فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مرز یکی از مفاهیم اساسی و مهم در جغرافیای سیاسی است؛ اما امروزه بحث های زیادی دربارة از میان رفتن و بیاهمیت شدن مرز در عصر جهانیشدن وجود دارد. بحث دربارة جهانیشدن و تأثیر آن بر مرزها آن چنان گسترش یافته است که در باور برخی صاحب نظران به ویژه علوم اجتماعی چنین جلوه میکند که با توجه به پیشرفت های علمی و تکنولوژیک، دیری نخواهد گذشت که خانوادة بشری شاهد از میان رفتن جدایی های مرزی و سرزمینی و هویتی خواهد بود و جهان سیاسی در عمل به «دهکده» ای یکدست تبدیل خواهد شد. این تحقیق با رویکرد جغرافیای سیاسی سعی دارد تا تأثیر فرایند جهانیشدن را بر ماهیت مرزها بررسی کند. به این معنا که شکل گیری جنبه های مختلف جهانیشدن اگرچه باعث تحولات زیادی در ابعاد مختلف شده است، این تحولات نتوانسته ماهیت مرزها را تحت تأثیر قرار دهد. استدلال اصلی تحقیق این است که ماهیت مرز با توجه به فرایند جهانیشدن، تحت تأثیر قرار نگرفته است. در این باره این باور وجود دارد که از ابتدا جهان خلقت براساس تفاوت و نیز دیدگاه و منافع متفاوت انسان ها بنا شده است و تا زمانیکه انسان وجود دارد مرزها نیز وجود خواهند داشت و جهانیشدن و گسترش ارتباطات و غیره، جایگاه و نقش مرزها را در زندگی اشتراکی انسان ها از بین نمیبرد.
نقش انگلستان در تحدید مرزهای عراق و کویت به روایت اسناد وزارت خارجه انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که صلح و ثبات را در منطقه خاورمیانه تهدید می کند، اختلافات مرزی و ارضی است. مرزهای کشورهای منطقه در راستای منافع قدرت های بزرگ تعیین شده اند و ناهمخوانی های شدیدی با ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و قومی کشورهای منطقه دارند. این مرزها که به گفته داریسدل وبلیگ هنوز به مرحله بلوغ نرسیده اند، همواره می توانند زمینه ساز بروز منازعات میان کشورهای منطقه باشند.نمونه بارز این گونه مرزها، مرزهای بین عراق و کویت است که صلح و ثبات منطقه را بارها به مخاطره انداخته است. در این مقاله نقش دولت انگلستان در تحدید مرزهای بین کویت و عراق به روایت اسناد رسمی وزارت امور خارجه آن کشور مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که مرزهای تحدید شده به اندازه ای تصنعی و تحمیلی است که انتظار می رود اختلافات مرزی و ارضی بین عراق و کویت برای مدت های طولانی پایدار بماند
جمعیت ایران
تأثیر جغرافیای سیاسی دریایی بر حاکمیت دولت ها (با تأکید بر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای زیست محیطی و حقوقی ساخت جزایر مصنوعی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت جزایر مصنوعی از سوی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، به ویژه امارات متّحده ی عربی، سبب شده تا این موضوع با حساسیّت بیشتری از سوی کشورهای منطقه، به ویژه ایران دنبال شود. در چنین شرایطی، ریشه یابی آثار زیست محیطی و سیاسی این مسئله، بسیار مهم به نظر می رسد. آلودگی زیست محیطی سال های پیش، درنتیجه ی فعّالیّت های انسانی و بهره برداری بی رویّه از طبیعت به وجود آمده است. آلودگی آبها ازجمله خلیج فارس، بخش چشمگیری از بحران آلودگی محیط زیست را تشکیل می دهد. جزایر مصنوعی در خلیج فارس در حال گسترش هستند. کشورهای کوچک خلیج فارس تلاش دارند تا سهم اراضی تحت مالکیّت خود را افزایش دهند و سرزمین های جدیدی را برای فعّالیّت های اقتصادی، توریستی و تجاری برپا کنند. اگر برخورد و اختلاف ایران و امارات متّحده ی عربی بر سر جزایر ایرانیِ ابوموسی و تنب های کوچک و بزرگ را به این مشکل اضافه کنیم، تصویر نگران کننده تری نمایان می شود. این مقاله، آثار تخریبی ساخت جزایر مصنوعی بر محیط زیست دریای خلیج فارس را مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، جزایر مصنوعی نخیل، حیات وحش را مدفون و سبب افزایش تیرگی و گل آلودشدن آب و جابه جایی رسوبات کنار ساحل شده است. کشورهای غیرساحلی در چارچوب قوانین سوم کنفرانس حقوق دریاها، حقِّ ساخت و برپایی جزایر مصنوعی در خلیج فارس را ندارند. افزون بر اینکه، کشورسازنده ی جزایر مصنوعی، باید اطلاعات لازم را در زمینه ی ساخت و ویژگی های جزایر مصنوعی خود به کشورهای دیگر ارائه دهد.
فرصت ها و چالشهای توریسم ایران در توسعهی هزاره
حوزههای تخصصی:
در طی چهار دهه گذشته جهانگردی و گردشگری یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی بسیاری از مناطق بوده و براساس تحقیقات WTO در طی دو دهه آینده صنعت گردشگری به سرعت به رشد خود ادامه داده و به بزرگترین صنعت جهان تبدیل می شود. (هرچند امروزه بعد از صنعت خودروسازی و نفت جایگاه سوم جهان را داراست). سازمان جهانگردی جهانی پیشبینی کرد در سال 2010 بیش از یک میلیون پرواز بینالمللی با اهداف جهانگردی صورت میگیرد که این مقدار در سال 2020 به 6/1 میلیون خواهد رسید. رشد صنعت گردشگری تا سال 2010 بین 4/3 تا 7/6 درصد خواهد بود (که در این میان اکوتوریسم بالاترین درصد رشد را دارا خواهد بود). در سال 2003 در جهان 700 میلیون نفر به گردشگری پرداختهاند و در آمد آن حدود 514 میلیارد دلار (در ایران این عدد حدود 3/1 میلیون نفر با درآمد ارزی معادل 967 میلیون دلار) بوده است. رشد گردشگری در سال های آینده طبق پیشبینیهای سازمان جهانی گردشگری 1/4 درصد پیشبینی میشود. در ایران در سال 2020 بالغ بر 1250 میلیارد دلار را میتوان کسب کرد. حدود 8 درصد (مستقیم و غیرمستقیم) سهم اشتغال در صنعت گردشگری است (اما در جهان 11 درصد است). در سال 2010 این سهم به 1/3 درصد ( به طور مستقیم) و 3/3 درصد به طور (غیر مستقیم) خواهد رسید. در حال حاضر ایران %01/0 گردشگران خارجی را داراست (در افق 20 ساله به رقم دو درصد با درآمد 25 میلیارد دلار میبایستی دست پیدا کنیم). در این تحقیق از 14 منبع کتابخانهی با اطلاعات جدید (کتاب ها، روزنامهها، سایت های اینترنتی) استفاده شده است.
اثربخشی فوتو توریسم در کنترل علائم اختلال افسردگی فصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات حوزه هواشناسی زیستی بر اساس دیدگاهی میان رشته ای به بررسی تأثیر رویدادهای اقلیمی بر رفتار انسان می پردازد و گزارش می دهد که با توجه به شیوع بالای اختلال افسردگی فصلی به دلیل اقلیم سرد، بارانی و کم آفتاب در بسیاری از مناطق اروپایی برای کنترل رنج ناشی از این مشکل روانی و به دلیل عدم دسترسی، به محیط آفتابی طبیعی از شیوه های پُرعوارض مانند لامپ های طبی مصنوعی استفاده می کنند. طرح تجربی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری حاضر باهدف مطالعه اثربخشی نور درمانی به شیوه ابداعی فوتو توریسم در مناطق جنوبی ایران بر روی مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی انجام شده و 14 نفر از مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی بر اساس شاخص های غربالگری DSM-IV-TR، ابزار SCID-I و BDI-2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به 2 گروه تقسیم شدند. نتایج نشان داد که نور درمانی طبیعی به شیوه فوتو توریسم در گروه 7 نفری مورد مطالعه موجب کاهش معنادارتر علائم افسردگی فصلی در این بیماران شد(با میانگین اثربخشی درمانی 86/64%) که نتایج درمانی از نظر عود اختلال در یک نوبت پیگیری 2 ماهه پس از فرآیند خروج از منطقه گردشگری آفتابی دوام نسبتاً مناسبی داشت. با مقایسه میزان کار آیی بالینی نور درمانی طبیعی در زمینه گردشگری در کاهش علائم خلقی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده طی زمان موثرتر از رفتاردرمانی شناختی بوده است.
عناصر ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی محلی در توسعه روابط دوجانبه ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در شناخت عناصر ژئوپلیتیکی در سطح روابط دوجانبه ایران و افغانستان و تهدیدات و فرصتهای ناشی از آن دارد و این پرسش را طرح میکند که عناصر ژئوپلیتیکی محلی تأثیرگذار در روابط دو کشور کدامند و چه تهدیدات مشترکی را ایجاد کرده اند؟ و آیا میتوان تهدیدات ناشی از این عناصر مشترک را با توسل به عناصر ژئواکونومیکی بین دو کشور به فرصتهای مشترک تبدیل کرد؟ در پاسخ به پرسش مذکور، این فرضیه مطرح شد که «عناصر ژئوپلیتیکی از جمله ژئوپلیتیک مرزها، مواد مخدر، مهاجرت، قومیتها، استانهای مرزی و راههای مواصلاتی بین آنها سبب ساز تهدیدات امنیتی مشترک و به همان میزان فرصت های مشترکی است که منطق ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک روابط دو کشور را در دوره نوین شکل میدهد». جهت آزمون فرضیه، پژوهش حاضر ضمن ارائه یک مدل، رهیافت ژئوپلیتیک رادیکال را به عنوان الگویی برای بررسی روابط دوجانبه ایران و افغانستان ارائه میکند. بنابراین در بخش نخست با استخدام مکتب ژئوپلیتیک رادیکال، سعی در استخراج الگویی برای بررسی تهدیدات و فرصتهای عناصر ژئوپلیتیکی در سطح روابط دوجانبه دارد. در بخش دوم به منظور کاربست مباحث نظری فوق، تهدیدات این عناصر و فرصتهای ناشی از آن و تأثیر این عناصر بر حضور گستردة ایران در بازسازی افغانستان و اجرای برخی پروژه های مربوطه بحث می شود. در آخر نیز سیاستهایی برای استفاده بیشتر سیاستگذران پیشنهاد میگردد. این اطلاعات با روش توصیفی- تحلیلی و آماری و با تکیه بر منابع اسنادی و تحلیل محتوای گزارشات مؤسسات دخیل در بازسازی افغانستان گردآوری و به رشته تحریر درآمده است. یافته های تحقیق نشان میدهد، در ژئوپلیتیک رادیکال، منطق رفتار ایران و افغانستان در چارچوب منطق ژئوپلیتیکی و منطق ژئواکونومیکی تعیین میگردد. این دو منطق موجب همکاری در سطح جهانی، منطقه ای و محلی گردیده است. به جای تعارض، دو کشور را به همکاری سوق داده و سبب ساز مشارکت ایران در بازسازی افغانستان و خلق فرصتهای تجاری و سرمایه گذاری شده است. بنابراین فرصت آفرینی ژئواکونومیکی باعث شده، حجم مبادلات دو کشور نسبت به یک دهه قبل 12 برابر و حجم سرمایه گذاری های افغانیها در ایران نیز به بیش از 60 میلیون دلار برسد.
بررسی تاثیر آموزش بر اشتغال زنان با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان محور توسعه پایدار است. بررسی های صاحب نظران جامعه شناسی نشان می دهد جامعه ای می تواند توسعه یابد که همه افراد آن جامعه ظرفیت توسعه پذیری را داشته باشند و روش های مناسبی برای حصول توسعه پایدار بیابند، تحقق این موضوع تنها زمانی امکان پذیر است که زنان یک جامعه به عنوان نیمی از نیروی انسانی در روند توسعه، جای گاه خود را داشته باشند.
بررسی قانون اساسی و سایر قوانین جمهوری اسلامی ایران که متاثر از اندیشه های امام خمینی (ره) است نشان می دهد پس از وقوع انقلاب اسلامی، زمینه های ممتازی برای زنان ایرانی جهت ایفای نقش کلیدی خود در توسعه پایدار کشور و انجام فعالیت های مختلف آموزشی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی علاوه بر نقش محوری خود در بستر خانواده تعیین شده است و موانع مشارکت کامل زنان و استفاده آنان از مزایای توسعه به عوامل پنهان اجتماعی – فرهنگی سنتی ویژه ای مربوط می شود که با گذر زمان و فعالیت های مستمر زنان در حال از بین رفتن است.
این پژوهش با استفاده از روش میدانی و اسنادی به تحلیل و بررسی وضعیت آموزش و اشتغال زنان به عنوان عنصری مهم در ایجاد و پیش رفت تمدن پرداخته است و در نهایت نتایج و پیش نهاداتی که حاصل این پژوهش بوده ارایه می شود.
تحلیل ژئوپلیتیک و ژئواکونومی خط لوله گاز ایران - هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ده آغازین قرن بیست و یکم، تقاضا برای گاز طبیعی دارای بالاترین رشد می باشد. رشد فزاینده اقتصادی هند، نیازمندی این کشور به انرژی بویژه گاز طبیعی را افزایش داده است. از میان انتخابهای متعدد برای واردات گاز طبیعی، گزینه خط لوله زمینی ایران - هند مورد توجه زمامداران این کشور قرار گرفته است که با این روش انتقال خط لوله از سرزمین پاکستان در این پروژه ضرورتی انکار ناپذیر است. اما مساله این است که آیا همکاریهای اقتصادی ایران، هند و پاکستان در قالب پروژه خط لوله گاز می تواند چالشهای ژئوپلیتیکی میان سه دولت را به نفع منافع اقتصادی حل و یا تضعیف کند؟ برای پاسخ به این مساله از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که دستاوردهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی هند، ایران و پاکستان در احداث پروژه خط لوله زمینی یکسان نیست و همکاریهای اقتصادی بتنهایی نمی تواند بازدارنده چالشهای ژئوپلیتیکی میان سه دولت باشد. بنابراین ناامنی، بزرگترین چالش پیش روی خط لوله گاز در سرزمین پاکستان است.
سرچشمه های جهان بینی و آیین شهرسازی ایرانی - اسلامی (بحثی در کاربرد روش تتبع در شهر پژوهی جغرافیایی)
حوزههای تخصصی:
بررسی نسبت بین احساس محلّی گرایی و ملّی گرایی (مورد : آذربایجان – تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با این سئوال که چه نسبتی بین احساس محلّی گرایی و ملّی گرایی در آذربایجان ایران به مرکزیّت شهر تبریز وجود دارد، آغاز شد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطّلاعات، پرسشنامه بود. جامعة آماری این تحقیق مردم باسواد ساکن در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی از بین این جامعه تعداد 224 نفر به عنوان نمونة آماری تحقیق انتخاب شدند. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که میزان ملّیگرایی در سطح شهر تبریز بسیار قوی تر از محلّیگرایی می باشد. آزمون فرضیّات فرعی نشان داد که با وجود ضعیف بودن حسّ محلّی گرایی، عواملی مانند ارتباط با اقوام هم ریشه در آن سوی مرز و زبان محلّی می تواند آن را تقویت کند و عواملی مانند مذهب تشیّع، جشن ها و اعیاد ملّی و مذهبی می توانند ملّی گرایی را تقویت کنند.
تهیه نقشه خطر حرکت های توده ای با مدل ارزش اطلاعاتی مطالعه موردی: آبخیز باغدشت
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشورهای درگیر با مساله حرکت های توده ای تمایل فزاینده ای جهت ارزیابی و تهیه نقشه خطر و خسارت این پدیده ها وجود دارد. شناسایی نواحی مستعد وقوع حرکت های توده ای یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و کاهش خسارات ناشی از این پدیده ها محسوب می شود. در این راستا با توجه به هدف و شرایط محیطی، مدل های پهنه بندی مختلفی ارایه شده است. در این تحقیق نقشه پهنه بندی خطر حرکت های توده ای با استفاده از مدل ارزش اطلاعاتی در حوضه آبخیز باغ دشت تهیه و کارایی آن مورد بررسی قرار گرفت. زمین لغزش های موجود شناسایی و نقشه پراکنش آن ها به عنوان شاهد تهیه شد. لایه های اطلاعاتی زمین شناسی، شیب، کاربری زمین، جهت شیب، گسل، فاصله از راه و فاصله از رودخانه، بارندگی و ارتفاع تهیه شدند. پس از جمع جبری لایه های اطلاعاتی نقشه پهنه بندی خطر نسبی زمین لغزش با مدل ارزش اطلاعاتی در محیط برنامه Arc-GISتهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین اعداد و رده های خطر این مدل ارزش اطلاعاتی با مساحت لغزش های موجود همبستگی و ارتباط معنی داری در سطح یک درصد بر قرار است. بنابراین مدل ارزش اطلاعاتی در این آبخیز مدل مناسب می باشد.
کوششی در بازسازی اندیشه ی ابوالعباس ایرانشهری
حوزههای تخصصی:
نقش مولفه های دانش در رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد روزافزون جمعیت و افزایش تقاضا برای مواد غذایی و همچنین، با توجه به محدودیت های عوامل تولید، بر اساس مدل های رشد درون زا، بهترین راه افزایش عملکرد در هکتار بخش کشاورزی عبارت است از توجه به فعالیت های تحقیق و توسعه، جذب سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، و افزایش هزینه های آموزش و ترویج. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر انباشت هزینه های تحقیق و توسعه داخلی و خارجی، انباشت هزینه ترویج و آموزش و عوامل سنتی تولید بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی طی سال های 1347 تا 1386 می پردازد. نتایج مطالعه بیانگر تاثیر اندک انباشت تحقیق و توسعه داخلی و همچنین، معنی دار نبودن میزان تاثیر انباشت تحقیق و توسعه خارجی بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی است؛ تاثیر ضریب متغیر انباشت هزینه ترویج و آموزش کشاورزی بر رشد ارزش افزوده این بخش نیز معنی دار نیست، در حالی که ضریب متغیرهای سنتی تولید (انباشت سرمایه مادی و نیروی کار) معنی دار است.
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به مهاجرت شهری: مطالعه موردی بخش روستایی گاریزات استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
55 - 74
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر نواحی روستایی به عنوان بخش بزرگی از نظام اجتماعی و جمعیتی که در خود ذخایر ارزشمندی از جمله آداب و رسوم اجتماعی و منابع طبیعی را نهفته دارد، به عنوان زیربنای توسعه کشور ضروری است. مطالعه حاضر به سنجش میزان گرایش ساکنان بخش روستایی گاریزات استان یزد به مهاجرت به شهر و بررسی عوامل مؤثر بر آن می پردازد. روش تحقیق پیمایش بوده و نمونه آماری متشکل از 343 نفر از ساکنان 55-15 ساله این بخش روستایی است که به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، عوامل مؤثر بر گرایش روستاییان به مهاجرت شهری در چهار عامل جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و دافعه روستا دسته بندی شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای نا امیدی از روستا، دافعه اقتصادی روستا، چشم و همچشمی، سن، و تحصیلات مادر به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر گرایش به مهاجرت شهری دارند؛ همچنین، عوامل اجتماعی و روانی نسبت به عوامل اقتصادی در گرایش به اتخاذ تصمیم مهاجرت نقشی تعیین کننده تر دارند.