فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
23 - 44
حوزههای تخصصی:
علی رغم پذیرش ضرورت تحقق مسکن قابل استطاعت پایدار در دو دهه گذشته و توسعه برخی مدل های مفهومی، چارچوب کالبدی و الگوهای معماری این نوع از مسکن همچنان مبهم است. لذا این پژوهش، با هدف تعریف الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار و شناسایی راهکارهای طراحی آن صورت گرفت. روش تحقیق پژوهش ترکیبی بوده و با بهره گیری از روش های توصیفی، مورد پژوهی و قیاس تطبیقی، در دو گام صورت گرفته است. در گام اول با تحلیل محتوا، مؤلفه های کالبدی پرتکرار در پژوهش های پیشین شناسایی شده و بر اساس ارتباط و تأثیر متقابل در دو دسته قرار گرفتند. در گام دوم نمونه های مطالعاتی موفق بر اساس مؤلفه های مستخرج در گام اول تحلیل شد و با قیاس آن ها با یکدیگر، راهکارهای طراحی به عنوان نتایج به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان داد 9 مؤلفه پرتکرار و قابل تعمیم مرتبط با طراحی مسکن قابل استطاعت پایدار مستخرج از ادبیات موضوع وجود دارد که در نمونه های موفق جهانی نیز، با راهکارهایی متنوع و تفاوت هایی در هر نمونه، تحقق یافتند. مؤلفه ها شامل امکان تعامل ساکنان در سطح محله، ایمنی و امنیت، فضای سبز عمومی، اختلاط کاربری، کیفیت ادراک شده/ واقعی، مساحت بهینه واحدها، اختلاط واحدها با تنوع مساحت، طراحی انعطاف پذیر، طراحی کارآمد محیط زیستی (محوریت انرژی/ آب) می باشند. نتایج نشان می دهد در این نوع از مسکن با هدف طراحی اقتصادی، تلاش برای طراحی پایدار به منظور کاهش هزینه زندگی، حذف پارکینگ اختصاصی، اختصاص فضای باز نیمه عمومی و فضای سبز در تمام نمونه ها برای جبران ابعاد کوچک واحدها و افزایش پایداری اجتماعی، تبعیت کامل فرم از عملکرد و گاهی انتخاب ساده ترین فرم ممکن به دلیل سرعت و سهولت ساخت و کاهش هزینه تمام شده ساختمان، از راهکارهای پرتکرار است.
خلاقیت کودکانه در فضا؛ مقایسه تجربه فضای باز و بسته در سن پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز که کودکان بیشتر در فضاهای بسته و محیط های شهری رشد می کنند، طراحی هوشمندانه فضاهای بازی و آموزشی که زمینه تجربه های حسی، کشف و تعامل با محیط را فراهم کنند، نقش کلیدی در شکوفایی خلاقیت و توسعه شناختی کودکان دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه نحوه تجربه فضا و تعامل کودک با محیط در دو حالت طبیعی/باز و ساخته شده/بسته و شناسایی ویژگی های فضایی مؤثر در بروز و رشد خلاقیت کودکانه است. این پژوهش از نوع کاربردی و از لحاظ روش اجرا، دارای طرح توصیفی–مقایسه ای به دنبال شناسایی نقش محیط در بروز خلاقیت کودکان پیش دبستانی و فراهم کردن اصول طراحی فضاهای مناسب برای این گروه سنی است. در این مطالعه، پنج مؤلفه تفکر خلاق شامل «سیالی»، «ابتکار»، «انعطاف پذیری»، «بسط» و «خلاقیت کل» با استفاده از آزمون استاندارد تورنس (TTCT) ارزیابی شده اند. جامعه آماری این پژوهش را کودکان دوره پیش دبستانی ساکن منطقه ۲ شهرستان مراغه تشکیل می دادند. از میان این جامعه، دو گروه نمونه انتخاب شدند که به ترتیب در محیط های باز و بسته فعالیت داشتند. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس معیارهای مشخص (مانند سن، مقطع تحصیلی و نوع محیط فعالیت) انجام گرفت تا امکان مقایسه مؤثر بین دو گروه فراهم شود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تعامل مستقیم با محیط طبیعی نقش به سزایی در تقویت و شکوفایی خلاقیت کودکان دارد؛ به طوری که کودکانی که در فضای باز و طبیعی فعالیت داشتند، نسبت به گروهی که در محیط سنتی مهدکودک فعالیت می کردند، افزایش معناداری در مؤلفه های تفکر خلاق (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری، بسط و خلاقیت کل) نشان دادند. در این پژوهش، تأثیر نوع فضا بر مؤلفه های خلاقیت به صورت تفکیکی بررسی شد؛ نتایج نشان داد که مؤلفه «ابتکار» در فضای باز و مؤلفه «انعطاف پذیری» در فضای بسته بیشترین رشد را داشته اند که بیانگر اثر متفاوت محیط ها بر ابعاد گوناگون تفکر خلاق است.
متاورس؛ فرصت ها و چالش ها در پایداری شهرهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
متاورس، به عنوان یک جهان مجازی موازی، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و دوقلوهای دیجیتال، به یکی از مفاهیم کلیدی در بازتعریف زندگی شهری و توسعه شهرهای آینده تبدیل شده است. این فناوری پتانسیل ایجاد تحولاتی بنیادین در نحوه زندگی، کار، تعاملات اجتماعی و مدیریت شهری را داراست. هدف این پژوهش، بررسی جامع تأثیرات متاورس بر پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شهرهای هوشمند است و با بهره گیری از روش کیفی و تحلیل محتوای اسناد علمی به انجام رسیده است. در تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی استفاده می شود که در آن مفاهیم کلیدی استخراج و در دسته بندی های مرتبط مانند چالش ها، فرصت ها و نقش های متاورس در پایداری شهری قرار می گیرند. یافته ها نشان می دهند که متاورس می تواند از طریق بهینه سازی مدیریت منابع، کاهش مصرف انرژی در حمل ونقل فیزیکی، و ایجاد فرصت های جدید برای تعاملات اجتماعی مجازی، نقش بسزایی در تقویت پایداری شهری ایفا کند. همچنین، متاورس با ارائه محیط های شبیه سازی شده برای آموزش، طراحی شهری و برنامه ریزی، به بهبود فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند. این فناوری می تواند ابزار مؤثری برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی از طریق مدل سازی دقیق و اجرای سیاست های هوشمند باشد. بااین حال، توسعه متاورس با چالش های قابل توجهی نیز همراه است، از جمله مصرف بالای انرژی برای زیرساخت های دیجیتال، تعمیق شکاف های اقتصادی و اجتماعی ناشی از دسترسی نابرابر به فناوری، و نگرانی های اخلاقی و حریم خصوصی. علی رغم این چالش ها، نتایج پژوهش نشان می دهد که متاورس ظرفیت بی نظیری برای بازتعریف محیط های شهری و تقویت ابعاد مختلف پایداری دارد و افق های جدیدی برای تحقیقات و نوآوری های آینده فراهم می کند
تحلیل احساسات کاربرانِ پارک های شهری مبتنی بر داده های فضای مجازی؛ با بهره گیری از روش های مدل گرا و غیرمدل گرا، مطالعه موردی: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری، فضاهای سبز شهری و پارک ها، به عنوان تنفس گاه های شهر، عرصه هایی سرسبز و آرامش بخش هستند و، به عنوان بستر فضایی پژوهش انتخاب شده اند. بنابراین این مقاله، با هدف تحلیل احساسات کاربران از پارک ملت تهران، در قالب پژوهشی تحلیلی و مبتنی بر روش کمی (رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده و مبتنی بر لغت) است. داده ها پس از پیش پردازش و برچسب گذاری، با دو روش: مدل گرا و غیرمدل گرا، بررسی و تحلیل احساسات با زبان برنامه نویسی پایتون، انجام شده است. مقایسه این دو روش نشان داد که از میان الگوریتم های یادگیری ماشین، ایکس. جی.بوست با بیشترین دقت (87%)، کی-نزدیکترین همسایه و ماشین بردار پشتیبان با دقت کمتر، قابلیت پیش بینی احساسات در فضاهای سبز را دارند. روش لغوی (استفاده از فرهنگ لغت ویدر) در مقایسه با یادگیری ماشین، قابلیت پیش بینی کمتری دارد. در نهایت مدل یادگیری گروهی از نوع پشته سازی که برای بالا بردن دقت مدل استفاده شده که بر اساس نتایج ماتریس درهم آمیختگی (96%) قابلیت پیش بینی احساسات را دارد. بنابراین با بهره گیری از روش مبتنی بر داده های فضای مجازی، می توان، به پیش بینی احساسات کاربران سایر فضاهای سبز شهری با سرعت و دقت بالا در شهر تهران دست یافت.
تبیین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند و تاب آور دو مفهوم متفاوت هستند، اما می توانند با یکدیگر ترکیب شوند تا بهبود زندگی شهروندان را در مواجهه با چالش های مختلف تسهیل کنند. استفاده از فناوری های پیشرفته در ساختار شهر هوشمند می تواند به تقویت تاب آوری شهر در مواجهه با چالش های مختلف کمک کند، لذا، در پژوهش حاضر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی موردبررسی قرار گرفت. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و پرسشنامه انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک تحلیل عاملی و آزمون رگرسیون چند متغیر در نرم افزار اس.پی اس. اس و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عامل بهره گیری از زیرساخت های انرژی محور هوشمند در جهت کاهش آسیب پذیری نخستین عامل شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی در شهر اهواز به شمار می آید. هم چنین، عواملی همچون؛ زیرساخت ها و سرمایه اجتماعی، مدیریت زیرساخت های هوشمند شهری و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی جهت تحقق شهر هوشمند تاب آور به ترتیب رتبه دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج همچنین نشان داد عوامل شش گانه استخراج شده تاب آوری زیرساختی 723/0 درصد از واریانس متغیر شهر هوشمند، سپس، زیرساخت تأسیساتی و انرژی به میزان 7/53 درصد بر تحقق شهر هوشمند، زیرساخت نهادی-مدیریتی 1/63 درصد بر تحقق شهر هوشمند و زیرساخت اجتماعی 27/3 درصد بر تحقق شهر هوشمند اثرگذار است. هوشمند سازی خدمات امداد و نجات مثل آتش نشانی، ساخت مسیرهای هوشمند جهت حرکت خودروهای ویژه و خدمات رسان، برنامه ریزی مطلوب محلات هوشمند بر اساس سرمایه اجتماعی و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی، انرژی و تأسیساتی از جمله پیشنهادهایی است که بر اساس نتایج پژوهش ارائه شده است.
پهنه بندی و ارزیابی شاخص های کالبدی تاب آوری شهری (شهر ملایر- استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب پذیری کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و نهادی در شهرها ضرورت توجه به مدیریت و برنامه ریزی شهری را افزایش داده است. مفهوم تاب آوری جهت شناخت و ارائه راه کار بر اساس این نیاز طی ده های اخیر مطرح گردیده است. واژه تاب آوری در علوم مختلف تعاریف گوناگون دارد. بیشتر صاحبنظران در مطالعات تاب آوری مولفه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی، محیطی و نهادی مورد سنجش قرار می دهند. هدف تحقیق: شناخت، پهنه بندی و رتبه بندی شاخص های کالبدی تاب آوری در شهر ملایر. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف تحقیق کاربردی، از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز به صورت اسنادی و میدانی است. روش تحلیل داده ها تبدیل اطلاعات آماری به نقشه با استفاده از قابلیت های نرم افزار ( GIS) و با استفاده از منطق فازی بوده است. همچنین جهت رتبه بندی شاخص ها از روش نرمال سازی آماری بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر ملایر بعنوان دومین شهر استان همدان با 170237 نفر جمعیت ، 1422 بلوک مسکونی با مساحت 40/824 هکتار قلمرو تحقیق بوده است. یافته ها: نتایج و تلفیق لایه های مختلف نشان دادکه در شهر ملایر از نظر شاخص های کالبدی از کل جمعیت 36/53 درصد در پهنه با تاب آوری متوسط ،83/27 درصد در پهنه با تاب آوری کم و 81/18 درصد در پهنه با تاب آوری زیاد توزیع شده اند. علاوه بر این با توجه به نمرات استاندارد شده شاخص های نفوذپذیری، استحکام واحدهای مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی با بالاترین نمره دارای رتبه بالا، شاخص بستر طبیعی زمین با تاکید بر سیلاب های شهری در تاب آوری متوسط و شاخص های ریزدانگی، تراکم واحد مسکونی در هکتار و تراکم نفر در هکتار دارای پایین ترین رتبه تاب آوری و در نتیجه تاب آوری کم قرار گرفتند. نتایج: بررسی میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری نیز نشان می دهد که محلات شماره 2،3، 5، 6 ،9، که غالبا با محدوده های بافت فرسوده و سکونتگاه های غیر رسمی تطابق دارند، از تاب آوری کمتری برخوردارند و می توان تاب آوری آنها را با راهکارهایی از جمله تقویت افزایش نفوذ پذیری و مقاوم سازی ابنیه،احداث کانال های دفع آبهای سطحی،افزایش واحد مسکونی.
تحلیل تطبیقی و رتبه بندی شاخص های کیفیت زندگی بر پایه عدالت اجتماعی در مناطق همجوار ناهمگون شهری، مورد پژوهش: کوی گلستان و کوی چنیبه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
145 - 158
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال تحلیل تطبیقی و رتبهبندی شاخصهای کیفیت زندگی با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی در محله های همجوار ناهمگون شهری در دو محله گلستان و چنیبه در شهر اهواز می باشد. این مطالعه ازلحاظ روش، توصیفی و تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای انجام این پژوهش ابتدا شاخص های مربوط به مفاهیم کیفیت زندگی (اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و خدماتی) و عدالت اجتماعی (آموزشی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، اداری انتظامی و اوقات فراغت) استخراج و برای هرکدام گویه هایی تعریف گردید. در گام دوم پرسشنامه های محقق ساخته طراحی و به تعداد ۳۸۰ نمونه میان شهروندان محدوده مورد مطالعه براساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، توزیع و نتایج استخراج گردید. تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که محله گلستان در تمامی ابعاد کیفیت زندگی شامل (اجتماعی، کالبدی، خدماتی و اقتصادی) با میانگین مجموع (85/3) از محله چنبیه با میانگین مجموع (46/2) به طور معنادار بالاتر می باشد. همچنین در بررسی شاخص های مختلف عدالت اجتماعی (آموزشی و فرهنگی، بهداشتی و درمانی، اداری-انتظامی و اوقات فراغت) نیز محله گلستان با میانگین مجموع (79/3) به طور معناداری بالاتر از محله چنیبه با میانگین مجموع (39/2) است. ضمناً نتایج به دست آمده از رتبه بندی شاخص های مورد استفاده دراین پژوهش با استفاده از مدل SAW نشان داد که اختلافات مشاهده شده، بیش تر در ابعاد کالبدی اقتصادی و اجتماعی نمودار است.
بررسی تاثیر مدیریت فضا و آماده سازی زمینه های محیطی در پیشگیری از وقوع جرم و رفتار غیر مسئولانه در کلانشهرها(نمونه موردی، شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات مربوط به حوزه پیشگیری از جرم، بر مولفه های انسانی و اجتماعی توجه نموده اند و بر شرایط و زمینه های محیطی تاکید کمتری داشته اند. به همین منظور، در این بررسی تاثیر زمینه های محیطی در کانون توجه قرارگرفت و راهکارهای مکانی-فضایی معرفی گردید. این بررسی با روش پیمایشی و توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. داده های مورد نیاز در بخش تعیین علل از نمونه ای به حجم 50 نفر از متخصصان و در بخش میدانی به صورت مشاهده 90 عملکرد در 37 فضای عمومی شهر مشهد گردآوری شد. این داده ها با استفاده آمار توصیفی و استنباطی(آزمون خی دو در سطح احتمال کمتر از 5 درصد)، نظریه پنجره های شکسته، فعالیت روزمره و موقعیت-گرایی در قالب رویکردهای هرمنوتیکی، مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان داد که بسیاری از رفتارهای انسان، تحت تاثیر عنصر ناخودآگاه بر اساس شواهد بیرونی و به خصوص وضعیت محیطی بروز می کند. به همین دلیل، نمونه های مورد بررسی در این پژوهش بدون این که بدانند در سه موقعیت، وسوسه در برابر برداشتن وجه نقد، تخلفات راهنمایی و رانندگی و توجه به حفظ محیط زیست، با توجه به شرایط محیطی، رفتارهای کاملا متفاوتی نشان دادند. مطابق یافته های این بررسی، چنانچه شرایط محیطی به نحوی ساماندهی گردد که ناخوآگاه افراد را به این حقیقت ترغیب نماید که قانون و نظم مشخصی در فضا حاکم است، آنان را وادار می سازد که رفتار هنجارمند و مسئولانه ای را در پیش بگیرند.
زنان و گردشگری: آسیب های شغلی و مدیریت آن ها (نمونه موردی: زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود حضور حداکثری زنان در عرصه کسب و کار در گردشگری (54 درصد در دنیا)، مسائل و آسیب های موجود بر سر راه این گروه بخصوص در جوامع در حال توسعه بسیار زیاد است، زیرا گردشگری، بستری مناسب برای گذار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را برای زنان فراهم می نماید و این تحرک و گذار بی شک هزینه های بسیاری را به همراه دارد. در این پژوهش، محققان به دنبال مطالعه آسیب های شغلی زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان و نحوه توانمندی و مقابله آنها در برابر این چالش ها است. داده و روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی مردم نگاری طراحی و اجرا گردید. نمونه این پژوهش 19 نفر از زنان مدیر اقامتگاه بودند. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب گردید و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با این گروه انجام پذیرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت دستی از طریق تکنیک تحلیل شبکه مضمونی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت. قابلیت اعتماد و اتکاپذیری داده های پژوهش از طریق استراتژی های مختلف کنترل گردید. یافته ها: در پایان، یافته های حاصل از پژوهش، در دو دسته کلی، چالش ها و نحوه مدیریت و مقابله با آنها به وسیله زنان استخراج گردید. چالش های پیش روی زنان در گردشگری، شامل بستر اجتماعی پرحاشیه، رویکرد نامطلوب فرهنگی نسبت به کار زنانه، ارتباطات پرچالش اجتماعی، بحران اقتصادی و رویارویی مکرر با مشکلات اقتصادی، زمینه پرآسیب خانواده ایرانی و کار زنانه، قوانین محدودکننده کار زنان، مسائل زیرساختی، مسائل بین نهادی و درون نهادی مرتبط با کار زنان و چالش های آینده نگر است. نتیجه گیری: نحووه مدیریت و رویکردهای حل مسئله زنان در برابر این چالش ها نیز شامل مدیریت چالش های فرهنگی، مدیریت تعارض فرهنگی در خانواده، خلق رویکرد موفقیت شغلی، خلق رویکرد وفاداری مشتری و خلق رویکرد خود مراقبتی است.
مدل یابی موانع تحقق پذیری مشارکت نخبگان در توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی شهرها (مطالعه موردی: شهر سی سخت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نخبگان با داشتن دانش و تجربه های خاص، می توانند بهبود فرایندها و راهکارهای نوین را برای توسعه شهرها ارائه کنند. این مشارکت به ایجاد فضاهای نوآورانه، ترویج کارآفرینی و ایجاد فرصت های شغلی نیز کمک می کند. از طرف دیگر، مشارکت نخبگان در تصمیم گیری های مرتبط با توسعه شهری، باعث افزایش شفافیت و حکمرانی خوب در امور عمومی می شود و به دستیابی به توسعه پایدار در ابعاد اجتماعی و اقتصادی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع تحقق پذیری مشارکت نخبگان در توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی شهر سی سخت و طراحی ارتباطات این عوامل می باشد. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. به منظور شناسایی موانع، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش مدلسازی ساختاری-تفسیری، از نظرات خبرگان و متخصصین صاحب نظر در حوزه شهری و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه و پرسشنامه دوبه دویی می باشد و برای سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی صوری استفاده شده است. روابط بین موانع تحقق پذیری مشارکت نخبگان در توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی شهر سی سخت با استفاده از یک متدولوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تعیین و بصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص و سطح بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد موانع کمبود حمایت دولتی و نهادها، تفکرات سنتی و محافظه کارانه و کمبود ارتباط و هماهنگی بین نخبگان و مسئولین شهری با میزان قدرت نفوذ 10 بیشترین تاثیر و موانع عدم توجه به آموزش و پژوهش و نبود فرصت های شغلی مناسب مشترکاً با میزان قدرت نفوذ 2 کمترین تاثیر را دارد.
برنامه ریزی در جهت تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
6 - 23
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته شاهد ظهور و تکثر دستور کارهای سیاست گذاری عمومی و پژوهشی در کل جهان هستیم که بر خلاقیت به عنوان یک ابزار جدید و قدرتمند برای تحریک نوسازی اقتصادی، طراحی و برنامه ریزی شهری متمرکز شده اند. به تبع این وضعیت، مفهوم شهر خلاق به موضوع جذابی برای سیاستگذاران، سیاستسازان، برنامه ریزان و دانشگاهیان تبدیل شده است. از اینرو به نظر می رسد شهرهای خلاق می توانند در تحقق بخشیدن به آرمان های کلانشهرهای آینده نقش هم افزایی ایجاد کنند. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنانچه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ و ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﮐﻤﯽﺳﺎزی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺘﺎﯾﺞ، ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻣﺪل DPSIR در ﺗﻠﻔﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺪل ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM-PLS) ﮐﻪ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻏﯿﺮ آزﻣﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. نتایج نشان می دهد عامل اقتصادی در مدل برنامه ریزی در جهت تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری دارای مرکزیت زیادی نسبت به سایر عوامل می باشد. به این معنی که این عامل، هم دارای تاثیرگذاری زیادی بر سایر عوامل بوده و هم تاثیرپذیری زیادی از سایر عوامل دارد.
مدل برنامه ریزی محله محور در شهرهای معاصر ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه های کنترل نشده شهری با ایجاد مشکلات متعدد، زیست پذیری شهرها را تهدید می کنند. تقسیم بندی های شهری که در گذشته در ایران محله نامیده می شدند، کارکرد خود را از دست داده اند. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی باتوجه به بعدهای محله سنتی و معاصرسازی شده با نیاز ساکنان امروزه که پایداری را به همراه داشته باشد و در توسعه های آتی مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد. مطالعات پیشین در خصوص محله و محله محوری بررسی شد و نوآوری پژوهش حاضر آن است که با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی به ارائه مدلی برای توسعه محله محور به عنوان سیستم پیچیده شهری می پردازد. ویژگی های محله سنتی در کشورهای ایران، مراکش و ترکیه با مطالعه پژوهش های متعدد بررسی شد و به روش تحلیل محتوا متغیرهای (کدهای) تأثیرگذار بر محله سنتی استخراج شده، سپس معاصرسازی شدند. در ادامه مدل جدیدی برای توسعه ارائه شد. تحقیق، توصیفی-تحلیلی است، روش به کار برده شده، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) است. مؤلفه های استخراج شده از محله در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش، در قالب پرسشنامه ای متشکل از 56 سؤال طرح گردید و نظر حرفه مندان و متخصصان شهری پرسیده شد و از نمونه گیری غیراحتمالی مدل هدفمند استفاده شد. همچنین مدل ساختاری برنامه ریزی محله محور پیشنهادی ازطریق نرم افزار (PLS) سنجیده شد و درنهایت باتوجه به معنادار بودن ارتباطات میان متغیرها، مدل تحقیق تأیید شد. به این معنا که توجه هم زمان به بعدهای زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در برنامه ریزی تقسیم بندی های شهری توسعه را در جهت محله محور پیش خواهد برد. همچنین پس از مقایسه نتایج استخراج شده از پژوهش حاضر مواردی مانند متغیرهای زیست محیطی و اقتصادی با شاخص های؛ حمل ونقل عمومی، فضای سبز همگانی، مزایای شهر و روستا، کاهش وابستگی به خودرو شخصی، امکان مدرسه و سکونت برای همه، تعادل اقتصادی، تنوع کاربری، خوداتکایی اقتصادی، فرصت های اشتغال، کاربری مختلط و کاربری پاسخگو به نیاز روزانه نسبت به سایر مدل های ارائه شده در پژوهش های پیشین کامل تر است.
تحلیل الگوی خلوت گزینی در فضاهای باز شهری (نمونه موردی: پارک جنت در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
83 - 94
حوزههای تخصصی:
فرآیند تنظیم خلوت علاوه بر ویژگی های فردی، به عوامل محیطی نیز وابسته است و محیط پیرامون فرد می تواند زمینه ساز نمودهای مختلف خلوت فردی و جمعی باشد. پارکها به عنوان مکانی جهت گذارن اوقات فراغت، میتواند تا حد زیادی بستر مناسبی برای بروز خلوت در یک فضای جمعی باشند. بر همین اساس پژوهش حاضر با انتخاب یک پارک شهری در کلانشهر شیراز به عنوان نمونه موردی، سعی در بررسی ابعاد مختلف الگوهای وقوع خلوت در این فضا و چگونگی تاثیر آن بر ارتقا اوقات فراغت استفاده کنندگان دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع الگوهای تحقق خلوت در فضاهای باز شهری و عوامل مؤثر بر بروز آنها و نیز بررسی ارتباط آن بر اوقات فراغت استفاده کنندگان از این فضاها است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است که در قالب پیمایش میدانی و نیز مشاهده و مصاحبه با استفاده کنندگان از پارک به گردآوری اطلاعات پرداخته است. به منظور شناسایی الگوهای خلوت گزینی در فضای عمومی، روشی جدید مبتنی بر مشاهده و ثبت الگوها از طریق تکنیک نقشه برداری رفتاری بکار گرفته است. این روش به تفکیک جنسیت به ثبت الگوهای خلوت در محیط پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که خلوت در پارک در قالب دو الگوی فردی و جمعی نمود می یابد. بعد انسانی و به ویژه سن و جنس افراد در خلوت آنها بیشترین تأثیر را داشتند و بیشترین نمودهای خلوت شامل بازی کردن، نشستن روی زمین (چمن) و نشستن درون آلاچیق با تکنیک نقشه برداری رفتاری ثبت گردیدند. بروز الگوی خلوت فردی با انجام رفتارهایی چون مطالعه کردن، تماشای طبیعت، تماشای افراد و مواردی از این دست همراه است و خلوت جمعی نیز با رفتارهایی چون دوهم نشینی خانوادگی و دوستانه، ملافات با دوستان و صحبت با آنها نمود می یابد.
استفاده از روش خوشه بندی و مدل TOPSIS برای ارزیابی اثرات پراکنده رویی شهری بر میزان احساس امنیت شهروندان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری از جمله موضوعات محوری شهرسازی است که ناشی از رشد فیزیکی ناموزون کالبد شهر و عدم تناسب آن با رشد جمعیت شهر است. این پژوهش با هدف شناخت اثرات پراکنده رویی بر ابعاد اجتماعی به ویژه بر احساس امنیت شهروندان در محلات مختلف شهر یزد انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه ساکنان 15 تا 65 سال واقع در محلات شهر یزد در سال 1400 بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل داده ها، از مدل تاپسیس جهت تفکیک محلات شهر یزد به دو دسته متراکم و پراکنده، بر اساس شاخص های تراکم جمعیت، متوسط مساحت پلاک های مسکونی و نسبت مساحت اراضی خالی به کل مساحت محله استفاده شده و از مدل تحلیل خوشه ایK-Means برای بررسی احساس امنیت در سطح محلات، بر اساس شاخص های احساس امنیت اجتماعی- رفتاری، اقتصادی و کالبدی- محیطی در قالب پرسشنامه و به صورت طیف لیکرت پنج سطحی استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که میانگین مؤلفه های احساس امنیت، مقادیر متفاوتی را نشان داده، به نحوی که نمی توان به صورت کلی وضعیت مطلوب را در محلات متراکم یا پراکنده مشخص کرد. بر همین مبنا تحلیل خوشه ای، محلات را در سه سطح احساس امنیت بالا، متوسط و پایین مجزا کرده و بر اساس این تحلیل می توان گفت که در خوشه ای که عمده محلات متراکم قرار گرفته، احساس امنیت اقتصادی بالاتر بوده و در خوشه ای که عمده محلات پراکنده قرار گرفته، احساس امنیت کالبدی- محیطی با توجه به ساخت و سازهای جدید بالاتر بوده است و احساس امنیت اجتماعی- رفتاری در هریک از خوشه ها در سطح متوسط می باشد.
ارزیابی تأثیر شاخص شهرنشینی و تجارت بر عملکرد زیست محیطی(شاخص EPI): نقش یکپارچگی دولت با استفاده از روش MMQR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت حفاظت از محیط زیست و نحوه دسته بندی سیاست های دولتی برای مواجه شدن با مسائل مربوط به محیط زیست همواره محل بحث و مناقشات بین سیاست گذاران حوزه محیط زیست بوده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که سیاست و نحوه عملکرد دولت ها در زمینه محیط زیست به چه صورت باشد. داده و روش: دراین تحقیق به بررسی رابطه بین یکپارچگی و کیفیت نهادهای دولتی و شاخص شهرنشینی با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای عضو اتحادیه اورآسیا بین سالهای 2020- 2005 پرداخته شده است. این مطالعه ابتدا با استفاده روش حداقل مربعات معمولی با اثرات ثابت و سپس برای رفع ناهمگنی بین توزیع شرطی در مدل OLS با استفاده از روش MMQR با اثرات ثابت به بررسی رابطه بین حجم تجارت، یکپارچگی دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست پرداخته است. یافته ها: نتایج گویای اثر مثبت حجم تجارت و شاخص یکپارچگی دولت و اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست است که تولید ناخالص داخلی در تمامی کوانتیل ها به صورت معنی دار بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته است. نتایج مدل به روش گشت آورهای تعمیم یافته نیز نشان دهنده اثر مثبت حجم تجارت و یکپارچگی دولت و همچنین اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه بر شاخص عملکرد محیط زیست است. و همچنین شاخص شهرنشینی اثر منفی و معنی داری بر شاخص کیفیت محیط زیست داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت یکپارچگی دولت و همچنین اثر مثبت تجارت بر عملکرد محیط زیست، تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه می تواند بهبود یابد ، به این معنی که یک دولت با صداقت و یکپارچگی بالا می تواند تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه در محیط را مهار کرده یا در برخی موارد آن را معکوس کند.
تحلیل ارتباط زیست پذیری شهری و پایداری محیط درمنطقه 22 کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیش ازنیمی ازمردم جهان درشهرها زندگی می کنند و ازیک سوشهرها به عنوان کانونهای توسعه اجتماعی ،اقتصادی و فضایی به شمارمی آیند.و ازسوی دیگرمناسب ترین مکانهایی هستندکه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی درآنها پدیدمی آید.پایداری شهری به دنبال حفاظت ازمحیط زیست ،بقای اقتصادی و تنوع،برابری نسل ها،استفاده حداقل از منابع تجدیدشدنی می باشد. امروزه زیست پذیری شهری به عنوان طیف وسیعی از لوازم مورد نیاز برای افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند همانند گزینه های متنوع مسکن توسعه اقتصادی محیط ساخته شده باکاربری مختلط دسترسی به طیف گسترده ای ازخدمات و امکانات دسترسی به فضای سبزحمل و نقل انسان محوربه کیفیت زندگی جامعه کمک می کندوراه رسیدن به توسعه پایداررا هموارمی کند.هدف این تحقیق تحلیل ارتباط زیست پذیری شهری و پایداری محیط درمنطقه 22 کلانشهر تهران می باشد .این پژوهش ازنظرهدف کاربردی و از نظرروش نیزتوصیفی -تحلیلی است و ازلحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات نیزازنوع تحقیقات پیمایشی می باشد.برای این منظوربا استفاده ازتجزیه و تحلیل آماری به بررسی و تحلیل یافته های حاصل از طریق پرسشنامه پرداخته شده است نمونه آماری به منظور جمع آوری داده های میدانی در این مطالعه تحت نمونه اماری از حجم کلی نمونه آماری برابر 384 نفر تشکیل شده است. تحلیل آن با استفاده از تحلیل های هم بستگی پیرسون مولفه ها انجام شده است. با توجه به نتایج آزمون که در آن ضریب همبستگی پیرسون 0.916 و سطح معنی داری صفر به دست آمده است به این معنی است که بین زیست پذیری شهری و پایداری محیط ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون تمامی مولفه های شهرزیست پذیربا تک تک ابعادپایداری محیط رابطه معناداری دارندکه با توجه به اعداد ضریب هم بستگی می توان گفت تمامی رابطه های هم بستگی مثبت است که نشان می دهدرابطه هریک ازمولفه های شهرزیست پذیرو ابعاد پایداری محیط رابطه ای مستقیم دارد.یعنی با افزایش مولفه زیست پذیرهریک ازابعادپایداری افزایش می یابد و باکاهش هرکدام ازمولفه های شهرزیست پذیرپایداری کم می شودو بالعکس.
اثرات شبکه ریلی بر سازمان فضایی جمعیت در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 43
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی مناطق شهری تا حد زیادی با پیشرفت در حمل ونقل شکل گرفته و از سیاست های ساختاری و حمل ونقل در توسعه مناطق کلان شهری بهره برده است. گسترش شبکه ریلی حومه بر شهرنشینی حومه ای و تغییر مکان های سکونتی تأثیر دارد و تراکم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی را در شهرهای پیرامونی تغییر می دهد. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است و گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است و با رویکردی ریخت شناسانه (مورفولوژیک) به بررسی تأثیرات شبکه ریلی بین شهری بر ویژگی های سازمان فضایی جمعیت ساکن در پیرامون ایستگاه های شهر کرج پرداخته است. در این پژوهش تعداد 6190 بلوک سرشماری (سال های 1395 و 1375) از طریق همبستگی پیرسون و سپس تراکم کرنل در نرم افزار ArcMap تحلیل شده است. شاخص های مختلف جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی با شاخص فاصله از ایستگاه های شبکه ریلی دارای همبستگی شدید می باشند و تراکم کرنل شاخص ها نیز بر مجاورت فضایی تراکم ها با ایستگاه های ریلی تأکید دارد. بر اساس نتایج تحقیق می توان توسعه فیزیکی را در منطقه کلان شهری تهران از طریق سیاست گسترش شبکه ریلی هدایت نمود. دستیابی به تراکم های جمعیتی بالا، تأمین مسکن اقشار کم درآمد شهری، تقلیل فاصله زمانی بین تا محل اشتغال و کاهش هزینه تردد به کلان شهر مرکزی از طریق برنامه ریزی فضایی شبکه ریلی امکان پذیر است.
ارزیابی مؤلفه های زیبا یی شناسانه منظر شهری (نمونه موردی: سبزه میدان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۷)
133 - 151
حوزههای تخصصی:
منظر شهرها تبلور کالبدی ویژگی های ملموس و ناملموس محیط است. درک و شناخت نظام پیچیده ی زیبایی شناسی ویژگی های محیط بر مبنای تعامل میان انسان و محیط پایه گذاری می شود. این موضوع در میدان های شهری به عنوان کانون تجمع عملکردی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به موقعیت قرارگیری سبزه میدان قزوین در محدوده تاریخی و فرهنگی شهر و دسترسی مناسب، بررسی و ارزیابی ویژگی های محیطی و زیبایی شناسی آن مورد توجه است. روش در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا به منظور ارزیابی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار در زیبایی شناسی منظر سبزه میدان شهر قزوین در این پژوهش، مجموعه ی 25 مؤلفه ی شناسایی شده در هر دو بعد عینی و ذهنی با استفاده از روش دلفی، با مشارکت 20 نفر از خبرگان بررسی و تأیید شده است. در ادامه وزن دهی مؤلفه ها با استفاده از روش انتروپی شانون انجام شده و با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس، مؤلفه ها رتبه بندی و ارزیابی شده اند. در نتیجه «سرزندگی»، «خاطرات جمعی»، «حس مکان»، «غنای حسی»، «حضور پذیری» و «اصالت و هویت» به ترتیب به عنوان مهم ترین مؤلفه ها شناسایی و رتبه بندی شده اند. مؤلفه های ذهنی از بالاترین درجه اهمیت برخوردار هستند. در دیدگاه زیبایی شناسانه منظر، مؤلفه های بعد عینی به عنوان عناصر تشکیل دهنده بستر منظر سبزه میدان شهر قزین نیز حائز اهمیت هستند. بنابراین در فرآیند ادراک و ارزیابی منظر سبزه میدان، همواره دو بعد ذهنی و عینی به صورت مکمل یکدیگر وجود دارند.
تحلیل تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی زنان از پارک های بانوان و پارک های عمومی (مختلط) در شهرهای مشهد و سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش در گام نخست بررسی کارکردهایی است پارک های شهری و به طور خاص پارک های بانوان می توانند در بهبود کیفیت زندگی زنان داشته باشند و در کنار آن، شناخت میزان رضایتمندی کاربران این پارک ها از این فضاهای نوظهور در مقایسه با پارک های عمومی (مختلط) نیز بررسی خواهد شد. داده و روش: این تحقیق، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان 15 سال به بالای حاضر در پارک ملت و پارک بانوان حجاب شهر مشهد و پارک بانوان و پارک عمومی (مختلط) لاله شهر سبزوار می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای اصلی پارک های شهری برای زنان بر اساس اولویت شامل کارکردهای تسکین و سلامت بخشی، بهبود سرمایه اجتماعی، ارتقاء کارایی و اثر بخشی، ارتقاء آگاهی سیاسی و اجتماعی و کارکرد فرهنگی و آموزشی می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 5 عاملِ موقعیت و کیفیت طراحی فضا، کیفیت تجهیزات و امکانات، احساس امنیت، نیازهای خاص زنانه و آزادی و استقلال در پوشش و رفتار از معیارهای اصلی رضایتمندی زنان از پارک های بانوان بوده است که این معیارها در مجموع 88/53 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی رضایتمندی زنان از پارک بانوان را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، ضرورت مشارکت فعالانه زنان در طراحی پارک های بانوان و انجام پژوهش های کیفی بیشتر در ارتباط با شناخت ابعاد مختلف ادراک زنان از این فضاها در راستای افزایش کارآیی بیشتر پارک های بانوان باید مورد توجه قرار گیرد.
محاسبه میزان ظرفیت ذخیره کربن در شهری با اقلیم سرد و کوهستانی، مطالعه موردی: شهر و پیرا شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ظرفیت ذخیره کربن زیرساخت های سبز شهر و پیرا شهر ارومیه واکاوی می شود. ارومیه با مشخصه اقلیمی سرد بافت ساختمانی فشرده با فضاهای سبز پراکنده بخصوص در مناطق و محله های پیرامونی شهر مشخص می شود. پژوهش با مدل ذخیره کربن موجود در بسته نرم افزاری InVest انجام گردید. نتایج نشان داد که بیش از 57 درصد محدوده مطالعاتی ظرفیت ذخیره کربن کمتر از 2 تن و کمتر از 6 درصد محدوده بالای 30 تن در هکتار دارد که به باغ ها و درختزارهای حاشیه رودخانه شهر چای محدود می شود. ذخیره کربن خاک با 41/2344 تن بیش ترین سهم و سپس زیست توده بالایی با 47/1403 تن بالاترین مقادیر ذخیره کربن را دارند. مقدار ذخیره کربن کل محدوده موردمطالعه نیز 9/3900 تن در سال می باشد. بیش ترین میزان ذخیره کربن متعلق به باغ ها و درختزارها و در رتبه بعدی زمین های بایر با پوشش گیاهی تنک به دست آمد و ارتفاعات بدون پوشش گیاهی با رخنمون های سنگی و فاقد پوشش خاک بدون ذخیره کربن هستند. گیاهان و درختان متراکم بالاترین میزان ذخیره کربن را دارند، اما به دلیل اینکه میزان ذخیره آن تابعی از تغییر فصل است، لازم است در انتخاب و توسعه فضاهای سبز شهری به گونه گیاهی و میزان سازگاری آن ها با شرایط اقلیمی سرد و فضاهای شهری ارومیه توجه گردد. در نتیجه لازم است ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری هم راستا با توسعه فیزیکی و کالبدی، در اولویت برنامه های توسعه شهری ارومیه باشد.