته است. مدیران، معاونین و کارشناسان شهرداری های شهر یزد (287 نفر) جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند، تعداد حجم نمونه 102 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش برای تعیین پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار SPSS با مطالعات مقدماتی برای حجم 30 نمونه محاسبه شده و مقدار آلفا برای پرسشنامه مدیریت دانش برابر با 964/0 به دست آمده است و همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که ضرایب رگرسیونی ساختار سازمانی، زیرساخت منابع انسانی و فرهنگ سازمانی نسبت به سایر زیر مؤلفه ها بالاتر است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو مؤلفه فرهنگ سازمانی و مکانیسم و فرآیند که از عوامل مؤثر بر مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد در سطح 05/0 معنادار می باشند. نتایج آزمون دانکن نشان داد که شهرداری های مناطق (1، 2، 3 و 4) به لحاظ مدیریت دانش دارای کمترین میانگین رتبه ای می باشند؛ همچنین شهرداری های منطقه قدیم و منطقه جدید دارای میانگین رتبه ای بالاتری هستند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت مدیریت دانش در همه شهرداری های شهر یزد پایین تر از حد متوسط است.
بررسی نقش کاربری زمین بر زمینه های بروز تخریب گرایی در فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب اموال عمومی به عنوان یکی از مشکلات شهرهای امروز در فضاهای عمومی شهری می باشد. تمایلات تخریب گرایانه متأثر از عوامل درونی و شخصیتی شکل می گیرد و چگونگی موقعیت مکان بر امکان بروز تخریب گرایی مؤثر می باشد. در میان شاخص های مکان، کاربری زمین یکی از عوامل مؤثر بر وقوع تخریب گرایی می باشد. پیرامون نقش شاخص کاربری زمین، زیر معیار چگونگی سازگاری کاربری، مطلوبیت کاربری، ظرفیت کاربری، وابستگی کاربری و شدت فعالیت در فضاهای شهری عمومی موردبررسی قرارگرفته است. تحقیق توصیفی تحلیلی است که به روش همبستگی، به بررسی نسبت متغیرها می پردازد. متغیرها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات پیشین انتخاب شده است. گردآوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و برداشت های حضوری و پرسش نامه می باشد. راهبرد مورداستفاده نمونه مطالعه، پارادایم اثباتی و از نوع تحقیق علی پس از وقوع است. نمونه مطالعه منطقه دو شهرداری همدان می باشد. پرسش نامه ها بین 387 نفر از افراد ساکن و مراجعه کنندگان منطقه دو شهرداری همدان توزیع شده و مشاهدات میدانی و برداشت های حضوری جمع آوری شده از 283 کد محل در فضاهای عمومی شهری نمونه مطالعه، مورد تجزیه وتحلیل آماری قرارگرفته است. نتایج حاکی از آن است که زیر معیار سازگاری کاربری ها بالاترین میانگین رتبه و اثربخشی، زیر معیار شدت فعالیت، مطلوبیت کاربری ها، وابستگی کاربری ها و ظرفیت کاربری ها به ترتیب بالاترین میانگین رتبه و اولویت را به خود اختصاص داده اند. انتظار می رود نسبت به این عوامل، در برنامه ریزی و طراحی شهری در راستای کنترل و تعدیل تمایلات تخریب گرایانه و امکان بروز این گرایش در فضاهای عمومی شهری توجه بیش تری صورت گیرد.
تحلیل الگوی رشد کالبدی- فضایی شهرها از طریق آمار فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است تا جایی که اساس برنامه ها و طرح های شهرسازی و برنامه های شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی , تحت تأثیر خود قرار داده است . شهر محصول روابط و مناسبات پیچیده اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونی های فضایی آن بازتاب فرایندهای در هم بافته فرهنگی – اجتماعی و سیاسی– اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است . شناخت الگوی رشد فضایی شهرهای اصلی مناطق و کشورها، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته می باشد. این مقاله باهدف مطالعه رشد و توسعه فضایی شهر گرگان با استفاده از مدل های تحلیل فضایی و تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی با استفاده از GIS نگارش یافته است. بر این اساس به منظور تحلیل توسعه فضایی شهر گرگان فرضیه پژوهشی مطرح شد و به روش توصیفی –تحلیلی ارزیابی شد. بر این اساس از روش های مختلف آمار فضایی و تکنیک های خودهمبستگی فضایی ازجمله تحلیل خوشه بندی، ضرایب موران و گری، G عمومی، تحلیل لکه های داغ استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که شهر گرگان، الگوی رشد تصادفی متمایل به خوشه ای را با شکل گیری دو لکه داغ در بخش جنوب و شرق شهر و یک لکه سرد در بخش شمال تجربه نموده است.
معرفی رهیافت ها و استراتژی های مناسب جلب مشارکت روستاییان در اجرای طرح های منابع طبیعی به روش AHP و مدل راهبردی SWOT (موردی شناسی: روستای خرو علیا و سفلی شهرستان طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر جامعه روستایی ایران با چالش های متعددی از جمله کمبود منابع آب، بیکاری و مهاجرت مواجه است. اجرای موفق طرح های منابع طبیعی می تواند بخش زیادی از مشکلات پیشِ روی روستاییان را برطرف سازد. از طرف دیگر، اجرای موفقیت آمیز این گونه طرح ها مستلزم مشارکت حداکثری مردم محلی در سطوح مختلف آن اعم از اجرا، حفظ و نگهداری است. برای جلب مشارکت حداکثری مردم باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی و در برنامه های اجرایی لحاظ شود. این تحقیق با هدف شناسایی رهیافت ها و استراتژی های جلب مشارکت مردمی در اجرای طرح های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل راهبردی SWOT انجام شد. معیار ها، رهیافت ها، نقاط قوّت و ضعف، فرصت ها و تهدید ها به روش دلفی تعیین و اطلاعات لازم به کمک پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج تحلیل پرسشنامه ها نشان داد که از بین سه معیار آموزش و آگاهی، اقتصادی– اجتماعی و فردی، معیار اقتصادی- اجتماعی با وزن نهایی 648/0 بیشترین تأثیر را بر جلب مشارکت و پذیرش آن در منطقه دارد و در بین شش سطح مشارکتی موجود، سطح مشارکت در اجرا با وزن نهایی 25/0 به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین سطح مشارکت مردم است. بر اساس مدل راهبردی SWOT بهترین استراتژی مشارکتی در منطقه، بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت (اشتغال زایی پروژه ها برای ساکنان و توسعه اراضی کشاورزی آبی به ترتیب با وزن 82/0 و 78/0) است. بر این اساس استراتژی بهینه مدیریتی در رابطه با بحث مشارکت، استراتژی تهاجمی (SO) (بهره گیری از فرصت ها با استفاده از نقاط قوّت) است.
مکان یابی مرکز گردشگری رودخانه ای شهرستان شوش با استفاده از مدل تصمیم گیری تاپسیس (مورد شناسی: رودخانه های دز، کرخه و شاوور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها از جمله مکان هایی هستند که در طول تاریخ همواره مورد توجه بشر بوده اند؛ هم به عنوان مسیر حمل و نقل و هم به عنوان منبع تأمین غذا، آب شرب و آب مورد نیاز در بخش کشاورزی. از طرفی جذابیت های ویژه طبیعی موجب شده است تا رودخانه ها به مکان هایی درجهت تفریح و گذران اوقات فراغت تبدیل شوند. پتانسیل های تفریحی و گردشگری رودخانه ها منجر به ایجاد گونه ای از گردشگری موسوم به «گردشگری رودخانه ای» شده است. شهرستان شوش، در منطقه شمال استان خوزستان با دارا بودن سه رود دائمی کرخه، دز و شاوور از لحاظ ایجاد و توسعه گردشگری رودخانه ای دارای موقعیت مناسبی است. با توجه به پراکندگی گردشگران در اطراف این سه رودخانه که موجب آلودگی های زیست محیطی در این نواحی شده ، در پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های گردشگری رودخانه ای در شهرستان شوش پرداخته شده است. پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شده و گردآوری اطلاعات و تعیین معیارهای مکان یابی از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از توزیع پرسشنامه خبره صورت گرفته است. انتخاب سایت ها ازطریق تحقیقات میدانی صورت گرفته و از میان نوزده سایت پیشنهادی، چهار سایت با پتانسیل قابل قبول برای انجام بررسی های مربوط مشخص شده اند. به منظور وزن دهی معیارها از روش آنتروپی شانون و برای تحلیل داده ها از مدل تاپسیس بهره گرفته شده است. چهار سایت انتخابی شامل سایت های رداده، شصت متری، ناجیان و خماط به لحاظ دارابودن شرایط اولیه مانند مساحت کافی، سهولت دسترسی و بهداشت محیط نسبت به دیگر سایت ها در اولویت بوده و از نظر سایر معیارهای مکان یابی در پژوهش حاضر به حیطه قیاس و رتبه بندی گذاشته شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به هسته های زیستی، فاصله از شهر و تأسیسات شهری، میزان ظرفیت محل درجهت انجام فعالیت های تفریحی رودخانه ای، محدوده ناجیان در ساحل غربی رود کرخه در بهترین وضعیت برای احداث مجموعه گردشگری بوده است؛ به گونه ای که کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کرده و از تاب آوری محیط نکاهد.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.
تحلیل اثرات شهرگرایی بر تغییر و تحولات سبک زندگی زنان روستایی مورد شناسی: شهرستان الشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
143 - 166
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر در مناطق روستایی کشور، توجه زنان به شهرگرایی، نگرش جدیدی را در آن ها به وجود آورده است و آن ها را با تغییرات فکری در ارزش ها، هنجارها، آداب ورسوم و رفتار های جمعیتی همراه ساخته است؛ به طوری که زمینه را برای تغییر و تحولات در سبک زندگی آن ها به وجود آورده و جهت گیری خاصی به آن ها منتقل کرده است؛ بر این اساس هدف از این پژوهش، تحلیل اثرات شهرگرایی بر تغییر و تحولات سبک زندگی زنان روستایی در شهرستان الشتر است. روش مورداستفاده، توصیفی-تحلیلی و شیوه و ابزار جمع آوری داده ها در مطالعه نظری به صورت کتابخانه ای بوده و در مطالعه میدانی از پرسشنامه و مشاهده کمک گرفته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و مدل کوپراس استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق 10 روستای شهرستان الشتر است که از طریق نمونه گیری فرمول کوکران 177 زن به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده بین آن ها توزیع شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین مؤلفه های شهرگرایی و مؤلفه های سبک زندگی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد؛ به طوری که ضریب همبستگی برای الگوی تغذیه 324/0، کاربرد فناوری نوین 325/0، تغییر در لباس و پوشاک 275/0، درآمدزایی 117/0، مادی گرایی 305/0، تغییر فرهنگی و زبانی 311/0، مُد گرایی 587/0، مصرف گرایی 563/0، برخورد با محیط زیست 386/0 و نحوه استفاده از انرژی و منابع 327/0 است؛ بنابراین اثرات شهرگرایی زمینه را برای تغییر سبک زندگی زنان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی در روستاهای شهرستان الشتر به وجود آورده است.
ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
223 - 240
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به ارائه مدل بازاریابی شخصیت برند به منظور افزایش وفاداری مشتریان در مقاصد گردشگری پرداخته شده است. روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام نیز به صورت آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کارشناسان و خبرگان مدیریت شهری و گردشگری و در بخش کمی شامل گردشگران داخلی ورودی به جزیره کیش در تابستان 1399 است؛ که از میان گروه اول به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 13 نمونه و از میان گروه دوم به روش تصادفی ساده تعداد 85 نمونه، انتخاب گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مبتنی بر نظریه داده بنیاد در بخش کیفی نشان داد، عوامل بازاریابی از طریق 5 عنصر خدمت/محصول، قیمت، تبلیغ، ترویج و مکان و عوامل مدیریتی از طریق 3 مؤلفه رهبری کارآمد، مدیریت منابع انسانی و سیاست های گردشگری موجب ایجاد شخصیت برند در جزیره کیش می شود؛ شخصیت برند ایجادشده نیز موجب ایجاد برندسازی شهری می گردد. همچنین، زیرساخت ها از قبیل خدمات اقامتی-بهداشتی، حمل ونقل و غذا (رستوران ها) به عنوان شرایط زمینه و قابلیت های محیطی از قبیل عوامل سیاسی و امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان عوامل مداخله گر بر برندسازی شهری در جزیره کیش تأثیر گذاشته و در نهایت موجب وفاداری به برند می شود که هم برای گردشگران و هم برای جزیره کیش سودآوری خواهد داشت. یافته های کمی نیز تاییدی بر یافته های بخش کیفی است؛ به طوری که نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، در سطح اطمینان 95 درصد بازاریابی و مدیریت بر شخصیت برند؛ شخصیت برند، عوامل محیطی و زیرساخت ها بر برندسازی شهری؛ و برندسازی شهری بر وفاداری به برند مؤثر است.
تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی به روش تحلیل محتوا (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
715 - 736
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی شهروندان ارتباط فراوانی با ساختار کالبدی محله ها و محیط های شهری دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی کیفی و تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی شهروندان بوده است. برای این مطالعه، محله های مرداویج و مفت آباد در کلان شهر اصفهان انتخاب شدند. در این پژوهش، برای رسیدن به هدف اصلی و پاسخ به این سؤال که کدام یک از عوامل محیطی در سلامت روانی شهروندان تأثیرگذار هستند، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای ساکن در محله های مفت آباد و مرداویج از منطقه 6 کلان شهر اصفهان بودند. براین اساس افرادی برای نمونه انتخاب شدند که از لحاظ محیط سکونت دارای تنوع بودند. همچنین شرط ورود به مطالعه، داشتن سن بالای 20 سال، سابقه سکونت حداقل 3 سال در محله مورد نظر و مبتلانبودن به اختلالات حاد روانی بود. براین اساس 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج پژوهش، شش مقوله اساسی شرایط طبیعی محیط (تنوع پوشش گیاهی، فضاهای آبی و دمای محیط)، آلودگی های محیطی (آلودگی صوتی و محیط شهری ناسالم)، شرایط خیابان ها (قابلیت پیاده روی، روشنایی خیابان در شب، ترافیک روان در محله)، فضاهای عمومی (پارک محلی، مبلمان شهری، فضاهای نشستن جلوی مجتمع مسکونی)، خدمات محلی (بازار محلی و خرده فروشی ها) و سیما و منظر شهری (خوانایی محیط، کاربرد مناسب رنگ در محیط) بر هفت اختلال روانی (اختلال عصبی، شادابی و نشاط، استرس، اضطراب، پرخاشگری، افسردگی و ترس مرضی) تأثیرگذار بودند.
نقش پیاده مداری بر افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی شهر گزبُرخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف ارزیابی اثر اجرای طرح پیاده محور در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت قدیم شهر گزبُرخوار، بر افزایش سرزندگی شهری اجرا گردید که از نظر ماهیت تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش، مطالعه پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان خیابان خواجه نصیر شهر گزبرخوار، بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر محاسبه گردید. نمونه های تحقیق، با استفاده از روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پایایی آن با ضریب آلفای بالاتر از 7/0 مورد تائید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های معادلات ساختاری و تی تک نمونه ای در نرم افزارهای Amos و SPSS، استفاده گردید. مطالعه حاضر، اولین مطالعه عمیق در محدوده مورد مطالعه می باشد که با استفاده از مدل های ساختاری به بررسی و ارزیابی تأتیر متغیرهای پنهان مؤثر بر سرزندگی شهری پرداخته است. طبق نتایج به دست آمده، شاخص سرزندگی شهری تحت تأتیر اجرای طرح پیاده مداری قرار گرفته و با اجرای طرح پیاده مداری، می توان افزایش سرزندگی شهری را با مقدار میانگین 85/0 در شهرگزبُرخوار، انتظار داشت.