فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
طایف ه گرای ی، نوعی احساس و انگیزه درونی در افراد ساکن در مکان و فضای جغرافیایی خاص است که ارزش های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محل زیست را بر ارزشهای فراتر از محل یا مرتبط با محل های دیگر ترجیح می دهند و ناظر بر این است که، ساکنان یک محدوده سکونتگاهی عموماً همانند یکدیگر بر بنیاد ویژگی و شناسه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شان، به فرد و یا جریانی که با آنان احساس همانندی می نمایند، رأی می دهند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مسئله است آیا گرایش های طایفه ای مکانی بر الگوی رأی نمایندگان نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی اثرگذار بوده است؟ بدین منظور مقاله حاضر آمارهای نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را انتخاب نموده و بر اساس روش تحقیقِ توصیفی تحلیلی و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel به تحلیل داده و نقشه های محقق ساخته پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد گرایش های طایفه ای مکانی در الگوی رأی سه نماینده از نه نماینده، یعنی صمدشجاعیان، عبدالرسول موسوی و رضاقلی الهیاری تأثیر کمی داشته است، اما در الگوی رأی نماینده های دور پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم (فریبرز انصاری، سید ابراهیم امینی، علی احمدی، عبدالرضا مرادی، نوذر شفیعی) تأثیر چشمگیری داشته است. به طوری که مقوله طایفه گرایی پایگاه حمایتی اطمینان بخشی برای ایشان به شمار می رود.
اثر الگوی بزرگ مقیاس گردش جوی ـ اقیانوسی «انسو» بر تغییرپذیری فصلی اقلیم در ایران: آثار «النینو» و«لانینا» بر تغییرپذیری بارشهای بهاری در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از «شاخصهای دمای سطح آب» نقش پدیده جوی ـ اقیانوسی انسو در تغییرپذیری بارشهای بهاری استان آذربایجان شرقی مطالعهشده است. نتایج حاصل از بهکارگیری روش تحلیل همبستگی «پیرسون» بیانگر ارتباط معنادار مثبت بین شاخصهای 2+1Nino و3Nino و بارشهای بهاره ایستگاههای آذربایجان شرقی است. این امر به معنای افزایش میزان بارشهای بهاری به هنگام النینو(فاز مثبت یا گرم) و بر عکس آن، یعنی کاهش بارشها در فاز منفی یا لانینا (فاز سرد) است. در بین ایستگاههای مطالعه شده بیشترین میزان همبستگی بارش بهاری با شاخصهای انسو در ایستگاه میانه و مراغه است و کمترین میزان همبستگی در ایستگاه سراب محاسبه شده است. مقادیر ضریب همبستگی محاسبه شده بین بارش و شاخصهای انسو بیانگر نقش عوامل جغرافیایی در میزان تأثیرپذیری از پدیده انسو میباشد؛ به این معنا که در استان آذربایجان شرقی از غرب به شرق و از شمال به جنوب بر میزان همبستگی یا به عبارت دیگر بر میزان تأثیرپذیری بارش از پدیده انسو افزوده میشود که اوج این افزایش در ایستگاه میانه قابل مشاهده است.
تعیین اندازه بهینه مزارع سیبزمینی در استان همدان (مطالعه موردی در شهرستان بهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیبزمینی یکی از مهمترین مواد غذائی مردم به شمار میرود. اردبیل، اصفهان و همدان سه منطقه عمده تولید این محصول در کشور محسوب میشوند. تعیین میزان بهینه مزرعه به منظور دستیابی به حداقل هزینه تولید از مباحث مهم اقتصادی است. هدف از این تحقیق تعیین وسعت بهینه اقتصادی مزارع سیب زمینی در شهرستان بهار، از مناطق عمده تولید در استان همدان میباشد. آمار و اطلاعات موردنیاز در این تحقیق بصورت مقطعی و با روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای از 155 کشاورز سیبزمینیکار گردآوری شده است. بدین منظور بهرهبرداران براساس میزان استفاده از ماشینآلات تفکیک و اندازه بهینه مزرعه برای آنها مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد سطح اندازه بهینه به مراتب بیش از وضعیت موجود است. بنابر این افزایش سطح زیر کشت تحت عمل هر بهرهبردار اقدامی مؤثر در جهت افزایش بهرهوری عوامل تولید وکاهش هزینههای تولید توصیه میشود.
چالش های ژئوپلیتیکی منابع آبهای زیرزمینی بین المللی با تأکید بر منابع مشترک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نیم قرن گذشته تاکنون، آبهای زیرزمینی به یک منبع حیاتی برای تأمین نیازهای آبی بدل شده است. باتوجه به افزایش تقاضا و رقابت بر سر برداشت از آبهای مشترک، حکمرانی و مدیریت این منابع از یک مسأله محلی به یک چالش ملی و بین المللی تغییر پیدا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، چالش های حکمرانی بهره برداری از این منابع مشترک شناسایی و به طور خاص، این چالش ها در آبخوان های مشترک ایران بررسی می گردد. در نهایت مشکلات پیش روی ایران در بهره برداری از آبخوان های مشترک تبیین شده و راهکارهای لازم برای مدیریت بهتر بهره برداری از آنها پیشنهاد می گردد. نتایج نشان می دهد که ایران با وجود 11 آبخوان مرزی در شمال غرب و شمال شرق و بحرانی بودن وضعیت 78 درصد منابع آب زیرزمینی خود و همچنین تحرکات منطقه ای کشورهای همسایه، نیازمند اتخاذ رویکردی همکارانه مبتنی بر امنیت انسانی در زمینه آبهای زیرزمینی مشترک است.
تحلیل سلسله مراتبی آسیب پذیری نسبی ساختار سازه ای و غیرسازه ای در مدیریت بحران بلایای طبیعی شهری (مورد نمونه بیمارستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
امکان سنجی احداث شهرک های صنعتی مرزی با استفاده از TOPSIS و AHP مطالعه موردی: استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان اردبیل به دلیل قرار گرفتن در منطقه ای مرزی و همسایگی با کشور جمهوری آذربایجان و وجود گمرکات و صادرات به کشورهای مختلف می تواند از لحاظ ایجاد یک شهرک صنعتی مرزی مورد بررسی قرار گیرد. امکان سنجی احداث شهرک صنعتی مرزی متأثر از عواملی مانند رشد جمعیّت، اشتغال، محدودیت زمین، توسعه ی صنعتی، وجود گمرگات مرزی، حفاظت و توسعه ی محیط زیست، کاربری اراضی، تأمین مواد اولیه و غیره می باشد روش های تصمیم گیری چند معیاره به عنوان علم و فن مدیریت و تجزیه و تحلیل اطلاعات قادر است بسیاری از مشکلات مربوط به مکان یابی شهرک های صنعتی را رفع کند. محققان برای انجام مکان یابی روش ها و الگوریتم های مختلفی را استفاده نموده اند. این تحقیق به منظور انتخاب مناسب ترین مکان برای احداث شهرک صنعتی مرزی دراستان اردبیل انجام گرفت و برای دستیابی به این هدف مشخصه های مختلف زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش شباهت به گزینه ایده آل در جهت امکان سنجی شهرک صنعتی مرزی مورد توجه قرار گرفت. معیارهای مختلفی همچون شرایط اقلیمی، شکل زمین،کاربری اراضی، مناطق حفاظت شده، جاده ها و راهها، ساختارهای زیربنایی، روند توسعه ی صنعتی، نیروی فعال بیکار، وجود منابع اولیه تولید و غیره استفاده گردید و بعد از انجام محاسبات و الگوریتم ها نتایج به این صورت مشخص گردید که استفاده از دو روش در مکان یابی شهرک صنعتی مرزی تفاوت معناداری با هم نداشتند. بطوری که در هر دو روش شهرستان نمین به عنوان ایده آل ترین گزینه برای احداث شهرک صنعتی مرزی مشخص گردید.
مقدمه ای درباره جغرافیای استراتژیک
حوزههای تخصصی:
تحلیل کیفی چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه (کاربرد نرم افزار NVivo)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی کشاورزی با تکمیل فرایندهای پس از تولید، راهکاری برای جلوگیری از ضایعات، افزایش ارزش افزودة محصولات کشاورزی و فرصتی کم نظیر برای اشتغال زایی به شمار می آیند. استان کرمانشاه توانایی زیادی در توسعة صنایع تبدیلی انواع میوه دارد، هرچند توسعة این صنایع در کشور ما با چالش های بسیاری مواجه است. هدف پژوهش کیفی حاضر آن است که ضمن تحلیل چالش های پیش روی صنایع مذکور، راهکارهایی برای برون رفت از آنها ارائه کند. نمونه های برگزیده در پژوهش حاضر، کارشناسان سازمان ها و مدیران واحدهای فرآوری میوه بودند، که به شیوة هدفمند انتخاب شدند. پس از انجام بیش از 10 ساعت مصاحبة عمیق با 8 نفر از نمونه های منتخب، اشباع تئوریک به دست آمد و مصاحبه ها پیاده سازی شدند. با استناد به نتایج تحلیل مصاحبه های میدانی در محیط NVivo10، چالش های فراروی صنایع تبدیلی انواع میوه در استان کرمانشاه در 8 طبقة تنگناهای مرتبط با بازار، نیروی کار، مسائل مدیریتی، پیامدهای هدفمندی یارانه ها و تحریم های اقتصادی، انسجام نداشتن سازمان های متولی صنایع کشاورزی، و نداشتن برنامه ریزی راهبردی جای گرفتند. طبق نتایج مطالعة حاضر، به سیاست گذاران صنایع تبدیلی استان کرمانشاه پیشنهاد می شود که به پرداخت سهم یارانة تولید توجه ویژه داشته باشند و با حمایت از نظام توزیع امانی، بسیاری از چالش های بازار فرآورده های تبدیلی را برطرف کنند.
موقعیت خزر در نظام نوین جهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توان سنجی اقلیمی سواحل جنوبی دریای خزر برای توسعه گردشگری ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثرات اقلیمی سواحل دریای خزر بر برخی فعالیت های ورزشی، برای توسعه گردشگری ساحلی است. در این راستا داده های هواشناسی 25 ساله (1986- 2010)، هشت ایستگاه سینوپتیک استفاده شد. شاخص اقلیم ساحلی (BCI) به منظور ارزیابی پتانسیل استراحت ساحلی و مدل «کی و ومپلو»، برای ارزیابی توریسم ورزشی در رشته های چتربازی، فوتبال و دوجاده ای محاسبه شدند. صحت سنجی و مقایسه وضعیت آسایش حرارتی و تحلیل شرایط اقلیمی برای توسعه فعالیت های ساحلی با شاخص سوزباد انجام شد. تحلیل ها بر اساس خروجی های مدل طرح اطلاعاتی اقلیم توریسم و پهنه بندی، با روش وزن دهی عکس فاصله انجام شد. نتایج شاخص BCI نشان داد که سواحل شرقی، برای استراحت ساحلی نسبت به سواحل غربی مطلوبیت ترند. بر مبنای شاخص های BCI و سوزباد معلوم شد که ماه های جون، جولای و آگوست شرایط مناسب تری برای استراحت ساحلی دارند. در مقابل، سواحل غربی برای ورزش های بادی مناسب ترند. با وجود وسعت زیادتر مناطق مساعد برای ورزش چتربازی در سواحل شرقی، ولی استعداد اقلیمی سواحل غربی مطلوب تر است. با این وجود، سواحل غربی برای ایجاد مجتمع های ساحلی شرایط اقلیمی مطلوب تری نسبت به سواحل شرقی دارند. در مجموع، به دلیل نامناسب بودن دما، سرعت باد و افزایش مه آلودگی، در ماه های دسامبر، ژانویه و فوریه شرایط مطلوبی برای فعالیت های مذکور در بخشهای غربی وجود ندارد.
تحلیل مشارکت پذیری زنان: ضرورتی در بهسازی سگونتگاه های غیررسمی(مطالعه ی موردی: محلّه ی آبک، منطقه ی یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش سگونتگاه های غیررسمی، ازجمله چالش های جدّیِ فراروی تحقّق ابعاد مختلف توسعه ی پایدار شهری، به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت تلقّی می شود. این پدیده ی ناخوشایند، نتیجه ی اِعمال سیاست های خطّی و آمرانه و به اصطلاح از بالا به پایین در برنامه های توسعه ی این کشورها بوده که مسئله ی فقر شهری را بیش از هر وقت دامن زده و به پیروی از آن، ضرورت تغییراتی در نگرش به مسئله ی سکونتگاه های غیررسمی را مطرح ساخته است. در این راستا، مشارکت مردم در برنامه ریزی این سکونتگاه ها می تواند، نگرشی پرگماتیستی و واقع بینانه در برخورد با مسئله ی فوق تلقّی شود؛ چرا که در عمل از طریق چرخه ای به توانمندسازی، تشکیل سرمایه های اجتماعی و درنهایت، موفّقیّت برنامه ها و مشارکت بیشتر ساکنان می انجامد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثّر بر میزان مشارکت پذیری زنان در فرایند بهسازی محلّه ی آبک با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی تدوین شده است. چارچوب مکانی نمونه گیری محلّه ی آبک و جامعه ی آماری پژوهش، زنان 30 سال به بالا در محلّه ی مورد مطالعه بوده است. جامعه ی نمونه 87 نفر و پرسشگری با روش تصادفی ساده و با استفاده از سؤالات باز، جهت بالابردن دقّت و محدود نکردن پاسخ ها انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های مختلف آماری، شامل توصیفی، ترکیبی و روش تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش پیش رو نشان داده است که هرچه حسّ تعلّق به مکان در میان زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت پذیری آنان نیز بالاتر بوده و از سوی دیگر، بالاتر بودن میزان مشارکت پذیری، به طور حتم به معنای بالاتر بودن سطح اقتصادی اجتماعی زنان نیست.
تهران، در گذر زمان
حوزههای تخصصی:
مدل سازی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک مطالعه موردی : استان کردستان، شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیّت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی، خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه ی نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک می باشد در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیّرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت. پس از شناسایی آن ها اقدام به پردازش با استفاده از نرم افزارهایARC GIS10، ILWIS 3.3،گردید. سپس از 144 دامنه مستعد به زمین لغزش به عنوان داده های لغزشی(کد یک) و همسو با آن 144 دامنه پایدار به زمین لغزش به صورت کاملاً تصادفی در سراسر منطقه برای داده های بدون لغزش (کد صفر) به عنوان متغیّر وابسته استفاده شد. با روی هم اندازی مجموع این داده ها بر روی هر کدام از متغیّرهای مستقل، داده های لازم برای ورود به نرم افزارSPSS 18استخراج شدند. نتایج نشان داد که شیب مهم ترین نقش را در بروز زمین لغزش های منطقه بر عهده دارد، پس از آن به ترتیب لایه های کاربری اراضی، جهت دامنه، گسل، فاصله از شبکه زهکش، طبقات ارتفاعی، فاصله از جاده و لیتولوژی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرند.
نتایج ارزیابی صحت نشان داد که مدل آماری رگرسیون لجستیک با مقدار 4/83 برای شاخص PCPT و 226/229 برای شاخص -2LL و 5/98 درصد برای شاخص ROC همچنین نقشه خطر پهنه بندی زمین لغزش بر اساس شاخص SCAIاز صحت بالایی برخوردار می باشند. بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است. این نتایج می تواند در پیش بینی وقوع زمین لغزش های آینده، کاهش خطرات همراه آن ها و برنامه ریزی جهت کاربری زمین مورد استفاده قرار گیرد
عوامل اقتصادی- اجتماعی مؤثر بر مهاجرت بین استانی در ایران (بر پایه ی مدل گرانش بسط یافته طیّ دوره 1385-1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت داخلی تأثیرات گسترده ای بر پویایی های جمعیّتی ایران در دهه های اخیر داشته است. از میان انواع مهاجرت داخلی، در سال 1375 حدود 35 درصد، بین استان های کشور و بقیه در درون استان ها صورت گرفته بود؛ درصورتی که در سال 1385 سهم مهاجرت های بین استانی به 41 درصد افزایش یافته است؛ بنا بر این به نظر می رسد بررسی و تحلیل عوامل پدیده ی مهاجرت بین استانی در کشورمان به منظور شناخت جریان های مهاجرت و برنامه ریزی در جهت بهره گیری از این پدیده و جلوگیری از نتایج زیانبار آن از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. این مقاله به ارائه ی یک مطالعه ی تجربی پیرامون عوامل مهاجرت بین استانی در ایران پرداخته و با بهره گیری از داده های سرشماری های سال های 1375 و 1385، مدل گرانش بسط یافته مهاجرت را برای ایران آزمون نموده و برخی عوامل مهم مهاجرت را شناسایی کرده است. نتایج نشان داد که هر دوی عوامل اقتصادی نظیر تفاوت های درآمدی و نرخ های بیکاری و همچنین عوامل اجتماعی نظیر وجود شبکه های اجتماعی اثر معناداری بر مهاجرت دارند.
سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج در برابر مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
ارزیابی و پهنه بندی لرزهای شهر تبریز با استفاده از منطق Fuzzy با تلفیق AHP و TOPSIS در محیط ARCGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق شهری، به ویژه در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آن ها، بیش از پیش جلوه کرده است. تمرکز بیش از اندازة جمعیت در محدوده های خاص شهری، نبود برنامه ریزی های پیشگیرانه و نبود آمادگی لازم برای مقابله با حوادثی نظیر زلزله، تهدیدی بسیار جدی و مهم برای شهروندان و تداوم حیات شهری به شمار می رود. در این پژوهش، شهر تبریز به عنوان مطالعة موردی انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. هدف این پژوهش، ارزیابی و پهنه بندی لرزه ای تبریز، با توجه به معیارهای کیفی و ارائة مدل و الگوی مناسب برای ساخت وساز در تبریز است، بدین منظور، از 9 معیار فاصله از گسل، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت سازه ها، شبکة ارتباطی، دسترسی به مراکز امدادی و ضروری، دسترسی به فضاهای باز و سبز، اندازة قطعات و فاصله از مراکز خطرزا استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا داده های آماری لازم جمع آوری شدند، سپس لایه های لازم برای پهنه بندی لرزه ای آماده شد و وزن دهی به لایه ها، براساس استانداردهای پهنه بندی انجام گرفت. تحلیل نهایی با استفاده از تلفیق روش های AHP و Fuzzy TOPSIS در محیط GIS (روش پیشنهادی) صورت گرفته است. در نهایت، میزان خطرپذیری کل مناطق شهر تبریز به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که مناطق شمالی شهر، بیشترین پهنه های خطرپذیری و مناطق جنوبی، کمترین میزان آن را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که مدل ارائه شده برای پهنه بندی خطرپذیری قابل استفاده است.
پراکندگی جغرافیایی قومی (قبیله ای) در آفریقای غربی
حوزههای تخصصی: