فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
جرم و ناامنی، یکی از پایدارترین چالش های زندگی شهری و مقوله ای اولویت دار در کیفیت زندگی در فضاهای شهری است. شهر بزرگ تهران دارای بیشترین سهم نسبت جمعیت به جمعیت شهری کل کشور و جرم خیزترین شهر ایران است. قرائت های نوین از مکان و تجزیه و تحلیل های خُردمحور مکان مبنا، یکی از راهکارهای نوین عملیاتی پیشگیری وضعی جرم است که تاکنون به صورت نظری و عملیاتی مورد توجه متولیان و اندیشمندان حوزه امنیت شهری قرار نگرفته است. این مطالعه، مختصات آماری و مکان های نهایی جرایم در بین سه محله از شهر تهران را بررسی نموده است. رویکرد مطالعه، کمّی و ابزارهای پژوهش، تحلیل محتوای کمّی به کمک گزاره های استنتاجی و شاخص های تحلیلی مرکب خُرد مقیاس و میانی مقیاس جرم شناختی است. جامعه آماری تحقیق، شامل وقایع خبری روزانه ثبت شده هفت روزنامه سراسری ایران، کیهان، اعتماد، شرق، جام جم، دنیای اقتصاد و رسالت در پایگاه داده های تمام متن وب سایت «مگ ایران» از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1398 خورشیدی، 1100 پرونده و 290 مورد مکان خالص جرم خیز است. قلمرو مکانی تحقیق، شامل سه محله نارمک، محله نازی آباد و محله پونک در شهر تهران است. جرایم سرقت، زورگیری و قتل به ترتیب بالاترین سطح فراوانی مشترک جرایم را در بین محلات هدف داشته اند. سرقت در محله نارمک و زورگیری و قتل در محله نازی آباد فراوانی بیشتری داشته است. محله نازی آباد در شاخص های تطبیقی آماری- موضعی مطالعه به نسبت دو محله دیگر از معضلات ناامنی شهری بیشتری برخوردار است. مکانِ خانه مسکونی در جرم سرقت و شبکه معابر در جرایم زورگیری و قتل اصلی ترین مکان های جرم محلات بوده اند. حریم شخصی شهروندان و نیز فضای مشاع حرکتی همانند خیابان ها و میادین در این سه فضای جغرافیایی از ضریب ناامنی بسیار بالاتری به نسبت مکان های مالکیتی برخوردار بوده اند. در پایان، تجزیه و تحلیل های مکان مبنایی به تفکیک مختصات آماری و موضعی جرایم ارائه شده و پیشنهاداتی نیز برای هر محله و مطالعات آتی ارائه گردیده است.
تحلیل بافت های تاریخی شهری برای مقابله با مخاطرات انسانی مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
589 - 613
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهری دربرگیرنده آثار جایگزین ناپذیری از گذشته هستند که می توانند در آگاهی جوامع از ارزش های فرهنگی پیشینیان مؤثر باشند. حفظ آن ها علاوه بر برانگیختن غرور ملی و ایجاد حس هویت، بر کیفیت زندگی نیز می افزاید. هدف از این پژوهش، تحلیل بافت های تاریخی شهری برای مقابله با مخاطرات انسانی است و منطقه 12 شهر تهران که یکی از مناطق قدیمی و مرکزی این شهر محسوب می شود، به دلیل وجود بناها و آثار تاریخی ارزشمند و متعدد، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. این تحقیق از نوع اکتشافی است که با هدف کاربردی به بررسی داده ها پرداخته است. براساس اهداف و پرسش های تعیین شده برای تحقیق، به طور عمده مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفت و با استفاده از روش پرسشنامه و مصاحبه برای آگاهی از نظرات، افکار و اندیشه های گروه های هدف استفاده شد. با بهره گیری از تکنیک ها و روش های معمول در مطالعات جغرافیایی، داده های جمع آوری شده، رتبه بندی، وزن دهی و دسته بندی و سپس تحلیل شدند. برای تهیه نقشه های موضوعی براساس داده های گردآوری شده و همچنین تجزیه و تحلیل و ترکیب لایه های اطلاعاتی و تهیه نقشه های استنتاجی از سیستم های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. مهم ترین نکته قابل توجه در پژوهش حاضر، تلفیق اصول اساسی رویکرد «پدافند غیرعامل» و پارادایم «توسعه پایدار شهری» در تحلیل بافت های تاریخی برای مقابله با مخاطرات انسانی است؛ چرا که دو رویکرد فوق، تضاد مفهومی و عملکردی با هم دارند و تاکنون نیز در تعامل با یکدیگر مطالعه نشده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد بافت های تاریخی شهری در منطقه 12 تهران به شدت در برابر مخاطرات انسانی آسیب پذیر هستند. عامل «انسان» به همان میزان که قادر است بافت تاریخی را با انواع خطرات جدی مواجه سازد، به دلیل نقش تأثیرگذار خود در محافظت از این بافت، توان مقابله با انواع مخاطرات، به ویژه مخاطرات انسانی را نیز دارد؛ بنابراین پارادایم توسعه پایدار شهری به منظور حفظ تعادل بین سه رکن «فضا»، «جمعیت» و «فعالیت» و رویکرد پدافند غیرعامل با تأکید بر توانمندی عاملیت مقوله انسانی، علی رغم پارادوکس هایی که در معیارهای پایداری شهر با یکدیگر دارند، برای حفاظت بافت های تاریخی شهر باید در کنار یکدیگر استفاده شوند.
تحلیل رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد سناریونگاری (مورد مطالعه شهرستان های استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه متون نظری برنامه ریزی از مفاهیم پیش بینی و آینده نگری عبور کرده، و به حوزه آینده پژوهی و آینده نگاری که وظفیه اش معماری آینده است، رسیده است . یکی از ابزارهای مناسب معماری آینده در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیشروی ما مملو از شگفتی سازی های مختلف است، برنامه ریزی سناریومبنا است. برنامه ریزی بر پایه سناریو، روشی نظام مند برای تفکر خلاقانه درباره آیندهای نامشخص و ممکن است. در این میان هر یک از استان های ایران دارای قابلیت ها و پتانسیل های بسیاری در ضمینه های مختلف می باشند. استان البرز سی و یکمین استان ایران است که با وسعت 5800 کیلومتر مربع در شمال ایران واقع شده است. این استان به واسطه ی موقعیت جغرافیایی و قابلیت های بالقوه در زمینه های مختلفی برخورداراست. از این رو در پژوهش حاضر تلاش می شود ضمن بررسی وضع موجود شهرستان های استان البرز عوامل کلیدی ونیرو های پیشران دخیل دررقابت پذیری شهرستان های استان البرز شناسایی و سپس سناریوهای پیش روی رقابت پذیری شهرستان های استان البرز مشخصص گردد.
بررسی فضاهای پارک های شهری براساس توانمندی های معلولین جسمی حرکتی (نمونه موردی: پارک نبوت کرج)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
21 - 37
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز همه اقشار جامعه به عبور و مرور در سطح شهرها و استفاده از پارک ها به ویژه در کشورهای توسعه یافته، طراحی های بسیار زیبا و مناسب، بر پایه ضوابط طراحی صحیح، جهت استفاده معلولین جسمی و حرکتی در کنار قشر سالم جامعه صورت گرفته است تا جهت استفاده از موارد مذکور و ایجاد بهتر امکان حضور معلولین در فضاها و سطح شهرتسهیل صورت گیرد. معلولان بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایر شهروندان، نیازمند دسترسی و استفاده مطلوب از امکانات و خدمات عمومی می باشند، لذا در این تحقیق با هدف کسب رضایت خاطر این گروه خاص از شهروندان بعنوان جامعه هدف، وضع موجود پارک نبوت کرج به عنوان محدوده و قلمرو پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت مسأله، مراکز تفریحی، به خصوص پارک ها، فضاهای سبز و باغ های شهری، باید به گونه ای طراحی و احداث شوند که کم توانان جسمی نیز قادر به استفاده از این گونه اماکن باشند. روش تحقیق روش توصیفی – تحلیلی می باشد و داده های پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و مقالات حاضر جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش بیانگر وجود مشکلاتی در بخش های سرویس و خدمات ویژه معلولان و تردد آنها می باشد. بررسی های میدانی در این تحقیق نشان می دهد که پارک نبوت با توجه به وسعت، قدمت و موقعیت خاص مکانی، پتانسیل لازم جهت تبدیل شدن به یک فضای مناسب تفریحی برای معلولین را دارا می باشد. در این راستا، پیشنهاداتی برای نیل به این هدف بیان شده است.
بررسی نقش مشارکت اجتماعی در زیست پذیری شهرها (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
54 - 71
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آن ها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss ، Gis ، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.
تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
69 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند شهری است نوآوربا توسعه پایدار اقتصادی، زندگی باکیفیت و مجهز به زیرساخت های مدرن که در آن فرآیندهای خدماتی، اقتصادی، اجتماعی و حاکمیتی، به صورت دقیق، سریع و آسان انجام خواهند شد. هدف تحقیق حاضر، تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند شهری در شهر زاهدان است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی است. از آنجا که تحلیل فضایی شاخص های شهر هوشمند یک مسأله تصمیم گیری چندمعیاره است، به همین منظور، در تحقیق حاضر از مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور (Vikor) و همچنین، وزن دهی زوجی با مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که شاخص های شهر هوشمند در شهر زاهدان همگی پایین تر از میانگین مطلوب (3) قرار دارند و در وضعیت نامطلوب می باشند. شاخص پویایی هوشمند با میانگین 2/832، شاخص مردم هوشمند با میانگین 2/809، شاخص زندگی هوشمند با میانگین 2/755، شاخص محیط هوشمند با میانگین 2/769 و شاخص حکمروایی هوشمند با میانگین 2/887 همگی در وضعیت نامطلوب می باشند. نتایج مدل ویکور نشان داد منطقه 1 با مقدار وزن 0/087 در اولویت اول قرار دارد. به عبارتی، این منطقه از نظر شاخص های شهر هوشمند در بهترین حالت قرار دارد. منطقه 2 با مقدار وزن 0/165 در اولویت دوم، منطقه 5 با مقدار وزن 0/324 در اولویت سوم، منطقه با مقدار وزن 0/787 در اولویت چهارم و منطقه 4 با مقدار وزن 0/857 در اولویت آخر قرار دارند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مناطق شهر زاهدان از نظر شاخص های شهر هوشمند در یک شرایط نامتعادل قرار گرفتند و از این حیث مناطق پنج گانه شهر با هم اختلاف زیادی دارند.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
تبیین روابط قدرت کنشگران در تولید و بازتولید فضاهای شهری در اراضی عباس آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
99-120
حوزههای تخصصی:
گفتمان تولید و بازتولید فضای شهری طی دهه های اخیر در ادبیات شهری موردتوجه قرارگرفته است. تولید فضای شهری، مفهومی چندوجهی است که می توان آن را مجموعه ای از فرایندها و اقدامات فردی و گروهی انسانی نظیر تصمیم گیری، مشارکت در کنترل و مالکیت شهری و مشارکت در تولید فضای فیزیکی دانست. تأکیدات اندیشمندان مختلف، رابطه و تأثیر قدرت در ایجاد فضاهای شهر را عیان می سازد. امروزه فضاهای شهری ما، به خاطر انحصارطلبی ها، برنامه ریزی مختص یک یا چند گروه خاص، فقدان عرصه ای برای مشارکت و ابراز عقیده استفاده کنندگان از فضا، عدم توجه به منافع عمومی، با مشکلات متعددی مواجه است. در جریان تولید و بازتولید فضای شهر،کنشگران متعددی هرکدام دارای قدرت متفاوت و با دسترسی به منابع قدرت مختلف به تأثیرگذاری می پردازند. اراضی عباس تهران، یکی از محدوده های باارزش و دارای پتانسیل های منحصربه فرد است. نحوه تولید و بازتولید و بهره برداری از آن در دهه های اخیر توسط اقشار مختلف تأمل برانگیز بوده و به نظر می رسد که روندها یا عواملی، مستقیم یا غیرمستقیم، باعث شده است این محدوده باارزش، از حالت ایده آل «شهر برای همه شهروندان»، به حالت «هر بخش شهر برای قشری خاص» تبدیل گردیده و متعلق به همه مردم نباشد. لذا این پژوهش به دنبال شناسایی کنشگران تأثیرگذار در تولید فضای عباس آباد و همچنین بررسی روابط قدرت بین آن ها بوده است. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی و همچنین بررسی اسناد و مشاهده میدانی بوده و برای تحلیل از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دولت و حکومت، به عنوان دو نهاد وابسته به یکدیگر و گاه در تضاد باهم، به هدایت و کنترل تولید فضای عباس آباد پرداخته اند، بخش خصوصی مستقل، در این فرایند وجود ندارد و آنچه به اسم بخش خصوصی وجود دارد وابسته و تحت کنترل و اراده دولت و حکومت فعالیت می کنند. روابط قدرت بین کنشگران در عباس آباد به هیچ وجه معطوف به شهروندان و سازمانهای مردم نهاد نیست. تناقض موجود در اهداف و عمل انجام شده در اراضی عباس آباد، منجر به از دست رفتن بخش زیادی از پتانسیل این فضای شهری بزرگ در بازتولید از لحاظ تامین نیازهای اقشار مختلف شهروندان شده است. میزان قدرت هر کنشگر در تولید فضاهای شهری، وابستگی زیادی به منبع قدرت وی دارد و بنابراین برای موازنه قدرت کنشگران، مهم و ضروری است که موارنه منبع قدرت آن ها را به تعادل رساند. این امر مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحاتی در حوزه ساختاری و عملکردی در فرایند تولید فضای شهری است.
نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی فضاهای عمومی شهری، مورد مطالعه: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی فضاهای عمومی شهر خرم آباد و نیز روش های کنترل و مقابله با آن است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. به منظور بررسی دقیق تر موضوع، جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت شهر خرم آباد طبق آمار سرشماری سال 1395 (373.416) که دارای 3 منطقه،23 ناحیه و 77 محله شهری است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ (839/0) و جهت روایی پرسش نامه از نظرسنجی کارشناسان امور شهری استفاده شده است. مطالعه نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی، نوآوری این پژوهش محسوب می شود. به منظور بررسی اثرات وندالیسم در شهر با استفاده از پرسش نامه هایی که توسط کارشناسان مسائل شهری تکمیل شد؛ از طریق مدل ELECTERE به رتبه بندی مهم ترین عوامل وندالیسم در شهر پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین دیوارنویسی هایی که موجب از بین رفتن حقوق شهروندان و نیز صدمه به مبلمان شهری شده، مربوط به تبلیغات انتخاباتی نامزدهای این شهر بوده است و سایر دیوارنویسی های وندالیستی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است. بنابر بررسی های انجام گرفته، بیش از 33/58 درصد دیوارنویسی های شهر خرم آباد مربوط به تبلیغات نامزدهای انتخاباتی است.
توسعه گردشگری شهری با تاکید بر خلاقیت (مورد مطالعه: شهر بیرجند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
129 - 112
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از عوامل موثر بر رشد و توسعه اقتصادی جوامع به شمار می رود. توسعه گردشگری منجر به افزایش درآمد، ایجاد اشتغال مستقیم و غرمستقیم و همچنین کسب درآمد ارزی برای کشور می گردد. برای بهره مندی بیشتر از آثار مثبت گردشگری، توجه به خلاقیت و نوآوری از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به آثار و جاذبه های متعدد گردشگری در استان خراسان جنوبی و به ویژه شهر بیرجند از یک طرف و خشکسالی های چندین ساله از طرف دیگر توجه به این صنعت در بهبود وضعیت اقتصادی این منطقه تاثیر گذار است در این راستا، پژوهش حاضر در صدد بررسی عوامل موثر در توسعه گردشگری در شهر بیرجند با تاکید بر خلاقیت می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه از 67 فعال گردشگری و گردشگر جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. متغیرهای موثر بر گردشگری شهری با تکیه بر خلاقیت به 6 مولفه کلی ( اقتصادی، زیرساختی و کالبدی، محیط زیست، فناوری اطلاعات، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و فرهنگی) که هر کدام در برگیرنده چند شاخص میباشد، تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولفه سیاسی و امنیتی با ضریب 1/58 و مولفه فناوری اطلاعات با 1/3 بیشترین تاثیر بر گردشگری شهر بیرجند با تاکید بر خلاقیت داشته اند. واژه های کلیدی: گردشگری شهری ، خلاقیت، شهر خلاق، شهر بیرجند.
شناسایی و بررسی مؤلفه های مؤثر بر توسعه شهرهای میانه اندام با رویکرد تحلیل تأثیرات متقاطع (نمونه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بروز تحولات جدید در ایران، شهرهای بزرگ به سرعت عوامل مهم رشد و توسعه را به خود اختصاص داده و باعث ایجاد شکلی از نظام نامتعادل و نامتوازن در شبکه شهری کشور شدند. در این بین، تقویت شهرهای میانه اندام در سطوح گوناگون کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راهکارها در راستای به تعادل رساندن توزیع جمعیت و فعالیت های اقتصادی در سطح مناطق مطرح شد. روش: در این راستا هدف این پژوهش، شناسایی نیروهای تأثیرگذار و در نهایت عوامل کلیدی مؤثر بر رشد و توسعه شهر میانه اندام خوی می باشد. بدین منظور، برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد که در نتیجه آن 30 عامل اولیه مؤثر بر روند آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع با بهره گیری از نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند، در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 30 عامل اولیه، 11 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. نتیجه گیری: این عوامل در واقع به عنوان بازیگران اصلی در توسعه شهر خوی ایفای نقش می کنند. با در نظر گرفتن این عوامل در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های شهری، می توان شاهد روندی مثبت و محسوس در توسعه شهر خوی در سطح استان بود.
ارزیابی تأثیرات رنگ فضای معماری اتاق های بستری بر حالات عاطفی بیمار در مراکز پیشگیری از خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، با افزایش جمعیت، گسترش صنعت و زندگی ماشینی و همچنین شیوع انواع مختلف بیماری های روحی و روانی میزان خودکشی در جوامع افزایش محسوسی داشته است. یکی از راه های کاهش خودکشی، تأسیس مراکز پیشگیری از خودکشی است. در این مراکز افراد آسیب دیده به صورت درازمدت برای بهبود اختلالات؛ تحت خدمات بالینی، توان بخشی و برنامه های حمایتی قرار می گیرند این خدمات در جهت پیشگیری از عود مجدد اختلال و بهبود کامل آنان صورت می گیرد. علاوه بر این، ایجاد محیطی مناسب بر اساس معماری درمانگر اهمیت بسزایی می تواند در بهبودی بیماران بستری در این مراکز داشته باشد برای این منظور رنگ به عنوان عنصر بصری معمارانه می تواند بر حالت های روحی و روانی افراد، مؤثر باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات رنگ بر حالات عاطفی بیماران متمایل به خودکشی بستری در این مراکز است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با مدل سازی فضا در واقعیت مجازی است. همچنین ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است. از بین رنگ های مختلف 5 رنگ سفید، قرمز روشن، آبی فیروزه ای، صورتی و قرمز – نارنجی در دو حالت خوشایندی و برانگیختگی رابطه ی معناداری را با تمایل افراد به خودکشی نشان دادند. نتایجی که از این پژوهش به دست آمده است نشان می دهد که افراد با تمایل به خودکشی از بین رنگ های مختلف؛ اتاق هایی با رنگ آبی فیروزه ای و قرمز روشن را به عنوان رنگ خوشایند تلقی می کردند.
دستیابی به معماری سبز از طریق بکارگیری BIM (نمونه مورد مطالعه: دانشکده معماری- شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۱۵-۱۳۲
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در کشورهای پیشرفته رواج فراوانی یافته، در حالی که در کشور ایران کاربرد نرم افزارهای بر پایه BIM، به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مهم در حالی است که با افزایش جمعیت (حاصل از گسترش روزافزون شهرها) و عدم وجود نشریه ی بومی (مدل سازی اطلاعات ساختمان) شاهد ساخت وسازهایی مغایر با استانداردهای جهانی (معماری و انرژی) بوده که این مهم منجر به استفاده بیش از حد سوخت های فسیلی, تولید بیشتر دی اکسید کربن و در نهایت گرم شدن کره زمین خواهد شد. مجموعه عوامل بالا موجب افزایش سطح آسیب رسانی بر محیط زیست می شود که کشورهای جهان را بیش از پیش با مشکل کمبود انرژی روبه رو سا خته و حیات بشر را تهدید می کند. با توجه به مسائل مطروحه و اهداف تحقیق، از جمله خروجی های مهم تحقیق حاضر می توان به شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در شهر تهران اشاره کرد. در پژوهش حاضر در وحله ی اول به مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های مرتبط با اهداف پژوهش پرداخته شده، سپس شناسایی شاخص های بومی معماری سبز در ایران از طریق روش دلفی با ضریب همبستگی Kendall's Wa در نرم افزار SPSS بصورت جدول Test Statistics تبیین گردید، در نهایت پس از مدل سازی ساختمان دانشکده معماری-شهرسازی، عمران و مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران در نرم افزار Autodesk Revit 2021؛ با بهره گیری از نرم افزار DesignBuilder آنالیز میزان تولید دی اکسید کربن شبیه سازی گشت. نتایج و تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد، میزان تولید دی اکسید کربن در ساختمان منتخب در طی یکسال برابر با 4/136179695 کیلوگرم خواهد بود که از این میزان 4/48475871 کیلوگرم در فضاهایی با طراحی بهینه و میزان قابل توجهی از آن برابر با 97/87703823 کیلوگرم در فضاهایی بدون بهینه سازی مصرف انرژی حاصل شده است. بنابراین باید گفت، در زمینه مدل سازی اطلاعات ساختمان سبز در ایران؛ به علت عدم تدوین راهنمای بومی (بر حسب مصرف انرژی) توسط متولیان مربوطه، منجر به خطر افتادن اکوسیستم محیطی که یک سرمایه جهانی است می شود؛ در انتها جهت حفظ اکوسیستم راهکار بهره گیری از سیستم «مدیریت پروژه سبز» (GPM) با استفاده از متدولوژی PRISM که یک رویکرد مدیریت پروژه با محوریت توسعه پایدار است، پیشنهاد می گردد، تا بدین شکل اثرات منفی ساختمان سازی بر محیط زیست کاهش یابد.
نقش خواهر خواندگی در ایجاد درآمد پایدار شهرداریها (با رویکردism)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
113 - 124
حوزههای تخصصی:
دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی به منظور تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری و فراهم کننده امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر است. یکی از مهم ترین مسائل در دهه های اخیر، انجام قراردادهای بین المللی است که مستقیماً روی مسائل اقتصادی مؤثر خواهد بود. هدف پژوهش حاضر، سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با رویکرد درآمد پایدار شهرداری هاست . برای سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها، از روش الگوسازی ساختاری _ تفسیری استفاده شد و از 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و شهرداری ها خواسته شد تا پنج مؤلفه ای را که به عنوان مهم ترین عوامل در عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها در منطقه به حساب می آیند، انتخاب نمایند و هرکدام از پنج عنصر انتخابی خود را براساس اعداد یک (کم اهمیت ترین) تا پنج (پراهمیت ترین)، اولویت بندی کنند و سپس با یک ارتباط ساختاری و متنی از نوع «منجر شدن»، نوع رابطه میان عناصر را به صورت مقایسه زوجی مشخص نمایند. اطلاعات به دست آمده از نظریات کارشناسان، وارد نرم افزار ISM شد و در سطح بندی عوامل مؤثر بر عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی با تأکید بر درآمد پایدار شهرداری ها مورد استفاده قرار گرفت . با توجه به مجموع نتایج حاصل شده، سه مؤلفه «تغییر شیوه مدیریت»، «ثبات سیاسی داخلی و خارجی» و «حقوقی»، زیربنایی ترین (سطح چهارم) و پنج مؤلفه «جذب سرمایه گذاری خارجی»، «جذب سرمایه گذاری بخش خصوصی»، «توسعه کارآفرینی بین المللی»، «رشد گردشگری» و «عملیاتی»، روبنایی ترین (سطح اول) عناصر تشکیل دهنده سطح بندی عقد قراردادهای بین المللی مبتنی بر خواهرخواندگی هستند که درآمد پایدار شهرداری ها را تشکیل می دهند.
بررسی تأثیر ارزش ویژه برند گردشگری بر وفاداری گردشگران مطالعه موردی: ایران مال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 71
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم رقابت شهرها برای جذب گردشگر بیشتر اهمیت شایانی به خود گرفته است. جاذبه های گردشگری در مقاصد شهری به دلیل تأثیر جهانی شدن و تأکید بر برند سازی به عنوان عنصر ملموس و فیزیکی به خصوص در مقصدهای شهری بیشتر شبیه هم شده اند. چنین امری رقابت برای متمایز ساختن جذب گردشگر را دشوار ساخته است. در این راستا هدف پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری ایران مال از دیدگاه گردشگران می باشد. این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گردشگران بالقوه ایرانی، می باشد که در بازه زمانی 1 مهرماه الی 30 آبان ماه 1399 از ایران مال بازدید کرده اند. در پژوهش حاضر، از روش نمونه گیری تصادفی ساده بهره گرفته شده است. همچنین، به منظور تعیین حجم نمونه از نرم افزار Sample Power استفاده گردید که تعداد 160 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از برند با ضریب مسیر 410/0، تصویر برند با ضریب مسیر 235/0 و کیفیت ادراک شده با ضریب مسیر 212/0 بیشترین تأثیر را بر ارزش ویژه برند دارند. همچنین، ارزش ویژه برند با ضریب مسیر 540/0، تصویر برند با ضریب مسیر 203/0 و ارزش ادراک شده با ضریب مسیر 164/0 و کیفیت ادراک شده با ضریب مسیر 110/0 بیشترین تأثیر را بر وفاداری به برند دارند. بنابراین، به وضوح روشن است که ارزش ویژه برند به همراه معیارهای تصویر برند، ارزش ادراک شده، و کیفیت ادراک شده می توانند منجر به وفاداری به برند مقصد شوند.
ارائه الگوی بومی شده شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر نگرش ها و بهره کشی از طبیعت، گسیختگی بین فضاهای شهری و نظام های طبیعی به وجود آمده است. این امر موجب شکل گیری فضاهای بی روح شهری شده که با روحیات و نیازها و وابستگی های ذاتی انسانی به طبیعت هیچ انطباقی ندارند. مسائل و مشکلات بی شمار ناشی از این گسستگی به یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا رویکرد بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد نوین و جامع نگر مبتنی بر طبیعت محوری در فضاهای شهری، با تطبیق شاخص های محیطی، شهروندمداری و مدیریتی به دنبال پایداری اکولوژیکی شهری است. پژوهش حاضر باهدف بومی سازی شاخص های جهانی شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران، سعی دارد ضمن تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این شاخص ها، الگوی از شهر بیوفیلیک را ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و کارشناسان و اساتید رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، محیط زیست، شهرسازی تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls، توضیح و تبیین ارتباطات میان شاخص های بومی شده شهر بیوفیلیک و چگونگی پیوند میان متغیرهای مدل به ارائه الگو پرداخته می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص نهادها و سازمان های بیوفیلیک با ضریب مسیر (330/5)، زیرساخت ها و شرایط بیوفیلیک با ضریب مسیر (314/4)، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (423/3) و درنهایت فعالیت های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (109/2) به ترتیب بیشترین تأثیر در طراحی الگو شهر بیوفیلیک دارند. با توجه به این نتایج می توان اصول حرکت به سوی دستیابی به شهر بیوفیلک را فراهم کردن شرایط و زیرساختی از سوی نهادها و سازمان ها، سیاست گذاری های مدیران در راستای حفظ طبیعت، تدوین و پایش قوانین اجرایی مرتبط با الگوی بیوفیلیک، مشارکت های فعال مردمی، تغییر نگرش و همسویی شهروندان با مسائل محیط زیست، آموزش های زیست محیطی و ... را اشاره کرد.
ارزیابی تاثیرات عناصر مبلمان شهری بر سیما و منظر شهر (مطالعه موردی: منطقه چهار شهرداری – کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروز مبلمان شهری از عناصر سازنده فضاهای شهری است که کمیت، کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرار آن نقش بسیار اساسی در دستیابی به شهری زیبا و سالم دارد. مبلمان شهری از عناصری هستند که توانایی و ظرفیت فراوانی برای اهداف ساماندهی سیما و منظر شهری دارند. هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی تأثیرات عناصر مبلمان شهری بر سیما و منظر کلان شهر اهواز (منطقه چهار شهرداری) است که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش: گردآوری داده ها با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان منطقه چهار شهرداری اهواز تشکیل می دهد که تعداد 383 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. پرسش نامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به میزان 80/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن بود که مبلمان شهری بر سیما و منظر شهر در سطح معناداری 000/0 تاثیر دارد هم چنین، این امر در بین سایر متغیرهای مبلمان شهری (مکان یابی، طراحی، تجهیز، ساخت و...) در سطح معناداری 000/0 توانسته است بر سیما و منظر شهر تاثیرگذار باشد. بر این اساس می توان بیان داشت که آموزش، نظارت، مراقبت، تعمیرات و توجه به عوامل فرهنگی، طبیعی، زیست محیطی، اجرایی و عملکردی می تواند زمینه ساز ساختار نظام مند مبلمان شهری منطقه چهار اهواز شود.
تبیین تأثیر ارتفاع و فرم گونه های مسکونی مبتنی بر ایجاد آسایش حرارتی فضاهای باز جمعی (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در محیط زیست یک عامل حیاتی است که بر سلامت و رفاه ساکنین تأثیر گزار است. آسایش حرارتی به میزان زیادی تحت تأثیر اثرات ترکیبی پارامترهای مختلف است و فرم بلوک های شهری تأثیر قابل توجهی بر مقدار تابش و الگوهای جریان و سرعت باد می گذارند. در این پژوهش به سنجش تأثیر فرم و ارتفاع بلوک های مسکونی بر آسایش حرارتی فضاهایی باز پرداخته است. روش تحقیق پژوهش به شیوه کمی، و از روش توصیفی و استنباطی از نوع پیمایشی، و روش نمونه گیری تصادفی و به منظور انتخاب حجم نمونه از نمونه گیری احتمالی کنترل شده استفاده شده است. چهار بلوک مسکونی با الگوهای متداول در شهر شیراز در سه حالت کوتاه مرتبه، میان مرتبه و بلند مرتبه انتخاب و شبیه سازی گردید. و به بررسی نتایج منتج از شبیه سازی به تحلیل داده ها و سنجش آنها با استفاده از نرم افزار ENVI-met در سال 1399 پرداخته شده است؛ سپس با استفاده از داده های اقلیمی در نرم افزار RayMan، دمای معادل فیزیولوژیکی به دست آمد و در پنج نقطه مدل های شبیه سازی شده، نسبت فرم و ارتفاع مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس نتایج با توجه به نرم افزار SPSS22 آماره ها در دو سطح توصیفی و استنباطی بیان شده است، و با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی نقاط بحرانی براساس فرم ها بر حسب سه ارتفاع مطرح شده مشخص گردید و میزان معناداری و ارتباط بین انواع فرم های (ترکیبی، مجموعه، خطی، محیطی) برحسب انواع ارتفاع (بلندمرتبه، میان مرتبه و کوتاه مرتبه) با استفاده از آزمون کروکسکال والیس مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بین انواع فرم و ارتفاع تفاوت معناداری وجود دارد و این ارتباط در ساختمان های میان مرتبه در فرم مجموعه ای و محیطی نتیجه مطلوب تری را داشته است. نهایتا هر دو فاکتور فرم و ارتفاع ارتباط مهمی با پارامترهای موثر در آسایش حرارتی فضای باز مجتمع های مسکونی دارند و نقش به سزایی در تعدیل دما محیط و امکان بهره روی متفاوتی را برای ساکنین بوجود می آورند.
حمل و نقل پایدار در ایران؛ اندازه گیری و تحلیل شاخص های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
247 - 264
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در تلاش است تا وضعیت پایداری یا ناپایداری سیستم های حمل و نقل موجود یا برنامه ریزی شده را دراقتصاد ایران ارزیابی نماید. این اقدام مستلزم شناسایی و تدوین شاخص های بومی برای اندازه گیری حمل و نقل پایدار در کشور است. در این راستا، شناسایی و محاسبه شاخص های تعیین کننده کیفیت و کمّیت حمل و نقل پایدار در سطح کشور، به عنوان معیار عملکرد سیاست ها و تصمیم ها در جهت حرکت به سوی توسعه پایدار در نظر گرفته شده و دوره زمانی 1375-1393 مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و سپس شاخص حمل و نقل پایدار طراحی و ارائه شده است. نتایج حکایت از آن دارد که تقریباً با گذشت زمان، کلیه متغیرهای نامبرده در وضعیت نامساعدی به لحاظ پایداری قرار گرفته و در کل نیز شاخص محاسبه شده حمل و نقل پایدار در طی دوره مذکور، از میزان 93/1- به مقدار 91/4- کاهش پیدا کرده یعنی اوضاع به مراتب بحرانی تر و وخیم تر شده است.به طور خاص، حمل و نقل زمینی هزینه های متعددی( نظیر:آلودگی ه ای زیس ت محیط ی، هزینه های مستقیم و غیرمس تقیم اقتص ادی به اقتصاد ایران تحمیل می نماید. بنا براین به منظور نیل به پایداری و کاهش هزینه های حمل و نقل، سوق دادن سیستم حمل درون و برون شهری به سمت حمل و نقل جاده ای منطبق با آخرین استانداردهای مجمع جهانی حمل و نقل و نیز تقویت پایدار حمل و نقل ریلی پیشنهاد می گردد