فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بافت های فرسوده به عنوان بخش هایی از شهر که از چرخه تکاملی حیات آن جدا گشته و به شکل کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده ، دارای ظرفیت ها و قابلیت های نهان بسیاری هستند که اگر به فعلیت برسند می توانند در فرایند توسعه شهر به عنوان نیروی محرک استفاده شوند. از اینرو هدف این تحقیق سنجش ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذار بافت های فرسوده بر توسعه درون زا در کلان شهر تبریز می باشد. روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل ساکنان بافت فرسوده، مدیران، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی آگاه بر مسائل و مشکلات شهری در کلان شهر تبریز است که حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی 200 نفر برآورد شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هفت مؤلفه ی اجتماعی– فرهنگی تحقیق، توسعه درون زای بافت فرسوده کلان شهر تبریز را 72 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای تحقیق بیشترین مولفه تأثیرگذار بر توسعه ی درون زا عبارت است از علاقمندی به ادامه سکونت در بافت، احساس امنیت در بافت، کمک همسایگان در حل مشکلات، شاهد شکل گیری وقایع مختلف در بافت بودن و میزان مشارکت در انتخابات شوراهای شهر که به ترتیب با ارزش 936/0، 936/0، 933/0، 929/0 و 921/0 می باشند. نتایج: بیشترین تأثیر مؤلفه های اجتماعی – فرهنگی موجود بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی بافت های فرسوده به ترتیب با ارزش 792/0، 760/0، 663/0 و 553/0 می باشد.
بام های سبز هیدروپونیک برای صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی مدارس سبز در اقلیم سرد و خشک ایران: مطالعه قیاسی بین دو نمونه بام سبز هیدروپونیک گسترده و مدولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس سبز نوع جدید مدارس می باشند که در آن ها مصرف انرژی های تجدید پذیرکمتر از مدارس معمولی است. در این مدارس با افزودن پوسته های سبز مانند بام های سبز هیدروپونیک، علاوه برافزایش ارتباط دانش آموزان با طبیعت، میزان مصرف انرژی کاهش پیدا می کند. ازآنجایی که شناخت اولویت انواع این بام ها در اقلیم های مختلف، باعث کارکرد بهینه این بام ها از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی می شود؛ لذا در پژوهش حاضر باهدف پیشنهاد بهترین بام سبز در مدارس سبز از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی حرارتی در اقلیم سرد دو نمونه بام سبز هیدروپونیک مدولار و گسترده به عنوان انواع متداول بام سبزدر مدارس از نظر مقاومت حرارتی و دمای فضای زیر بام بایکدیگر مقایسه شدند، روش پژوهش ترکیبی از دو روش محاسبات عددی پیرامون مقاومت حرارتی هر دو بام و شبیه سازی یک مدرسه سبز استاندار با دو نمونه بام سبز گسترده و مدولار به کمک نرم افزار انرژی پلاس 8 است. در خلال تحقیق، یافته ها حاکی از آن بودند که مقاومت حرارتی بام سبز هیدروپونیک گسترده بیشتر از نمونه بام مدولار است (26506>6/7272)؛ همچنین درجه حرارت فضای زیر این بام در کاربری آموزشی در سرد ترین ماه برابر 9.08 است که تقریبا 6 درجه گرم تر از کاربرد بام سبز مدولار است؛ لذا، بام سبز هیدروپونیک گسترده عملکرد حرارتی بهتری از نمونه مدولار ازنظر صرفه جویی در انرژی برای مدارس سبز در آب وهوای سرد ایران دارد.
تحلیل پایداری بازآفرینی بافت مرکزی شهر مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پایداری بازآفرینی بافت مرکزی شهر زنجان می باشد. روش اتخاذشده، توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمع آوری داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی می باشد. تحلیل داده ها با تکنیک چند معیاره ویکور (VIKOR) و برای مدل سازی اثرات پایداری نواحی موردمطالعه در بازآفرینی شهری از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شده است بدین صورت؛ در بحث سنجش میزان پایداری نواحی چهارگانه در بافت، ناحیه یک بیشترین وضعیت پایداری را دارا است و بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری، بعد کالبدی به مقدار 92/0 و بعد اقتصادی به میزان 51/0 دو بعد از ابعاد ساختاری پایداری شهر هستند که قوی ترین ارتباط را در بازآفرینی شهری در نواحی موردمطالعه داشته و بیشترین تأثیر را در بازآفرینی محدوده دارند و بیشترین اثرات روابط بین ابعاد موردمطالعه مربوط به اثر بعد کالبدی بر روی بازآفرینی شهری با وزن رگرسیونی 918/0 و بعدازآن؛ بعد اقتصادی با وزن رگرسیونی 516/0 می باشد. به عبارت دیگر، ابزارهای کنونی هدایت توسعه شهری؛ علیرغم اقدامات پراکنده در زمینه گذر از رویکرد اصالت بخشی و صرفاً کالبدی به سوی رونق صنایع دستی، گردشگری بافت مرکزی، پیاده محوری، برگزاری جشنواره ها و ... هنوز قابلیت بازآفرینی پایدار در جهت تحقق شهر خلاق را به مفهوم واقعی آن ندارند.
تأثیر الگوی توزیع بارش و معادله نفوذ در شبیه سازی سیلاب شهری مطالعه موردی: حوضه عبدالسلام کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
179 - 196
حوزههای تخصصی:
یکی از پرکاربردترین مدل های شبیه سازی هیدرولوژیکی و هیدرولیکی جریان در شبکه دفع آبهای سطحی شهری، مدل SWMM است. این مدل همچون سایر مدل های جامع، در برگیرنده دامنه گسترده ای از داده ها و اطلاعات ورودی است. در چنین شرایطی احتمال دارد به دلیل عدم دسترسی به داده های واقعی یا پایین بودن دقت اندازه گیری آنها، نتایج مدل چندان قابل اطمینان نباشند. میزان این عدم قطعیت بسته به حساسیت مدل به داده های ورودی متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی حساسیت مدل SWMM به الگوها و زیرمدل های مورد استفاده در آن می باشد. بدین ترتیب که ضمن بررسی تاثیر 5 تیپ توزیع مصنوعی الگوی بارندگی، 4 طول گام زمانی تعریف داده های بارش، 3 مدل نفوذپذیری و نهایتا 2 روش روندیابی هیدرولیکی بر دبی حداکثر سیلاب، حساسیت مدل به این الگوها و زیرمدل ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. به منظور تحلیل حساسیت مدل، از دو روش گرافیکی و آنالیز همبستگی استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین حساسیت مدل به طول گام های زمانی بارندگی تشخیص داده شد که در آن با تغییر گام زمانی از 15 دقیقه به 90 دقیقه، دامنه تغییرات نسبی دبی اوج به 5/26 % و 5/37 % هم رسید. بعد از آن مدل، با ضرایب اسپیرمن حدود 1، نسبت به معادله نفوذ انتخابی، از بیشترین حساسیت برخوردار بود اما میزان حساسیت مدل به تیپ الگوی توزیع بارندگی، بسته به شرایط تعریف شده برای شبیه سازی، متغیر تشخیص داده شد.
بازآفرینی پایدار شهری بر پایه سناریونگاری (مورد شناسی: منطقه 14 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیشِ روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشِ روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.
تحلیل و ارزیابی آسیب های اجتماعی در محلات دارای اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد - شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 76
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاست های شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرت ها شکل گرفته است. سکونت گاه های غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب های اجتماعی ناشی از اسکان غیررسمی و وضعیت آن ها در محله غیررسمی اسلام آباد شهر زنجان می باشد. روش پژوهش اکتشافی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. تعداد نمونه آماری مورد مطالعه جهت تکمیل پرسشنامه شامل 382 نفر از ساکنین محله غیررسمی اسلام آباد می باشد. شاخص های تحقیق در قالب ابعاد شش گانه آسیب های اجتماعی شامل ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی-فرهنگی، خانوادگی، فردی-روانی، مدیریتی به صورت محقق ساخته بوده و با مطالعه پیشینه تحقیق و نظریه ها و رویکردهای آسیب های اجتماعی تنظیم گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و الگوی تحلیل یکپارچه ANP بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تقویت کننده آسیب های اجتماعی در محله غیررسمی اسلام آباد ناشی از بیکاری (با ضریب 0.980)، بی عدالتی (با ضریب 0.988)، و توزیع ناعادلانه ثروت (با ضریب 0.978) می باشد و بعد «اجتماعی- فرهنگی» (با ضریب 0.627=β) بیش ترین همبستگی را بر گسترش آسیب های اجتماعی دارد. یعنی با تضعیف شرایط اجتماعی-فرهنگی در جامعه، آسیب های اجتماعی نیز گسترش پیدا می کند.
فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضاهای باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز نقش حیاتی در افزایش کیفیت هر محیط و فضایی دارند. بهبود وضعیت کیفیت زیستی بشراز طریق افزایش سرزندگی در فضا صورت می گیرد. بنابراین می توان سرزندگی را جزئی جدایی ناپذیر از یک فضای مطلوب دانست که درصدد انتقال حس نشاط به مخاطبان است. ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد تا با واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو سرزندگی، به فراتحلیل عوامل سرزندگی محیطی در فضای باز بپردازد. با توجه به این که سرزندگی در فضاها، فرهنگ ها و جوامع مختلف می تواند معانی و عوامل متفاوتی داشته باشد، در این مقاله سعی شده که جمع بندی نظری در حوزه عوامل با توجه به انواع مختلف فضاهای باز در تحلیل ها صورت گیرد. جامعه آماری 40 مقاله (20 مقاله داخلی و 20 مقاله خارجی) در بازه زمانی 1385-1397 است. گردآوری داده ها از مقالات براساس پروتکل پریسما بوده که با نظر متخصصان مورد انطباق قرار گرفته است. پس از مرور نظام مند مقالات، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش فرا تحلیل و نرم افزار CMA2 استفاده شد. همچنین پس از تحلیل استنباطی داده ها از طریق نمودار قیفی، روش رگرسیون خطی اگر، خطای انتشار و آزمون Q ناهمگونی، با استفاده از روش رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره، ابتدا میزان ارتباط بین یکایک متغیرهای مستقل و سپس کلیه متغیرهای مستقل در ابعاد مختلف با متغیر وابسته یعنی سرزندگی محیطی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، در مورد تأثیر متغیرهای مستقل بر سرزندگی، بین سرزندگی و متغیرهای مستقل رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین در مطالعات صورت گرفته، متغیر ایمنی و امنیت بیشترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و در درجه دوم متغیر مشارکت و تعاملات اجتماعی مؤثرترین متغیر است. همچنین متغیر کالبد و فرم بنا کمترین تأثیر را بر سرزندگی محیطی دارد و تأثیرات دیگر متغیرها تقریباً ثابت است.
رهنمون های طراحی جهت ارتباط با طبیعت در مسکن معاصر با رویکرد پایداری زیست محیطی
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
59-72
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چندبعدی مسکن، توجه به در زندگی آدمی از کسی پوشیده نیست اما خانه های « خانه » نکات کیفی در طراحی خانه کمرنگ شده است. با اینکه اهمیت امروزی قوطی های کاملاً بسته ای بدون ارتباط با آسمان و زمین هستند. این امر در حالی رخ می دهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به طبیعت، توازن و پایداری اکولوژیک نیز به فضاهای سبز طبیعی وابسته است. درصورتی که در مسکن امروز نه تنها ارتباط با طبیعت کمرنگ شده بلکه در حال حرکت به سوی تخریب محیط زیست پیرامون خود نیز هست. مسئله مطرح در این پژوهش، چگونگی ارتباط با طبیعت به عنوان یکی از اصول توسعه پایدار زیست محیطی در معماری خانه ها است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که: چگونه می توان مسکنی طراحی نمود که هم راستا با طبیعت و اهداف پایداری زیست محیطی باشد؟ همچنین از طریق مطالعه متون در منابع مختلف کتابخانه ای به گردآوری اطلاعات و روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه وتحلیل اطلاعات می پردازد و درنهایت رهنمون هایی را ارائه می دهد. این پژوهش نتیجه می گیرد که با انجام اقداماتی در راستای ارتباط بی واسطه با طبیعت همچون درهم تنیدگی فضای باز، نیمه باز و بسته، قرارگیری طبیعت در مسیر زندگی و آمدوشد ساکنان، ارتباط با آسمان و دیگر موارد می توان مسکنی سازگار با طبیعت به منظور بازآفرینی پایداری زیست محیطی طراحی نمود.
سنجش وضعیت مؤلفه های پایداری محله ساغریسازان شهر رشت با استفاده از تحلیل پستل (PESTEL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
21 - 36
حوزههای تخصصی:
در ایده های نوین شهرسازی، توجه به نقش ساکنان در برنامه ریزی در مقیاس خرد افزایش یافته و در راستای تحقق اهداف توسعه شهری پایدار، رویکرد توسعه محله ای، مورد توصیه قرار گرفته است. سنجش توسعه شهری پایدار در مقیاس محلی با عدم قطعیت و ذهنی گرایی مواجه است و متاثر از تعریف شاخص های اندازه گیری و میزان شناخت سنجش کننده از شرایط محلی ست. بهر حال، سنجش شاخص های توسعه پایدار، یکی از اقدام های نخستین برای برنامه ریزی و طراحی هدفمند می باشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش وضعیت موجود شاخص های توسعه پایدار شهری در محله ساغریسازان از شهر رشت است. این پژوهش در رسته پژوهش های کاربردی می باشد که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان محله ساغریسازان بوده که تعداد 362 مورد به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده و مورد مشاهده قرار گرفته اند. از مدل تعیین محرک های تغییر در محیط در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فنی، محیطی و قانونی موسوم به مدل پستل (PESTEL) برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب استفاده شده است. سپس راهبردهای پیشنهادی با کمک تکنیک QSPM الویت بندی شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که محله ساغریسازان در ابعاد چهارگانه کالبدی (4/2)، اجتماعی (6/2)، اقتصادی (9/1) و زیست محیطی (5/2) با پایداری اندکی مواجه بوده و در این میان پایین ترین امتیاز، به پایداری در دو بعد اقتصادی و کالبدی تعلق گرفته است. در این راستا، توسعه گردشگری محله ای برای تقویت وضعیت درآمدی ساکنان و شاغلان و کمک به بهبود پایداری اقتصادی پیشنهاد می شود. همچنین برای ارتقا پایداری کالبدی، تقویت دسترسی به خدمات ضروری و ارتقا کمی و کیفی خدمات مذکور توصیه می شود.
تحلیل عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضورپذیری زنان
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری، به دلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان، مهم ترین وسیله در جهت تقویت جامعه ی مدنی به عنوان عرصه ی مشارکت تمامی گروه ها اعم از زنان و مردان هستند. سرزندگی فضاهای شهری از اهیمت بالایی برخودردار است؛ چرا که این فضاها، محلی برای برقراری روابط اجتماعی هستند و بخش مهمی از تجربه زندگی شهروندان را تشکیل می دهند. یکی از عواملی که بر سرزندگی فضاهای شهری آینده تاثیرگذار است حضور زنان در این گونه فضاها است. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور بانوان در این فضاها است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان مرتبط با حوزه سرزندگی شهری و فضاهای شهری است که 50 نفر به عنوان نمونه تحقیق به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPLS بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که شاخص های ایمنی و امنیت، دسترسی، تنوع و جذابیت، عدالت اجتماعی، کارآمدی فضا، کیفیت محیط، آسایش و راحتی، تعامل اجتماعی و حس مکان بر سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور فعال زنان موثر است. در بین شاخص های ذکر شده، کارآمدی فضا، تنوع و جذابیت و کیفیت محیط بیشترین تاثیر را بر حضورپذیری زنان در فضاهای شهری آینده دارند. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان یک مدل جهت سنجش سرزندگی فضاهای شهری آینده جهت حضور فعال بانوان در شهرهای کشور مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر فضای سبز شهری برکیفیت زندگی شهروندان در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز از مؤلفه های مهم نظام زیستی شهرها و از نیازهای اساسی جامعه شهری محسوب می شود. فضای سبز باید از لحاظ کمی و کیفی با نیازها و حجم فیزیکی شهر تناسب داشته باشد و متناسب با شرایط اکولوژیکی شهر ایجاد و گسترش یابد. در برنامه ریزی شهری نوین، برنامه ریزی و مکان یابی فضای سبز شهری اهمیت بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فضای سبز برکیفیت زندگی شهری، درجهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان شهر اهواز به انجام رسید. روش تحقیق توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر اهواز هستند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه 390 نفر برآورد گردید. پرسش نامه به روش تصادفی ساده بین شهروندان توزیع گردید. در این پژوهش، 5 پارامتر کیفیت زندگی در ارتباط با فضای سبز مورد بررسی قرار گرفت و نظرات شهروندان با استفاده از آزمون t و آزمون همبستگی اسپیرمن و با کاربرد نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از نظر شهروندان، تأثیر فضای سبز شهری بر بعد رضایتمندی از زندگی با میانگین 81/3 و بر بعد روانی و اجتماعی با میانگین 97/2 درسطح اطمینان 95 درصد در سطح متوسط، معنی دار و تأثیر فضای سبز بر سلامت عمومی و محیط زیست زندگی شهروندان با میانگین 58/3 در سطح زیاد، معنی دار می باشد و کلیه پارامترهای کیفیت زندگی با فضای سبز دارای ارتباط مستقیم و مثبت می باشند. فضای سبز به عنوان بخشی از کالبد و بافت شهرها رابطه بسیار نزدیک و تنگاتنگی با زندگی مردم دارد. بنابراین با افزایش و بهبود فضای سبز در سطح شهر می توان وضعیت کلی کیفیت زندگی را ارتقا داد.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از روش های ارزیابی چند معیاره مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مکان یابی فضای سبز شهری در منطقه 4 تهران و تعیین مکان های مناسب برای ایجاد فضای سبز می باشد. مکان یابی مناسب فضای سبز در سیمای شهرها، علاوه بر جنبه های زیبابی و تفریحی، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ تعادل محیط زیست داشته و اثرات اجتماعی مثبتی مانند سرزندگی و نشاط دارد. روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر در مکان یابی فضای سبز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش چانگ (AHP فازی) انجام گرفت. نقشه معیارها در محیط GIS تهیه و در محیطIDRISI استانداردسازی شد. سپس با استفاده از تکنیک OWA، وزن های ترتیبی معیارها محاسبه و نقشه نهایی مکان یابی فضای سبز حاصل شد. نتایج نشان داد فاصله از مراکز مسکونی با 157/0 و فاصله از مراکز صنعتی با 053/0 به ترتیب بیش ترین و کم ترین وزن معیار را در مکان یابی مناسب فضای سبز شهری دارند. بنابراین مناسب ترین و نامناسب ترین مکان ها برای ایجاد فضای سبز با توجه به اولویت پارامترها و سازگاری کاربری ها با فضای سبز تعیین گردید. نوآوری این مطالعه در استفاده از تکنیک OWA، در مکان یابی فضای سبز است برای منطقه 4 تهران می باشد.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر (مورد مطالعه: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۹۳-۱۰۸
حوزههای تخصصی:
امروزه شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی طبیعی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی مؤثر بر ایجاد، رشد و توسعه شهرها به یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری جهت برنامه ریزی های کوتاه، میان و بلند مدت جهت رشد و توسعه شهرها تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهرهای جنوبی استان بوشهر است که به صورت مطالعه موردی در شهر کنگان انجام گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، تحلیلی و اکتشافی است که در دو مرحله تعیین شاخص های کلیدی از طریق روش دلفی و شناسایی پیشران های کلیدی با استفاده از نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع انجام گرفته است. نتایج حاصل شده بیانگر آن است که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر روند شکل گیری و توسعه کالبدی شهر کنگان، 15 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)؛ عوامل سیاسی و نقش دولت (مدیریتی)؛ موقعیت جغرافیایی کنگان؛ عوامل فرهنگی؛ نوع مالکیت اراضی؛ جهات و میزان شیب؛ وضعیت آب و هوایی؛ منابع آبی (شبکه آب ها)؛ خاک و پوشش گیاهی؛ بلایای طبیعی و فعالیت های کشاورزی" تأثیرگذارند که از میان این عوامل 5 عامل "صنایع نفت و گاز (پالایشگاهی)؛ فعالیت های بندرگاهی؛ مهاجرت؛ فعالیت های خدماتی؛ حمل و نقل (دسترسی)" به عنوان عوامل و پیشران های کلیدی توسعه کالبدی شهر کنگان مطرح می باشند که ترکیبی نظام وار از عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند. به این ترتیب جهات و میزان توسعه کالبدی شهر کنگان در آینده تابعی از موقعیت و شرایط جغرافیایی شهر کنگان، نحوه برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران و مسئولین شهری کنگان در برخورد با این پیشران های کلیدی است.
ارزیابی شاخص های پایداری اجتماعی در محلات منطقه پانزده کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی جزء اساسی از توسعه پایدار و مباحث اجتماعی جزء جدایی ناپذیر طرح های شهری محسوب می شود؛ بنابراین ابعاد پایداری اجتماعی یکی از مهمترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی و سیاست گذاری شهری استفاده می شود. هدف، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 (کلان شهر تهران) از نظر شاخص های اجتماعی و رتبه بندی محلات است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، بنا بر ماهیت موضوع توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های مورد نظر برای شاخص سازی گردآوری شده و سپس برای برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP استفاده گردیده است. پس از آن جهت رتبه بندی محلات از روش تایپسیس استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در در بین شاخص های اجتماعی، عدالت اجتماعی با وزن 098/0بیشترین وزن، رضایت از میزان کمی دسترسی به خدمات با وزن 097/0 رتبه دوم و اعتماد فردی با وزن 084/0 رتبه سوم در بین شاخص های پایداری اجتماعی کسب کرده است. در روش تایپسیس مشیریه رتبه اول، ابوذر رتبه دوم و خاورشهر رتبه سوم را کسب کردند. نتایج: در این پژوهش برای رسیدن به پایداری اجتماعی سه مولفه (امنیت، مشارکت و کیفیت زندگی) معرفی شدند. این سه مؤلفه در قالب شش معیار و پانزده زیرمعیار در نظر گرفته شد. در این بین، عدالت اجتماعی رتبه اول را کسب کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری مطالعه موردی: شهر گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
در بازار پررقابت گردشگری، به کارگیری ابزارهای تبلیغی قدرتمند جهت تأثیر بر نگرش و رفتار گردشگران برای انتخاب مقاصد گردشگری یکی از چالش های مهم در بحث بازاریابی می باشد. گردشگری ورزشی یکی از بخش های مهم در توسعه صنعت گردشگری و رویدادهای ورزشی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در بازاریابی مقاصد محسوب می شوند. تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغی در بازار رقابتی است. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل مؤثر بر تبلیغات شفاهی گردشگران ورزشی در مقصد گردشگری شهر گنبدکاووس تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. 374 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین گردشگران ورزشی حاضر در مقاصد ورزشی گنبدکاووس در بهار سال 1398 انتخاب شدند. داده های این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه توسط 6 نفر از اساتید صاحب نظر و پایایی آن با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی موردسنجش و تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLS V2.0 M3 انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که وفاداری، رضایت مندی و اعتماد اثر مستقیم و معنی داری بر تبلیغات شفاهی گردشگران در مقصد گردشگری دارد. لذا جهت وفادار نمودن گردشگران و تبلیغات شفاهی آن ها پیشنهاد می شود که کیفیت خدمات رویداد و مقصد، بازاریابی رابطه مند مقصد، ارزش ادراک شده و تصویر ذهنی گردشگران از رویداد و مقصد بهبود یابد.
بررسی نقش مدیریت انتظامی در رفتارهای وندالیستی با تأکید بر کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: وقوع بیش از حد رفتارهای وندالیستی در محیط های شهری نه تنها با اصول مسلم نظم اجتماعی تعارض دارد بلکه همراه خود اثرات منفی سنگین روحی و مالی را برای شهروندان به همراه دارد. یکی از علل بروز اینگونه رفتارها کیفیت محیط شهری است. از سویی نیروی انتظامی نیز طی سال های اخیر با رویکرد جدید جامعه محوری تلاش مضاعفی را با تکیه بر توانمندی های بالقوه اجتماع برای کاهش جرایم و رفتارهای خشونت آمیز مدنظر قرار داده است و تلاش کرده است که از بروز این پدیده در محیط های شهری پیشگیری به عمل آورد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت محیط شهری و مدیریت انتظامی در رفتارهای وندالیستی شهروندان شهر ایلام می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – همبستگی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری آن را کارشناسان مدیریت شهری، اساتید دانشگاه و فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی تشکیل می دهد که تعداد 164 نفر از آنها به صورت تصادفی طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های T تک نمونه ای و همبستگی (SEM) در نرم افزارهای SPSS و LISREL صورت گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن داشت که: کیفیت محیط شهری با ضریب تأثیر 45/0- بر رفتارهای وندالیستی شهروندان در شهر ایلام تأثیر معکوسی دارد. ضریب تأثیر مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی برابر با 50/0- شده است، لذا مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی در شهر ایلام تأثیر معکوس و معناداری دارد. همچنین، ابعاد کیفیت محیط شهری و ابعاد مدیریت انتظامی بر رفتارهای وندالیستی در شهر ایلام تأثیر معکوس و معناداری دارد. نتایج: می توان نتیجه گرفت که سطح پایین کیفیت محیط شهری و عدم استقرار مدیریت انتظامی در شهر ایلام، افزایش رفتارهای وندالیستی از سوی شهروندان را در پی داشته است.
تحلیلی بر جایگاه مؤلفه های برند شهری مطالعه موردی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
شهرها به فراخور ظرفیت، امکانات و نقش خود از نوعی شهرت و آوازه مخصوص به خود برخوردارند، که آن ها را از دیگر شهرها ممتاز و متمایز می سازد. این شهرت و آوازه که از آن به برند شهری تعبیر می شود، آمیزه ای از هویت تاریخی، ویژگی های اجتماعی، نمادهای تمدنی، فعالیت های تجاری، امکانات رفاهی، تفریحی، مناسبات سیاسی و بین المللی هر شهر است که برآیند آن، برند شهری است. پژوهش حاضر با توجه به مؤلفه های چهارگانه (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) که سازمان ملل برای توسعه برند شهری در نظر گرفته، این موضوع را در شهر مراغه موردبررسی قرار داده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است که با اتکاء بر مطالعات اسنادی –کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه)، انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 25 نفر از متخصصان در حوزه های مختلف مطالعات شهری بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی کمتر از حد متوسط (3)، است. مؤلفه فرهنگی با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 043/0 از وضعیت مطلوب برخوردار است. مؤلفه زیست محیطی نیز با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 000/0 دارای وضعیت مطلوبی است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد که مؤلفه اجتماعی بیشترین همبستگی را با برند شهری دارد؛ مؤلفه اقتصادی در جایگاه دوم همبستگی و مؤلفه فرهنگی در مرحله سوم و مؤلفه زیست محیطی در پایین ترین جایگاه قرار دارد. به عبارتی جهت برند سازی شهر مراغه هرچند مؤلفه های زیست محیطی و فرهنگی از پتانسیل بالاتری برخوردارند، اما مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی نیازمند توجه بیشتری هستند؛ لازمه موفقیت در برند سازی یک شهر توجه هم زمان به ظرفیت ها و پتانسیل ها و رفع محدودیت ها است.
نقش مشارکت شهروندان در ارتقای امنیت و توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: شهر هرات، افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از قابلیت شهروندان در جوامع مختلف نقطه قوتی برای ارتقای جایگاه اجتماعی شهروندان و بالابردن امنیت در سطح جامعه می باشد. براین اساس هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در شهر هرات و تاثیر آن بر بالابردن امنیت و توسعه اجتماعی شهروندان است. این تحقیق از نظر هدف نوعی تحقیق کاربردی و از دیدگاه ماهیت، محور این تحقیق نوعی تحقیق توصیفی –تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه شهروندان) صورت گرفته است. به منظور رسیدن به این هدف بعد از جمع آوری داده های اولیه ای با بهره گیری از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون تی و مانند آن در نرم افزار SPSS رابطه بین متغیرها بررسی شده سپس با استفاده از روش Waspas و GIS تحلیلهای فضایی لازم پیرامون مناطق شهر هرات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته ها موید آن می باشد که از نظر وضعیت و تمایل به مشارکت شهروندان دو ناحیه دهم و نهم به ترتیب بالاترین و کمترین سطح مشارکت و از نظر شاخص های مربوط به توسعه اجتماعی ناحیه هفتم شهر هرات بالاترین امتیاز و کمترین آن را ناحیه نهم و نهایتا با توجه به شاخص های مربوط به امنیت شهری بیشترین امتیاز را ناحیه چهاردهم و کمترین آن را ناحیه دهم شهر بدست آوده اند. نتایج: نتایج تحقیق موید آن می باشد که تمایل شهروندان به مشارکت در امور شهری از میزان بالایی برخوردار می باشد و این در حالی است که مسئولین امر نسبت به این مساله کم توجه بوده و از قابلیت و طرفیت شهروندان در برقراری امنیت و به تبع آن بالابردن توسعه اجتماعی جامعه غافل بوده اند که امر نیازمند بازبینی و توجه بیشتری می باشد.
مقایسه عملکرد شاخص های طیفی با طبقه بندی شیءگرا در استخراج مناطق ساخته شده در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر تهران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی در دهههای اخیر، چشماندازهای طبیعی در حال تبدیلشدن به چشماندازهای انسانی است و فضای باز شهری به مناطق ساختهشده تبدیل شده است. تغییرات شدید کاربری اراضی، لزوم دسترسی مدیران شهری را به اطلاعات بهروز بیشتر کرده است. استفاده از تصاویر ماهوارهای سبب میشود تا مدیران شهری تغییرات را بهتر پایش کنند تا بتوانند در زمان مناسب تصمیمگیری کنند. طبقهبندی و استفاده از شاخصهای استخراجشده از باندهای طیفی تصاویر ماهوارهای، از روشهای کارآمد و مؤثر استفاده از تصاویر ماهوارهای در مطالعات شهری است. تاکنون شاخصهای طیفی زیادی برای تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها ایجاد شده است. هدف از این پژوهش، بررسی و عملکرد چهار شاخص طیفی پرکاربرد شهری، بهمنظور تفکیک مناطق ساختهشده از سایر کاربریها در دو شهر متفاوت و مقایسۀ آن با نتایج طبقهبندی شیءگرا برای استخراج مناطق ساختهشده است. به این منظور، شاخصهای تفاوت نرمالشدۀ مناطق ساختهشده، شاخص شهری، شاخص نرمالشدۀ مناطق ساختهشده و شاخص استخراج مناطق ساختهشده از تصاویر سنجندۀ OLI ماهوارۀ لندست 8 برای دو شهر تهران و گرگان محاسبه شد. برای جداسازی مناطق ساختهشده و ساختهنشده، از روش آستانهگذاری اتوماتیک اتسو استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که شاخصهای طیفی در مناطق شهری متفاوت، عملکرد یکسانی ندارند و صحت استخراج مناطق ساختهشده با اعمال این شاخصها بر صحت طبقهبندی شیءگرا برتری نمییابد. صحت کلی طبقهبندی شیءگرا در استخراج مناطق ساختهشده در شهر تهران 92 درصد و در شهر گرگان 91 درصد است. بهترین شاخص طیفی مناطق ساختهشده برای شهر تهران، شاخص استخراج مناطق ساختهشده با صحت کلی 82 درصد و برای شهر گرگان، شاخص نرمال مناطق ساختهشده با صحت کلی 86 درصد بوده است.
مدلسازی آسیب پذیری اجتماعی در محله ی حصارک شهر کرج با روش ANFIS و رگرسیون درختی
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری اجتماعی مخلوق و آفریده روابط ساختاری گروه ها و نیروهای جامعه دربرابر فشارهای مختلف طبیعت و تصمیمات و ظرفیت جامعه به منظور پاسخگویی و واکنش دربرابر مخاطرات محیطی است. جذب مهاجرین با منشاء جغرافیایی متفاوت یکی از مهمترین عوامل و فاکتور های موثر بر تنوع ساختار اجتماعی و تشدید حس لا مکانی درشهر کرج می باشد. تحقیقات نشان می دهد در برخی از محدوده های شهرکرج مانند محله حصارک (منطقه 5و6) به علت ساختار کالبدی به ویژه مشخصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حاشیه نشینی ساکنین، فرصت برای آسیب های اجتماعی در مقایسه با سایر نقاط شهر بیشتر است. با توجه به اهمیت این موضوع تحقیق حاضر در پی ارائه ی مدلی برای شاخص های آسیب پذیری اجتماعی این محله است تا الگوی این شاخص ها و تاثیر هریک ازآنها بر روی رضایتمندی یا عدم رضایتمندی ساکنین از محله مشخص شود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت تحلیلی- اکتشافی بوده و حجم جامعه کل خانوارهای منطقه 5 و 6 شهر کرج و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 350 نفر محاسبه شد. داده های پژوهش از طریق فن پرسشگری به صورت تصادفی- احتمالی از محدوده مورد مطالعه جمع آوری گشته و با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی وسیستم استنتاج فازی انفیس به مدل سازی هوشمند(پایگاه قواعد) ومدل رگرسیون درختی جهت تخمین عوامل موثر برآسیب پذیری پرداخته شد. مدل پیشنهادی در این تحقیق از چند بعد قابل توجه می باشد؛ اول این که نتیجه آن، ارایه متدولوژی دراین زمینه است که با معماری خاص و بهره گیری از هوش محاسباتی و پایگاه دانش ارزیابی محیطی انجام شده است و نتیجه دیگر آن ایجاد یک پایگاه دانش براساس مجموعه ای ازمعیارها است که می تواند به صورت هوشمند با توجه به شرایط محیط به ارزیابی وضعیت منطقه وهمچنین موارد مشابه بپردازد.